چهارشنبه ۱۳ تیر ۱۴۰۳ - ۰۹:۲۴

چهارشنبه ۱۳ تیر ۱۴۰۳ - ۰۹:۲۴

رأی معترضان و عدم افزایش مشروعیت!
یادمان باشد که هرچه جامعه ضعیف‌تر شود، از فرصت‌ها و شانس‌هایی که در مسیر بهبود، تغییروتحول  پیش خواهد آمد، کمتر می‌توانیم استفاده کنیم و شانس‌های آینده ایران را از دست...
۱۳ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: کیوان صمیمی
نویسنده: کیوان صمیمی
انتخاب ایران آزادی و تجدد و دموکراسی است!
نیروی تجدد و دموکراسی یک قرن است که ایران مال همه‌ی ایرانیان است شعار اوست. اکنون نیروهای وسیعی از جنبش اسلامی نیز به همین نگاه پیوسته اند. در پهنه‌ی سیاست...
۱۳ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: امیر ممبینی
نویسنده: امیر ممبینی
جزئیات کشته شدن راضيهٔ رحمانی دختر ۲۴ سالهٔ لر با شلیک مأمور نیروی انتظامی!
سوم تیر ماه جاری رسانه‌ها نوشتند که دختری جوان به نام «راضیهٔ رحمانی» اهل روستای گویژه در شهرستان نورآباد استان لرستان با شلیک یکی از مأموران نیروی انتظامی جان باخت....
۱۳ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: بهاره شبانکارئیان
نویسنده: بهاره شبانکارئیان
بیانیه نهضت آزادی ایران: رأی اعتراضی در گام دوم برای دکتر پزشکیان!
نهضت آزادی ایران در ادامه راهبردی که در مرحله اول در پیش گرفت، اتحاد ملت و تجمیع همه معترضان در مرحله دوم انتخابات را برای مقابله با مخالفان آزادی و...
۱۳ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: نهضت آزادی ایران
نویسنده: نهضت آزادی ایران
انتخابات مهندسی شده، راه يا بی‌راهه؟
    خانم وسمقی در ارتباط با انتخابات ریاست حمهوری در ایران تحلیلی داشته است. خانم وسمقی، زین میان؛ بر این باور است که اصلاح‌طلبان، اگر گمان می‌کنند که حکومت...
۱۲ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: صدیقه وسمقی
نویسنده: صدیقه وسمقی
جرون
جرون، ای سیلی خورده ی زمان، ای معامله های پشت پرده ی آن زمان، ای تاریخ دیروز و امروز من، از رنگ و شرنگ، تا کیسه های زر ...
۱۲ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: کاوه داد
نویسنده: کاوه داد
تحلیل مشارکت در انتخابات ریاست جمهوری ایران...
در این مقاله، میزان مشارکت در انتخابات ریاست جمهوری ایران در سال‌های 1400 و 1403 را مقایسه کرده و همچنین به تحلیل اختلاف بین نتایج نظرسنجی‌ها و نتایج واقعی انتخابات...
۱۲ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: م. آذری
نویسنده: م. آذری

فدرالیسم، مسیر ناممکن گذار از جمهوری اسلامی ایران

تجارب تشکیل کشور فدرال ... بدین معنا است که چند دولت یا شبه‌دولت هم‌جوار، با سرحد مشخص طی یک روند با هم متحد شده و یک کشور جدید با قلمرو تازه تأسیس می‌کنند. نه این که یک کشور واحد مثل ایران را تجزیه و چند دولت داخل آن ایجاد کنند و بعد آن دولت‌ها را مجدداً در قالب سیستم فدرال با هم متحد کنند. به عبارت بهتر، فدرالیسم ابزار و روندی برای تأسیس یک کشور جدید است، نه مکانیسمی برای تقسیمات کشوری یک‌پارچه با قدمتی تاریخی.

«چرا فدرالیسم مناسب‌ترین ساختار سیاسی برای عدم تمرکز در ایران؟»[۱] نوشتاری است که آقای بهزاد کریمی بعد از کنگرهٔ زودرس حزب چپ ایران ارائه نمود. ایشان تغییرات جزیی در مصوبهٔ پیشنهادی به کنگره را تصمیم سرنوشت‌ساز می‌داند، آقای کریمی چنین توضیح می‌دهند: «فدرالیسم یکی از اشکال مناسب برای عدم تمرکز و رفع تبعیض ملی و قومی در ایران است». راهکار آقای کریمی برای گذار از جمهوری اسلامی، اقدام جدیدی نیست، زیرا طی چند دههٔ اخیر، طیف‌های سیاسی مختلف اپوزیسیون عمدتاً با خاستگاه چپ یا هویت‌طلب، خواهان استقرار یک نظام فدراتیو در ایران بوده و تا کنون نیز بر آن اصرار می‌ورزند و هنوز چنان غوغایی به راه می‌اندازند که بله! فدرالیسم می‌تواند حقوق اقوام ایرانی را به شکل بهتر و مطمئن‌تری تأمین نماید.

