با شدت گرفتن جنگ لفظی حسن روحانی و دونالد ترامپ در روزهای گذشته، فضای بین جمهوری اسلامی و دولت ترامپ متشنج و خطرناک شده و نگراتی جدی در سطح بین المللی، امریکا و ایران شکل گرفته است. نگرانی از اینکه که جنگ لفظی و فضای متشنج بین دو کشور، به درگیری فیزیکی بیانجامد. رئیس شورای امنیت سازمان ملل از ایران و آمریکا خواسته است که از تبادل اتهامات علیه یکدیگر بپرهیزند و وزارت امور خارجه آلمان نیز خواستار خویشتنداری ایران و آمریکا شده است.
برخی تحلیل گران با اشاره به مورد کره شمالی، جنگ لفظی را مقدمه مذاکرات بین دو طرف می دانند، اما مناسبات بین جمهوری اسلامی و دولت امریکا متفاوت از مناسبات بین کره شمالی و امریکاست. در جنگ لفظی کره شمالی و دولت امریکا، کره جنوبی و چین کوشیدند که آتش جنگ لفظی را خاموش سازند و به پذیرش مذاکره بین دو طرف کمک کنند. در مورد ایران وضع بگونه دیگری است. در امریکا کابینه جنگ طلب ترامپ از تشدید دشمنی بین دو کشور استقبال می کند و در منطقه دولت دست راستی نتانیاهو و دولت عربستان سعودی آتش خصومت بین دو کشور را شعله ور می سازند. سران این دو کشور از پاسخ ترامپ به روحانی حمایت کردند.
در داخل کشور هم راست افراطی و فرماندهان سپاه از بالا گرفتن تشنج بین دو کشور خوشنود هستند، و از تشدید خصومت بین دو دولت استقبال می کنند. اما مهمتر از این تهدیدها، سیاست ۴۰ ساله جمهوری اسلامی است. جمهوری اسلامی ۴۰ سال شعار “مرگ بر آمریکا “داده، پرچم آن را لگدمال کرده، سیاست های کلان خود در داخل کشور، منطقه و در سطح بین المللی را بر اساس خصومت با امریکا پی ریزی نموده و هویت خود را با آن تعریف کرده است. کره شمالی در مذاکره با ترامپ به شرط برداشته شدن تحریم ها، حاضر است برنامه هسته ای خود را کنار بگذارد. اما برای جمهوری اسلامی مذاکره با دولت ترامپ، پایان دادن به دشمنی ۴۰ ساله، دست کشیدن از سیاست توسعه طلبانه در منطقه و عقب نشینی از عمق استراتژیک خود به معنی تغییر هویت خود است. به همین خاطر جمهوری اسلامی حاضر نیست که همانند کره شمالی وارد مذاکره با دولت امریکا شود و مناسبات عادی برقرار کند. جمهوری اسلامی تا کنون چندین بار فرصت مذاکره و پایان دادن به خصومت با دولت امریکا را از دست داده است.
با توجه به آنچه گفته شد، جنگ لفظی مقدمه مذاکره بین دو کشور نیست. جنگ لفظی و تشدید تشنج بین دو کشور نیز، مقدمه جنگ بین آن دو در چشم انداز نزدیک نیست. احتمال بروز جنگ در شرایط کنونی کم است. سیاست ترامپ راه انداختن جنگ دیگر در خاورمیانه و تقبل هزینه آن نیست. اما در فضای متشنج بین دو کشور، یک رویداد اتفاقی و یا یک خطا از جانب یک طرف می تواند به درگیری نظامی ناخواسته بیانجامد.
همگامی حسن روحانی با بلوک قدرت
حسن روحانی دو ماه بعد از انتخابات ریاست جمهوری سال قبل، از مواضع انتخاباتی خود فاصله گرفت و با انتخاب کابینه مورد نظر خامنه ای با بلوک قدرت همراه شد. اما او در سیاست خارجی فاصله خود را با بلوک قدرت حفظ کرد. با بیرون آمدن دولت ترامپ از برجام و تشدید تحریم های اقتصادی ایران، حسن روحانی در چند سخنرانی مواضع مشایه خامنه ای، فرماندهان سپاه و راست افراطی اتخاذ کرد. او در سخنرانی در میان مدیران ارشد دولت پیش از سفر به اروپا از ایستادگی در مقابل امریکا حرف زد، در سویس گفت که اگر ایران نتواند نفتش را صادر کند، هیچ کشوری نخواهد توانست و در سخنرانی اخیر خود در جمع سفرا خطاب به ترامپ گفت: «با دم شیر بازی نکن. زیرا پشیمانکننده خواهد بود. »
این تهدیدها با استقبال بلوک قدرت روبرو شد. خامنه ای در سخنرانی در جمع همین سفرا از موضع روحانی در اروپا و تهدید تلویحی بستن تنگه هرمز استقبال کرد، کیهان آن را سیاست و راهبرد نظام دانست و سردار سلیمانی با نوشتن نامهای بسیار صریح از حسن روحانی حمایت نمود.
حسن روحانی درعرصه سیاست خارجی هم چرخید و مواضعی را اتخاذ کرد که سال هاست خامنه ای آن را پیش می برد. او با بلوک قدرت همراه شده و ابتکار جنگ لفظی با دولت ترامپ را به دست گرفته است. روحانی می گوید: “آمریکا باید بداند که صلح با ایران مادر تمام صلحها و جنگ با ایران، مادر تمام جنگهاست.”
مذاکره به جای تهدید
اکنون سران رژیم ایران یک پارچه در مقابل دولت ترامپ ایستاده و با آگاهی بر پیآمدهای فاجعه بار تحریم ها برای کشور و مردم، به جای گفتگو و مذاکره با زبان تهدید سخن می گویند و چنان وانمود می کنند که گویا در این تقابل بازنده واشنگتن خواهد بود. این برخورد رژیم ایران سابقه دارد. در سال ۶۶ در جنگ لفطی با دولت امریکا، سران حکومت با زبان تهدید صحبت می کردند. اما دولت امریکا ابتدا سکوهای نفتی و سپس ناوچه های ایران را از بین برد، و ۹ ماه بعد از آن ایرباس ایران را زد. جمهوری اسلامی مدتی بعد از آن قطعنامه ۵۹۸ را پذیرفت و جام زهر را سرکشید.
رئیس جمهور فعلی امریکا خیلی تندتر و نامعقولتر از رئیس جمهور آن زمان است، و تیم او از افراد تندرو و ضد جمهوری اسلامی تشکیل شده است. در حال حاضر خطر این تقابل به مراتب بیشتر از آن سال هاست.
تداوم جنگ ایران و عراق لطمات عظیمی به کشور زد. سران رژیم این بار هم می خواهند همان برخورد را تکرار کنند. با امتناع از مذاکره با دولت امریکا و تشدید خصومت با آن، مردم کشور ما را به فلاکت بنشانند و یا زمانی تن به مذاکره بدهند که هم کشور و مردم لطمات جدی خورده و هم ایران در موضع ضعیفی قرار دارد.
جمهوری اسلامی باید دست از سیاست توسعه طلبانه در منطقه بردارد، برای خروج از سوریه اعلام آمادگی کند، تشکیل گروه های شبه نظامی در برخی کشورهای منطقه را کنار بگذارد و برای استقرار صلح در منطقه بکوشد. امروز باید به تهدیدها و جنگ لفظی پایان داد و راه گفتگو و مذاکره را در پیش گرفت.