شنبه ۱۹ بهمن ۱۳۸۷ (۷ فوریۀ ۲۰۰۹ میلادی) جشن مرکزی سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت) در بزرگداشت سی و هشتمین سالگرد ۱۹ بهمن ۱۳۴۹، روز نمادین بنیانگذاری سازمان چریکهای فدایی خلق ایران در شهر برلین پایتخت جمهوری فدرال آلمان برگزار شد.
در روزهای آدینه و شنبه ۱۸ و ۱۹ بهمن ۱۳۸۷ (۶ و ۷ فوریۀ ۲۰۰۹) و در اعتراض به موج جدید تخریب خاوران تحصنی دوروزه از سوی کمیتۀ جوانان ایرانی در اروپا در برلین و در نزدیکی محل برگزاری مراسم بزرگداشت سالگرد بنیانگذاری جنبش فدایی سازماندهی شده بود. مسئولین جشن بزرگداشت جنبش فدایی در گفتگو با رادیو رسانه و نیز از طریق امکانات ارتباطی دیگر ضمن اعلام حمایت از این تحصن میهمانان جشن سازمان را نیز به شرکت در این تحصن فراخوانده بودند. از این رو برنامههای مراسم بزرگداشت با دیرکرد ۴۵ دقیقهای آغاز شد.
چند صد تن از فداییان خلق و دوستان و دوستدارن جنبش فدایی چندین ساعت از وقت خود را با ما گذراندند. میهمانان امسال جشن سازمان نیز از شهرها و کشورهای مختلف به آن جا آمده بودند.
از این گزارش و توجه خوانندگان گرامی به آن سود میجویم و از جانب سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت) از همۀ دوستانی که با شرکت در این مراسم در برگزاری شکوهمند آن سهیم بودند سپاسگذاری میکنم. همچنین از جانب گروه برگزاری جشن مرکزی سازمان از یکایک رفقایی که در انجام این کار بزرگ با ما یاری بیدریغ کردند سپاسگذاری میکنم. برگزاری جشن سازمان بدون یاری هر یک از این رفقا امکانپذیر نمیبود.
برنامهها پیش از آغاز رسمی مراسم سرودهای خاطرهانگیز جنبش فدایی در تالار جشن طنینانداز شد. با پایان یافتن ترانهسرود «آفتابکاران جنگل» برنامه با خواندن چکامۀ آشنای استاد شفیعی کدکنی آغاز شد.
هوس سفر نداری؟
همه آرزویم اما چه کنم که بسته پایم به کجا چنین شتابان؟ به هر آن کجا که باشد، به جز این سرا، سرایم سفرت به خیر اما تو و دوستی خدا را چو از این کویر وحشت، به سلامتی گذشتی به شکوفه ها به باران برسان سلام ما را!
رفیق هالۀ آگنج پس از خواندن این شعر و پس از معرفی خود، از طرف همۀ دستاندرکاران برنامۀ آن شب حضور دوستان، رفقا و میهمانان گرامی در جشن بزرگداشت سی و هشتمین سالگرد بنیانگذاری جنبش فدایی را به یکایک آنان خوشآمد گفت و ادامه داد:
«ما هر سال در آغاز جشن بزرگداشت جنبش فدایی همه با هم برمیخیزیم و به یاد جانباختگان فدایی و دیگر جانباختگان راه استقلال، آزادی، مردمسالاری و عدالت اجتماعی در ایران یک دقیقه سکوت میکنیم.
در دقیقهای که در سی و هشتمین سالگرد ۱۹ بهمن به سکوت میگذرانیم نیز یاد قربانیان مدفون در خاوران حضوری ویژه دارد. به پا خیزیم و به ارج و یاد تمام مبارزان راه استقلال، آزادی، مردمسالاری و عدالت اجتماعی در ایران یک دقیقه سکوت کنیم.»
پس از سکوت همانطور که در آگهی جشن نیز اعلام شده بود، میزگردی در بارۀ جنبش فدایی برگزار شد. رفقا امیر ممبینی، مجید عبدالرحیمپور، مریم سطوت و مصطفی مدنی برای شرکت در این دور گفتگو دعوت شده بودند که در بارۀ زمینههای متفاوتی از جنبش فدایی سخن گفتند. گردانندۀ این گفتگو رفیق حسن جعفری بود.
