سه شنبه ۱ مهر ۱۴۰۴ - ۲۱:۰۴

سه شنبه ۱ مهر ۱۴۰۴ - ۲۱:۰۴

بدون حداقل درجه‌ای از قطبی شدن، یک دموکراسی احتمالاً کارایی نخواهد داشت.
چه چیزی پشت تشخیص روند «جامعه قطبی‌شده» نهفته است؟ نیلز سی کومکار در کتاب جدید خود نگاهی روشنگرانه به این اصطلاح خیره‌ کننده ارائه می‌دهد و نشان می‌دهد که قطبی‌شدن...
۱ مهر, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: برگردان: رضا کاويانی
نویسنده: برگردان: رضا کاويانی
کودتا بود یا نبود؛ از زبان خودشان:به اسباب‌چینی‌هایشان بنگریم
پس از کودتا، آمریکایی‌ها جای انگلیس‌ها را در ایران تصاحب کردند. و این بهای گزافی بود که بریتانیا بایستی بابت سال‌ها رفتار آمرانه، تکبرآمیز و غیر قابل تحمل خود در...
۳۱ شهریور, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: علی شاکری زند
نویسنده: علی شاکری زند
می‌یون‌چنر
تمرینِ زندگی همچون تمرین کوه‌نوردی است. قله را می‌بینی که باشکوه است و سرافراز تو را به خود فرامی‌خواند، کفش و کلاه می‌کنی و به قصد رسیدن به آن آماده...
۳۱ شهریور, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: پهلوان
نویسنده: پهلوان
پیام اجلاس شانگهای برای نظم آینده؛ حکمرانی جهان چندقدرتی
هم‌اکنون نقش سازمان همکاری شانگهای در بازتعریف نظم چندقدرتی بسیار مهم است. این سازمان به ابزاری برای همکاری سیاسی، اقتصادی و نظامی قدرت‌های عضو بدل شده است.
۳۱ شهریور, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: مهرزاد وطن آبادی
نویسنده: مهرزاد وطن آبادی
در مواجهه‌ با بی‌نظمی و جنگ‌های کنونی چه باید کرد؟
جنگ ارتجاعی و امپریالیستی ترامپ برای «بازگرداندن عظمت آمریکا» آیا تداعی کننده ظهور نیروی اهریمنی در فاصله مرگ دنیای سابق و زایش دنیای جدید نیست؟ آیا امریکا در تلاش عبث...
۳۱ شهریور, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: حسن نادری
نویسنده: حسن نادری
مروری بر سنت های جامعه شناسی | بخشی دوم : ساختارگرایی
تا اینجا چند پرسش مطرح می‌شود. اول اینکه چرا و تا کجا باید رهیافت جامعه‌شناختی ما آینه‌ای از رهیافت زبانشناختی باشد، مثلاً چرا باید همان دوگانه‌های زبان‌شناختی در بررسی اجتماعی...
۳۱ شهریور, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: کیوان مهتدی
نویسنده: کیوان مهتدی
حسرت اوّل مهر و آینده‌ای که پشت در مدرسه جا می‌ماند!
اوّل مهر، تا وقتی که آموزش برای همه کودکان این سرزمین فراهم نباشد؛ تا وقتی که هر کودک نتواند با قلبی پر از شور و شوق و بی‌دغدغه از فقر...
۳۰ شهریور, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: زری
نویسنده: زری

انقلاب، نه آغاز تباهی، که سرریز تباهی بود!

آتش انقلاب از آسمان نیامد؛ از دل جامعه برخاست. آن را نه نسلی خام و پرشور، که آتش‌هایی از سال‌ها بی‌عدالتی برافروختند. دیگی که در ۵۷ جوشید، سال‌ها در زیر آتشی افروخته از سانسور، شکنجه، فساد مالی و سیاسی، نظام طبقاتی و سرکوب دمیده شده بود.

تأملی در نقش رژیم پهلوی در بروز انقلاب

در روایت‌های رسمی و نیمه‌رسمی که این روزها از زبان برخی سیاست‌ورزان نوستالژیک و روشنفکران وابسته یا دل‌بسته به نظم سلطنتی شنیده می‌شود، انقلاب ۱۳۵۷چونان لحظه‌ای شوم و خطایی تاریخی تصویر می‌گردد؛ نقطه‌ای که ملت از مسیر ترقی منحرف شد و کشوری رو به رشد، ناگهان در گرداب سیاهی فرو رفت. این نگاه، که انقلاب را آغاز بدبختی‌ها می‌داند، ظاهری تحلیلی دارد، اما در بنیاد خود، نوعی جعل اخلاقی و اعطای معصومیتی ساختگی به رژیمی است که خود زمینه‌ساز و معمار انفجار اجتماعیِ آن سال بود.