برای کمک به تصحیح نظر دوستان طالب فدرالیسم در ایران، کتاب تشکیل کشورهای فدرالیستی در چند نقطهٔ جهان را ورق می‌زنم و نسخه‌هایی که در جهان به کار گرفته شده را نقل می‌کنم تا نحوهٔ شکل گرفتن آن‌ها را دریابیم، نحوهٔ شکل‌گیری این‌گونه بوده است که برای ایجاد کشور فدرال، یک سری سرزمین‌های پراکنده و با مردمی که الزاماً در هیچ پیوندی با یکدیگر نبودند، کنار هم قرار گرفتند و طی یک قرارداد با هم یک میثاق و یا پیمان‌نامه را پذیرفتند که بتوانند بر بستر آن یک یکان، یا واحد سیاسی را تشکیل بدهند و به صورت یک کشور اعلام موجودیت کنند. به عنوان نمونه «بلژیک» در قرن ۱۸ (۱۸۳۰ یا ۱۸۴۰) این‌گونه تشکیل شد، از مردمی که بخشی از آن‌ها «فرانسوی‌تبار» و بخشی «هلندی‌تبار» بودند. نمونهٔ دیگر کشور «آلمان» که در سال ۱۸۷۰ اعلام موجودیت کرد، و از سرزمین‌هایی از امپراطوری «اتریش»، «مجارستان»، و بخش دیگر «پروس» و با کنت‌نشین‌های سابق کنار هم قرار گرفتند و تشکیل واحد سیاسی به نام «آلمان» را دادند. بنابراین بلژیک و آلمان به صورت فدرال تشکیل شدند، که اگر تشکیل نمی‌شدند، اصولاً کشوری به نام بلژیک و یا آلمان ایجاد نمی‌شد.

روال تشکیل کشور ایالات متحدهٔ آمریکا نیز متأثر از قاعده به وحدت بود، چنان‌چه مناطق مهاجرپذیر مانند سرزمین‌هایی که در «آمریکای شمالی» قرار داشتند، یعنی سیزده سرزمین کنار هم قرار گرفتند و تشکیل ایالات متحدهٔ آمریکا را دادند، البته بعد به مرور سرزمین‌های دیگری را به خودشان پیوند دادند، حتی برخی از سرزمین‌های دیگر مثل «آلاسکا» را از روسیه، «هاوایی» را از ژاپن، «کالیفرنیا» را از مکزیک و «لوییزیانا» را از فرانسوی‌ها خریدند، و این مجموعه به مرور به ۵۰ ایالت رسید که امروز ایالات متحدهٔ آمریکا را تشکیل می‌دهند. کشور «کانادا» هم به همین شکل و از یک‌سری مهاجرهای انگلیسی‌تبار در «آنتاریو» و «بریتیش کلمبیا» و هم‌چنین مهاجران فرانسوی‌تبار در «ایالت کبک» و به‌طور کل با هم تصمیم گرفتند که یک واحد سیاسی را تشکیل بدهند و طبق قراردادی معین کنار هم ایستادند.

تجارب تشکیل کشور فدرال برخاسته از آموزه‌های علوم اجتماعی مدرن است. همان‌طوری که از ریشهٔ لغوی آن نیز پیداست. (foedus) به معنای اتحاد، پیمان، قرارداد و امثال آن است. در حقوق اساسی نیز چنین آمده است، بدین معنا است که چند دولت یا شبه‌دولت هم‌جوار، با سرحد مشخص طی یک روند با هم متحد شده و یک کشور جدید با قلمرو تازه تأسیس می‌کنند. نه این که یک کشور واحد مثل ایران را تجزیه و چند دولت داخل آن ایجاد کنند و بعد آن دولت‌ها را مجدداً در قالب سیستم فدرال با هم متحد کنند. به عبارت بهتر، فدرالیسم ابزار و روندی برای تأسیس یک کشور جدید است، نه مکانیسمی برای تقسیمات کشوری یک‌پارچه با قدمتی تاریخی.

