یوهان کرویف بدون شک به عنوان یکی از بزرگترین بازیکنان تاریخ فوتبال شناخته میشود. در طول دوران بازی، او مترادف با توتالفوتبال بود ، سبکی از بازی که در آن هر بازیکن میتوانست در هر موقعیتی در زمین بازی کند. امروز فلسفهی بازی او در تیمهای در سراسر اروپا جاری است، از بارسلونا تا بایرنمونیخ و در بازیکنان از لیونل مسی گرفته تا سسک فابرگاس.
در حالی که کرویف در میدان کنترل کامل را در دست داشت، در خارج از زمین زندگی خود را با وحشتِ یک آدمربایی و ورشکستگی آشفته میدید. او پس از بازنشستگی در سال ۱۹۸۴، به مربیگری روی آورد و سالهای درخشانی را ابتدا در آژاکس و سپس در بارسلونا سپری کرد، جایی که در آن با جوانکی به نام گواردیولا به قهرمانی اروپا هم رسید.
در سال ۱۹۹۹ کرویف به عنوان بازیکن اروپایی قرن انتخاب شد و پس از پله در نظرسنجی بازیکن جهانی قرن دوم شد. در مارس ۲۰۱۶ ، کرویف پس از نبردی دوباره ولی کوتاه با سرطان ریه درگذشت، که فوتبال جهان را در غرق احساسات بهت زده کرد. معلم و تحلیلگر درخشان بازیای که عاشقش بود، «نوبت من» میراث یوهان کرویف است.
معرفی کتاب نوبت من
نوبت من داستان زندگی کرویف را از آژاکس شروع می کند. قبل از عزیمت به بارسلونا، هشت قهرمانی هلند و سه جام اروپا آنجا بهدست آورد. در بارسا سال ۱۹۷۳، لالیگا را به دست آورد و به عنوان فوتبالیست سال اروپا معرفی شد. سه بار برندهی توپ طلا شد و تیم ملی هلند را به فینال جام جهانی ۱۹۷۴ رساند که آنجا مغلوب آلمانیها شد.
نوبت من، نامی است با ترجمهای ناقص از اسم هوشمندانهی «My Turn» که هم به دریبل معروف یوهان اشاره دارد و هم به نوبت او در گفتن حرفهایش. کرویف همه چیز را میتواند همینقدر چند وجهی و هوشمندانه ببیند و حتی غیر فوتبالیترین خوانندهها را هم به شگفتی وا دارد.
کرویف نگرشی متفاوت به همه چیز دارد، ذهنش قوی، تحلیلگر و چند بعدی است و نه تنها در مسائلی مانند فوتبال که در بحثهای ساختاری هم حرفی برای گفتن دارد.
این کتاب در سال ۲۰۱۷ فینالیست جایزهی کتاب برتر سال هلند شد؛
**********
داستان رویایی که به واقعیت بدل شد! کتاب نوبت من، اتوبیوگرافی یوهان کرایف است که از رویای کودکیاش برای حضور در زمین استادیوم آژاکس، تا مربیگری برای این تیم نیز پیش رفت. این اثر که در سال ۲۰۱۷ نامزد دریافت جایزهی کتاب هلند شده، قصهی ظهور یک فوقستاره در جهان فوتبال را روایت میکند.
دربارهی کتاب نوبت من
یوهان کرایف (Johan Cruyff)، اسطورهی فوتبال هلند، از پیشگامان اصلی فلسفهی توتال فوتبال بود که در حال حاضر بر سبکهای مربیگری و بازی در بسیاری از باشگاههای پیشرو در سراسر جهان حاکم است. او با وجود این که در اصل یک هافبک تهاجمی بود، طبق همین فلسفه که به عنوان فوتبال شناور نیز شهرت دارد، در تمام پستهای زمین بازی میکرد و از همین رو از اولین بازیکنان مقید به این فلسفه شناخته میشود. امروزه، فلسفهی بازی او در تیمهای سراسر اروپا، همانند بارسلونا و بایرن مونیخ و در سبک بازی بازیکنانی همچون لیونل مسی و فابرگاس، ادامه پیدا کرده است. کتاب نوبت من (My Turn)، زندگینامهی خودنویس کرایف است و خاطراتی از روزهای کودکی او که رویای حضور در تیم آژاکس را داشته، تا زمانی که به یکی از بزرگترین بازیکنان فوتبال تبدیل شده.
