رمان چهار جلدی رود پرخروش نوشته ابراهیم دارابی در هزارو پانصد و هفده صفحه توسط نشرنوربه تاریخ ۱۴۰۳ منتشر شده است .در زمانه ای که بسیاری از واقعیت های تاریخ معاصر میهن ما با حجم عظیمی از تحریف و سفسطه از دایره دید چشم ها لاپوشانی شده و در سیاهی ها ی پلشت و انزجار آور ، پشت پرده ی ضخیمی از دروغ و وارونه نمایی ها پنهان مانده است. برکشیدن راستی ها و حقایق از پشت حجم عظیمی از دروغ وخلاف گویی ها و ارائه آن در چارچوب یک رمان جذاب و دلنشین با واژگانی فصیح و بلیغ حاکی از تحقیق و پژوهش خستگی ناپذیر ایشان و روح سالم این خدمت گزار صدیق فرهنگ و ادبیات مردمی کشورمان است. تدوین و تنظیم این چنین رمانی با همه دشواری ها در جستجو و یافتن حقیقت، کاری است سترگ که از عهده و توان کمتر کسی ساخته است . دارابی به واگویی گوشه هایی از حقیقت مبارزه مردمی و اثبات حقانیت اهداف و آرمان والای مردمان زحمتکش پرداخته و جانفشانی حماسه ای مبارزان در راه نیل به پیشرفت، استقلال و عدالت اجتماعی را نشان داده است. بی تردید با رمان رود پرخروش برگنجینه ادبیات متعهد و مردمی کشورمان اثر ارزشمندی افزوده شده که جایگاه بالایی در ادبیات داستانی کشور ما خواهد داشت. دارابی با ارائه این اثر و رمان تاریخی اشک سبلان که قبلا منتشر شده با وجوه مشترک و هم پیوندی هایی که بین دو اثر وجود دارد، در تاریخ ادبیات مردمی کشور ما به حق به عنوان خدمت گزاری صدیق و کاربلد شناخته خواهد شد. دارابی با ارائه این دو اثر به عیان نشان می دهد که دارای انسجام فکری و مشی مشخص و روشنی در ادبیات است. وجود قهرمانان و افراد ی چون کمیسر الیاس و شانای که در هردو رمان حضور دارند و نقشی در راستای یک خط فکری معین و مشخصی ایفا می کنند و دارای یک الگو و سیستم فکری یک سانی در هر دو رمان هستند گواه این امر است. با انقلاب به خون خفته مشروطه، میهن ما وارد عصرجدیدی شد. عصری که همه ی زندگی و هستی اجتماعی و فرهنگی کشورمان از آن انقلاب نیمه تمام تاثیر پذیرفته است. بسیاری از مطالبات سیاسی ، اقتصادی و حتی مدنی مردم میهنمان در عرصه های مختلف اجتماعی ریشه در انقلاب مشروطیت دارد و منبعث از آن است . بعد از انقلاب مشروطه در عرصه فرهنگی شاهد دگرگونی و ورود سبک های گوناگون هنری به فضای فرهنگی کشورمان بوده ایم. در عرصه رمان نویسی رئالیستی چنان اثرهای ماندگاری وارد فضای فرهنگی کشورمان شده است که همتراز بهترین اثار ادبیات جهانی است. رمان های نویسنده پر آوازه کشورمان زنده یاد احمد محمود شاهدی بر این ادعاست. البته نمی توان از کنار اثار به یاد ماندنی سایر نویسندگان مردمی به این راحتی گذشت و آن ها را نادیده انگاشت. نویسندگانی چون علی محمد افغانی، بزرگ علوی ، محمود دولت آبادی و .. رمان تاریخی تبریز مه الود نوشته محمد سعید اردوبادی با ترجمه رحیم رئیس نیا تقریبا اولین رمان کلاسیک با این سبک هنری بود که در سال ۱۳۷۷ چاپ و منتشر شد. سبک رمان نویسی تاریخی چنان در میهن ما ناشناخته بود که حتی شخصیت فرزانه ای چون زنده یاد فریبرز رئیس دانا در فرازی از مقاله ای در مجله نقد نو شماره ۱۳ به تاریخ تیرماه ۱۳۸۵ رمان تبریز مه آلود را کتاب خاطرات قلمداد می کند. در رمان رئالیستی نویسنده برگرفته از واقعیت های جامعه با