سه شنبه ۲۰ آبان ۱۴۰۴ - ۱۱:۱۷

سه شنبه ۲۰ آبان ۱۴۰۴ - ۱۱:۱۷

جامعهٔ مدنی ایران و دفاع از حقوق دگراندیشان
جامعۀ مدنی امروز ایران آگاه‌تر و هوشیارتر از آن است که در برابر چنین یورش‌هایی سکوت اختیار کند. موج بازداشت اندیشمندان چپ‌گرا طیف وسیعی از آزاداندیشان و میهن‌دوستان ایران با...
۲۰ آبان, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: پروین همتی
نویسنده: پروین همتی
نسل زِد چپ را چگونه می‌بیند؟ | مانا خسروشاهی در گفتگو با امید اقدمی
اتاق فکر چپ سبز: در این گفت‌وگو به موضوعی مهم و تعیین‌کننده در سپهر سیاسی ایران پرداختیم: نسبت نسل Z با گفتمان‌های سیاسی امروز ایران — به‌ویژه با پدیده‌ی چپ‌ستیزی...
۲۰ آبان, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: اتاق فکر چپ سبز
نویسنده: اتاق فکر چپ سبز
اخلاق مراقبت یا سیاست قدرت؟ نگاهی به کتاب برای حفظ زندگیِ دیگری
شهناز قراگزلو: در جهانی که خشونت، حذف و بی‌تفاوتی به امری روزمره بدل شده، جودیت باتلر در کتاب To Preserve the Other Life، با ترجمه‌ی مهسا اسدالله‌نژاد، پرسشی بنیادین را...
۱۹ آبان, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: شهناز قراگزلو
نویسنده: شهناز قراگزلو
بیانیه ۸۹۰ نفر از فعالان فرهنگی، مدنی، و سیاسی در محکومیت موج سرکوب و بازداشت پژوهشگران مستقل و چپ‌گرا
در شرایطی که جامعه درگیر بحران‌های پیاپی، بی‌عدالتی و نابرابری است، سرکوب اندیشه و تحلیل، به معنای تکرار بن‌بست‌ها و انکار آگاهی جمعی است. حق اندیشیدن و نقد کردن حقی...
۱۹ آبان, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: امضای جمعی
نویسنده: امضای جمعی
بی‌دولتی؛ سایه‌ای سنگین بر سر ایران
شکاف حاکمیت با ملت زمینه‌ساز جنگ ۱۲ روزه بود. بزرگ‌ترین اهرم جلوگیری از شروع مجدد جنگ پر کردن این شکاف است. انجام فوری اصلاحات ساختاری، سیاستی و مدیریتی می‌تواند فاصله...
۱۹ آبان, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: مصطفی تاجزاده
نویسنده: مصطفی تاجزاده
بیانیه حزب دموکراتیک مردم ایران: به تعقیب، آزار و بازداشت روشنفکران چپ پایان دهید
بازداشت و بازجویی گروهی از اقتصاددانان و جامعه‌شناسان چپ، خانم‌ها شیرین کریمی و مهسا اسدالله‌نژاد و آقایان پرویز صداقت، هیمن رحیمی، محمد مالجو و رسول قنبری در هفته اخیر در...
۱۹ آبان, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: حزب دمکراتیک مردم ایران
نویسنده: حزب دمکراتیک مردم ایران
سرود «آرامش» یا نغمه‌ی کودک‌همسری؟
شهناز قراگزلو: قانونی که ازدواج در سنین کودکی را مجاز می‌داند، نه تنها از حقوق بنیادین کودک چشم‌پوشی می‌کند، بلکه به‌طور فعال زمینه‌ساز نقض آن‌هاست. ماده ۳۷ قانون «جوانی جمعیت»...
۱۹ آبان, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: شهناز قراگزلو
نویسنده: شهناز قراگزلو

پس از ۹ سال جنگ معلوم شد که طالبان دشمن آمریکا نبوده است

از قول چرچیل نقل شده است که "انگلیس نه دوست و دشمن همیشگی، بلکه منافع همیشگی دارد". بیگمان این سخن در مورد قدرتهای دیگر نیز صادق است و گفته جو بایدن هم از مصادیق بارز آن است. با اینهمه بهتر است اندکی این منافع به اصطلاح ملی را زیر ذره بین قرار دهیم تا شاید اندکی معنا و شأن نزول سخن معاون رئیس جمهوری آمریکا شفافترشود

از قدیم گفته اند “سیاست” پدر و مادر ندارد. جو بایدن معاون اوباما درسخنی ظاهراً نامنتظره اعلام کرد که طالبان دشمن آمریکا نیست و اوباما هم هیچ وقت سخنی در باب این دشمنی به زبان نیاورده است.

