کار زنان خانهدار یکی از پایههای اصلی کار در جوامع مختلف می باشد، که تاریخچهای بسیار دیرینه دارد. از دوران باستان، زنان مسئولیت مراقبت از خانه و خانواده و کودکان را بر عهده داشتهاند. اهمیت این نقش غیرقابل انکار است، زیرا زنان به حفظ استقرار و توسعه ارتباطات خانوادگی، ارتباط با جامعه و تربیت نسلهای آینده کمک میکنند. همچنین، کار زنان خانهدار گذشته از نقشی که در اقتصاد جامعه و خانواده دارد، از لحاظ اجتماعی و روانی نیز تأثیرات مهمی دارد. ایجاد کانون گرم خانه که اعضای خانواده در آن احساس آرامش کنند، پخت و پز ونظافت خانه، کارهای خرید و مدیریت مالی خانواده نیز به عهدهٔ زن خانه دار می باشد. البته این بدان معنا نیست که اختیار تمام درآمد مرد در دست زن خانه دار می باشد، بلکه بودجهٔ ماهانه ای که «خرجی» نام دارد، می بایست که با آن غذا و پوشاک و خرج های جانبیِ ادارهٔ خانه تامین شود. زنان خانه دار وقت خود را به گونه ای تنظیم و تقسیم می کنند که همهٔ کارهایی که از طرف خانواده به عهدهٔ او گذاشته شده است، به خوبی انجام دهند.
زنان خانه دار، در خانه تنها هستند و انجام مسئولیتهای خانه و فرزندان و دیگر مسئولیتها یشان، زمان و انرژی زیادی را از آنها می گیرد، اما عمق ارتباط آنان با خانواده و تاثیر مثبتی که در رشد و توسعه فرزندانشان دارند، ارزشمند است. موفقیت فرزندان را به حساب موفقیت خود می گذارند. اکثر زنان خانه دار پشتیبان همسرانشان هستند. حمایتهای آشکار و پنهان آنان باعث موفقیت و پیشرفتهای شغلی برای مردان می باشد.
در مورد کار زنان خانه دار میتوان گفت، که این شغل بسیار پسندیده اما متاسفانه تحقیر شده است. از سوی دیگر، چنانچه زنی تمایلی به انجام کارهای خانه نداشته باشد، همه با تعجب به او مینگرند. به سبب شرایط کاری ۲۴ ساعته ای که به عهده دارند، آزادی از زن خانهدار سلب میشود و کسی به این کارگر بیجیره و مواجب ارجی نمینهد. گرچه این کار یکنواخت و خستهکننده برای اقتصاد جامعه ارزش بالایی دارد. آنان وقتی بیمار میشوند، از مرخصی استعلاجی بر خوردار نیستند، و در حین بیماری کارِ خانه برای زنان خانهدار روی هم انباشته میشود. کمتر در انجام کارها به آنان کمک میشود. به ندرت کسی از کارشان قدردانی میکند و به مناسبت روز مادر و روز زن نیز اغلب لوازم خانه هدیه میگیرند. زنان خانهدار حتی با تحصیلات عالی از ترقی و تمام موقعیتهای اجتماعی و فرهنگی باز مانده و یا به دلیل شرایطشان اجبار چشم میپوشند و به ایشان تلقین میشود که این انتخاب خود آنهاست.(۱)
دلخوشی آنان در دلخوشی و شادی دیگران خلاصه می شود و خود را بیارزش میبینند. خلاقیت از این کارگرانی که صبح تا شب مشغول کارهای تکراری روزمره هستند،گرفته می شود. به حساب این کارگران بابت انجام کارهایشان مزدی واریز نمیشود. زنان خانه دار میبایستی در خانه منتظر همسرشان بمانند، با آمدنشان لبخند بزنند و خستگی را از تن آنان به در کنند! و چنانچه غذا باب میل همسرشان نباشد، تنبیه شده و حتی به قتل میرسند.(۲)
علاوه بر اینها زنان خانهداری که با تصمیم دیگران ازدواج کرده و حق اعتراض هم ندارند، همواره احساس ناراحتی و بیقراری و ناامنی و پشیمانی میکنند آنان در تنهاییِ خانه فرصت کافی دارند که خود را با دیگران مقایسه کرده، و برخی فرصت دارند که به ازدواجی که به تصمیم دیگران صورت گرفته بیندیشند، بدون اینکه حق اعتراض داشته باشند، و اگر راه خروج از ناکامیهایشان را پیدا نکنند، برای اعتراض به بدبختیها و اعتراض به جامعه و نادیده گرفتن حق و حقوقشان و باز کردن چشم کسانی که در برابر بی عدالتی ها بسته مانده اند، راهی جز پایان دادن به زندگی خود نمی یابند. این پایان ناخوش برخی از زنان خانه دار زمانهٔ ما می باشد.
(۳)
در هر جامعه ای در درجهٔ اول می بایستی که قانون حامی و پشتیبان زنان خانه دار نیز باشد، که البته در برخی کشورهای غربی زنان خانهدار از حمایت و پشتیبانی دولت و قانون برخوردارند.
در کشور ایران قانون، حمایت از زنان خانهدار را به همسرانشان محول می کند، آن هم با وضعِ قانونی که بیشتر به یک کمدی شباهت دارد.
«بر اساس تبصرهٔ یک مادهٔ ۳۳۶ قانون مدنی، پختن غذا، نظافت خانه، نگهداری فرزند، شست و شوی لباس و موارد مشابه در زندگی مشترک، جزو وظایف زن نیست. اگر هم زنی این کارها را انجام دهد، باید از شوهرش دستمزد بگیرد که به آن «اجرت المثل» میگویند. و برای دریافت اجرت المثل دو شرط وجود دارد. چنانچه زن بگوید که تمام کارهای خانه را به خاطر عشق و علاقه به همسر و فرزندانش انجام داده است، به او اجرت المثل تعلق نخواهد گرفت. اما چنانچه زن در خانه و به دستور همسرش خانه داری کند، زن حق دارد از او اجرت المثل بگیرد.» (۴)
در پایان با امید دنیایی بهتر برای کارگران و زحمتکشان دنیا به ویژه زنان خانه دار، برای پشتیبانی و حمایت از زنان خانه دار و ارج نهادن به کار آنان و بهبود رضایت و خوشنودی این زنان میتوان به راهکارهای زیر اشاره کرد.
از جمله:
• تحت پوشش بیمه های اجتماعی و درمانی قرار گرفتن کار زنان خانه دار.
• وضع قانون برای احتراز از هرگونه تبعیض جنسیتی و اعمال خشونت در مقابل زنان خانه دار.
• آموزش وارتقاء مهارت ها و شروع کسب و کارهای کوچک برای کمک به زنان خانهدار در راستای دست یافتن به استقلال مالی.
• ایجاد شبکههای حمایتی و اجتماعی برای به اشتراک گذاری و تبادل تجربیات و حل مشکلات زنان خانه دار برای احراز اعتماد به نفس بیشتر.
• ایجاد تنوع در کارهای روزمره.
• انجام فعالیتهای توام با شادی.
• اختصاص زمان برای خود و به میل خودِزنان خانهگدار.
• در نهایت، آموزش همسران و خانواده و فرزندان در مورد تقسیم کارها و مسئولیتها و ایجاد توازن در کارهای خانه، حائز اهمیت زیادی است.
منابع:
( ۱) http://Motaleat.acecr.ac.ir
(۲) https://www.radiozamaneh.com/812137/
(۳) http://Motaleat.acecr.ac.ir4
(۴) https://ravabetkar.ir