علاوه بر این، در عمل هم هیچ مدل فدرالی که ناشی از حرکت از وحدت به کثرت باشد، وجود ندارد. مطالبهٔ حرکت از وحدت به کثرت اسمش فدرال‌خواهی نیست، بلکه دقیقاً تجزیه‌طلبی و استقلال‌طلبی است که آرزوی دیرینهٔ تجزیه‌طلبان است. لیکن میهن‌پرستان و ایران‌دوستان هرگز دچار کابوس تجربهٔ تجزیهٔ ایران یکپارچه نخواهند شد، این گزاره در مورد ایران نتیجهٔ تجربهٔ عملی فدرالیسم در نقاط مختلف جهان است و نه نظریه‌پردازی حقوقی محض.

البته مدل فدرالیسم با توجه به بسترهای سیاسی و اجتماعی در هر کشوری متفاوت و منحصربه‌فرد است، مثلاً مدل اجرایی و شکلی فدرالیسم در آمریکا با فدرالسیم در آلمان تفاوت دارد، اما ماهیت و جان‌مایهٔ نهاد فدرالیسم در همهٔ کشورهای فدرال یکی است؛ یعنی حرکت از کثرت به وحدت است نه بالعکس!

حال می‌کوشم ثابت کنم چرا فدرالیسم اساساً برای ایران موضوعیت ندارد، پیش‌نهاد فدرالیسم عموماً تحت تأثیر و اقدام در دیگر کشورهاست و در همین رابطه نیز بهزاد کریمی، عضو حزب چپ ایران در مقالهٔ اخیر خود بر فدرالیسم[۲] تاکید دارد، حتی حاضر نیست آن را به عنوان یکی از «اشکال برای عدم تمرکز و رفع تبعیض و ستم ملی» بپذیرد، بلکه آن را «مناسب‌ترین شکل برای عدم تمرکز و رفع تبعیض ملی و قومی در ایران» معرفی می‌کند. ایشان باید بدانند که یک نسخه راه حل مناسب هر مشکل نیست. شوربختانه در نیروهای چپ هنوز هستند عناصری که بدون توجه به ساختار و بافت جامعهٔ ایران و بدون در نظر داشتن روان‌شناسی اجتماعی ایرانی اقدام به کپی‌برداری ناهم‌خوان از پارادایم‌ها می‌نمایند. در این رابطه طرح راه‌کارهای ذهنی‌گرایانه کم نیستند، که فعلاً موضوع و هدف نوشتار من نیست.

حال بنگریم فلسفه و خاستگاه فدرالیسم در جهان چه بوده و چگونه به وجود آمده است و بعد به انطباق آن با دیگر مناطق و کشورها بپردازیم و در صورت عدم انطباق با شرایط از تکرار بی‌حاصل آن پرهیز کنیم، متأسفانه عناصری از نیروهای چپ در این حوزه ید طولانی دارند.

تعریف سادهٔ فدرالیسم: یک ساختار و روش حکومتی را گویند که وحدت و یگانگی را بر شالودهٔ تفاهم و رضایت و تعهد از طریق یک قانون اساسی فراگیر، برقرار می‌سازد. نمی‌توان منکر شد که ایران یک ملت و یک کشور واحد نیست، سرزمین ایران از نظر گوناگونی زبانی و فرهنگی پدیدهٔ کم‌نظیری در دنیاست. به عبارت دیگر شکلی از نظام سیاسی غیرمتمرکز است که در آن قدرت سیاسی به شکل عمودی، بین حکومت مرکزی و زیرمجموعه‌های آن (ایالات) تقسیم می‌شود.

نظری به جغرافیای سیاسی – جمعیتی ایران حاکی از آن است که از میان ۱۰ کلان‌شهر ایران، ۹ کلان شهر چندقومیتی هستند و ساکنان بیش از ۹۰ در صد استان‌های ایران از قومیت‌های مختلف تشکیل شده‌اند. به‌طور نمونه استان کوچک خراسان شمالی با جمعیتی کم‌تر از ۹۰۰ هزار نفر، بیش از ۷ قومیت در داخل خود دارد. اصلاً تجزیهٔ ایران و تقسیم قومی آن عقلانی و شدنی نیست، مگر این که برای کشیدن مرزهای قومیتی در داخل کشور، طی چندین جنگ خونین، چندصد هزار کشته و چندده‌ میلیون نفر آواره شوند، که هیچ چشم‌اندازی برای پایان چنین جنگ‌هایی وجود ندارد. بنابراین توصیه به تشکیل فدرالیسم در ایران با همهٔ ناممکنی بدین معناست که مردمان سرزمین‌های جغرافیایی فعلی را غربال کرده؛ بدین شکل کردها به سوی کردستان، آذری‌ها به طرف آذرآبادگان و … تا آن‌ها را وادار به کوچ اجباری کنیم تا ایالات خودشان را ساخته و اگر تفاهمی بین آن‌ها به وجود آمد، با هم کشور فدرال ایران را تشکیل دهند. بدون تردید این آرزو شدنی نیست و اصرار بر آن نیز نه منطقی، بلکه بی‌حاصل است.