در هم آمیزی تخیل خویش به آفرینش هنری دست می یازد. در رمان تاریخی نویسنده با در هم تنیدن تخیل خویش براساس واقعیت های تاریخی به نگارش رمان می پردازد. تفاوت دو نکته ظریف * برگرفته از واقعیت های تاریخی * و * براساس واقعیت تاریخی * نقطه تمایز دو ژانر مختلف رمان رئالیستی و رمان تاریخی است. عدم توجه به این نکته ظریف موجب اشتباه شادروان دکتر رئیس دانا شده بود. در رمان ارزشمند رود پرخروش، استاد دارابی از وقایع نهضت جنگل شروع می کند و حوادث و رخدادهای اجتماعی تا انقلاب ۱۳۵۷ را با قلمی تحسین برانگیزو واژگانی جاندار با هنرمندی تمام چنان به تصویر می کشد، گویی خواننده نه اینکه کتابی را مطالعه می کند بلکه به تماشای سیر حوادث تاریخ معاصر میهنمان نشسته است. در ارتباط با حوادث مطروحه در رمان، عمدتا سرنوشت خانواده مشهور ابراهیمی ها و عده ی کثیری از مبارزان راه زحمتکشان نقل می شود. با وجودی که دارابی از زندگی قهرمانان تاریخی کشورمان سخن می گوید بشدت از قهرمان پروری کاذب با تبحری در خورستایش دوری می کند. در حکایت زندگی پیکار گران راه توده ها رمان توانسته است در همه ی صحنه ها و حوادث، خواننده را با خود به عمق این رویدادها بکشاند . گویی خواننده خود نیز جزوی از مبارزان است و در کنار و همدوش ان ها در تمامی وقایع شرکتی مستقیم دارد . شریک غم و غصه ها و دغدغه و نگرانی ها یشان با امیدی بی خدشه به اینده ای روشن و تابناک که منشا اراده ی استوار مبارزین در پیکار علیه مرتجعین است. حین روایت مبارزه و رویدادهای نهضت جنگل دارابی ما را به اعماق جنگل و نهضت مردمی می کشاند. حکایت دارابی براساس رخدادهای نهضت جنگل و تدوین ان بصورت رمان چنان پرشور است: وقتی شاهد کج روی میرزاکوچک خان برگرفته از جهان بینی و افق محدود دید وی می شویم که فریب ملاکان و نیروهای ارتجاعی را می خورد. و علیه دیگر مبارزان نهضت با دیدگاه هایی متفاوت از خود جبهه می گیرد که نهایتا نهضت جنگل به شکست کشیده می شود. متاثر از فضای غم انگیز شکست دردناک نهضت، وجود خواننده را نیز همراه مبارزان دریایی از غم فرا می گیرد. درس هایی که از شکست نهضت جنگل می توان گرفت برغم گذشت مدت زمان بس طولانی هنوز هم برای ما اموختنی های فراوانی دارد. تکیه و امید به نیروی خارجی درهر بزنگاه حساس تاریخی مسلما مبارزه را تحت الشعاع منافع دولت های خارجی قرار خواهد داد. لاجرم زیر پای مبارزان خالی شده، همه ی امید، امال و ارزوهای مردمی لگد مال این دولت ها که جز منافع استعماری کشور خود دغدغه خاطر دیگری ندارند، خواهد گردید . در جریان نهضت جنگل تشکیلات حزب کمونیست در اردیل، آستارا و رشت نه تنها کمک های فراوانی به نضج و تکوین نهضت می کنند که همدوش با سایر مبارزان در صف اول علیه نیروهای ارتجاعی می رزمند. رمان صحنه های باشکوهی در این گستره در معرض دید خواننده می گذارد. در تاثیری که حزب کمونیست روسیه در پروراند ن شخصیت انقلابی افرادی که برای کار به باکو می رفتند و با دیدگاه های مارکسیستی آشنا می شدند، در رمان توضیح ارزنده ای آمده است . بر همین اساس دریافته می شود که همسایگی ایران با روسیه و تبادل فرهنگی بین دوکشور همسایه سبب رشد افکار و اندیشه های انقلابی در کشور ما شده است. انقلابیون برجسته ی ایرانی