موضوع سخنان میهمانان یا زمینهای که هر یک از آنان تمایل داشتند به آن بپردازند پیشتر در آگهی جشن سازمان در معرض آگهی علاقهمندان قرار گرفته بود. رفیق امیر ممبینی با عنوان «زمینههای عینی و ذهنی جنبش فداییان خلق»، رفیق مجید عبدالرحیمپور با عنوان «نگاهی به فرآیند گذر از سنت به مدرنیته در نسل جدید چپ ایران»، رفیق مریم سطوت با عنوان «عشق و روابط عاطفی در سازمان» و رفیق مصطفی مدنی با عنوان «در بارۀ فداییان و مردم» در دور گفتگو شرکت کرده بودند. متن سخنرانی رفقا و پرسش و پاسخهای پس از آن به تدریج در دسترس خوانندگان گرامی قرار خواهد گرفت.
با پایان میزگرد و تنفسی کوتاه بخش سیاسی دوم مراسم بزرگداشت سی و هشتمین سالگرد بنیانگذاری جنبش فدایی با درود و خوشآمد به میهمانانی که به تازگی به جمع پیوسته بودند، از سوی رفیق هاله آغاز شد و چنین ادامه یافت:
«امسال جشن ما در حالی برگزار میشود که چند روز پیش خاوران، آرامگاه گروهی از جانباختگان و شناختهشدهترین نماد قربانیان کشتار زندانیان سیاسی در تابستان ۱۳۶۷، آماج دستبرد بیدادگران شده است. خاوران خار چشم بیدادگران است. حکومت اسلامی همانند تمامی بیدادگران از قربانیان خود نیز میترسد. عاملان و آمران جنایات ضدبشری، کینهتوزانه و با این خیال باطل بر گور قربانیان خود تاختهاند که این نماد جنایات خود را نابود کنند. اما تغییر چهرۀ خاوران و نابود کردن آن نه جنایات بیدادگران را از تاریخ و ذهن آزادیخواهان ایران حذف میکند و نه از شان و جایگاه قربانیان آن میکاهد. حذف خاوران از تاریخ ایران شدنی نیست. در ارتباط با یورش گزمگان به گلزار خاوران مادر فروغ متنی نوشتهاند که اینک آن را برای شما میخوانم.»
پس از خواندن نامۀ مادر لطفی با نام «تقدیم به خاوران همیشه ماندگار» سخن در زمینهای دیگر ادامه یافت: «امسال سیامین سالگرد انقلاب بهمن ۱۳۵۷ نیز است. در سایۀ استقرار حکومت سرکوبگر دینسالار در کشور ما و جنایات و ناکارآمدی این نظام در ادارۀ شایستۀ کشور ما، ارزشگذاری بر جایگاه انقلاب بهمن در تاریخ میهنمان کاری ساده نیست.
اما این پیآمد بیدادگرانۀ انقلاب بهمن با امید انقلابیون بهمن به دستیابی به استقلال، آزادی و حکومتی مردمی و تلاش همۀ ما در این راستا سنخیت ندارد. انقلاب بهمن در سرنگونی حکومتی وابسته، سرکوبگر و غیرمردمی موفق شد، ولی به جای دستیابی به آرزوی پیشگفتۀ ملیونها آزادیخواه ایرانی، حکومت سرکوبگر و غیرمردمی دیگری بر بستر انقلاب بهمن بر اریکۀ قدرت نشست.
بر همۀ ماست که با درسآموزی روا از مجموعۀ مولفهها و روندهای انقلاب بهمن دور جدید جنبش دگرگونیخواهی در ایران را در راستایی سمت و سو دهیم که سرانجام آن رسیدن به آرزوی دیرینۀ آزادیخواهان ایرانی در برپایی نظامی در ایران باشد که با معیارهای جهانشمول برابری، آزادی، عدالت، پیشرفت و رفاه بیشترین همخوانیها را داشته باشد.»
