سه شنبه ۲ مرداد ۱۴۰۳ - ۰۱:۴۸

سه شنبه ۲ مرداد ۱۴۰۳ - ۰۱:۴۸

آن‌ها نمی‌توانند همهٔ ما را بکشند و ما نمی‌توانیم همهٔ آن‌ها را بکشیم...
نتانیاهو کاخ سفید را نادیده می‌گیرد، زیرا انجام این کار هیچ هزینه‌ای ندارد. در سال ۱۹۸۲ رونالد ریگان، مناخیم بگین، نخست‌وزیر اسرائیل را پس و کشتار فسطینیان در پی تهاجم...
۱ مرداد, ۱۴۰۳
نویسنده: نیکلاس کریستوف - برگردان: گودرز اقتداری
نویسنده: نیکلاس کریستوف - برگردان: گودرز اقتداری
غم دیگر
شنیدستم غمم را میخوری، این هم غم دیگر، دلت بر ماتمم می‌سوزد، این هم ماتم دیگر
۳۱ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: ابوالقاسم لاهوتی
نویسنده: ابوالقاسم لاهوتی
پایان تلخ یک ریاست جمهوری
بایدن می‌داند که باید برود، اما این بدان معنا نیست که از این موضوع خوشحال است. ننسی پلوسی کسی بود که با هوش و ذکاوت سیاسی به رئیس‌جمهور گفت که...
۳۱ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: سیمور هرش - برگردان : گودرز اقتداری
نویسنده: سیمور هرش - برگردان : گودرز اقتداری
کاش میشد
کاش میشد چهره ها رنگ پریشانی نداشت، برق تیز خنجر و کینه نداشت. مثل دریا بود شفاف و زلال، مثل ابریشم نرم لطیف
۳۱ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: کاوه داد
نویسنده: کاوه داد
نهادهای مدنی و نقش آنها در تحولات آینده کشور
ایجاد، تقویت و توسعه و حفظ نهادهای مدنی و تشکل‌های صنفی و سیاسی باید در کانون برنامه های افراد، شخصیت ها و احزاب و سازمان ها قرار داشته باشد، چه...
۳۱ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: گروە خرداد، هواداران سازمان فداییان خلق ایران اکثریت ـ داخل کشور
نویسنده: گروە خرداد، هواداران سازمان فداییان خلق ایران اکثریت ـ داخل کشور
بیانیه دادگاه بین المللی دادگستری- ۱۹ جولای ۲۰۲۴
بر اساس بیانیۀ دادگاه بین‌المللی دادگستری، سیاست‌های شهرک‌سازی و بهره‌برداری اسرائیل از منابع طبیعی در سرزمین‌های فلسطینی نقض قوانین بین‌المللی است. دادگاه، گسترش قوانین اسرائیل به کرانۀ باختری و بیت‌المقدس...
۳۰ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: محسن نجات حسینی
نویسنده: محسن نجات حسینی
سیاست‌گریزی زنان یا سیاستِ گریزِ دولت از زنان
قوانین نابرابر، عدم حمایت‌های لازم و محیط‌های مردسالارانه، زنان را از مشارکت فعال در سیاست بازمی‌دارد. حضور کم‌رنگ زنان در سیاست به معنای نبود صدای نیمی از جمعیت در تصمیم‌گیری‌های...
۳۰ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: زری
نویسنده: زری

طوفان الاقصی محصول باد نخوت استعمارگری و آپارتاید

آیا طوفان الاقصی ،موازنه قوا را به نفع فلسطینی ها تغییر می‌دهد؟ آیا خود این عملیات نشانه تغییر معادلات منطقه‌ای نیست؟ سوال اصلی این است که حماس علیرغم اطلاع از پیامدهای ویرانگر این حمله و پاسخ های کوبنده و شدید اسرائیل، دنبال تحقق چه اهدافی بوده است؟... امروز، هم طرفداران مقاومت فلسطین برآورد می‌کنند که طوفان الاقصی موازنه قوا را به نفع فلسطین به هم زده است و هم نتانیاهو مدعی است که انتقام ما، نقشه خاورمیانه را تغییر خواهد داد. کدامیک درست می گویند؟ ..... در پاسخ به این سئوالات و بسیاری دیگر، م- نوید به تحلیل وضعیت مسئله فلسطین و اسرائیل و چشم‌انداز تحولات در منطقه می‌پردازد.

باد که بکاری، طوفان درو می کنی!

طوفان الاقصی به وقوع پیوست….. طوفان ذهنی پسا رخداد اما، هچنان در حال وزیدن و در نوردیدن ، اذهان و فضاهای سیاسی است. نوع طوفان ذهنی و موضع گیری‌های پسا رخداد درایران، تا حد زیادی با سایر نقاط جهان متفاوت است:

جمع کثیری از تحلیل گران با نگاهی تاریخی و تبارشناسانه به مقاومت فلسطین، با این تغییر و تحولات، همدل وهمراهند. و گروهی دیگر با تعریف نسبت خود با این جنبش در زمره اغیار و تخطئه کنندگان آن قرار می گیرند، بخشی از اپوزیسیون برانداز، به میانجی حکومت جمهوری اسلامی، و با فرمول “دشمن دشمن من دوست من است”، به مسئله فلسطین می‌نگرند. این گروه نه تنها چشمان خود را بر تراژدی غزه می‌بندند‌، حتی از آپارتاید و نسل کشی اسرائیل هم وقیحانه دفاع می‌کنند، گروهی هم طبق معمول، وسط می‌ایستند و با تمسک به عقلانیت ابزاری و فایده‌گرایانه، یکی به نعل می‌زنند و یکی به میخ و با موعظه‌های اخلاقی حکم محکومیت دو طرف را یک جا صادر می کنند.. .

نا به هنگامی رخداد یک بار دیگر جلوه کرد، و نوعی بهت و حیرت را در فضای سیاسی جهان حاکم کرد. غزه و عملیات طوفان الاقصی، خاکستر نسیان را، از اجاق سرد مبارزات دامنه‌دار فلسطینی‌ها کنار زد و نشان داد، فلسطین تحت اشغال همچنان آتشفشانی فعال است . با این رخداد، باز فلسطین به صدر مسائل سیاسی جهان بازگشت.

فضای پیش از طوفان 

دولت خودگردان-کرانه باختری 

فلسطین و دولت خود گردان آن، در کرانه باختری ،که محصول موافقت نامه ۱۹۹۳ اسلو بود، مدتها بود، که از معادلات سیاسی خاورمیانه، برکنار بود. چرا که پیامدهای دو جنگ ۱۹۶۷ و۱۹۷۳ برای اعراب جز شکست نبود. مصر، بعد از صلح نیابتی با اسرائیل در سال ۱۹۷۸ از اوج قدرت به حضیض ذلت سقوط کرده بود، و به کمک مالی آمریکا، دلخوش بود. فلسطین از پیمان صلح عرفات واسحاق رابین و پرز نیز، موسوم به صلح اسلو، در سال ۱۹۹۳ طرفی نبسته بود، بساط سازمان آزادیبخش فلسطین پس از صلح اسلو، جمع شده بود و خود عرفات ده سال، بعد با سم اسرائیلی‌ها به قتل رسیده بود.

آنچه در عمل اتفاق افتاد، جز اشغال سر زمینی بیشتر، شهرک سازی گسترده تر، و محصور و زندانی کردن بیش از دو میلیون انسان در زندانی بزرگ بنام غزه نبود.

