یکشنبه ۵ مرداد ۱۴۰۴ - ۲۱:۴۶

یکشنبه ۵ مرداد ۱۴۰۴ - ۲۱:۴۶

نمایش در مونیخ؛ کدام مردم؟ کدام دموکراسی؟
چگونه کسانی که خود را مدافع این مردم می‌دانند، می‌توانند بر این خواست آشکار چشم ببندند؟ مگر نشنیده‌اند فریادهای پی‌درپی: «نه به جنگ»، «نه به سلطه‌ی بیگانه»، «نه به دخالت...
۵ مرداد, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: شهناز قراگزلو
نویسنده: شهناز قراگزلو
آواز تذرو
می‌گویند وقتی تواناییِ دیدن و روایت کردنِ رنج ازمیان برود؛ راه بر تکرارِ خشونت هموار می‌شود  واین پیش درآمدی‌ست برای ویرانی... این را او با همه‌ی وجودش حس و درک...
۵ مرداد, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: پهلوان
نویسنده: پهلوان
ناسیونالیسم دموکراتیک در برابر ناسیونالیسم اقتدارگرا
«ملی‌گرایی دموکراتیک» به گرایشی اشاره دارد که هم به هویت و انسجام ملی پایبند است و هم به حقّ برابرِ دیگر گروه‌ها و قوم‌ها در داخلِ کشور برای برخورداری از...
۵ مرداد, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: علی رضا بهتویی
نویسنده: علی رضا بهتویی
در حمایت از انتخابات آزاد و منصفانه و شفاف برای تشکیل مجلس موسسان
جبهه ملی ایران – اروپا و سازمانهای جبهه ملی ایران در خارج از کشور در پرتو تحولات نگران‌کننده پس از جنگ ۱۲روزه و فضای امنیتی ناشی از آن و با...
۵ مرداد, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: جبهه‌ ملی ایران - اروپا، سازمان‌های جبهه‌ ملی ایران در خارج از کشور
نویسنده: جبهه‌ ملی ایران - اروپا، سازمان‌های جبهه‌ ملی ایران در خارج از کشور
صنعت کلاهبرداری آنلاین, مبتنی بر برده داری است 
مردم جنوب شرقی آسیا با وعده شغل خوب، در کارخانه‌های کلاهبرداری اسیر و مجبور به ارتکاب کلاهبر داری آنلاین می‌شوند. این یک صنعت بی‌رحمانه است که میلیاردها دلار درآمد ایجاد...
۵ مرداد, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: برگردان: رضا کاويانی
نویسنده: برگردان: رضا کاويانی
پیشرفت سرمایه داری بقای انسان را تهدید می کند
ساموئل فاربر در شماره فعلی مجله ژاکوبن استدلال می کند که شک و تردید نسبت به" پیشرفت", در متفکرانی مانند والتر بنجامین به بن بست ختم می شود. اما  میشائیل لووی...
۴ مرداد, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: برگردان: رضا کاويانی
نویسنده: برگردان: رضا کاويانی
چهره‌ی واقعی منتقدان نیم‌بند سلطنت: دودوزه‌بازی سیاسی
تبدیل یک رژیم اقتدارگرا به «گذشته‌ای قابل تحمل» یا حتی «دورانی طلایی»، مسلماً  محصول شکست تاریخی یک بدیل است. جمهوری اسلامی با کارنامه‌ای انباشته از فساد، سرکوب، و ویرانگری اقتصادی...
۴ مرداد, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: بهروز ورزنده
نویسنده: بهروز ورزنده

نمایش در مونیخ؛ کدام مردم؟ کدام دموکراسی؟

چگونه کسانی که خود را مدافع این مردم می‌دانند، می‌توانند بر این خواست آشکار چشم ببندند؟ مگر نشنیده‌اند فریادهای پی‌درپی: «نه به جنگ»، «نه به سلطه‌ی بیگانه»، «نه به دخالت خارجی» و «آری به حاکمیت ملی» را؟ این صدای نسلی است که دیگر فریب نمی‌خورد و کوتاه نمی‌آید؛ نسلی که می‌خواهد خود، سرنوشت خویش را بنویسد.

