یکشنبه ۴ آذر ۱۴۰۳ - ۱۷:۴۳

یکشنبه ۴ آذر ۱۴۰۳ - ۱۷:۴۳

يک نیمه‌روز
بوق ماشین آتش‌نشانی در همه جا پیچیده بود اما معلوم نبود که ماشین برای رسیدن به شعله‌های آتش چگونه می‌تواند راه خود را باز کند. راننده تاکسی با مسافری بر...
۳ آذر, ۱۴۰۳
نویسنده: پهلوان
نویسنده: پهلوان
دادگاه لاهه حکم بازداشت نتانیاهو، نخست‌وزير؛ و گالانت وزیردفاع سابق اسرائیل را صادر کرد
دادگاه (لاهه) دلایل کافی برای این باور دارد که نتانیاهو و گالانت «عمداً و آگاهانه مردم غیرنظامی در نوار غزه را از اقلام ضروری برای بقای خود از جمله غذا،...
۲ آذر, ۱۴۰۳
نویسنده: برگردان: رضا کاويانی
نویسنده: برگردان: رضا کاويانی
دادخواهی و صلح
روز يک‌شنبه گذشته، 27 آبان‌ماه سال 1403 خورشيدی با عنوان دادخواهی و صلح و به‌یاد هزاران فرزند جان‌باختۀ ميهن و با تاکيد بر دادخواهی، خشونت‌پرهيزی و صلح‌طلبی در سامانه زوم...
۱ آذر, ۱۴۰۳
نویسنده: کارآنلاين
نویسنده: کارآنلاين
دنیایِ واژگون
کتاب در حافظه شهر فراموش شده‌ / و به انتها نزدیک / دنیا تعادلش را در نقطه لغزانی دنبال می‌کند / موریانه‌ها / به جانِ کتاب‌ها افتادند / شب است،...
۲۹ آبان, ۱۴۰۳
نویسنده: رحمان ـ ا
نویسنده: رحمان ـ ا
مسئله جانشینی و یا زمانی برای پرسش‌های اساسی درباره کارنامه ولایت فقیه؟
کارنامه اقتصادی، ژئوپولتیکی، اجتماعی، زیست محیطی و فرهنگی فاجعه آمیز حکومت در برابر همگان قرار دارد. حکومت دینی حتا در ماموریت معنوی خود هم شکست بزرگی خورده و مناسک و...
۲۹ آبان, ۱۴۰۳
نویسنده: سعید پیوندی
نویسنده: سعید پیوندی
تلاش جریان برانداز و سلطنت‌طلب در کسب قدرت و وظایف ما
امروز بیش از پیش لازم است که جریانات چپ، ملی و دموکرات صفوف خود را به هم نزدیک کرده و مانع گرایش به سمت راست و جریانات برانداز شوند. هیچ...
۲۹ آبان, ۱۴۰۳
نویسنده: کامران
نویسنده: کامران
وریشه مرادی
وريشه مرادی دوران دانشجویی از فعالان ان‌جی‌او های شهر سنندج و از قهرمانان رزمی‌کار استان کوردستان و یکی از بنیان‌گزاران انجمن مبارزه با اعتیاد شهر سنندج بود.
۲۸ آبان, ۱۴۰۳
نویسنده: سردبير ماه
نویسنده: سردبير ماه

کودتای ترکیه و تحولات در مناسبات منطقەای قدرت

چهار نکته ای که در فوق بدانها اشاره شدند همگی در متن تغيير نظام خاورميانه قابل درک و تبيين و – تا حدودی – قابل پيش بينی هستند. در کوتاه مدت نمی توان انتظار داشت که هيچ کدام از اين تنشها مرتفع شوند، ولی عليرغم فشارها و مشکلاتی که برای ما به وجود می آورند، اينها همه تحولاتی در راه زندگی بهتر هستند.

