از نظر آمریکا و اسراییل و مجموعۀ غرب و بخشی از نیروهای اپوزیسیون داخل و خارج مثل براندازان، بخشی از نیروهای چپ، لیبرالهای وطنی و اصلاحطلبان، ایران فعلاً خود بخشی از مشکل خاورمیانه است ونه یک راهحل!
ایران برای اینکه به یک راهحل تبدیل شود راه طولانی و پیچیدهای درپیش دارد.
ایران به آرامی درحال گذار از یک وضعیت استراتژیک به وضعیت جدیدی است. این گذار شامل سیاستهای داخلی هم میشود. ولی راه سادهای نیست. وضعیت بنبست فعلی حاصل یک پروسۀ چهل و پنج ساله است.
چهل وپنج سال کوبیدن برطبل آمریکاستیزی و اسراییلستیزی، دخالت در جنگهای منطقهای، پیشبرد سیاستهای نیابتیسازی و اعمال هژمونی منطقهای، تدارک عمق استراتژیک به امید پرهیز از رودررویی نظامی با ناتو و اسراییل، چهل وپنج سال تزلزل در انتخاب یک سیاست خارجی پایدار، بسیج همۀ امکانات، تبلیغات، سیاستورزی، سازمانگری ونهادسازی، هدایت درآمدهای ملی، اعمال خشونت در سرکوب معترضین ومنتقدین، جنگهای جناحی، چهل وپنج سال تزلزل در انتخاب یک راه رشد اقتصادی و بیتوجهی به اجرای یک برنامۀ ملی دموکراتیک توسعۀ اقتصادی به عنوان وظیفۀ محوری یک حاکمیت مدرن، همگی درراستای پیاده کردن یک الگوی جهانی و ملی عقبمانده و ناکارامد با نگاه به یک آرمان بنیادگرایانۀ مذهبی، حاصلش بنبستی است که امروز شاهد آن هستیم. خروج از این بنبست درواقع یعنی کشیدن یک خط بطلان برهمۀ راههای طی شده.
و این کار سادهای نیست. این یعنی همان گذار از یک استراتژی فرسایشی به یک استراتژی سازندۀ ملی دموکراتیک. ایران اگر بخواهد به راهحلی برای مشکلات خود و خاورمیانه تبدیل شود، چارهای جز تن دادن به این گذار ندارد. در غیر این صورت نیروهای ارتجاعی، غرب واسراییل زندگی ملی ما و ساختار خاورمیانه را به میل خودشکل خواهند داد.
امروز اگرجمهوری اسلامی تصمیم گرفته باشد و بخواهد درمناقشۀ جاری فلسطین واسراییل، ماجرای آتشبس ویا صلح و طرح ترامپ، عاقلانهتر از قبل هم نقشی ایفا کند، برایش مقدور نیست.
چون گذشتهای را پشت سردارد که به راحتی زدودنی نیست. با این وجود غیرممکن هم نیست؛. به شرطی که موانع سر راه خود ر ابردارد.
این موانع کدامند؟ سعی میکنم درنوشتۀ دیگری نظرم را توضیح دهم. موانعی که البته فقط شامل اصلاح سیاست خارجی و منطقهای نیست بلکه اصلاحات ملی راهم در برمیگیرد.
سیاوش
چهارشنبه ۲۳ مهر ماه ۱۴۰۴