جشن مرکزی ۴٢ سالگی جنبش فدایی در ١۴ بهمن ١٣٩١، بە دعوت کمیتە اسکاندیناوی سازمان، با حضور تعداد زیادی از نمایندگان و اعضای تعدادی از احزاب سیاسی، کنشگران چپ و هممیهنان ساکن سوئد در شهر استهکلم برگزار شد.
مراسم طبق برنامە پیش بینی شدە توسط کمیتە برگزارکنندە راس ساعت ٣ بعد از ظهر با اعلام یک دقیقە سکوت بە احترام جانباختگان جنبش فدایی و سایر مبارزان راە آزادی و عدالت اجتماعی آغاز گردید. پس از آن میزگرد سیاسی نماینگان تعدادی از احزاب شروع شد. در این میزگرد کە توسط کمیتە برگزارکنندە مراسم تدارک دیدە شدە بود و توسط رفیق حسن زهتاب ادارە می شد، رفقا مهدی فتاپور از طرف سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)، محمد اعظمی از سازمان اتحاد فداییان، مجید زربخش از شورای موقت سوسیالیستهای چپ و منصورعزیزی از حزب دمکرات کردستان ایران شرکت داشتند. شرکت کنندگان در میزگرد دیدگاە هایشان راجع بە وضعیت سیاسی کشور، انتخابات آزاد و کارکرد انتخابات در جمهوری اسلامی را بە سمع حدود ١٠٠ نفر از فعالین سیاسی و علاقمندان شرکت کنندە در بخش سیاسی جشن رساندند. بە دلیل همسو بودن دیدگاە ها و مواضع شرکت کنندگان در میزگرد حول شرایط سیاسی، بحثها پس از یک دوراظهار نظر روی موضوع مذکورخاتمە یافت وعمدە وقت باقی ماندە برنامە بە موضوع انتخابات آزاد اختصاص یافت. وجود اختلاف نظر در مورد انتخابات آزاد و کارکرد انتخابات در جمهوری اسلامی میان شرکت کنندگان در میزگرد سبب داغ شدن بحثها گردید. در این قسمت برخلاف موضوع وضعیت کشور کە همسویی و اشتراک نظر میان نمایندگان احزاب وجود داشت، همسویی میان همە شرکت کنندگان وجود نداشت. در حالی کە پارەای همسویی میان دیدگاە های فتاپور و اعظمی قابل تشخیص بود، اما دیدگاە های زربخش درعین همسویی با دیدگاە نمایندە حزب دمکرات کردستان ایران در نقطە مقابل دیدگاە فتاپور قرارداشتند. پس از پایان سخنرانیهای نمایندگان احزاب تعداد زیادی از شرکت کنندگان ناظر درسالن دیدگاە های مطرح شدە در میزگرد توسط نمایندگان احزاب را مورد پرسش و بعضاً انتقاد و یا تشویق قرار دادند. نمایندگان احزاب حاضر کوشش کردند بە پرسشها و انتقادات مدعوین پاسخ دهند، ولی بە نظر می رسید کە پاسخهای دادە شدە تعدادی از منتقدین را قانع نکردە بود. با توجە بە این کە مشروح سخنان شرکت کنند گان در میزگرد توسط سایت صوتی- تصویری رسانە ضبط گردیدە و بە زودی در سایت کار آنلاین نیز قرار خواهد گرفت، از پرداختن بە دیدگاە شرکت کنندگان در میزگرد در این گزارش پرهیز شدە است.
