جمعه ۲۰ تیر ۱۴۰۴ - ۱۵:۴۸

جمعه ۲۰ تیر ۱۴۰۴ - ۱۵:۴۸

روایت زنان افغانستانی از رد مرز
آنچه می‌خوانید روایت چهار زن افغان‌تبار است که سال‌ها در ایران زندگی کرده‌، فرزند به دنیا آورده‌، کار کرده‌ و روابط انسانی و پیوندهای عاطفی داشته‌اند اما در چند ماه گذشته...
۲۰ تیر, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: سوما نگه‌داری‌نیا
نویسنده: سوما نگه‌داری‌نیا
در ستایش ایستادگی: به زندانیان و همۀ آنانی که آزادی را معنا کردند
ما با نام تو، نه فقط از تو، که از همه‌ی آدم‌های ایستاده یاد می‌کنیم. از آن‌ها که هنوز باور دارند: آزادی، امتیاز نیست — فضیلت است و حقیقت، اگرچه...
۱۹ تیر, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: بهروز ورزنده
نویسنده: بهروز ورزنده
عظمت را دوباره به جنبش ضدجنگ برگردانیم
قصد این نوشته بررسی شرایطی که به جنگ اخیر ختم شد، سیاست‌های مرگبار رهبران جمهوری اسلامی و یا جنایات اسرائیل در منطقه نیست. بلکه یافتن راهی برای تقویت جنبش ضدجنگ...
۱۹ تیر, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: رضا جاسکی
نویسنده: رضا جاسکی
شوخیِ تلخِ تاریخ!
اگر به‌فرض در جهان وارونۀ کنونی شانسی هم برای ربودن جایزۀ صلح نوبل برای یک صلح‌طلب قلابی چون ترامپ و به قول خود وی استقرار صلح از موضع اقتدار وجود...
۱۹ تیر, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: تقی روزبه
نویسنده: تقی روزبه
ضرورت مقابلۀ هوشیارانه با تهاجم راست افراطی؛ همبستگی مردمی سدّی استوار در دفاع از میهن
هرچند تهدیدهایی چون تکرار کشتار ۶۷ ره به جایی نمی‌برند اما هشداری جدی و خطری جدی‌اند علیه تمامیت ایران و اتفاقاً خاستگاه اصلی‌اش همان نیروی متجاوزی است که سال‌هاست نقشۀ...
۱۸ تیر, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: هیئت سیاسی ـ اجرایی سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
نویسنده: هیئت سیاسی ـ اجرایی سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
تعلیق همکاری با آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، کشور را منزوی‌تر می کند.
جبهه اصلاحات ایران با انتشار بیانیه‌ای مصوبه اخير مجلس به منظور تعلیق همکاری با آژانس بین‌المللی انرژی اتمی را برخلاف مصالح ملی، امنیت کشور و منافع مردم ایران خواند و...
۱۸ تیر, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: جبهه اصلاحات ایران
نویسنده: جبهه اصلاحات ایران
بیانیه مجامع اسلامی ایرانیان در باره دستگیریها، اعدامهای اخیر و برخورد با مهاجران افغانستانی
فرصتی فراهم آمد تا بنا بر حافظه تاریخی، ایرانیان در مقابل تهاجم بیگانه، همبستگی ملی کم نظیری را به نمایش بگذارند که افکار عمومی را درجهان تحت تاثیر قرار داد...
۱۸ تیر, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: مجامع اسلامی ایرانیان
نویسنده: مجامع اسلامی ایرانیان

پس از ۹ سال جنگ معلوم شد که طالبان دشمن آمریکا نبوده است

از قول چرچیل نقل شده است که "انگلیس نه دوست و دشمن همیشگی، بلکه منافع همیشگی دارد". بیگمان این سخن در مورد قدرتهای دیگر نیز صادق است و گفته جو بایدن هم از مصادیق بارز آن است. با اینهمه بهتر است اندکی این منافع به اصطلاح ملی را زیر ذره بین قرار دهیم تا شاید اندکی معنا و شأن نزول سخن معاون رئیس جمهوری آمریکا شفافترشود

از قدیم گفته اند “سیاست” پدر و مادر ندارد. جو بایدن معاون اوباما درسخنی ظاهراً نامنتظره اعلام کرد که طالبان دشمن آمریکا نیست و اوباما هم هیچ وقت سخنی در باب این دشمنی به زبان نیاورده است.

