چهارشنبه ۱۱ تیر ۱۴۰۴ - ۱۰:۱۵

چهارشنبه ۱۱ تیر ۱۴۰۴ - ۱۰:۱۵

چند کشور آماده‌اند که از همین فردا تولید سلاح هسته‌ای را آغاز کنند؟
امروزه علاوه بر «پنج کشور هسته‌ای»، چهار کشور دیگر نیز دارای سلاح هسته‌ای هستند. در عمل، ما یک «نه کشور هسته‌ای» داریم که به آن «کلوپ هسته‌ای» می‌گویند. اما تل‌آویو،...
۹ تیر, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: والنتين کاتاسانف
نویسنده: والنتين کاتاسانف
ایران باید بماند و ما باید با ایران بمانیم
برای مخالفت بی‌بروبرگرد با تهاجم اسراییل به ایران حتی نیازی نیست به وطن‌دوستی یا عشق به میهن متوسل شویم که حالا لازم باشد بر سر معنای هر از این مفاهیم...
۹ تیر, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: حسام سلامت
نویسنده: حسام سلامت
#سوزنبان
سوزنبانِ پیر چشمکی زد. صدای سوت قطار از دور شنیده می‌شد. شلوغی ایستگاه بخاطر پایان این جنگ ۱۲ روزه، مرا یاد کودکی و نوجوانی‌ام می‌انداخت. می‌ترسیدم جا بمانم. تجربه جاماندن...
۹ تیر, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: پهلوان
نویسنده: پهلوان
وارث شکست‌خورده و پرچم!
از نظر آنها، فقط قدرت‌های غربی اختیار ایجاد یا سرنگونی رژیم‌ها را دارند. می‌توان تا حدی با این دیدگاه همدل بود: به هر حال، بریتانیا در نیمه اول قرن بیستم...
۹ تیر, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: گلنار نیک‌پور اسکندر صادقی بروجردی
نویسنده: گلنار نیک‌پور اسکندر صادقی بروجردی
Lasting peace is only possible with active popular participation
The twelve days of war brought unexpected results. Iran's internal cohesion was preserved, despite chronic economic crises and social divisions...Peaceful protests in various countries, Iranian immigrants' support for the right...
۹ تیر, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: The Political-Executive Committee of The Organization of Iranian People’s Fedaian (Majority)
نویسنده: The Political-Executive Committee of The Organization of Iranian People’s Fedaian (Majority)
نه قیام، نه تسلیم؛ سکوت پیش از خیزش یا تدبیری برای فردا؟
بخش بزرگی از جامعه با آگاهی دریافته‌اند که تغییر رژیم، بدون آمادگی فرهنگی، اجتماعی و سیاسی، می‌تواند تنها به بازتولید شکلی دیگر از همان استبداد منجر شود. مردم ایران بارها...
۹ تیر, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: بهروز ورزنده
نویسنده: بهروز ورزنده
زندان اوین نماد مقاومت و مبارزه بود
روی زندان قرچک حتی نمی‌شود اسم «زندان» گذاشت. یک سری سلول‌اند که به اندازه‌ی سلول‌های ۲۰۹ پنجره ندارند. هوا؟ نزدیک محل سوزاندن زباله است؛ هوایی آلوده و فاجعه‌بار. آب؟ آب...
۸ تیر, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: ویدا ربانی
نویسنده: ویدا ربانی

شمخانی به ایما شنود و رفت!

علیرغم شگفتی و تاثیری که نحوه کنار رفتن شمخانی از شورای امنیت ملی برجای گذاشته است. توازن نیروها در جمهوری اسلامی بصورتی نیست که بتوانیم با قاطعیت اتفاقات این چند روزه را نشانه پایان حضور شمخانی در صحنه سیاست بحساب بیاوریم.

در این هفته اعلام شد دریابان علی شمخانی از سمت دبیری شورای امنیت ملی کناره گیری کرده است. این خبر را خود وی با نقل بیتی از محتشم کاشانی به کنایه در حساب تویتریش اعلام نمود :

حرفی که در حجاب ز گفت و شنود بود /  آخر به رمز گفت و به ایما شنود و رفت!

