دوشنبه ۹ تیر ۱۴۰۴ - ۱۹:۳۶

دوشنبه ۹ تیر ۱۴۰۴ - ۱۹:۳۶

ایران باید بماند و ما باید با ایران بمانیم
برای مخالفت بی‌بروبرگرد با تهاجم اسراییل به ایران حتی نیازی نیست به وطن‌دوستی یا عشق به میهن متوسل شویم که حالا لازم باشد بر سر معنای هر از این مفاهیم...
۹ تیر, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: حسام سلامت
نویسنده: حسام سلامت
#سوزنبان
سوزنبانِ پیر چشمکی زد. صدای سوت قطار از دور شنیده می‌شد. شلوغی ایستگاه بخاطر پایان این جنگ ۱۲ روزه، مرا یاد کودکی و نوجوانی‌ام می‌انداخت. می‌ترسیدم جا بمانم. تجربه جاماندن...
۹ تیر, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: پهلوان
نویسنده: پهلوان
وارث شکست‌خورده و پرچم!
از نظر آنها، فقط قدرت‌های غربی اختیار ایجاد یا سرنگونی رژیم‌ها را دارند. می‌توان تا حدی با این دیدگاه همدل بود: به هر حال، بریتانیا در نیمه اول قرن بیستم...
۹ تیر, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: گلنار نیک‌پور اسکندر صادقی بروجردی
نویسنده: گلنار نیک‌پور اسکندر صادقی بروجردی
Lasting peace is only possible with active popular participation
The twelve days of war brought unexpected results. Iran's internal cohesion was preserved, despite chronic economic crises and social divisions...Peaceful protests in various countries, Iranian immigrants' support for the right...
۹ تیر, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: The Political-Executive Committee of The Organization of Iranian People’s Fedaian (Majority)
نویسنده: The Political-Executive Committee of The Organization of Iranian People’s Fedaian (Majority)
نه قیام، نه تسلیم؛ سکوت پیش از خیزش یا تدبیری برای فردا؟
بخش بزرگی از جامعه با آگاهی دریافته‌اند که تغییر رژیم، بدون آمادگی فرهنگی، اجتماعی و سیاسی، می‌تواند تنها به بازتولید شکلی دیگر از همان استبداد منجر شود. مردم ایران بارها...
۹ تیر, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: بهروز ورزنده
نویسنده: بهروز ورزنده
زندان اوین نماد مقاومت و مبارزه بود
روی زندان قرچک حتی نمی‌شود اسم «زندان» گذاشت. یک سری سلول‌اند که به اندازه‌ی سلول‌های ۲۰۹ پنجره ندارند. هوا؟ نزدیک محل سوزاندن زباله است؛ هوایی آلوده و فاجعه‌بار. آب؟ آب...
۸ تیر, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: ویدا ربانی
نویسنده: ویدا ربانی
َUne paix durable n’est possible qu’avec une participation populaire active
Les douze jours de guerre ont également apporté des résultats inattendus. La cohésion interne de l'Iran a été préservée, malgré des crises économiques chroniques et des divisions sociales..... Les manifestations...
۸ تیر, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: Conseil Politique-Exécutif de l'Organisation des Fédaians du Peuple d'Iran (Majoritaire)
نویسنده: Conseil Politique-Exécutif de l'Organisation des Fédaians du Peuple d'Iran (Majoritaire)

پس و پیش این جنایات نفرت انگیز

حکومت در نهایت راهی جز کنار آمدن و تمکین به یک سری مطالبات امریکا ندارد. می داند که باید امتیاز دهد و عقب نشینی کند. اما از آن نوع که خود درهم نشکند! آنچه که در ظاهر امر بر انتخاب سیاست ایستادگی تاکید می شود، اساساً در خدمت تدارک سازش است! حتی این تاکتیک های نظامی و امنیتی و جنگی برای آنست که خیلی هم دست خالی پشت میز مذاکره ننشیند! جمهوری اسلامی واقعاً بیکس در جهان و زنده به دوشیدن گاو نفت که بدجوری در حال احتضار است هیچ چاره ای جز تسلیم ندارد. اما تسلیم را برای حفظ قدرت می خواهد و در نتیجه اجازه ندادن به ملت در بهره بردن از عقب نشینی های ناگزیرش. هم از اینرو سیاست تسلیم به خارج و سرکوب در داخل در پیش گرفته است. اولی را تدارک می بیند و دومی را که همیشه هم بوده است شدت می بخشد.

