این اعدامها مایه ننگ حکومت استبدادی سرکوبگر و خشم مردم است.
هشتمین معترض جنبش “زن، زندگی، آزادی” میلاد زهرهوند سربدار شد و روز بعد کودکی ۱۷ ساله به داری دیگر کشیده شد.
چند وقت پیش زندانی سیاسی دیگری به نام قاسم آبسته در قزلحصار اعدام شد.
ماشین اعدام در سرتاسر کشور شتاب گرفته و پیام حکومت استبدادی دینی به جامعه، تداوم کشتار و اعدام است. من نام آنرا جز “جنگ” حکومت با تمام ابزار سرکوب و مرگ، علیه مردم مظلوم، معترض و بیدفاع ایران نمیگذارم. این اعدامها مایه ننگ حکومت استبدادی سرکوبگر و خشم مردم ایران است و اعتراضات مردمی را به زمان خود سهمگینتر خواهد کرد. اما سخت در تردید و حیرتم که جهان چگونه به کشتار و اعدام مردم سرزمین ایران مینگرد؟
آیا تصور میکنند اعدام جوانان سرزمین ما که چون برگ خزان در پاییز سرد بر زمین میریزد، در اینگوشه از شرقِ جهان پهناور، امری مفروض است؟ یا شاید تصور میکنند احکام اعدام بر اساس قوانین و در دادگاههای علنی و منصفانه و با دفاع متهم از خود انجام شده است؟ درد بزرگیست.
گویی بیتصویری صحنه اعدام جوانان مظلوم سرزمین ایران، جهان تصویر زده را تکان نمیدهد و شوکه نمیکند. چه مظلومانه مرگیست در تاریکی شب با صدای اذان از سلول مخوف انفرادی اعدام به پای چوبه دار کشیده شدن. در سرمای صبحگاهان پاییز با لباس نازک زندان تنها و بیپناه به سوی مرگ گامبر داشتن. جنایت ، جنایت است. کشتار، کشتار است. گر چه بمبی هم فرو نیافتاده، آتش مهیبی هم شعله نکشیده، هیچ نالهای هم از سینه اعدامی که زیر خاک چال میشود به گوش کسی نرسیده است.
حکومت دینی استبدادی، فریبکارانه و حیلهگرانه قواعد کشتار بیرحمانه را به جای میدان جنگ در دالانهای دادگاه انقلاب و به جای فرماندهان، با قضات دستنشانده نهادهای امنیتی_نظامی پیش میبرد. صحنه جنایت قتل و کشتار حکومتی هم با تشریفات مبتذل، “سکوی اجرای قانون” نامیده میشود. دست آخر حکومت جهان را با نمایندگانی با کفشهای براق در سالنها و راهروهای سازمان ملل به سخره میگیرد.
آنچه در این میان فرو میریز “انسانیت” است و بس.
در این جهانِ همه چیز جهانی شده، آیا “انسانیت” مستثناست؟ آیا صدور یک بیانیه در یک کاغذ کافیست؟ آیا اراده جهانی برای توقف “اعدام” بیامان و گسترده در سراسر شهرهای ایران با بهانههای واهی و بی اساس که فقط به قصد “ارعاب” و “وحشت” مردم مظلوم و معترض ایران است، فلج شده است؟
از کمیساریای عالی حقوقبشرِ سازمان ملل درخواست میکنم برای توقف “اعدام” در ایران به نام “انسانیت” اقدام فوری، قاطع و سریع نماید.
از مردم ایران تقاضا دارم دادخواهان را تنها نگذارند و وجدانهای بیدار صدای رسای “دادخواهی” در این سرزمین رنجکشیده ، صدای افراد زیر حکم اعدام و معترض به تداوم اعدامها باشند.
نرگس محمدی
آذر ۱۴۰۲
زندان اوین