از قول چرچیل نقل شده است که “انگلیس نه دوست و دشمن همیشگی، بلکه منافع همیشگی دارد”. بیگمان این سخن در مورد قدرتهای دیگر نیز صادق است و گفته جو بایدن هم از مصادیق بارز آن است. با اینهمه بهتر است اندکی این منافع به اصطلاح ملی را زیر ذره بین قرار دهیم تا شاید اندکی معنا و شأن نزول سخن معاون رئیس جمهوری آمریکا شفافترشود:

الف- این سخن درحالی بیان می شود که جنگ ۹ ساله دولت آمریکا و متحدانش در ناتو با طالبان ادامه دارد. سرنگونی طالبان و اشغال افغانستان (پس از فروپاشی بلوک شرق و حمله به برجهای دوقلو) از مهمترین فرازهای اقدامات جنگ افروزانه نومحافظه کاران کاخ سفید و شخص جرج بوش پسر بود که مقدمه اعلام جنگ گسترده ای علیه “تروریسم” بود. جنگی که با این شعارهمراه بود: یا با ما و یا علیه ما، شق سومی وجود ندارد. به هرحال در پی فروپاشی بلوک شرق دولت آمریکا از نظر توازن نیرو خود را تنها ابرقدرت بلامنازع می دانست (پایان تاریخ) و بر آن بود که نظم جدیدی بر پایه منافع ابرقدرت یکه تاز آمریکا در جهان و در خاورمیانه برپادارد. از آن زمان تاکنون این سیاست یک جانبه گری تا حد زیادی ضربه خورده است و دولت آمریکا تلاش کرده است که در معیت قدرتهای دیگر و در رأس آن اتحادیه اروپا، به مثابه نیروی رهبری این بلوک حرکت کند.

ب- این سخن درعین حال در زمانی گفته می شود که افغانستان هم چنان دستخوش یک جنگ تمام عیاراست و هنوز هیچ نشانه ای از پایان آن در دست نیست. هر روز سخن از جنگ و گریز و حمله طالبان به نیروهای ناتو و یا حملات متقابل ناتو به رهبری آمریکا به طالبان و تلفات مردم غیرنظامی می رسد. یک واقعیت دیگر آن است که این سخن زمانی مطرح می شود که عملاً ناتو در افغانستان جنگ را باخته است و قرار است درسال ۲۰۱۴ آمریکا هم چون خروج اخیرش از جنگ عراق از افغانستان نیز خارج شود و به کابوس میراث بجامانده از نئوکانها پایان داده شود.

ج- اما مهمتر از اینها، با به زبان آوردن این سخن در بحبوحه جنگ ۹ ساله و پس از این همه ویرانی و کشت و کشتارها معلوم می شود که دعوا بر سر لحاف ملا بوده است و سردمداران دولت آمریکا در پس گردوخاک بپاشده تحت عنوان جنگ علیه تروریسم و دموکراسی مردم آمریکا و افکارعمومی جهان را بر سر کار گذاشته بوده اند. آنها که یاوه هائی چون جنگ علیه تروریسم و برای دموکراسی و نظایر آن را جدی می گرفتند و یا جدی می گیرند، اکنون قاعدتا باید – اگر ریگی به کفششان نباشد- به خود آیند و لااقل فریب ادعاهای کنونی آنها را در سیاستهای جنگ افروزانه جدید نخورند.