با ارزیابی وقایع چند ساله اخیر، شاید بتوان یک روند عمومی برای تحولات خاورمیانه را تعیین کرد. فکر می کنم چرخش سیاست ترکیه، چرخش سیاست غرب نسبت به حکومت سوریه و بالاخره چرخش سیاست (بخشی) شیخ نشینها و ترکیه نسبت به داعش، همگی در یک روند عمومی قرار دارند. فکر می کنم مضمون کلی تحولات چند ساله اخیر، از زمان کنار گذاشتن  سیاست تغییر رژیم در ایران از طرف قدرتهای غربی، روشن شده باشد. این مضومن عبارتست از گذار از نظم امریکائی حاکم بر خاورمیانه.  نظم نوینی در منطقه در حال شکل گرفتن است و با توجه به واقعیتهای زمینی، چنین گذاری طبیعتا از درون جنگ، آشوب، تروریسم و فجایع باز هم بیشتربه سر انجام می رسد.

می توان در پرتو این مضمون به کلیه وقایع مهم در خاورمیانه نگاه کرد و جایگاه هر واقعه را در پرتو همین موضوع کلیدی روشن کرد. در آن صورت بسیاری از این تحولات قابل درک – و قابل پیش بینی – می شوند. بدون این نگرش ، مشکل بتوان آنها را دریک مجموعه قرار داد.

می خواهم چهار واقعه مهم روزهای اخیر را در پرتو ضروریات دوران گذار (از نظم قدیم به نظمی جدید) بر رسی کنم.

کودتای ترکیه –  بیش از پنج سال از زمان مداخله رسمی ترکیه در بحران سوریه  می گذرد. در ابتدای این دوره امریکا (غرب ) سیاست ترکیه را مناسب می دانست، و شیخ نشینهای ثروتمند هم پشتوانه مالی ترکیه بودند. در آن دوره تصور غالب بر این بود که رژیم اسد بزودی از بین می رود. این خوش بینی به وقوع نپیوست و در شرایط کنونی، به نظر می رسد رژیم اسد دست بالا را دارد. اما این حادثه همزمان با دورەایست که امریکا از نتایج تجاوز به عراق و افغانستان گزیده شده و نگران تکرار آنهاست، و از سوی دیگر باقیمانده رمق نظامی و سیاسی اش را باید به دریای جنوبی چین و چالش چین تخصیص دهد. بدین دلایل امریکا بالاخره سیاست تغییر رژیم در ایران را کنار گذاشته  و ناچارشده توازن قوای جدید خاورمیانه را به رسمیت بشناسد. در چنین شرایطی امریکا حاضر نبوده که مخارج سیاسی و نظامی مداخله در سوریه را قبول کند. به همین دلایل سیاستی را که در سالهای اولیه بحران سوریه داشتند، به کنار گذاشتند. امواج بیسابقه مهاجرین (عمدتا) سوری بسوی اروپا نیز مزید برعلت بود، و پاشنه آشیل اتحادیه اروپا را برملا کرد. همراه با دخالت مستقیم روسیه، وضعیتی به وجود آمد که غرب مجبور به تغییر سیاست شد. دست  متحدین محلی غرب، ترکیه، شیخ نشینها و مردم سوریه در حنا گذاشته شد. آنها باید این سیاست جدید را قبول می کردند، و یا هم به مقابله با جبهه  روسیه و امریکا می پرداختند.
 

ترکیه به دلائل خاص خود با این چرخش سیاست امریکا موافق نبود. اولا برنامه تجدید جلال و جبروت امپراطوری عثمانی در اولین قدم و در کنار مرز ترکیه شکست خورده بود. علاوه برآن اردوغان، همراه با اکثریت تر کهای ترکیه، نگران فرصتی بودند که شرایط نوین برای کردها به وجود می آورد. ترکیه تمام کوشش خود را برای جلوگیری از همسوئی سیاست امریکا و روسیه به کار برد. آنها به نیروهای کرد سوری با توپحانه حمله می کردند و حتی یک هواپیمای روسی را به امید آنکه چوبی لای چرخ انداخته باشند، سرنگون کردند. این دسیسه ترکیه به خاطر مدیریت مدبرانه روسیه و امریکا به جائی نرسید. ترکها بارها اعلام کردند که ادامه حرکت کردهای سوری به سمت غرب (بسوی سواحل مدیترانه) را برنمی تابند.