این سه فقره اعدام

جمهوری اسلامی صبح روز شنبه هفدهم شهریور ماه از اعدام سه جوان کرد خبر داد. اعدام زانیار و لقمان مرادی بعد دهسال اسارت سراسر زجر و آزار و رامین حسین پناهی با بدنی پر نشان از آثار شکنجه. کجاست شرم تا آدمی این حس شریف را بازیابد؟ جنایت چشم را می آزارد و دل را به درد می آورد تا نفرت از این جانیان بیش از پیش فزونی گیرد. جنایتی که یاد اعدام فرزاد کمانگر بهمراه چهار همسفر مرگ او در هنگامه “جنبش سبز” را زنده کرد و نهان بسیارانی را آتش زد. 

دو نفر اول پسر عموهایی بودند با پرونده ای پر ابهام و فاقد مستندات قضایی لازم حتی طیق موازین خود این حکومت. وکیل مدافع شریف آنها چندی پیش با ابراز خرسندی خبر داده بود که پرونده موکلین اش از چرخه امنیتی خارج شده و حالت عادی به خود گرفته است. خود لقمانی ها هم باورشان شده بود و امیدوار به اینکه شاید حکومت بعد دهسال زجرکش آنان دست از سرشان بردارد. ولایت اما چون قربانی سیاسی لازم داشت این دو جوان به گروگان نگهداشته شده برای کشتن شان در روز لازم را سرانجام پای چوبه اعدام برد و با بیرحمی تمام جان شیرین از آنان بستاند. قلم از نوشتن باز می ماند و حس نفرت از این جانیان، همه اعماق وجود آدمی را شخم می زند وقتی می خواهد از اعدام دو جوان پس از دهسال اسارت بهنگام نو جوانی شان بنویسد!

کشتن آنها در هر روز از این دهسال برای جمهوری اسلامی دستان تا مرفق غرق در خون که کاری نداشت. مگر کم بوده تعداد اعدام شدگان در این حکومت که از بازداشت شان حتی یک روز هم نگذشته بود؟ محاکمه مخالف در جمهوری اسلامی بر پایه حقوق و قانون مدنی بکلی بی معنی است. حکم اعدام در اینجا، معنی انتقام ، ارعاب و تهدید سیاسی دارد و صرفاً به پشتوانه تصمیم سیاسی لازم صورت می گیرد. انتخاب زمان اجرای حکم نیز فقط و فقط برای رفع نیاز لحظه سیاسی  حکومت است جهت ارسال پیام سیاسی معین به مخاطبان مد نظر.

رامین حسین پناهی را هم که اعدام کردند حتی مطابق تفاسیری که از موازین شرع دارند  حق نداشته اند بر اساس مندرجات پرونده و مفاد بازجویی هایی صورت گرفته تحت شکنجه های سخت بکشند. حاکم شرع نتوانسته بود اتهام شرکت وی در عملیات مسلحانه را اثبات کند. اما این جوان را علیرغم اعتراضات وسیع بین المللی نسبت به صدور حکم مرگ علیه وی اعدامش کردند چون پیام دهی سیاسی را نیاز داشتند. “جرم” این آزادیخواه مطالبه حق و حقوق ملی مردم کردستان بود و اینکه عضو حزب کومله است. او به این دلیل اعدام شد که حکومت گرفتار در انواع بحران های مهلک، به همگان دندان نشان دهد تا مثلاً سر خود حفظ بدارد! هیچ دوست ندارم که قلم سیاسی به اهانت و خشونت بیالایم اما ناگزیرم از این قیاس که سگ از سر ترس است که پارس می کند و گاز می گیرد! حکومت می ترساند چون خود می ترسد!

