به نقل از سامانه کن کلیپنستاین در سابستک
برگردان به فارسی: گودرز اقتداری
مانیفست ادعایی نوشته شده توسط الیاس رودریگز، مظنون به قتل دو کارمند سفارت اسرائیل در واشنگتن دی سی در سامانه سابستک منتشر شده است. پلیس واشینگتن رودریگز را مردی ۳۰ ساله ساکن شیکاگو معرفی کرده است که در محل ارتکاب ترور دستگیر شده است. پلیس همچنین گزارش کرده است که متهم در هنگام گشودن آتش فریاد فلسطین را آزاد کنید سر داده است.
در متن این بیانیه نیز هدف رودریگز به صراحت توضیح داده شده است و او بوضوح نشان داده است که این اقدام را در پاسخ به جنایات اسراییل در غزه اتخاذ کرده است. انتشار متن بیانیه او نیز به ادعای منبع انتشار نه برای تجلیل از خشونت بلکه برای بیان حقیقت است. نویسنده مدعی است که امتناع از مواجهه با محتوای متونی از این دست یک خلاء اطلاعاتی ایجاد میکند که توسط اسناد جعلی و شایعات بدون ماخذ و شعارهای ادعایی مقامات سیاسی و ارباب رسانه پر خواهد شد.
این بیانیه با اشاره به جنگ غزه به عنوان شکایت اصلی رودریگز و طرح ترور دو کارمند سفارت اسراییل به عنوان یک اقدام اعتراضی سیاسی، همین پیام را منعکس میکند.
در زیر متن کامل بیانیه آمده است.
توضیحات ضرور
۲۰ مه ۲۰۲۵
هالینتار کلمهای است که به معنای چیزی شبیه رعد و برق است. در پی یک عمل، مردم به دنبال متنی برای تثبیت معنای آن میگردند، بنابراین در اینجا تلاشی برای بیان اجمالی توضیح این واقعه صورت گرفته است.
جنایاتی که اسرائیلیها علیه فلسطین مرتکب شدهاند، هر نوع تلاش برای توصیف و کمیتسنجی فجایع را به چالش میکشند. به جای خواندن توضیحات، ما اغلب آنها را به صورت ویدیویی و گاهی به صورت زنده تماشا میکنیم. پس از چند ماه افزایش سریع آمار مرگ و میر، اسرائیل حتی امکان ادامه شمارش کشتهشدگان را که به خوبی در خدمت نسلکشی آنها بوده را از بین برده است. در زمان نگارش این مطلب، بر طبق گزارش وزارت بهداشت غزه ۵۳۰۰۰ نفر در اثر تهاجم نیروی جنایتکار کشته شده و حداقل ده هزار نفر نیز زیر آوار دفن شدهاند. واقعا هیچ کس نمیداند چند هزار نفر دیگر بر اثر بیماریهای قابل پیشگیری، گرسنگی و دهها هزار نفر دیگر نیز به دلیل محاصره کنونی اسرائیل در معرض خطر قحطی قریبالوقوع هستند. و همه اینها با همدستی دولتهای غربی و عربی امکانپذیر شده است. دفتر اطلاعات غزه میگوید که حداقل ده هزار نفر زیر آوار را به همراه کشتهشدگان در شمارش خود لحاظ میکند. ماههاست که در گزارشهای خبری، همان «ده هزار» نفر زیر آوار هستند، با وجود اینکه مدام آوار بیشتری ساخته میشود و بمبارانهای مکرر بر روی آوارها تکرار میشود و همزمان حتی چادرها نیز در میان آوارها بمباران میشوند. مانند آمار کشتهشدگان یمن که سالها تحت بمباران عربستان-بریتانیا-آمریکا در حدود چند هزار نفر ثابت مانده بود و سپس با تأخیر اعلام شد که به ۵۰۰ هزار کشته رسیده است، تقریباً مطمئناً همه این ارقام از آمار این جنایات کمتر از حد واقعی هستند. من هیچ مشکلی با باور کردن تخمینهایی که آمار کشتهشدگان را ۱۰۰،۰۰۰ نفر یا بیشتر اعلام میکنند، ندارم. تنها از مارس امسال تاکنون، تعداد بیشتری از آنچه در عملیات [i] «لبه محافظ Protective Edge-» و [ii]«سرب گداخته Cast Lead» روی هم رفته به قتل رسیده بودند، کشته شده اند. در این مرحله، چه چیز بیشتری میتوان در مورد نسبت انسانهای تکهتکه شده، سوخته و منفجر شده که کودک بودند، گفت؟ ما که اجازه دادیم این اتفاق بیفتد، هرگز شایسته بخشش فلسطینیها نخواهیم بود. آنها با ما همه این حقایق را به تکرار ابراز داشتهاند.