دوره ای شروع شد که همه می دانستند امریکا نیاز دارد که سیاست جدیدش را به ترکیه و دیگر متحدین محلیش تحمیل کند. علاوه بر آنها، اتحادیه اروپا هم به دلائل خاص خود به دنبال صلح در سوریه بود و تنها چاره دستیابی به صلح در کوتاه مدت، تحمل رژیم اسد بود. چرخهائی در پشت درهای بسته به راه افتاده بودند که می باید ترکیه را به تمکین وادارند. از آنچه در پشت درهای بسته اتفاق می افتاد خبری نداریم، ولی از چندی پیش معلوم بود ترکیه در حال عقب نشینی از مواضع سالهای اخیر است. ترکیه با اسرائیل آشتی کرد و سپس در مقابل روسیه هم حاضر به پرداخت غرامت برای سرنگون کردن هواپیمای روسی شد. بالاخره ترکیه در مورد ادامه پیشروی کردها هم تسلیم سیاست امریکا شد (۱)

ترکیه ای که همین چند سال پیش در امنیت کامل و در سلامت کامل با همسایگان شاهد رشد سریع اقتصادی بود، یکباره خود را در ورطه می یافت. کردهای ترکیه و داعش با دولت ترکیه درافتادند، و مخصوصا مراکز توریستی را زیر ضرب گرفتند. توریسم و تجارت از روسیه و اسرائیل متوقف شد و در همان حال تنش با امریکا مزید بر علت گشته بود. تمامی این مسائل به اوج گرفتن تنش در بدنه حکومت ترکیه می انجامیدند. باید درزهائی در برج و باروی دولت ترکیه به وجود می آمدند. در این شرایط بود که کودتا به وقوع پیوست.

در مورد عاملین کودتا و اهداف آنها هنوز خبر زیادی در دست نیست. سه ارزیابی مختلف در این  مورد دیده ام. یک ارزیابی اینست که “کار خودش” است. کودتا بهانه خوبی بدست اردوغان می دهد که کنترل شخصی او را گسترده تر کند. این ارزیابی به این نکته تاکید دارد که کودتاگران با نیروی نظامی نسبتا کوچکی دست به کودتا زدند، و بنابراین جای شبهه را باقی می گذارد که حکومتی ها خودشان مرتکب این توطئه باشند. البته آینده می تواند بسیاری موضوعات را روشنتر کند ولی به نظر من این ارزیابی بیشتر از “تئوری توطئه” سرچشمه می گیرد.

دولتی ها می گویند کودتا به هواداران محمد فتح الله گولن وابسته است. اردوغان در سخنرانی پس از کودتا گفت از اوباما می خواهد که گولن را دستگیر کرده و به ترکیه پس بفرستند. یلدریم، نخست وزیر ترکیه، یک قدم پیشتر رفت و اعلام کرد که “ملتی که از گولن پذیرائی کند دوست ترکیه نیست”. با این اظهار نظرها به نظر می رسد که اختلاف ترکیه و امریکا هنوز هم وجود دارد و هر دو طرف در حال مانوور قبل از اقدامات بعدی هستند.

ارزیابی سوم از نشریه مطالعات استراتژیک استراتفور (۲) است. این نشریه می گوید بعضی کادرهای رده بالای نظامی در این کودتا دست داشتند، و زمانی که نگران شدند توطئه شان لو رفته است و ممکن است با جابجائی کادرها فرصت اقدام جدی آنها از دست برود، عجولانه دست به کودتای نافرجام زدند. این بحث نکته اصلی تئوری توطئه را  خنثی می کند. به نظر من ترکیبی از ارزیابیهای دوم و سوم  به واقعیت نزدیکتر هستند.

آقای گولن نظریه پرداز اسلامی و سرمایه دار بزرگی است که لااقل برای ۱۵ سال گذشته، بطور داوطلبانه در امریکا زندگی می کند. او از این کودتا اظهار بی اطلاعی کرده است ولی شواهد فراوانی از همکاری او با سازمان جاسوسی سیا وجود دارند ( جالب است بدانیم ایشان در انتخابات اخیر به کمپ خانم کلینتون کمک مالی داده است). قابل انتظار است که دولت ترکیه در حد امکان به بهانه گیری از اقامت آقای گولن در امریکا بپردازد ونحوه این بهانه گیری هم به جای خود برای تعبیر بده بستانهای مخفی مفیدخواهد بود.