تشکیلات خودگردان فلسطین و رئیس آن محمود عباس، در چشم دولت‌های مختلف اسرائیل، آنقدر بی وجه و بی قدر و بی قدرت شده بود، که از سالها پیش، اسرائیلی‌ها حاضر به ملاقات‌های مرسوم، با مقامات تشکیلات خود گردان فلسطینی نبودند. پارلمان فلسطین مدتها بود که درش تخته شده بود و از انقضای دوران ریاست محمود عباس بر تشکیلات خود گردان هم مدت زیادی می‌گذشت .

شش ماه مذاکره وزیر خارجه اوباما، یعنی جان کری با اسرائیل، برای تحقق نوعی راه حل دو کشوری، به علت اشتهای سیری‌ناپذیری صهیونیست‌ها برای اشغال سرزمینی، و خودداری آنها از اجرای سیاست زمین در برابر صلح بی‌نتیجه مانده بود.

ترامپ هم با انکار حقوق فلسطینی‌ها برای داشتن کشور مستقل و تقلیل حقوق آنان به امر اقتصادی صرف، تحت عنوان “طرح صلح ابراهیم” با انتقال سفارت آمریکا به بیت المقدس، صورت مسئله فلسطین را از دستور کار آمریکایی‌ها حذف کرد.

خلاصه تا پیش از این طوفان، عملا مسئله فلسطین از دستور کار محافل آمریکایی و غربی و حتی عربی حذف شده بود، ظهور محور مقاومت محصول این بی‌توجهی قدرت‌های بزرگ جهان به حقوق اساسی فلسطینی‌ها بود.

در داخل سرزمین‌های فلسطینی و اسرائیل، صهیونیست‌ها و یهودیان افراطی به تدریج بر مقدرات مردم حاکم شدند و کنترل دولت اسرائیل را عملا به دست گرفتند و با گسترش شهرک‌سازی‌ها، عرصه را هرچه بیشتر بر فلسطینی‌ها تنگ‌تر کردند، تا جایی که این اواخر ختی فلسطینی‌ها به راحتی نمی‌توانستند وارد مسجد الاقصی شوند و هر روز مورد اذیت وآزار یهودیان بنیاد‌گرا قرار می گرفتند. یهودیان بنیادگرایی که قبلا جمعیت آنان در اسرائیل کمتر از ۲۰۰ هزار نفر بود، اما کنون جمعیت آنان بیش از ۷۰۰ هزار نفر رسیده است امروز، احزاب مذهبی اسراییل، به خاطر سیستم سیاسی «نمایندگی نسبی»، به رغم شمار اندک شان نقش مهمی در سیاستگذاری اسراییل دارند.با تحرکات بی سابقه‌ی بنیادگرایان یهودی، مدام زندگی بر فلسطینیان سخت تر می‌شود، به عنوان نمونه، در شهر الخلیل (هبرون) ۴٠٠ نفر یهودی افراطی و مسلح، تحت حمایت ١٢٠٠ سرباز اسراییلی، بیش از ١۵٠ هزار سکنه‌ی فلسطینی شهر را کنترل می‌کنند وحق زندگی معمولی را از آنان سلب کرده‌اند. 

علیرغم همه این‌ها بعضی روشنفکران یهودی امثال یوال نوح هراری، موضوع را عقیدتی می‌کنند و با در سایه قرار دادن آپارتاید و تبعیض نژادی حاکم در سرزمین‌های اشغالی، موضوع طوفان الاقصی را به مرگ اندیشی گروه حماس و جهاد اسلامی نسبت می‌دهند و می‌گویند :باور انها مذهبیون تندرور، بر زندگی پس از مرگ متمرکز است انها حاضرند جهان را به اتش بکشند و مسبب رنج ملیون‌ها نفر شوند تا به خوشبختی ابدی پس از مرگ برسند. درصورتی که همگان می دانند، مشکل فلسطین چیزی جز اشغالگری و کوچ دادن اجباری مردمانش نیست. مقاومت فلسطین در اشکال گوناگونش، (که هرکدام محصول دوره تاریخی مشخصی هستند)، محصول رنج بیکران انسان‌هاییست که هفتاد سال رنج کشیده، تحقیر شده، و مورد هجوم مداوم قدرتی زور گو و توسعه طلبی همچون اسرائیل قرارگرفته‌اند.

غزه، بزرگترین زندان روباز جهان 

باریکه غزه با مساحت تقریبی ۳۶۰ کیلومتر مربع، در سال ۲۰۰۵ طبق موافقنامه صلح اسلو توسط اسرائیل تخلیه و در اختیار دولت خود گردان قرار گرفت. غزه درد ورنج چند نسل از دربدری وپناهندگی و تحقیر را به دوش می‌کشد.

غزه، مشتمل بر هشت اردوگاه پناهجویانی است، از نوادگان پناهندگانی که پس از نکبت اشغال و تاسیس اسرائیل در ۱۹۴۸ از سرزمین های آبا و اجدادی خود گریختند و با کوچ اجباری در این منطقه سکنی گزیدند.

غزه از سال ۲۰۰۶ که گروه حماس در انتخابات پارلمانی فلسطین پیروز شد وپس از آن که فتح از پذیرفتن این گروه به ائتلاف امتناع کرد، تحت تحریم قرار گرفت.

از سال ۲۰۰۶ به بعد، غزه تحت محاصره زمینی، دریایی و هوایی اسرائیل و مصر بوده است و حق ارتباط آزادانه مردمان آن با خارج قطع شده است.تحت شرایط آپارتاید حاکم برسرزمین‌های فلسطینی موسوم به “کارعبری” مردم این خطه حق کار کردن در اسرائیل را ندارند. مردم این منطقه محصورشده توسط اسرائیل، محکوم به مجازات جمعی، در این زندان بزرگ شده اند و ابتدایی‌ترین حقوق آنها یعنی حق زندگی و آمدوشد آزادانه و حق کار و زندگی آبرومند و کرامت انسانی از آنها سلب شده است. بندرگاه در حال احداث آن به صورت نیمه کاره رها شده و باند تنها فرودگاه آن در سال ۲۰۰۱ توسط اسرائیلی ها تخریب شده است.

ماهیگیران غزه ای قبلا تا شعاع ۱۱ کیلومتری و اکنون تنها تا شعاع ۵.۵ کیلومتری اجازه ماهیگیری دارند. بیش از شصت در صد مردم غزه، زیر خط فقر زندگی می‌کنند.درآمد سرانه سالیانه ۶۲۵ دلار است.

طبق گزارش دانشگاه القدس در اورشلیم در سال ۲۰۰۲، بیش از ۵۳ درصد زنان باردار، و ۴۴ درصد کودکان غزه، دچار کم‌خونی هستند، نزدیک به ۲۰ در صد آنان از سو تغذیه مزمن رنج می‌برند. بیکاری و فقر در نوار غزه بیداد می‌کند.اسرائیلی‌ها، رنج زیستن در زندان و اردوگاهی بزرگ به نام غزه را بر مردم این منطقه تحمیل می‌کنند.

اختلاف اصلی حماس و اهالی غزه با اسرائیل، برداشتن محاصره این منطقه و باز کردن درب‌های قفسی بزرگ به نام غزه است. همین امر، منجر به جنگ‌هایی ویرانگر، بین اسرائیل با حماس و دیگر گروههای مقاومت شده است، که این آخرین جنگ دو هفته است که شروع شده و با وجود ویرانی تمام زیرساختهای آن، توسط بمبارانها و کشتار بی‌سابقه انسانها هنوز ادامه دارد.