در این روزها، شهر مونیخ میزبان تجمعی است که خود را بازتاب اراده‌ی مردم ایران معرفی می‌کند. رضا پهلوی، در مرکز صحنه، با پرچم سلطنت‌طلبان و جمعی از عناصر پراکنده اپوزیسیون پیرامونش، از بازماندگان جریانات چپ تا چهره‌های رسانه‌پسند راست، نمایشی به راه انداخته‌اند که بیش از آن‌که پژواکی از مردم باشد، نمود انزوای یک جریان فرسوده است؛ جریانی که سال‌هاست میان خاطره و توهم، در پی موجی موقتی می‌گردد تا مشروعیتی تازه برای خود بتراشد.

شعارهایی که در این گردهمایی سر داده شد، یادآور تاریک‌ترین فصل‌های تاریخ سیاسی ما بود. نه برای دادخواهی، که برای خاموش کردن صداهایی که اگرچه هم‌نظر نیستند، اما بی‌شک هم‌سرنوشت‌اند. شعار «مرگ بر…..» نه فقط نشانی از سقوط اخلاقی و فکری این جمع است، بلکه ادامه‌ی همان منطق حذف‌گرایانه‌ای‌ست که مردم ایران دهه‌ها در برابر آن ایستاده‌اند.

این «مرگ بر…»ها نه بر دشمن، که بر پیشانی آنانی نشانه رفت که سال‌ها رنج زندان، تبعید، و مبارزه را به دوش کشیده‌اند؛ کسانی که با همه‌ی تفاوت‌ها، هنوز خود را فرزندان این خاک می‌دانند. دموکراسی با نفرت زاده نمی‌شود و با مرگ زنده نمی‌ماند. آن‌که به‌جای گفت‌وگو، شعار حذف سر می‌دهد، چه تفاوتی با همان استبدادی دارد که مدعی است با آن در نبرد است؟

جای تأمل دارد که چگونه افرادی به نام دموکراسی، عدالت، برابری و مردم، زیر پرچم چهره‌هایی گرد هم آمده‌اند که نه تنها نماد سلطنت هستند، بلکه در کنار عاملان بمباران کشورمان نشسته‌ و با لبخند از «گزینه نظامی» صحبت کرده‌اند؟ تأسف‌بارتر آن‌که در میان این جمع، چهره‌هایی دیده می‌شوند که روزگاری نام‌شان با ایستادگی گره خورده بود. کسانی که خود را فدایی خلق، مبارز آزادی یا مدافع مردم می‌دانستند، اکنون بی‌هیچ پرسشی در کنار کسانی ایستاده‌اند که آشکارا با سیاست فشار و تهدید علیه ملت ایران همراه‌اند

سکوت این افراد در برابر حضور رضا پهلوی در کنار بنیامین نتانیاهو و همدلی تلویحی‌اش با حمله نظامی به ایران، معنایی جز چشم‌پوشی بر رنج‌های مردمی که هنوز در خاک خود، زیر فشار اقتصادی، سیاسی و اجتماعی، نفس می‌کشند، ندارد. مردمی که سزاوار احترام‌اند، نه بمباران و تحقیر.

با وجود تمام زخم‌هایی که مردم ایران از جمهوری اسلامی بر تن دارند، در برابر جنایات اخیر اسرائیل و آمریکا علیه سرزمین‌شان، یک بار دیگر بلوغ سیاسی خود را به نمایش گذاشتند. این ایستادگی، نه واکنشی احساسی، که پاسخی تاریخی بود به تجربه‌ی یک ملت؛ ملتی که حتی در دل خشم، بازیچه پروژه‌های سیاسی نمی‌شود.

این همان مردمی هستند که فریاد زدند: «زن، زندگی، آزادی»، نسلی که نه شاهزاده‌ای را به رسمیت می‌شناسد، نه دل‌بسته‌ی نیروی خارجی است و نه باورمند به «گزینه نظامی». آن‌ها با صدایی روشن گفته‌اند: گذار از این نظام حاکم را خود، با دستان خود، در خاک خود رقم خواهند زد، نه با دخالت بیگانه، نه با بمب‌افکن‌ها، و نه با نمایش‌های رسانه‌ای توخالی

چگونه کسانی که خود را مدافع این مردم می‌دانند، می‌توانند بر این خواست آشکار چشم ببندند؟ مگر نشنیده‌اند فریادهای پی‌درپی: «نه به جنگ»، «نه به سلطه‌ی بیگانه»، «نه به دخالت خارجی» و «آری به حاکمیت ملی» را؟ این صدای نسلی است که دیگر فریب نمی‌خورد و کوتاه نمی‌آید؛ نسلی که می‌خواهد خود، سرنوشت خویش را بنویسد.

