دوشنبه ۱۰ شهریور ۱۴۰۴ - ۱۹:۱۲

دوشنبه ۱۰ شهریور ۱۴۰۴ - ۱۹:۱۲

مردم همسایه و هم‌تبار افغانستان، مصیبت و غم شما، مصیبت و غم ماست!
مردم ما خود بارها رنج و مصیبت ناشی از زلزله و دیگر بلایای طبیعی را تجربه کرده و با آن آشنا می‌باشند و قطعاً در این لحظات همسایگان‌مان را تنها...
۱۰ شهریور, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: هیئت سیاسی ـ اجرایی سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
نویسنده: هیئت سیاسی ـ اجرایی سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
موتورسواری زنان در ابهام
مهسا کسنوی: در اصل ۱۹ قانون اساسی، رانندگی موتور برای زنان منعی ندارد و جرم تلقی نمی‌شود اما بنا بر ماده ۲۰ قانون رسیدگی به تخلفات رانندگی، گواهینامه رانندگی موتور،...
۱۰ شهریور, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: مهسا کسنوی
نویسنده: مهسا کسنوی
دفاع ملی و میهنی - وظایف ما | با دکتر ناصر زرافشان | کافه مکث
دعوت شما به جلسه کلاب هاووسی با دکتر ناصر زرافشان موضوع: دفاع ملی-میهنی- وظایف ما زمان یکشنبه ۹ شهریور - ۳۱ آگوست مکان : کلاب مکث - لینک زیر...
۱۰ شهریور, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: کافه مکث
نویسنده: کافه مکث
اعتراضات شهروندان اسرائیلی وارد نقطه عطف تازه‌ای می‌شود!
در فراخوان انجمن خانواده های گروگان‌ها که از حمایت گروه‌های مدنی و سیاسی بر خوردارند، چنین آمده بود: «صدها هزار شهروند اسرائیلی امروز کشور را با یک مطالبه روشن فلج...
۹ شهریور, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: تقی روزبه
نویسنده: تقی روزبه
حزب چپگرای آلبانی چراغ امید را در میان معدنچیان و اعضای اتحادیه‌های کارگری روشن نگاه می دارد.
حزب چپ‌گرای « لیویا باشکیه » در کشوری پراز الیگارش‌ها و پولشویان در حال نبردی شکست‌خورده است، اما به آن نیاز است و چراغ امید را در میان معدنچیان و...
۹ شهریور, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: برگردان: رضا کاويانی
نویسنده: برگردان: رضا کاويانی
ششمین تحلیل هفتگی با فرخ نگهدار و گودرز اقتداری:بررسی واکنش‌ها به بیانیه جبهه اصلاحات ایران!
در این نشست به تحلیل از «واکنش‌ها به بیانیه جبهه‌ اصلاحات ایران» پرداخته شد. همچنین به ابتکار هیئت سیاسی-اجرایی اشاره شد که از این پس، هر ماه یکی از گروه‌های...
۸ شهریور, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: تحلیل هفته، پرسش و پاسخ
نویسنده: تحلیل هفته، پرسش و پاسخ
پرویز ثابتی و رضا پهلوی: روایت یک بازگشت محترمانه
بهروز ورزنده: یکی به نام «امنیت» می‌کشت، دیگری با مستیِ «انقلاب»؛ و آن‌یکی، در جامهٔ پاسدارِ «انقلاب». اما دست‌هایشان یک زبان داشت، و زبان‌شان یک تیغ؛ تنها تفاوت، رنگ جامه‌شان...
۸ شهریور, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: بهروز ورزنده
نویسنده: بهروز ورزنده

چپ ایرانی کجا ایستاده است؟

و تازه پس از پذیرش این واقعیت که مبارزه برای عدالت اجتماعی بدون مبارزه برای صلح، حقوق بشر، آزادی و محیط زیست ممکن نیست، باید به تعریف این «عدالت اجتماعی» بپردازیم که در جهان امروز –  و به ویژه در کشور ایران... چیست؟ چه ساختاری دارد؟ چگونه اجرا می‌شود؟ و بر پایه‌ی کدام ارزش‌ها و خواسته‌های مشترک ما تعریف می‌شود؟