البته این خبر غیر مترقبه نبود. نام شمخانی در یکی دوماه اخیر در اخبار مرتب تکرار میشد; ابتدا زمانی که او بعنوان نماینده رهبر جمهوری اسلامی به پکن رفت و بزرگترین دستاورد دیپلماسی حکومت در سالهای اخیر را با امضای توافقنامه ای با عربستان سعودی بدست آورد. هفته بعد نیز باز او بود که به امارات متحده عربی اعزام شد و قرار مودت دیگری را این بار با اماراتی ها امضا کرد. بدنبال این دو موفقیت دیپلماتیک در صحنه بین المللی که در شرایط تحریم ها برای ایران پیروزی های ورای تصوری را رقم زده بود، شایعات فراوان حاکی از آن بود که آرایش او برای رقابت با رئیسی در انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۴ در حال کامل شدن است.

در همین اثنا روزنامه اعتماد نوشت: با دیدار وزرای خارجه سعودی و ایران در پکن، ظاهرا ماموریت شمخانی به عنوان مذاکره‌کننده به پایان رسیده بود و برخی گمانه‌زنی می‌کنند حالا که شمخانی توانسته با عربستان به توافق برسد، پس شاید مذاکرات احیای برجام هم بهتر است به او سپرده شود. اما به ناگهان آنطور که روال در جمهوری اسلامی است و هر صعودی بلافاصله با سقوط همراه است، در مورد شمخانی نیز خبر تایید جاسوسی علیرضا اکبری از معاونین سابق او در وزارت دفاع و شورای امنیت ملی به وسیله نیویورک تایمز که با استناد به گفته های عوامل نزدیک به حکومت اسلامی به خبرنگار این نشریه منتشر شد، تایید این فرضیه بود که داستان شمخانی نیز میرود تا با امواج جدیدی روبرو گردد. انواع اخبار منتشره در مورد سوء استفاده های مالی فرزندان شمخانی نیز بر آتش این صحنه می افزود.

سرانجام اعلام جانشین شمخانی با حکم رییس جمهور مجموعه این اخبار را کامل کرد. اینک دریادار علی‌ اکبر احمدیان به پست دبیری شورای امنیت ملی منصوب شده است. وی از سال ۱۳۸۶ تاکنون، ریاست مرکز راهبردی سپاه پاسداران را برعهده داشته است. او همچنین از اعضای حقیقی مجمع تشخیص مصلحت نظام است. وی از ۱۳۷۶ تا ۱۳۷۹ پس از علی شمخانی فرمانده نیروی دریایی سپاه پاسداران بود و در فاصله سال‌های ۱۳۷۹ تا ۱۳۸۶ ریاست ستاد مشترک سپاه پاسداران را برعهده داشت. از نظر تحصیلی احمدیان دندانپزشک است ولی چهل سال گذشته را بطور کامل در سپاه پاسداران گذرانده است. او نیز همچون شمخانی در جنگ عراق با ایران فعال بوده و از نیروی دریایی سپاه به رده های بالای این نیرو رسیده است.

در حال حاضر چند پرسش و نکته را نمی‌توان از نظر دور داشت:

۱- با انتصاب دریادار احمدیان بعنوان دبیر شورای امنیت ملی چه تغییراتی را میتوان در عمل و نظر از این واحد هماهنگ کننده امنیت ملی انتظار داشت؟

۲- آیا آینده شمخانی در خاموشی کامل رقم خواهد خورد و یا وقوع داستان دیگری هم قابل انتظار است؟

۳- رفتن شمخانی و آمدن احمدیان چه تاثیری بر روند برجام و مذاکرات هسته ای خواهد داشت؟

