دوشنبه ۲۴ شهریور ۱۴۰۴ - ۰۱:۳۱

دوشنبه ۲۴ شهریور ۱۴۰۴ - ۰۱:۳۱

سوسیال دموکرات‌های نروژ در انتخابات پارلمانی پیروز شدند
بحث در مورد مالیات بر ثروت در طول مبارزات انتخاباتی جنجال برانگیز شد: برخی از چپ‌ها می‌خواهند آن را برای ثروتمندان افزایش دهند، در حالی که راست‌ها می‌خواهند آن را...
۲۳ شهریور, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: برگردان: رضا کاويانی
نویسنده: برگردان: رضا کاويانی
آینده در حال- تحلیل زمانیت امروز جامعه‌ ایرانی
در این نشست، دکتر نیکفر به بررسی چشم‌اندازهای جنبش «زن، زندگی، آزادی» و جایگاه آن در آینده جامعه ایرانی خواهد پرداخت. محمدرضا نیکفر از شناخته‌شده‌ترین پژوهشگران فلسفه در ایران معاصر...
۲۳ شهریور, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: کانون ایرانیان جمهوری‌خواه جنوب سوئد
نویسنده: کانون ایرانیان جمهوری‌خواه جنوب سوئد
از شکستن سد حجاب اجباری تا خطر جنگ!
امید اقدمی: روح جنبش «زن، زندگی، آزادی» خشونت‌پرهیز بود؛ چه در جنس مطالبات، چه در نیروهای پیشران و چه در شعارهای اصلی آن. هرچند در لحظات مشخصی برخی نیروهای سیاسی...
۲۳ شهریور, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: امید اقدمی
نویسنده: امید اقدمی
فانوس؛
با یاد و خاطره تابناک رفقای جانباخته شهریور ۶۷ که در حافظه تاریخ خونبار جنبش چپ هماره ماناست.
۲۲ شهریور, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: رحمان ـ ا
نویسنده: رحمان ـ ا
با افزایش میزان بدهی ها: آژانس رتبه‌بندی فیچ, رتبه اعتباری فرانسه را کاهش داد
این خبر بدی برای نخست وزیر جدید فرانسه، لکورنو، است: آژانس رتبه‌بندی فیچ رتبه اعتباری این کشور را کاهش داده است. این احتمالاً هزینه تأمین مالی مجدد بدهی ملی را...
۲۲ شهریور, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: برگردان: رضا کاويانی
نویسنده: برگردان: رضا کاويانی
اسرائیل؛ مأمور «کارِ کثیف» غرب یا قدرتی مستقل؟ چرا هیچ‌کس جلودار آن نیست؟
اسرائیل به‌عنوان پیمانکار امنیتی و عملیاتی غرب، مأمور تحقق اهداف استراتژیک و اقتصادی آن در منطقه است؛ در حالی‌که خود غرب به دلیل محدودیت‌های اخلاقی، حقوقی و سیاسی، قادر به...
۲۱ شهریور, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: سیاوش قائنی
نویسنده: سیاوش قائنی
تجاوز به آزادی؛ الگویی نظام‌مند در سیاست جهان
حمله به نشست دیپلماتیک قطر پیام روشنی دارد: هیچ تلاش دیپلماتیک، حتی اگر ماهیت صلح‌آمیز داشته باشد، نمی‌تواند بدون اراده قدرت‌های مسلط جهانی نتایج واقعی به همراه داشته باشد.
۲۱ شهریور, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: مهرزاد وطن آبادی
نویسنده: مهرزاد وطن آبادی

تغییر پارادایم،‌ محصول اراده گرایی ،‌ یا معلول تغییرشرایط و توازن قوا؟

ایران، همراه با بحرین، مصر، عراق، اردن، کویت، عمان، قطر، عربستان سعودی، سوریه، ترکیه، امارات متحده عربی و یمن—و با امکان گسترش به پاکستان، آسیای مرکزی و قفقاز—باید از این فرصت استفاده کند. تحت نظارت ملل متحد، می‌توانیم میثاق جدیدی با گذار راهبردی از پراکندگی به هم‌افزایی ایجاد کنیم. کریدورهای مشترک انرژی، چارچوب‌های قوی عدم اشاعه و همکاری هسته‌ای، همکاری اقتصادی و وحدت فرهنگی می‌توانند به پیشران رفاه مشترک تبدیل شوند.