در پای یکی از نوشته‌هایم درباره‌ی حقوق بشر، نظری خواندم که چنین می‌گفت:

«از نظر کمونیست‌ها “حقوق بشر” یک امر طبقاتی به این مفهوم است که ابناء بشر به حقوق انسانی خویش دست پیدا نمی‌کنند مگر این که اساس مالکیت خصوصی بر وسایل تولید مضمحل شود و استثمار انسان از انسان و ستمگری سیاسی طبقاتی که نقض آشکار حقوق بشرند از میان بروند.»

به نظر می‌رسد که این اندیشه‌ی به ظاهر چپ‌گرایانه صد سال است که در جا زده است. مارکس حدود ۱۵۰ سال پیش نظریه‌ی ستم طبقاتی را تدوین کرد، لنین بیش از صد سال پیش از «گره اصلی مبارزه» حرف زد و نخستین انقلاب سوسیالیستی را رهبری کرد، و اکنون سی سال است که اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی از بین رفته است! جهان دگرگون بس شده، اما برخی ذهن‌ها و اندیشه‌ها همچنان در قرن نوزدهم مانده‌اند.

مارکس: بی‌خبر از چالش‌های جهان ما

در دورانی که مارکس به انگلستان مهاجرت ‌کرد، بخش زیادی از مهاجران اقتصادی‌ –‌به‌ویژه ایرلندی‌ها– جزو طبقه کارگر به شمار می‌رفتند. آنچه امروز به‌عنوان مهاجرت چندقومی و فراملی می‌شناسیم، هنوز در آن دوران شکل نگرفته بود. اما امروزه، میلیون‌ها مهاجر از آسیا، آفریقا، آمریکای لاتین و اروپای شرقی در انگلستان و دیگر کشورهای صنعتی و حتی در ایران زندگی می‌کنند. اگر مارکس امروز می‌زیست، بی‌تردید به تبعیض نژادی و مهاجرستیزی نیز توجه می‌کرد.

مارکس در زمانی می‌زیست که جنبش فمینیسم و تئوری‌های مربوط به همپوشانی ستم‌ها هنوز شکل نگرفته بود. او تنها ستم اقتصادی را در رابطه با ابزار تولید می‌دید و زنان را ابزار تولید مثل می‌دید که از نظر اقتصادی به مردان وابسته‌اند. مارکس نابرابری حقوقی، خشونت‌های جنسی و جنسیتی گوناگون، و عدم دسترسی زنان به فرصت‌های برابر با مردان را اصلا نمی‌دید و نمی‌دانست که لایه‌های گوناگون ستم بر زنان همپوشانی دارند.

مارکس در زمانه‌‌ای می‌زیست که همجنس‌گرایان از حق زندگی آشکار محروم بودند. بنابراین، به ستم علیه اقلیت‌های جنسی توجهی نکرد.

مارکس از بحران‌های زیست‌محیطی، آلودگی هوا، تغییرات آب و هوایی و گرمایش زمین اطلاعی نداشت. اگر می‌داشت، بی‌تردید نقش سرمایه‌داری در تخریب محیط زیست را برجسته می‌کرد.

مارکس فقط استثمار کارگران و زحمتکشان را به عنوان نیروی کار می‌دید، اما نمی‌دانست که آنان روزی به عنوان مصرف کننده‌ی کالاهای بازار سرمایه‌داری نیز استثمار خواهند شد.

مارکس پرولتاریایی را می‌شناخت که «هیچ چیز برای از دست دادن جز زنجیرهایش» نداشت. و نمی‌دانست که روزی زحمتکشان بدون اینکه امنیت اقتصادی داشته باشند، خانه و خودرو و تلویزیون و مزایای بیمه خواهند داشت – و نیز رؤیای بالا رفتن از نردبان اجتماعی در نظام سرمایه‌داری که بدتر از زنجیر  است،آنان را اسیر خواهد کرد.