از قول چرچیل نقل شده است که “انگلیس نه دوست و دشمن همیشگی، بلکه منافع همیشگی دارد”. بیگمان این سخن در مورد قدرتهای دیگر نیز صادق است و گفته جو بایدن هم از مصادیق بارز آن است. با اینهمه بهتر است اندکی این منافع به اصطلاح ملی را زیر ذره بین قرار دهیم تا شاید اندکی معنا و شأن نزول سخن معاون رئیس جمهوری آمریکا شفافترشود:

الف- این سخن درحالی بیان می شود که جنگ ۹ ساله دولت آمریکا و متحدانش در ناتو با طالبان ادامه دارد. سرنگونی طالبان و اشغال افغانستان (پس از فروپاشی بلوک شرق و حمله به برجهای دوقلو) از مهمترین فرازهای اقدامات جنگ افروزانه نومحافظه کاران کاخ سفید و شخص جرج بوش پسر بود که مقدمه اعلام جنگ گسترده ای علیه “تروریسم” بود. جنگی که با این شعارهمراه بود: یا با ما و یا علیه ما، شق سومی وجود ندارد. به هرحال در پی فروپاشی بلوک شرق دولت آمریکا از نظر توازن نیرو خود را تنها ابرقدرت بلامنازع می دانست (پایان تاریخ) و بر آن بود که نظم جدیدی بر پایه منافع ابرقدرت یکه تاز آمریکا در جهان و در خاورمیانه برپادارد. از آن زمان تاکنون این سیاست یک جانبه گری تا حد زیادی ضربه خورده است و دولت آمریکا تلاش کرده است که در معیت قدرتهای دیگر و در رأس آن اتحادیه اروپا، به مثابه نیروی رهبری این بلوک حرکت کند.

ب- این سخن درعین حال در زمانی گفته می شود که افغانستان هم چنان دستخوش یک جنگ تمام عیاراست و هنوز هیچ نشانه ای از پایان آن در دست نیست. هر روز سخن از جنگ و گریز و حمله طالبان به نیروهای ناتو و یا حملات متقابل ناتو به رهبری آمریکا به طالبان و تلفات مردم غیرنظامی می رسد. یک واقعیت دیگر آن است که این سخن زمانی مطرح می شود که عملاً ناتو در افغانستان جنگ را باخته است و قرار است درسال ۲۰۱۴ آمریکا هم چون خروج اخیرش از جنگ عراق از افغانستان نیز خارج شود و به کابوس میراث بجامانده از نئوکانها پایان داده شود.

ج- اما مهمتر از اینها، با به زبان آوردن این سخن در بحبوحه جنگ ۹ ساله و پس از این همه ویرانی و کشت و کشتارها معلوم می شود که دعوا بر سر لحاف ملا بوده است و سردمداران دولت آمریکا در پس گردوخاک بپاشده تحت عنوان جنگ علیه تروریسم و دموکراسی مردم آمریکا و افکارعمومی جهان را بر سر کار گذاشته بوده اند. آنها که یاوه هائی چون جنگ علیه تروریسم و برای دموکراسی و نظایر آن را جدی می گرفتند و یا جدی می گیرند، اکنون قاعدتا باید – اگر ریگی به کفششان نباشد- به خود آیند و لااقل فریب ادعاهای کنونی آنها را در سیاستهای جنگ افروزانه جدید نخورند.

د- البته نباید فراموش کرد که طالبان (و متحدش بن لادن) نه فقط در گذشته توسط خود آمریکا و عربستان درجنگ علیه شوروی آن زمان پروپال داده شد و به این ترتیب جوجه تروریسم از زیربالهای خود این حضرات بیرون آمد، بلکه مهمتر از آن، هم چنان در طی این مدت ۹ سال جنگ زیرحمایت پاکستان و عربستان سعودی (و شیوخ منطقه) یعنی دو متحد دیرپا و مهم دولت آمریکا قرارداشته است. هم اکنون هم در راستای این سیاست دولت قطر در حال گشایش دفتر طالبان (به نوعی سفارت) در آنجاست. البته دولت کنونی افغانستان که خود دست پرورده دولت آمریکاست، از این که مبادا دوران مصرفش تمام شده باشد و اربابش هوس طلاق و ازدواج جدید به سرش زده باشد، نگران ارزان فروشی ارباب خود شده است.