۱- احمدیان بر أساس اطلاعاتی که از او در دست است از جناح سخت سپاه پاسداران میاید و در چند نقل قول از وی میتوان این دیدگاه را مشاهده کرد.  سال ۱۳۷۹، در مراسم ۱۳ آبان آن سال، او حمله امریکا به افغانستان «برای مقابله با تروریسم و طالبان» را «بهانه» دانسته بود. احمدیان همچنین «شبیخون فرهنگی» را یکی از «تهدیدهای بزرگ استعمار علیه انقلاب اسلامی» دانست و گفت: «پس از جنگ تحمیلی استعمار با تهاجم فرهنگی و با هدف اختلاف بین نسل جوان کشور، به دنبال براندازی نظام اسلامی است.» او در اظهارنظری دیگر در سال ۱۳۸۱، گفته بود که «سپاه پاسداران منحصر‌به‌فرد است یعنی باید پاسخگوی تمام تهدیدات علیه انقلاب اسلامی باشد.» در این سال ستاد مشترک سپاه، مجمع فرماندهان و مسوولان سپاه را برگزار کرد که مصباح‌یزدی و جوادی‌آملی دو سخنران این مراسم، پس از صحبت‌های احمدیان بودند. در همان سال او در این همایش گفت «بسیاری از اختلافات موجود در جامعه به دلیل برداشت‌های متفاوت افراد در نگاه به انقلاب است.» او مهم‌ترین ماموریت بسیج را «مقابله با تهدید نرم» دانسته و گفته بود: «امریکایی‌ها مجبور به تهدید سخت شده‌اند و هیچ کشوری نمی‌تواند صورت واقعی امریکا را تحمل کند. امریکا چون از انقلاب اسلامی شکست خورده، متوسل به زور شده است.» وی یکی از ۲۴ فرماندهان سپاه پاسداران بود که به خاتمی نامه نوشتند و او را تهدید کردند که «با کمال احترام و علاقه به حضرت‌عالی اعلام می‌داریم کاسه‌ی صبرمان به پایان رسیده و تحمل بیش از آن را در صورت عدم رسیدگی، بر خود جایز نمی‌دانیم.[i]»  سال ۱۳۸۳ او در یک همایش گفت که «عده‌ای امروز، رسالت انقلاب اسلامی را جز حذف استبداد و ایجاد استقلال نمی‌دانند. گروهی که دیدگاه‌شان به انقلاب مثبت نیست، اعتقاد دارند وظیفه سپاه تمام شده است، آنها سپاه را فقط در قالب نظامی می‌بینند، در حالی که یکی از کارکردهای مهم سپاه و بسیج، مبارزه با شبیخون فرهنگی است [ii].» در جریان انتخاب کابینه اول احمدی نژاد نام احمدیان برای مسئولیت وزارت دفاع مطر ح بود ولی وی در هیج یک از دو دوره ریاست جمهوری احمدی‌نژاد به این مقام دست نیافت. در عین حال با توجه به سابقه نظرات بسیجی آقای احمدیان میتوان مطمئن بود که در دوران مسئولیت او نقش شورای امنیت ملی در مسایل داخل کشور و در کنترل نارضایتی ها و تحدید آزادی های اجتماعی پر رنگ تر از گذشته خواهد بود.

۲- علیرغم شگفتی و تاثیری که نحوه کنار رفتن شمخانی از شورای امنیت ملی برجای گذاشته است. توازن نیروها در جمهوری اسلامی بصورتی نیست که بتوانیم با قاطعیت اتفاقات این چند روزه را نشانه پایان حضور شمخانی در صحنه سیاست بحساب بیاوریم. گرچه نمی‌دانیم موفقیت توافق های صورت گرفته با عربستان سعودی و امارات که با سرعت غیرقابل انتظار اتفاق افتاد را باید بنام چه کسی نوشت ولی در ظاهر امر این موضوع به شدت به وزنه و اعتبار آقای شمخانی افزوده است، بطوریکه همه ناظران سیاسی انتظار داشتند که مسئولیت ادامه مذاکرات هسته ای و بازیافت توافق ۲۰۱۵ مجددا از وزارت خارجه به شورای امنیت ملی و او باز گردد تا شاید گشایشی در بن بست برجام پیدا شود.  از دیگر سو کماکان میتوان احتمال داد که خروج ایشان از شورای امنیت ملی مقدمه ای برای آماده سازی وی برای حضور در انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۴ باشد. هرچند نباید فراموش کرد که یکی از تجربیات دوران رهبری آیت الله خامنه ای این است که هرکس در آن به اوج میرسد در ظرف مدت کوتاهی تا نابودی کامل هم سقوط خواهد کرد. مثال ها در این مورد فراوان است از کسانی مانند هاشمی رفسنجانی، محمود احمدی نژاد، برادران لاریجانی و حتی قاسم سلیمانی که روزی در عزت و قرب بوده اند و روز دیگر حتی در ابراز صلاحیت برای انتخابات ریاست جمهوری هم رد شده و یا کلا نابود شده اند. براین أساس نمیتوان پیشبینی کرد که کنارگذاشتن شمخانی به کجا ختم خواهد شد. مسلم آنست که هیچ کس نمیتواند آنقدر بزرگ شود که خامنه ای را در قدر قدرتی زیر سوال ببرد. لازم هم نیست او خود کمر به عزلشان ببندد، کافی است که کسی در مسابقه قدرت و نزدیکی به رهبر تهدید بحساب آید تا دیگران از دایره ء قدرت حذف اش کنند . در دورخیز به کسب قدرت باید شمخانی هم خار چشم کسانی بوده باشد تا اسرار فرزندانش و یا حتی نزدیکترین معاونین او به نیویورک تایمز درز کند.