نمی شود از قبل همه چیز را پیش بینی کرد، ولی با اطلاعات کنونی، احتمال تشدید اختلافات و تنش امریکا و ترکیه را نمی شود منتفی دانست. در هر صورت وزنه ترکیه، فرای کودتای نافرجام، در خاورمیانه کاهش می یابد. آنچه که مسلم است راه برای اردوغان و یارانش باز شده که نوعی “پاکسازی” به مدل جمهوری اسلامی براه بیاندازند و تحت لوای دفاع از دموکراسی به قدرتی دیکتاتوری شبیه همسایه شان دست بیابند.

 

توافق امریکا و روسیه – روز قبل از کودتای ترکیه، آقای جان کری، وزیر امور خارجه امریکا در مسکو با لاورورف ، همتای روسی خود به توافق رسیدند. مطابق این توافق سیاست دو کشور در سوریه باز هم به هم نزدیکتر شد (در واقع، امریکا مجبور شد به مواضع روسیه نزدیک شود).

یکی از مسائلی که پس از دخالت مستقیم روسیه در دفاع از اسد شروع شد، انتقادات شدید غرب و رسانه های غربی از حملات روسی علیه مخالفین اسد بود. روسیه – در همراهی با اسد- می گفتند به مناطق تحت نفوذ جبهت النصره حمله می کنند ولی غرب می گفت این حملات به نیروهای معتدل سوری ضربه می زند. منظور غرب این بود که حملات روسها مواضع جیش النصره و احرارالشام را هدف قرار می دهند. این دو سازمان در واقع فرق چندانی با جبهت النصره نداشتند و به همین دلیل هم در مناطق مختلفی- منجمله حلب- نیروهای آنها با هم و “درهم” بودند. روسها اصرار داشتند که به مواضع جبهت النصره حمله کنند، و نیروهای سوری – مخصوصا گروهی که پشتیبانی عربستان را داشتند – می گفتند تنها راه اینست که به مواضع جبهت النصره حمله نشود و آنها هم در تحت پوشش آتش بس قرار بگیرند. امریکا مایل بود چنین شود ولی روسها، امریکا را در تنگنا گذاشتند. آنها می گفتند امریکا باید موضع خود را روشن کند و امریکا نمی توانست طرفدار آتش بس با نیروئی باشد که رسما نماینده القاعده در سوریه بود. اکنون امریکا قبول کرده است که نیروهای “معتدل” باید صفوف خود را از صفوف جبهت النصره جدا کنند. قبول این موضوع برای عربستان، قطر و دیگر هواداران سرنگونی اسد بسیار مشکل بود ولی امریکا بالاخره در مسکووادار به قبول بدون چون و چرای این طرح شد. در سخنرانی خود در مسکو، آقای کری اعلام کرد که تمام نیروهای معتدل باید صفوف مستقل داشته باشند. متن توافقهای روسیه و امریکا انتشار علنی نیافته است – چرا که می خواهند دشمن از سیاست آنها خبردار نشود – ولی تاکید شده است که امریکا و روسیه با هم هماهنگی خواهند داشت. جالب است توجه شود که در حالی که حملات روسها و رژیم اسد به حلب تشدید پیدا کرده اند، رسانه های غربی دیگر گزارشهای انتقادی از اینگونه حملات را فراموش کرده اند.

امریکا از نتایج خونبار تجاوز به افغانستان و عراق درس تلخی گرفته بود. جنگ اسرائیل و حزب الله لبنان هم به نوبه خود محدودیتهای آنها را نمایانتر می کرد. سوریه آخرین آزمایش بزرگ غرب برای حفظ وضع موجود بود.اکنون آنها قبول کرده اند که شکست خورده اند و فعلا دارند می کوشند که با کمترین هزینه از این مخمصه به در آیند. توازن قوای جدیدی در خاورمیانه شکل می گیرد و این توازن قوا عامل مهمی در چگونگی نظم آتی منطقه است.