وقتی در آوریل ۲۰۱۴ حماس و فتح، پس از هفت سال جدایی، دولت واحدی را تشکیل دادند دولت اسرائیل این وحدت فلسطینی‌ها را، “قدرت افزایی تروریسم” خواند و اعلام کرد: حاضر نیست با دولت وحدت ملی فلسطینی برسر صلح مذاکره کند این در حالی است که قبلا، نتانیاهو علت عدم برقراری صلح را، نبود دولت واحد فلسطینی خوانده بود!

طنز قضیه این جاست که نتانیاهو از یک سو دولت واحد فلسطینی را لازمه ادامه مذاکرات صلح می‌دانست و از دیگر سو، از محمود عباس می‌خواست، بین صلح با حماس و صلح با اسرائیل یکی را انتخاب کند!

فضا سازی اسرائیل برای صلح نیابتی عربستان، پیش از طوفان

دولت عربستان به ریاست محمد بن سلمان، که با تکیه بر ثروت و قدرت و نیز عاملیتی که پس از مداخلات گسترده منطقه ای در فضای متزلزل و ناپایدار موسوم به بهار عربی به دست آورده بود، مهیای ایفای نقش مهم تری در شکل گیری نظم نوین منطقه‌ای می‌شد. دولت عربستان پیش از این پروژه مستقل خویش را بدون موافقت آمریکا، با کودتای نظامیان، علیه دولت اخوانی مصر در سال ۲۰۱۳ کلید زده بود. همچنین به موازات با آن، بیشترین روابط تجاری و اقتصادی را با چین برقرار نموده بود و در سایه این شراکت راهبردی با چین در اسفند ماه گذشته موافقنامه‌ای با ایران امضا نموده بود، تا سطح تنش و درگیری با تهران و دمشق را کاهش دهد. عربستان با این تحرکات منطقه‌ای و جهانی و با گسترش رابطه خود با ترکیه، که طی ده سال اخیر به سردی گرائیده بود، برای اولین بار از زمان بنیان‌گذاری عربستان سعودی، توان و عاملیت مستقل خویش را، به رخ آمریکا کشید، و توافق هفتاد ساله آمریکا با عربستان یعنی “امنیت در برابر نفت” را باطل کرد. سعودی‌ها به خوبی پی برده بودند، که اعتماد ملت‌ها و حتی دولتهای خاورمیانه به آمریکا رنگ باخته است، لذا سعی نمودند، اهداف و راهبردها و بازی‌های سیاسی خود در منطقه را بر چنین بستری و با توجه به چنین فضایی تعریف و تنظیم کنند.

اکنون در غیاب مصر، عربستان سعودی در قامت رهبر جدید جهان عرب ظاهر شده بود، نزدیکی و آشتی سعودی با ایران و سوریه، ارزش افزوده‌ی مسئله فلسطین را برای معامله صلح نیابتی دوچندان کرده بود، عربستان نیک می‌دانست ،هر نقشه‌ی راه صلحی، با اسرائیل باید متضمن حقوق حداقلی فلسطینی‌ها با توجه به راه حل دو کشوری باشد. برخلاف تبلیغات اسرائیلی‌ها، به نظر نمی‌رسید، عربستان سعودی در تحرکات صلح پیشا طوفان، عجولانه، دنبال امضای صلحی صوری و تشریفاتی از نوع ارتباط بحرین و امارات و سودان و مراکش با اسرائیل بوده باشد. عربستان سعودی مهیای گرفتن امتیازاتی چرب و نرم از آمریکا، در این معامله بود، اما با توجه به ضعف فلسطینی‌ها، گرفتن امتیاز از اسرائیلی‌ها، در این بده بستان، محال به نظر می رسید. در چنین شرایطی، طوفان الاقصی از راه رسید.

الف – طوفان الاقصی اهداف و راهبردها و دستاوردها

۱- آیا طوفان الاقصی ،موازنه قوا را به نفع فلسطینی ها تغییر می‌دهد؟ آیاخود این عملیات نشانه تغییر معادلات منطقه‌ای نیست؟

عملیات اخیر ضد اسرائیلی، بسیار حرفه ای و سنجیده و برنامه ریزی شده به انجام رسید، چنان که دستگاه‌های جاسوسی واطلاعاتی متکی بر هوش مصنوعی اسرائیل هم، از آن غافل ماندند. حتی تیم‌های مستقل عملیاتی حماس و جهاد اسلامی از گستردگی آن بی خبر بودند .چنانکه موافقان مقاومت فلسطین و نیز دشمنان آن پس از انجامش انگشت حیرت به دهان گرفتند. 

آیا تیم کوچک و حرفه‌ای حماس، طی دو سال برنامه‌ریزی، چنین آتش بازی گسترده‌ای را در سرزمین‌های اشغالی به پا کردند؟ دو سالی که حماس رسما اعلام کرده بود، وارد درگیری مستقیم با اسرائیل نخواهد شد، احتمالا مشغول برنامه ریزی برای چنین حمله ای بوده است. آیا پای برخی سازمانهای اطلاعاتی عربی و یا غیر آن، در میان بوده است؟

سوال اصلی این است که حماس علیرغم اطلاع از پیامدهای ویرانگر این حمله و پاسخ های کوبنده و شدید اسرائیل، دنبال تحقق چه اهدافی بوده است؟

آیا حماس و حلقه کوچک تصمیم‌گیر آن، با هدف بن بست شکنی و گشایشی بر گره فرو بسته مسئله فلسطین دست به این کار زده‌اند؟

امروز، هم طرفداران مقاومت فلسطین برآورد می‌کنند که طوفان الاقصی موازنه قوا را به نفع فلسطین به هم زده است و هم نتانیاهو مدعی است که انتقام ما، نقشه خاورمیانه را تغییر خواهد داد. کدامیک درست می گویند؟

ما هنوز در میانه این رخداد بزرگ قرار داریم و پاسخ به پرسش بالا اگر چه سخت است، اما می توان پیش بینی کرد که اسرائیل در شرایطی نیست که بتواند مانند سالهای ۱۹۴۷ و۱۹۶۷ و ۱۹۷۳ نقشه خاورمیانه را عوض کند.

اگرچه برای تغییر نقشه خاورمیانه توسط اسرائیل کمتر نشانه و یا امکانی را می توان برشمرد، اما نشانه‌هایی در تغییر توازن قوا به نفع مسئله فلسطین وامکان پذیری امتیاز گیری بیشتر به نفع مردم فلسطین، در میان مدت به چشم می خورد، که پیش از این امکان پذیر نبود و امروز در سایه‌ی طغیان فلسطین، علیه اسرائیل حاصل شده است:

عملیات اخیر فلسطینی‌ها، کاملا از نظر انضباط و ابعاد و موفقیت از عملیات‌های قبلی متمایز بود، آیا این حاکی از تغییری کیفی در توان و تکنیک و نرم افزار وسخت افزار مقاومت فلسطینی است؟

آرایش و وضعیت نیروها در میدان، طی روزها و ماههای آتی بهتر می‌تواند به این پرسش پاسخ دهد.