پس از اشاره به انقلاب بهمن سخن در بارۀ ۱۹ بهمن و جنبش فدایی پی گرفته شد: «با پیروزی انقلاب بهمن بخشی از خواستهای جنبش ما نیز برآورده شد. یکی از اهداف جنبش فدایی گسستن پیوند نابرابر میان کشور ما و قدرتهای بیگانه بود و در انقلاب این مهم حاصل آمد. اما در دور باطل استبداد، نظامی دیگر میراثدار خلف مستبدین پیشین شد.
دیگر خواستهای بنیادین جنبش ما به تحقق نپیوست. و چنین است که هنوز نیز اهداف آغازین جنبش فدایی نیز در دستور روز فعالیت سازمان ما قرار دارد. در ۳۸ سالی که از ۱۹ بهمن ۱۳۴۹ میگذرد جنبش و سازمان ما به دستاوردهای اندیشگی گستردهتری رسیده است، اما جوهر هستی سیاسی و اجتماعی جنبش و سازمان ما کماکان مبارزه در راه برپایی جامعهای است که در آن عدالت در همۀ عرصههای حیات سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی در میان همۀ بازیگران میهنی و جهانی برقرار باشد.
ما با این امید پای به سال جدید فعالیت خود میگذاریم که همگرایی هر چه بیشتر فعالین جنبش ما و دیگر فعالین آزادیخواه و عدالتطلب موجب نیرومندتر شدن این تلاش تاریخی در میهن ما و در جهان ما باشد.»
خبر جشن بزرگداشت سالگرد ۱۹ بهمن در تهران نیز در این مراسم مسکوت نماند: «جشنی که ما اینجا و امروز برگزار میکنیم، تنها جشن و مراسمی نیست که به مناسبت سالگرد نمادین بنیانگذاری جنبش فدایی گرفته میشود.
هر سال مراسم بسیاری در گوشه گوشۀ این گیتی پهناور به این منظور ترتیب داده میشود، مراسمی که ما و دیگر فعالین جنبش فدایی نیز همیشه اطلاعی در بارۀ برگزارکنندگان آنها نداریم.
یکی از مراسم و جشنهایی که در روزهای گذشته برگزار شد بزرگداشت رویداد حماسی سیاهکل در تهران بود.»
پس از خوانده شدن متن خبر برگزاری این جشن و سخن که به این جا رسید این بار شعر احمد شاملو بود که در تالار طنین انداخت.
میلاد آن که عاشقانه بر خاک مرد
۱ نگاه کن چه فروتنانه بر خاک میگسترد آنکه نهال نازک دستانش از عشق خداست و پیش عصیانش بالای پست است. آن کو به یکی «آری» میمیرد نه به زخم صد خنجر، و مرگش در نمی رسد مگر آن که از تب وهن دق کند.
قلعهئی عظیم که طلسم دروازهاش کلام کوچک دوستی است.
۲ انکار عشق را چنین که به سرسختی با سفت کردهای دشنهئی مگر به آستین اندر نهان کرده باشی. – که عاشق اعتراف را چنان به فریاد آمد که وجودش همه بانگی شد.
۳ نگاه کن چه فروتنانه بر درگاه نجابت به خاک میشکند رخسارهئی که توفانش مسخ نیارست کرد
چه فروتنانه بر آستانۀ تو به خاک میافتد آن که در کمرگاه دریا دست حلقه توانست کرد.
نگاه کن چه بزرگوارانه در پای تو سر نهاد آن که مرگش میلاد پر هیاهوی هزار شهزاده بوده نگاه کن!
اینک رفیق صادق کارگر، عضو هیئت سیاسی – اجرایی سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت) بود که دعوت شد تا پیام هیئت سیاسی – اجرایی سازمان به مناسبت سی و هشتمین سالگرد بنیانگذاری جنبش فدایی را با عنوان «گرامی باد زادروز جنبش فدایی!» برای حاضرین بازخواند.
