چهارشنبه ۲۸ شهریور ۱۴۰۳ - ۰۱:۳۸

چهارشنبه ۲۸ شهریور ۱۴۰۳ - ۰۱:۳۸

بیش از ۱۴۰۰ اعدام در دو سال پس از آغاز اعتراضات «زن، زندگی، آزادی»
دو سال از اعتراضات سراسری ۱۴۰۱ در ایران که با قتل حکومتی مهسا (ژینا) امینی آغاز شد، می‌گذرد. طی این اعتراضات دست‌کم ۵۵۱ معترض، ازجمله ۶۸ کودک و ۴۹ زن، به‌دست نیروهای...
۲۷ شهریور, ۱۴۰۳
نویسنده: سازمان حقوق بشر ایران
نویسنده: سازمان حقوق بشر ایران
در حکمت حکم خامنه‌ای پیرامون تأکید برهویت «امت سلامی» و رویکرددولت برگماشته نسبت به آن
تا همین اواخر و حتی هم اکنون هم تاحدی و با شدت و درجه کمتری کار حاکمیت درگیری و جنگ با همین «امت اسلامی» بود که امروز آن را مخاطب...
۲۷ شهریور, ۱۴۰۳
نویسنده: تقی روزبه
نویسنده: تقی روزبه
جنبش «زن، زندگی، آزادی»، تبلور درهم‌تنیدگی جنبش‌های اجتماعی!
ما بر این باوریم که جامعۀ مدنی ایران زنده‌تر، پویاتر و فعال‌تر از آن است که سرکوب‌ها و فشارهای امنیتی خللی در عزم مردم ما برای رسیدن به مطالبات برحق‌شان...
۲۷ شهریور, ۱۴۰۳
نویسنده: هیئت سیاسی ـ اجرایی سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
نویسنده: هیئت سیاسی ـ اجرایی سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
پیمایش ملی ارزش‌ها و نگرش‌های ایرانیان در سال ۱۴۰۲ با جامعه آماری ۱۵٬۸۷۸ نفر در ۱۵ استان ایران انجام شد و شامل موضوعات متنوعی مانند مسائل اجتماعی، اخلاقی، و امنیتی است.
دولت و نهادهای حکومتی باید از این فرصت بهره بگیرند تا با ایجاد زمینه‌های مناسب برای گفت‌وگوی اجتماعی و افزایش شفافیت، این امید را تقویت کنند. همان‌طور که در نظرسنجی‌ها...
۲۶ شهریور, ۱۴۰۳
نویسنده: مسعود آذری
نویسنده: مسعود آذری
ژاندارک ایران زمین
مهسا ژاندارک ایران‌زمین ، همان طاهره قره‌العین است، قمر وزیری، هما دارابی، زهرا بنی‌یعقوب...، تمام زنانی که هر اذان شلاق می خوردند، او فریاد مادر ستار، پویا، نوید و مادران...
۲۶ شهریور, ۱۴۰۳
نویسنده: ُسوران شمسایی
نویسنده: ُسوران شمسایی
یاد و نام جان باختگان راه آزادی را گرامی می داریم
خیزشی که با کشته شدن مهسا امینی در جامعه ایران به وقوع پیوست، در حقیقت انفجار مطالبات و اعتراضات انباشته شده ملت ایران بود که به طور ناگهانی با آن...
۲۶ شهریور, ۱۴۰۳
نویسنده: جبهه ملی ایران
نویسنده: جبهه ملی ایران
مطالبات بی پاسخ زنان در دومین سالگرد جنبش " زن، زندگی، آزادی"
این جنبش با تمام فراز و نشیب‌هایش، تاثیری بازگشت‌ ناپذیر بر وضعیت امروز مردم ایران گذاشته است و برگشت به گذشته خواب و خیالی بیش نیست. جامعه در واقع با...
۲۵ شهریور, ۱۴۰۳
نویسنده: گروه کار زنان سازمان فداییان خلق ایران ( اکثریت)
نویسنده: گروه کار زنان سازمان فداییان خلق ایران ( اکثریت)

نسل‌کشی فرهنگی و آموزشی- مکتب‌کشی، در فلسطین- بخش ۲

بریتانیایی‌ها، و این در اقدامات آنها در مکان‌هایی مانند هند و مصر مشترک بود، بر این باور بودند که اگر افراد مستعمره مؤسسات آکادمیک ایجاد کنند، منجر به آگاهی سیاسی عموم و بالطبع سیاسی شدن جامعه می‌شود که کنترل امپراتوری را بر آنها دشوارتر می‌کند.