۳- مساله برجام و بن بست آن که بعد از اقدام ترامپ به خروج آمریکا از آن اکنون وارد پنجمین سال خود شده است، یکی از نکات حائز اهمیت موجود در پرونده شمخانی است. در این رابطه می‌توان دو مورد را ذکر کرد:

الف- بلافاصله بعد از توافق با عربستان سعودی و امارات متحده عربی این امید مطرح شد که شاید پرونده هسته ای نیز باید به برنامه کاری شمخانی داده شود، ظاهرا به این دلیل که او میتواند با تکیه بر پشتوانه امنیتی خود و حمایت شورای امنیت ملی به اندازه کافی جَنُم داشته باشد تا همه مخالفان برجام را مغلوب سازد و پرونده را پیش ببرد.

ب- اخیرا در خارج کشور و بویژه در آمریکا بحثی در ارتباط با راه برون رفت از بن بست برجام درگرفته است که آنرا ولی نصر صاحب کرسی روابط استراتژیک دانشگاه جانز هاپکینز و علی واعظ استاد میهمان دانشگاه جورج واشینگتن در مقاله ای بتاریخ ۸ ماه مه در فارین پالیسی[iii] مطرح ساخته اند که میگوید: «برنامه هسته ای تهران در حال حاضر پیشرفته تر از همیشه است… حتی اگر مذاکرات از سر گرفته شود، بعید است که بتوان برجام را نجات داد. برنامه ایران بسیار پیشرفته تر از آن است که بتوان آن توافق را مهار کرد و فضای سیاسی در غرب برای مذاکرات معنادار مساعد نیست. اعتراضات اجتماعی گسترده و ضد دولتی در ایران و واکنش خشونت بار دولت در نه ماهه گذشته، اشتها را در واشنگتن و پایتخت های اروپایی برای لغو تحریم ها علیه ایران بعنوان بخشی ضروری از یک توافق، از بین برده است. حمایت ایران از تهاجم روسیه به اوکراین نیز برای دولت های غربی منفور بوده است. و حتی اگر واشنگتن مایل بود دماغ خود را نگه دارد و بسیاری از تحریم ها را برای بازگرداندن برجام لغو کند، مشخص نیست که رهبران تندرو ایران واقعاً علاقه مند به نهایی کردن توافق با دولتی هستند که ممکن است در کمتر از دو سال از قدرت خارج شود.»

واعظ و ولی نصر سپس پیشنهاد میکنند که راه حلی برای مشکل هسته ای ایران اکنون در مقابل غرب قرار دارد: «اگر ایالات متحده و اروپا نمی‌خواهند ایران به یک کشور دارای سلاح هسته‌ای تبدیل شود، و اگر نمی‌خواهند به ایران حمله کنند و جنگی را برای عقب انداختن برنامه ایجاد کنند، به یک رویکرد دیپلماتیک جدید نیاز دارند. خوشبختانه، رویدادهای اخیر در خاورمیانه فرصتی برای آن ایجاد کرده است… در ماه اوت گذشته، کویت و امارات متحده عربی روابط دیپلماتیک کامل با ایران را احیا کردند و در ماه مارس، ایران و عربستان سعودی پس از هفت سال جدایی در توافقی با میانجیگری چین، روابط خود را عادی کردند. این توافقات بدین معناست که اکنون برای قدرتمندترین کشورهای خاورمیانه (به استثنای اسرائیل) امکان آغاز گفت و گوی منطقه ای با ایران وجود دارد، گفت وگویی که هدف آن دستیابی به آنچه همه شرکت کنندگان بالقوه ادعا می کنند می خواهند یعنی امنیت افزایش یافته و گسترده است. چنین توافقی تجارت و ایجاد منطقه عاری از سلاح هسته ای در خلیج فارس را برای هر دوطرف تضمین مینماید … توافق ایران و آمریکا ممکن است امکان‌پذیر نباشد، اما از آنجایی که پادشاهی‌های عرب خلیج فارس روابط بهتری با تهران برقرار کرده اند، آنچه زمانی غیرممکن بود – توافقی منطقه‌ای که همزمان با مداخله ایران در شبه جزیره عربستان و برنامه هسته‌ای ایران مقابله می‌کند – اکنون کاملاً قابل تصور است …»

