گستاخی نتانیاهو در حمله به ایران پیش از برگزاری نشست آخری با آمریکا در عمان، علیرغم مخالفت ظاهری ترامپ، بهنوعی او را در مقابل عمل انجام شده قرارداده و شیرینی سیاست شیرینی –شلاقش را به خنجری از رو تبدیل کرد. این حملات و فراهم شدن شرایط از یک طرف و اصرار رهبر نظام برغنیسازی اورانیوم در داخل و موکول شئن هر نصمیمی در مذاکرات با آمریکا و تروییکا به اخذ حضوری نظر رهبری، کاسۀ صبر ترامپ را لبریز و در نهایت با بازی دود و آیینه، اعلام مهلت دوهفتهای و پنهان داشتن برنامه حمله خود از یک طرف و دامن زدن به مصاحبهها و اعلام نظرات گمراه کننده و دودآلود کردن افکار عمومی، ضربۀ مهلک را به تاسیسات زیرزمینی فردو و نطنز و اصفهان وارد کرد. چه بسا این حملات با اخطار و اطلاع قبلی و سپس کنار آمدن با ایجاد فضای تخلیه روانی و حیثیتی رژیم در پرتاب چند موشک به پایگاه العدید آمریکا در قطرو تفاهم بر انجام آتشبس در پی آن انجام شده باشد.
تمام هموغم رژیم در این سالها معطوف به تشدید ساز و کارهای کنترلی بر مردم و بگیرو ببند آنان بوده است. در حالی که شواهد حاکی از برنامهریزی طولانی موساد در انتقال و ساخت و آمادهسازی ریزپرنده و پرتابگر و هواگردها و شناسایی مراکز حساس نظامی و امنیتی و مکان دانشمندان و نخبههای هستهای و حتی فراتر، با مجوز رسمی از طریق عوامل نفوذی به ساخت سایت و تولید ریزپرتابهها و انجام پروازهای آزمایشی مجوزدار شناسایی با استفاده از عوامل آموزشدیدۀ وطنفروش وخائن نفوذی عمدتا کارکنان سابق “خاد” افغانستان و آمادهسازی آنان برای شرکت در عملیات ترور و انفجار و تجاوز به کشورمان بوده است.
تجاوز هدفمند وجنایتکارانۀ بیستوسوم خرداد رژیم اشغالگر اسراییل در ادامه ویرانگری تاسیسات و پایگاههای نظامی و پدافندی و پرتابگری آبانماه سال قبل، همراه با حملات و انفجارات برنامهریزی شده از داخل در طول دوازده روز اخیر، بهنحوی منجر به نابودی زیرساخت ها و پایگاههای تحرکی پدافندی گردید،که آسمان ایران و بهویژه تهران کاملاً بیخطر در اختیار دشمن متجاوز قرار گرفته و اهداف مورد نظر آنها عمدتاً آگاهانه و در پی ردگیری و شناسایی منهدم گردیده است.
تنها اتکا مثبت و تاثیرگذار رژیم، توان بالنسبه بالای موشکی وپاسخگویی پس از جایگزینی فرماندهان نظامی و مهمتر از همه، همراه نشدن عملی مردم با خواست و برنامۀ طراحی شدۀ نتانیاهو و پیشبینیهای اشتباه او وموساد و آمریکا و همچنین رضا پهلوی و دارودستۀ آویزان به کرامات دشمن و بوقهای تبلیعاتی شبانهروزی رسانهای براندازان بود. آنان امید و چشم به برانگیختن و بهرهبرداری از نارضایتی عمومی از رژیم و کشاندن آنان به میدان اعتراضی شهرها و در پی ان اقدام احتمالی برای زدن رهبری نظام و صاف کردن جادۀ آرزومندان به تصاحب تاج و تخت داشتند. انزجار مردم از تجاوز به کشور و وطن، نابودی زیرساختها و ویرانی توان دفاعی و فنا دادن سرمایۀ مادی و انسانی بهکار رفته در ایجاد آنها، علیرغم همۀ نارضایتیهای شدید از نظام جمهموری اسلامی، بیش از آنی بود که متجاوزان بیوطن و غصبکنندگان سرزمینهای دیگران انتظار داشتند.
ادامۀ جنگ با توجه به نارضایتی عمومی مردم اسراییل از رژیم ایران مسبوق به سالیان دراز ایجاد نگرانی و تهدید وشعار محو آن از نقشۀ جهان، و همچنین نارضایتی شدید و جو اعتراضی عمومی به شرایط غیر قابل تحمل جنگی ناشی از جنگافروزی و جنایات جنگی گسترده در غزه و لبنان و سوریه با صدها هزار کشته و مجروح و آواره، میتوانست چند صباحی بیشتر لیکود و نتانیاهم را در قدرت نگهداشته تا شرایط را کنترل وبه اهداف طراحی شده برساند. ولی آتشبس به سود جمهوری اسلامی است که همۀ توش و توان نظامی خود را جهت ایستادگی در مقابل تجاوز بهکار گرفته و با توجه به تخریب اکثر مکانها و امکانات نظامی و تجهیزاتی و پدافندی و توانمندیهای هستهای و فرماندهان نظامی و دانشمندان هستهای از یک طرف و نگرانی از طاق شدن توان مقاومت و ایستادگی مردم در مقابل تجاوز وخارج شدن اداره و کنترل جنگ و پیآمدهای خارج از تحمل و تابآوری مردم و رخدادهای احتمال ناشی از سیاستهای کشور بربادده از طرف دیگر، کمتر یارای ایستادگی بیش از این را دارد. همچنین برای ترامپ که با بادی در غبغب بتواند این پیروزی را پوششی برای ناکارایی سیاستهای داخلی و خارجی خود قرارداده و چند صباحی در باد نتایج این تجاوز برای پرداختن به آنها فرصت بیابد. ضمن انکه در همسانی اهداف غایی ترامپ و نتانیاهو در بارۀ رژیم ایران تردیدی نمیتوان داشت ولی در شیوهها و سازگاری نقشۀ راه دو طرف بیتردید نفاوتهای برنامهای وجود دارد.
التهاب و استرس و نگرانی و ترس از ادامۀ ناامنی و آوارگی، بیش از انفجار بمب و آتش و ویرانی دورۀ جنگ، دامنگیر مردم شده است. اکثر مردم در این دوازده روز آتش و خون، تا حدودی توش و توانی برای جان بدر بردن و کوچ از مهلکه جنگ و انفجارها داشتند. ولی در صورت آتشافروزی دوباره، نمیتوان انتظار تابآوری بیشتری از اکثر آنان داشت. مردم به اندازۀ کافی و بیش از لیاقت رژیم، وطن و کشوردوستی خود را نشان داده و داغ همنوایی و همراهی با متجاوزان و جنگ فروزان داخلی و خارجی را بهدلشان نشاندند. در صورتیکه رژیم با ناسپاسی و نابخردی و با خاماندیشی، بر طبل جنگ و غنیسازی اورانیوم و پیروزی بر شیطان بزرگ و نابودی اسراییل کوبیده و به این خیال خام که با مردم و ملت و تاریخ و تمدن گفتن، “ملت برای بقای رژیم تا اخرین قطره خونشان مقاومت خواهند کرد”، این آرزو را بهگور خواهد برد. برای رژیم تنها راه برونرفت از مخمصۀ خودساخته تن دادن به خواست ترامپ، همراه با توجیهات شعاری ولایتمداری برای توجیه آن و برای مردم اتحاد فراگیر برای بهروزی و گذار به دموکراسی و سکولاریسم است.
بردیا سیاوش