بخش سوم از کنفرانس نسل‌کشی فرهنگی آموزشی

بنقل از پادکست ژاکوبین

در حالی که لشکرکشی اسرائیل تنها در چند ماه کوتاه بیش از ۳۷۰۰۰ فلسطینی را کشته و بیش از ۷۵۰۰۰ نفر را زخمی کرده است. حتی از آنجایی که درک این اعداد بسیار سخت است، با توجه به اجساد مردان، زنان و کودکانی که زیر آوار مانده اند، احتمالاً تعداد آنها بسیار بیشتر است. بیش از ۶۲ درصد خانه‌ها در غزه ویران شده و اکثریت قریب به اتفاق جمعیت آواره شده‌اند. این تلاشی آشکار برای پاکسازی قومی غزه از فلسطینیان است که خود بخشی از یک کارزار صدساله برای نابودی فلسطینیان به عنوان یک ملت است.

دانشمندانِ فلسطین‌شناس در بحبوحه نسل کشی دور هم جمع شدند که همچنین یک کمپین مصمم در مقابل نسل‌کشی‌فرهنگی‌آموزشی[i] (مکتب کشی) است. این کنفرانس در مجمع جهانی آکادمیک فلسطین در هیوستون با حضور نورا عرکات، آوی شلیم، اسامه مکدیسی، ایلان پاپه، غاده عقیل حمدان و عبدالرزاق تکریتی تشکیل شده بود. همانطور که سازمان دهندگان کنفرانس خاطرنشان کردند، نسل‌کشی فرهنگی و آموزشی در مقیاس بی سابقه ای تشدید شده است.

سیاست استعماری اسرائیل در غزه اکنون از تمرکز بر تخریب سیستماتیک به نابودی کامل آموزش تغییر کرده است. در واقع یک رابطه نزدیک بین نسل کشی و مکتب کشی وجود دارد. رافائل لامکین، محقق حقوقی پیشگام لهستانی-یهودی که اولین بار نسل‌کشی را تعریف کرد و نقشی کلیدی در وارد کردن این مفهوم در حقوق بین‌الملل ایفا کرد، نسل‌کشی را تلاشی برای تضعیف پایه‌های اساسی نظم اجتماعی می‌دانست. کلید این تلاش، در تصور لامکین، حمله به فرهنگ‌های ملی، قومی، نژادی یا مذهبی بود.

بخش دوم از پادکست دیگ وابسته به مجله ژاکوبین[ii] که به فارسی ترجمه شده است را در زیر می‌خوانید. فلسطینی ها مردمی معروف و فوق العاده تحصیلکرده هستند. فلسطینی‌ها که از سرزمین خود محروم شده‌اند، آموزش را به عنوان سلاحی در مبارزه خود انتخاب کرده‌اند، هویت ملی خود را در برابر تلاش‌ها برای ریشه‌کن کردن آن منسجم کرده و خرد ضد استعماری را به دانشگاه‌ها در همه جا آورده‌اند.

سخنران این بخش ایلان پاپه[iii] مورخ اسراییلیِ ضد صهیونیست است. ایلان پاپه، استاد تاریخ در کالج علوم اجتماعی و مطالعات بین المللی و مدیر مرکز اروپایی مطالعات فلسطین در دانشگاه اکستر است. پاپه تا حدودی در مورد تعهد بلندمدت صهیونیسم به جلوگیری و نابودی زندگی دانشگاهی، فکری و فرهنگی فلسطین بحث خواهد کرد، فرآیندی که در نیم سال گذشته به اوج وحشتناکی رسیده است، زیرا اسرائیل میخواهد به طور کامل آموزش عالی را در غزه از بین ببرد. از جمله کتاب های متعدد او می توان به «پاکسازی قومی فلسطین» اشاره کرد:

ایلان پاپه- مایلم به خودمان یادآوری کنم که تلاش برای استفاده از نسل کشی فرهنگی و حمله به آموزش و پرورش، چه آموزش ابتدایی و چه آموزش عالی، همیشه بخشی از پروژه صهیونیستی از زمان آغاز آن در اواخر قرن نوزدهم بوده است. گرچه زمانی که پروژه صهیونیستی به تازگی در فلسطین شروع به کار کرده بود این نگرانی فوری پروژه صهیونیستی نبود، اما چند دهه پس از آن به بخشی از روش یا بخشی از روش شناسی جنبش صهیونیستی، سیاست های ابتدایی و حذفی علیه مردم فلسطینی تبدیل شد. یک حقیقت باورنکردنی این است که مقامات بریتانیا در دوران زمامداری بریتانیا، برای تضعیف پایه‌های آموزشی و به‌ویژه دانشگاهی در جهت آزادی ملی فلسطین، با جنبش صهیونیستی همکاری، هم‌راهی و همیاری داشتند.

انگیزه های امپراتوری استعماری بریتانیا با ایده‌آل صهیونیستی متفاوت بود و از بسیاری جهات تا پایان دوره فرمانروایی از اهمیت بیشتری برخوردار بود، زیرا جنبش صهیونیستی آنقدر قدرتمند نبود که بر توسعه آموزشی، به ویژه توسعه آموزش عالی جامعه فلسطین در دوره فرمانداری بریتانیا تأثیر بگذارد. بریتانیایی‌ها، و این در اقدامات آنها در مکان‌هایی مانند هند و مصر مشترک بود، بر این باور بودند که اگر افراد مستعمره مؤسسات آکادمیک ایجاد کنند، منجر به آگاهی سیاسی عموم و بالطبع سیاسی شدن جامعه می‌شود که کنترل امپراتوری را بر آنها دشوارتر می‌کند. و به همین دلیل است که مقامات فرمانداری بریتانیا در مورد آموزش عالی رفتار بسیار متفاوتی با دو جامعه، جامعه مهاجران یهودی و جامعه فلسطینی داشتند.

در حالی که بریتانیا به جامعه مهاجرنشینان اجازه داد و آنها را تشویق کرد تا دو دانشگاه تکنیون در حیفا و دانشگاه عبری در اورشلیم را افتتاح کنند، تمام تلاش فلسطینی ها برای افتتاح دانشگاه در دوره فرمانداری در فلسطین به طور کامل توسط بریتانیا رد شد. اما، و به نظر من، این پیام بسیار مهمی از گذشته است که اگر وقت داشته باشم، از گذشته تا امروز در مورد این حملات به زیرساخت‌های دانشگاهی فلسطین خواهم پرداخت.

روشنفکران و فعالان فلسطینی در حالی که قادر به افتتاح دانشگاه نبودند، راه جایگزینی برای ایجاد زیرساخت دانشگاهی برای جامعه فلسطینی در فلسطین در دوره فرمانداری بریتانیا در فلسطین یافتند. کاری که آنها انجام دادند متشکل از سمینارهای مختلف، سمینارهای آموزشی که در آن از معلمان یا افرادی که برای تدریس مشاغل حرفه ای تحت پوشش یک مؤسسه مخفی دانشگاهی آماده شده بودند استفاده کردند. مهمترین آنها کالج عربی در اورشلیم بود، جایی که برنامه درسی زیر نظر بریتانیایی ها و در واقع زیر چشم انگلیسی ها به چیزی بیش از یک برنامه معمولی برای آماده سازی معلمان برای تدریس در مدارس تبدیل شد. و در واقع بسیاری از موضوعات دیگر نیز به ان اضافه شد تا برای کسانی که در کالج عرب در اورشلیم تحصیل کرده و فارغ التحصیل شده اند سکوی پرتابی باشد، و فرصتی برای ادامه موفقیت در دانشگاه های منطقه و جهان داشته باشند. از بسیاری جهات، این تاکتیک به خصوص تضمین کرد که در پایان دوره، علیرغم امتناع مستمر بریتانیا از اجازه دادن به سیستم آموزش عالی مناسب در بخش فلسطینی، سرمایه انسانی قوی از دانشگاهیان بوجود آمد که کار آکادمیک خود را در این دوره آغاز کردند. این استادان در کالج های دیگر مانند کالج عرب در اورشلیم و بدنبال آنها در دانشگاه های جهان عرب و خارج از خاورمیانه حضور یافتند. البته و متأسفانه، بسیاری از آنها که ادامه کار آکادمیک را انتخاب کردند، نتوانستند در خود فلسطین این کار را انجام دهند و در عمل تاثیر قابل توجه و عمیقی به توسعه مؤسسات دانشگاهی در جهان عرب و فراتر از آن داشته باشند.