واقعیت آن است که رژیم پهلوی، با وجود برخی اقدامات نوسازانه، ساختارهایی به‌شدت متمرکز، سرکوبگر و نابرابر را تقویت کرد که نارضایتی‌های سیاسی، اقتصادی و فرهنگی را در جامعه دامن می‌زدند. بر پایه‌ی گزارش‌های سازمان‌های حقوق بشری بین‌المللی در دهه‌های ۱۳۴۰ و ۱۳۵۰، ایران از جمله سرکوبگرترین دولت‌های جهان به‌شمار می‌رفت. ساواک، با هزاران بازداشت سیاسی، شکنجه‌ی نظام‌مند و بستن فضای مطبوعات و دانشگاه‌ها، هرگونه امکان مشارکت دموکراتیک را از میان برده بود.

در این خوانش تحریف‌شده، رژیم پهلوی نه‌تنها از مسئولیت تاریخی خود شانه خالی می‌کند، بلکه خود را قربانی ناآگاهی توده‌ها و شورش‌های کور جلوه می‌دهد؛ گویی جامعه‌ای که سال‌ها زیر فشار سانسور، استبداد و نابرابری زیسته بود، بی‌هیچ زمینه‌ی عینی و تجربه‌ی زیسته، ناگهان در تب تند انقلابی‌گری افتاده است. اما تاریخ، خلاف این تصویر تبلیغاتی را روایت می‌کند.

از منظر اقتصادی نیز، گرچه در دهه‌ی ۱۳۵۰ خورشیدی به‌واسطه‌ی افزایش بهای نفت رشد شتابانی حاصل شده بود، ولی  این رشد نه به توزیع عادلانه‌ی ثروت، بلکه به تمرکز آن نزد خاندان سلطنتی و طبقه‌ی اشرافِ تکنوکرات انجامید. بر پایه‌ی گزارش‌های بانک جهانی، در سال ۱۳۵۶ بیش از ۴۵ درصد جمعیت ایران زیر خط فقر نسبی زندگی می‌کردند، در حالی که دربار سلطنتی میلیون‌ها دلار صرف ساخت کاخ‌ها، برگزاری جشن‌های ۲۵۰۰ ساله و پروژه‌های پرزرق‌وبرق می‌کرد.

اگر انقلاب را «خطا» یا «فاجعه» می‌دانیم، باید نخست بپرسیم: چه کسانی بستر این فاجعه را فراهم کردند؟ آن ساختارهای متمرکز، سرکوبگر و نابرابر که ریشه‌های نارضایتی را آبیاری کردند، در کجای این روایتِ معیوب جای دارند؟

چگونه است که «شاهنشاه آریامهر» و «بزرگ ارتشتاران»، در روزگار قدرت و شکوه، تاریخ‌ساز و ملت‌پرور تصویر می‌شوند، اما در لحظه‌ی انفجار اجتماعی، به چهره‌هایی معصوم، بی‌گناه و بری از مسئولیت بدل می‌گردند؟ اگر انقلاب «خطا» بود، سهم آن نظامی که وقوع آن را ممکن، و بلکه اجتناب‌ناپذیر کرد، چیست؟ این داستان ساختگی که امروز توسط سلطنت‌طلبان عوام‌فریب و تاریخ‌گریز بازگو می‌شود، و می‌کوشد انقلاب را حاصل اشتباه یک «جماعت پنجاه‌وهفتی» بنمایاند، از هرگونه بنیان واقعی و تاریخی تهی است.

این بازنویسی تاریخ، که انقلاب را «مبدأ تباهی» معرفی می‌کند، نه تحلیلی سیاسی، که تلاشی برای تطهیر گذشته و شانه خالی کردن از مسئولیت است. فراموش می‌شود که انقلاب، برخاسته از میل کور به ویرانی نبود؛ بلکه پاسخی بود به تحقیر، سرکوب، تبعیض، فساد و بی‌عدالتیِ انباشته‌شده. انقلاب، آغاز ویرانی نبود؛ پاسخی بود به ویرانی‌ای که پیش‌تر آغاز شده بود.

آتش انقلاب از آسمان نیامد؛ از دل جامعه برخاست. آن را نه نسلی خام و پرشور، که آتش‌هایی از سال‌ها بی‌عدالتی برافروختند. دیگی که در ۵۷ جوشید، سال‌ها در زیر آتشی افروخته از سانسور، شکنجه، فساد مالی و سیاسی، نظام طبقاتی و سرکوب دمیده شده بود. آنچه در بهمن ۵۷ فوران کرد، تهاجمی بی‌دلیل نبود؛ سرریز خشمی بود انباشته از خاطره‌ی کودتا، محرومیت، فقر ساختاری و تحقیر نظام‌مند فرودستان.

روایت‌هایی که امروز انقلاب را منبع بدبختی می‌دانند، بیشتر تبلیغاتی‌اند تا تحلیلی. هدف آن‌ها، نه درک ریشه‌ها، بلکه شستن دستان آلوده‌ی نظم سابق است. همان منطقی که شیون بوم را علت خرابه می‌داند، نه نشانه‌ی آن. انقلاب، محصول ویرانی بود، نه مسبب آن.