حمله به مقر حزب دمکرات کردستان و جنایتی مهیب

هنوز روز  شنبه به پایان نرسیده بود که خبر حمله هوایی و شلیک موشکی زمین به زمین جمهوری اسلامی به محل برگزاری پلنوم حزب دمکرات کردستان (حدک) در کوی سنجق کردستان عراق و نیز مقرهایی از حزب دمکرات کردستان ایران (حدکا) انتشار یافت و گستاخی فرامرزی و حدت جنایتکاری این حکومت خونریز دیگر بار و در شکلی تازه رخ نمود. این عملیات چند سویه نظامی با بکار گیری آتش توپخانه و پرتاب موشک زمینی از فاصله حدوداً دویست کیلومتری در خاک ایران به خاک کردستان عراق با همراهی شلیک خمپاره، که از سوی سپاه قدس در مرکز عملیاتی ارومیه هدایت می شده است از روز جمعه آغاز و در روز شنبه به اوج خود رسید. این شبیخون، جهنمی از آتش و دود بپا کرد و تلفات انسانی بسیار و تخریب های فراوان بر جای گذاشت. مطابق تازه ترین گزارش های رسیده از محل واقعه تا لحظه نگارش این نوشته، ۱۵ نفر از اعضای کمیته مرکزی “حدک” و پیشمرگه های آن بر اثر این حملات کشته شده اند و مصطفی مولودی و خالد عزیزی، دبیرکل و دبیرکل سابق این حزب و سایر اعضای هیات سیاسی و  نیز نزدیک به ۴۰ نفر از اعضاء و خانواده های آنان در زمره زخمی ها هستند. کسانی هم ناپدید شده اند. من همینجا ضمن ابراز همدردی عمیق هم با بازماندگان قربانیان این جنایت شوم و هم تشکل سیاسی متبوع آنان و آرزوی بازیابی سلامتی زخمی های این حادثه، بر همبستگی دیرینه خود با این احزاب سیاسی مبارز برای رسیدن به ایرانی دمکراتیک پای می فشارم و بر آرزویم جهت رسیدن به ایرانی بری از تبعیضات ملی و فرهنگی و دینی و عقیدتی را تکرار می کنم. از این واقعه خونبار  سخت در اندوهم و با همه وجودم نسبت به این جنایت جمهوری اسلامی و آمران و عاملان آن ابراز انزجار می کنم.

این شبیخون نظامی البته اولین آنها نیست و پیشینه تکراری دارد. از نزدیک به سه سال پیش، جمهوری اسلامی ترور و حمله نظامی به مبارزان کرد در درونمرز و برونمرز (خاک کردستان عراق) را از سر گرفته است. با اینهمه، حمله نظامی اخیر  را باید گسترده ترین و خونبارترین آنها تا به امروز دانست. در اینجا نیز پرسش اصلی متوجه کیستی و چیستی هدف است و به تبع از اینها تشخیص چرایی این زمان در حمله به هدف.

اهداف و انگیزه ها همه مستقیماً از سیاست بر می خیزند و باید هم در سیاست تفسیر شوند. جمهوری اسلامی در این اوضاع بحرانی چند وجهی و نگران از موقعیت متزلزل خود که مورد انواع تهدیدات از داخل و بیرون است، حساسیت مضاعفی نسبت به کانون های مبارزاتی بالفعل و دارای پشتوانه و پایگاه های اجتماعی معین دارد. احزاب کردی از جمله چنین کانون هایی هستند بخصوص اینکه به عنوان یک اهرم سیاسی مخالف جمهوری اسلامی از سوی رقبای سیاسی جمهوری اسلامی در منطقه نیز مورد توجه قرار دارند. جمهوری اسلامی در پی ضربه زدن به اینها در هر نقطه جغرافیایی ممکن است. انتخاب لحظه حمله گرچه از بعد عملیاتی آن ارتباط مستقیم با نشست مرکزی و پر تجمع “حدک” به عنوان مناسب ترین سیبل ضربه داشت اما آن را باید در بعد کلان وضعیت سیاسی حاضر فهمید که در ادامه نوشته از آن خواهم گفت.