نظیر حیدر عمواوغلی ها، اخوندزاده ها و بسیاری مبارزان نامدارو گمنام دیگر، حاصل این مراوده است که هرکدام نقش موثر و برجسته ای در جریان جنبش های اجتماعی ایران داشته اند. پی آمدهای شکست نهضت جنگل و تثبیت دولت رضا خان و اعمال پلید و جنایت های وی، نیز نقش مخرب دولت انگلستان از خواندنی ها و آموختنی های رمان است که باید مورد توجه ویژه ای قرار گیرد. بالاخص نحوه تبلیغات ، سازماندهی ویارگیری تشکیلات مخفی حزب کمونیست در این میان از جذبه خاصی برخورد ار است، به عنوان مثال. زندگی خانوادگی، احساسات، علایق شخصی، روابط اجتماعی غنی ابراهیمی که مسئول تشکیلات مخفی حزب در استارا است، می رساند که کمونیست ها برغم تحمل همه ی مشکلات و مشقات مبارزه حتی برای لحظه ای دچار یاس و نا امیدی نمی شوند. زندگی خانوادگی غنی ابراهیمی پدر فریدون ابراهیمی شهید بزرگ خلق اذربایجان به علت مبارزه بی امان در راه آرمان والای زحمتکشان طوری بود که فرزندان وی از همان دوران کودکی با روح مبارزه جویی تربیت یافتند. لذا از دوران نوجوانی وارد کوران مبارزه بی امانی که سراسر جامعه را فراگرفته بود، شدند . دارابی توضیح مبسوط و آموزنده ای در این رابطه می دهد. بدون انکه نقش سایر مبارزان را نفی کند یا حتی کم اهمیت جلوه دهد. از فداکاری و درست اندیشی شخصیت های بزرگ جنبش کمونیستی میهنمان چون زنده یاد غلام یحیی دانشیان، پیشه وری، بهزاد بهزادی و دیگر مبارزان گمنام و نامدار جنبش کمونیستی در این کتاب سخنان فراوانی گفته شده است. که از آموختنی های پر ارج رمان رود پر خروش است . عملکرد ضد میهنی رضا خان بالاخص علیه مردم اذربایجان در رمان بازتاب شایسته ای دارد. طبیعی بود که این مترسک دولت استعماری انگلستان با ان کینه ای که در دل مردم کاشته بود با فرار مفتضحانه اش از کشور و بازشدن نسبی فضا ی سیاسی زمینه مساعدی برای اوج گرفتن مبارزه بوجود اید. بنابه ضرورت تاریخی حزب توده ایران تاسیس شد. از نقش مثبت و دورانساز حزب توده ایران در مبارزه مردم میهن ما، دارابی در کمال صداقت و بی طرفی علمی صحنه هایی شورانگیز و بس دیدنی را به نمایش می گذارد و خواننده را به داوری منصفانه فرا می خواند. با تشکیل فرقه دموکرات آذربایجان توسط پیشه وری و یارانش ضمن توضیح مبسوط هنرمندانه ای که در کتاب آمده است علت عناد و دشمنی بزرگ مالکان مفت خور و وابستگان مرتجع چنان مستدل سخن گفته شده است که وجود آدمی را از این همه رفتار ضد بشری مرتجعان حیرت و تعجب فرا می گیرد، که ایا می توان نام انسان بر این افراد نهاد. در طی بازه زمانی یک ساله ای که دولت ملی در آذربایجان برسر کار بود همه ی کمونیست های نامدار آذربایجانی با تلاش و فداکاری حماسی به مردم ستم کشیده ی اذربایجان خدمت می کردند. بسیاری از افراد عضو حزب توده ایران از سایر نقاط کشور برای کمک و یاری به فرقه دموکرات آذربایجان شتافتند. که تعدادی ازآنها دلاورانه جان شیرین شان را از دست دادند و بس ناجوانمردانه بدست عمال محمد رضا تیرباران شدند. رمان رود پرخروش نمایشگر شورانگیز خدمت صادقانه این توده ای های جان برکف در عرصه های مختلف جامعه است. وقتی ارتش جنایت کار شاه برای ساقط کردن دولت ملی به آذربایجان حمله می کند و اراذل و اوباش دست به کشتار فله ای مردم