گزارش محرمانه امریکا در مورد دخالت عربستان در عملیات تروریستی انهدام برجهای دوقلو –  بهار عرب هشدار جدی مردم ستمدیده عرب به حاکمیتهای فسیل شده و دیکتاتوری عرب بود. کنارگذاشتن سیاست تغییر رژیم ایران زنگ خطر دیگری برای تمام دیکتاتورهای منطقه بود. حاکمیتهائی که برای دهه های طولانی به اعتبار و پشتوانه قدرت نظامی غرب در کشور خود به مردم بی اعتنا بودند حالا می باید برای دفاع از ثروت، امتیازات و قدرت افسانه ای خود دست و پا بزنند. البته در این سالها عناصر فراوانی با تفکر وهابی در تمامی این حکومتها جا گرفته بودند و به هر حال به نوبه خود برای حکومتهای فسیلی عرب خطری به شمار می رفتند ولی همه این حکام و مخصوصا شیوخ عربستان فکر می کردند که اگر عناصر افراطی وهابی را به دنبال آرمانهای افراطی در خارج از کشور خود بفرستند خودشان در امان می مانند.

تمام حکام کشورهای عرب در منطقه منجمله اردن و مصر نگران از دست دادن امتیازات غارتگرانه خود بودند ولی شیوخ عرب و مخصوصا عربستان سعودی این خطر را بیشتر از بقیه احساس می کردند. قابل فهم است که آنها زنگ خطر را شنیده باشند و دست و پا می زنند که جلوی تغییر را بگیرند. سعودیها با زرهپوشهای خود دیکتاتوری حاکم بر بحرین را فعلا حفظ کرده اند. آنها بی توجه به خطر اصلی به خارج از مرزهای خود چشم دوخته اند. آنها بدون هیچ توجیه قابل قبولی به یمن حمله کردند و فاجعه ها آفریدند (و رسانه های دموکرات و”بی طرف” غرب هم تقریبا سکوت محض را در این مورد پیشه کرده اند. هر روزه صدها نفر زیر بمبهای ساخت امریکا و انگلیس کشته می شوند و این ژورنالیستهای منصف هم صدایش را در نمی آورند). عربستان و دیگر شیوخ یار آنها از هیچ جنایتی ابا ندارند. اینکه وزیر امورخارجه سابق عربستان در کنفرانس مجاهدین شرکت می کند و آنها را به جنگ در ایران تشویق می کند در چارچوب شرایط کنونی خاورمیانه قابل فهم – و قابل انتظار – است. می دانیم که شیوخ عرب از هیچ جنایتی ابا نمی کنند،  مانده است که ببینیم چه دسیسه جدیدی به راه می اندازند.

ولی این سیاست عربستان (و یارانش) مطلوب امریکا نیست. تنها در همین جنگ یمن، سعودیها باعث ایجاد خلئی شده اند که توسط ” القاعده در جزیره” مورد استفاده قرار می گیرد. امریکائیها ازنقش سعودیها در فاجعه برجهای دو قلو آگاهند وکمیسیون اطلاعات کنگره امریکا گزارش “کاملا محرمانه” ای در این مورد تهیه کرد. ۲۸ صفحه از این گزارش سانسور شدند ولی بقیه اش انتشار یافتند. در ماههای اخیر سر و صدای فراوانی براه افتاد که چرا این ۲۸ صفحه را منتشر نمی کنید. بالاخره دولت امریکا این صفحات را در هفته گذشته منتشر کردند که باز هم همه اسامی افراد و سازمانها در آن سانسور شده اند. اما از همین صفحات سانسور شده معلوم است که تروریستها در مدت اقامت در امریکا با دستگاههای اطلاعاتی و سفارت عربستان در تماس بوده اند. طبیعی است که انتشار این صفحات فشار فراوانی بروی دولت عربستان فراهم می آورد ( سعودیها تهدید کرده بودند که اگر این صفحات بطور کامل منتشر شوند آنها ۷۰۰ میلیلارد دلار اوراق بهادار امریکائی را می فروشند). ولی این گزارش ۱۳ سال پیش تهیه شده بود. چرا در این شرایط و د ر موقعیت کنونی به فکرانتشار (هر چند سانسور شده) آنها بیافتند؟

نباید اتفاقی باشد، بلکه کاملا معقول است که این تصمیم به اختلافات سعودی و امریکا در مرحله کنونی مربوط است. امریکا به سعودیها می گوید که اگر خط امریکا را نخوانند باید منتظر اسناد رسوا کننده و فشارهای بیشتر باشند. این اقدام امریکا نیز تنها در چارچوب کش و مکش تاریخی ای قابل فهم است که در حال حاضر در خاورمیانه در جریانست. آیا گوادلوپ جدیدی در حال وقوع است؟

