در تاریخ کم نبوده اند شهرهائی که قهرمانانه بار مبارزه در راه آزادی را برای تمام اهالی دیگر کشور به دوش کشیده و همواره در دفاع از حقوق انسانی پیشرو تر از بقیه بوده اند. پاریس در جریان انقلابات قرون ۱۸ و ۱۹، پطرزبورگ در انقلابات ۱۹۰۵ و ۱۹۱۷، برلین در آلمان ۱۹۱۸ و تورین در ایتالیای زمان گرامشی. در ایران نیز تبریز در جریان انقلاب مشروطه همین نقش را در قبال کل ایران بعهده می گیرد. جالب است که این قاعده، افراد، طبقات، کشورها و حتی قاره ها را نیز شامل می شود. اپیکور، دکارت و مارکس، سرمایه داری و طبقه کارگر، یونان، فرانسه و روسیه، آفریقا، آسیا، و اروپا هر یک زمانی پیشرو تر از بقیه بوده نقش برتری را در پیشبرد کاروان علم، آزادی و سعادت بشری بعهده داشته اند. حتی تمدن های گوناگون نیز هر یک در زمان معینی مشعل پیشرفت و ترقی بشری را به تنهائی بدست گرفته اند.
این روزها مقاومت چندین ماهه و قهرمانانه دانشجویان و مردم کبک، ایالت فرانسوی نشین کانادا، در برابر دولت شاقه و سیاست های زورگویانه ی او یادآور چنین نقشی برای این ایالت و بخصوص دانشجویان و مردم شهر مونتریال، بزرگترین شهر ایالت کبک، در مقایسه با ایالات دیگر کانادا می باشد. چرا که اگر دولت شاقه موفق به عقب راندن دانشجویان و تحمیل افزایش ۷۰ درصدی شهریه به آنها شود، راه برای اعمال فشارهای بیشتر به دانشجویان در ایالات دیگر کاناد باز شده و این حتی به تعرضات سرمایه به معیشت مردم در بخش های دیگر اجتماعی نیز شدت و جسارت بیشتری می بخشد. همینطور، پیروزی مقاومت و شورش مردم کبک علیه مصوبه ی سرکوبگرانه ۷۸، به درس عبرتی برای کل سرمایه داری کانادا در حمله به حقوق و ازادی های مدنی مردم تبدیل خواهد شد. آری کبک، در حالیکه بقیه کانادا کم و بیش سکوت کرده و تنها به تماشای این رو در روئی نشسته است، در حال حاضر به تنهائی بار این مبارزه را به دوش می کشد.
باید توجه داشت که این اولین بار نیست که مردم کبک، پیشروتر و جلوتر از بقیه مردم کانادا، به مصاف دشمن رفته , و آنرا به عقب نشانده اند. هنوز در یادها بجا مانده است که در مسئله مهد کودک ها نیز که دولت فدرال قصد تقزیبا تعطیل آنها و ایجاد مشگل برای صدها هزار زن کارکن را داشت، با تودهنی کبکی ها بود که دست از تعرض خود برداشت و در طرح خود عقب نشست. تعرضی که در صورت موفقیت، بنا به محاسبه پی یر فورتین اقتصاددان، منجر به بیکاری ۷۰ هزار زن می شد.
همینطور، در مسئله همراهی ژان کارتیه، نخست وزیر کانادا، در همراهی با بوش برای کشاندن کانادا به باطلاق جنگ عراق، که کبکی ها در رفراندم خود، با ۲۰ درصد آرای بیشتر خود در ضدیت با جنگ نسبت به بقیه کانادا عملا مانع افتادن کانادا به دام جنگ طلبی های امپریالیسم آمریکا شدند.