قدر مسلم این است، طراحان و تصمیم گیران این عملیات، اراده گرایانه و در فضایی انتزاعی، اقدام به طرح ریزی چنین عملیاتی نکرده اند. آنها نمی خواسته‌اند کشته شوند تا به بهشت بروند،آنها می‌خواسته‌اند حصارهای جهنمی به نام غزه بشکنند، آنها فضای به شدت ضدآمریکایی افکارعمومی منطقه و سست شدن نظم و هژمون آمریکایی در منطقه وجهان را مد نظر داشته اند. همدلی و همبستگی مردم منطقه و جهان پس از افشا شدن برساخت‌های رسانه ای مجعول، با مردم غزه ، نشان داد طراحان این عملیات در محاسبات خود اشتباه نکرده اند. پس از گذشت نه روز از این واقعه ، تحت تاثیر افکار عمومی منطقه و جهان حتی سرویس‌های جهانی و فارسی و عربی بی بی سی مجبور شده اند لحن و شیوه خود نسبت به رخدادهای اخیر را تغییر دهند.

باید توجه داشت، این عملیات نه تنها مقاومت غریزی و احساسی قربانیان اشغال و از سر استیصال نبوده است، بلکه نشانه نوعی اعتماد به نفس و کنشی عامدانه است،  که هدفش تغییر پارادیم مبارزه از واکنش به کنش و از دفاع صرف به حمله بوده است. به نظر می رسد هدف بلند مدت مقاومت فلسطینی، به بن بست کشاندن پروژه ی شهرک سازی و فراروی، از مرزهای تنگ غزه بوده است . تا همین حالا هم بسیاری از این شهرک‌ها تخلیه شده و بعید است با این شکنندگی گنبد آهنین و کشته شدن بیش از ۱۵۰۰ اسرائیلی و زخمی شدن بیش از ۲۵۰۰ نفر و به اسارت گرفتن نزدیک به دویست نفر، شهرک سازی و شهرک نشینی، بتواند به سیاق سابق به عنوان اهرمی برای تصرف سرزمینی و استعمارگری و تغییر بافت جمعیتی ، و راندان مداوام فلسطینی‌ها از سرزمین آبا و اجدادی‌شان به کار گرفته شود.

هدف مقاومت غزه و سایر سرزمین‌های اشغالی، که در قالب عملیات اخیر، تبلور یافت، معطوف به باز گرداندن مسئله فراموش شده فلسطین، به صدر مسائل خاورمیانه و جهان اسلام ، هم در افکار عمومی منطقه و جهان است. که تا همین حالا هم به این هدف خود نائل شده است.

۲- باز گشتن مسئله فلسطین به صدر مسائل منطقه

مقامات و سفرای دولت خودگردان فلسطینی، که تا قبل از این جایی در رسانه های غربی نداشته اند، دوباره در این رسانه‌ها ظاهر شده‌اند، تمام مقامات و سخنگویان دولت فلسطینی، با اظهارنظرهای خود پشت مبارزان فلسطینی ایستاده‌اند واز آنها حمایت کرده‌اند.

میلیونها نفر، برای حمایت از غزه، در سراسر جهان عرب واسلامی، و سایران نقاط جهان به خیابان آمدند. در مصر و لبنان انبوه مردم خشمگین تا پشت دیوارهای حائل تظاهرات کردند وحتی از این دیوارها بالا رفتند.

واقعیت این است که، نتانیاهو با چراغ سبز آمریکا و غرب سیاست  «زمین سوخته» را پیاده می‌کند. پس از دو هفته از شروع حمله وحشیانه به غزه نزدیک به ۴۰۰۰ نفر از مردم غزه کشته و بیش از ۱۳ هزار نفر زخمی شده‌اند

همدلی گسترده‌ای در جهان عرب و دنیای اسلام با ملت فلسطین، به چشم می‌خورد، تظاهرات گسترده ، نمادی از این همدلی و همبستگی است. محافظه کارترین حکومت‌های عربی پس از آنکه دولت آمریکا تمام قد پشت اسرائیل ایستاد، علیرغم برنامه ریزی قبلی، نشست سران خود با بایدن در پایتخت اردن را لغو کردند.

۳- شکست اهداف و راهبردهای آمریکا در منطقه: 

شکست طرح های آمریکایی برای شکل دهی به نظم خاور میانه جدید با محوریت اسرائیل

از دیر باز استراتژیست و طرحان نظم آمریکایی، قدم به قدم پس از کاشتن کشور اسرائیل در سرزمین‌های فلسطینی، دنبال استقرار نظم آمریکایی با عنوان تشکیل خاورمیانه جدید بودند. تمام راهبردهای اتخاذ شده توسط آمریکایی‌ها در هماهنگی باکشورهای محافظه کار عرب، از صلح کمپ دیوید تا معاهده اسلو، از تشویق عراق در حمله به ایران و حمایت آن در جنگ ۸ ساله تا حمله اول بوش پدر به عراق، ازحمله بوش پسر به عراق وافغانستان، تا مداخله در سوریه و لیبی و آفرینش القاعده و داعش، از رویدادهای جهان عرب پس از بهار عربی، تا آخرین حلقه این طرح یعنی صلح موسوم به ابراهیم، همه و همه، با هدف تشکیل خاورمیانه جدید با محوریت اسرائیل، از طریق نابود و فرسوده کردن کشورهای مهم منطقه نظیر مصر و سوریه و عراق و لیبی و ایران بوده است.آنچه از اهداف و راهبردهای آمریکا تا اینجا محقق شده، در پرتو جهان تک قطبی وپس از فروپاشی شوروی صورت گرفته، و آنچه باعث شده طی سه دهه پس از فروپاشی شوروی کشورهای محافظه کار عرب به اسرائیل نزدیک شوند، برساختن رسانه‌ای و بزرگ نمایی خطری به نام ایران بوده است.

اکنون پس از بازگشت روسیه به معادلات خاورمیانه، و رخ نمودن قدرت چین به عنوان دومین قدرت اقتصادی جهان، قدرتی که اکنون بزرگترین شریک تجاری جهان عرب است، و برآمدن ایران به عنوان یکی از بازیگران مهم و مطرح در غرب آسیا، و به دنبال آن طرح آشتی ایران و عربستان، و ظهور جهان چند قطبی، معادلات و موازنه قدرت در منطقه تغییر کرده و طرح‌های آمریکا برای غرب آسیا دیگر شانسی جدی برای تحقق ندارد.

شکست طرحهای صلح‌های نیابتی کشورهای عربی با اسرائیل

با توجه به شکست طرح های صلح نیابتی قبلی با اسرائیل، و مطالبه عمومی مردم جهان عرب، و بی اعتبار شدن طرح‌های یک طرفه آمریکایی در خاورمیانه، بر آمدن و قدرت گیری محور مقاومت، دیگر هیچ کس در جهان عرب و منطقه خاورمیانه آمریکا را به عنوان میانجی صلح به رسمیت نمی‌شناسد و همانطور که ولادیمیر پوتین گفت : عملیات طوفان الاقصی نشانه شکست کامل طرح‌های آمریکایی برای خاورمیانه است. هر صلح نیابتی که بخواهد حقوق مشروع فلسطینی‌ها را نادیده بگیرد، از جمله صلح عربستان و اسرائیل تا اطلاع ثانوی به بایگانی می رود و در صورت استمرار مبارزه فلسطینی‌ها و تغییر موازنه قوا به نفع فلسطینی‌ها به تاریخ سپرده خواهد شد.