واقعیت نشان می‌دهد ایران کشوری است با سابقهٔ هزاران‌ساله و نظام سیاسی تک‌ساختی و فراگیر و چون کشور بودن‌اش یک اصل پیشینی است، نمی‌تواند تبدیل به یک نظام فدرال بشود. بدین خاطر برای ایران کنونی، فدرالیسم موضوعیت ندارد، یعنی مخالفت و یا موافقت با آن بی‌معناست. کسی که «فدرالیزه کردن حکومت» را برای ایران کنونی توصیه و تبلیغ می‌کند و خودش را «فدرالیست» می‌داند، یا معنای فدرالیسم را نفهمیده است و یا با هدف سیاسی معینی پشت نقاب فدرال‌طلبی پنهان شده است

نگاهی به وضعیت کنونی ایران ما را متوجه می‌کند، اقوام ایرانی در استان‌های مرزی ایران که جز محروم‌ترین استان‌های ایران هستند و تاریخ نیز شاهد اعتراضات آن‌ها در این استان‌ها بوده است، با این وجود ارادهٔ سیاسی مردمی، برای جامهٔ عمل بخشیدن به نظام فدرال در این مناطق ایران وجود ندارد و همین باعث شده است تا ارادهٔ سازمان‌ها و احزاب قومی در تحقق فدرالیسم با ناهم‌راهی و عدم استقبال مردم آن استان‌ها روبه‌رو شود، هیچ یک از اقوام ایرانی خواهان تجزیهٔ کشور نیستند و آن چه مسلم است در داخل ایران هیچ مرزی بین اقوام وجود ندارد.

پس راه حل چیست؟ خیلی ساده است! راه حل حاکمیت در برابر طالبانِ فدرالیسم، مکانیسم تقسیمات کشوری است. شواهد حاکی از آن است که با افزایش استان‌ها در سال‌های اخیر با مراجعه به جغرافیای سیاسی ایران و اعلام استان‌های جدید می‌توان دریافت که افزایش استان‌ها توسط جمهوری اسلامی اقتباسی از ترکیه می‌باشد، چنان‌چه الآن کشوری مثل ترکیه که جمعیت آن برابر با ایران است و وسعتش نصف میهن‌مان، دارای ۸۱ استان است. آیا آقای بهزاد کریمی برای این مکانیسم حاکمیت ایران مبنی بر تقسیم استان‌ها چه راه حلی دارد تا بتواند راه‌بندی در برابر ممانعت جمهوری اسلامی ایجاد کند، رویدادها نشان می‌دهند جمهوری اسلامی تا کنون در یک روند تدریجی، استان‌های بزرگ و پر جمعیت را تقسیم کرده است، معیار این تقسیم را در مورد جمعیت، وسعت و هم در تمام جنبه‌های پنهان و آشکار می‌توان رؤیت و دنبال کرد.

فارغ از هر گونه برخورد دگماتیستی عنوان می‌کنم طرح فدرالیسم در گام نخست با این پرسش بنیادین مواجه می‌شود که مگر مطالبات مشروعی وجود دارد، که نتواند در قالب یک سرزمین یک‌پارچه مثل ایران محقق شود و باید حتماً به فدرالیزه یا تکه‌تکه کردن ایران یک‌پارچه متوسل شد؟ آیا مطالبات قومی – زبانی فدرالیست‌ها در زمرهٔ حقوقی است که تحقق‌شان فقط بر عهدهٔ سازمان‌های سیاسی و حاکمیت‌ها بوده است یا هر شهروند به فراخور انگاره‌ها ودل‌بستگی‌های فردی خود مستقلاً باید پیگیر آن‌ها بشود و خواستار حقوق شهروندی گردد؟ مضافاً بر این آیا مشتاقان فدرالیسم در ایران، به مخاطرات فدرالیزه کردن یک کشور بسیط و متکثر نظیر ایران برای زیست مسالمت‌آمیز شهروندانش اندیشیده‌اند؟