د- البته نباید فراموش کرد که طالبان (و متحدش بن لادن) نه فقط در گذشته توسط خود آمریکا و عربستان درجنگ علیه شوروی آن زمان پروپال داده شد و به این ترتیب جوجه تروریسم از زیربالهای خود این حضرات بیرون آمد، بلکه مهمتر از آن، هم چنان در طی این مدت ۹ سال جنگ زیرحمایت پاکستان و عربستان سعودی (و شیوخ منطقه) یعنی دو متحد دیرپا و مهم دولت آمریکا قرارداشته است. هم اکنون هم در راستای این سیاست دولت قطر در حال گشایش دفتر طالبان (به نوعی سفارت) در آنجاست. البته دولت کنونی افغانستان که خود دست پرورده دولت آمریکاست، از این که مبادا دوران مصرفش تمام شده باشد و اربابش هوس طلاق و ازدواج جدید به سرش زده باشد، نگران ارزان فروشی ارباب خود شده است.

ه- اما این اذعان به شکست و ناکامی در جنگ و اعلام خروج از باتلاق افغانستان که سخن معاون، بخشی از تدارک سیاسی آن را تشکیل می دهد، اگر براستی نشانه ای بود از داغ کردن پشت دست در اجتناب از راه اندازی بی محابای جنگهای جدید و در خدمت رؤیای جهان گستری امپراطوری، و رگه هائی از صلح خواهی را همراه خود داشت، باز جای شکرش باقی بود که لااقل برای مدتی سایه جنگ و خشونت عریان از منطقه دور شده و مردم می توانند نفسی بکشند. ولی متأسفانه ابرهای متراکم در آسمان تیره است. چرا که این رویکرد سویه دیگری هم دارد که حاکی از دوش بدوش کردن حربه جنگ و آرایش جنگی تازه است.

ز- در استراتژی جدید جنگ طلبانه شعارها همان شعارهای قدیمی اند: جنگ علیه تروریسم و مقابله با سلاح هسته ای و البته آمیخته با اندکی سس حقوق بشر. اما تاکتیکها عوض شده اند: از یکسو بجای یک جانبه گری زمخت گذشته نوعی یک جانبه گری ملایم تر، بویژه در اتحاد با اروپا و بسیج نیروهای دست نشانده منطقه و چانه زنی با سایر رقبا از طریق فشار و تحبیب آنها. هم چنین در تاکتیک جدید از ارسال انبوه نیروی زمینی و پیاده نظام اجتناب می شود و بجای آن بهره گیری وسیع از موج نارضایتی مردم و ایجاد یک پیاده نظام مسلح و سازماندهی شده از اپوزیسیونِ تحت حمایت نیرومند لجستیکی و در معیت حملات نیروی هوائی و دریائی سنگین مدنظر است. آماجهای اصلی ضربه یعنی دولتهای نامطلوبی که باید در فاز جدید تهاجم جنگی روبیده شوند، شامل لیبی و سوریه و ایران و اقمارآنها هستند. با سرنگونی قذافی و الهام از الگوی موفق آن حلقه اصلی این پیشروی اکنون به سوریه رسیده است، در حالی که به موازات آن فشار سیاسی و اقتصادی و آماده باش نظامی پیرامون ایران هم باشتاب روزافزونی کانونی می شود. باین ترتیب آنچه که در منطقه تغییرمی کند نه پایان جنگ و تهاجم جنگی، بلکه تغییر صحنه های جنگ است.

ح- تنها با این رویکرد و جابجائی صحنه های جنگ سرد و گرم است که مفهوم دشمن نبودن طالبان و تهدیدهای نظامی روزافزون ایران و دولت ایران و مجموعه اقدامات اقتصادی و سیاسی آمریکا و کشورهای اروپا قابل درک است. سخن ژنرال فرماندهی آمریکا مبنی بر این که طرح حمله به ایران آماده است و تنها منتظر چراغ سبز اوباما هستیم، جز بیان این استراتژی جدید که احتمال وقوع و شروع جنگ نیز بخشی از آن است، نیست. هم چنین این استراتژی جدید بیانگر رویداد سیاست ائتلافی جدید دولت آمریکا و متحدین اش با اسلامگراهائی چون اخوان المسلمین برای داشتن سهمی از قدرت و جهت دادن به جنبش اسلامی در منطقه در جهت سازش با سیستم و بیرون کشیدن چاشنی “ضدآمریکائی و ضدامپریالیستی” آن نیز هست. هدفی که برای ایجاد مدلهای اسلامی همگرا با منافع غرب و از قضا دقیقاً قربانی کردن دموکراسی پیش می رود. از مجموعه فعل و انفعالات و تهدیدهای کنونی می توان از نبرد دیپلماتیک در کنار پرتگاه سخن گفت که کسی نمی تواند بداند واکنشهای زنجیره ای و متقابل ناشی از آن تا کجا می تواند پیش برود و این تعادل لرزان و شکننده تا کجا و تا کی قابل دوام خواهد بود.