می زنند، چنان با شقاوت و بیرحمی به قتل عام مردم می پردازند که گویی با یورش دد منشانه ی ارتش هیتلر به کشورمان مواجه هستیم. شجاعت حماسه ای فداییان فرقه در برابر جنایتکاران از صفحات درخشان تاریخ دلاوری مردم اذربایجان است که هرگز از خاطره ها زدوه نخواهد شد. و برگ زرینی در تاریخ مقاومت دلیرانه مردم به جان آمده از ظلم و ستمی است که طی سده های متمادی بر انان اعمال می شود. قتل فجیع سریه دختر شاهسون اردبیلی و شجاعت افسانه ای وی در برابر جنایتکاران نشان می دهد که زنان دلاور میهن ما در نثار جان خویش در راه سعادت و بهروزی خلق خود همدوش و همرا ه مردان هستند. برغم تصور خام اوباشان دست آموز پهلوی نه تنها قتل سریه سبب ارعاب سایر مبارزان راه توده ها نمی شود که جسارت ستودنی این دختر دلاور الگوی همرزمان وی می شود. دارابی در این رابطه دیالوگ هایی به یاد ماندنی از زبان همرزمان او را در رمان ثبت کرده است. زندگی فریدون ابراهیمی و رفتار اجتماعی متین و صمیمانه اش و پای بندی او به اخلاق انقلابی چنان بازگویی شده است که در خواننده این حس به وجود می اید: فریدون را ازنزدیک می شناخته و دوستی نزدیکی با او داشته است. شهامت و خونسردی فریدون ابراهیمی این کمونیست مشهور ، از بدو دستگیری تا پای چوبه دار چنان ماهرانه به تصویر کشیده شده است گویی خواننده با چشمان خود ناظر رفتار متین این فرزند خلف مردم اذربایجان است که حتی هنگام رودررویی با چوبه دار نیز با عزم و اراده ای پولادین مرگ را به سخره می گیرد. شهامت کم نظیر او در رودر رویی با مرگ داغی بر دل سرتیپ زنگنه فرمانده لشکر ارتش شاه در ارومیه که جنایت های شنیعی در حق مردم اذربایجان مرتکب شده بود و جلاد مردم قهرمان ارومیه می بود، می نهد که کینه ای حیوانی به فریدون داشت. بالاخره آرزوی عجز و لابه فریدون به هنگام روردر رویی با مرگ را با خود بسان دیگر ملاکان مرتجع و کین توز، به گور برد. رژیم شاه با قتل عام وحشیانه مردم آذربایجان می خواست با زهر چشم گرفتن از آن ها آرامش گورستانی در کشور پدید آورد. دارابی با تبحری کم نظیر مبتنی بر اسلوب ماتریالیسم تاریخی با پیش رفته ترین متد هنری و ادبی نشان می دهد که بنا به حکم تاریخ این آرزوی واپسگرایان بی وطن به سردمداری محمد رضا شاه توهمی بیش نبوده است. وی با تعمق بر سیر حوادث بعدی کشورمان که منجر به گسترش مبارزه حول خواست ملی شدن صنعت نفت، سراسر میهن را در بر می گیرد. به خواننده رمان در وجهی کاملا اقناع کننده می رساند که در ایران زمین، با شکو ه و عظمتی در خور ستایش با آن فرهنگ غنی مبارزاتی هرگز توده های مردم تسلیم میل و اراده فرمان روایان ستمگر نخواهند شد. اندک زمانی بعد از سرکوب و قتل عام ددمنشانه مردم اذربایجان ، پیکار مردمی حول خواست ملی شدن صنعت نفت، علیه شرکت نفت ایران و انگلیس که منابع نفت کشور را غارت می کرد، اوجی پرشکوه می یابد. با نخست وزیر شدن دکتر محمد مصدق، مبارزه از هر سمت و سو اعتلا می یابد. حزب توده ایران برغم آن که فعالیت مخفی می کرد، با همه ی توان از مبارزه برای ملی شدن صنعت نفت حمایت می کند. دارابی حمایت حزب توده ایران و ضرورت آن را با ارایه تصویری جامع و دقیق از وضعیت کشورمان بصورتی جذاب با هنرمندی تمام با واژگانی سلیس در رمان نشان داده است. و صحنه هایی تماشایی از پیکار مردمی در معرض دید خواننده می گذارد .