بنا بر این اصلاً فلسفهٔ وجودی آمریکا یا هر کشوری که بر پایهٔ فدرالیسم بوده است، تلاشی برای با هم بودن است و نه به معنای جدایی. تصور این که کشورهایی فدرالیستی شده‌اند، نباید برای ما این انگیزه را ایجاد کند، چون آمریکا ، آلمان و … فدرال شدند ما هم باید فدرال شویم. این الگوبرداری در مورد ایران به هیچ وجه صدق نمی‌کند، زیرا ایران در یک فرایند طبیعی چندهزارساله شکل و بافت و ساختار کشور به خود گرفته است. بنا بر این تجویز نسخهٔ فدرالیسم برای ایران معنایی جز این ندارد که یک ظرف شیشه‌ای را بشکنید، بعد بگویید حالا این تکه‌های شکسته‌شده را به هم بچسبانیم.

شکی وجود ندارد که ایران‌دوستان و میهن‌پرستان نگرانِ فدرالیسم، شوونیست نیستند، چون با فدرالیسم قومیتی مخالفند، مخالفت با فدرالیسم قومی می‌تواند به مثابه طرف‌داری از عدالت سرزمینی بودن باشد. به هر حال هر گونه شعار قومی، قبیله‌ای، فدرالیسم، زبان مادری و این‌گونه عوامل و پارامترها را باید در نظر داشت و از آن دوری گزید. ما فقط در یک صورت بخت کامیابی و پیروزی داریم که بتوانیم ایران را دوباره به جادهٔ رو به توسعه برگردانیم و این راهی است که همهٔ ما به عنوان ایرانی برای حفظ یک‌پارچگی ایران و خواستار بهترین‌ها برای آن باشیم.

 

مهرزاد وطن آبادی

 

[۱] چرا فدرالیسم مناسب ترین ساختار سیاسی برای عدم تمرکز در ایران؟، بهزاد کریمی

[۲] نگاه کنید به پانویس بالا

تاریخ انتشار : ۱۶ تیر, ۱۴۰۲ ۳:۴۲ ق٫ظ
لینک کوتاه
مطالب بیشتر

نظرات

6 Comments

  1. مهرداد دارستانی گفت:

    بسیار زیبا و درست .
    حتی یک جمله تکمیلی به نوشته بسیار مستدل و منطقی نویسنده نمیتوان افزود و نویسنده حقیقتا حق مطلب را از هر وجهی بیان نموده است .
    زنده باد .

    اقوام و مردمان ایران همچون فرش ، تار و پودشان به یکدیگر بافته و تنیده شده و غربال کردن انان امکان ناپذیر است .
    کرد ، آذری ، فارس ، لر و گیلک و بلوچ عرب آنچنان از نظر پیوندهای قومی و خویشاوندی و…در هم آمیخته اند که حتی شنیدن توهمات بهزادی و غیره انان را به حیرت خواهد انداخت.
    زمانیکه بدروغ از ستم بر آذری‌ها و عرب و عجم این و آن نام برده می‌شود باید گفت خامنه ای ، موسوی اردبیلی و تبریزی و تقریبا نود درصد مقامات ایران آذری کرمانی جنوبی شمالی و شرقی غربی و حتی عراقی و لبنانی و افغانی (جلال الدین فارسی )میباشند و واژه شووینیسم فارس نه تنها یک واژه حقیقی نیست بلکه سرایندگان آن نظیر راه کارگر و شرکا ، دروغگویان و جاعلان بیعار و سرگردانی هستند، که تنها به ایده خاورمیانه بزرگ صهیونیسم رنگ و روغن فدرالیستی بسیار ناچسب و غیرمنطبق میزنند .
    جالب است که این سوسیالیستهای طرفدار سرنوشت و حقوق خلق‌ها ، فقط در حال سینه چاک زدن برای خلق‌های ایران هستند و بیشرمانه و ناجوانمردانه ، سرسوزنی به حق زندگی مردم فلسطین اهمیتی نمیدهند و در اوج جنایات اسراییل برعلیه ابتدایی ترین حقوق انسانی مردم فلسطین ، به فکر فدرالی نجات دادن مردم بیگناه ابران هستند 😂😂😂😂

    امپریالیسم بدون وجود روشنفکران و گروههای روشنفکری اینگونه ، دهها سال پیش به زانو درآمده بود ،
    تعارفات را باید کنار گذاشت تا از اشتباهات ، خسارات و تلفات کاست .