و اما رسانه‌هایی چون «ایران‌گلوبال»، «منوتو» و سایر تریبون‌هایی که با شوق، این نمایش‌ها را پوشش می‌دهند، گویی در صحنه‌ای از خودفریبی، گذشته‌ی بسیاری از این چهره‌ها را تطهیر می‌کنند و تناقض‌ها را نادیده می‌گیرند. این رسانه‌ها نماینده‌ی کدام مردم‌اند؟ از کدام همبستگی سخن می‌گویند؟ و چه آینده‌ای را وعده می‌دهند؟

ایران امروز در التهاب است، اما مردمی که بارها بهای سنگینی برای آزادی پرداخته‌اند، در دل همین بحران‌ها درس‌های بزرگی از تاریخ آموخته‌اند. آن‌ها خوب می‌دانند که مسیر آینده و گذار از نظام حاکم، نه از مسیر حمله‌ی نظامی می‌گذرد، نه از مداخله‌ی قدرت‌های خارجی، و نه از سالن‌های گردهمایی در غرب. سرنوشت ایران را نه شاهزادگان تبعیدی رقم خواهند زد، نه پنتاگون و نه تل‌آویو؛ بلکه تنها مردم ایران‌اند که صلاحیت و حق تصمیم‌گیری درباره آینده خود را دارند.

سرمایه انسانی درون کشور، نه تنها در زندان‌ها، بلکه در کوچه‌ها، خیابان‌ها و دل جامعه مدنی، چنان عمیق و زنده است که هیچ پروژه سیاسی یا رسانه‌ای در خارج از کشور نمی‌تواند جایگزین آن شود. مردم ایران بارها نشان داده‌اند که مشروعیت را نه در نام‌ها و ادعاها، بلکه در صداقت، توانمندی و پیوند واقعی با رنج‌ها و امیدهای خود جست‌وجو می‌کنند.

این خانه، خانه‌ی همه‌ی ماست. و بازسازی آن، تنها از مسیر احترام به اراده‌ی جمعی، پذیرش تفاوت‌ها، و دوری از منطق حذف و حذفی‌گری ممکن خواهد بود.

پیام مردم ایران روشن است:
ما خود، وارث رنج و امیدیم.
ما خود، آینده را خواهیم ساخت

تاریخ انتشار : ۵ مرداد, ۱۴۰۴ ۵:۲۰ ب٫ظ
لینک کوتاه
مطالب بیشتر

نظرات

1 Comment

  1. سعید سعادت گفت:

    بدون‌صف بندی و طرد جریان راست افراطی و سلطنت طلب نمی توان به ایران دموکراتیک رسید، مسئله تنها گذار نیست بلکه نوع گذار و نوع جامعه ای که رسیدن به آن با معیارهای دموکراسی همخوانی داشته باشد مهم است سلطنت طلبان تفاوت چندانی لز نظر ماهیتی با رژیم کنونی ندارند برای گذشتن از این رژیم بلید بدانیم تمام‌مظاهر و سیستم های استبدلدی را باید گذر کرده باشیم ، نباید با دیدگاهی پوپو لیستی فکر کرد حذف جریانهایی چون سلطنت طلبان که خواهان بازگشت به گذشته هستند غلط اس۲۸۰ت ، تمام مظاهر استبداد باید حذف گردند

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

میرحسین موسوی و تحول‌طلبی در راه تأمین حق حاکمیت مردم!

در طول حیات جمهوری اسلامی، بارها شاهد بوده‌ایم که هر وقت جامعه به صحنه آمده است، توانسته تغییراتی را به حکومت تحمیل کند اما پایداری این تغییرات منوط به تداوم حضور مردم در صحنه بوده است. هم‌اینک نیز با توجه به روبه‌رو شدن کشور با یک تجاوز نظامی می‌توان انتظار فراروییدن تغییرات مشابهی را داشت. در چنین شرایطی رهبرانی نظیر آقای موسوی که مورد اعتماد و وثوق ملی باشند، می‌توانند در پایداری خواست‌های مردمی نقشی حیاتی بازی کنند.

