دوشنبه ۱ مرداد ۱۴۰۳ - ۱۶:۵۴

دوشنبه ۱ مرداد ۱۴۰۳ - ۱۶:۵۴

غم دیگر
شنیدستم غمم را میخوری، این هم غم دیگر، دلت بر ماتمم می‌سوزد، این هم ماتم دیگر
۳۱ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: ابوالقاسم لاهوتی
نویسنده: ابوالقاسم لاهوتی
پایان تلخ یک ریاست جمهوری
بایدن می‌داند که باید برود، اما این بدان معنا نیست که از این موضوع خوشحال است. ننسی پلوسی کسی بود که با هوش و ذکاوت سیاسی به رئیس‌جمهور گفت که...
۳۱ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: سیمور هرش - برگردان : گودرز اقتداری
نویسنده: سیمور هرش - برگردان : گودرز اقتداری
کاش میشد
کاش میشد چهره ها رنگ پریشانی نداشت، برق تیز خنجر و کینه نداشت. مثل دریا بود شفاف و زلال، مثل ابریشم نرم لطیف
۳۱ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: کاوه داد
نویسنده: کاوه داد
نهادهای مدنی و نقش آنها در تحولات آینده کشور
ایجاد، تقویت و توسعه و حفظ نهادهای مدنی و تشکل‌های صنفی و سیاسی باید در کانون برنامه های افراد، شخصیت ها و احزاب و سازمان ها قرار داشته باشد، چه...
۳۱ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: گروە خرداد، هواداران سازمان فداییان خلق ایران اکثریت ـ داخل کشور
نویسنده: گروە خرداد، هواداران سازمان فداییان خلق ایران اکثریت ـ داخل کشور
بیانیه دادگاه بین المللی دادگستری- ۱۹ جولای ۲۰۲۴
بر اساس بیانیۀ دادگاه بین‌المللی دادگستری، سیاست‌های شهرک‌سازی و بهره‌برداری اسرائیل از منابع طبیعی در سرزمین‌های فلسطینی نقض قوانین بین‌المللی است. دادگاه، گسترش قوانین اسرائیل به کرانۀ باختری و بیت‌المقدس...
۳۰ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: محسن نجات حسینی
نویسنده: محسن نجات حسینی
سیاست‌گریزی زنان یا سیاستِ گریزِ دولت از زنان
قوانین نابرابر، عدم حمایت‌های لازم و محیط‌های مردسالارانه، زنان را از مشارکت فعال در سیاست بازمی‌دارد. حضور کم‌رنگ زنان در سیاست به معنای نبود صدای نیمی از جمعیت در تصمیم‌گیری‌های...
۳۰ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: زری
نویسنده: زری
نگاره‌ها
نسل‌ها می‌آیند ومی‌روند؛ گاه مبارزه می‌کنند برای زندگی. گروهی کوچ می‌کنند با دل در گرو خاک آبا و اجدادی ... و شاید اندکی تاریخ و سرنوشت بسازند. حاکمان هم گاه...
۳۰ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: پهلوان
نویسنده: پهلوان

چرا ترامپ، اکنون، بیت المقدس را پایتخت اسرائیل اعلام کرد؟

دولت آمریکا اکنون می خواهد از زیر تمامی آن بارها و تعهدات آن نوع هژمومی، خود را خلاص کرده و با افزایش وزن و اقتدارخود و یکه تازی اقتصادی و سیاسی و نظامی، قدرت چانه زنی خود را بالا ببرد و از همین منظر دنیا را بزیر"هژمونی" خود در آورد.

این که چرا ترامپ حالا و به شکل تقریبا ناگهانی بیت المقدس را به عنوان پایتخت اسرائیلی ها برسمیت شناخت و این که چه نسبتی با استراتژی منطقه ای و رویکرد تاکنونی آمریکا به عنوان میانجی صلح بین فلسطین و اسرائیل دارد، اینک به یک پرسش مهم تبدیل شده است. بدیهی است که پاسخ حتی الامکان درست و دقیق پرسش با توجه به گره کور کلاف درهم پیچیده  مناقشات و  بحران های عدیده حاکم بر منطقه و واکنش ها و پی آمدهای مهم ناظر بر این تصمیم، می تواند به درک بهتر از تحولات آتی منطقه ای که ترامپ و دولت آمریکا از بازی گران مهم آن است کمک کند و البته در همین رابطه بین رسانه ها و مفسران پاسخ ها و تأکیدات متفاوتی وجود دارد. در این نوشته به شکل فشرده ای به مهم ترین دلایل و نکات دخیل در این تصمیم گیری و  پی آمدهای آن اشاره خواهد شد. گرچه پرونده این بحث تا روشن شدن همه وجوه و رفع ابهامات این تصمیم هم چنان باز است:

چنان که می دانیم این تصمیم ترامپ با اسقبال کنگره هم مواجه شده است و عملا و عمدتا حمهوری خواهان و حتی تاحدی حزب دموکرات هم پشت آن است. یعنی موقعیت متزلزل ترامپ را در طبقه سیاسی حاکم تقویت می کند.