مارکس جهانی شدن سرمایه‌داری را پیش‌بینی کرده بود و از  اتحاد کارگران جهان می‌گفت، اما نمی‌دانست که سرمایه‌داران جهان زودتر متحد می‌شوند و با اجلاس‌های فراملی، نهادهای اقتصادی و همراهی های سیاسی،  تشکل های پیچیده‌تری برای حفظ سلطه خود خواهند داشت.

مارکس از مالکیت اجتماعی بر ابزار تولید می‌گفت اما اصلا نمی‌توانست پیش‌بینی کند که روزی ابزار تولید پیشرفته، با بهره‌گیری از هوش مصنوعی، جای بسیاری از کارگران را در بخش تولید بگیرد به گونه‌ای که سرمایه‌دار نیازی به کنترل نیروی کار و نگرانی درباره اعتصاب و درخواست افزایش دستمزد و درگیری به سندیکا و اتحادیه کاری نخواهد داشت و «ارتش ذخیره بیکاران» به «ارتش بیکاران» تبدیل خواهد شد که هیچ آینده شغلی مشخصی برایش ترسیم نشده است.

مارکس از دین سخن گفته بود اما نمی‌دانست که روزی هالیوود و رسانه‌های در خدمت سرمایه‌داری، بیشتر از دین فکر کارگران و زحمتکشان را تخدیر خواهد کرد.

مارکس درباره‌ی جنگ‌های امپریالیستی و رقابت‌های نظامی قدرت‌ها تحلیل‌هایی داشت، اما تمرکز اصلی او بر ستم طبقاتی بود. او نمی‌توانست پیش‌بینی کند که صنایع نظامی تا این حد در اقتصاد جهانی ریشه بدوانند و تبدیل به یکی از موتورهای سود سرمایه‌داری و ابزار کشتار جمعی شوند. اگر امروز می‌زیست، بر ضرورت صلح و نقد سرمایه‌داری جنگ افروز تأکید بیشتری می‌کرد.

مارکس نمی‌دانست که سرمایه‌داری چگونه با کنترل رسانه ها، سیستم آموزش دانشگاهی، نهادهای قانون‌گذاری و استفاده از روان‌شناسی اجتماعی، نظامی پیچیده برای بازتولید سلطه خود می‌سازد؛ نظامی که انتخابات را هدایت می‌کند، افکار را شکل می‌دهد، و آگاهی را مهندسی می‌کند و دانش آموختگان را حتی بدون آگاهی یا خواست آنان به خدمت این سلطه در می‌آورد.

مارکس با مفهوم جنبش‌های مدنی ناآشنا بود و نمی‌دانست که روزی انقلاب ها به پایان می‌رسند و جای خود را به حرکت های سیاسی و در کنار آنها جنبش های مدنی پویا و پایا در سراسر جهان می‌دهند که پیوسته برای بهبود زندگی، از آزادی و حقوق زنان و کودکان گرفته تا حفاظت از محیط زیست و کاهش آلودگی هوا مبارزه می‌کنند.

چالش‌های امروز: چندلایه و درهم‌تنیده

امروز ما با واقعیت‌هایی بسیار پیچیده‌ و درهم تنیده مواجه‌ایم: رشد روزافزون فاصله‌ی طبقاتی، تبعیض نژادی، جنگ، مهاجرستیزی، بحران اقلیمی، خشونت علیه زنان، کم آبی، سرکوب اقلیت‌ها، آتش سوزی های وحشتناک، محدودسازی رسانه‌ها و نقض آزادی‌های فردی، تهدید سلاح های هسته ای، بدهی ملی، کاهش خدمات اجتماعی و …

دیگر تنها طبقه‌ی کارگر قربانی سرمایه‌داری نیست، بلکه معلمان و مهندسان و … جزو زحمتکشان هستند. طبقه‌ی متوسط به شدت زیر فشار است. رهایی طبقه‌ی کارگر بدون نجات طبقه‌ی متوسط ممکن نیست؛ زیرا سقف رفاه کارگران در بهترین حالت، برابر با سطح زندگی پایدار طبقه‌ی متوسط است.