    ما شب به دنیا آمده ایم ، اما نه همین دیشب.

  2. مهرداد دارستانی گفت:

    فدرالیسم حقیقی و عملی منطقه یک پروسه چند صد ساله میباشد که در حال اجراست و فدرالیسم جعلی و صهیونیستی مورد اشاره کریمی و دیگر دار و دسته ها ، تنها تلاش صهیونیسم و اسراییل در پیشگیری از بروز فدرالیسم حقیقی و قانونی کشورهای منطقه است .
    از تنگه خیبر گرفته تا سرزمین مصر ، زادگاه و خانمان اقوامیست که همه چیز زندگی انان از روز نخست پیدایش با یکدیگر شریک و هم انبان بوده و همه تاریخ و فرهنگ و قومیت انان در هم تنیده و تار و پود یک پارچه و یک فرش میباشند .

    هیچ عرب ،عراقی ،کرد ، افغانی ،اسوری و ارمنی و هیچ فرهنگی در منطقه، خود را در ایران بیگانه نمیبیند .
    بسیاری از شاهان و مقامات تاریخ ایران خواهان دفن شدن در مصر و سوریه و عراق و لبنان بوده اند .
    حب الوطن من الایمان .

    این مردمان همه یک خانواده و خانه اند و فدرالیسم حقیقی در بین انان وجود داشته و تنها نیاز به قانونمند نمودن و بالطبع استقرار صلح و آرامش در آن است .
    ثروتمندترین خانواده و حقیقی ترین فدرالیسم جهان .

    ایجاد موجود نامشروعی بنام اسراییل تنها برای پیشگیری از این فدرالیسم حقیقی مشروع و باستانی است و سرمایه گذاریهای مالی تاریخی و ایدیولوژیک موساد و اسراییل برای درهم شکستن این پیوندها و کشورها، تنها برای پیشگیری ازین وحدت و انسجام تاربخی و منطقه ای و فدرالیسم حقیقی این منطقه از جهانست .
    شوربختانه صهیونیسم جهانی ، بسیاری از گروه‌های سیاسی منطقه را با انواع ایدئولوژی‌های من دراوردی و مسخره در دستان خود دارد که طبیعتا در هر سرفصل تاریخی مشت این گروهها و باندهای صهیونیستی برای مردم منطقه باز می‌شود .
    اما به شکل مختصر باید گفت :
    این فدرالیسم به کوری چشم صهیونیستها و نوچه هایش شکل خواهد گرفت یعنی گوادلوپ به نابودی خود بنیانگذارانش خواهد انجامید .

    به بهزاد کریمی و دوستانش باید گفت :
    قبل ازینکه از فرط بیکاری با جوالدوز به خود حمله برید ،😂 کمی کتاب بخوانید شاید حالتان بهتر شود!

  3. مهرداد دارستانی گفت:

    هرگز از تنهایی و کوچکی نترس ،
    هر کس به اندازه آرزوهای خود بزرگست.
    ❤️

  4. مهرداد دارستانی گفت:

    امیدوارم توانسته باشم تصویر بزرگ‌تر و حقیقی‌تر
    از موضوع فدرالیسم را بیان نموده باشم .
    از صفویه تاکنون (از ریشه ها سخن نمیگویم)
    بیش از نود درصد مشاهیر و سیاسیون و مذهبیون شناخته شده ایرانی همگی تبار مصری سوری لبنانی و عراقی داشته اند از جبل عاملی گرفته تا فروغی و شاهرودی و بسیاری دیگر که زاده این کشورهای کنونی خاورمیانه اند اما ایران میهن همیشگی انان گردید و یا بالعکس .
    این حقیقت فدرالیسمی است که اسراییل و صهیونیسم جهانی خواهان تجزیه و نابودی آنند
    ابن همه هدف انان پس از فروپاشی عثمانی است
    حدود مورد اشاره، مایملک عثمانی نیست و ترسیم کننده کنونی آن ، خاندان تیموریان میباشند که شامل همه خاندان‌های پس از اسلام ایران کنونی است و با عثمانی ها نیز در رقابت بوده اند و……..

    عاقلان را اشارتی بس .