امروز هم کبک در یک جنگ نابرابر، به تنهائی، برای همه ی کانادا می جنگد. مبارزه دانشجویان کبک برای تحصیل رایگان در واقع جنگ سرمایه با کارگران و مستخدمین آتی خود است. مستخدمینی که در کسوت دانشجو در حال تربیت شدن برای مشاغل آتی خود هستند. واضح است که مانند هر دوره ی آموزشی که سرمایه دار برای کارگران خود، برای بهره برداری و استثمار بیشتر آنها، مقرر می کند، مخارج آن باید توسط خود او پرداخت شود. نه تنها مخارج اموزش یعنی شهریه تحصیل در دانشگاهها، بلکه حتی مخارج زندگی دانشجویان در دوره ی تحصیل. چرا که دانشجویان متخصصین فردای صنایع و ادارات سرمایه داری هستند که نفع تخصص آنها نه به جیب پدران و مادرانشان، بلکه به جیب کارفرمایان آنها می رود. بنابراین، نه تنها مخارج تحصیل، بلکه حتی مخارج زندگی دانشجویان نیز باید توسط دولت سرمایه دار، آنهم از طریق مالیات اضافی بر شرکت های بزرگ و نه کل مردم تامین گردد.
از این نظر موضوع واقعی کشمکش میان دولت شاقه و دانشجویان مسئله ی ضرورت بروز کردن استاندارد دانشگاه ها و غیرعادلانه بودن تحمیل مخارج این بروز کردن به گردن مردم و مالیات دهندگان، آنطور که مدیای جیره خوار آنها سعی در وانمود کردن آن می کنند، نیست. دانشگاهها البته که باید بروز شده و از لحاظ تجهیزات و غیره ارتقا یابند. مسئله اینجاست که چه کسی باید مخارج این بروز شدن و کلا مخارج تربیت دانشجویان برای کار در موسسات سرمایه داری را بپردازد؟ خود دانشجویان و والدین آنها؟ مردم مالیات دهنده؟ و یا سرمایه داران؟
طرح افزایش ۷۰ در صدی شاقه مثل اینست که کارفرمایی برای چند روزی که شما قرار است قبل از استخدام رموز کار در موسسه او را بیاموزید، نه تنها به شما مزد نمی دهد، نه تنها مخارج این یادگیری را از شما می گیرد، بلکه قصد افزایش ۷۰ در صدی انرا نیز دارد. این بی شرمانه ترین کلاشی است که سرمایه داری امروزه در غیاب یک جنبش کارگری سازمانیافته و قدرتمند در برابر خود، جرآت دست زدن به آنرا یافته است. یعنی در شرایط بحران اقتصادی که زندگی روزمره برای مردم سخت تر از گذشته شده است، بجای کاستن از مخارج زندگی و بار فزاینده ان از دوش مردم، صرفا برای سبکبالی و سود بیشتر خود، این بار را سنگین تر می کند.
مبارزه دانشجویان با دولت شاقه جزئی از مبارزه کار و سرمایه و از اینرو جزئی از مبارزه ایست که هم اکنون بر زمینه بحران جهانی سرمایه در همه جا جریان دارد. بی دلیل نیست که این مبارزه اکنون به رویاروئی اکثریت مردم کبک بر علیه لایحه ی ۷۸ انجامیده است. این مصوبه نشانگر اینست که بورژوازی کانادا قصد دارد سیاست تحمیل مخارج تحصیل به دانشجویان را به هر وسیله ای، حتی با سرکوب عریان، به پیش برد و پیروزی در آنرا مقدمه تعرضات بعدی اش به سطح معیشت و حقوق مدنی مردم کند.
آیا مردم کبک که قهرمانانه برای به عقب راندن شاقه در این مصاف تعیین کننده به میدان آمده اند، در مبارزه خود برای تمام مردم کانادا موفق خواهند شد؟ و مهمتر از آن، آیا مردم کانادا در سایر ایالات نیز به آنها خواهند پیوست، یا مانند گذشته، افتخار ایستادن در برابر دشمن را تنها برای کبکی ها خواهند گذاشت؟
سیامک ستوده