تحقیقاتی جدید مطرح میکند که ارتباط بین دینداری و سلامت فردی صرفا در مناطقی که میزان بالایی از تقوا یک هنجار به حساب بیاید، قابل مشاهده است.
آنگونه که از اخبار و گزارشات مرتبا برمی آید، اعتقادات مذهبی میتوانند الهام بخش گستره ای از تاثیرات مثبت و منفی با شد از همدلی با فقرا گرفته تا خشونت وحشتناک. اما فارغ از تاثیرات اجتماعی دیندار بودن، تصوری گسترده وجود داشته مبنی بر اینکه باورهای الهی برخورداری از سطحی بالاتر از حد میانگین سلامت روحی و جسمی را به همراه دارد و در نتیجه به حال انسان مفید ارزیابی شده است.
تحقیقاتی جدید در کشور آلمان در این زمینه انجام شده است که صحت این نظرات را به چالش میکشد. این پژوهش که توسط دانشگاه Cologne در شهر کلن انجام شد در بر گیرنده شرکت کنندگانی از ۵۹ کشور جهان بود، نام این پروژه” سلامت و طول عمر ناشی از دینداری صرفا در مناطق عمیقا مذهبی”.
در مجله علوم روان شناسی اجتماعی و شخصیت فردی، مسئول این پروژه عنوان میکند که این تاثیرات در کشور آمریکا نیز قابل مشاهده است – با در نظر داشت ارتباط پیش از این عنوان شده بین سلامت و ایمان – و افزودن حضور در مراسم مذهبی کلیسا، آنهم صرفا در مناطقی که عقاید مذهبی و حضور در مراسم مذهبی یک هنجار اجتماعی به حساب میآیند.
نتایج نشان میدهند که هر گونه تاثیر مثبت دینداری بر سلامت فرد، بیشتر منتج از احساس تعلق به گروه پیرامونی میباشد – و نه ضرورتا ترجیحات محیط پیرامون- و کاهش میزان استرسی که این همطرازی ایجاد میکند.
در مورد دیندارانی که در جوامع سکولار زندگی میکنند، تاثیرات دینداری بر سلامت، ناچیز تا هیچ به نظر میرسد.
هر گونه تاثیر مثبت دینداری برمیگردد به راحتی فرد با محیط زندگی و کم شدن میزان استرس و نه ترجیحات مذهبی محیط پیرامونی. در ادامه توضیحات عنوان شد که تحقیقات بر دو بخش بین المللی و دوم مناطق مختلف آمریکا متمرکز بود. بخش نخستین در بر گیرنده اطلاعات مربوط به ۸۶۰۰۰ نفر از مناطق مختلف جهان بود.
شرکتکنندگان به سوالاتی راجع به اهمیت دین در زندگیشان ( با امتیازاتی بین یک تا چهار) و اینکه تا به اینجا به چه تناوبی در مراسم مذهبی شرکت می کنند ( انتخاب بین یک بار در هفته تا هیچ وقت) پاسخ گفتند.
به هم چنین شرکت کنندگان به سوالاتی راجع به به وضعیت فعلی سلامتشان از بین (خیلی خوب تا بد) پاسخ دادند.
محققان به هم چنین هنجار اجتماعی دیندار بودن را در چارچوب ملل مختلف شرکت کنندگان محاسبه کردند. این محاسبه در بر گیرنده سطح دینداری و میزانی از دینداری که صفت لازمه برای اینکه فردی ارزشی به حساب بیاید نیز بود (این مورد آخری بعضا به کمک طرح سوالی راجع به اینکه آیا سیاستمدارانی که به خدا اعتقاد ندارند نامناسب برای مناصب دولتی نیستند اندازه گیری شد) .
در طی تحقیقات به هم چنین عواملی چون میزان درآمد، تحصیلات و جنسیت نیز مدّ نظر گرفته شدند، به گفته مسئول گروه هر اندازه که هنجار دینداری کشوری بیشتر بود، به همان نسبت ارتباط بیشتری در دینداری با سلامت فردی مشاهده شد.
در مورد کشور آمریکا نیز نتایج بر اساس مناطق مختلف و با استفاده از اطلاعات مربوط به ۳۴۰۰۰ آمریکایی شرکت کننده انجام شد. که از جمله به این سوالات پاسخ دادند که چند وقت یک بار در مراسم مذهبی شرکت میکنید؟ و وضعیت سلامتیتان را به طور کلی عالی، خوب یا بد توصیف میکنید؟
و مشاهده مکرر اینکه با در نظر داشت عوامل اجتماعی واقتصادی، هر چه سطح دینداری منطقهای بیشتر بود ، به همان نسبت ارتباط مثبت بیشتری بین دینداری و سلامت فردی عنوان شد.
آمار مرگ و میر نیز این نتایج را تأیید میکنند. علیرغم سن شرکت کنندگان به هنگام جمع آوری اطلاعات ، این احتمال که افراد دیندار تا زمانی که دست نگاه دارنده خدا را بروی سرشان حس میکردند شانس بیشتری برای نمردن داشتند، در مقایسه با شانس کمتر افراد غیر مذهبی. این تاثیر حمایتی دینداری مرزها یی را نیز به همراه داشت، اینکه این حمایت و تاثیر گذاری صرفا در مناطق مذهبی مشهود بود و در مناطق سکولار اثری از آن دیده نشد.
به گفته مسئول این تحقیقات، پایه اصلی کمک دهند ه به بهبود سلامت، کاهش استرس متاثر از زندگی در محیطی حمایت کننده میباشد. سری در این نکته نهفته نیست که چرا قرار گرفتن در محیطی دیندار ( به مانند جنوب آمریکا) میتواند انتقال دهنده بهبود سلامتی باشد، افرادی که در هماهنگی با هنجارهای فرهنگی محیطشان قرار دارند، با سهولت بیشتری روابط با دوستان و همسایگانشان را بهبود میبخشند.
حمایت اجتماعی به نوبه خود عاملی است تاثیر گذار که به بهبود سلامت افراد کمک میکند، به مانند تاثیراتی که نوع افکار بر استرس میتواند داشته باشد.
البته که این احساس که خدای مهربانی شاهد بر اعمال و افکار فرد است، کم کننده تنش میباشد. اما از سوی دیگر ، اگر فردی به مریضی جدی مبتلا شود، علاوه بر تاثیرات منفی بیماری بروی وضعیت جسمی، این تصور که فرد مورد غضب خدا قرارگرفته و به نوعی منظور و نیّت بیماری آزمایش الهی است میتواند منجر به احساسات متضاد شود.
نکته اینجاست که اگر ایمان واقعا نقشی در بهبود سلامتی میداشت، این تاثیرات قاعدتاً در مورد همه مناطق و کشورها باید قابل رویت میبود. این واقعیت که این تاثیرات در مقایسه و در مقیاسی بسیار گسترده فقط در مناطق مذهبی قابل رویت است، نشان میدهد که عامل تاثیر گذار در اینجا کاهش میزان استرس منتج از زندگی در محیطی حمایتی میباشد.
و در پایان اینکه هر چند محل عبادت میتواند مکانی مناسب برای یافتن دوستان همفکر و مهربان باشد، اما خدا آگاه است از اینکه که جایگزینهای بیشمار دیگری نیز نیز وجود دارد.