نقدی برمقاله دکتر جواد ظریف در مجله سیاست خارجی (Foreign Policy)  

نامگذاری یک پارادایم به معنی “ابرانگاره یا الگوواره” در خدمت شناسایی یک فر آیند است.بدیهی است شکل گیری و هژمونیک شدن الگو واره ها یا ابر انگاره ها،‌ محصول شرایط تاریخی و جغرافیایی وفرهنگی است و امری تک عاملی و فرا تاریخی و انتزاعی نیست.تغییر پارادایم ها یا پارادایم شیفت هم ” دورانی” است،‌پویایی آن هم،‌ در تاثیر دیالکتیکی و متقابل درون و برون ،‌ منطقه و جهان ،‌ظهور عاملیت های تاریخی است و تغییر آن هم  به فرمان این و آن نیست.مانند دنده یک ماشین نیست،‌که با دست راننده قابل تغییر باشد.دکتر ظریف اما به شکل اراده گرایانه،‌  از همگان و خصوصا حکمرانی ایران می خواهد تا دیر نشده،‌ دنده را عوض کند و از پارادایم “تهدید و مقابله” به پارادایم” فرصت و امکان” شیفت کند.

سیاست اعلامی  و سیاست اعمالی

نگارنده این  سطور،‌ اگر مخاطب مقاله دکتر ظریف،‌ قدرت های خارجی و یا افکارعمومی منطقه و جهان می بود،‌ نقدی بر آن وارد نمی ساخت  و این مقاله را به عنوان سیاست های اعلامی و نه اعمالی دولت فعلی،‌ بلکه آن را،‌ به عنوان تلاشی برای  تلطیف فضای عمومی جهان و منطقه،‌ تلقی می کرد و به دست بایگانی می سپرد. اما از آنجا که مسئله مرکزی و کانونی مقاله ایشان،‌ تاثیر گذاری  برسیاست خارجی جمهوری اسلامی و ریل گذاری برای ممکن سازی،‌ نوعی پارادایم شیفت در این عرصه است،‌ نقدهایی را برنوشته ایشان وارد می سازم :

جنگ طلبان و پارادایم تهدید مخرب  

دکتر ظریف در فراز ابتدایی مقاله اش می نویسد:

 برای بنیامین نتانیاهو نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی و حامیان جهانی‌اش، تنها تهدید به اصطلاح وجودی،‌ در واقع «صلح و آرامش» است. یعنی همسایگان  رژیم اسرائیل باید بگذارند صلح پایدار بماند،‌ تا اسرائیل دراین صلح پایدار خیالی، همچون برف در آفتاب تموز، آب شود!

سوال اساسی این است: چرا منطقه ما حد اقل در نیم قرن اخیر نتوانسته است روی صلح و آرامش را به خود ببیند؟ آیا  مقصران نبود صلح و آرامش همسایگان اسرائیل هستند؟

کدام قدرت ماورایی می توانسته است حافظ صلح در منطقه ما باشدو به وظیفه خود عمل نکرده است؟

ایا در غیاب دم مسیحایی صلح طلبانه،‌ از نوع مقاله دکتر ظریف، آتش جنگ در منطقه ما شعله ور مانده است ؟! یا علت را در جای دیگری باید جست؟

این که  امپریالیسم آمریکا در نیم قرن اخیر،‌ با دخالتهای مستقیم و پنهان و آشکار،‌ با برجا گذاشتن مللی شکست خورده  و کشورهایی تقسیم شده و دولتهایی فرومانده،‌  سعی کرده است، تا استیلا و هژمونی آمریکا و اسرائیل در منطقه ما پا برجا بماند، قابل کتمان نیست. چرا  ایده های خیرخواهانه و انسان دوستانه ای از نوع نوشته دکتر ظریف، در منطقه ما هرگز کار نکرده است؟

وقتی دوسال نسل کشی و کشتار در فلسطین  و غزه نتوانسته است،‌ وجدان خواب حکام عرب را بیدار کند و آمریکا و کشورهای غربی،‌ مرتب ماشین کشتار اسرائیل را شارژ می کنند،‌  تا راه حل نهایی اسرائیل برای غزه به ثمر برسد وتجاوز آشکار آمریکا و اسرائیل به ایران توسط قدرت های اروپایی تائید وحمایت می شود،‌ کدام اراده  صلح ساز می تواند جنایتگاری مانند نتانیاهو را متوقف سازد؟

صلح طلبان وپارادایم امکان و فرصت

دکتر ظریف در ادامه می نویسد:

“اما راه‌حلی پایدار،‌ مستلزم یک ابتکار عمل جسورانه دیپلماتیک و یک تغییر تاریخی برای ایران و منطقه است: گذار از پارادایم عمیقاً ریشه‌دار تهدید به پارادایم توانمندساز امکان. این گذار شامل موارد زیر است: گسترش روابط با همسایگان و کشورهای جنوب جهانی، ایجاد یک مشارکت منطقه‌ای جدید در میان مسلمانان غرب آسیا و از سرگیری گفت‌ وگو با اروپا و ایالات متحده”

ظریف اذعان می کند که تمام ابتکارهایش برای همکاری و همگرایی منطقه ای با شکست مواجه شده اند،‌ اما باز اضافه می کند:  اما تنش‌آفرینی‌های اخیر اسرائیل، ادراک جدیدی از آسیب‌پذیری مشترک در منطقه ایجاد کرده است. اکنون یک پنجره فرصت حیاتی وجود دارد.

ایران، همراه با بحرین، مصر، عراق، اردن، کویت، عمان، قطر، عربستان سعودی، سوریه، ترکیه، امارات متحده عربی و یمن—و با امکان گسترش به پاکستان، آسیای مرکزی و قفقاز—باید از این فرصت استفاده کند. تحت نظارت ملل متحد، می‌توانیم میثاق جدیدی با گذار راهبردی از پراکندگی به هم‌افزایی ایجاد کنیم. کریدورهای مشترک انرژی، چارچوب‌های قوی عدم اشاعه و همکاری هسته‌ای، همکاری اقتصادی و وحدت فرهنگی می‌توانند به پیشران رفاه مشترک تبدیل شوند.

در نقشه راه جواد ظریف، برای به منصه ظهور رساندن ظرفیت های امکان و فرصت، نه اشاره ای به ظهور جهان چند قطبی می شود و نه سازمان هایی چون بریکس و شانگهای وتفاهم نامه های بلند مدت بر زمین مانده بین ایران و چین و ایران و روسیه ، ازنظر دکتر ظریف همچنان ستاره اقبال ایران از غرب طلوع خواهد کرد.

سوال این است که اگر بعضی از این کشورهای مهم مانند عربسان و امارات ،‌ پیش از این و در شرایطی که هنوز توازن منطقه ای به ضرر ایران به هم نخورده بود،‌ حتی در هاضمه سیاسی و امنیتی خویش توان هضم توافقی مثل  برجام را نداشتند،‌ چرا اکنون  باید فراخوان ظریف  تحت عنوان پارادایم ” فرصت و امکان” را جدی بگیرند؟

آیا آنچنان که ظریف می گوید قدرت بازدارندگی ما،‌ هنوز در حدی است که آمریکا را به نوعی معامله با ما ووادار کند؟. آمریکا بعد از بمباران ایران،‌ چیزهای بیشتری از ایران می خواهند.  اما با توجه به تحولات اخیر جهان و نیز پویایی ها و صف آرایی های پنهان و آشکار در غرب آسیا و منطقه خلیج فارس،‌ آیا چنین دکترینی می تواند کشورهای منطقه را گرد هم آورد و لاجرم آمریکا و اروپا را هم با خود همراه کند؟

گسست از جبر گرایی تاریخی 

جواد ظریف  در بخشی از مقاله اش  ایران و کشورهای دیگر منطقه را به گسست از   جبر گرایی  تاریخی دعوت می کند ومی نویسد: “مدت‌هاست که کشورهای منطقه در چرخه‌های تعارض و فرصت‌های ازدست‌رفته،‌ گرفتار شده‌اند. ساختن آینده‌ای متفاوت نیازمند بصیرت، شجاعت و تصمیمی آگاهانه برای گسست از جبرگرایی تاریخی است. برای ایران، این تغییر از درون آغاز می‌شود و به محیط پیرامونی اش تابش می‌یابد”

دکتر ظریف نوید تغییر پارادایم،‌ در درون ایران ،‌ از چرخه های تعارض و فرصت های از دست رفته را می دهد  اما از صورت بندی آن در مقاله اش حرفی به میان نمی آورد اما معماران تغییرات و فاعلان دست کاری های های ژئوپلتیک در منطقه م،‌ا منتظر تابش این تغییر فرضی  پارادایم از درون ایران به برون آن نمی مانند،‌ تا خود را با آن هماهنگ سازند. بلکه در بهترین حالت  آنان توقع دارند که ایران ضعیف شده خود را با نقشه های آمریکا و اسرائیل و اروپا هماهنگ سازد.

