سیاست واشنگتن نسبت به جمهوری اسلامی در حال چرخش از سیاست تعامل و مذاکره دولت اوباما به سیاست تشدید تحریم ها، برگرداندن رژیم ایران به مرزهای کشور و تغییر رژیم است. سنای آمریکا، روز پنجشنبه ۲۵ خردادماه، با ۹۸ رای موافق و تنها ۲ رای مخالف تحریمهای جدید علیه جمهوری اسلامی موسوم به طرح «مقابله با اقدامات بیثباتکننده ایران» را تصویب کرد. سناتورهای امریکائی دلیل تصویب تحریمهای جدید را “توسعه موشکهای بالیستیک ایران، حمایت از تروریسم و گروههای شبهنظامی و نقض حقوق بشر در کشور” اعلام کرده اند. رکس تیلرسون وزیر امورخارجه امریکا رژیم ایران را عامل “بیثباتی” در منطقه تلقی کرده و گفته است: “سیاست ما در مورد ایران پس زدن این هژمونی است. مهار توان ایران برای ساخت تسلیحات هستهای و پشتیبانی از عناصری در داخل ایران است که به گذار مسالمتآمیز این حکومت منجر شود”. او تاکید نموده که وزارت خارجه در حال بررسی پیامدهای دیپلماتیک و بینالمللی قرار دادن کلیت سپاه پاسداران در فهرست گروههای تروریستی است. ترامپ نفوذ رژیم ایران در منطقه را همچون یک تهدید و خطر جهانی در کنار داعش و القاعده تصویر می کند.
گرچه تیلرسون گفته است که “سیاست خارجی آمریکا در مورد ایران در حال شکلگیری است و هنوز به رییسجمهوری ارائه نشده است”، ولی سخنان او، تصویب تحریم های جدید توسط سنای امریکا، مواضع تا کنونی ترامپ و حضور عناصر ضدجمهوری اسلامی در کابینه او، نشان می دهد که سیاست واشنگتن نسبت به رژیم ایران در راستای همان سیاستی که گفته شد، تدوین خواهد شد.
هم زمان با تصویب تحریم ها، رضا پهلوی که بعد از پیروزی دونالد ترامپ ضمن تبریک، از او خواسته بود که به مردم ایران کمک کند تا این رژیم را تغییر دهند، در مجلس سنا حضور یافت و با چند سناتور از جمله جان مک کین به گفتگو نشست و همان خواسته را تکرار کرد. جان مک کین مدتی قبل هم در یکی از مراکز سازمان مجاهدین در آلبانی با مریم رجوی ملاقات کرده بود. سازمان مجاهدین خلق ایران که جای پائی در میان نیروهای تندرو امریکا و عناصری از کابینه ترامپ دارد، به سیاست فشار به دولت ترامپ برای اتخاذ سیاست تشدید تحریم و تغییر رژیم روی آورده است. از سوی دیگر چند ماه قبل بیست و سه تن از مقام های ارشد پیشین آمریکائی در نامه ای به دونالد ترامپ، خواستار همکاری او با “شورای ملی مقاومت ایران” شدند.
به نظر می رسد که با تدوین سیاست خارجی واشنگتن نسبت به جمهوری اسلامی و تائید آن توسط ترامپ، سیاست مورد نظر تیلرسون به سیاست رسمی واشنگتن تبدیل خواهد شد. پیشبرد این سیاست، لزومأ به معنی حمله نظامی به ایران در چشم انداز نزدیک نیست. ولی می تواند مولفه های مختلفی را شامل شود. از جمله درگیری نظامی در مناطق تحت نفوذ جمهوری اسلامی مثل سوریه، ایجاد تنش در مرزهای ایران و کمک به برخی نیروهای اپوزیسیون.
برخی نیروهای اپوزیسیون از روی کار آمدن دولت ترامپ و چرخش سیاست واشنگتن نسبت به رژیم ایران خوشحالند، با آن همراهی نشان می دهند و آماده اند سهمی در پیشبرد آن سیاست برعهده گیرند. در حالی که سیاست دولت ترامپ نه صلح طلبانه است و نه تامین حقوق بشر و استقرار دمکراسی در کشور را پی می گیرد. این دسته از نیروهای اپوزیسیون باید بدانند که تغییر رژیم ایران به صورت مسالمت آمیز با دخالت دولت های خارجی، توهمی بیش نیست. تغییر رژیم با دخالت خارجی می تواند به فاجعه بیانجامد. در این فاجعه آن ها سهیم خواهند بود. آن ها باید بدانند که دمکراسی امر صادراتی نیست، بلکه روندی در اساس درون زا است. جایگزینی جمهوری اسلامی با حکومت دمکراتیک و سکولار، کار مردم ایران است و با اتکاء به نیروها و نهادهای دمکراتیک می تواند تحقق یابد. آلترناتیو ساخته دولت های خارجی و یا اپوزیسیون متکی بردولت های خارجی برای کشور ما، استبداد دیگری را جایگزین استبداد کنونی خواهد کرد.
سیاست مورد نظر تیلرسون، سیاست جنگ طلبانه و فاجعه بار است و خطر رویاروئی نظامی بین تهران و واشنگتن را افزایش می دهد. سیاست های جنگ افروزانه به زیان روندهای دمکراتیک در منطقه و کشورمان است. در عین حال اقدامات ماجراجویانه و نابخردانه جریان حاکم در ایران و سیاست های منطقه ای آن، دشمن تراشی و دشمنی با برخی کشورهای خاورمیانه و سیاست ضدامریکائی و ضداسرائیلی کشور ما را به ورطه تحریم های گسترده و برخورد های نظامی می کشاند. در حالی که منافع کشور ما در صلح و امنیت، پایان دادن به خصومت با امریکا و اسرائیل، برقراری مناسبات دوستانه با کشورهای منطقه و پیشبرد سیاست صلح و تنش زدائی است.