عربستان سعودی هم که تا دیروز فکر می‌کرد راهی نه چندان دشوار برای صلح با اسرائیل در پیش دارد امروز پی برده است که این هدف بس دشوارتر و دست نیافتنی‌تر از آن چیزی است که تصور می‌کرد ، لذا مجبور شد اشغالگری صهیونیست‌ها را محکوم کند و از جامعه بین المللی بخواهد به وظایف خود در تامین حقوق مشروع فلسطینی‌ها و راه حل دو کشوری عمل کند.

قدرت چانه زنی فلسطین و جهان عرب، با آمریکا و رژیم صهیونیستی، در اثر طغیان ملت فلسطین در قالب عملیات اخیر مقاومت فلسطینی و مبارزات ادامه‌دار محور مقاومت در آینده، با توجه به عاملیت جدید کشور عربستان سعودی در سایه ظهور جهان چند قطبی و ارتباط گسترده عربستان با چین و حتی روسیه بیشتر خواهد شد.

دود شدن وبه هوا رفتن کریدور هند- عربستان-اسرائیل-اروپا

هنوز مدت زیادی از رونمایی کریدور هند-اروپا، پس از اجلاس جی بیست در هند نگذشته بود که آتشفشان خاموش فلسطین مجددا فعال شد و فوران آن، طرح تخیلی این کریدور را دود کرد وبه هوا فرستاد، طرحی که ایران و ترکیه و سوریه و عراق را دور می زد و به بندر حیفا در اسرائیل می رسید!

وقتی طرحی به این مهمی تنها به عنوان بدیل کمربند-جاده چین مطرح شود و ژئوپلتیک منطقه نا آرام خاورمیانه را در نظر نگیرد، طبعا مرده متولد می شود، کسانی که فکر می‌کردند با مطرح شدن چنین طرح‌های جایگزینی، ایران در سیاهچال ژئو پلتیک اراده گرایانه وانتزاعی خود گرفتار خواهد شد، اکنون باید اندکی درنگ کنند و بدانند که جاده و کمربند و زیر ساخت، بر بستر نظم و امنیت و قلمرو شکل گرفته دولت -ملت‌ها ،ساخته می شود نه این که کریدور به خودی خود بتواند، خلق کننده نظم جدیدی باشد که آمریکا و اسرائیل می‌خواهند!

۴-باطل شدن طلسم شکست ناپذیری اسرائیل و شکست برنامه شهرک سازی

سوال اصلی اکنون این است که آیا تغییرات مترتب بر طغیانی فلسطینی موسوم به طوفان الاقصی، چه تاثیری بر امنیت فیزیکی و روانی مردم اسرائیل خصوصا شهرک نشینان یا به قول عرب ها مستوطنین اسرائیلی خواهد داشت؟ آیا اسرائیل باز هم موفق به جذب مهاجران به این سرزمین موعود خواهد شد؟ یا این که بتدریج با شکنندگی وضعیت امنیتی اسرائیل مهاجرت معکوس از این سرزمین صورت خواهد گرفت. آیا طلسم شکست ناپذیری اسرائیل نشکسته است؟ آیا افسانه گنبد آهنین و نفوذ ناپذیری آن به تاریخ نپیوسته است؟ آیا بیم آن نمی رود چنین حملات سهمگینی در آینده هم تکرارشود؟

شوربختانه، در دهه سوم قرن بیست و یکم، آنچه در افکار عمومی جهان بدان توجه نمی شود این است که مستعمره نشین اسرائیل به کمک آمریکا و ا نگلیس، همچنان به شیوه کهن، دنبال تصرف واشغال سرزمینی است و شهرک سازی‌ها و وطن گزینی یهودیان در سرزمین دیگران، نمادی از این استعمار کهن است، که همچون لکه ننگی بر پیشانی تمدن غربی نقش بسته است.

۵- نصیب اسرائیل از تهاجم به غزه 

شکست اخلاقی اسرائیل و متحدان غربی آن، به خاطرات مجازات جمعی مردم غیرنظامی غزه

آنچه بدیهی است، پس از طوفان الاقصی، سرآسیمگی بر اسرائیل حاکم شده است. اسرائیل سیاست زمین سوخته در غزه را دنبال می کند. راهبرد اسرائیل در غزه انتقام گیری از غیرنظامیان، ویران کردن کل باریکه غزه و کوچ اجباری اهالی آن است. این در حالی است که موشک های فلسطینی‌ها همچنان به سمت اسرائیل شلیک می‌شود. و اسرائیل به هدف خود برای نابودی حماس دست نیافته است.

بمباران بیمارستان المعمدانی و چند بیمارستان دیگر و بمباران هفت مسجد و مراکز مذهبی مسیحی، هدف قرار دادن مراکز متعلق به صلیب سرخ، و نابودی برج ها وساختمان‌های مسکونی با بمب‌های سنگرشکن آمریکایی، نقطه اوج قساوت نظامیان اسرائیلی است، بمباران های کور و صبوعانه اسرائیل در غزه محکومیت جهانی گسترده ای به همراه داشته و اکنون مردمان جهان می دانند، این مجازات جمعی مردم غیر نظامی با حمایت آمریکا و دولت های غربی و سکوت مدعیان حقوق بشر صورت می‌گیرد.

رسوایی بزرگتر اخلاقی اسرائیل و متحدان آمریکایی و اروپایی آن، در وتو کردن قطعنامه‌های پیشنهادی روسیه و چین و برزیل، دائر بر برقرای آتش بس و کمک رسانی به مردم غزه بیشتر آشکار شده است. تا چهاردهمین روز حمله متجاوزین به بمباران هوایی غزه ادامه می دهند. آب و برق غزه قطع شده است. نزدیک به یک میلیون آواره و ۳۰۰۰ کشته و ده هزار زخمی، حاصل تهاجم وحشیانه اسرائیل به غزه بوده است. هنوز ۱۲۰۰ نفر از کشته‌شدگان حاصل از بمباران‌ها زیر آوارند. بمب‌هایی که اسرائیل طی شش روز بر سر غزه فرو ریخته با بمب‌هایی که آمریکا طی یک سال در افغانستان استفاده کرده برابری  می‌کند.

پس از گذشت چند روز از حمله حماس و جهاد اسلامی به اسرائیل و فرونشستن طوفان رسانه‌ای امپراطوری‌های خبری غربی، با شروع نسل کشی فلسطینیان، در باریکه غزه با بمباران های پیاپی، بعضی از این رسانه‌ها از جمله سرویس جهانی بی بی سی مجبور به تعدیل لحن خود شدند و بخشی از تراژدی تلخ غزه را که به دست اسرائیل رقم خورده پذیرفته‌اند. اکنون آمریکا و دولت‌های غربی به بازکردن معبر رفح و رساندن کمک‌های انسانی به غزه رضایت داده‌اند!

نبرد نابرابر و ناممکن بودن نابودی حماس

مقاومت فرزند مشروع تجاوز و اشغالگری و آپارتاید است. تا اشغالگری و تجاوز هست مقاومت هم ادامه دارد. رژیم آپارتاید همه راه های خشونت پرهیز مبارزه را، بر روی فلسطینیان بسته است. با وجود دهها هزار کشته و زخمی فلسطینی و ویرانی چند باره غزه، ترس و تسلیم نتوانسته است، این کالبد را به تسخیر خود در آورد. با وجود تمام مصائبی که طی چند جنگ متوالی، بر مردم بی دفاع غزه رفته است، هیچکدام از اهالی غزه، کلامی علیه مقاومت فلسطینی، نگفته‌اند. آن چیزی که باید متوقف شود اشغالگری، تجاوز و استعمار است.