عملیات تروریستی در نیس – در چند روز اخیر فاجعه کشتار ۸۴ بیگناه در نیس فرانسه اتفاق افتاد. هر حرکت تروریستی که به قتل انسانهای غیر نظامی و بی طرف می انجامد یک فاجعه به شمار می رود. ولی این عملیات به دو دلیل بسیار خطرناک بود. اولا تروریستی که مرتکب این جنایت شد تنها بود و به هیچ سلول تروریستی وابسته نبود. این واقعیت کار ارگانهای ضد ترور را بسیار مشکلتر می کند و مسئله کشف اینگونه افراد را بسیار نزدیک به وقایعی می کند که خود انگیزه ترورهای بیشتر توسط مسلمانان بی گناهی است که مورد تفتیش قرار می گیرند. ثانیا وسیله مورد استفاده کامیونی بود که به راحتی کرایه شده بود. این نوع اقدامات تروریستی نیاز به تمرین و تربیت مخصوص ندارد. هر کسی که رانندگی بداند،  بدون  استفاده از اسلحه گرم می تواند دهها بی گناه را بکشد. کشف و خنثی کردن ترور بعدی بسیار مشکلتر می شود و هر جوان ناراضی و خشمگین می تواند اینچنین فجایعی را تکرار کند.

نشریات غربی و بعضی از صاحبنظران می گویند شکستهای داعش در جنگ و از دست دادن مناطقی از متصرفات آنها ، داعش را بسوی بسط عملیات تروریستی و انتحاری کشانده است. این ارزیابی می تواند درست باشد ولی به موضوع اصلی حواب نمی دهد. چرا اینهمه جوانان – نه تنها مردان بلکه زنان جوان هم – داوطلبانه مرگ را بر زندگی کنونی ترجیح می دهند؟ یک انگیزه – رفتن به بهشت – مسلما برای بعضی ها وجود دارد. ولی چرا این انگیزه در اعصار گذشته کار نکرد؟ چرا در این دوره و زمانه یکباره با دهها و صدها داوطلب عملیات انتحاری روبرو می شویم؟ باید انگیزه های قدرتمند “هم اکنونی” برای آنها یافت. فکر می کنم بهار عرب خشم فروخفته جوانان عرب را نمایان کرد. خشمی که از سرکوب و دیکتاتوری، از فقر و تبعیض نشات می گیرد. تا زمانی که دستگاههای حکومتی عقب مانده وجود دارند و اسرائیل هم بی محابا فلسطینیان را زیر  فشار قرار می دهد نباید انتظار کاهش جدی این نوع تروریسم را داشته باشیم. مهم اینست که فرموش نکنیم ر اه حل این تروریسم “کنار آمدن” با آن نیست بلکه این انرژی بی کران باید در راه آزدی مردم کشورهایشان، در راه بهتر شدن زندگی مردم صرف شود. اولین قدم در این راه شکست همین تروریسم کور و غیر انسانی است.

چهار نکته ای که در فوق بدانها اشاره شدند همگی در متن تغییر نظام خاورمیانه قابل درک و تبیین و – تا حدودی – قابل پیش بینی هستند. در کوتاه مدت نمی توان انتظار داشت که هیچ کدام از این تنشها مرتفع شوند ولی علیرغم فشارها و مشکلاتی که برای ما به وجود می آورند، اینها همه تحولاتی در راه زندگی بهتر هستند.

 

(۱)Wall Street Journal – U.S. Compromises Won Turkey’s Backing for Kurdish-Led Offensive

http://www.wsj.com/articles/u-s-compromises-won-turkeys-backing-for-kurdish-led-offensive-1468539313

(۲)Stratfor  Broken Trust: How a Failed Coup Weakens Turkey

https://www.stratfor.com/analysis/broken-trust-how-failed-coup-weakens-turkey?id=be1ddd5371&uuid=0cea7b08-52ac-4043-b655-782415c0b4dc

 

 

تاریخ انتشار : ۲۹ تیر, ۱۳۹۵ ۱۰:۱۹ ب٫ظ
لینک کوتاه
مطالب بیشتر

نظرات

Comments are closed.