برنامۀ بعدی جشن سخنرانی رفیق مرضیۀ تهیدست شفیع بود. «رفیق شمسی از اعضای پیش از انقلاب سازمان و از معدود رفقاییاند که از جمله روزهای تلخ سال ۵۵ را به سلامت از سر گذراندهاند، روزهایی که سازمان با نابودی خود دست و پنجه نرم میکرد.»
سخنرانی رفیق شمسی پیرامون محیط اجتماعی دوران کودکی و نوجوانی خود و در بارۀ زمینههای پیوستن به سازمان و فعالیت وی در سازمان بود. متن این سخنرانی به زودی در دسترس خوانندگان گرامی قرار خواهد گرفت.
پس از سخنرانی رفیق شمسی «سرود پیوستن» از رفیق خسرو گلسرخی فضای تالار را پر کرد.
باید که دوست بداریم یاران باید که چون خزر بخروشیم فریادهای ما اگر چه رسا نیست باید یکی شود باید تپیدن هر قلب اینک سرود باید سرخی هر خون اینک پرچم باید که قلب ما سرود ما و پرچم ما باشد باید در هر سپیدی البرز نزدیک تر شویم باید یکی شویم اینان هراسشان ز یگانگی ماست باید که سر زند طلیعۀ خاور از چشمهای ما باید که لوت تشنه میزبان خزر باشد باید که کویر فقیر از چمشههای شمالی بینصیب نماند باید که دستهای خسته بیاسایند باید که خنده و آینده، جای اشک بگیرد باید بهار در چشم کودکان جادۀ ری سبز و شکفته و شاداب باید بهار را بشناسند باید جوادیه بر پل بنا شود پل این شانههای ما باید که رنج را بشناسیم وقتی که دختر رحمان با یک تب دوساعته میمیرد باید که دوست بداریم یاران باید که قلب ما سرود و پرچم ما باشد
واپسین میهمان این بخش از برنامۀ جشن امسال سازمان رفیق حسین آیدین، نمایندۀ مجلس آلمان بود که به نمایندگی از حزب چپ آلمان در جشن ما سخنرانی کرد. رفیق آیدین به نمایندگی از حزب خود و فراکسیون این حزب در مجلس فدرال آلمان سالگرد بنیانگذاری سازمان را تبریک گفت و اعلام کرد برای حزب وی روابط با سازمان ما روابطی مستحکم است. وی با اشاره بر انطباق گستردۀ مبانی اعتقادی مشترک سازمان ما و حزب چپ آلمان بر یکدیگر بر ضرورت مبارزۀ مشترک ما در آلمان و دیگرکشورهای محل اقامت فعالین سازمان در سطح این کشورها برای تقابل با سیاستهای سرمایهداری نو و در راستای مشارکت در صحنۀ سیاسی کشورهای مورد نظر تاکید کرد.
پس از تنفسی کوتاه و خوشآمدگویی دوباره به میهمانان جدید برنامههای هنری جشن آغاز شد. بخش هنری امسال دو گروه میهمان داشت. نخست گروه «سهتارنوازان» به رهبری آقای محمود رمضانی به هنرنمایی پرداخت. «آقای رمضانی و هنرمندان همکار ایشان در سالهای گذشته با هنرنمایی در چندین برنامۀ سازمان ما در شهر برلین به برگزاری خوشآیندتر و پربارتر این برنامهها یاری کردهاند.»
دیگر گروه هنری گروه «بچههای برلین» بود. «گروه بچههای برلین دست کم برای آن دسته از میهمانانی که مقیم برلیناند، گروهی بسیار آشناست که سالهاست با هنرنمایی خود شور و شادی در جمعهای مختلف ایرانی و غیرایرانی میزایند.»
و سی و هشتمین سالگرد بنیانگذاری جنبش فدایی با ابراز امیدواری از این که «شب خوبی را در کنار هم گذرانده باشیم و به امید دیدار و همکاری در اقدامات مشترک و در مراسم و برنامههای دیگر» و با این بیت از حافظ شیرازی به پایان رسید
آن نیست که حافظ را رندی بشد از خاطر این سابقۀ پیشین تا روز پسین باشد