که حاکی از هنر اعجاز برانگیز این نویسنده مردمی است. از عواطف، احساسات و زندگی شخصی مبارزان سخنان جذاب و شورانگیزی در رمان به قلم آورده شده است. قلم جادویی دارابی با بکار بردن واژگانی فصیح و گیرا در هربخش رمان کم نظیر است. رویداد سی تیرماه سال یک هزار و سیصد و سی و یک و شرکت همه ی جریان های سیاسی کشور برغم تفاوت نظرهایشان در صفی واحد، متحد و همدوش با هم بطرز تحسین برانگیزی در رمان بازتاب یافته است . و بیانگر اعجاز اتحاد نیروها در صفی واحد می باشد. در واکاوی علت طرح توطئه کودتای خانمان سوز ۲۸ مرداد و علت پیروزی کودتا که در درجه اول ناشی از تردید، دو دلی و انفعال دکتر محمد مصدق بود، دارابی به اوجی کم نظیر در روایت حادثه ی تاریخی در عرصه ادبیات داستانی کشورمان نایل می شود . پس از کودتای ۲۸ مردا د و یورش وحشیانه شاه برای سرکوب نیروهای ترقی خواه بالاخص حزب توده ایران و بحث هایی که در بین اعضای حزب در مورد علت پیروزی تقریبا آسان کودتا که عمدتا ناشی از عدم شناخت دکتر محمد مصدق از ماهیت جنایتکارانه دولت امپریالیستی امریکا بود. بی توجهی و رویگردانی وی در روزهای سرنوشت ساز، از مردمی که حامی او بودند باعث بزرگترین فاجعه تاریخ معاصر میهن ما شد. رمان از همه این موارد چنان صحنه های واقعی می افریند که گویی خود خواننده یکی از افراد حاضر در گفتمان هاست. با سیر اوضاع عده ای از جوانان پرشور و وطن پرست همچون بیژن جزنی و دوستانش که منتقد عملکرد حزب در مقطع کودتا بودند، به روش دیگری از مبارزه علیه دیکتاتوری شاه روی می اورند. در افریدن فضایی که این جوانان پرشور به مشی مبارزه مسلحانه روی می اورند و دل نگرانی و دغدغه خاطر توده ای هایی که سرانجامی برای این مشی نمی بییند. دارابی از هرحیث به توفیقی در عرصه رمان نویسی نایل می شود که در ادبیات مردمی میهن ما کمتر نظیری بر ان می توان یافت. در توصیف شخصیت مبارز بیژن جزنی و ظرفیت بالای روحی و فکری این مبارز بزرگ، دارابی نشان می دهد: اکثر مبارزان را برغم تفاوت نظرهایشان بطرزی دقیق می شناسد. ضمن حرمت و احترام به آنها صادقانه خصال برجسته شخصیت شان را به خواننده می شناساند. هیچ نکته ای از دید نویسنده در بیان مباحث مطروحه تئوریک، مابین افرادی که به مشی حزب معتقدند و کسانی که مبارزه را خارج از چارچوب نظرات حزبی پی می گیرند، از چشم تیز بین او پنهان نمی ماند که همه را با خلاقیت هنرمندانه ای با خواننده در میان می گذارد . همه نظرات طیف های مختلف مبارزان معتقد به مشی چریکی در رمان واکاوی می شود. احساس مسئولیت دارابی در نشان دادن همه ی این گرایشات در رمان با الگوهای هنری نشانگر تعهد نویسنده به بیان صادقانه رخدادهای تاریخی است، بدون آنکه از موازین هنری عدول کند به عالی ترین شکل هنری در متن رمان جای گرفته است. و از هرکتاب تاریخی و تئوریکی در این عرصه گویا تر است. استاد دارابی تا وقوع انقلاب ۱۳۵۷ فضای کشور دیکتاتور زده شاهی را با توصیف و ایجاد شورانگیزترین صحنه ها با تعهد یک نویسنده تمام قد مردمی پی می گیرد. با وجودی که عمده حوادث مطروحه در رمان وقایع آذربایجان است، نویسنده از مبارزات کارگران شرکت