زمانی که پس از تأسیس اسرائیل، اسرائیلی‌ها، این مسئولیت را به دست گرفتند آنها هم همین ایده و این ماموریت که زیرساخت‌های آموزش عالی یا مؤلفه‌های فکری یا دانشگاهی در جامعه فلسطین، تهدید یا مهمات طرف مقابل است که باید با آن مقابله کرد را از انگلیسی ها تحویل گرفته و بکار بستند. و البته انگیزه در اینجا متفاوت بود، جلوگیری از سیاست زدگی نبود، اگرچه این بخشی از آن چیزی بود که پشت آن بود. اما بیشتر کمک به حذف فلسطینی ها به عنوان یک جنبش ملی یا نیروی سیاسی بود که می تواند اهداف و چشم انداز پروژه صهیونیستی یا دولت اسرائیل را به خطر بیندازد.

بنابراین چیزی که ما تا سال ۱۹۶۷ در داخل اسرائیل متوجه آن هستیم این است که تعداد کمی از شهروندان فلسطینی اسرائیل اصلاً برای پیوستن به سیستم دانشگاهی موجود در اسرائیل تشویق می شدند. واقعا تعدادشان خیلی کم بود. و آنها را، همانطور که هنوز هم امروز انجام می دهند، به سمت الگوهای شغلی خاصی در دانشگاه هدایت کردند که قرار بود آنها را از هر گونه غنی سازی دانش، هم به عنوان دانش آموزان تحقیق و هم به عنوان تولیدکنندگان دانش، که می تواند برای هویت ملی فلسطین و اقلیت فلسطینی در داخل اسرائیل استدلال کند، دور کنند.

و بار دیگر مقاومت فلسطینی ها پدیدار شد که چگونه می توان با این نوع حمله مقابله کرد. و این با کمک حزب کمونیست فلسطین انجام گرفت که راهی برای جذب جوانان فلسطینی به دانشگاه‌های بلوک شرق یافت که به اقلیت فلسطینی در داخل اسرائیل امکان داد تا ظرفیت‌های دانشگاهی را در همه رشته‌ها توسعه دهند، علی‌رغم قصد خود دولت اسراییل برای محدود کردن آن از نظر آموزش عالی دانشگاهی که توسعه نیابد. وقتی به ویژه به دوره پس از ۱۹۶۷ نگاه می کنیم، زمانی که کاملاً واضح است که سازمان آزادیبخش فلسطین، و به ویژه زمانی که در بیروت به عنوان یک مرکز مستقر می شود، مکان ها و فضاهایی را نیز برای کار آکادمیک فلسطینی فراهم می کند، خواه این سازمان آزادیبخش فلسطین باشد، مرکز تحقیقاتی در بیروت، یا افراد مختلف فلسطینی که شروع به تولید دانش می کنند.

در مورد فلسطین و اسرائیل، ما می دانیم که دانشی که در حوزه علوم انسانی و اجتماعی است فقط برای پاسخ به کنجکاوی فکری نیست، بلکه بخشی از خود مبارزه است که شما آنرا توسعه می‌دهید چه شما الگوی استعمار مهاجر نشین را برای توضیح صهیونیسم توسعه دهید و یا شما در حال مبارزه با این ادعا هستید که سازمان آزادیبخش فلسطین یک سازمان تروریستی است، چه ادعاهای اسرائیل مبنی بر اینکه نیرویی برای مدرنیزاسیون است را زیر سوال می برید، و چه زمانی که می خواهید مبارزات فلسطینی ها را در یک زمینه گسترده تر منطقه ای و جهانی زمینه سازی کنید. اما البته، مهمترین بخش، و این از زاویه یا دیدگاه بسیار محدود متعلق به کسانی است که در اسرائیل سیاستگذاران اصلی استراتژیک علیه ساف بین سالهای ۱۹۶۹، و تا اسلو، تا سال ۱۹۹۳ در این دوره ها بودند. زمانی که ساف هنوز به طور مستقل کل جنبش آزادیبخش فلسطین را هدایت می کرد. آنهایی که تصمیم گیرنده بودند از جمله سران موساد، سرویس مخفی، مستشرقان آکادمیک اسرائیلی که به عنوان مشاور به آن پیوستند، کاملاً آگاه بودند که یکی از تصاویری که می خواهند نابود کنند بعنوان یک عضو جامعه فلسطینی بطور ویژه تصویر اعضای رده های بالای سازمان آزادیبخش فلسطین، به عنوان دانشگاهیان، به عنوان روشنفکران، به عنوان افراد فرهنگی، به عنوان شاعر، به عنوان فیلمساز و غیره است.