واعظ و نصر در ادامه پیشنهادشان را چنین فرموله کرده اند: «این رویکرد مستلزم موافقت تمامی کشورهای حاشیه خلیج فارس از جمله ایران با کنترل های سختگیرانه توسعه هسته ای است. برای مثال، این کشورها می‌توانند برای همیشه غنی‌سازی اورانیوم بالای پنج درصد را کنار بگذارند، برای همیشه از بازفرآوری پلوتونیوم دست بکشند و پروتکل الحاقی به معاهده منع گسترش سلاح‌های هسته‌ای را تصویب کنند… این تعهدات هزینه کمی برای همسایگان عرب ایران دارد، اما هزینه های قابل تحملی نیز برای ایران به همراه خواهد داشت. محدودیت های این‌چنین خطر حمله ایالات متحده و اسرائیل بر سر برنامه هسته‌ای ایران را خنثی می‌کند، چیزی که کشورهای عربی خلیج‌فارس نیز می‌خواهند از آن اجتناب کنند – مبادا که آسیب‌های جانبی آن به خطری برای خودشان تبدیل شود.»

واعظ و نصر مقاله خود را چنین به پایان می‌برند: «در واقع، ایالات متحده و متحدان اروپایی‌اش می‌توانند – و باید – فعالانه از چنین توافقی حمایت کنند. آنها باید توافق تجارت آزاد ایران و خلیج فارس را از تحریم ها مستثنی کنند و یک مسیر قدرتمند برای رشد اقتصادی در میان همه طرف های توافق ایجاد نمایند… با افزایش وابستگی متقابل اقتصادی با ایران، کشورهای ثروتمند عربی خلیج فارس اهرم های بیشتری بر تهران به دست خواهند آورد تا سیاست های تهاجمی را از بین ببرند. ایران نیز به نوبه خود فرصت بازسازی اقتصاد خود را خواهد داشت … مهمتر از همه – و برخلاف برجام – این توافق می تواند در واقع اتفاق بیفتد. این طرح جاه طلبانه است، اما جهان به ترتیبی نیاز دارد که مسائل هسته ای و منطقه ای را با هم ادغام کند، اگر بخواهد ثبات پایدار در خاورمیانه ایجاد شود.»

برای چنین برنامه گسترده و بقول نویسندگان جاه طلبانه ای تنها کسی که میتوانست اهرم اجرایی در سوی ایرانی آن باشد شخصیتی مانند شمخانی می‌بود که خود از اعراب خوزستان است و هم در زبان و فرهنگ با همسایگان عرب ایران در خلیج فارس مراودت های قوی‌تری دارد و امید می رفت در حلقه امنیتی ها و سپاهیان کشور نیز از نفوذ بایسته ای برخوردار باشد.

البته همانطوریکه پیش بینی میشد کیهان شریعتمداری در عکس العمل به این مقاله و سرو صدایی که در رسانه های داخلی و منابع دیپلماتیک غربی ایجاد کرده و ظاهرا به استناد نویسندگان مقاله با برخی دیپلمات های کشورهای حاشیه خلیج فارس نیز مطرح و با استقبال آنها روبرو شده، یادداشتی تحت عنوان «ترفند مشترک غرب و غربگرایان برای مصادره پیروزی‌های بدون برجام» نوشته و ادعا کرده است که «آمریکا که در شرایط کنونی بسیار ضعیف‌تر از گذشته خود و رو به افول قرار دارد، با مشاهده پیشرفت روزافزون جمهوری اسلامی در عرصه‌های مختلف و گسترش دامنه نفوذ و اقتدار آن در سطح منطقه و جهان، بیش از هر زمانی نیازمند مذاکره با ایران است. …آمریکا حال در پی مصادره موفقیت‌های بدون برجام در قالب یک توافق جدید است… در این میان عده‌ای از غرب‌گرایان داخلی نیز از پیشنهاد جدید غرب هیجان‌زده شده و از آن استقبال کرده‌اند. چرا که در صورت برقراری این توافق، می‌توانند تمام دستاوردهایی که دولت با نگاه به داخل به دست آورده و در آینده نیز بیشتر عیان خواهد شد، به پای این توافق بنویسند[iv]