پس از اتمام بخش سیاسی با پیوستن نزدیک بە ١٠٠ نفر بە جمع پیشین، جشن با حضور ١٨٠ نفر با خوشامدگویی رفقا توران همتی و حجت نارنجی ازاعضای هیئت رئیسە شورای مرکزی آغاز شد. در ادامە، توران با صدای گرم و پرطنین خود با خواندن شعر زیبا و پرخاطرە (آب و آتش) اخوان ثالث شعلە دربزم عاشقان افکند وباردیگرخاطرات گذشتە بسیاری را در دلها زندە نمود:
آب و آتش نستبی دارند جاویدان
مثل شب با روز، اما از شگفتیها
ما مقدس آتشی بودیم و آب زندگی در ما
آتشی با شعله های آبی زیبا
آه
سوزدم تا زنده ام یادش که ما بودیم
آتشی سوزان و سوزاننده و زنده
چشمه ی بس پاکی روشن
هم فروغ و فر دیرین را فروزنده
هم چراغ شب زدای معبر فردا
آب و آتش نسبتی دارند دیرینه
آتشی که آب می پاشند بر آن، می کند فریاد
ما مقدس آتشی بودیم، بر ما آب
پاشیدند
آبهای شومی و تاریکی و بیداد
خاست فریادی، و درد آلود فریادی
من همان فریادم، آن فریاد غم بنیاد
هرچه بود و هرچه هست و هر چه خواهد بود
من نخواهم برد، این از یاد
کاتشی بودیم بر ما آب پاشیدند
گفتم و می گویم و پیوسته خواهم گفت
ور رود بود و
نبودم
همچنان که رفته است و می رود
بر باد
سپس رفیق حجت نارنجی پیام هیئت سیاسی – اجرایی سازمان بە مراسم چهل و دومین سالگرد جنبش فدایی را کە در آن به ویژە بر ضرورت متشکل شدن چپ تأکید گردیدە را خواند. برنامە با خواندە شدن پیامهای حزب تودە ایران وپیام مشترک حزب دمکرات کردستان ایران وکوملە واشعار زیبا و خاطر انگیز دیگری از شفیعی کدکنی:
ﺁﻥ ﻋﺎﺷﻘﺎﻥ ﺷﺮﺯﻩ،
ﻛﻪ ﺑﺎ ﺷﺐ ﻧﺰﻳﺴﺘﻨﺪ