البته فواید جنبی هم چون تحقق وعده انتخاباتی و جلب حمایت آوانجلیست ها “مسیحیان صهیونیسم” و یا بخش مهم و متنفذی از یهودیانی که از او حمایت مالی و سیاسی فعال کردند و می کنند هم دارد. یعنی طبق این دو فقره دلیل تا آن جا که به داخل خود آمریکا مربوط می شود در مجموع به نفع اوست؛ گرچه مخالفین فعالی هم دارد. اما در سطح جهانی برعکس است، یعنی موقعیت او را بیش از پیش به چالش می کشد. با این همه کسی  که صریحا می گوید، در همه چیز “نخست آمریکا”، نمی تواند برای افکارعمومی جهان چندان ارزشی قائل شود، و الا به آن آسانی از پیمان محیط زیست و یونسکو و …  خارج نمی شد  و  یا با توئیت کردن های آن چنانی به جنگ افکارعمومی نمی رفت. اشتباه و خطای لپی در کارنیست و به سخره گرفتن افکارعمومی جهان از پی آمدهای اجتناب ناپذیراستراتژی جهانی ترامپ است. بنابراین بطورکلی ترامپ همانطور که در مورد برجام و یا پیمان پاریس و یا ترانس پاسیفیک و مهاجرین … عمل کرد در این مورد هم از همان اول مصمم بود و آمده بود که شناسائی و انتقال سفارت به تل آویو را که بزعم وی رؤسای جمهوری بی عرصه و ترسوی قبل از وی نتوانسته بودند مصوبه کنگره را اجرائی کنند، اجراکند. تلف کردن وقت حول موضوعاتی مثل میانجی گری صلح که مستلزم حفظ چند جانبه گراپی و تداوم همان سیاست های “کهنه” گذشته است اساسا با رویکرد عمومی دولت جدید آمریکا خوانائی نداشت و بیشتر میزاث گذشته و وبال گردن بود تا سیاست موردنظرخود وی، که باید هرچه زودتر شر آن را از سرخود وا می کرد. با این همه پیچیدگی های بحران های منطقه و به ویژه اولویت جنگ با داعش و شرایط بهم ریخته منطقه بود که موجب شد ولو بطور تاکتیکی و مصلحتی آن را به تعویق بیاندازد و در این فرصت تلاش کند با فریب مردم منطقه و جهان و فلسطین، شانس خود را با سودای صلح به عنوان بزرگترین “دستاورد قرن” به داوری بگذارد! که در صورت موفقیت در عین حال می توانست راه را برای استراتژی اصلی خود یعنی دوقطبی کردن منطقه بین ایران و سایر کشورهای منطقه هموارکند. گرچه  در واقعیت امر شانس آن با کاسته شدن محسوس فشار به اسرائیل حتی کمتر از رؤسای قبلی آمریکا بود.

اما به نظر می رسد که سه موضوع در منطقه موجب شد که سریعا به سیاست اصلی و واقعی خود بر گردد و آن را  در دستور قراربدهد:

یکی مربوط به دشواری و پیچیدگی واقعی بحران مزمن فلسطین و اسرائیل و ناکامی اش در پیشرفت صلح و پروزژه  دو  دولت و دو کشور و یا هر شقی که  طرفین با هم توافق کنند بود. او از نزدیک متوجه شد که خواست اسرائیل و فلسطین را نمی توان باهم جمع کرد و او کسی نیست که بتواند این کار را که مستلزم فشار مضاعف به اسرائیل بود به سرانجام برساند. دوم واقعه شکست داعش و اعلام پیروزی بود. تاکنون بدلیل آن که جنگ با داعش را به عنوا ن اولویت نخست خود تعیین کرده یود نمی خواست که با شناسائی بیت المقدس اوضاع را بهم بریزد. مسأله سوم: ازمدت ها پیش ترامپ و تیم مشاورانش سیاست های رژیم ایران را به عنوان مهم ترین خطر برای منافع و نفوذ آمریکا و متحدین منطقه ای شان، اعراب و اسراپیل، عنوان کرده بود. در حالی که هنوز جنگ علیه داعش ادامه داشت، به موازات آن مشغول آماده ساختن شرایط برای پیش برد استراتزی منطقه ای خود یعنی ایجاد و تقویت یک بلوک بندی منطقه ای علیه ایران بود. بخصوص روی یک قطب عربی با نقش عربستان که انگیزه کافی هم داشت سرمایه گذاری می کرد. بدیهی است که با اعلام پیروزی بر داعش ( که تقریبا هم زمان از زبان ترامپ و روسیه و سوریه و ایران و عراق هم شنیده شد و هرکدام البته به فراخور اهداف خود). بەاین ترتیب دوره پسا داعش با شرایط تازه و دستورکارهای تازه همراه گشت. طبق این استراتژی نه فقط از جنبه سیاسی و تبلیغاتی بلکه بطورعملی هم دیگر می بایست اولویت نخست به سمت و سوی ایران به عنوان آماج اصلی جهت گیری می کرد. اما ضمنا در این مدت برای ترامپ و مشاورین او روشن شد که با طناب بلوک کشورهای عربی به رهبری عربستان نمی توان به چاه رفت و به مقابله مؤثر با نفوذ ایران پرداخت. چرا که عربستان نشان داد چه به لحاظ بحران های داخلی و چه معضلات منطقه ای و ناکامی هایش (در لبنان و یمن و سوریه و یا در قطر و …) دارای آمادگی لازم و بالفعل برای ژاندارمی نیابتی منطقه و پرکردن خلأ نیست که خود وبال گردن آمریکاست. البته دولت آمریکا به شکل ضمنی و اخیرا با صراحت بیشتر ناخرسندی خود را از سیاست های ناپخته و نسیجیده عربستان اعلام کرده است (درمورد یمن و محاصره که خواهان لغومحاصره شده… یا لبنان و… یا محاصره قطر….). با چنین بحران هائی عربستان قادر نخواهد بود که تمرکزلازم و موثر علیه ایران داشته باشد و این درحالی است که ترکیه نبز به عنوان یک متحد منطقه ای مهم و عضوناتو مدتی است نت ناساز کوک کرده و با انواع مانورها و ازجمله خرید اس اس ۴۰۰ از روسیه و مشارکت در بلوکی موازی حاضرنیست صرفا در زمین آمریکا بازی کند که خود دلایل متعددی دارد که یکی از آن ها، اتحاد آمریکا با کردهای سوریه و حمایت تسلیحاتی و سیاسی از آن ها بوده است. گرچه آمریکا اخیرا با پایان جنگ با داعش وعده هائی در این مورد به دولت ترکیه داده است ولی نه تا آن حد که بتواند رضایت کامل او را جلب کند. در حقیقت برای قراردادن ترکیه در چهارچوب سیاست های ناتو و سیاست های مورد نظرخود، دولت آمریکا به اشکال گوناگون به ابراز ناخرسندی و ایراد فشار نسبت به ترکیه برآمده است. چنان که اخیرا با گشودن پرونده نقض تحریم های بحران هسته ای و تجارت غیرقانونی با ایران، که سودهای نجومی و سرشاری را نصیب ترکیه کرده است، رسیدگی به آن ها را در دستورکار خود قرارداده است تا با تفهیم اتهام به دولت ترکیه این متحد و عضو مهم ناتو را بەاصطلاح براه آورد و در آینده ای که قراراست فشارهای تحریمی تازه ای به ایران وارد شود، دیگر جرئت نکند تحریم های موردنظرآمریکا و احتمالا غرب را- که حلقه اصلی فشار به حمهوری اسلامی خواهد بود را بشکند. مصر هم به عنوان یک کشورمهم عربی وضعش روشن است. همه این ها باعث شد که ترامپ و مشاورانش به این نظر برسند که تعویق بیش از این در شناسائی بیت المقدس وقت تلف کردن است. چون هم چشم انداز نزدیکی برای توافق و صلح وجود ندارد و هم مبارزه با داعش اساسا به هدفش رسیده و مهم تر از آن ها، بلوک عربی ضد ایران هم به خاطر اختلافات و بحران هائی که خود با آن مواجه است آشفته است و لااقل فعلا قادر نیست که بار اصلی استراتژی جدید منطقه ای را بر دوش بگیرد. لاجرم با توجه به مجموعه شرایط فوق به نظر می رسد که الان فرصت مناسبی برای به رسمیت شناختن پایتخت ادعائی اسرائیل (بازگشت به سیاست اصلی اش) فراهم شده است که نباید از دست برود. از آن جا که عملا اسرائیل مهم ترین و محکم ترین و قوی ترین متحد آمریکا در منطقه است با شناسائی بیت المقدس و جلب حمایت راست ها و تقویت موقعیت ناتانیاهو، می تواند هم موقعیت نه چندان مستحکم خود را در داخل آمریکا تقویت کند و هم با افزایش مداخله و نقش آفرینی اسرائیل در منطقه در دوره پسا داعش و در همکاری بیشتر با کشورهای عربی (در کنار تشدید فشارهای جهانی) بهتر می توان با نفوذ و توسعه طلبی ایران به عنوان خطر عمده و پرکردن خلأ منطقه ای مقابله نماید. تصوردولت آمریکا و مشاوران ترامپ آن است که علیرغم برانگیختن نارضایتی و خشم مردم منطقه و فلسطین و موج های اعتراضی علیه شناسائی بیت المقدس، اما با توجه به گرایش عمومی اکثردولت های عربی متحد آمریکا نسبت به عمده کردن خطر نفوذ ایران، دست بالا را خواهند داشت و خواهند توانست با کوبیدن بر طبل ایران هراسی نارضایتی برخاسته از این شناسائی را کنترل کنند.