    خواهشمندم بازهم جیغ بزنید و موهایتان را بکشید و بپرسید :
    من در کجای جهان ایستاده ام ؟😂😂

    امیدوارم متوجه شده باشید که چون در سیاره زمین تشریف ندارید ده تا بز و گوسفند را نمیتوان بدست شما سپرد که به صحرا ببرید چه رسد به سرنوشت یک سازمان سیاسی ، ملت ، سرزمین و یا حتی یک مدرسه و بقیه داستانها .
    این دانشگاه ها بودند که به شما لیسانس و دکترا دادند ، شما چرا گرفتید ؟😅😂🤣
    از بازنشستگی و مزایای خود لذت ببرید و با جیغ و داد مزاحم دیگران و پرستاران نشوید 😂

  5. مهرداد دارستانی گفت:

    با درود به همه دوستان و پژوهندگان حقیقت

    تاریخ را فاتحان نگاشته اند .
    کلیسای کاتولیک شکل گرفته پس از یورش مغول(اسلام) که توسط خاندان‌ها و پاپهای فرانسوی بنیانگذاری گردید بیش از ده نسل نخستین پاپها را به تدوین انجیل و تورات و آموزش و پرورش نوین جهانی وادار نمود یعنی زمانی بیش پانصد سال .
    (تاریخ این بخش همگانیست و خود توضیح دهنده این موضوع است که چرا همه مورخین سرشناس قرون اخیر فرانسوی میباشند) .
    تاریخ یک دروغ توافق شده است .
    ناپلیون

    این توافق بزرگ ریشه در توافق‌هایی داشت که منجر به تبدیل کمپانی هند مغول به هند شرقی شد .

    تیمور لنگ که او را بنیانگذار خانداهای دور و نزدیک تیموریان میدانند مردی بود که همه صفحات آسیای مرکزی (همه استان ها ) را به تصرف خود در آورد و سپس با فتح تنگه و گذرگاه بسیار استراتژیک خیبر همه هندوستان و فلات ایران کنونی ، خاورمیانه مصر و بخش‌هایی از افریقا را به تصرف خاندان خود در آورد .

    مردی کوتاه قد جنگجو با یک پای لنگ که تنگه خیبر را فتح نمود و خاندان خود را در آن حاکم نمود .

    بسیار شبیه حضرت علی میباشد که با یکدست دروازه خیبر را کند و بدست نجاران اوراقچی سپرد😂

    حافظ اگر قدم زنی در ره خاندان صدق
    بدرقه رهت بود همت شحنه نجف💁

    شحنه به معنای دژخیم ، میر غضب ، جلاد و نگهبان و نگهدارنده و اینگونه معنی هاست .

    مذهب شیعه و قدمت ایدیولوژیک و تشکیلاتی آن به صفویه می‌رسد .

    این ژیوپولتیک بسیار عظیم که شامل بیش از نیم میلیارد انسان و صدها اقوام خویشاوند است برای پایدار ماندن به یک ایدیولوژی منسجم و پیوند آفرین دارد .

    خواهشمندم به این نکته بیاندیشید .
    دانستن این نکات نانوشته تاریخ ، به شجاعت و دلاوری ما در آفرینش یک ایدیولوژی بهتر منسجم تر و پایدارتر و پویاتر بسیار کمک خواهد نمود و ما را از شر بسیاری بحث‌ها و تلاش‌های زاید و غیر واقعی و غیر حقیقی و ضرربخش نجات خواهد داد .
    ریشه شجاعت در اگاهی میباشد❤️

  6. مهرداد دارستانی گفت:

    میدانم که گاه بسیار و بیش از اندازه مینویسم ،
    اما حجم دروغ‌هایی را که از بدو تولد تا به پایان تحصیلات و همه عمرمان به ما آموخته اند، آنچنان زیاد است که باید برای توضیح ابتدایی ترین موضوعات گاه کتاب نوشت .
    حقیقت را در هیچ کتاب و کتابخانه و دانشگاهی هرگز ننوشته اند و نیاموخته اند و قرار هم نبود که به ما بیاموزند .
    از زیاده نویسی پوزش میطلبم اما خواهشمندم همه این نکات را حتی اگر قبول ندارید در دیدگاه‌های ژیوپولتیک و تحلیل‌های خود مدنظر قرار دهید .

    تنها مستاجر زورکی حکومت های ایران ،پهلوی ها بودند و مابقی حکومت‌ها ، همه به نوعی صاحب خانه اند .

بیانیه‌های هیئت‌ سیاسی‌ـ‌اجرایی

به یاد هماره‌سبز رفیق حمید اشرف و یکایک فداییان جان‌باختهٔ خلق!