ﺭﻓﺘﻨﺪ ﻭ ﺷﻬﺮ ﺧﻔﺘﻪ ﻧﺪﺍﻧﺴﺖ ﻛﻴﺴﺘﻨﺪ
ﻓﺮﻳﺎﺩﺷﺎﻥ ﺗﻤﻮﺝ ﺷﻂ ﺣﻴﺎﺕ ﺑﻮﺩ
ﭼﻮﻥ ﺁﺫﺭﺧﺶ ﺩﺭ ﺳﺨﻦ ﺧﻮﻳﺶ ﺯﻳﺴﺘﻨﺪ
…
و
ﺍﺳﻤﺎﻋﻴﻞ ﺧﻮﻳﻲ:
ﻭ ﺯﺍﺩﺭﻭﺯ ﻣﻦ ﺍﻛﻨﻮﻥ
ﺑﺮﺍﺩﺭﺍﻧﻢ
ﺭﺩﺍﻳﻲ ﺍﺯ ﺁﺗﺶ ﺑﺮﺗﻦ ﺩﺍﺭﻧﺪ.
ﺑﺮﺍﺩﺭﺍﻧﻢ ﻫﺴﺘﻨﺪ؛
ﻭ ﺑﺎﻣﺪﺍﺩﻭَﺵ،
ﺍﺯ ﭘﺮﺩﻩ ﻧﻬﻔﺘﻦ،
ﺧﺎﻣﻮﺵ ﺍﻣﺎ ﻓﺮﻳﺎﺩﻭَﺵ
ﺑﻴﺮﻭﻥ ﻣﻲ ﺁﻳﻨﺪ؛
ﻭ، ﭘﻴﺶ ﺍﺯ ﺁﻥ ﻛﻪ، ﭼﻮ ﺷﺒﮕﻴﺮ، ﺩﺭ ﻣﺴﻴﺮ
ﮔﺸﺎﻳﺶ،
ﺟﺎﻥ ﺑﺴﭙﺎﺭﻧﺪ،
ﺑﻠﻨﺪ ﻧﺨﻞ ﺑﺮﻭﻣﻨﺪ ﺁﻓﺘﺎﺏ ﺭﺍ،
ﺗﺎ ﺑﺎﻍ ﻫﺎﻱ ﺷﻜﻔﺘﻦ،
ﺑﺮ ﺩﻭﺵ ﺧﻮﻳﺶ ﻣﻲ ﺁﺭﻧﺪ؛
ﻭ ﺭﻳﺸﻪ ﻫﺎﻳﺶ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺑﻴﺸﻪ ((ﻫﻤﻴﺸﻪ)) ﺍﻳﻦ ﺧﺎﻙ
ﻣﻲ ﻧﺸﺎﻧﻨﺪ؛
ﻭ ﺧﻮﺩ، ﻫﻤﺎﻧﺎ، ﺑﺎﺩﻭﺍﺭ ﻣﻲ ﮔﺬﺭﻧﺪ؛
ﺍﻣﺎ، ﻳﺎﺩﻭﺍﺭ، ﻣﻲ ﻣﺎﻧﻨﺪ
ﻛﻪ ﺑﺎ خوان د ﺷﺐ ﻧﺰﻳﺴﺘﻨﺪ
ﺭﻓﺘﻨﺪ ﻭ ﺷﻬﺮ ﺧﻔﺘﻪ ﻧﺪﺍﻧﺴﺖ ﻛﻴﺴﺘﻨﺪ
ﻓﺮﻳﺎﺩﺷﺎﻥ ﺗﻤﻮﺝ ﺷﻂ ﺣﻴﺎﺕ ﺑﻮﺩ
ﭼﻮﻥ ﺁﺫﺭﺧﺶ ﺩﺭ ﺳﺨﻦ ﺧﻮﻳﺶ ﺯﻳﺴﺘﻨﺪ.
ﺍﺳﻤﺎﻋﻴﻞ ﺧﻮﻳﻲ: و
ﻭ ﺯﺍﺩﺭﻭﺯ ﻣﻦ ﺍﻛﻨﻮﻥ
ﺑﺮﺍﺩﺭﺍﻧﻢ
ﺭﺩﺍﻳﻲ ﺍﺯ ﺁﺗﺶ ﺑﺮﺗﻦ ﺩﺍﺭﻧﺪ.
ﺑﺮﺍﺩﺭﺍﻧﻢ ﻫﺴﺘﻨﺪ؛
ﻭ ﺑﺎﻣﺪﺍﺩﻭَﺵ،
ﺍﺯ ﭘﺮﺩﻩ ﻧﻬﻔﺘﻦ،
ﺧﺎﻣﻮﺵ ﺍﻣﺎ ﻓﺮﻳﺎﺩﻭَﺵ
ﺑﻴﺮﻭﻥ ﻣﻲ ﺁﻳﻨﺪ؛
ﻭ، ﭘﻴﺶ ﺍﺯ ﺁﻥ ﻛﻪ، ﭼﻮ ﺷﺒﮕﻴﺮ، ﺩﺭ ﻣﺴﻴﺮ
ﮔﺸﺎﻳﺶ،
ﺟﺎﻥ ﺑﺴﭙﺎﺭﻧﺪ،
ﺑﻠﻨﺪ ﻧﺨﻞ ﺑﺮﻭﻣﻨﺪ ﺁﻓﺘﺎﺏ ﺭﺍ،
ﺗﺎ ﺑﺎﻍ ﻫﺎﻱ ﺷﻜﻔﺘﻦ،
ﺑﺮ ﺩﻭﺵ ﺧﻮﻳﺶ ﻣﻲ ﺁﺭﻧﺪ؛
ﻭ ﺭﻳﺸﻪ ﻫﺎﻳﺶ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺑﻴﺸﻪ ((ﻫﻤﻴﺸﻪ)) ﺍﻳﻦ ﺧﺎﻙ
ﻣﻲ ﻧﺸﺎﻧﻨﺪ؛
ﻭ ﺧﻮﺩ، ﻫﻤﺎﻧﺎ، ﺑﺎﺩﻭﺍﺭ ﻣﻲ ﮔﺬﺭﻧﺪ؛
ﺍﻣﺎ، ﻳﺎﺩﻭﺍﺭ، ﻣﻲ ﻣﺎﻧﻨﺪ.
و رقص و موسیقی تا نیمە شب بە درازا کشید. مراسم با سپاسگزاری کمیتە برگزار کنندە جشن از حضور شرکت کنندگان در مراسم چهل و دومین سالگرد جنبش فدایی و از همە کسانی کە در تدارک و اجرای آن نقش داشتند و از هنرمندانی کە با اجرای برنامە موجب خوشحالی شرکت کنندگان در جشن شدند بە پایان رسید.