نفت جنوب غافل نشده از زبان برادر غنی ابراهیمی توضیح جامعی در مورد اعتصاب کارگران شرکت نفت در دهه سی و تاثیر آن برمبارزه سراسری کل کشور ارائه می شود . یا در باره ضرورت تشکیل سندیکا از زبان مبارزانی که در باکو هستند سخنان قابل تاملی مطرح می شود . نکته پر اهمیتی که که حاکی از هنر خلا قانه ی نویسنده است، در کنار سخن گفتن از شخصیت ها و مبارزان بزرگی چون فریدون ابراهیمی، غلام یحیی دانشیان، سید جعفر پیشه وری و دیگر مبارزان نامدار جنبش کمونیستی میهنمان، استاد دارابی شخصیت هایی نیز در رمان آفریده است که نشان می دهد این نویسنده مردمی چه درک بالایی از هنر رمان نویسی و ساخت و پرداخت آن را داراست. به عنوان مثال از زن مبارزی به نام آیگون که از نهضت جنگل تا انقلاب ۵۷ حضوری پر رنگ در رمان دارد، می توان نام برد. گویی دارابی خصلت های برجسته زنان انقلابی تاریخ معاصر میهن ما را جملگی در وجود آیگون جمع کرده و با جلوه ای درخشنده در متن رمان گنجانیده تا نشان دهد که زنان میهن ما در میدان مبارزه همدوش مردان می رزمند . چنین است حضور زن های مبارزی چون گونش، گلزار، شانای و .. حتی در مواردی زنان مبارز در صحنه کارزار پیشاپیش مردان می رزمند. تصویر این مورد نشان می دهد ادبیات میهن ما که به تبع جامعه، سیمایی مردانه دارد، می رود که از مردسالاری بدر اید و حق شایسته زن ایرانی را به رسمیت بشناسد. دارابی در این عرصه از پیشروان ادبیات داستانی میهن ماست. ارائه تصویر افرادی که با داشتن روح خرده بورژوایی صرفا به زندگی شخصی خود می اندیشند و فارغ از هرنوع دغدغه اجتماعی اند مبین آن است که رمان، حضور افراد در تمامی عرصه های اجتماعی در جامعه را مد نظر دارد. دارابی در ساخت و پرداخت این شخصیت ها به اوجی کم نظیر در عرصه رمان نویسی میهنمان دست یافته است. در ارائه تصویر افراد تاجر مسلکی که روح منفعت طلبی وجه شاخصه خصلت شان است، که در همه ی حوادث و رویدادها سود و ثروت اندوزی را مد نظر دارند، توانایی ماکسیم گورکی در وصف خصلت افراد تاجر منش در رمان فوماگوردیف را دررذهن تداعی می کند. در توصیف مناظر باکو و کوه و دشت و دمن شهر های استان آذربایجان بالاخص اردبیل که از قضا شهر زادگاه نو یسنده است، چنان مهارت شگرفی به خرج داده که توانایی اش در این عرصه همتراز ایوان تورگنیف نویسنده معروف روس می شود. وقتی شخصیتی چون کیوان را با آن عزم و اراده و دانش گسترده اش که وی نیز از آغاز تا پایان در رمان حضور دارد. با دوری جستن از قهرمان تراشی خصلت های یک مبارز آبدیده را در ضمیر کیوان جمع کرده که مبین شناخت عمیق دارابی از کنه خصلت های نامداران کمونیست میهنمان چون حیدر عمواغلی ها و ارانی ها و روزبه ها است. دارابی در کنار به قلم آوردن حضور مبارزان در میدان نبرد از عشق و احساس و علایق شخصی آن ها چنان سخنان فرح بخشی می گوید که روح و روان خواننده را نوازش می کند و آرامشی مثال زدنی به خواننده منتقل می کند. سخن از احساسات شخصی مبارزان و روابط عاشقانه ، وصف حالات روحی و روانی وقتی عشق مابین دو فرد شکل می گیرد و سینه را مالامال از عشق می کند، نشانگر آن است که دارابی از هیچ یک از خصلت های انسانی نه تنها غافل نیست که توجهی درخور و شایسته ای به ان دارد. عشق غنی ابراهیمی