اسرائیل که در عملیات اخیر شکست سختی هم از نظر نظامی و هم اطلاعاتی و هم حیثیتی متحمل شده، تا کنون دست به مجازات جمعی غیرنظامیان زده و توفیقی در نابودی مقاومت فلسطینی نداشته است. راهبرد اسرائیل برای نابودی حماس، ورود زمینی به غزه و کوچ اجباری مردم غزه است.

عوامل بازدارنده برای دودل شدن ارتش اسرائیل برای ورود زمینی به غزه فراوانند:

طولانی شدن جنگ و تلفات شدید اسرائیلی‌ها در نبرد زمینی، خطر گسترش جنگ به سایر جبهه ها، و مخالفت شدید افکار عمومی جهان عرب و حکومت‌های عربی و نیز دودلی و حتی مخالفت بخشی از حکومت آمریکا، به خطر افتادن جان ۲۰۰ نفر گروگان و اسیری که در اختیار گروه حماس، از آن جمله اند.

ب- دست‌های پشت پرده قدرت‌های جهانی ومنطقه‌ای و موضع‌گیری‌ها

۱- موضع‌گیری آمریکا و کشورهای غربی و برساخت‌های رسانه‌ای جریان اصلی

بلافاصله پس از عملیات طوفان الاقصی، طبق معمول، رسانه‌های جریان اصلی، در آمریکا و اروپا، با برساخت‌های رسانه‌ای،  پای هیولایی چون داعش را، به میان کشیدند، تا در اذهان مخاطبان خود اسرائیل را قربانی، و فلسطینیان را تروریست و جانی نشان دهند، تا بتوانند از فلسطینی‌ها ،انسانیت زدایی کنند تا طبق معمول، جای متجاوز و قربانی را عوض کنند، تا بتوانند از اذهان جهانیان، نسبت به نسل کشی در غزه حساسیت‌زدایی کنند و تمام این جنایات را عادی جلوه دهند. 

این رسانه‌ها از زندان و اردوگاه دو و نیم میلیون نفری محصور در میان سیم‌های خاردار و گیت‌های کنترل غزه، هیچ نگفتند، حق دفاع مشروع مردم محصور و در بند را به هیچ گرفتند، شهرک‌نشینان بنیادگرای یهودی و مسلح را شهروندان عادی و مالک اصلی سرزمین فلسطین قلمداد کردند! حتی اعلان جنگ رژیم نژاد پرست اسرائیل به مردم تحت اشغال و دربند غزه را، دفاع از خود و حق دفاع مشروع از خود دانستند.

ایده‌آل آمریکا و غرب این است که اسرائیل در برابر چشم جهانیان و به بهانه نابودی حماس، غزه را با خاک یکسان کند و در عین حال انتظار دارند، جبهه ی جدیدی علیه اسرائیل از ناحیه شمال و حزب اله گشوده نشود. تحرکات دیپلماتیک وزیر خارجه آمریکا در سفر اخیرش به کشورهای عربی، که تنها ناظر به آزادی گروگان‌های آمریکایی و توجیه کردن دولتهای عربی برای مشروع جلوه دادن تهاجم اسرائیل تحت عنوان دفاع از خود بوده، از سوی تحلیل‌گران ماموریتی ناموفق و بی‌نتیجه و شکست خورده ارزیابی شده است.

به دنبال این ماموریت شکست خورده وزیر خارجه آمریکا، بایدن عازم اسرائیل شد. بایدن در این سفر تمام قد کنار تجاوز اسرائیل ایستاد. مصر و اردن و حکومت خودگردان فلسطینی، نشست از قبل پیش بینی شده خود با بایدن را، در اعتراض به این موضع آمریکا لغو کردند. این رویداد نشان داد امریکا به عنوان حامی متجاوز، دیگر مشروعیت خود را بعنوان واسطه صلح از دست داده است.

از سوی دیگر، آمریکایی‌ها نیک می‌دانند که گسترش بحران و بالا بردن سطح تنش و درگیر کردن کل منطقه و محور مقاومت در شرایط فعلی یک بازنده بیشتر نخواهد داشت و آن هم اسرائیل است، به همین دلیل با قاطعیت اعلام نمودند که ایران نه تنها در این حمله نقشی نداشته، بلکه از آن بی‌اطلاع بوده است.

آنچه در تاریخ ثبت خواهد شد، قطعنامه پیشنهادی روسیه به مجمع عمومی سازمان ملل مبنی بر آتش بس و بازکردن مسیر، برای رساندن کمک های انسانی به باریکه غزه است، قطعنامه ای که با پشتیبانی چین و مخالفت آمریکا و کشورهای غربی روبرو شد، مخالفتی که پی آمد آن جز ادامه نسل کشی و مجازات جمعی مردم غیر نظامی غزه توسط اسرائیل نیست و البته از سوی دیگر برای چندمین بار، نقاب از چهره مدعیان دروغین حامی بشر در جهان برداشت .

۲- مو اضع روسیه، ایران، چین و کشورهای عربی

پس از وقوع طوفان الاقصی، از سوی برخی محافل، گمانه زنی‌هایی ،در باره دست پنهان روسیه و ایران، در پس ماجرا انجام شد . این تحلیل گران برای اثبات مدعای خود، به پی آمدهای پسا واقعه متوسل شدند وبا استناد به اینکه ایران و روسیه بزرگترین برندگان این واقعه‌اند، انگشت اتهام را به سوی ایران و روسیه نشانه رفتند و گفتند: ایران می‌خواسته است تا زمان نامعلومی صلح عربستان واسرئیل را به تعویق بیندازد و اکنون به این هدف رسیده است.

روسیه هم در این عملیات، انتقام سختی از آمریکا واسرائیل گرفته است. زیرا اکنون زخم کهنه فلسطین سرباز کرده و تجاوزگری اسرائیل در غزه، به عنوان مهم ترین معضل جهان، جایگزین جنگ در اوکراین شده و اکنون آمریکا مجبور است در دو جبهه بجنگند. پیشنهاد کمک ۱۰۶ میلیارد دلاری دولت بایدن به کنگره آمریکا، برای کمک به اوکراین و اسرائیل که بایدن آن را “سرمایه گذاری برای آینده خوانده”، می‌تواند دلیلی برای اثبات این مدعا تلقی شود.

دلیل دیگری که مطرح می‌شود، این است که بدون کمک ایران و روسیه این عملیات ناممکن بوده است. در کمک مداوم ایران و قطر به غزه و حماس نمی توان تردید کرد، اما عاملیت یعنی برنامه ریزی و سازماندهی و اجرا عملیات طوفان الاقصی، مستقلا و راسا، توسط فلسطینی ها صورت گرفته و به نظر نمی رسد، کشورهای خارجی مستقیما در این اقدام نقشی ایفا کرده باشند. آمریکایی‌ها و اسرائیلی‌ها و رهبر ایران همه، برعدم دخالت مستقیم ایران در این عملیات صحه گذاشته‌اند.

موضع روسیه در این باره صراحتا اعلام شد،پوتین وضعیت فاجعه آمیز اخیر را، ناشی از به بن‌بست رسیدن طرح‌های آمریکایی در منطقه دانست و هم صدا با کشورهای عربی و مردم منطقه، خواستار توقف جنگ و آتش‌بس و رساندن کمک به غیرنظامیان وهمچنین پیش بردن نقشه راه حل دو کشوری برای معضل فلسطین شد.