از این منظر، اصرار بر اینکه انقلاب سرچشمه‌ی فجایع معاصر است، چیزی جز بازتولید معصومیتی جعلی برای طبقه‌ای نیست که خود، عاملان اصلی آن فجایع بودند. این روایت‌ها، در خوشبینانه‌ترین حالت ساده‌لوحانه‌اند و در واقع‌بینانه‌ترین حالت، فریبکارانه. واقعیت تاریخی آن است که رژیم شاه، خود بانی و بستر‌ساز انقلاب بود.

از سوی دیگر، اگر کسانی چون آقای رضا پهلوی داعیه‌ی ایفای نقش در آینده‌ی ایران را دارند، و می‌خواهند هم از سایه‌ی سلطنت بهره ببرند و هم از آن فاصله بگیرند، نخستین گام نه «پیمانی نو»، بلکه بازنگری صادقانه و مسئولانه در گذشته‌ای‌ست که میراث‌دار آن‌اند. شهروندی، با خطابه‌های مدرن آغاز نمی‌شود، بلکه با شجاعتِ تاریخی در پذیرش نقش خود

تاریخ انتشار : ۱۶ خرداد, ۱۴۰۴ ۹:۴۶ ب٫ظ
لینک کوتاه
مطالب بیشتر

نظرات

Comments are closed.

تجاوز اسراییل به خاک قطر، جلوه‌ای دیگر از جنگ‌طلبی، توافق‌ستیری و تروریسم دولتی

حمله‌های مکرر اسراییل به کشورهای منطقه، امنیت و ثبات منطقه و جهان را به‌شدت تهدید کرده و نه تنها نقض آشکار منشور سازمان ملل و اصل حاکمیت ملی کشورهاست، بلکه نشأت گرفته از سیاست راهبردی این حکومت برای «تغییر چهرۀ خاورمیانه» است.

ادامه »

بنای تجارت و سود و ثروت بر خون و استخوان و جان و هستی فلسطینیان

از گرسنگی دادن عمدی گرفته تا آوارگی اجباری و بمباران سیستماتیک، همه نشان می‌دهند که «امنیت اسرائیل» بهانه‌ای است برای پاک‌سازی قومی و جایگزینی جمعیت. انطباق سیاست نظامی اسرائیل با منطق اقتصادی آمریکا چهرۀ خود را در نسل‌کشی در غزه به‌مثابه هم‌راستایی سیاست و تجارت به خوبی نشان می‌دهد.

مطالعه »

قحطی در غزه؛ آیینۀ تمام‌نمای پوچی ادعاهای قدرت‌های غربی

نتانیاهو با چه اطمینانی، علیرغم اعتراض‌های بی‌سابقۀ جهانی به غزه لشکرکشی می‌کند؟ در حالی که جنبش صلح تا تل‌آویو گسترش یافته و اعتراض‌ها به ادامۀ جنگ و اشغال غزه ده‌ها هزار شهروند اسرائیلی را نیز به خیابان‌ها کشانده، وزیر دفاع کابینۀ جنایت‌کار نتانیاهو با تکیه بر کدام قدرت، چشم در چشم دوربین‌ها می‌گوید درهای جهنم را در غزه باز کرده است؟

مطالعه »

مصونیت اسرائیل از مجازات برای جنایات جنگی، قتل روزنامه‌نگاران بیشتری را دامن می‌زند…

گرچه من و سایر هم‌کارانم در شورای سردبیری سامانه کار به هیچ عنوان خود را خبرنگار یا ژورنالیست حرفه ای نمی دانیم ولی نمی‌توانیم درد و نگرانی عمیقمان را از آنچه بر سر راویان تاریخی این دوران منحوس وسیله دولت اسراییل و رژیم نسل کش نتانیاهو آمده است را پنهان کنیم. ما به همه روزنامه نگاران و عکاسان شریفی که در تمامی این دو سال از میدان جنایات غزه گزارش فرستاده اند درود می‌فرستیم و یاد قربانیان این نبرد نابرابر را گرامی می‌داریم.

مطالعه »
پادکست هفتگی
شبکه های اجتماعی سازمان
آخرین مطالب

بدون حداقل درجه‌ای از قطبی شدن، یک دموکراسی احتمالاً کارایی نخواهد داشت.

کودتا بود یا نبود؛ از زبان خودشان:به اسباب‌چینی‌هایشان بنگریم

می‌یون‌چنر

پیام اجلاس شانگهای برای نظم آینده؛ حکمرانی جهان چندقدرتی

در مواجهه‌ با بی‌نظمی و جنگ‌های کنونی چه باید کرد؟

مروری بر سنت های جامعه شناسی | بخشی دوم : ساختارگرایی