به همسرش یا عشق فریدون ابراهیمی به همسرش و عشق ایگون به آلیشان نموداری از هنر بالای دارابی است. که با واژه هایی جانسوز به نگارش در آمده است. در ادبیات میهن ما ارائه تصویری از عشق، قدمتی دیرینه و جایگاه بالایی دارد. حکایت عشق فرهاد و شیرین یا لیلی و مجنون نموداری از این امر است که قرن هاست حکایت عشق آن ها ورد زبان مردم سرزمین ماست. دارابی تاثیر عشق دو دل داده، آیگون و آلیشان بر روان هر دو عاشق و غم هجری که بر دل آیگون نشسته بالاخص صحنه جان باختن تراژیک آلیشان در بیمارستان در برابر دیدگان آیگون را چنان توصیف کرده که همتراز شوریدگی عشاق در ادبیات کلاسیک میهن ماست. که حکایت عشق آن ها تا ابد در ادبیات میهن ما ماندگارخواهد شد. عشق دوجانبه کیوان و همسرش گونش که ساخت و پرداخت هردو شخصیت و رابطه عاشقانه شان حاکی از خلاقیت شگرف دارابی است، در وجهی دیگر که با تصویری پرشکوه در رمان به نمایش در می اید ، نشان می دهد عشق این دو مبارز عاشق چه انرژِی بالایی در همکاری این زن و شوهر انقلابی در فعالیت های سیاسی به آن ها می دهد. توصیف روابط عاشقانه در رمان ، با وجود داشتن حد بالایی از احساس و عاطفه، مرزبندی منطقی و ادیبانه ای با عشق های سبک رمانتیک دارد که در ادبیات موسوم به زرد در کشور به وفور یافت می شود، که طبعا ماندگاری چندانی در سیر ادبیات داستانی کشورمان نداشته اند. ساخت و بافت رمان رود پرخروش و استخوان بندی رمان از چنان سطح بالایی از هنر برخور دار است که از ماندنی های ادبیات داستانی میهن ماست و به غنای ادب و فرهنگ کشور ما مواردی بس ستودنی افزوده است. نگارنده مایل است نکته ای از استاد دارابی نقل کند. با صحبت هایی که با استاد دارابی که افتخار آشنایی و دوستی دیرینه ای با ایشان دارم. در فرازی از صحبت پیرامون رمان رود پرخروش، ایشان گفتند بعضی از قهرمانان رمان از بستگان نزدیکم می باشند که زندگی آن ها را با اندک تغییراتی در متن رمان گنجاند ه ام. این نکته حاکی از آن است که استاد دارابی از هر امکانی برای غنایی رمان رود پرخروش بهره جسته است . هرچند در چند مورد به علت دشواری امر پژوهش و دست یابی به منابع و متون اصلی اشتباهاتی در ذکر تاریخ رخدادها به چشم می خورد. ازجمله تاریخ تولد فریدون ابراهیمی در آستارا مصادف با برگزاری کنگره حزب عدالت در رشت به سال ۱۲۹۹ ذکر گردیده است. در صورتی که تاریخ تولد رفیق جان باخته فریدون ابراهمیمی سال ۱۲۹۷ است. یا اینکه در کتاب ذکر شده که غنی ابراهیمی بدست عمال محمد رضا در سال ۱۳۲۷ مسموم شده و به قتل رسید . غنی ابراهیمی سال ها قبل از آن بدستور رضا شاه اعدام شده بود. این اشتباهات بسیار جزیی هیچ لطمه ای ای به رمان و سبک و غنایی آن وارد نمی آورد. فقط حاکی از دشواری امر تحقیق و پژوهش در کشور ما است که دست یابی محققان و پژوهشگران را به منابع اصیل با مانع های فراوانی روبرو ساخته اند. پایان کلام اینکه با رمانهای اشک سبلان و رود پرخروش ورود رمان تاریخی میهن ما با نام دانشمند بزرگ استاد دارابی پیوندی ناگسستنی یافته است. از آنجایی که از هفت جلد رمان اشک سبلان تاکنون ۴ جلد آن به چاپ رسیده است ، امید که مجلدات بعدی نیز امکان چاپ یابد و در دسترس خوانندگان قرار گیرد.
صادق شکیب . تیرماه ۱۴۰۴