سرمایه‌داری نوین حتی مفهوم مالکیت خصوصی را باز تعریف کرده است. طبقات فرودست نیز به بازار سهام راه یافته‌اند و اشکال جدیدی از همدستی ناخواسته با نظام سلطه و دفاع از آن پدید آمده است. امروزه پیروزی در مبارزه با سرمایه‌داری با لغو مالکیت خصوصی تعریف نمی‌شود، بلکه با تثبیت صلح، تعدیل ثروت، افزایش خدمات اجتماعی، ارائه فرصت های  برابر برای همگان، و پایان دادن به فقر، تبعیض و خشونت تعریف می‌شود.

مبارزه‌ در جهان امروز با پویایی روزافزون ادامه دارد اما فقط طبقاتی نیست، بلکه در پیوستگی با مبارزه برای صلح و محیط زیست و آزادی و برابری انسان هاست. و دیگر اینکه به شکل جنبش انقلابی علیه سرمایه‌داران نیست، بلکه گاه به شکل اعتراض‌های جهانی است، و گاه در قالب سازمان‌های غیر دولتی محلی صورت می‌گیرد، گاه به شکل پیروزی های سیاسی در انتخابات، و گاه به صورت مبارزات صنفی و جنبش‌های مدنی.

پیروزی‌ها تقریبا همیشه گام به گام است، و برای هدف‌های گوناگون، از افزایش دستمزد گرفته تا دفاع از حق طلاق یا سقط جنین، از حفاظت از جنگل‌ها گرفته تا آزادی بیان، و از بهبود کیفیت زندگی فردی تا افزایش  امنیت اجتماعی. برخی برای حق زیستن می‌جنگند، برخی برای حق سخن گفتن، و برخی برای حق اعتراض. با هر پیروزی، ارزش های مشترک انسانی که مبنای مبارزه در راه آن پیروزی بود به عنوان خواسته‌های مشترک اجتماعی پذیرفته و ثبت می‌شود. بسیاری از این خواسته‌ها، امروزه در قالب «حقوق بشر» شناخته و ثبت شده‌اند. آنچه که ما امروزه به نام «حقوق بشر» می‌شناسیم، دستاورد مبارزات جمعی فراوانی بوده و چه بسا کسانی که درین راه خون داده و شهید شده‌اند. به همه این مبارزات و همه این دستاوردها باید ارج نهاد.

بازاندیشی: نیاز به چپِ نو برای مبارزه در جهانی نو

اگر چپ امروز ایران همچنان در تعاریف قرن نوزدهمی از «ستم طبقاتی» درجا می‌زند، نه‌تنها از تحولات جهانی عقب مانده، بلکه در درک اشکال نوین سلطه‌ی سرمایه‌داری نیز ناتوان است. زمان آن رسیده که چپ افق دید خود را گسترش دهد، از همه‌ی ابعاد واقعیت‌های جهان امروز آگاه شود و راهی تازه برای مبارزه‌ای مؤثر بیابد.

البته آن نظری که بهانه‌ی این نوشتار شد، تنها از سوی  یک فرد گفته شده بود و نباید آن را به تمام چپ ایرانی نسبت داد. اما پرسش اساسی پابرجاست: چپ ایرانی امروز کجا ایستاده است؟ ما که از جمهوری اسلامی بیزاریم و ادعای دموکراسی خواهی و جمهوری خواهی داریم، چه تحلیلی از وضعیت ایران و جهان ارائه می‌دهیم؟ قطب‌نمای مبارزه‌ی ما به کدام سو اشاره می‌کند؟ کدام آینده را به مردم نشان می‌دهیم تا بتوانیم حمایت آن‌ها را جلب کنیم؟

و این پرسش تنها متوجه چپ سکولار خارج از کشور نیست. نیروهای پیشرو داخل ایران نیز وضع چندان بهتری از ما ندارند. اگر چشم‌اندازی روشن داشتند، تاکنون چارچوبی برای آینده ترسیم کرده بودند؛ چارچوبی که بتواند جنبشی مردمی را در ایران برانگیزد و جمهوری اسلامی را به گذشته بسپارد. اگر جمهوری اسلامی تا کنون برجا ایستاده است، یک دلیل عمده‌ی آن نبود جایگزین پیشرو است که بتواند پاسخگوی نیازهای روز جامعه باشد.