ه- اما این اذعان به شکست و ناکامی در جنگ و اعلام خروج از باتلاق افغانستان که سخن معاون، بخشی از تدارک سیاسی آن را تشکیل می دهد، اگر براستی نشانه ای بود از داغ کردن پشت دست در اجتناب از راه اندازی بی محابای جنگهای جدید و در خدمت رؤیای جهان گستری امپراطوری، و رگه هائی از صلح خواهی را همراه خود داشت، باز جای شکرش باقی بود که لااقل برای مدتی سایه جنگ و خشونت عریان از منطقه دور شده و مردم می توانند نفسی بکشند. ولی متأسفانه ابرهای متراکم در آسمان تیره است. چرا که این رویکرد سویه دیگری هم دارد که حاکی از دوش بدوش کردن حربه جنگ و آرایش جنگی تازه است.

ز- در استراتژی جدید جنگ طلبانه شعارها همان شعارهای قدیمی اند: جنگ علیه تروریسم و مقابله با سلاح هسته ای و البته آمیخته با اندکی سس حقوق بشر. اما تاکتیکها عوض شده اند: از یکسو بجای یک جانبه گری زمخت گذشته نوعی یک جانبه گری ملایم تر، بویژه در اتحاد با اروپا و بسیج نیروهای دست نشانده منطقه و چانه زنی با سایر رقبا از طریق فشار و تحبیب آنها. هم چنین در تاکتیک جدید از ارسال انبوه نیروی زمینی و پیاده نظام اجتناب می شود و بجای آن بهره گیری وسیع از موج نارضایتی مردم و ایجاد یک پیاده نظام مسلح و سازماندهی شده از اپوزیسیونِ تحت حمایت نیرومند لجستیکی و در معیت حملات نیروی هوائی و دریائی سنگین مدنظر است. آماجهای اصلی ضربه یعنی دولتهای نامطلوبی که باید در فاز جدید تهاجم جنگی روبیده شوند، شامل لیبی و سوریه و ایران و اقمارآنها هستند. با سرنگونی قذافی و الهام از الگوی موفق آن حلقه اصلی این پیشروی اکنون به سوریه رسیده است، در حالی که به موازات آن فشار سیاسی و اقتصادی و آماده باش نظامی پیرامون ایران هم باشتاب روزافزونی کانونی می شود. باین ترتیب آنچه که در منطقه تغییرمی کند نه پایان جنگ و تهاجم جنگی، بلکه تغییر صحنه های جنگ است.

ح- تنها با این رویکرد و جابجائی صحنه های جنگ سرد و گرم است که مفهوم دشمن نبودن طالبان و تهدیدهای نظامی روزافزون ایران و دولت ایران و مجموعه اقدامات اقتصادی و سیاسی آمریکا و کشورهای اروپا قابل درک است. سخن ژنرال فرماندهی آمریکا مبنی بر این که طرح حمله به ایران آماده است و تنها منتظر چراغ سبز اوباما هستیم، جز بیان این استراتژی جدید که احتمال وقوع و شروع جنگ نیز بخشی از آن است، نیست. هم چنین این استراتژی جدید بیانگر رویداد سیاست ائتلافی جدید دولت آمریکا و متحدین اش با اسلامگراهائی چون اخوان المسلمین برای داشتن سهمی از قدرت و جهت دادن به جنبش اسلامی در منطقه در جهت سازش با سیستم و بیرون کشیدن چاشنی “ضدآمریکائی و ضدامپریالیستی” آن نیز هست. هدفی که برای ایجاد مدلهای اسلامی همگرا با منافع غرب و از قضا دقیقاً قربانی کردن دموکراسی پیش می رود. از مجموعه فعل و انفعالات و تهدیدهای کنونی می توان از نبرد دیپلماتیک در کنار پرتگاه سخن گفت که کسی نمی تواند بداند واکنشهای زنجیره ای و متقابل ناشی از آن تا کجا می تواند پیش برود و این تعادل لرزان و شکننده تا کجا و تا کی قابل دوام خواهد بود.

