پیروزی ترامپ: تهدیدی برای حقوق بشر
گفتوگو با دیمیتریس کریستوپولوس، رئیس فدراسیون بینالمللی جامعههای حقوق بشر (FIDH)
تآثیر پیروزی ترامپ بر حقوق بشر چیست؟ همهی ما نظرات او را در بارهی زنان، همجنسخواهان و مهاجران شنیده ایم.
ناامنی، خطر و شرایط غیرقابلپیشبینی: پیروزی ترامپ بهیقین نشانهای از پسروی است. از سوی دیگر، معلوم نیست بتوانیم رئیس جمهور آمریکا را در سطح رئیس جمهور فیلیپین یا ترکیه قرار بدهیم، چون در این صورت ترامپ ممکن است حتا رفتار غیرقابلپیشبینیتری داشته باشد. سیستم «کنترل و تعادل» در آمریکا ممکن است از بروز بدترین وضعیت جلوگیری کند، اما ما نباید آسودهخاطر شویم. بسیاری از مردم در آلمان و سراسر جهان در اوایل دههی ۱۹۳۰ هیتلر را دستِ کم گرفتند و اکنون میدانیم که این موضع به چه نتیجهای انجامید. بعضی از سیاستمداران چیزهایی میگویند که خود به آن معتقد نیستند و بعضی دیگر چیزهایی میگویند که اعتقادشان است. اگر ترامپ در دستهی دوم باشد، آشکار است که با مشکل جدی روبهرو ایم. صادقانه بگویم، فکر میکنم که هماکنون با مشکل جدی روبهرو شدهایم.
نتایج آن در سطح جهانی چیست؟ آیا روز غمانگیزی برای جهان است؟
از یک چیز میتوان مطمئن بود: بیگانههراسی و اسلامهراسی بخشی از زرادخانهی یک ابرقدرت میشود و این تحول باقی جهان را به خطر میاندازد. ترکیه و تأثیر سیاستهای آن را در منطقه در نظر بگیرید و آن را با قدرت ایالات متحد آمریکا مقایسه کنید. رسوخ نژادپرستی در جامعه تحول نگرانکنندهای است، اما زمانی که نژادپرستی بخشی از ایدئولوژی دولتی شود، باید واقعاً نگران شد. به این دلیل است که جنبشهای سیاسی ارتجاعی و بیگانههراس در اروپا ـ از اروپای شرقی و یونان تا فرانسه و بریتانیا ـ ترامپ را رئیس جمهور آرمانی تلقی میکنند. آنچه مطرح است، فقط رشد راست افراطی نیست، بلکه رابطهی مستقیم بین رهبر و تودههاست، رابطهای استوار بر نوعی شور و اشتیاق که نخبگان تثبیت شده و درونگرا فراموش کردهاند.
به این دلیل است که آنها هر بار، از برِکزیت (خروج بریتانیا از اتحادیۀ اروپاBrexit ) تا ترامپ، غافلگیر شدهاند. چه کسی گمان میبرد که فعالان و ستارگان مشهور میتوانند جامعه را علیه ترامپ قانع کنند؟ بهواقع در فکر این ام که چه کسی این راهبُرد را طراحی کرد. کسانی که به ترامپ رأی دادند از تمام این مسایل خسته شده بودند. وقتی دستگاه حاکم میکوشد ارادهی خود را به اجرا بگذارد، مردم واکنش نشان میدهند. میتوان آن را پوپولیسم یا هر چیز دیگری نامید، اما فکر میکنم پیامی برای ما دارد: پیامی دردناک، ناخوشایند و خطرناک. و پیش از این که این پیام را پاک کنیم، ناگزیریم آن را بشنویم. یا بهتر بگویم، برای این که آن را پاک کنیم (و مطمئن شویم که آن را دوباره دریافت نمیکنیم)، باید به آن گوش فرا دهیم؛ با وجود اینکه این کار بسیار سخت است.
آیا این پیامی برای بازگشت به دولت ـ ملت است؟ چقدر از اوجگیری ملیگرای نگران اید؟
موضوع این است که ملت وسیلهی مناسبی برای ترویج نارواداری و ترس میشود که به نوبهی خود سر از راست افراطی درمیآورد. اروپا این وضع را در گذشته مشاهده کرده و بهای گزافی برای آن پرداخته است. ایالات متحد آمریکا (به دلایل تاریخی و جغرافیایی) پیامدهای فاجعهبار ملیگرایی را درک نکرده است. با وجود این، راست افراطی فقط به ملیگرایی (ناسیونالیسم) اتکا نمیکند؛ نژادپرستی (راسیسم)، تبعیض جنسی (سکسیسم) و بیگانههراسی دارای اهمیتی برابر اند. باید هشیار باشیم و با این «ایسم»ها مقابله کنیم. من خوشبین نیستم، ولی امیدوار ام. چارهی دیگری وجود ندارد.