شنبه ۲۹ دی ۱۴۰۳ - ۰۲:۱۴

شنبه ۲۹ دی ۱۴۰۳ - ۰۲:۱۴

در گذشت ابراهیم نبوی: تاثر از مرگ طنزپرداز برجسته‌ی ایران
نبوی در حالی رخت از زندگی بربست و رفت که به پختگی خلاقیت‌هایش رسیده بود. وی در این اواخر نیز که از افسردگی شدید رنج می‌برد، گهگاه می‌نوشت و تا...
۲۹ دی, ۱۴۰۳
نویسنده: بهزاد کریمی
نویسنده: بهزاد کریمی
حفظ منابع آب در استانهای گیلان و خراسان: دو دیدیو
دو ویدیو کوتاه در باره حفظ منابع آب سالم در ایران: (۱) تالاب سیرخون در خواف (استان خراسان) و (۲) منابع آب سالم و قابل بهره برداری در استان گیلان،
۲۸ دی, ۱۴۰۳
نویسنده: محمد درویش
نویسنده: محمد درویش
هر تغییری به تفسیر نیاز دارد
جهان هنوز تجربه وحشتناک ظهور فاشیسم و راست افراطی در جنگهای جهانی را به فراموشی نسپرده و زخمها هنوز التیام نیافته که دوباره شاهد ظهور فاشیسم به شکلهای دیگری هستیم.
۲۸ دی, ۱۴۰۳
نویسنده: جابر حسینی
نویسنده: جابر حسینی
اقدامات تشنّج‌زای ناتو در منطقه و به قدرت رساندن نیروهای افراطی دست‌نشانده را محکوم می‌کنیم!
ما ضمن محکوم کردن اقدامات تشنّج‌زای ناتو در منطقه، بر این باوریم که رعایت مرزهای قانونی کشورهای منطقه که از سوی سازمان ملل متّحد به رسمیّت شناخته شده‌اند، نباید موضوع...
۲۸ دی, ۱۴۰۳
نویسنده: کنگرهٔ بیستم سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
نویسنده: کنگرهٔ بیستم سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
وای اگر عشق نبود
کاروانِ شبروان، در پوستینِ پیلان، از ورطه سخت و هول، پا بر مرده ریگها می گذارند، و رویایِ جاودانگی را، در سرزمین شقایقها زمزمه، و در سردترین فصولِ سال، با...
۲۸ دی, ۱۴۰۳
نویسنده: رحمان ا.
نویسنده: رحمان ا.
تاریخ تکرار نمی شود، اما رویدادهای مشابه، در آن فراوان تکرار می شوند!
هاینریش مان، نویسنده آلمانی و برادر بزرگتر توماس مان، کتابی دارد با عنوان "نفرت." جستارهائی پیرامون انقلاب نوامبر ۱۹۱۸ که به سقوط نطام سلطنتی و برپایی جمهوری وایمار منجر گشت...
۲۸ دی, ۱۴۰۳
نویسنده: ابراهیم محجوبی
نویسنده: ابراهیم محجوبی
شرکت حزب‌الله اشتباه بود
سرانجام لحظه‌ای تاریخی فرارسید. ‏در آستانه آتش‌بس قرار گرفته‌ایم. ‏تبریک برای آزادی گروگانها و اسرای فلسطینی. ‏اما احساسی کاملا دوگانه دارم.‌ نه فاجعه‌ای که بر مردم غزه در این ۱۵...
۲۷ دی, ۱۴۰۳
نویسنده: فرخ نگهدار
نویسنده: فرخ نگهدار

“چیستی” و “کیستی” در قدرت سیاسیآیا عجله می کنیم یا فرصتها را از دست می دهیم؟

اگر این دوستان ما و باورمداران فلسفی اندیشەهای آنها در طول تاریخ توانسته اند پینوشەها، فرانکوها، هیتلرها، صدام حسین ها، پول پوت ها و ده ها حکومت استبدادی دیگر را در طول تاریخ از طریق نصیحت از حکومت برکنار کرده و نهادهای دموکراتیک را جایگزین آنها بکنند، این بارهم موفّق خواهند شد