و به همین دلیل بود که آنها را هدف گرفتند و تعداد زیادی از آنها ترور شدند، به عنوان بخشی از تلاش برای اطمینان از اینکه تصویر از جنبش، به ویژه در شمال جهانی، یک گروه تروریستی باشد و نه اجتماعی، ملی، فرهنگی. جنبشی که نخبگان فکری خود را نیز دارد. و همین کار از بسیاری جهات در کرانه باختری و نوار غزه انجام شد، جایی که اسرائیل فوراً دانشگاه‌هایی را که به قول خودشان کانونی برای تروریسم و بعداً تعصب بود، هدف قرار داد. و در اینجا نیز با وجود ترورها و با وجود تضعیف مداوم کار مؤسسات آکادمیک فلسطینی در سرزمین‌های اشغالی بین سال‌های ۱۹۶۷ تا ۱۹۹۳، افراد فلسطینی راه‌هایی برای ادامه تحقیقات در سطح عالی پیدا کردند. اگر و هر جایی که در بسته بود، به اصطلاح از پنجره وارد می شدند. و این، به نظر من، پایه و اساس چیزی بود که امروز بعنوان روندهای مطالعات فلسطین شناسی در سراسر جهان دانشگاهی در جهان می بینید که نسل جوان کنونی روشنفکران فلسطینی بر دوش استادان فلسطینی و دانش پژوهانی تکیه زده اند که علیرغم تهاجم به زیرساخت های آموزش عالی و شبکه های دانشگاهی و ساختار آن توانستند زنده بمانند.

ناگفته نماند که پس از سال ۱۹۹۳ نیز همین سیاست ها ادامه یافت، اگرچه در سرزمین های اشغالی، اینرسی پلیسی در سرزمین های اشغالی با اقلیت فلسطینی در داخل اسرائیل به گونه ای بود که همه هدف قرار می گرفتند، چه بخشی از دانشگاه باشند و چه بخشی از دانشگاه نباشند، فقط برای اطمینان از اینکه اسرائیل می تواند از طریق این نظارت پلیسی، کنترل خود را به طور مستقیم یا غیرمستقیم بر فلسطینی ها در هر کجا که هستند حفظ کند. پس از هفتم اکتبر، من فکر می کنم که ما دوباره با این روند مواجه هستیم، از یک سو، با فصل جدیدی در نابودی زندگی دانشگاهی و نهاد فلسطینی روبرو هستیم و نه تنها در نوار غزه، وضعیت دانشگاه‌های کرانه باختری نیز امروز بدترین وضعیت از سال ۱۹۶۷ است. وضعیت دانشگاهیان فلسطینی در داخل اسرائیل نیز در بدترین وضعیت سال هاست. و احتمالاً همه شما با مورد نادیرا شلهوب کِوُرکیان[iv] آشنا هستید، که این تنها یک نمونه از اتفاقاتی است که برای محققان و دانشجویان فلسطینی در داخل اسرائیل می‌افتد. بنابراین یک حمله همه جانبه به زندگی دانشگاهی در فلسطین، نه تنها به غزه، که البته بی رحمانه ترین و وحشیانه ترین آنها بخشی از نسل کشی و تخریب دانشگاه هاست.