[i] https://aftabnews.ir/fa/news/5714/%D9%85%D8%AA%D9%86-%DA%A9%D8%A7%D9%85%D9%84-%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87%E2%80%8C%DB%8C-%D9%81%D8%B1%D9%85%D8%A7%D9%86%D8%AF%D9%87%D8%A7%D9%86-%D8%B3%D9%BE%D8%A7%D9%87-%D8%A8%D9%87-%D8%AE%D8%A7%D8%AA%D9%85%DB%8C

[ii] https://www.etemadonline.com/%D8%A8%D8%AE%D8%B4-%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D8%B3%DB%8C-9/614187-%D8%B9%D9%84%DB%8C-%D8%B4%D9%85%D8%AE%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D8%B4%D9%88%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D8%B9%D8%A7%D9%84%DB%8C-%D8%A7%D9%85%D9%86%DB%8C%D8%AA-%D9%85%D9%84%DB%8C-%D8%A8%D8%B1%D8%AC%D8%A7%D9%85-%D8%B9%D8%B1%D8%A8%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86

[iii] https://www.foreignaffairs.com/iran/path-new-iran-nuclear-deal-security-jcpoa-washington(برگردان متن از گودرز اقتداری)

[iv] https://kayhan.ir/fa/news/264688/%D8%AA%D8%B1%D9%81%D9%86%D8%AF-%D9%85%D8%B4%D8%AA%D8%B1%DA%A9-%D8%BA%D8%B1%D8%A8-%D9%88-%D8%BA%D8%B1%D8%A8%DA%AF%D8%B1%D8%A7%DB%8C%D8%A7%D9%86-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D9%85%D8%B5%D8%A7%D8%AF%D8%B1%D9%87-%D9%BE%DB%8C%D8%B1%D9%88%D8%B2%DB%8C%E2%80%8C%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%A8%D8%AF%D9%88%D9%86-%D8%A8%D8%B1%D8%AC%D8%A7%D9%85

تاریخ انتشار : ۳ خرداد, ۱۴۰۲ ۹:۲۵ ب٫ظ
لینک کوتاه
مطالب بیشتر

نظرات

3 Comments

  1. مهرداد دارستانی گفت:

    پایان شمخانی تنها نماد سمبلیک تضعیف جناح المانی امریکایی حامی او در سطح جهان است .

    این جناح برجام را به مردم ایران تحمیل نموده و اکنون دریافته اند که برجام نه تنها به تحدید ایران منتهی نشد بلکه با اشتباه حقیقتا تاریخی ترامپ کنترل غربیها بر روی پیشرفت انرژی هسته ای ایران برای همیشه از بین رفت و حتی نفوذ چین و روسیه نیز دیگر قادر به مهار انرژی هسته ای و سرنوشت آن نیست .

    به قول هیات روسی شرکت کننده در مذاکرات برجام گروه مذاکره کننده ایرانی هر یک وابسته به یک نهاد جاسوسی بین المللی بودند و هر یک با ادوات و ابزار جاسوسی خود در محل مذاکره حاضر گردیده بودند .

    برجام ننگین ترین قرارداد تاریخ سیاسی ایران بود و مخالفان آن به شکلی کاملا حرفه ای با استفاده از حماقت ترامپ آن را به برگ برنده دیپلماتیک ایران بدل نمودند و دیگر هرگز به برجام بازنخواهند گشت چرا که همه سود ممکن از آن را بدست آوردند و در واقع دیگر نیازی به حمایت و یا مخالفت هیچکس درین دنیا برای پیشرفت اتمی ایران را ندارند .

    کنار رفتن شمخانی با دلهره های همتا و همکار امریکایی او نصر در ارتباط کامل است چرا که جناح انان در دولت جهانی در حال عقب نسبتی و یا فروپاشی است .

    جانشین شمخانی هر کس که باشد چاره ای جز انهدام برجام و از سرگیری توسعه اتمی ایران ندارد .

  2. مهرداد دارستانی گفت:

    در توضیح جناح المانی امریکایی درون حاکمیت ایران باید گفت که نفوذ انان در حوزه های علمیه ریشه در مشروطیت دارد و بسیار گسترده و عمیق می‌باشد که جنبش چپ ایران و روسیه نیز ازین نفوذ تاریخی بی بهره نبوده و نیست .
    به شکل مختصر نمایندگان این جناح در برهه سرنگونی پهلوی محمد جواد باهنر مطهری مفتح بهشتی خاتمی موسویان سفیر فراری و سابق ایران در المان شاهرودی و تقریبا نود درصد حکام شرع دادگاههای انقلاب را می‌توان نام برد که بسیاری از انان با مراجعه به نامهای خانوادگی شان بهایی نیز میباشند .
    هاینس دیتریش گنشر نخستین وزیرخارجه غربی و اروپایی بود که در سال ۱۳۶۳ پس از قتل عامهای گسترده به ایران آمد و بدین ترتیب حکومت جدید ایران را غسل تعمید دیپلماتیک داد .
    هاینس دیتریش گنشر وزیر کشور المان غربی در جریان المپیک مونیخ و از دست اندرکاران گروگانگیری مسخره المپیک بود .
    بازنده حقیقی المپیک مونیخ فلسطینیان بودند و برنده آن صهیونیسم بین الملل و نژادپرستان المانی .

    زمانیکه که شاهرودی برای معالجه به المان آمده بود یکی از دوستان تحصیل‌کرده رشته مارکسیسم در المان بنام دکتر فرشید فریدونی و پاره ای از دوستان با شدت و حرارت همگان را به دستگیری و محاکمه شاهرودی فرامیخواندند و بسیار آن را جدی گرفته و بر روی حمایت احزاب ریز و درشت المانی هم حساب می‌کردند .
    همان زمان به ایشان گفتم که دولت المان قصد خودکشی ندارد و عوامل خود را اینگونه رها نخواهد نمود و همینگونه شد .

    انان محو شدنی نیستند اما قابل کنترلند آنهم تنها بوسیله زور همانگونه که استالین اینگونه نمود .
    انان یک پیکره جهانی میباشند و می‌توان گفت برکناری شمخانی و همه این عقب نشینی ها بدون ارتباط با تلاطمات سیاسی جوامع امریکا اسراییل المان و حتی پیشرویهای روسیه در اوکراین و فلسطینیان بر علیه اسراییل نیست .

  3. مهرداد دارستانی گفت:

    اینکه نیروی متحرکه ضدالمانی جبهه شرق چه کسی و چه نیرویی می‌باشد خود بحث بسیار مفصلی است که از حوصله و توان و چهارچوب این مقاله خارج است .
    ریشه های ساکسون ژرمن در تحولات سیاسی و مذهبی شرق در قرون اخیر را نباید که نادیده گرفت هر تغییر صف آرایی در ایران و روسیه یک تحول و تغییر مشابه ساکسون ژرمن را نیز درپی دارد و جنبش چپ جهانی و ایران نیز ازین قاعده مستثنی نیست و مشمول این تغییر امواج خواهد گردید .

    یادآوری مینمایم که جنبش فداییان اسلام نیز بدست المان‌ها بنیان گذاری گردید که تاثیر و نقش ان را بنیادگذاری تروریسم اسلامی میدانیم این گروه نخستین حلقه ارتباط مستقیم مابین حوزه علمیه و اخوان المسلمین و الازهر می‌باشد که هردوی انان نیز توسط المان‌ها تاسیس شدند و پس از شکست المان هیتلری پناهگاه و مامن نازیهای فراری گردیدند .شرح زندگی پاره ای از انان در کیهان لندن آمده است .

    دیگر نکته بسیار مهم که قابل یاداوریست اینست که انقلاب مشروطه تنها مقدمات انتقال سیاسی از قاجار به پهلوی نبود بلکه شامل انتقال قدرت سیاسی در حوزه های علمیه از شیعه روسی ایرانی به شیعه بهایی ساکسون نیز شد .
    بسیاری از رهبران روحانی مشروطه و تقریبا تمام بنیانگذاران انجمن حجتیه و ضدبهاییت خود بهایی بودند .

    دوستان و رفقا باید که مانند عقاب تیزبین باشند و در دام نیافتند .

بیانیه‌های هیئت‌ سیاسی‌ـ‌اجرایی

۸ تیر، روز فداییان جان‌باختهٔ خلق؛ میهن‌دوستانِ انقلابیِ راهِ آزادی و رفعِ ستم از زحمت‌کشان!

در ۸ تیر امسال و در روزهایی که تجاوز جنایت‌کارانهٔ حکومت نژادپرست و نسل‌کش اسراییل و دولت امپریالیستی آمریکا به میهن عزیمان ایران باز ردّ پای خونینی از جان و هستی عزیز هم‌میهنانمان در جای‌جای ایران از خود به جا گذاشته است، یادی از رفقای عزیزی نیز ضروری‌ست که در جریان دقاع از میهن‌مان در برابر تجاوز نطامی عراق طی دو سال دفاع میهنی در راه میهنی که تا پای جان دوستش داشتند، جان باختند.