آنچنان که ظریف از چند روز پیش،‌ امیدوارانه ازتغییر پاردایم در داخل ایران، و تابش آن به برون سخن گفته است و امروز ما شاهد صدور اعلامیه بی سابقه جبهه اصلاحات ایران و دعوت به تعطیلی برنامه هسته ای در قبال رفع تحریم ها هستیم ،‌ نشانگر این است که ضربات ناشی از جنگ دوازده روزه،‌ پیشاپیش این پارادایم شیفت را در دکترین تسلیم غربگرایان ایرانی کلید زده است.  

ظریف مقصود خود را از جبر گرایی تاریخی (که قاعدتا باید روندهایی باشد که کشورهای منطقه را  دچار چرخه های تعارض و فرصت های از دست رفته  کرده است) چیزی نمی گوید. امروز دیگر کسی به “دست پنهان تاریخ”باور ندارد. اما من عمیقا باور دارم که ما اکنون در مراحل میانی شکل گیری خاورمیانه جدید قرار داریم،‌ که پس از حمله آمریکا به عراق و پس از فروپاشی شوروی  و بلوک شرق در سال ۱۹۹۰ آغاز گشت و با بمباران و تجزیه یوگسلاوی ادامه یافت.زلزله اول ژئو پلتیکی در ابتدای دهه اول قرن بیست و یکم و زلزله دوم در ابتدای دهه دوم،‌ با طوفان بهار عربی و زلزله سوم پس از اکتبر ۲۰۲۳ ،‌من نام این دستکاری ها ی ژئو پلتیک را در قرن بیست و یکم سایکس -پیکو ۲ در غرب آسیا و شمال آفریقا می گذارم  .موتور محرک این تغییرات در منطقه اسرائیل و امارات متحده عربی اند.تجزیه و فروپاشی ایران در میان مدت در دستور کار امپریالیست های آمریکایی و اروپایی و نوچه های آن در منطقه است.ظریف از گفتن این حقیقت تن می زند و از آن به عنوان جبر تاریخی یاد می کند.ظریف فکر می کند با تغییر پارادیم می توان از دام این جبر تاریخی رها شد!

تغییر پارادایم را چه کسانی باید انجام دهند؟ به نظر می رسد مخاطب این مقاله بیشتر ساختار قدرت در ایران است.  تغییر پارادایم  در داخل کشور و یا منطقه و جهان محصول تغییر توازن قوا است نه طرحی که از مغز نابغه ها در فضایی انتزاعی ساطع  می شود. امروز آمریکایی ها و اروپایی ها و اسرائیل فکر می کنند که در موضع قدرتند و می توانند با سرعت بیشتر دستکاری های ژئوپلتیک و موزائیکی کردن منطقه را به پیش ببرند.اشغال کامل غزه و تسلیم کردن لبنان  و خلع سلاح حزب اله و تقسیم سوریه و تسلیم عراق و یمن و تقسیم سودان ( سودانی که که دست امارات  در جنگ داخلی آن کاملا هویدا است) ،‌ در دستور کار آنان است.

عربستان و ترکیه در دو سالی که از جنگ اسرائیل علیه غزه می گذرد،‌ دست به بازی های دوگانه ای زده اند،‌ که در خفا با اسرائیل همدستی کرده اند و در تریبون هایشان اسرائیل را محکوم کرده اند. اما تردیدی نیست که مصر و ترکیه و عربستان،‌ اهداف بعدی تغییرات ژئو پلتیکی اند.اهدافی که امروز نخست وزیر اسرائیل آشکارا تحت عنوان اسرائیل بزرگ از آن دم می زنند. به نظر می رسد رقبای منطقه ای ایران دنبال پرکردن جای خالی ایران در سوریه و لبنان و قفقاز جنوبی و جا های دیگرند و گوش شنوایی برای توصیه های وزیر خارجه پیشین برای تغییر پارادایم  ندارند.