جهات دیگر پیام این جنایات

جنگ اصلی جاری همانا جنگ اقتصادی به رهبری واشنگتن دونالد ترامپ علیه جمهوری اسلامی است، اما لازم است که حواشی نظامی آن از سوی موتلفین منطقه ای امریکا هم مد نظر قرار گیرد! چندین ماه است که اسرائیل پایگاه های نظامی و محل استقرار سکوهای پرتاب موشک جمهوری اسلامی در جنوب سوریه را می کوبد و  با وارد آوردن تلفاتی جدی بر نظامیان رژیم، آن را وادار به عقب نشینی جدی از سنگرهایش کرده است. جمهوری اسلامی در این باره ساکت است چون اعتراف به این را اعلام عجز  می داند و از بازتاب آن میان نیروها و نیز طرفدارانش در منطقه نگران است. پس می بایستی به طریقی این عجز خویش را می پوشاند تا خود را به اصطلاح یک مدعی قدر نظامی می نمایاند. شلیک چند موشک زمین به زمین از خاک ایران به فاصله دویست کیلومتری در خاک کردستان عراق و با دقت نسبتاً بالا یک کد جنگی بود خطاب به رقبای منطقه‌ای خود تا توانایی نظامی وی را دستکم نگیرند! نیز روحیه دادن به نیروهای خودی در نهادهای نظامی و انتظامی تا دل آنها بیشتر از آنچه که خالی شده آسیب نبیند تصادفی نیست که رسانه “جوان” وابسته به سپاه پاسداران و “تابناک” متعلق به محسن رضایی فرمانده اسبق سپاه و “رجا نیوز” در انعکاس سریع این عملیات بیشترین تاکید را بر بعد مسافت موشک ها، نوع کوتاه بردی آنها و نیز نتیجه بخشی شان گذاشتند! یعنی به اصطلاح نشان دادن توانایی موشکی خود در متن  دندان نشان دادن نوع جنگی!

اما اصلی ترین پیام این عملیات نظامی در بیرون که همراه و همزمان انجام اعدام ها در درون است، خطاب به نیروی ناراضی و خشمگین مردم ایران از دست جمهوری اسلامی است. برای ترساندن مردم است از عواقب نافرمانی هایی که از خود نشان می دهند و نیز  وقوف به عوارض ایستادگی هایشان. جمهوری اسلامی از چندی پیش دست به بازداشت های نوع گزینشی زده تا از طریق حبس و حصر این نمادها، گروه های اجتماعی متفاوت را پیغام تنبیه و سرکوب دهد و آنها را وادار به عقب نشینی کند. در همین رابطه هم است تسریع صدور احکام سنگین علیه دراویش گنابادی، بازداشتی های خیزش دی ماه و محکوم شدن دختری از “دختران خیابان انقلاب” به بیست و دو سال زندان!

این درست است که تعیین و پیشبرد مشی برونمرزی و درونمرزی حکومت با راس نظام و پایگاه اصلی اش یعنی جریان اقتدارگرایی است و “اعتدال” و “اصلاح طلبان” بی رمق در تبعیت از این مشی، اما ولایت و جریان اصلی این حکومت احتیاج مداوم دارد تا فضا را مدام  و هر چه بیشتر به سود خود جهت و شکل دهد. زیرا هر چه تشنج بیشتر، شرایط برای سلطه اینان فراهم تر. در آستانه نشست سالانه سران کشورها در نیویورک و طرح موضوع مذاکره از سوی طرفین گرچه در اشکال باژگونه (!)، چه چیزی می تواند بیشتر از  اعدام ها و بازداشت ها دهن کجی به امر حقوق بشر باشد و تقابل در راین زمینه را تشدید کند؟ چه چیزی بیشتر از همین گستاخی در موازین بین المللی  و حمله از داخل ایران به خاک کشور عراق، اصرار جمهوری اسلامی برای حفظ و تداوم  سیاست انجام عملیات در خارج از ایران را می رساند؟

تصمیمات، جنبه مرکزی دارد و از یک مرکز هماهنگ می شود.