با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، ضربه‌ای سنگین بر اندیشه‌های سوسیالیستی وارد شد. جنبش‌های رهایی‌بخش و ضد‌امپریالیستی که متحد طبیعی شان کشورهای سوسیالیستی بودند، پشتیبان خود را از دست دادند و برخی به سوی ایده‌های واپس‌گرایانه‌ی مذهبی گرایش یافتند. در این میان، تنها چین و کوبا باقی مانده‌اند؛ چین با اصلاحاتی هوشمندانه به یک قدرت جهانی تبدیل شده و کوبا همچنان در جستجوی راهی برای آینده است. کره شمالی هم که درباره‌اش تقریبا هیچ نمی‌دانیم جز اینکه بمب هسته ای دارد.

اما با این همه، یک چیز هنوز پابرجاست: آرمان عدالت اجتماعی! و تا انسان هست، برجا خواهد بود این آرمان، جوهره‌ی تمام جنبش‌های چپ در گوشه و کنار جهان بوده و هست. اما آنچه تجربه‌ی یک قرن اخیر به ما آموخته، این است که عدالت اجتماعی در پیوند تنگاتنگ با آزادی، حقوق بشر، صلح و حفاظت از محیط زیست است. دیگر «گره اصلی» وجود ندارد که در مبارزه اولویت داشته باشد، بلکه مبارزه همزمان در چند جبهه جریان دارد و اتحاد این جبهه‌های کوچک محلی است که جریان بزرگ ضد سرمایه‌داری را راه می‌برد.

در دنیای پیچیده‌ی امروزی، مبارزه‌ی زحمتکشان دیگر طبقاتی نیست و همه جانبه است. زحمتکشان فقط کارگران نیستند و طبقه‌ی متوسط – یعنی همه‌ی کسانی که برای گذران زندگی کار می‌کنند –  درگیر این مبارزه‌ی همه جانبه هستند.

و تازه پس از پذیرش این واقعیت که مبارزه برای عدالت اجتماعی بدون مبارزه برای صلح، حقوق بشر، آزادی و محیط زیست ممکن نیست، باید به تعریف این «عدالت اجتماعی» بپردازیم که در جهان امروز –  و به ویژه در کشور ایران با همه‌ی ویژگی‌های تاریخی، اجتماعی، سیاسی و جغرافیایی‌اش –  چیست؟ چه ساختاری دارد؟ چگونه اجرا می‌شود؟ و بر پایه‌ی کدام ارزش‌ها و خواسته‌های مشترک ما تعریف می‌شود؟

تنها پس از این بازتعریف است که چپ دوباره معنا خواهد یافت، جان خواهد گرفت و راهی به آینده خواهد گشود.

 

برگرفته از سایت اخبار روز

تاریخ انتشار : ۳۱ تیر, ۱۴۰۴ ۳:۰۱ ق٫ظ
لینک کوتاه
مطالب بیشتر

نظرات

Comments are closed.

مردم همسایه و هم‌تبار افغانستان، مصیبت و غم شما، مصیبت و غم ماست!

مردم ما خود بارها رنج و مصیبت ناشی از زلزله و دیگر بلایای طبیعی را تجربه کرده و با آن آشنا می‌باشند و قطعاً در این لحظات همسایگان‌مان را تنها نخواهند گذاشت. در این روزهای سخت در کنار شما دوستان و مردم هم‌تبار و همسایهٔ افغانستان خواهیم بود و بار دیگر مراتب هم‌دردی عمیق و صمیمانهٔ خود را با شما مردم و زلزله‌زدگان افغانستان اعلام‌ می‌داریم.

