چپ ایران یکی از جریان های تاریخی و ریشه دار جامعه ما است. قدمت جریان چپ به انقلاب مشروطیت بر می گردد. اجتماعیون عامیون نخستین حزب سوسیال دمکرات ایران بود. حزب اجتماعیون عامیون و مرکز غیبی آن در تبریز نقش موثر در انقلاب مشروطیت داشت. چپ ایران همواره از انقلاب مشروطیت به این سو در صحنه سیاسی کشور حضور داشته و در تحولات کشور ما نقش ایفاء کرده است. چپ همواره علیه استبداد و برای ایرانی آزاد و پیشرفته مبارزه کرده و از عدالت اجتماعی و منافع کارگران و زحمتکشان دفاع نموده است.
هم رژیم شاهی و هم رژیم فقها دشمن چپ بوده و ضربات سنگینی به آن وارد کردند. اما چپ باز به پاخاسته و به حیات خود ادامه داده است. برای چپ ایران از مشروطیت به اینسو فرصت اندکی برای فعالیت در فضای آزاد سیاسی فراهم بوده است. یکبار فضای نسبتا مساعد از سال ١٣٢٠ تا ١٣٣٢ برای چپ فراهم شد که به رشد بی سابقه حزب توده ایران انجامید. یکبار دیگر اما فقط برای چند سال در اوائل انقلاب، فضای باز برای فعالیت جریان های چپ به وجود آمد که به گسترش جریان های چپ از جمله سازمان ما منتهی شد. در آن سال ها احزاب و سازمان های چپ در مدت کوتاه به جریان های سراسری تبدیل شدند و توانستند نظر مساعد بخش هائی از کارگران و زحمتکشان و طبقه متوسط جدید را جلب کنند.
اما رژیم فقها به جریان چپ یورش آورد، هزاران تن از آن ها را دستگیر کرد، زندان ها را از اعضاء و کادرهای چپ پر کرد و صدها تن از زندانیان را به جوخه اعدام سپرد. ضربه دوم به چپ با فروپاشی اتحاد شوروی و هم پیمانان آن وارد آمد و به تضعیف و پراکندگی بیشتر صفوف چپ منجر گشت.
برآمدن جمهوری اسلامی از انقلاب بهمن و حاکم شدن رژیم استبداد مذهبی بر کشور، شکست تجربه انقلاب اکتبر، آشکار شدن ناکارائی “سوسیالیسم دولتی” و مشخص شدن خصلت توتالیتری آن، ما را برآن داشت که به بازنگری ریشه ای دیدگاه های خودمان بپردازیم. بازنگری دیدگاه ها، به منزله فاصله گرفتن از چپ و سوسیالیسم نبود، بلکه باز تعریف چپ و دستیابی به قرائت دیگری از سوسیالیسم بود. سازمان ما در روند بازنگری دیدگاه های خود، هم چنان بر انتخاب اجتماعی خود یعنی دفاع از منافع کارگران و زحمتکشان پایدار ماند و به این باور رسید که چپ سنتی به آزادی و دمکراسی کم بها داده و نگرش طبقاتی را مطلق کرده است. سازمان به این دریافت رسید که آزادی و عدالت اجتماعی را نباید از هم جدا کرد و آزادی را به خاطر عدالت اجتماعی قربانی نمود. از نگاه سازمان ما، سوسیالیسم از دمکراسی جدائی پذیر نیست و سوسیالیسم بربستر دمکراسی و تعمیق آن، امکان پذیر می گردد.
این تحول فکری به درجاتی در بین بخشهای دیگری از نیروهای چپ پیش رفت و زمینه را برای نزدیکی بین سازمان ما و آن ها فراهم آورد. سه سازمان همراه با بخشی از کنشگران چپ با توجه به الزامات جامعه ما و برای غلبه بر پراکندگی چپ، وارد روند وحدت شدند و عمومی ترین نگرش های خود را در “فراخوان” گنجاندند و نقشه راه را برای پیشبرد پروژه وحدت طراحی کردند.
تا کنون در اجرای نقشه راه، گام هائی برداشته شده اند. آخرین آن برگزاری کنفرانس کلن بود. کنفرانس کلن اولین کنفرانس از سری کنفرانس هائی بود که بر طبق نقشه راه برگزار خواهد شد. این کنفرانس ها به مسائل نظری چپ، برنامه، استراتژی سیاسی، الگوی حزبی و اساسنامه خواهد پرداخت. نخستین کنفرانس با عنوان “کدام چپ؟ کدام سوسیالیسم؟” و تبیین الگوی حزبی بود که برگزار شد.
اولین کنفرانس امیدآفرین بود و نشان داد که سه جریان و کنشگران چپ مصمم اند که پروژه وحدت را پیش ببرند. حاملین پروژه وحدت چپ از حزب یک پارچه و یکدست فاصله گرفته و تنوع نظری ـ سیاسی در چارچوب چپ را پذیرفته اند. حضور گرایش های مختلف چپ در کنفرانس و گفتگوی پرثمر آن ها، نشان داد که می توان گام بعدی را با اطمینان بیشتری برداشت و به پیشبرد پروژه وحدت و شکل گیری تشکل چپ به رغم دشواری های فراوان امیدوار بود.
با تداوم کار سه گروه نظری ـ برنامه ای، استراتژی سیاسی و ساختار، و برگزاری کنفرانس ها، راه برای تدوین منشور وحدت و اساسنامه فراهم خواهد شد. طبعاً منشور و اساسنامه تدوین شده در کنگره ها و یا اجلاس های سه جریان مورد بحث و بررسی قرار خواهند گرفت و هر سه جریان تصمیم نهائی خود را برای وحدت اتخاذ خواهند کرد.
تلاش سه سازمان و کنشگران چپ این است که فعالان چپ در داخل و خارج از کشور و نسل جدید چپ به این پروژه بپیوندند و در پیشبرد بحث های نظری، برنامه ای، اساسنامه ای و تدوین اسناد، فعالانه مشارکت ورزند و در شکل دهی تشکل چپ نقش بازی کنند. امید است که چپ بتواند جایگاه شایسته خود را در تحولات سیاسی و اجتماعی بازیابد و در نوسازی دمکراتیک کشور در راستای تأمین منافع و خواست های کارگران، مزدبگیران و طبقه متوسط جدید نقش موثر ایفا کند.