سر خط مشی کنونی حکومت در این موقعیت مبتنی بر ترکیب ابر بحران ها و خرده بحران ها چیست؟ حکومت، مشکل اصلی خود را در عرصه اقتصاد می بیند و فشار تحریم های موجود و در راه را بر ساختار مفلوج اقتصاد کشور. رفع این، به “اقتصاد مقاومتی” میسر نمی شود، این را بیشتر و بهتر از هرکس خود حکومت می فهمد. حکومت در نهایت راهی جز کنار آمدن و تمکین به یک سری مطالبات امریکا ندارد. می داند که باید امتیاز دهد و عقب نشینی کند. اما از آن نوع که خود درهم نشکند! آنچه که در ظاهر امر بر انتخاب سیاست ایستادگی تاکید می شود، اساساً در خدمت تدارک سازش است! حتی این تاکتیک های نظامی و امنیتی و جنگی برای آنست که خیلی هم دست خالی پشت میز مذاکره ننشیند! جمهوری اسلامی واقعاً بیکس در جهان و زنده به دوشیدن گاو نفت که بدجوری در حال احتضار است هیچ چاره ای جز تسلیم ندارد. اما تسلیم را برای حفظ قدرت می خواهد و در نتیجه اجازه ندادن به ملت در بهره بردن از عقب نشینی های ناگزیرش. هم از اینرو سیاست تسلیم به خارج و سرکوب در داخل در پیش گرفته است. اولی را تدارک می بیند و دومی را که همیشه هم بوده است شدت  می بخشد.

این تصمیمات، خصلت کلان دارند و فقط و فقط هم می توانند حاصل مرکز تصمیم گیری نظام باشند. این مرکز، همان “بیت رهبری” ولایت است! صدور احکام اعدام توسط قوه قضاییه و دستور بازداشت ها توسط آن، می باید در نقطه ای با اجرای همین احکام و نیز عملیات جنگی برونمرزی و نیز دیدارهای دیپلماتیک و انواع اقدامات دیگر در نقطه ای هماهنگ شوند. این نقطه، نه فقط مرکز سیاست گذاری که هماهنگی هم است! این، “بیت رهبری” است به زعامت خامنه ای ولی فقیه!

جمهوری اسلامی نابکار البته از سر کار بودن چهل ساله خود چیزها آموخته است، اما یک چیز را نفهمیده و نخواهد هم فهمید و آن، قدرت مردم است! این گزاره البته در مورد هر دیکتاتوری اعتبار دارد اما در مورد استبداد دینی اعتبارش باز هم بیشتر. روانشناسی غالب بر جامعه ایران، نه هراس که جسارت برای ایستادگی است. آن کوزه دیروقتی است بشکسته و شجاعت مدتهاست بیرون زده از دل جام  سحر.

بهزاد کریمی                       هیجدهم شهریور ماه ۱۳۹۷ برابر با ۹ سپتامبر ۲۰۱۸        

 

    

 

بخش : سياست
تاریخ انتشار : ۱۸ شهریور, ۱۳۹۷ ۳:۴۳ ب٫ظ
لینک کوتاه
مطالب بیشتر

نظرات

Comments are closed.

بیانیه‌های هیئت‌ سیاسی‌ـ‌اجرایی

۸ تیر، روز فداییان جان‌باختهٔ خلق؛ میهن‌دوستانِ انقلابیِ راهِ آزادی و رفعِ ستم از زحمت‌کشان!

در ۸ تیر امسال و در روزهایی که تجاوز جنایت‌کارانهٔ حکومت نژادپرست و نسل‌کش اسراییل و دولت امپریالیستی آمریکا به میهن عزیمان ایران باز ردّ پای خونینی از جان و هستی عزیز هم‌میهنانمان در جای‌جای ایران از خود به جا گذاشته است، یادی از رفقای عزیزی نیز ضروری‌ست که در جریان دقاع از میهن‌مان در برابر تجاوز نطامی عراق طی دو سال دفاع میهنی در راه میهنی که تا پای جان دوستش داشتند، جان باختند.

ادامه »
سرمقاله

اسراییل در پی تحقق رؤیای خونین «تغییر چهرۀ خاورمیانه»!