اما در عین حال، من فکر می‌کنم چه می‌توان آن را فلسطین‌شناسی نامید یا فلسطینی‌هایی که در زندگی آکادمیک برجسته هستند، چه در مورد فلسطین کار کنند و چه در مورد فلسطین کار نکنند، اما همچنان تعهدات عظیمی مانند رسن ابوسیتا دارند. او که به عنوان رئیس جدید دانشگاه گلاسکو انتخاب شد که به نظر من از این نظر نقطه عطفی بزرگ است. ما با ورودی جدیدی در آکادمی جهانی، هم در جنوب جهانی و هم در شمال جهانی روبرو هستیم، که نه تنها فضایی را برای گسترش سرمایه انسانی و آکادمیک در اختیار دانشگاهیان جوان فلسطینی قرار می‌دهد، بلکه اجازه می‌دهد کارهای آکادمیکی در بحث در مورد فلسطین، زبانی که در مورد فلسطین به کار می رود مانند آنچه امروز در این سمینار شاهدش هستیم، پیشبرده شود.

اجازه دهید فقط با این جمله تمام کنم که این روش دیگری برای مقاومت است که نباید آن را با همه شواهد وحشتناکی که برایمان آورده فراموش کنیم. ظرفیت دانشگاهی و سرمایه انسانی فلسطین هنوز وجود دارد و عامل بسیار مهمی در ادامه مبارزه برای آزادی در آینده خواهد بود. متشکرم.

[i] Scholasticide

[ii] The Dig with Daniel Denvir(thedigradio.com.)

[iii] https://arabislamicstudies.exeter.ac.uk/staff/pappe/

[iv] نادیرا شلهوب کورکیان یک استاد فلسطین شناسی ارمنی است که در حمله پلیس اسراییل به خانه اش دستگیر شده و علیرغم حکم دیوان عالی اسراییل برای آزادیش همچنان در زندان است.

(https://www.theguardian.com/world/2024/apr/26/political-arrest-palestinian-academic-nadera-shalhoub-kevorkian-israel-civil-liberties-threat)

تاریخ انتشار : ۲۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ ۸:۴۷ ب٫ظ
لینک کوتاه
مطالب بیشتر

نظرات

1 Comment

  1. رضا کاویانی گفت:

    این مقاله تاکید بر نسل کشی فاسطینی ها توسط دولت های اسرائیلی دارد و ان را شرح می دهد. بویژه که سخنران آغاز کننده این کنفرانس ” ایلان پایه ” خود از بهودیان ضد صهیونیزم می باشد:

    سخنران این بخش ایلان پاپه[iii] مورخ اسراییلیِ ضد صهیونیست است. ایلان پاپه، استاد تاریخ در کالج علوم اجتماعی و مطالعات بین المللی و مدیر مرکز اروپایی مطالعات فلسطین در دانشگاه اکستر است. پاپه تا حدودی در مورد تعهد بلندمدت صهیونیسم به جلوگیری و نابودی زندگی دانشگاهی، فکری و فرهنگی فلسطین بحث خواهد کرد، فرآیندی که در نیم سال گذشته به اوج وحشتناکی رسیده است، زیرا اسرائیل میخواهد به طور کامل آموزش عالی را در غزه از بین ببرد. از جمله کتاب های متعدد او می توان به «پاکسازی قومی فلسطین» اشاره کرد:

بیانیه‌های هیئت‌ سیاسی‌ـ‌اجرایی

جنبش «زن، زندگی، آزادی»، تبلور درهم‌تنیدگی جنبش‌های اجتماعی!

ما بر این باوریم که جامعۀ مدنی ایران زنده‌تر، پویاتر و فعال‌تر از آن است که سرکوب‌ها و فشارهای امنیتی خللی در عزم مردم ما برای رسیدن به مطالبات برحق‌شان وارد آورد. درهم‌تنیدگی جنبش‌های مدنی، اجتماعی و صنفی که در جنبش عظیم «زن، زندگی، آزادی» تبلوری خیره‌کننده یافت، هموارکنندۀ راه گذاری خشونت‌پرهیز و مسالمت‌آمیز از جمهوری استبدادی دینی کنونی به آزادی، برابری، مردم‌سالاری (دموکراسی) و چشیدن طعم عدالت اجتماعی است.

ادامه »
سرمقاله

روز جهانی کارگر بر همۀ کارگران، مزد‌بگیران و زحمتکشان مبارک باد!

