سرمقاله دیدگاهی عباس عراقچی وزیر امور خارجه ایران
۹ ژوئیه ۲۰۲۵ فایننشال تایمز
تنها در پنج جلسه طی نه هفته، من و استیو ویتکوف، نماینده ویژه ایالات متحده، به دستاوردهایی بیش از آنچه در چهار سال مذاکرات هستهای با دولت شکستخورده بایدن به دست آوردم، دست یافتیم. ما در آستانه یک پیشرفت تاریخی بودیم. برای رفع نگرانیهای ایالات متحده مبنی بر اینکه ایران ممکن است روزی برنامه هستهای صلحآمیز خود را منحرف کند، ما بحثهای مفصل و صریحی – از جمله در مورد آینده غنیسازی اورانیوم ایران – انجام دادیم. چندین ایده برای یک راهحل برد-برد وجود داشت که توسط هر دو طرف و عمان مطرح شد.
به همان اندازه مهم، ما همچنین بر لغو تحریمها و مشارکت ایالات متحده در همکاریهای اقتصادی گستردهتر که فرصتی تریلیون دلاری را تشکیل میداد، تمرکز کردیم. ایران پذیرای همکاریهای سودمند دوجانبه بود که اقتصاد ایران را رونق بخشد و اولویت دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا، برای احیای صنایع رو به زوال آمریکایی، مانند بخش انرژی هستهای را برطرف کند.
اوضاع رو به بهبود بود و پیامهای زیادی رد و بدل میشد. اما تنها ۴۸ ساعت قبل از ششمین نشست مهم، اسرائیل حملهای بیدلیل به کشور من انجام داد. علاوه بر تأسیسات هستهای محافظتشده، خانهها، بیمارستانها، زیرساختهای ضروری انرژی ما و حتی زندانها بمباران شدند. قتلهای بزدلانه دانشگاهیان و خانوادههایشان نیز انجام شد. این یک خیانت عمیق به دیپلماسی بود. در حالی که گفتگوی ایران و آمریکا سرانجام در حال اوج گرفتن بود، بمباران بیملاحظه پیامی واضح ارسال کرد: اسرائیل درگیری را به راهحل ترجیح میدهد.
اسرائیل به دروغ ادعا کرد که حملات هواییاش با هدف جلوگیری از توسعه سلاحهای هستهای توسط ایران انجام شده است. در واقع، ایران به عنوان امضاکننده پیمان منع گسترش سلاحهای هستهای، همواره به یک برنامه هستهای صلحآمیز تحت نظارت سازمان ملل متعهد بوده است. همانطور که هر ملت شریفی که مورد حمله قرار میگیرد، ایران به شدت در برابر تجاوز مقاومت کرد تا اینکه اسرائیل مجبور شد برای پایان دادن به جنگی که آغاز کرده بود، به رئیس جمهور ترامپ تکیه کند.
ایران که یک بار مورد ظلم قرار گرفته است، اکنون دو برابر محتاط است. تعهد ما به اقدام مسئولانه برای جلوگیری از یک جنگ منطقهای تمام عیار نباید به عنوان ضعف تعبیر شود. ما هرگونه حمله آینده به مردم خود را شکست خواهیم داد. و اگر روزی فرا برسد، ما تواناییهای واقعی خود را آشکار خواهیم کرد تا هرگونه توهمی در مورد قدرت ایران را از بین ببریم.
نیازی به گفتن نیست که پیشرفت حاصل شده در مذاکرات بین ایران و ایالات متحده خرابکاری شده است؛ نه توسط ایران، بلکه توسط یک متحد ظاهری آمریکا. این تازه تصمیم سرنوشتساز ایالات متحده برای اجازه دادن به خود برای تضعیف قوانین بینالمللی و NPT با حملات خود است.
اگرچه ایران در روزهای اخیر پیامهایی مبنی بر آمادگی ایالات متحده برای بازگشت به مذاکرات دریافت کرده است، چگونه میتوانیم به تعامل بیشتر اعتماد کنیم؟ ایران در سال ۲۰۱۵ با شش کشور، از جمله ایالات متحده، توافق جامع هستهای امضا کرد که واشنگتن سه سال بعد به طور یکجانبه آن را لغو کرد. و پس از موافقت با مذاکرات جدید با حسن نیت، شاهد بودیم که حسن نیت ما با حمله دو ارتش مسلح به سلاح هستهای پاسخ داده شد.
ایران همچنان به دیپلماسی علاقهمند است، ما اما دلایل خوبی برای تردید در مورد گفتگوی بیشتر داریم. اگر تمایلی برای حل دوستانه این موضوع وجود دارد، ایالات متحده باید آمادگی واقعی خود را برای یک توافق عادلانه نشان دهد. واشنگتن همچنین باید بداند که اقداماتش در هفتههای اخیر اوضاع را تغییر داده است.
ایرانیها هرگز تسلیم نخواهند شد. ایران تمدنی هزار ساله است که بر تهاجمهای بیشماری غلبه کرده و هر بار قویتر ظاهر شده است. ما همیشه صلح را ترجیح دادهایم، با این حال ما همیشه کسانی بودهایم که تصمیم میگیرند تجاوز علیه مردم ما چه زمانی و چگونه پایان یابد. همانطور که محاسبات اشتباه رژیم اسرائیل ثابت کرده است، ایرانیان همواره در برابر متجاوزان متحد میشوند.
مذاکراتی که زیر سایه جنگ برگزار میشوند ذاتاً ناپایدار هستند و گفتگو در میان تهدیدها هرگز واقعی نیست. برای موفقیت، دیپلماسی باید بر اساس احترام متقابل بنا شود. همچنین نمیتواند در برابر خرابکاریهای مداوم توسط اشخاص ثالثی که از راهحل میترسند، دوام بیاورد. مردم آمریکا شایسته این هستند که بدانند کشورشان توسط یک رژیم خارجی که منافع مشترکی با آنها ندارد، به سمت جنگی کاملاً اجتنابپذیر و بیدلیل سوق داده میشود. افکار عمومی در واشنگتن، باید بدانند که این تجاوز، دانشمندان ما و دستاوردهای آنها را برای ما عزیزتر از همیشه کرده است.
وعده «اول آمریکا»ی ترامپ، در عمل، به «اول اسرائیل» تبدیل میشود. با مشاهده قربانی شدن هزاران آمریکایی و هدر رفتن تریلیونها دلار از پول مالیاتدهندگان در منطقه ما، به نظر میرسد برای آمریکاییها دیگر بس باشد.
مسیر صلح مستلزم این شناخت در ایالات متحده است که گفتگوی محترمانه، و نه اجبار بیملاحظه، تنها راه پایدار به پیش است.
انتخاب با آمریکاست. آیا ایالات متحده سرانجام دیپلماسی را انتخاب خواهد کرد؟ یا در دام جنگ شخص دیگری خواهد ماند؟