با این همه یاید افزود که اولا این قماری است که معلوم نیست برنده اش کیست. چرا که نه فقط با افروختن خشم و تحقیر مردم منطقه چه بسا زمینه های رشد جریانات بنیادگرا و خشونت آمیز را فراهم می کند و بەاصطلاح خوراک ایدئولوژیک برای آن ها فراهم می کند، یا مستمسک جدیدی برای رژیم هائی مثل ایران برای پیش برد سوداهای منطقه ای اش فراهم می کند و ثانیا، گرچه برآمد پدیده ای بنام ترامپ واکشی است از جمله به بحران هژمونی دولت آمریکا، اما این واکنش الزاما به معنی پاسخ به آن نیست و اساسا دولت جدید آمریکا لاقل فعلا و تا اطلاع  ثانوی دیگر خواهان آن نوع هژمونی ۷۰ سال گذشته نیست. دولت آمریکا اکنون می خواهد از زیر تمامی آن بارها و تعهدات آن نوع هژمومی، خود را خلاص کرده و با افزایش وزن و اقتدارخود و یکه تازی اقتصادی و سیاسی و نظامی، قدرت چانه زنی خود را بالا ببرد و از همین منظر دنیا را بزیر”هژمونی” خود در آورد.

۱۰ دسامبر۲۰۱۷  تقی روزبه

پایان یک خودفریبی بزر گ! لحظه مواجهه با حقیقت تلخ!

http://taghi-roozbeh.blogspot.de/2017/12/blog-post_6.html#more

 

 

 

 

 

تاریخ انتشار : ۲۱ آذر, ۱۳۹۶ ۰:۵۲ ق٫ظ
لینک کوتاه
مطالب بیشتر

نظرات

Comments are closed.

بیانیه‌های هیئت‌ سیاسی‌ـ‌اجرایی

حکم اعدام شریفهٔ محمدی را لغو کنید! شریفهٔ محمدی را آزاد کنید!

ما بر این باوریم که با مبارزهٔ هم‌سوی همهٔ نیروهای مترقّی باورمند به آزادی، برابری، مردم‌سالاری (دموکراسی) و عدالت اجتماعی در زمینهٔ حکم منفور اعدام نیز می‌توان ارادهٔ حقوق بشری قاطبهٔ مردم را به این نظام جنایت‌کار تحمیل کرد. ما هم‌صدا با همهٔ این مبارزان لغو حکم اعدام شریفهٔ محمدی را خواهانیم و هم‌نوا با همهٔ نیروهای مترقّی ایران اعلام می‌کنیم جای مبارزان راه بهروزی مردم زندان نیست.

ادامه »
سرمقاله

روز جهانی کارگر بر همۀ کارگران، مزد‌بگیران و زحمتکشان مبارک باد!