موضع رسمی دولت ایران هم توقف بمباران غزه، و اجتناب از ورود زمینی اسرائیل به باریکه غزه و رساندن کمک به مردم این ناحیه بود. حکومت ایران و متحدان آن در منطقه، در عین اعتراف به این که علاقه‌ای به گسترش جنگ در منطقه را ندارند ولی تهدید کردند در صورت ورود زمینی اسرائیل به غزه جبهات دیگر علیه اسرائیل را فعال خواهند کرد.

با توجه به پیامهای متبادله بین ایران و آمریکا و روسیه و چین و اسرائیل و توافق همگی برعدم توسعه جنگ، و با توجه به این که ایران مرز مشترک با اسرائیل ندارد و همچنین عدم همراهی ملی گسترده، بین حکومت ایران و اکثریت مردم و نیز محاسبات هزینه و فایده ساختار قدرت، از درگیری مستقیم بین ایران از یکسو و اسرائیل و آمریکا از دیگر سو، احتمال درگیری مستقیم ایران و اسرائیل تقریبا منتفی است.

واقعیت این است که دست حزب اله در لبنان هم، برای وارد شدن با اسرائیل در یک جنگ تمام عیار چندان باز نیست، چرا که نمی‌خواهد تجربه جنگ ۳۳ روزه را که به ویرانی بیروت منجر شد، تکرار کند. اگرچه اسرائیل در جنگ ۳۳ روزه شکست سنگینی متحمل شد، اما بخش زیادی از مردم لبنان هم بعد از این جنگ معتقد بودند، حزب اله نباید با گروگانگیری به اسرائیلی‌ها برای شروع جنگ بهانه می‌داد.

امروز حزب اله سعی می‌کند در هماهنگی با دولت و ملت لبنان عمل کند، لبنان تحت تحریم‌های کمرشکن آمریکا است و وضع اقتصادی شکننده‌ای دارد و اگر جنگی از سوی اسرائیل بر آن تحمیل نشود، خود تمایلی جدی برای ورود به جنگ مستقیم وگسترده با اسرائیل را ندارد.

سوریه با تحریم‌های اقتصادی جدی دست وپنجه نرم می‌کند و از واگرایی شدیدی رنج می‌برد، که حاصل جنگ داخلی ده ساله، و مداخلات اکنون آمریکا و ترکیه در این کشور است. مناطق شمالی و شرقی دست کردها است که امریکا با ۲۲ پایگاه فعال خود به نوعی از آنان پشتیبانی می‌کند. آمریکا با تشویق ایالت دروزی نشین سویدا در جنوب شرقی، دروزی‌ها را تشویق به کسب نوعی استقلال و استقرار نوعی فدرالیسم در سوریه می‌کند. ادلب در شمال غرب در اختیار ترورست‌های النصره و طرفداران القاعده و سایر گروهها است، که از سوی ترکیه حمایت می‌شوند. باید در نظر داشت فاصله دمشق تا بلندی‌های جولان و مرز اسرائیل تنها ۷۰ کیلومتر است و بسیار در برابر حملات اسرائیلی‌ها آسیب پذیر است، با توجه به موارد پیش گفته، سوریه در موقعیتی نیست که بتواند، آرایش حمله به اسرائیل بگیرد و یا به سمت آن موشک شلیک کند. این کشور طی سالهای اخیر همواره حملات اسرائیل را بی پاسخ گذاشته است.

اردوغان هم که پیش از طوفان الاقصی، برای ملاقات با نتانیاهو شمارش معکوس را آغاز کرده بود ،تا زمان این ملاقات فرا برسد، پس ازعملیات طوفان الاقصی و اعزام ناو جنگی آمریکا به منطقه، روغن سوخته را نذر امام زاده کرد و در حالی که می‌دانست، هیچ تیری از این ناوگان آمریکا به سمت غزه شلیک نخواهد شد، هل من مبارز طلبید و گفت: که اگر آمریکا چنان کند ما بهمان می کنیم. اردوغان عوام فریبانه، تنها فرصت را برای قلقلک دادن روحیه ضد آمریکایی مردم منطقه، مغتنم شمرد!

۳- از اندرزهای اخلاقی لیبرال منشانه، تا گریستن بر هاویه‌ی غزه 

پس از وقوع طوفان ، در رسانه های جریان اصلی، دروغ‌ها و برساخت‌های رسانه ای بالا گرفت، تا از حق مشروع مقاومت فلسطین، برای مقابله با اشغالگری و تجاوز مشروعیت زدایی شود. و هاویه‌ی غزه دستکار مقاومت فلسطینی معرفی شود.

احزاب و سردمداران بیشتر دول اروپایی، در روزهای اول درگیری در فلسطن اشغالی، از سوئد گرفته تا فرانسه و آلمان، با تکیه بر این برساخت‌های رسانه‌ای، متفرعنانه، عنان اختیار از کف دادند و فلسطینی ها، چه مبارزان حماس و جهاد و چه جنبش فتح را، تروریست های همچون داعش نامیدند. به همین علت هواداری و حمایت از مقاومت فلسطینی را، در کشور خود ممنوع کردند و با وقاحت بسیار اعلام نمودند که کمک مالی بخور ونمیر خود، به مردم فلسطین را قطع می‌کنند. گویی این فلسطینیان هستند که از کره مریخ آمده‌اند و ارض موعود یهودیان را به زور اشغال کرده‌اند و به اعمال تروریستی علیه یهودیان با اصل و نسب دست می‌زنند، بلاخره هرچه باشد، یهودیان ساکن اسرائیل اصل و نسبی از “باغ اروپایی” دارند، همان “باغ اروپایی” که به گفته بورل همواره مورد هجوم جنگلیان وحشی، از آن سوی مرزها قرار می‌گیرد و اکنون این باغ مستعمره نشین اسرائیل است، که مورد هجوم تروریست‌های فلسطینی قرار گرفته است!

از نظر لیبرال‌ها وسوسیال دموکرات‌های اروپایی اهالی غزه باید به همان زندان خود دلخوش باشند و خدا را شکر کنند که به یمن کمک‌های اهالی باغ اروپایی هنوز از گرسنگی نمرده‌اند. زندان و اردوگاه اجباری بزرگ غزه، سرنوشتی است محتوم و غیرقابل تغییر، و آن دسته از زندانیان شورشی که بخواهند دیوارهای این زندان را در نوردند، سزاوارند که از بی‌پولی وبیکاری و گرسنگی و تشنگی بمیرند، و دست از پا خطا نکنند!

بعضی از لیبرالها وغربگرایان وطنی، با تاسی به برساخت‌های رسانه‌ای، با تاریخ زدایی از رخداد الاقصی و بدون در نظر گرفتن شرایط پیشا واقعه، باز به موعظه‌های اخلاقی روی آوردند و متجاوز و قربانی تجاوز را، هم ارز انگاشتند و در دو کفه ترازو گذاشتند وشروع به شماتت این هردو، به خاطر اعمال خشونت کردند! عقلانیت لیبرالی مدرسی فایده گرایانه، دوباره برفراز تاریخ قرار گرفت و به شیوه‌ی ناشیانه و انتزاعی و غرض‌مندانه، مبارزات مردم تحت ستم فلسطین را، به قضاوت نشست. گویی رژیم اشغالگر، فرصت برابر برای پرورش میلیون‌ها انسان لیبرال، در سرزمین های اشغالی فراهم کرده است، که انتظار مبارزات خشونت پرهیز از سوی آنان را داشته باشد.