ط- جمهوری اسلامی هنوز معنا و واقعیت چرخش اوضاع و تحولات در شرف وقوع را درنیافته و با همان کارتهای سوخته دوره قبلی، و مانور در چهارچوب آنها، بازی می کند. جمهوری اسلامی دورانش تمام شده و آشکارا حلقه های طناب از چند سو آرام آرام به حلقومش نزدیک می شود و قدرتهای خارجی نیز با وقوف به این واقعیت و تضمین فرادستی خود مشغول چیدن ورقهای بازی اند. آیا جمهوری اسلامی می تواند هم چون جنگ عراق در دقیقه ۹۰ با خوردن جام زهر، صحنه بازی را بالکل عوض کند و اگرچنین کند آیا این باز خواهد توانست که جان سالم بدربرد؟ برای این کار از یکسو باید بتواند به آشتی درونی در بالا برای وسیعتر کردن قاعده طبقه سیاسی حاکم و قاعده هرم حکومتش در شرایط تشدید فشار مبادرت کند و از سوی دیگر با قدرتهای بزرگ به معامله بزرگی دست بزند تا بتواند با نارضایتی انباشته شده مردم در شرایط تشدید بحران اقتصادی و سیاسی مقابله کند. همان طور که معلوم است در کوتاه یا میان مدت ما با یک معادله چندمجهولی با متغیرهائی که تغییر هرکدام دیگری را مشروط می کند مواجهیم. در این میان اپوزیسیون باید بازی و نقش مستقل خویش را در جهت بلوغ یک صف مستقل از هر دو قطب ارتجاع، هم قطب سرنگونی و هم قطب معطوف به قدرتهای امپریالیستی و مطامع بی پایان آنها، را برپا کند و در همین راستا ضمن تقویت سازمانیابی جنبشهای اجتماعی-طبقاتی علیه حکومت منحط ولایت فقیه هم چنین بتواند تلاشهای قدرتهای بزرگ برای یک اپوزیسیون دست آموز را افشا و خنثی کند.

ی- در انتها باید با خراشیدن خرافه و مفهوم موهوم منافع ملی (سخن چرچیل را) روزآمدتر کرده و در جایگاه واقعی خود قرارداد. پشت این منافع ملی چیزی جز منافع سرمایه داران و شرکتهای بزرگ فراملیتی، بویژه کارتلهای نفتی و اسلحه سازی قرار ندارد. گرچه درشرایط سیطره این گفتمان آنها می توانند در پشت منافع عمومی سنگر گرفته و به توجیه جنایتها و بسیج مردم بسود خود بپردازند، اما در شرایطی که پرده ها کنارمی روند، همواره شاهد اعتراضهای میلیونی و مقاومتهای توده ای گسترده چه درکشورهای مورد تهاجم قرارگرفته و چه در عرصه جهانی علیه جنگهای عراق و افغانستان و یا در گذشته دورتر علیه جنگ ویتنام و کارگزاران سیاسی این کارتلها بوده ایم که دولتهای امپریالیستی را نهایتا وادار به آتش بس و خروج ساخته است. مقابله با جنگهای جدید نیز نیاز به جنبشهای نیرومندی علیه جنگ دارد. هرچه این جنبشها نیرومندتر باشند و هرچه با وقوف پیشاپیش به خطر جنگ مجهزباشند، بهمان اندازه به قدرت بازدارندگی آنها افزوده شده و از امکان مبادرت به جنگهای تازه که بخشی از سرشت نظام سرمایه داری و دولتهای وابسته به آنهاست کاسته می شود. امروزه با گسترش بحران جهانی سرمایه داری و گسترش اعتراضات جهانی خوشبختانه آگاهی افکار عمومی از ماهیت و اهداف این نوع جنگها و تأثیربودجه های سرسام آورجنگی در تشدید بیکاری و فقر و سرکوب کارگران و زحمتکشان و بیکاری جوانان گسترش یافته است. چنان که در اعتراضات وال استریت و مشابه آنها مخالفت با جنگ افروزی قدرتهای بزرگ، از جمله خواستها و شعارهای آنهاست.

تاریخ انتشار : ۳ دی, ۱۳۹۰ ۹:۳۸ ب٫ظ
لینک کوتاه
مطالب بیشتر

نظرات

Comments are closed.

بیانیه‌های هیئت‌ سیاسی‌ـ‌اجرایی

ضرورت مقابلۀ هوشیارانه با تهاجم راست افراطی؛ همبستگی مردمی سدّی استوار در دفاع از میهن

هرچند تهدیدهایی چون تکرار کشتار ۶۷ ره به جایی نمی‌برند اما هشداری جدی و خطری جدی‌اند علیه تمامیت ایران و اتفاقاً خاستگاه اصلی‌اش همان نیروی متجاوزی است که سال‌هاست نقشۀ حمله به ایران را از طرق مختلف و از جمله کاشتن جاسوسان و فریب‌خوردگانی در درون نیروهای امنیتی و نظامی ایران طراحی می‌کند. دشمنان واقعی ایران به دنبال رخ دادن فجایعی این‌چنینی‌اند تا دست‌آویزی پیدا کنند برای دفاع دروغین از «حقوق بشر» و ریختن بمب‌های‌شان بر سر مردم ایران.