در یک سالی که گذشت شرایط سخت زندگی کارگران و مزدبگیران ایران سخت‌تر شد. علاوه بر پیامدهای موقتی کردن هر چه بیشتر مشاغل که منجر به فقر هر چه بیشتر طبقۀ کارگر شده، بالا رفتن نرخ تورم ارزش دستمزد کارگران و قدرت خرید آنان را بسیار ناچیز کرده است. در این شرایط، امنیت شغلی و ایمنی کارگران در محل‌های کارشان نیز در معرض خطر دائمی است. بر بستر چنین شرایطی نیروهای کار در سراسر کشور مرتب دست به تظاهرات و تجمع‌های اعتراضی می‌زنند. در چنین شرایطی اتحاد و همبستگی نیروهای کار با جامعۀ مدنی و دیگر زحمتکشان و تقویت تشکل های مستقل کارگری تنها راه رهایی مزدبگیران است …

مطالعه »
سخن روز و مرور اخبارهفته

مروری بر آن‌چه تا بیست و سوم تیرماه گذشت

نفس چاق نکرده بود آقای پزشکیان که در دفتر شرکت هواپیمایی توسط نیروهای انتظامی بسته شد. گویا عدم رعایت حجاب کارکنان زن این دفتر دلیل این کنش نیروهای انتظامی بود. مساله مهمی نبود! آقای وزیر کشور دولت گفت. فردا باز خواهد شد دفتر.

مطالعه »
یادداشت

حکم اعدام فعال کارگری، شریفه محمدی نمادی است از سرکوب جنبش صنفی نیرو های کار ایران!

میزان توانایی کارگران برای برگزاری اقدامات مشترک، از جمله اعتصابات و عدم شرکت در امر تولید، مرتبط است با میزان دسترسی آنها به تشکل های صنفی مستقل و امکان ایجاد تشکل های جدید در مراکز کار. ولی در جمهوری اسلامی نه تنها حقوق پایه ای کارگران برای سازمان دهی و داشتن تشکل های مستقل رعایت نمیشود، بلکه فعالان کارگری، از جمله شریفه محمدی، مرتبا سرکوب و محکوم به حبس های طولانی مدت، ضربات شلاق و حتی اعدام میشوند.

مطالعه »
بیانیه ها

حکم اعدام شریفهٔ محمدی را لغو کنید! شریفهٔ محمدی را آزاد کنید!

ما بر این باوریم که با مبارزهٔ هم‌سوی همهٔ نیروهای مترقّی باورمند به آزادی، برابری، مردم‌سالاری (دموکراسی) و عدالت اجتماعی در زمینهٔ حکم منفور اعدام نیز می‌توان ارادهٔ حقوق بشری قاطبهٔ مردم را به این نظام جنایت‌کار تحمیل کرد. ما هم‌صدا با همهٔ این مبارزان لغو حکم اعدام شریفهٔ محمدی را خواهانیم و هم‌نوا با همهٔ نیروهای مترقّی ایران اعلام می‌کنیم جای مبارزان راه بهروزی مردم زندان نیست.

مطالعه »
پيام ها

بدرود رفیق البرز!

رفیق البرز شخصیتی آرام، فروتن و کم‌توقع داشت. بی‌ادعایی، رفتار اعتمادآفرین و لبخند ملایم‌اش آرام‌بخش جمع رفقای‌اش بود. فقدان این انسان نازنین، این رفیق باورمند، این رفیق به‌معنای واقعی رفیق، دردناک است و خسران بزرگی است برای سازمان‌مان، سازمان البرز و ما!

مطالعه »
بیانیه ها

حکم اعدام شریفهٔ محمدی را لغو کنید! شریفهٔ محمدی را آزاد کنید!

ما بر این باوریم که با مبارزهٔ هم‌سوی همهٔ نیروهای مترقّی باورمند به آزادی، برابری، مردم‌سالاری (دموکراسی) و عدالت اجتماعی در زمینهٔ حکم منفور اعدام نیز می‌توان ارادهٔ حقوق بشری قاطبهٔ مردم را به این نظام جنایت‌کار تحمیل کرد. ما هم‌صدا با همهٔ این مبارزان لغو حکم اعدام شریفهٔ محمدی را خواهانیم و هم‌نوا با همهٔ نیروهای مترقّی ایران اعلام می‌کنیم جای مبارزان راه بهروزی مردم زندان نیست.

مطالعه »
مطالب ویژه
برنامه و اساسنامه
برنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
اساسنامه
اساسنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
بولتن کارگری
شبکه های اجتماعی سازمان
آخرین مطالب

غم دیگر

پایان تلخ یک ریاست جمهوری

کاش میشد

نهادهای مدنی و نقش آنها در تحولات آینده کشور

بیانیه دادگاه بین المللی دادگستری- ۱۹ جولای ۲۰۲۴

سیاست‌گریزی زنان یا سیاستِ گریزِ دولت از زنان