در یک سالی که گذشت شرایط سخت زندگی کارگران و مزدبگیران ایران سخت‌تر شد. علاوه بر پیامدهای موقتی کردن هر چه بیشتر مشاغل که منجر به فقر هر چه بیشتر طبقۀ کارگر شده، بالا رفتن نرخ تورم ارزش دستمزد کارگران و قدرت خرید آنان را بسیار ناچیز کرده است. در این شرایط، امنیت شغلی و ایمنی کارگران در محل‌های کارشان نیز در معرض خطر دائمی است. بر بستر چنین شرایطی نیروهای کار در سراسر کشور مرتب دست به تظاهرات و تجمع‌های اعتراضی می‌زنند. در چنین شرایطی اتحاد و همبستگی نیروهای کار با جامعۀ مدنی و دیگر زحمتکشان و تقویت تشکل های مستقل کارگری تنها راه رهایی مزدبگیران است …

مطالعه »
سخن روز و مرور اخبارهفته

هفته‌ای که گذشت

سفر آقای پزشکیان، نفر دوم حکومت اسلامی در ایران؛ به عراق، از مهمترین رویدادهای چند روز گذشته است. عراق با ایران و امریکا روابط گرم و دوستانه‌ای دارد. ایران و امریکا هردو؛ در صحنه سیاسی عراق صاحب نفوذ هستند. عراق میدان مبارزه‌ی نیروهای شبه‌نظامی عراقی مورد حمایت ایران و نیروهای ارتش امریکا مستقر در عراق هم هست.

مطالعه »
یادداشت
بیانیه ها

جنبش «زن، زندگی، آزادی»، تبلور درهم‌تنیدگی جنبش‌های اجتماعی!

ما بر این باوریم که جامعۀ مدنی ایران زنده‌تر، پویاتر و فعال‌تر از آن است که سرکوب‌ها و فشارهای امنیتی خللی در عزم مردم ما برای رسیدن به مطالبات برحق‌شان وارد آورد. درهم‌تنیدگی جنبش‌های مدنی، اجتماعی و صنفی که در جنبش عظیم «زن، زندگی، آزادی» تبلوری خیره‌کننده یافت، هموارکنندۀ راه گذاری خشونت‌پرهیز و مسالمت‌آمیز از جمهوری استبدادی دینی کنونی به آزادی، برابری، مردم‌سالاری (دموکراسی) و چشیدن طعم عدالت اجتماعی است.

مطالعه »
پيام ها

مطالبات بی پاسخ زنان در دومین سالگرد جنبش ” زن، زندگی، آزادی”

این جنبش با تمام فراز و نشیب‌هایش، تاثیری بازگشت‌ ناپذیر بر وضعیت امروز مردم ایران گذاشته است و برگشت به گذشته خواب و خیالی بیش نیست. جامعه در واقع با مطرح کردن شعار زن، زندگی، آزادی دستورکار آینده‌ی خود را تعریف کرده است. این جنبش زمزمه‌ی آینده‌ای روشن، آزاد، برابر حقوق و بی‌دغدغه در چشم‌انداز زندگی مردم بوجود آورد. جنبش زنان برای دستیابی به تغییرات واقعی و پایدار، باید ساختارهای مردسالارانه، قوانین تبعیض‌آمیز و هنجارهای موجود را به چالش بکشد. این فرآیند به معنای بازنگری قوانین و بازتعریف ارزش‌ها و هنجارهای اجتماعی است که به طور سنتی به نفع مردان بوده‌اند.

مطالعه »
برنامه
برنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
اساسنامه
اساسنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
بولتن کارگری
شبکه های اجتماعی سازمان
آخرین مطالب

بیش از ۱۴۰۰ اعدام در دو سال پس از آغاز اعتراضات «زن، زندگی، آزادی»

در حکمت حکم خامنه‌ای پیرامون تأکید برهویت «امت سلامی» و رویکرددولت برگماشته نسبت به آن

جنبش «زن، زندگی، آزادی»، تبلور درهم‌تنیدگی جنبش‌های اجتماعی!

پیمایش ملی ارزش‌ها و نگرش‌های ایرانیان در سال ۱۴۰۲ با جامعه آماری ۱۵٬۸۷۸ نفر در ۱۵ استان ایران انجام شد و شامل موضوعات متنوعی مانند مسائل اجتماعی، اخلاقی، و امنیتی است.

ژاندارک ایران زمین

یاد و نام جان باختگان راه آزادی را گرامی می داریم