بازگشت دوباره مشروعه بر سر قدرت در ایران بیش از آنکه علّت درونی داشته باشد، ناشی از استراتژی ژئوپولیتیکی آمریکا در زمان جنگ سرد در منطقه ما بود. همین طالبانهای افغانستان و تروریسم بین المللی بن لادن ها در آن زمان به نامهای مجاهدین افغان تا دندان توسط غرب مسلح شده، تعلیم یافته و حمایت می شدند. روی کار آمدن حکومت ولایی مشروعه در ایران بخشی از همان استراتژی کمربند سبز بود که الان تاریخ مصرفش تمام گردیده است. بنا بر این مطرح کردن این که جامعه ما یک جامعه سنتی اسلامی می باشد که در آن مسیر گذر به دموکراسی خیلی سخت و دشوار و طولانی خواهد بود، با استناد به این که باز گشت دوباره مشروعه یکی از دلایل این عقب ماندگی فرهنگی ما می باشد، استنادی ضعیف و توجیه گرانه ای بیش نیست. دلایل اصلی بازگشت مشروعه در ایران یکی سرکوب نزدیک به نابودی سازمانهای اپوزیسیون سکولار دموکراتیک توسط سلطنت حاکمه و دلیل دیگر آن استراتژی ایجاد کمربند سبزی بدور اتحاد شوروی توسط بلوک غرب و بالاخره دلیل نهایی دست نخورده ماندن نهادهای سرتاسری مساجد وابسته به حوزه های علمیه و مراجع تقلید بود. با وجود همه آن سرکوبها، اپوزیسیون سکولار دموکراتیک بعد از انقلاب بهمن ۵٧ بصورت اپوزیسیون مستقل و قدرتمندی عرض اندام می کرد.

کشوری که میلیونها فارغ التحصیل دانشگاهی مسلح به اندیشه های مدرن سکولاریستی دارد، جنبش زنان، دانش آموزان و دانشجویان آن هیشه توسط نیروهای آزاده و دموکرات رهبری گردیده است، جنبشی آزادیخواهانه و ترقیخواه توام با سابقه مبارزاتی طویلی را پشت سر گذاشته است، کشوری که ۵٠ سال سابقه حکومت سکولاریستی بدون شکل گیری اپوزیسیون قابل توجه سنتی مذهبی تجربه کرده است، بدون کوچکترین شکّی قابلیت رهبری و هدایت جنبش مردمی در مسیر تحولی دموکراتیک به سکولاریسم و مدرنیته را دارا می باشد.

رنگ سبز برای من غیر از رنگ سبز مذهبی حسینی مفهوم دیگری ندارد. رنگ سبز می تواند یکی از رنگهای رنگین کمان رنگارنگ جنبش دموکراتیک مردم ایران باشد. اصرار در جمع کردن تمامی نیروهای حرکت تحول دموکراتیک و ازادیخواهانه زیر یک پرچم سبز نه تنها غیردموکراتیک می باشد، بلکه پیش شرط تعریف شده مذهبی محدود کننده تنگی را برای اتحآد نیروهای این جبهه تعیین می کند که مضمونی خاّص و شعارهایی ویژه ای را در بر می گیرد. دوستانی که با وجود مشمول گذشت زمان شدن و از دست رفتن مضمون ارتباطی رنگ سبز با روند چالشهای تحولگرایانه آینده حرکات مردمی، همچنان با کمندهای خود جنبش را به عقب کشیده و می خواهند زیر چادری سبز آن را بچپانند، به دلایل عدیده ای نقش ترمز کننده ای در تحولات تاریخی در حال وقوع ایفا می کنند.