ادامه »
سرمقاله

اسراییل در پی تحقق رؤیای خونین «تغییر چهرۀ خاورمیانه»!

دست‌کم دو دهه است که تغییر جغرافیای سیاسی منطقۀ ما بخشی از اهداف امریکا و اسراییل‌اند . نتانیاهو بارها بی‌پرده و باافتخار از هدف‌اش برای «تغییر چهرۀ خاورمیانه» سخن گفته است. در اولین دیدارش با دونالد ترامپ در آغاز دور دوم ریاست جمهوری نیز مدعی شد که اسراییل و امریکا به طور مشترک در حال مبارزه با دشمنان مشترک و «تغییر چهرۀ خاورمیانه»‌اند.

مطالعه »
سخن روز و مرور اخبارهفته

سیمور هرش: آنچه به من گفته شده است در ایران اتفاق خواهد افتاد.

یک مقام آگاه امروز به من گفت: «این فرصتی است برای از بین بردن این رژیم برای همیشه، و بنابراین بهتر است که ما به سراغ بمباران گسترده برویم.» … بمباران برنامه‌ریزی‌شده آخر هفته اهداف جدیدی نیز خواهد داشت: پایگاه‌های سپاه انقلاب اسلامی، که از زمان سرنگونی خشونت‌آمیز شاه ایران در اوایل سال ۱۹۷۹ با کسانی که علیه رهبری انقلاب مبارزه می‌کنند، مقابله کرده‌اند.

مطالعه »
یادداشت

در نقد بیانیه فعالین مدنی بشمول برندگان نوبل صلح درباره جنگ…

آخرین پاراگراف بیانیه که بخودی خود خطرناک‌ترین گزاره این بیانیه است آنجایی است که میگویند: ” ما از سازمان ملل و جامعه‌ی بین‌المللی می‌خواهیم که با برداشتن گام‌های فوری و قاطع، جمهوری اسلامی را به توقف غنی‌سازی، و هر دو‌طرف جنگ را به توقف حملات نظامی به زیرساخت‌های حیاتی یکدیگر، و توقف کشتار غیرنظامیان در هر دو سرزمین وادار نمایند.” مفهوم حقوقی این جملات اجرای مواد ۴۱ و ۴۲ ذیل فصل هفتم اساسنامه ملل متحد است.

مطالعه »
بیانیه ها

۸ تیر، روز فداییان جان‌باختهٔ خلق؛ میهن‌دوستانِ انقلابیِ راهِ آزادی و رفعِ ستم از زحمت‌کشان!

در ۸ تیر امسال و در روزهایی که تجاوز جنایت‌کارانهٔ حکومت نژادپرست و نسل‌کش اسراییل و دولت امپریالیستی آمریکا به میهن عزیمان ایران باز ردّ پای خونینی از جان و هستی عزیز هم‌میهنانمان در جای‌جای ایران از خود به جا گذاشته است، یادی از رفقای عزیزی نیز ضروری‌ست که در جریان دقاع از میهن‌مان در برابر تجاوز نطامی عراق طی دو سال دفاع میهنی در راه میهنی که تا پای جان دوستش داشتند، جان باختند.

مطالعه »
پيام ها

پیام به کنگرهٔ بیست‌وششم حزب کمونیست آلمان

ما بر این باوریم که چپ اگر نتواند در برابر ماشین جنگی سرمایه‌داری بایستد، اگر چپ صدای رنج مردمان بی‌پناه نباشد، اگر چپ در خیابان‌ها، کارخانه‌ها، اردوگاه‌ها و مناطق جنگ‌زده حضور نداشته باشد، از رسالت تاریخی خود فاصله گرفته است. ما برای بنای جهانی دیگر مبارزه می‌کنیم – جهانی فارغ از استثمار، از سلطه، از مرزهای ساختگی، از جنگ و نژادپرستی.

مطالعه »
شبکه های اجتماعی سازمان
آخرین مطالب

چند کشور آماده‌اند که از همین فردا تولید سلاح هسته‌ای را آغاز کنند؟

ایران باید بماند و ما باید با ایران بمانیم

#سوزنبان

وارث شکست‌خورده و پرچم!

Lasting peace is only possible with active popular participation

نه قیام، نه تسلیم؛ سکوت پیش از خیزش یا تدبیری برای فردا؟