بیانیه‌های هیئت‌ سیاسی‌ـ‌اجرایی

تجاوز اسراییل به خاک میهنمان را محکوم می‌کنیم!

ما ضمن محکوم کردن تجاوز اسراییل به خاک میهنمان، بر این باوریم که حملات متقابل منقطع می‌تواند به جنگی فراگیر میان دو کشور تبدیل شود. مردم ما که در شرایط بسیار سخت و بحرانی زندگی کرده و تحت فشار تحریم‌های ظالمانه و غیرقانونی آمریکا و سیاست‌های اقتصادی فسادآلود و مخرب تاکنونی جمهوری اسلامی هر روز سفرهٔ خود را خالی‌تر از روز پیش می‌بینند، اصلی‌ترین قربانیان چنین جنگی خواهند بود.

ادامه »
سرمقاله

عفریت شوم جنگ را متوقف کنیم! دست در دست هم ندای صلح سردهیم!

مردم ایران تنها به دنبال صلح و تعامل و هم‌زیستی مسالمت‌آمیز با تمام کشورهای جهان‌اند. انتظار مردم ما در وهلۀ اول از جمهوری اسلامی است که پای ایران را به جنگی نابرابر و شوم نکشاند مردم ما و مردم جنگ‌زده و بحران زدۀ منطقه، به ویژه غزه و لبنان، از سازمان ملل متحد نیز انتظار دارند که همۀ توان و امکاناتش را برای متوقف کردن اسراییل در تداوم و تعمق جنگ و در اولین مرحله برقراری فوری آتش‌بس به کار گیرد.

مطالعه »
سخن روز و مرور اخبارهفته

دادگاه لاهه حکم بازداشت نتانیاهو، نخست‌وزیر؛ و گالانت وزیردفاع سابق اسرائیل را صادر کرد

دادگاه (لاهه) دلایل کافی برای این باور دارد که نتانیاهو و گالانت «عمداً و آگاهانه مردم غیرنظامی در نوار غزه را از اقلام ضروری برای بقای خود از جمله غذا، آب، دارو و تجهیزات پزشکی و همچنین سوخت و برق محروم کرده‌اند».

مطالعه »
یادداشت

این‌جا، کس به‌کینه آلوده نیست

من جنگ را دیده‌ام. من دیده‌ام مردمانی را که هفتاد کیلومتر به‌دور از شهر به جست‌وجوی آب، به‌ما رسیده بودند. و دیدم یزید را که آب بر آن‌ها بست. من جنگ را دیده‌ام. من دیده‌ام زنی را در بیابان‌های خشک، بی ریالی در مشت؛ راه می‌جست. به‌جایی که نمی‌دانست کجاست.

مطالعه »
بیانیه ها

تجاوز اسراییل به خاک میهنمان را محکوم می‌کنیم!

ما ضمن محکوم کردن تجاوز اسراییل به خاک میهنمان، بر این باوریم که حملات متقابل منقطع می‌تواند به جنگی فراگیر میان دو کشور تبدیل شود. مردم ما که در شرایط بسیار سخت و بحرانی زندگی کرده و تحت فشار تحریم‌های ظالمانه و غیرقانونی آمریکا و سیاست‌های اقتصادی فسادآلود و مخرب تاکنونی جمهوری اسلامی هر روز سفرهٔ خود را خالی‌تر از روز پیش می‌بینند، اصلی‌ترین قربانیان چنین جنگی خواهند بود.

مطالعه »
پيام ها
برنامه
برنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
اساسنامه
اساسنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
بولتن کارگری
شبکه های اجتماعی سازمان
آخرین مطالب

یک نیمه‌روز

دادگاه لاهه حکم بازداشت نتانیاهو، نخست‌وزیر؛ و گالانت وزیردفاع سابق اسرائیل را صادر کرد

دادخواهی و صلح

دنیایِ واژگون

مسئله جانشینی و یا زمانی برای پرسش‌های اساسی درباره کارنامه ولایت فقیه؟

تلاش جریان برانداز و سلطنت‌طلب در کسب قدرت و وظایف ما