طنز قضیه اینجاست، که جنبش آزادیبخش فلسطین، وقتی در سال ۱۹۹۳ با تکیه بر پیمان صلح اسلو، دست از مبارزه مسلحانه شست و روی به روش‌های قانونی مبارزه آورد، نه تنها چیزی به دست نیاورد، بلکه به مدد کمک‌های بی دریغ کشورهای غربی به رژیم آپارتاید، شهرک نشینی واشغالگری توسعه یافت و فلسطینی‌ها همچون نژاد پست تر به داخل اردوگاه‌ها وشهرک‌های محصور رانده شدند و برابری حقوقی لیبرالی هم تنها برای یهودیان برقرار بود نه فلسطینی‌ها. “باغ اروپایی بورلی” تنها برای یهودیانی که تبار اروپایی داشتند برقرار شد و آرمان فلسطین به طاق نسیان سپرده شده بود. برای فلسطینیان محصور در زندان بزرگ غزه در سال ۲۰۰۶ گزینه‌ی دیگری جز حماس، باقی نمانده بود.

م-نوید 

بیست و نهم مهر  ۱۴۰۲        

بخش : سياست
تاریخ انتشار : ۳۰ مهر, ۱۴۰۲ ۵:۰۳ ب٫ظ
لینک کوتاه
مطالب بیشتر

نظرات

Comments are closed.

بیانیه‌های هیئت‌ سیاسی‌ـ‌اجرایی

حکم اعدام شریفهٔ محمدی را لغو کنید! شریفهٔ محمدی را آزاد کنید!

ما بر این باوریم که با مبارزهٔ هم‌سوی همهٔ نیروهای مترقّی باورمند به آزادی، برابری، مردم‌سالاری (دموکراسی) و عدالت اجتماعی در زمینهٔ حکم منفور اعدام نیز می‌توان ارادهٔ حقوق بشری قاطبهٔ مردم را به این نظام جنایت‌کار تحمیل کرد. ما هم‌صدا با همهٔ این مبارزان لغو حکم اعدام شریفهٔ محمدی را خواهانیم و هم‌نوا با همهٔ نیروهای مترقّی ایران اعلام می‌کنیم جای مبارزان راه بهروزی مردم زندان نیست.

ادامه »
سرمقاله

روز جهانی کارگر بر همۀ کارگران، مزد‌بگیران و زحمتکشان مبارک باد!

در یک سالی که گذشت شرایط سخت زندگی کارگران و مزدبگیران ایران سخت‌تر شد. علاوه بر پیامدهای موقتی کردن هر چه بیشتر مشاغل که منجر به فقر هر چه بیشتر طبقۀ کارگر شده، بالا رفتن نرخ تورم ارزش دستمزد کارگران و قدرت خرید آنان را بسیار ناچیز کرده است. در این شرایط، امنیت شغلی و ایمنی کارگران در محل‌های کارشان نیز در معرض خطر دائمی است. بر بستر چنین شرایطی نیروهای کار در سراسر کشور مرتب دست به تظاهرات و تجمع‌های اعتراضی می‌زنند. در چنین شرایطی اتحاد و همبستگی نیروهای کار با جامعۀ مدنی و دیگر زحمتکشان و تقویت تشکل های مستقل کارگری تنها راه رهایی مزدبگیران است …

مطالعه »
سخن روز و مرور اخبارهفته

مروری بر آن‌چه تا بیست و سوم تیرماه گذشت

نفس چاق نکرده بود آقای پزشکیان که در دفتر شرکت هواپیمایی توسط نیروهای انتظامی بسته شد. گویا عدم رعایت حجاب کارکنان زن این دفتر دلیل این کنش نیروهای انتظامی بود. مساله مهمی نبود! آقای وزیر کشور دولت گفت. فردا باز خواهد شد دفتر.

مطالعه »
یادداشت

حکم اعدام فعال کارگری، شریفه محمدی نمادی است از سرکوب جنبش صنفی نیرو های کار ایران!

میزان توانایی کارگران برای برگزاری اقدامات مشترک، از جمله اعتصابات و عدم شرکت در امر تولید، مرتبط است با میزان دسترسی آنها به تشکل های صنفی مستقل و امکان ایجاد تشکل های جدید در مراکز کار. ولی در جمهوری اسلامی نه تنها حقوق پایه ای کارگران برای سازمان دهی و داشتن تشکل های مستقل رعایت نمیشود، بلکه فعالان کارگری، از جمله شریفه محمدی، مرتبا سرکوب و محکوم به حبس های طولانی مدت، ضربات شلاق و حتی اعدام میشوند.

مطالعه »
بیانیه ها

حکم اعدام شریفهٔ محمدی را لغو کنید! شریفهٔ محمدی را آزاد کنید!

ما بر این باوریم که با مبارزهٔ هم‌سوی همهٔ نیروهای مترقّی باورمند به آزادی، برابری، مردم‌سالاری (دموکراسی) و عدالت اجتماعی در زمینهٔ حکم منفور اعدام نیز می‌توان ارادهٔ حقوق بشری قاطبهٔ مردم را به این نظام جنایت‌کار تحمیل کرد. ما هم‌صدا با همهٔ این مبارزان لغو حکم اعدام شریفهٔ محمدی را خواهانیم و هم‌نوا با همهٔ نیروهای مترقّی ایران اعلام می‌کنیم جای مبارزان راه بهروزی مردم زندان نیست.

مطالعه »
پيام ها

بدرود رفیق البرز!

رفیق البرز شخصیتی آرام، فروتن و کم‌توقع داشت. بی‌ادعایی، رفتار اعتمادآفرین و لبخند ملایم‌اش آرام‌بخش جمع رفقای‌اش بود. فقدان این انسان نازنین، این رفیق باورمند، این رفیق به‌معنای واقعی رفیق، دردناک است و خسران بزرگی است برای سازمان‌مان، سازمان البرز و ما!

مطالعه »
بیانیه ها

حکم اعدام شریفهٔ محمدی را لغو کنید! شریفهٔ محمدی را آزاد کنید!

ما بر این باوریم که با مبارزهٔ هم‌سوی همهٔ نیروهای مترقّی باورمند به آزادی، برابری، مردم‌سالاری (دموکراسی) و عدالت اجتماعی در زمینهٔ حکم منفور اعدام نیز می‌توان ارادهٔ حقوق بشری قاطبهٔ مردم را به این نظام جنایت‌کار تحمیل کرد. ما هم‌صدا با همهٔ این مبارزان لغو حکم اعدام شریفهٔ محمدی را خواهانیم و هم‌نوا با همهٔ نیروهای مترقّی ایران اعلام می‌کنیم جای مبارزان راه بهروزی مردم زندان نیست.

مطالعه »
مطالب ویژه
برنامه و اساسنامه
برنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
اساسنامه
اساسنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
بولتن کارگری
شبکه های اجتماعی سازمان
آخرین مطالب

آن‌ها نمی‌توانند همهٔ ما را بکشند و ما نمی‌توانیم همهٔ آن‌ها را بکشیم…

غم دیگر

پایان تلخ یک ریاست جمهوری

کاش میشد

نهادهای مدنی و نقش آنها در تحولات آینده کشور

بیانیه دادگاه بین المللی دادگستری- ۱۹ جولای ۲۰۲۴