ط- جمهوری اسلامی هنوز معنا و واقعیت چرخش اوضاع و تحولات در شرف وقوع را درنیافته و با همان کارتهای سوخته دوره قبلی، و مانور در چهارچوب آنها، بازی می کند. جمهوری اسلامی دورانش تمام شده و آشکارا حلقه های طناب از چند سو آرام آرام به حلقومش نزدیک می شود و قدرتهای خارجی نیز با وقوف به این واقعیت و تضمین فرادستی خود مشغول چیدن ورقهای بازی اند. آیا جمهوری اسلامی می تواند هم چون جنگ عراق در دقیقه ۹۰ با خوردن جام زهر، صحنه بازی را بالکل عوض کند و اگرچنین کند آیا این باز خواهد توانست که جان سالم بدربرد؟ برای این کار از یکسو باید بتواند به آشتی درونی در بالا برای وسیعتر کردن قاعده طبقه سیاسی حاکم و قاعده هرم حکومتش در شرایط تشدید فشار مبادرت کند و از سوی دیگر با قدرتهای بزرگ به معامله بزرگی دست بزند تا بتواند با نارضایتی انباشته شده مردم در شرایط تشدید بحران اقتصادی و سیاسی مقابله کند. همان طور که معلوم است در کوتاه یا میان مدت ما با یک معادله چندمجهولی با متغیرهائی که تغییر هرکدام دیگری را مشروط می کند مواجهیم. در این میان اپوزیسیون باید بازی و نقش مستقل خویش را در جهت بلوغ یک صف مستقل از هر دو قطب ارتجاع، هم قطب سرنگونی و هم قطب معطوف به قدرتهای امپریالیستی و مطامع بی پایان آنها، را برپا کند و در همین راستا ضمن تقویت سازمانیابی جنبشهای اجتماعی-طبقاتی علیه حکومت منحط ولایت فقیه هم چنین بتواند تلاشهای قدرتهای بزرگ برای یک اپوزیسیون دست آموز را افشا و خنثی کند.

ی- در انتها باید با خراشیدن خرافه و مفهوم موهوم منافع ملی (سخن چرچیل را) روزآمدتر کرده و در جایگاه واقعی خود قرارداد. پشت این منافع ملی چیزی جز منافع سرمایه داران و شرکتهای بزرگ فراملیتی، بویژه کارتلهای نفتی و اسلحه سازی قرار ندارد. گرچه درشرایط سیطره این گفتمان آنها می توانند در پشت منافع عمومی سنگر گرفته و به توجیه جنایتها و بسیج مردم بسود خود بپردازند، اما در شرایطی که پرده ها کنارمی روند، همواره شاهد اعتراضهای میلیونی و مقاومتهای توده ای گسترده چه درکشورهای مورد تهاجم قرارگرفته و چه در عرصه جهانی علیه جنگهای عراق و افغانستان و یا در گذشته دورتر علیه جنگ ویتنام و کارگزاران سیاسی این کارتلها بوده ایم که دولتهای امپریالیستی را نهایتا وادار به آتش بس و خروج ساخته است. مقابله با جنگهای جدید نیز نیاز به جنبشهای نیرومندی علیه جنگ دارد. هرچه این جنبشها نیرومندتر باشند و هرچه با وقوف پیشاپیش به خطر جنگ مجهزباشند، بهمان اندازه به قدرت بازدارندگی آنها افزوده شده و از امکان مبادرت به جنگهای تازه که بخشی از سرشت نظام سرمایه داری و دولتهای وابسته به آنهاست کاسته می شود. امروزه با گسترش بحران جهانی سرمایه داری و گسترش اعتراضات جهانی خوشبختانه آگاهی افکار عمومی از ماهیت و اهداف این نوع جنگها و تأثیربودجه های سرسام آورجنگی در تشدید بیکاری و فقر و سرکوب کارگران و زحمتکشان و بیکاری جوانان گسترش یافته است. چنان که در اعتراضات وال استریت و مشابه آنها مخالفت با جنگ افروزی قدرتهای بزرگ، از جمله خواستها و شعارهای آنهاست.