در روز جان‌باختگان فدایی، یاد تمامی دیگر جان‌باختگان راه آزادی، برابری و عدالت را نیز گرامی می‌داریم و باور داریم که دادخواهان کشتارهای خونین این چهاردهه راهی را که تاکنون با پایداری خستگی‌ناپذیری رفته‌اند، تا روشن شدن همۀ حقایق و محاکمه آمرین و عاملین قتل عزیزان‌شان ادامه خواهند داد.

ادامه »
سرمقاله

روز جهانی کارگر بر همۀ کارگران، مزد‌بگیران و زحمتکشان مبارک باد!

در یک سالی که گذشت شرایط سخت زندگی کارگران و مزدبگیران ایران سخت‌تر شد. علاوه بر پیامدهای موقتی کردن هر چه بیشتر مشاغل که منجر به فقر هر چه بیشتر طبقۀ کارگر شده، بالا رفتن نرخ تورم ارزش دستمزد کارگران و قدرت خرید آنان را بسیار ناچیز کرده است. در این شرایط، امنیت شغلی و ایمنی کارگران در محل‌های کارشان نیز در معرض خطر دائمی است. بر بستر چنین شرایطی نیروهای کار در سراسر کشور مرتب دست به تظاهرات و تجمع‌های اعتراضی می‌زنند. در چنین شرایطی اتحاد و همبستگی نیروهای کار با جامعۀ مدنی و دیگر زحمتکشان و تقویت تشکل های مستقل کارگری تنها راه رهایی مزدبگیران است …

مطالعه »
سخن روز و مرور اخبارهفته

هفته‌ای که گذشت، دوم تا هشتم تیرماه

رهبر حکومت تاب نیاورد گاه که کارگزاران خود را نامرغوب دید. خود بر صحنه آمد و خواستار مشارکت حداکثری شد و فتوا داد که نباید با کسانی که “ذره‌ای با انقلاب و امام و نظام اسلامی زاویه دارند” همکاری کرد. به‌زبان دیگر نباید به کسانی که ممکن است نفر دوم حکومت شوند و در سر خیال همکاری با ناانقلابین دارند، رای داد. اشاره‌ای سرراست به آن تنها نامزدی که از تعامل با جهان می‌گوید.

مطالعه »
یادداشت
بیانیه ها

به یاد هماره‌سبز رفیق حمید اشرف و یکایک فداییان جان‌باختهٔ خلق!

در روز جان‌باختگان فدایی، یاد تمامی دیگر جان‌باختگان راه آزادی، برابری و عدالت را نیز گرامی می‌داریم و باور داریم که دادخواهان کشتارهای خونین این چهاردهه راهی را که تاکنون با پایداری خستگی‌ناپذیری رفته‌اند، تا روشن شدن همۀ حقایق و محاکمه آمرین و عاملین قتل عزیزان‌شان ادامه خواهند داد.

مطالعه »
پيام ها

بدرود رفیق البرز!

رفیق البرز شخصیتی آرام، فروتن و کم‌توقع داشت. بی‌ادعایی، رفتار اعتمادآفرین و لبخند ملایم‌اش آرام‌بخش جمع رفقای‌اش بود. فقدان این انسان نازنین، این رفیق باورمند، این رفیق به‌معنای واقعی رفیق، دردناک است و خسران بزرگی است برای سازمان‌مان، سازمان البرز و ما!

مطالعه »
بیانیه ها

به یاد هماره‌سبز رفیق حمید اشرف و یکایک فداییان جان‌باختهٔ خلق!

در روز جان‌باختگان فدایی، یاد تمامی دیگر جان‌باختگان راه آزادی، برابری و عدالت را نیز گرامی می‌داریم و باور داریم که دادخواهان کشتارهای خونین این چهاردهه راهی را که تاکنون با پایداری خستگی‌ناپذیری رفته‌اند، تا روشن شدن همۀ حقایق و محاکمه آمرین و عاملین قتل عزیزان‌شان ادامه خواهند داد.

مطالعه »
برنامه و اساسنامه
برنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
اساسنامه
اساسنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
بولتن کارگری
شبکه های اجتماعی سازمان
آخرین مطالب

رأی معترضان و عدم افزایش مشروعیت!

انتخاب ایران آزادی و تجدد و دموکراسی است!

جزئیات کشته شدن راضیهٔ رحمانی دختر ۲۴ سالهٔ لر با شلیک مأمور نیروی انتظامی!

بیانیه نهضت آزادی ایران: رأی اعتراضی در گام دوم برای دکتر پزشکیان!

انتخابات مهندسی شده، راه یا بی‌راهه؟