ادامه »

افول قدرت‌های غربی از هولوکاست تا غزه

تصاویر استخوان‌های برجسته و چشمان فرورفته این کودکان، تنها پوسته فاجعه را نشان می‌دهد؛ عمق آن، خاموش‌شدن آهسته یک نسل است. پزشکان و متخصصان تغذیه هشدار داده‌اند: حتی اگر جنگ همین امروز متوقف شود، این کودکان با زخم‌های جبران‌ناپذیر جسمی و ذهنی، تا پایان عمر زندگی خواهند کرد

مطالعه »

قحطی در غزه؛ آیینۀ تمام‌نمای پوچی ادعاهای قدرت‌های غربی

نتانیاهو با چه اطمینانی، علیرغم اعتراض‌های بی‌سابقۀ جهانی به غزه لشکرکشی می‌کند؟ در حالی که جنبش صلح تا تل‌آویو گسترش یافته و اعتراض‌ها به ادامۀ جنگ و اشغال غزه ده‌ها هزار شهروند اسرائیلی را نیز به خیابان‌ها کشانده، وزیر دفاع کابینۀ جنایت‌کار نتانیاهو با تکیه بر کدام قدرت، چشم در چشم دوربین‌ها می‌گوید درهای جهنم را در غزه باز کرده است؟

مطالعه »

مصونیت اسرائیل از مجازات برای جنایات جنگی، قتل روزنامه‌نگاران بیشتری را دامن می‌زند…

گرچه من و سایر هم‌کارانم در شورای سردبیری سامانه کار به هیچ عنوان خود را خبرنگار یا ژورنالیست حرفه ای نمی دانیم ولی نمی‌توانیم درد و نگرانی عمیقمان را از آنچه بر سر راویان تاریخی این دوران منحوس وسیله دولت اسراییل و رژیم نسل کش نتانیاهو آمده است را پنهان کنیم. ما به همه روزنامه نگاران و عکاسان شریفی که در تمامی این دو سال از میدان جنایات غزه گزارش فرستاده اند درود می‌فرستیم و یاد قربانیان این نبرد نابرابر را گرامی می‌داریم.

مطالعه »
بیانیه ها

مردم همسایه و هم‌تبار افغانستان، مصیبت و غم شما، مصیبت و غم ماست!

مردم ما خود بارها رنج و مصیبت ناشی از زلزله و دیگر بلایای طبیعی را تجربه کرده و با آن آشنا می‌باشند و قطعاً در این لحظات همسایگان‌مان را تنها نخواهند گذاشت. در این روزهای سخت در کنار شما دوستان و مردم هم‌تبار و همسایهٔ افغانستان خواهیم بود و بار دیگر مراتب هم‌دردی عمیق و صمیمانهٔ خود را با شما مردم و زلزله‌زدگان افغانستان اعلام‌ می‌داریم.

مطالعه »
پيام ها

«مرا بلند کن و بر شانه‌ات بنشان» رفیق حسن صانعی درگذشت!

حسن چهل سال پس از فاجعۀ پرپر شدن گل نورسیدۀ دخترش میترا به دست کوردلان، از دخترش، از گل دوست‌داشتنی زندگی‌اش، در پیوند با سرود انترناسیونال یاد می‌کند. آری فلسفۀ زندگی شخصی و سیاسی حسن در یک راستا قرار داشتند.

مطالعه »
شبکه های اجتماعی سازمان
آخرین مطالب

مردم همسایه و هم‌تبار افغانستان، مصیبت و غم شما، مصیبت و غم ماست!

موتورسواری زنان در ابهام

دفاع ملی و میهنی – وظایف ما | با دکتر ناصر زرافشان | کافه مکث

اعتراضات شهروندان اسرائیلی وارد نقطه عطف تازه‌ای می‌شود!

حزب چپگرای آلبانی چراغ امید را در میان معدنچیان و اعضای اتحادیه‌های کارگری روشن نگاه می دارد.

ششمین تحلیل هفتگی با فرخ نگهدار و گودرز اقتداری:بررسی واکنش‌ها به بیانیه جبهه اصلاحات ایران!