ادامه »
سرمقاله

اسراییل در پی تحقق رؤیای خونین «تغییر چهرۀ خاورمیانه»!

دست‌کم دو دهه است که تغییر جغرافیای سیاسی منطقۀ ما بخشی از اهداف امریکا و اسراییل‌اند . نتانیاهو بارها بی‌پرده و باافتخار از هدف‌اش برای «تغییر چهرۀ خاورمیانه» سخن گفته است. در اولین دیدارش با دونالد ترامپ در آغاز دور دوم ریاست جمهوری نیز مدعی شد که اسراییل و امریکا به طور مشترک در حال مبارزه با دشمنان مشترک و «تغییر چهرۀ خاورمیانه»‌اند.

مطالعه »
سخن روز و مرور اخبارهفته

سیمور هرش: آنچه به من گفته شده است در ایران اتفاق خواهد افتاد.

یک مقام آگاه امروز به من گفت: «این فرصتی است برای از بین بردن این رژیم برای همیشه، و بنابراین بهتر است که ما به سراغ بمباران گسترده برویم.» … بمباران برنامه‌ریزی‌شده آخر هفته اهداف جدیدی نیز خواهد داشت: پایگاه‌های سپاه انقلاب اسلامی، که از زمان سرنگونی خشونت‌آمیز شاه ایران در اوایل سال ۱۹۷۹ با کسانی که علیه رهبری انقلاب مبارزه می‌کنند، مقابله کرده‌اند.

مطالعه »
یادداشت

در نقد بیانیه فعالین مدنی بشمول برندگان نوبل صلح درباره جنگ…

آخرین پاراگراف بیانیه که بخودی خود خطرناک‌ترین گزاره این بیانیه است آنجایی است که میگویند: ” ما از سازمان ملل و جامعه‌ی بین‌المللی می‌خواهیم که با برداشتن گام‌های فوری و قاطع، جمهوری اسلامی را به توقف غنی‌سازی، و هر دو‌طرف جنگ را به توقف حملات نظامی به زیرساخت‌های حیاتی یکدیگر، و توقف کشتار غیرنظامیان در هر دو سرزمین وادار نمایند.” مفهوم حقوقی این جملات اجرای مواد ۴۱ و ۴۲ ذیل فصل هفتم اساسنامه ملل متحد است.

مطالعه »
بیانیه ها

ضرورت مقابلۀ هوشیارانه با تهاجم راست افراطی؛ همبستگی مردمی سدّی استوار در دفاع از میهن

هرچند تهدیدهایی چون تکرار کشتار ۶۷ ره به جایی نمی‌برند اما هشداری جدی و خطری جدی‌اند علیه تمامیت ایران و اتفاقاً خاستگاه اصلی‌اش همان نیروی متجاوزی است که سال‌هاست نقشۀ حمله به ایران را از طرق مختلف و از جمله کاشتن جاسوسان و فریب‌خوردگانی در درون نیروهای امنیتی و نظامی ایران طراحی می‌کند. دشمنان واقعی ایران به دنبال رخ دادن فجایعی این‌چنینی‌اند تا دست‌آویزی پیدا کنند برای دفاع دروغین از «حقوق بشر» و ریختن بمب‌های‌شان بر سر مردم ایران.

مطالعه »
پيام ها

پیام به کنگرهٔ بیست‌وششم حزب کمونیست آلمان

ما بر این باوریم که چپ اگر نتواند در برابر ماشین جنگی سرمایه‌داری بایستد، اگر چپ صدای رنج مردمان بی‌پناه نباشد، اگر چپ در خیابان‌ها، کارخانه‌ها، اردوگاه‌ها و مناطق جنگ‌زده حضور نداشته باشد، از رسالت تاریخی خود فاصله گرفته است. ما برای بنای جهانی دیگر مبارزه می‌کنیم – جهانی فارغ از استثمار، از سلطه، از مرزهای ساختگی، از جنگ و نژادپرستی.

مطالعه »
شبکه های اجتماعی سازمان
آخرین مطالب

روایت زنان افغانستانی از رد مرز

در ستایش ایستادگی: به زندانیان و همۀ آنانی که آزادی را معنا کردند

عظمت را دوباره به جنبش ضدجنگ برگردانیم

شوخیِ تلخِ تاریخ!

ضرورت مقابلۀ هوشیارانه با تهاجم راست افراطی؛ همبستگی مردمی سدّی استوار در دفاع از میهن

تعلیق همکاری با آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، کشور را منزوی‌تر می کند.