پاکستان هرچند با ایران لاف دوستی می زند،‌ اما رفت و آمدهای مشکوک رئیس ستاد ارتش پاکستان به دربار ترامپ و نزدیک تر شدن روابط آمریکا با پاکستان،‌ معادلات را پیچیده کرده است. معلوم نیست ژنرالهای پاکستانی که از شکر آب شدن رابطه هند با آمریکا شادمانند ،‌ در رابطه با ایران ،‌چه رویایی در سر دارند؟

دیپلماسی و مذاکره،‌ بدیل  میدان و بازدارندگی

دکتر ظریف که پیش از انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰،‌ با دوگانه میدان و دیپلماسی،‌ خود را درفضای سیاسی ایران مطرح ساخت و ناکامی های سیاست های خارجی ایران را به دخالت میدان در دیپلماسی نسبت می داد،‌ این بار هم به نوعی دیگر،‌ با ترجمه مفاهیم قبلی به دوگانه پارادایم تهدید و مقابله امکان و فرصت،‌  نصیحت گرانه همگان و در درجه اول،‌ ایران را،‌ به فرا روی از جبر تاریخ  و جغرافی،‌ا فرا می خواند. افسوس که گوش شنوایی درمنطقه و جهان  برای این نصایح وجود ندارد. دیواری کوتاه تر از ایران هم وجود ندارد. این ایران است که باید از مواضع خود کوتاه بیاید. ظریف در پایان مقاله اش می نویسد: “ما نمی‌توانیم گذشته را نادیده بگیریم، و نباید از آموختن از آن دست بکشیم. اما باید از زندانی شدن در شکست‌های گذشته خودداری کنیم. در غیر این صورت، خود را محکوم به تکرار حلقه بی‌پایان فجایع می‌کنیم”.

دکترظریف در این مقاله مسئله بازدارندگی ایران را،‌ حتی پس از حمله اخیر آمریکا به ایران ،‌ امری پشینی و محقق شده می داند و حلقه مفقوده سیاست خارجی ایران را گذار از پارادایم تهدید و تخاصم به پارادیم فرصت و امکان می داند.دکتر ظریف می نویسد: ایران با اثبات اینکه طعمه‌ای آسان نیست و در برابر دو متجاوز مسلح به سلاح هسته‌ای می‌تواند مقاومت کند، این ظرفیت را دارد که این انتقال حیاتی را از رویکردی متمرکز بر مقابله با تهدیدات دائمی به رویکردی معطوف به بهره‌برداری از فرصت‌ها انجام دهد!

سوال این است که  ازمنظر منطق رئال پلتیک،‌ این کدامین دریچه فرصتی است که با بمباران تاسیسات  اتمی ما و کشتن دانشمندان ما و افسران عالیرتبه نظامی ما و غیرنظمیان ایرانی به روی ایران گشوده شده است؟  تقابل و تهدید مگر از جانب ایران در حال مذاکره برعلیه آمریکا و متحدانش صورت گرفته،‌ که حالا باید تغییر پارادایم از جانب ایران شروع شود و سپس از داخل ایران به بیرون تابش کند! در چنین شرایطی منطق موقعیت چه حکمی به سیاستمداران می کند؟       ترمیم بازدارندگی و تقویت قدرت دفاعی ،‌  یا کوبیدن بر طبل تو خالی مذاکره بی پایان،‌ مذاکره ای  که از فرط تکرار در هاله ای  از تقدس و با نام جدید تغییر پارادایم،‌  بسته بندی می شود تا نام تسلیم به خود نگیرد.

اگر چه بخش از گزاره های مقاله ظریف بر اقناع طرف مقابل(آمریکا و غرب ) متمرکز است ،‌ اما  آیا آنچنان که ظریف می گوید،‌ بازدارندگی ما هنوز در حدی است که آمریکا را به نوعی معامله پایاپای،‌ با ایران وا دارد. آمریکا بعد از بمباران ایران چیزهای بیشتری از ایران خواهد خواست .خواسته هایی که با تجویز نسخه ی ظریف،‌ به طرف ایرانی برای دست شستن از تفکر تهدید و مقابله،‌ قطعا محقق خواهد شد اما بسیار بعید است که چیزی نصیبی ایران شود.

م-نوید

۲۸ مرداد ۱۴۰۴

تاریخ انتشار : ۲ شهریور, ۱۴۰۴ ۱۲:۰۹ ب٫ظ
لینک کوتاه
مطالب بیشتر

نظرات

1 Comment

  1. مهرزاد وطن آبادی گفت:

    مقاله «تغییر پارادایم، محصول اراده‌گرایی، یا معلول تغییر شرایط و توازن قوا؟» در نشریه کار از نقاط قوت بسیاری برخوردار است. و من خیلی از این مقاله بهره بردم . نویسنده با نگاهی ژرف، تغییر پارادایم را نه به عنوان تصمیمی فردی یا دستوری، بلکه به عنوان محصول شرایط عینی، توازن قوا و تحولات ساختاری توضیح می‌دهد و در این مسیر از ساده‌انگاری و برداشت‌های اراده‌گرایانه فاصله می‌گیرد. نقد نگاه تقلیل‌گرایانه‌ای که تغییر را به «تعویض دنده» شبیه می‌سازد، یکی از محسنات این نوشته است و نشان می‌دهد که نویسنده به پیچیدگی‌های واقعی سیاست خارجی آگاه است. با این حال، اگر مقاله با نمونه‌های عینی از تحولات سیاست خارجی ایران یا منطقه همراه می‌شد و نیز از ادبیات نظری پارادایم در علوم اجتماعی بهره بیشتری می‌گرفت، می‌توانست غنای بیشتری بیابد. همچنین اشاره به نقش اراده سیاسی در لحظات بحرانی می‌توانست در کنار تأکید بر ساختارها، نگاه متعادلی پدید آورد. به طور کلی این مقاله سهم مهمی در نقد اراده‌گرایی و بازشناسی واقع‌بینانه تغییر پارادایم دارد.

تجاوز اسراییل به خاک قطر، جلوه‌ای دیگر از جنگ‌طلبی، توافق‌ستیری و تروریسم دولتی

حمله‌های مکرر اسراییل به کشورهای منطقه، امنیت و ثبات منطقه و جهان را به‌شدت تهدید کرده و نه تنها نقض آشکار منشور سازمان ملل و اصل حاکمیت ملی کشورهاست، بلکه نشأت گرفته از سیاست راهبردی این حکومت برای «تغییر چهرۀ خاورمیانه» است.

ادامه »

بنای تجارت و سود و ثروت بر خون و استخوان و جان و هستی فلسطینیان

از گرسنگی دادن عمدی گرفته تا آوارگی اجباری و بمباران سیستماتیک، همه نشان می‌دهند که «امنیت اسرائیل» بهانه‌ای است برای پاک‌سازی قومی و جایگزینی جمعیت. انطباق سیاست نظامی اسرائیل با منطق اقتصادی آمریکا چهرۀ خود را در نسل‌کشی در غزه به‌مثابه هم‌راستایی سیاست و تجارت به خوبی نشان می‌دهد.

مطالعه »

قحطی در غزه؛ آیینۀ تمام‌نمای پوچی ادعاهای قدرت‌های غربی

نتانیاهو با چه اطمینانی، علیرغم اعتراض‌های بی‌سابقۀ جهانی به غزه لشکرکشی می‌کند؟ در حالی که جنبش صلح تا تل‌آویو گسترش یافته و اعتراض‌ها به ادامۀ جنگ و اشغال غزه ده‌ها هزار شهروند اسرائیلی را نیز به خیابان‌ها کشانده، وزیر دفاع کابینۀ جنایت‌کار نتانیاهو با تکیه بر کدام قدرت، چشم در چشم دوربین‌ها می‌گوید درهای جهنم را در غزه باز کرده است؟

مطالعه »

مصونیت اسرائیل از مجازات برای جنایات جنگی، قتل روزنامه‌نگاران بیشتری را دامن می‌زند…

گرچه من و سایر هم‌کارانم در شورای سردبیری سامانه کار به هیچ عنوان خود را خبرنگار یا ژورنالیست حرفه ای نمی دانیم ولی نمی‌توانیم درد و نگرانی عمیقمان را از آنچه بر سر راویان تاریخی این دوران منحوس وسیله دولت اسراییل و رژیم نسل کش نتانیاهو آمده است را پنهان کنیم. ما به همه روزنامه نگاران و عکاسان شریفی که در تمامی این دو سال از میدان جنایات غزه گزارش فرستاده اند درود می‌فرستیم و یاد قربانیان این نبرد نابرابر را گرامی می‌داریم.

مطالعه »
پادکست هفتگی
شبکه های اجتماعی سازمان
آخرین مطالب

سوسیال دموکرات‌های نروژ در انتخابات پارلمانی پیروز شدند

آینده در حال- تحلیل زمانیت امروز جامعه‌ ایرانی

از شکستن سد حجاب اجباری تا خطر جنگ!

با افزایش میزان بدهی ها: آژانس رتبه‌بندی فیچ, رتبه اعتباری فرانسه را کاهش داد

اسرائیل؛ مأمور «کارِ کثیف» غرب یا قدرتی مستقل؟ چرا هیچ‌کس جلودار آن نیست؟