در مقاله “راه آزادی: بیمها و خطرها” با اشارەهایی به انقلاب مشروطه و مقایسەهای تاریخی آندوره با امروز، این طور می خوانیم که خوشبختانه طرفداران آیت الله خمینی ـ کاشانی به صفوف منتقدین اسلام (آیت الله بهبهانی ها و طباطبائی ها) می پیوندند. آیا رهبری آرمانی انقلاب مشروطه دست میرزافتحعلی خان آخوندزاده ها، طالبوف ها، تقی زاده ها و ده ها روشنفکر پیرو راه دموکراسی و مدرنیته بود، یا [در دست] آقایان نامبرده؟ نمی دانم آیات بهبهانی ها و طباطبائی ها غیر از سوار شدن بر امواج انقلاب مشروطه و مسخ و مهار و از مضمون تهی کردن انقلاب در راستای مشروعه چه نقشی در انقلاب مشروطه ایفا می کردند.

در ادامه نویسنده مطرح می کند که چیستی قدرت که پرسش اصلی در استراتژیهای جامعه محور است، معطوف به جایگزین ساختن نظام دموکراتیک … به جای نظامی استبدادی است. شاید منظور نویسنده این باشد که از نظر نگرش و عملکرد سیاسی دو فلسفه سیاسی “جامعه محور” که اتکا به سیاست چیستی حکومت دارند در یک طرف، و در طرف دیگر فلسفه سیاسی دیگری که “قدرت محور” است و تمرکزش بر کیستی قدرت می باشد، و به همین دلیل استراتژی محوری آن بر اساس تنظیم رابطه با قدرت حاکمه روز استوار است. در ادامه می خوانیم که طبق منطق استراتژی قدرتمدار، تنظیم رابطه با هسته اصلی قدرت، عنصر تعیین کننده در طراحی استراتژی سیاسی است. از این نوشته از یک طرف نمی شود استنباط کرد که بالاخره نویسنده این استراتژی را تأیید می کند، یا نه. چون در این رابطه مضمونی دو پهلو را تعقیب می کند. می شود این استنباط را کرد که تنظیم مناسبات با جناحهای حکومتی یکی از استراتژیهای (تاکتیک) مورد نظر نویسنده را شامل می شود. فکر می کنم روی این نگرش محوری سیاسی باید مکثی کرد و آن را تا حدودی شکافت.

آیا بحث “کیستی” و “چیستی” ساختار و مناسبات سیاسی اجتماعی در کشوری مثل ایران، یک بحث آکادمیک است، یا یک بحث و نقد اجتماعی جاری در سطح کلیت جامعه سیاسی کشوری؟ بحثهای آکادمیک به میزان و مراتب بیشتری به این دلیل که آکادمیسینها و دانشجویان به نحو خیلی کمرنگتری می توانند جهتگیری مستقیم سیاسی بکنند، نقش خنثی تری دارند تا بحث در مقیاس مناسبات سیاسی اجتماعی مابین نمایندگان سیاسی اقشار و طبقات مختلف اجتماعی. در محیط مباحثه ای آکادمیک اگر هم اختلاف نظرهایی وجود داشته باشد، آکادمیسینها و دانشجویان می توانند شرایط و ضوابط لازم را جهت پیشبرد بحثهای سازنده در مسیر باروری اندیشه های مختلف و نهادینه شدن مناسبات بحث درون دسته بندیهای فکری جهت طرح، نقد اندیشەها و احتمالا نتیجه گیریهای لازم را فراهم می آورند. آیا در مناسبات اجتماعی سیاسی درون کشوری ما با چنین وضعیتی روبرو هستیم؟ آیا الگوی دانشگاه را می شود با جامعه سیاسی ایران انطباق و بسط داد. در سطح جامعه منافع اقتصادی، طبقاتی، گروهی، مذهبی، ملّی، جنسی و سازمانی با چنان قدرتی عمل می کند که فعالین آنها حاضرند بخاطر دستیابی به اهداف آرمانی خود جهت کسب یا حفظ قدرت سیاسی به تاکتیکهای افراطی دست بزنند.