این اثر داستان زندگی حرفهای و فوتبالی کرایف را روایت میکند که در آژاکس شروع شد؛ جایی که او ۸ قهرمانی در لیگ برتر هلند و ۳ قهرمانی در جام ملتهای اروپا را به دست آورد. در اولین فصل حضورش در بارسلونا در سال ۱۹۷۳، قهرمان لالیگا شد و نیز عنوان بهترین فوتبالیست اروپا را از آن خود کرد. او سه بار برندهی توپ طلا شد و تیم ملی هلند را به فینال جام جهانی ۱۹۷۴ رساند. پس از دوران بازی در زمین، مربیگری آژاکس و بارسلونا را بر عهده داشت و بارسلونا با هدایت او در سال ۱۹۹۴ قهرمانی لیگ قهرمانان اروپا را از آن خود کرد. یوهان کرایف، علیرغم موفقیتی که در زمین بازی داشت، زندگی چندان موفقی را تجربه نمیکرد. اما در سال ۱۹۹۹، به عنوان بهترین بازیکن قرن اروپا انتخاب شد و در نظرسنجی بهترین بازیکن قرن جهان، در ردهی دوم، پس از پله قرار گرفت. کتاب نوبت من، به خوبی تمام جزییات زندگی این بازیکن اسطورهای را روایت کرده است.
محبوبیت و شهرتی که یوهان کرایف به دست آورده، تنها برآمده از موفقیت چشمگیر او در فوتبال هلند و اسپانیا نیست. بلکه از اثربخشی او بر کلیت ورزش فوتبال نشأت میگیرد. فلسفهی توتال فوتبال که با بازیهای او جان گرفت و وارد تیمهای مختلف شد، از سبکهایی است که امروز در بسیاری از تیمهای مطرح و توسط بسیاری از بازیکنان مشهور دنبال میشود.
این اثر به قلم ماشاالله صفری و طاها صفری به فارسی برگردانده شده و توسط انتشارات گلگشت به چاپ رسیده است.
یوهان کرویف بدون شک به عنوان یکی از بزرگترین بازیکنان تاریخ فوتبال شناخته میشود.
نکوداشتهای کتاب نوبت من
- اثری در رابطه با بازیکنی که بیشترین تلاش را برای بهبود فوتبال در طول تاریخ داشته است. (Gary Lineker)
- کرایف بازیکنی بود که در هر لحظه میتوانست شما را شگفتزده کند. سبک بازی او که موسوم به توتال فوتبال است، بهقدری تاثیرگذار بود که توانست تحولات بزرگی در فوتبال ایجاد کند و حتی هنوز هم بازیکنان زیادی از این سبک پیروی میکنند. (Eric Cantona)
- کافی بود بخواهد تا در موقعیتی در زمین بازی کند؛ در آن صورت، میتوانست بهترین بازیکن آن موقعیت باشد. (Bobby Charlton)
در بخشی از کتاب نوبت من میخوانیم
بزرگتر که شدم به تنهایی همه جا سرک میکشیدم و در خیابان با دوستانم فوتبال بازی میکردم. از همان زمان استادیوم آژاکس تبدیل به خانهی دوم شد. تقریبا همیشه آنجا بودم و هیچ وقت خانه را بدون توپ فوتبال ترک نکردم. از پنج سالگی، وقتی برای کمک به عمو هِنک به استادیوم میرفتم، همیشه کیفِ کفشهای فوتبالام را همراه داشتم. شاید تیم یک بازیکن برای تمرین یا بازی کم داشت، که اکثر اوقات شانس با من بود، و البته بیشتر به این دلیل که دلشان برایم میسوخت. پوست و استخوان بودم، شبیه یک مِیگو، و دل آنها به حالم میسوخت که به این معنی بود که با وجود اینکه آنجا کاری نداشتم و حتی در تیم نوجوانان هم نبودم، از سنین بسیار کم با تیم آژاکس تمرین میکردم. نمونهی دقیقی از باورِ جاری در زندگی من است که همواره تلاش کردهام آن را به دیگران انتقال دهم: که میتوانید یک تهدید را، مانند ظاهرِ شبیهِ مترسکِ من، به فرصت تبدیل کنید.
همیشه از من سوال میشود که بهترین خاطرهام به عنوان یک فوتبالیست چه بوده است. راستش را بخواهید، نمیتوانم جزئیات زیادی را به یاد آورم، حتی چیزهایی مانند اولین گلام برای آژاکس در خانه بعد از اینکه حرفهای شدم. اما چیزی که بسیار روشن آن را به خاطر دارم، اولین باری است که اجازه پیدا کردم قدم روی چمن استادیومی پر از تماشاگر بگذارم. نه به عنوان فوتبالیست، با یک چنگک چمنهای اطراف دروازه را سوراخ میکردم تا آب جمع نشود. تقریبا هشت ساله بودم، پدرم زنده بود و هیچ کس من را نمیشناخت، اما درون زمین مقابل استادیومی پر از تماشاگر، کمک میکردم تا چمن برای تیم آماده شود.