یک عمل مسلحانه لزوماً یک اقدام نظامی نیست. معمولاً اینطور نیست. معمولاً نمایشی است که در کیفیت با بسیاری از اقدامات غیرمسلحانه مشترک است. به نظر میرسید اعتراضات بدون خشونت در هفتههای آغازین نسلکشی، نوعی نقطه عطف را نشان میداد. پیش از این هرگز این جمعیت های دهها هزار نفره در خیابانهای غرب به فلسطینیها نپیوسته بودند. پیش از این هرگز این همه سیاستمدار آمریکایی مجبور نشده بودند اعتراف کنند که، حداقل در حرف، فلسطینیها هم انسان هستند. اما تاکنون این لفاظیها چندان نتیجهای نداشته است. خود مقامات اسرائیلی از آزادی عملی که آمریکا برای نابودی فلسطینیها به آنها دادهاست در شگفتند و درباره اش لفاظی میکنند. افکار عمومی علیه دولت آپارتاید نسلکش تغییر کرده است و دولت آمریکا به سادگی شانه بالا میاندازد تا آنها بدون افکار عمومی کار خود را انجام دهند و هر جا بتوانند ان را جرم انگاری میکنند و هر جا نتوانند اعتراضات را خفه میکنند با این ادعا که هر چه در توان دارند برای کنترل اسراییل انجام میدهند. آرون بوشنل[iii] و دیگران جان خود را به امید توقف قتل عام فدا کردند و دولت تلاش میکند تا ما احساس کنیم فداکاری آنها بیهوده بوده است، که هیچ امیدی به تشدید اوضاع بر علیه جنگ در غزه نیست و هیچ دلیلی برای کشاندن این نبرد به خانه وجود ندارد. ما نمیتوانیم اجازه دهیم که آنها موفق شوند و این بیتوجهی به نتیجه برسد. جانٰفداکردنهای آنها نباید بر باد رود.
بنابراین، توهم مصونیتی که نمایندگان دولت ما در تحریک این قتل عام احساس میکنند، باید آشکار شود. مصونیتی که ما میبینیم، بدترین نوع مصونیت برای کسانی از ماست که در نزدیکی نسلکشان قرار دارند. جراحی که قربانیان نسلکشی مایاها توسط دولت گواتمالا را درمان میکرد، موردی را روایت میکند که در آن مشغول عمل جراحی بیماری بود که در جریان یک قتل عام به شدت مجروح شده بود، ناگهان افراد مسلح وارد اتاق شدند و بیمار را روی تخت عمل به ضرب گلوله کشتند و در حالی که او را میکشتند، میخندیدند. این پزشک گفت که بدترین قسمت ماجرا، دیدن قاتلانی بود که او آنها را به خوبی میشناخت و در سالهای بعد آشکارا در خیابانهای محل خودنمایی میکردند.
در جای دیگری، مردی با وجدان زمانی تلاش کرد رابرت مکنامارا را از کشتی عازم مارتازوینیارد به دریا پرتاب کند، زیرا از تمام مصونیت و تکبری که در آن قصاب ویتنام دیده بود، خشمگین بود، در حالی که در سالن کشتی نشسته بود و با دوستانش میخندید. مرد از «طرز ایستادن مکنامارا که گویی میگفت ‘سابقه من خیلی هم خوب است، و میتوانم با دوست خوبم رالف اینجا در چنین باری گیلاسم را بزنم و تو باید گم شی و برو جمعش کن» ایراد گرفت. مرد نتوانست مکنامارا را از روی سکو به داخل آب بیندازد، وزیر امور خارجه سابق توانست به نردهها بچسبد و دوباره روی پاهایش بایستد، اما مهاجم با گفتن «خب، من به حسابش رسیدم، فقط ما دو نفر، و ناگهان سابقهاش خیلی خوب نبود، بود؟» ارزش این تلاش را توضیح داد.
و اما نکتهای اخلاقی درباره تظاهرات مسلحانه. آن دسته از ما که مخالف نسلکشی هستیم، از بیان این استدلال که عاملان و همدستان نسلکشی انسانیت خود را از دست دادهاند، رضایت داریم. من با این دیدگاه همدردی میکنم و ارزش آن را در تسکین روانی کسی که نمیتواند جنایاتی را که شاهد آن است، حتی از طریق صفحه نمایش تلویزیون، بپذیرد، درک میکنم. اما بیرحمی مدتهاست که خود را به طرز تکاندهندهای رایج، پیش پا افتاده و به طرز کسلکنندهای انسانی نشان داده است. یک مجرم میتواند یک والد مهربان، یک فرزندخوانده، یک دوست سخاوتمند و نیکوکار، یک غریبه مهربان، قادر به داشتن قدرت اخلاقی در مواقعی که به نفعش است و گاهی حتی در مواقعی که به ضررش است، باشد و در عین حال در باطن یک هیولا باشد. بشریت کسی را از پاسخگویی معاف نمیکند. این عمل من اگر ۱۱ سال پیش در جریان عملیات «لبه محافظ» انجام میشد—تقریباً زمانی که من شخصاً از رفتار وحشیانهمان در فلسطین کاملاً آگاه شدم، از نظر اخلاقی موجه بود. اما فکر میکنم برای اکثر آمریکاییها چنین عملی نامفهوم و دیوانهوار به نظر میرسید. خوشحالم که حداقل امروز آمریکاییهای زیادی هستند که این عمل برایشان بسیار واضح و به طرز مضحکی تنها کار عاقلانهای است که میتوان انجام داد.