بر کسی پوشیده نیست که نویسنده “چیستی” ساختار و چرخش سیاسی کشوری را در راستای نهادینه شدن اندامهای اجتماعی دموکراتیک توصیه می کند. ایشان که جنبش و حرکت میلیونی ملّی مردمی را بصورت “پشت جبهه” ای در نظر می گیرند، این دگرگونی دموکراتیک را از طریق تاثیرگذاری بر قدرتمداران جناحهای مختلف داخل قدرت حاکمه سیاسی توصیه می کنند. ایشان آن دسته از اصلاح طلبان داخل حکومتی را که از جنبش اعتراضی مردمی می ترسند و به چانه زنی در بالا می پردازند به انتقاد می گیرند، و به آنها و همه جنبش سکولار دموکراتیک نوید می دهند که “جنبش سبز با گسست از اسلام فقاهتی و نقد اسلام سیاسی بسوی جدایی دین از دولت تعمیق می یابد”. البته ایشان نوید هایی از گفته های آقایان موسوی و کروبی هم می آورند که آقای موسوی گفته اند که ” نه اسلام شما و نه ایران شما را قبول داریم”، و آقای کروبی هم گفته اند که “مردم می توانند حکومت دینی یا غیردینی را انتخاب بکنند”.

به زبانی سادەتر، این بینش همچنان این اندیشه را ترویج می کند که باید تمامی جنبشهای زنان، کارگران، دانش آموزان، دانشجویان، کارمندان و معلمان، نویسندگان، هنرمندان، وکلا، پزشکان و سازمانهای سیاسی سکولار دموکراتیک پشت سر کسانی صف بکشند که فرسنگها از نظر بار سکولار دموکراتیک و مسلح بودن به دانش و فرهنگ علمی و زیستی قرن بیست و یک از آنها عقب مانده ترند، تا این حضرات تمام اقشار روشنفکری نامبرده را در مسیر تحول دموکراتیک (چیستی ساختار سیاسی) پیشگامی و هدایت بکنند. این نگرش با دل خوش کردن به جملاتی از گفتارهای آقایان کروبی و موسوی، تمام آمال جنبش تحولخواهانه مردمی را در گرو این جملات دل خوش کنک اسیر می کند. این در شرایطی است که اولاً این جملات شامل تفسیرهای زمانی و مکانی شرایط خواهند بود، از طرف دیگر پتانسیلهای جنبش و ارزشهای آرمانهانی تحول آینده و نیروهای محرکه و آنهایی که قابلیت پیشاهنگی چنین دوره گذری را دارند، کّلاً به کناری گذاشته می شوند. در یک کلام این بینش جنبشی بنام جنبش سبز را فقط در وجود و با رهبری آقایان موسوی و کروبی خلاصه می کند و ایشان را بنام “رهبران نمادین” جنبش تعریف می کند. از طرف دیگر شاخص اندازه گیری درجه عمق پیدا کردن جنبش دموکرتیک مردمی را فقط در جملاتی از بیانیه های آین آقایان جستجو می کند.

این تحلیل فراموش می کند که نیروهایی که ناخواسته در شرایط ویژه تاریخی در موقعیتی قرار می گیرند که از یک طرف نیاز و ضرورت تاریخی خواسته های خارج از ظرفیت از آنها طلب می کند، و از طرف دیگر آن خواسته ها تامین کننده آمال اقشار و طبقات اجتماعی که آنها نمایندگی آنها را می کنند نیست، با عوض شدن شرایط امکان بازگشت با جایگاه قبلی خود را دارند. لذا فقط امیدوار بودن به این که این مرغ ما تخم دو زرده خواهد کرد و دل خوش کردن به کلمات قصاری از طرف این آقایان نمی تواند استراتژی تحول و گذر سکولار دموکراتیک را تعریف کند. شاید بی جا نباشد حتی چنین تصویری ارائه گردد که این نگرش دنبال معجزه ای الهی از زبان این آقایان برای گذری دموکراتیک می باشد. ما در آن روزهایی که پشت سر آقای خمینی صف کشیده و با قاطعیت تمام علیه استکبار جهانی مقابله می کردم، نه تنها آدمهای عجولی نبودیم، بلکه فرصتهای گرانقیمتی را بخاطر عدم شکلدهی بلوک واحد جبهه سکولار دموکراتیک که نیروهای جبهه سوسیال دموکراسی می توانست وزنه اصلی و موتور محرکه آن باشد از دست می دادیم. امروز هم عوض این که چشم به کلمات قصار این آقایان دوخته باشیم، باید جهت سنجش تعمیق جنبش دموکراتیک، انگشت خود را روی نبض حرکت جنبش زنان، کارگران ، جوانان، جنبش دموکراتیک ملّیتها و دیگر اقشار دموکراتیک بگذاریم. عوض این که شاخص تعمیق جنبش را در کلمات قصار این آقایان ببینیم، این شاخص را در مضمون نامەهایی که از زندانها می نویسند، تعداد اعتراضات و اعتصابات مردمی، شکل گیری نهادهای دموکراتیک فراسازمانی صنفی سیاسی و ارتقای شعارها و خواسته های اقشار و طبقات اجتماعی جستجو بکنیم.

