راز ماندگاری
پرسش:
جنبش فدایى با آرمان ها، نظام ارزشى، روحیات و فرهنگ معینى آغاز کرد و تداوم یافت. اینک شما در جهان کنونى و در سى و پنجمین سالگرد بنیان گذارى آن جنبش، “رهرو راستین” آن حرکت را چگونه تعریف مى کنید؟ به بیان دیگر پویایى و تحول اندیشه در جهان دائما تغییر یابنده از یک سو و از سوى دیگر، پایبندى به آن آرمان ها، ارزش ها و سنت ها را چگونه مى بینید و تعریف شما از هم عصر بودن در عین ریشه در تاریخ داشتن چیست؟
پاسخ:
پاسخ به پرسش شما را از سه منظر مورد توجه قرار مى دهم و پرداختن به «آرمان و ارزش ها» را به فرصت دیگرى موکول مى سازم.
۱) بنیان گذاران سازمان با تجهیز خویش به عقل روشنگر و ذهنى پرسش گر، شجاعانه و صادقانه بر استقلال و اندیشیدن انتقادى تأکید داشتند. همچنین تولیدات نظرى و تئوریک بنیان گذاران همگى بر صورت بردارى هاى ساختارى تکیه داشت. آثار تحقیقى به جا مانده، گواه بر این مدعا است.
همین موضوعات، نشان از راز ماندگارى آنان دارد.
۲) امروزه، الگوبردارى از روش هاى صحیح بنیان گذاران در کسب هویت نوین و تدوین مشى سیاسى مستقل با تکیه بر صورت بردارى هاى علمى و واقعى، آموزه اى بس گرانبها است که نباید از نظر پنهان نگاه داشته شود. از این رو آنچه که در اولویت قرار دارد و با سیاست امروزین تماس برقرار مى سازد، تلاش براى رهایى کامل از چنگال مذهبى است. از همین رو تضاد اصلى و اجتماعى در ایران، تضاد مردم تحت سلطه با حاکمان مستبد و سلطه گر است.
بنابراین تقلیل تضاد اصلى مردم به «طبقات اجتماعی» به مفهوم نادیده انگاشتن سلطه سیاه حکومت بر مردم ایران است.
۳) سال هاست که با فروپاشى بلوک سوسیالیستى و گسست فدائیان از باور ایدئولوژیک، راه براى بازسازى «نظرى و برنامه ای» فراهم شده است که البته بدون نقد شفاف و علمى آن، بستر و فرهنگ بازنگرى نظرى و برنامه اى چپ فراهم نمى شود. زیرا هیچ اعتقادى ولو آنکه از یقین ذهنى برخوردار باشد، از بازنگرى انتقادى در امان نیست.
از این رو اصل خطاانگارى شامل همه عرصه هاى فکرى، فرهنگى و رفتارى دوران ماست که به تبع آن وجه دموکراتیک تجدید ساختار را قویاً از ما طلب مى کند.