دوستتان دارم مامان، بابا، خواهر کوچولو، بقیه خانوادهام، از جمله تو ا*****
فلسطین را آزاد کنید!
– الیاس رودریگز
***
[i] حمله نظامی اسرائیل با عنوان «عملیات لبه محافظ» در ۸ ژوئیه ۲۰۱۴ آغاز شد و منجر به کشته و زخمی شدن دهها غیرنظامی شد. این نبرد مرگبار هفت هفتهای، ویرانی، مجازات و ویرانی بیشتری را بر جمعیت غزه که از قبل در محاصره بودند، تحمیل کرد و کودکان غزه در میان آتش متقابل گرفتار شدند. عملیات لبه محافظ منجر به مرگ بیش از ۲۰۰۰ فلسطینی (از جمله بیش از ۵۰۰ کودک) و زخمی شدن بیش از ۱۰۰۰۰ نفر شد. هزاران نفر از خانههای خود یا آنچه از آنها باقی مانده بود، گریختند. کسانی که ماندند هنوز برای دسترسی به خدمات اولیه مشکل دارند، زیرا زیرساختهای غزه ویران شده است. در جریان این حملات، نیک کلگ، معاون نخست وزیر بریتانیا، علیه گلولهباران تلافیجویانه اسرائیل صحبت کرد و آن را «عمدی نامتناسب» و معادل «مجازات جمعی» خواند.
[ii] جنگ غزه، که به عنوان جنگ اول غزه نیز شناخته می شود، عملیات سرب گداخته (عبری: מִבְצָע עוֹפֶרֶת יְצוּקָה)، یا قتل عام غزه به عنوان نبرد الفرقان (معرکه الفرقان) توسط حماس، درگیری مسلحانه سه هفته ای بین گروه های شبه نظامی فلسطینی نوار غزه و نیروهای دفاعی اسرائیل (IDF) بود که در ۲۷ دسامبر ۲۰۰۸ آغاز شد و در ۱۸ ژانویه ۲۰۰۹ با آتش بس یکجانبه پایان یافت. درگیری منجر به کشته شدن ۱۱۶۶-۱۴۱۷ فلسطینی و ۱۳ اسرائیلی شد. بیش از ۴۶۰۰۰ خانه در غزه ویران شد و بیش از ۱۰۰۰۰۰ نفر را بیخانمان کرد.
[iii] در ۲۵ فوریه ۲۰۲۴، آرون (هارون) بوشنل، یک سرباز ۲۵ ساله نیروی هوایی ایالات متحده، در بیرون سفارت اسرائیل در واشینگتن، اقدام به خودسوزی کرد. بوشنل گفت این اقدام در اعتراض به آنچه بر مردم فلسطین توسط استعمارگران انجام میشود، صورت میپذیرد و اعلام کرد که دیگر در نسلکشی شرکت نخواهد کرد و پس از آن خود را با مایعی قابل اشتعال خیس کرد و خود را به آتش کشید. در میان آتش در حالی که بوشنل در حال سوختن بود، مکرراً فریاد زد «فلسطین را آزاد کنید!» در حالی که یک افسر پلیس اسلحه را به سمت او نشانه رفت و نیروهای اورژانس محلی در محل حاضر شدند.
بوشنل در مدرکی که از خود بجا گذاشت نوشته بود: ” من یکی از اعضای فعال نیروی هوایی ایالات متحده هستم. و من دیگر شریک نسلکشی نخواهم بود. من در آستانه انجام یک عمل اعتراضی شدید هستم. اما در مقایسه با آنچه که مردم در فلسطین به دست استعمارگران خود تجربه کردهاند، اصلاً افراطی نیست. این چیزی است که طبقه حاکم ما تصمیم گرفتهاست که آنراعادیسازی کند”
اقدام بوشنل دومین خودسوزی در اعتراض به حمایت ایالات متحده از اسرائیل در جنگ اسرائیل با حماس در یک ایستگاه دیپلماتیک اسرائیل در ایالات متحده بود. معترض دیگری در ۱ دسامبر ۲۰۲۳، که هویت او توسط مقامات آتلانتا فاش نشد، از طریق خودسوزی در مقابل کنسولگری اسرائیل در آتلانتا ایالت جورجیا، اعتراض کرد که منجر به جراحات شدید معترض شد.