“چیستی” ساختار سیاسی آینده، ارتباطی جدائی ناپذیری با “کیستی” قدرت سیاسی دارد. نهادینه کردن سیستم حکومت سیاسی دموکراتیک در کشور تنها وقتی قابل تحقق می باشد که قدرت سیاسی در کشور در دست نیروهای کاملاً دموکراتیک و سکولار باشد. تنها پیشاهنگان سکولار دموکراتیک با اتکا به جنبشهای زنان، جوانان، دانشجویان، ملّیتها، کارگران، معلمان و دیگر اقشار دموکراتیک می توانند با تشکیل دادن ساختاری سیاسی به موازات جمهوری اسلامی ایران بصورت آلترناتیوی موثر، قابل اعتماد و قابل اتکا برای مردم مطرح باشند. تنها پیشاهنگانی که از نطر مضمون منشور برنامه ای خود و سابقه مبارزاتی رهبران آن و حضور روزمره فعال در تحولات سیاسی می توانند ثابت کنند که رهبران و پیشگامان این حرکت بزرگ در راستای تحول دموکراتیک می باشند. تاریخ ده ها بار برای ما ثابت کرده است که به امید شام همسایه نشستن، “شب ابستن” نخواهد شد.

آیا قبضه کردن قدرت سیاسی اقتصادی کشور توسط سپاه پاسداران و کسب قدرت سیاسی توسط طالبانهای شیعه و یا صدام حسین های داخلی را می شود به بحثهای آکادمیک دانشگاهی دانشگاههای اروپایی تشبیه کرد؟ آیا می شود به این حضرات توصیه کرد که بیایید و بیشینیم اول با همدیگر شرایط اجتماعی دموکراتیک انتخابات آزاد را نهادینه بکنیم. آیا می شود با این حضرات طالبانهایی که قدرت نظامی، سیاسی و اقتصادی را در دست قبضه کرده اند گفت که “کیستی” قدرت مهم نیست، “چیستی” قدرت مهم می باشد؟ با چنین نگرش فلسفی سیاسی می شود از این حضرات خواهش کرد که به اصول دموکراتیک “چیستی” ساختار سیاسی احترام بگذارند، و به اراده دموکراتیک مردمی تن داده و قدرت سیاسی را که یک فاکتور درجه دو از نظر اهمیت در برابر “چیستی” قدرت می باشد تحویل نمایندگان منتخب مردمی بدهند. اگر این دوستان ما و باورمداران فلسفی اندیشه های آنها در طول تاریخ توانسته اند پینوشه ها، فرانکو ها، هیتلر ها، صدام حسین ها، پول پوت ها و ده ها حکومت استبدادی دیگر را در طول تاریخ از طریق نصیحت از حکومت بر کنار کرده و نهادهای دموکراتیک را جایگزین آنها بکنند، این بارهم موفق خواهند شد.

