زنده یاد خسرو رجببیه شایان از مبارزین پر شور، خستگی ناپذیر و فداکاری بود که در دوران زندگی کوتاه اما پر بارش عشق آتشین و عمیق خود را نسبت به خانواده و آرمان های والایش که همانا سعادت و بهروزی مردم میهن مان بود به اثبات رساند.
خسرو در سال ۱۳۳۶ در خانواده ای فرهنگ دوست و اهل مطالعه به دنیا آمد و پس از گذراندن دوران دبیرستان در رشته ریاضی و علوم کامپیوتر دانشکده علوم دانشگاه تهران به تحصیل ادامه داد، و فعالیت های سیاسی خود را در جنبش دانشجوئی آغاز کرد و به همین علت توسط ساواک شناسائی و دستگیر شد و مدت کوتاهی زندانی گردید. بعد از انقلاب خسرو به سازمان فدائیان خلق پیوست و به خاطر تلاش وقفه ناپذیرش در راستای اهداف سازمان به عضویت کمیته ایالتی سازمان جوانان تهران برگزیده شد، سپس به عنوان مسئول سازمان جوانان کرج، در کمیته شهر کرج به فعالیت ادامه داد. خسرو که در آستانه ازدواج و تشکیل خانواده بود در جریان درگیری های سال ۶۰ توسط شکارچیان باندهای سیاه وابسته به رژیم ربوده شد و مدت ۱۵ روز در زیر شدیدترین شکنجه های جسمی و روحی قرار گرفت. اما او که از ایمانی محکم برخوردار بود اتهامات وارده را نپذیرفت و با مقاومت سرسختانه و با مهارت تمام در برخورد با مدارک ارائه شده هرگونه مسئولیتی را انکار کرد و شکنجه گران که نتوانسته بودند او را وادار به اعتراف کنند او را با دست و پای بسته در یکی از بزرگراه های غرب تهران رها ساختند. خسرو پس از این واقعه به علت حساسیت مسئولیتش، زندگی مخفی را آغاز کرد و تا لحظه دستگیری با پشتکاری ستایش برانگیز در راه تحقق آرمان های سازمان تلاش می کرد. خسرو در سال ۶۵ به همراه همسر و دختر سه ساله اش سارا دستگیر گردید و این بار نیز انواع شکنجه های سبعانه برای درهم شکستن او بکار برده شد، اما خسرو به تعهداتش در برابر خلق همچنان وفادار ماند و در دادگاه فرمایشی به ۵ سال زندان محکوم گردید، اما رژیم انسان ستیز جمهوری اسلامی که وجود دگراندیشان را حتی در زندان ها نیز تحمل نمی کرد در جریان اعدام های دسته جمعی سال ۶۷ خسرو را به همراه هزاران مبارز راه آزادی و عدالت به جوخه های اعدام سپرد. خسرو در سازمان به حیدر معروف بود. وی رفیقی فروتن، صبور و باگذشت بود و در برخوردهایش احساس دلبستگی و احترام را در مخاطب بر می انگیخت.
خسرو وجودش سرشار از عشق بود و عاقبت نیز عاشقانه جان بر سر آرمانش نهاد.
خسرو مانند دیگر یارانش اجازه نیافت برای عزیزانش وصیت نامه بنویسد اما نامه هایی که از زندان برای همسر و دخترش نوشته بود نشانگر عشق عمیق او به همسر و دخترش می باشد. این نامه ها ارزشمندتری و گرانبهاترین یادگاریست که او برای همسر و دخترش بجای نهاده است. یادش گرامی باد.
در زیر نامه های خسرو به همسر و دخترش سارا را می خوانیم.
بسمه تعالی
شماره ۲۳ تاریخ: ۳۰/۳/۱۳۶۷
نام و نام خانوادگی: خسرو رجببیه شایان _ فرزند باقر
سلام سارای خوشگلم، دختر کوچولوی من (که دیگه خیلی بزرگ شدی) میدونم که روز تولدت نزدیکه و آن روز همه دوستات جمع میشن و تولد دختر قشنگ من را جشن میگیرن. همه تون میرقصین، میخونین و شادی میکنین. بعدش تو شمعهایی را که مامان روی کیک تولدت گذاشته فوت میکنی، همه دست میزنن و اونوقت کیک را میبری و بعدش همتون اونو میخورین. راستی میدونی چند تا شمع مامان رو کیکت میذاره پنج تا، پنج تا شمع خوشگل. میدونی چرا؟ برای اینکه تو دیگه پنج ساله میشی و میشی یک دختر بزرگ، میشی دختر بزرگ مامان و بابا. سارا جونم میدونی که من نمی تونم بیام و وقتی تولدت را جشن میگیری پیش تو باشم پس توی همین نامه تولدت را خیلی خیلی … بهت تبریک میگم و خیلی خیلی … و محکم محکم … از دور می بوسمت. راستی سارا جان مامان و مامان بزرگ و مامان گلی و همه رو ببوس. “تولدت مبارک” بابا خسرو
آدرس فرستنده: زندان اوین _ آموزشگاه شهید کچویی _ سالن ۶ _ اتاق ۹۲
خسرو رجببیه شایان
(پاسخ پشت صفحه نوشته شود)
بسمه تعالی
شماره ۲۴ تاریخ: ۱۲/۵/۱۳۶۷
نام و نام خانوادگی: خسرو رجببیه شایان
سلام به همسر عزیزم، حوری
گل من، نامه ام را با تبریک هفتمین سالگرد ازدواجمان آغاز میکنم. حوری من، دو سال از جدائیمان گذشت و چند روز دیگر سومین سالگرد ازدواجی که در کنار یکدیگر نیستیم را جدا از هم جشن خواهیم گرفت. دو سال از روزهائی که هر لجظه اش را در کنار هم بودیم گذشت. من در زندان و تو بیرون در شرایطی کاملا متفاوت. هر کس که روابط نزدیک گذشته ما، احساسات عمیقمان نسبت به یکدیگر و پنج سال زندگی مشترکمان را که با وجود تمام شادیها و مشکلاتش در کنار هم و با هم سپری کردیم را نبیند و نشناسد، تصور خواهد کرد که ما با وجود چنین تفاوت شدیدی در محیط زندگیمان، ضرورتاْ از هر نظر، شخصیت، رفتار و … از یکدیگر دور خواهیم شد ولی من با اطمینان میگویم که چنین نیست و نمیتواند چنین باشد چرا که زندگی مشترکمان و عشق همیشه شکوفایمان چنان رابطه و پیوندهای عمیقی میان ما بوجود آورده اند که زمان و مکان، و هیچ عامل دیگری نیست که بتواند کوچکترین خللی در این روابط و پیوندهای بوجود آورد.
*با آرزوی در کنار هم زیستن*
آدرس فرستنده: اوین _ ۳۲۵ _ بند ۲ پائین
صندوق پستی ۴۶۶۸/۱۹۳۹۵ _ خسرو رجببیه شایان
(پاسخ پشت صفحه نوشته شود)
ن _ ۲۶۱/۶۲