تاریخ انتشار : ۳ دی, ۱۳۹۰ ۹:۳۸ ب٫ظ
لینک کوتاه
مطالب بیشتر

نظرات

Comments are closed.

احضار و بازداشت کنشگران و کارشناسان مترقی، آزادی‌خواه، عدالت‌جو و میهن‌دوست کشورمان را به شدت محکوم می‌کنیم

احضار و بازداشت این روشنفکران هراس از گسترش و تعمیق نظرات عدالت‌خواهانۀ چپ و نیرویی میهن‌دوست، آزادی‌خواه و عدالت‌جو را نشان می‌دهد که به عنوان بخشی از جامعۀ مدنی ایران، روز به روز از مقبولیت بیشتری برخوردار می‌شوند.

ادامه »

در حسرت عطر و بوی کتاب تازه؛ روایت نابرابری آموزشی در ایران

روند طبقاتی شدن آموزش در هماهنگی با سیاست‌های خصوصی‌سازی بانک جهانی پیش می‌رود. نابرابری آشکار در زمینۀ آموزش، تنها امروزِ زحمتکشان و محرومان را تباه نمی‌کند؛ بلکه آیندۀ جامعه را از نیروهای مؤثر و مفید محروم م خواهد کرد.

مطالعه »

جامعهٔ مدنی ایران و دفاع از حقوق دگراندیشان

جامعۀ مدنی امروز ایران آگاه‌تر و هوشیارتر از آن است که در برابر چنین یورش‌هایی سکوت اختیار کند. موج بازداشت اندیشمندان چپ‌گرا طیف وسیعی از آزاداندیشان و میهن‌دوستان ایران با افکار و اندیشه‌های متفاوت را به واکنش واداشته است

مطالعه »

هیچ انقلابی از تلویزیون پخش نخواهد شد!

گودرز اقتداری: اکنون رییس جمهور ترامپ با حمایت اخلاقی که کمیته نروژی صلح نوبل به رهبر جدید اپوزیسیون ونزوئلا هدیه کرد، نیروی دریایی ایالات متحده را به دریای کارائیب گسیل داشته و حلقه محاصره نظامی حول تنها کشور نفت‌خیز منطقه را تنگ کرده است. در جهان یک قطبی قاره آمریکا نیروهای نظامی ایالات متحده بدنبال پا پس کشیدن اتحاد جماهیر شوروی از کوبا در ۱۹۶۳ هفت دهه است که رقیبی ندارند.

مطالعه »
پادکست هفتگی
شبکه های اجتماعی سازمان
WP Twitter Auto Publish Powered By : XYZScripts.com
آخرین مطالب

جامعهٔ مدنی ایران و دفاع از حقوق دگراندیشان

نسل زِد چپ را چگونه می‌بیند؟ | مانا خسروشاهی در گفتگو با امید اقدمی

اخلاق مراقبت یا سیاست قدرت؟ نگاهی به کتاب برای حفظ زندگیِ دیگری

بیانیه ۸۹۰ نفر از فعالان فرهنگی، مدنی، و سیاسی در محکومیت موج سرکوب و بازداشت پژوهشگران مستقل و چپ‌گرا

بی‌دولتی؛ سایه‌ای سنگین بر سر ایران

بیانیه حزب دموکراتیک مردم ایران: به تعقیب، آزار و بازداشت روشنفکران چپ پایان دهید