از یک طرف باید اشاره کرد که اسلام افراطی یک مقوله دینی سیاسی ارتجاعی گلوبال می باشد، نه اینکه فقط مختصّ ایران بوده و در چهارچوبه کشوری و داخلی ایران قابل حّل باشد. ثانیاً این بینش سیاسی فلسفی ریشه های هزار و چهارصد ساله دارد که باید تحت تاثیر رنسانسی دموکراتیک، علمی و صنعتی ایزوله شده و جایگاه واقعی خود را در اجتماع پیدا بکند. ثالثاً باید اشاره کرد که کسانی که از حکومت ولایی حاکمه کنده می شوند، ریشه های عمیقی در گروه بندیهای اقتصادی اجتماعی کشوری و دستگاه حاکمه دارند که در پروسه بکارگیری اندوختەهای سرمایه این گروه ها در مسیر بازتولید اقتصادی و سرمایه گذاری مجدد دچار مشکلات ساختاری جدّی گردیده، لذا رو بسوی اندیشه های لیبرالیستی می آورند. در این ساختار در هم رفته بافتها و روابط گروهبندیهای داخل حکومتی، همیشه این امکان به قدرت و قوت فراوان وجود دارد که این دسته بندیها با همیدگر کنار بیایند. حتی ممکن است در انتخابات بعدی آقای موسوی یا کروبی رئیس جمهور مملکت انتخاب گردند. آیا آنها پتانسیل این را دارند که سپاه، بسیج و مافیاهای قدرت اقتصادی، سیاسی و فقهی را سر جای خود بنشانند، یا این که بصورتی پراگماتیک با آنها به توافق خواهند رسید. چه کسی می تواند تضمین بکند که مسیر تصمیمگیریهای آنها در آن شرایط ویژه چگونه خواهد بود.

تنها راه برون رفت از این بحران، شکل دهی به ساختاری جبهه ای فراگیر، سکولار و دموکراتیک از همه نیروهای اپوزیسیون سکولار دموکراتیک است که به موازات جمهوری اسلامی ایران شکل گرفته و به رقابت سیاسی با آن بپردازد. چنین ساختاری با مضمون و منشورسکولاریسم، دموکراسی و مدرنیته در راستای رفع هر گونه تبعیض جنسی، ملّی و غیره و استقرار عدالت اجتماعی باید برنامه مستقل خود را داشته باشد، که بعداً می تواند به قانون اساسی آلترناتیو تبدیل گردد. این حرکت باید رهبران پیشاهنگ شایسته مستقل خود را که سمبل آرمانهای دموکراتیک و علمی فرهنگی مدرن و تحولگرایانه می باشد را در سطح جنبش ارائه و برجسته نماید.

تاریخ انتشار : ۷ شهریور, ۱۳۸۹ ۸:۰۰ ب٫ظ
لینک کوتاه
مطالب بیشتر

نظرات

Comments are closed.

بیانیه‌های هیئت‌ سیاسی‌ـ‌اجرایی

حکم اعدام پخشان عزیزی را لغو کنید!

سازمان فداییان خلق ایران ( اکثریت) بر مخالفت قاطع و اصولی خود با مجازات اعدام تأکید می‌کند. در شرایطی که نظام حاکم کشور را در تمام زمینه‌های اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی در تنگنایی تاریخی قرار داده است، اقداماتی از این دست بر تنش‌های موجود در جامعه می‌افزاید. ما خواستار لغو فوری حکم اعدام خانم پخشان عزیزی هستیم و بار دیگر از همۀ نیروهای سیاسی، نهادهای مدنی و شخصیت‌های اجتماعی می‌خواهیم از همۀ توان‌ خود برای مقابله با اجرای این حکم ناعادلانه استفاده نمایند.

ادامه »
سرمقاله

عفریت شوم جنگ را متوقف کنیم! دست در دست هم ندای صلح سردهیم!