دست‌کم دو دهه است که تغییر جغرافیای سیاسی منطقۀ ما بخشی از اهداف امریکا و اسراییل‌اند . نتانیاهو بارها بی‌پرده و باافتخار از هدف‌اش برای «تغییر چهرۀ خاورمیانه» سخن گفته است. در اولین دیدارش با دونالد ترامپ در آغاز دور دوم ریاست جمهوری نیز مدعی شد که اسراییل و امریکا به طور مشترک در حال مبارزه با دشمنان مشترک و «تغییر چهرۀ خاورمیانه»‌اند.

مطالعه »
سخن روز و مرور اخبارهفته

سیمور هرش: آنچه به من گفته شده است در ایران اتفاق خواهد افتاد.

یک مقام آگاه امروز به من گفت: «این فرصتی است برای از بین بردن این رژیم برای همیشه، و بنابراین بهتر است که ما به سراغ بمباران گسترده برویم.» … بمباران برنامه‌ریزی‌شده آخر هفته اهداف جدیدی نیز خواهد داشت: پایگاه‌های سپاه انقلاب اسلامی، که از زمان سرنگونی خشونت‌آمیز شاه ایران در اوایل سال ۱۹۷۹ با کسانی که علیه رهبری انقلاب مبارزه می‌کنند، مقابله کرده‌اند.

مطالعه »
یادداشت

در نقد بیانیه فعالین مدنی بشمول برندگان نوبل صلح درباره جنگ…

آخرین پاراگراف بیانیه که بخودی خود خطرناک‌ترین گزاره این بیانیه است آنجایی است که میگویند: ” ما از سازمان ملل و جامعه‌ی بین‌المللی می‌خواهیم که با برداشتن گام‌های فوری و قاطع، جمهوری اسلامی را به توقف غنی‌سازی، و هر دو‌طرف جنگ را به توقف حملات نظامی به زیرساخت‌های حیاتی یکدیگر، و توقف کشتار غیرنظامیان در هر دو سرزمین وادار نمایند.” مفهوم حقوقی این جملات اجرای مواد ۴۱ و ۴۲ ذیل فصل هفتم اساسنامه ملل متحد است.

مطالعه »
بیانیه ها

۸ تیر، روز فداییان جان‌باختهٔ خلق؛ میهن‌دوستانِ انقلابیِ راهِ آزادی و رفعِ ستم از زحمت‌کشان!

در ۸ تیر امسال و در روزهایی که تجاوز جنایت‌کارانهٔ حکومت نژادپرست و نسل‌کش اسراییل و دولت امپریالیستی آمریکا به میهن عزیمان ایران باز ردّ پای خونینی از جان و هستی عزیز هم‌میهنانمان در جای‌جای ایران از خود به جا گذاشته است، یادی از رفقای عزیزی نیز ضروری‌ست که در جریان دقاع از میهن‌مان در برابر تجاوز نطامی عراق طی دو سال دفاع میهنی در راه میهنی که تا پای جان دوستش داشتند، جان باختند.

مطالعه »
پيام ها

پیام به کنگرهٔ بیست‌وششم حزب کمونیست آلمان

ما بر این باوریم که چپ اگر نتواند در برابر ماشین جنگی سرمایه‌داری بایستد، اگر چپ صدای رنج مردمان بی‌پناه نباشد، اگر چپ در خیابان‌ها، کارخانه‌ها، اردوگاه‌ها و مناطق جنگ‌زده حضور نداشته باشد، از رسالت تاریخی خود فاصله گرفته است. ما برای بنای جهانی دیگر مبارزه می‌کنیم – جهانی فارغ از استثمار، از سلطه، از مرزهای ساختگی، از جنگ و نژادپرستی.

مطالعه »
شبکه های اجتماعی سازمان
آخرین مطالب

ایران باید بماند و ما باید با ایران بمانیم

#سوزنبان

وارث شکست‌خورده و پرچم!

Lasting peace is only possible with active popular participation

نه قیام، نه تسلیم؛ سکوت پیش از خیزش یا تدبیری برای فردا؟

زندان اوین نماد مقاومت و مبارزه بود