ادامه »

اسراییل در پی تحقق رؤیای خونین «تغییر چهرۀ خاورمیانه»!

دست‌کم دو دهه است که تغییر جغرافیای سیاسی منطقۀ ما بخشی از اهداف امریکا و اسراییل‌اند . نتانیاهو بارها بی‌پرده و باافتخار از هدف‌اش برای «تغییر چهرۀ خاورمیانه» سخن گفته است. در اولین دیدارش با دونالد ترامپ در آغاز دور دوم ریاست جمهوری نیز مدعی شد که اسراییل و امریکا به طور مشترک در حال مبارزه با دشمنان مشترک و «تغییر چهرۀ خاورمیانه»‌اند.

مطالعه »

نمایش در مونیخ؛ کدام مردم؟ کدام دموکراسی؟

چگونه کسانی که خود را مدافع این مردم می‌دانند، می‌توانند بر این خواست آشکار چشم ببندند؟ مگر نشنیده‌اند فریادهای پی‌درپی: «نه به جنگ»، «نه به سلطه‌ی بیگانه»، «نه به دخالت خارجی» و «آری به حاکمیت ملی» را؟ این صدای نسلی است که دیگر فریب نمی‌خورد و کوتاه نمی‌آید؛ نسلی که می‌خواهد خود، سرنوشت خویش را بنویسد.

مطالعه »

طلوع یک ستاره: صعود تاریخی فوتبال زنان ایران به جام ملت‌های آسیا

این موفقیت، تنها یک افتخار ورزشی نیست، بلکه تجلی امید، اراده و مقاومت زن ایرانی در برابر محدودیت‌ها و نابرابری‌هاست. افتخاری که پیام روشنی به مردم ایران دارد: دختران این سرزمین، حتی در سخت‌ترین شرایط نیز می‌درخشند و جهانیان را به تحسین وامی‌دارند.

مطالعه »
بیانیه ها

میرحسین موسوی و تحول‌طلبی در راه تأمین حق حاکمیت مردم!

در طول حیات جمهوری اسلامی، بارها شاهد بوده‌ایم که هر وقت جامعه به صحنه آمده است، توانسته تغییراتی را به حکومت تحمیل کند اما پایداری این تغییرات منوط به تداوم حضور مردم در صحنه بوده است. هم‌اینک نیز با توجه به روبه‌رو شدن کشور با یک تجاوز نظامی می‌توان انتظار فراروییدن تغییرات مشابهی را داشت. در چنین شرایطی رهبرانی نظیر آقای موسوی که مورد اعتماد و وثوق ملی باشند، می‌توانند در پایداری خواست‌های مردمی نقشی حیاتی بازی کنند.

مطالعه »
پيام ها

بازگشت به مردم، دست پر نظام در مذاکرات

مردم صاحبان اصلی این سرزمین‌اند و باید فرصت تعیین سرنوشت ونحوهٔ ادارهٔ کشورخود را داشته باشند.

آن‌چه در لحظهٔ کنونی در بین خواسته‌های مردم برای حفظ تمامیت ارضی ودفاع از کشور در برابر متجاوزان اولویت دارد، توقف سرکوب و بگیروببندها، آزادی زندانیان سیاسی وعقیدتی و محصوران در بند خانگی است، که می‌توانند با ایجاد اتحاد و همبستگی مردم در مقابل دشمنان خارجی به حل بحران‌های داخلی نیز، یاری رسانند.

مطالعه »
شبکه های اجتماعی سازمان
آخرین مطالب

نمایش در مونیخ؛ کدام مردم؟ کدام دموکراسی؟

آواز تذرو

ناسیونالیسم دموکراتیک در برابر ناسیونالیسم اقتدارگرا

در حمایت از انتخابات آزاد و منصفانه و شفاف برای تشکیل مجلس موسسان

صنعت کلاهبرداری آنلاین, مبتنی بر برده داری است 

پیشرفت سرمایه داری بقای انسان را تهدید می کند