مردم ایران تنها به دنبال صلح و تعامل و هم‌زیستی مسالمت‌آمیز با تمام کشورهای جهان‌اند. انتظار مردم ما در وهلۀ اول از جمهوری اسلامی است که پای ایران را به جنگی نابرابر و شوم نکشاند مردم ما و مردم جنگ‌زده و بحران زدۀ منطقه، به ویژه غزه و لبنان، از سازمان ملل متحد نیز انتظار دارند که همۀ توان و امکاناتش را برای متوقف کردن اسراییل در تداوم و تعمق جنگ و در اولین مرحله برقراری فوری آتش‌بس به کار گیرد.

مطالعه »
سخن روز و مرور اخبارهفته

دادگاه لاهه حکم بازداشت نتانیاهو، نخست‌وزیر؛ و گالانت وزیردفاع سابق اسرائیل را صادر کرد

دادگاه (لاهه) دلایل کافی برای این باور دارد که نتانیاهو و گالانت «عمداً و آگاهانه مردم غیرنظامی در نوار غزه را از اقلام ضروری برای بقای خود از جمله غذا، آب، دارو و تجهیزات پزشکی و همچنین سوخت و برق محروم کرده‌اند».

مطالعه »
یادداشت

نه به اعدام، نه به پایانی بی‌صدا و بی‌بازگشت!

همه ما که در بیرون این دیوارها زندگی می‌کنیم برای متوقف کردن این چرخه خشونت و نابرابری مسئولیت داریم و باید علیه آن اعتراض کنیم. سنگسار، اعدام یا هر مجازات غیرانسانی دیگر صرف نظر از نوع اتهام یا انگیزه و اعتقاد محکومان، چیزی جز نابودی و ظلم نیست و باید برای همیشه از دستگاه قضایی حذف شود.  نه به اعدام، نباید فقط شعاری باشد، بلکه باید به منشوری تبدیل شود که کرامت انسانی و حقوق برابر را برای همه، فارغ از جنسیت و جایگاه اجتماعی، به رسمیت بشناسد.

مطالعه »
بیانیه ها

حکم اعدام پخشان عزیزی را لغو کنید!

سازمان فداییان خلق ایران ( اکثریت) بر مخالفت قاطع و اصولی خود با مجازات اعدام تأکید می‌کند. در شرایطی که نظام حاکم کشور را در تمام زمینه‌های اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی در تنگنایی تاریخی قرار داده است، اقداماتی از این دست بر تنش‌های موجود در جامعه می‌افزاید. ما خواستار لغو فوری حکم اعدام خانم پخشان عزیزی هستیم و بار دیگر از همۀ نیروهای سیاسی، نهادهای مدنی و شخصیت‌های اجتماعی می‌خواهیم از همۀ توان‌ خود برای مقابله با اجرای این حکم ناعادلانه استفاده نمایند.

مطالعه »
پيام ها

پیام گروه کار روابط عمومی سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت) به مناسبت برگزاری دهمین کنگرهٔ سراسری حزب اتحاد ملت ایران اسلامی!

سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت) تلاش‌های مؤثرحزب اتحاد ملت ایران اسلامی در جبههٔ اصلاحات برای ایجاد تغییر در اوضاع اسفناک کشور را ارزشمند می‌داند. حضور پررنگ زنان در شورای مرکزی حزب شما، گامی شایسته در راستای تقویت نقش زنان در عرصهٔ سیاسی کشور است.

مطالعه »
برنامه
برنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
اساسنامه
اساسنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
بولتن کارگری
شبکه های اجتماعی سازمان
آخرین مطالب

در گذشت ابراهیم نبوی: تاثر از مرگ طنزپرداز برجسته‌ی ایران

حفظ منابع آب در استانهای گیلان و خراسان: دو دیدیو

هر تغییری به تفسیر نیاز دارد

اقدامات تشنّج‌زای ناتو در منطقه و به قدرت رساندن نیروهای افراطی دست‌نشانده را محکوم می‌کنیم!

وای اگر عشق نبود

تاریخ تکرار نمی شود، اما رویدادهای مشابه، در آن فراوان تکرار می شوند!