هنوز یکی دو روز بیشتر از انتخاب آقای مسعود پزشکیان نگذشته است. بیشتر مردم حتی آنهایی که به او رای ندادهاند خوشحال هستند چرا که پیروزی او را پیروزی خود در مقابل جریانی میدانند که موسوم به شیعه طالبانی در ایران است. همه ما چه آنهایی که در ایران و یا خارج از کشور به آقای پزشکیان رای دادند و چه افرادی چون من که مشوق رای دادن به ایشان بودند, همه ما امیدواریم که دوره ریاست جمهوری ایشان آغاز دورانی برای بازگشت به آرامش و امنیت برای کشور و مردم باشد و در این دوران شاهد مبارزه با فساد, زدودن سایه فقر از زندگی اکثریت مردم و توقف همه اشکال آزار و اذیت شهروندان در کشور باشیم که یکی از مهمترین آنها تبعیض و ستم بر زنان و دختران کشورمان است. مادران, همسران, خواهران و دختران ما بیش از چهار دهه در این کشور مورد ستم و تبعیض بوه اند. حق پوشش اختیاری خود را ندارند, حق طلاق و حضانت از فرزندان از آنها پس از طلاق سلب شده و حتی حق سفر بدون اجازه همسر و یا پدر خود را ندارند حتی اگر نماینده مجلس و یا عضو یکی از تیم های ورزشی کشور باشند و یا دانشمند و یا متخصصی باشند که از آنها برای سمینارهای علمی و حرفه ای رسما دعوت به عمل آمده است و بسیاری دیگر از اشکال تبعیض که هر روزه زندگی را برای آنها سخت تر از مردان در این کشور کرده است. شاید بهتر باشد در یک کلام بگویم که انتظار مردم از پزشکیان فراهم کردن مسیر بازگشت احترام به کرامت انسان در کشورمان است.
همه ما می دانیم که حدود اختیارات ریاست جمهوری چه به لحاظ قانونی و چه از نظر حقیقی بسیار محدودتر از حوزه اختیارات یک رییس دولت در دیگر کشور هاست اما با درک همه محدودیت های ایشان باز می توان توجه داشت که سازماندهی قدرت مردم و حضور آنها در صحنه رقابت های سیاسی مهم ترین تکیه گاهی است که هیچ قدرت حقیقی و حقوقی توانایی مقابله با آن را ندارد و شاید بهتر است بگویم که حتی انتخاب ایشان نیز در این مقام مدیون همین قدرت نهفته در ترکیب آرا رای دهنده و جمعیت معترض تحریم کننده در این دوره از انتخابات بود. ساماندهی قدرت معترضین تحریم کننده توأم با قدرت نیروی رای دهنده به ایشان توانایی آن را می دهد که نه تنها ایشان را در به ثمر رساندن وعدههای انتخاباتی موفق گرداند که به ایشان کمک کند که در جهت بازگشت احترام به کرامت انسان در کشورمان دست به اقداماتی بسیار جدیتر زده و موجبات تحولات بزرگتری را در جهت برچیدن و حذف همه اشکال تبعیض بردارند.
با این وجود بسیاری از ما نگران هستیم, نگران از تصمیمات نادرست, چانه زنیهای بی جا و بیموقع و همراه شدن با افرادی که حتی تصور شنیدن نام و یا دیدن تصویر آنها در کابینه ایشان یادآور تلخترین لحظات تاریخی در کشور ماست. دیروز مثل همیشه که سر صبحانه با همسرم در رابطه با مسائل سیاسی صحبت میکردیم, حرف از پزشکیان و تصمیمات آینده او برای کشور و احتمال انتخاب وزرا برای کابینه شد. حضور پررنگ پورمحمدی در دور اول مناظرههای گروهی کاندیداها توجه بسیاری را جلب کرده بود و شاید برای نسلی که دوران خونین دهه ۶۰ را به یاد ندارند یادآور جنایات و قتل و کشتار نباشد, اما برای نسل ما علیرغم آنچه امروز می نماید, هنوز و برای همیشه نماد جنون و جنایتی است که هزاران زندانی سیاسی را در کمتر از چند هفته به طناب دار سپرد. او یکی از همان سه جنایتکاری است که در حضور آیت الله منتظری اصرار به قتل و جنایت بیشتر زندانیان در بند داشت و زنده یاد آیت الله منتظری با نهیب از آنها به عنوان جنایتکارانی نام برد که نامشان در تاریخ باقی خواهد ماند. با احتیاط و بی باور از اینکه پورمحمدی راهی به کابینه پزشکیان پیدا کند ولی با سهیلا صحبت از او شد و احتمال انتخاب او که یادآور دوران روحانی و حضور او در کابینه روحانی است که لکه ننگی شد برای او و همه آنهایی که به او رای داده بودند که جنایتکاری را به عنوان وزیر دادگستری اش هر روز در جلسات کابینه می نشاند و به قربانیان جنایت در دهه خونین شصت و بخصوص بازماندگان جنایت کشتار زندانیان سیاسی در تابستان ۶۷ دهن کجی می کرد. آهسته و با احتیاط و با ترسی که همه وجودم را گرفته بود به همسرم گفتم خدا کند که پزشکیان حماقت روحانی را تکرار نکند که نه تنها خودش را بی حیثیت می کند که آبرویی هم برای ما باقی نمی ماند که مردم را تشویق به شرکت در انتخابات کردیم. نمی خواهم باور کنم و هنوز هم باور نمی کنم که او چنین اشتباهی را مرتکب شود, اما امروز با دوستی صحبت می کردم و در کمال ناباوری از او شنیدم که عده ای در ایران به پزشکیان پیشنهاد کرده اند که پورمحمدی را آنهم در مقام وزارت کشورش به کابینه دعوت کند! با شنیدن این داستان باز انگار دنیا را بر سرم کوبیدند, آیا در این مملکت آدم قحطی است که جنایتکاران را به کابینه کسی که نجات ایران و بازگشت آرامش به زندگی مردم را شعار و وعده انتخاباتی اش کرده بوده را پیشنهاد می دهید؟ یاد یازده سال پیش افتادم که در مطلبی تحت عنوان “انتخاب پورمحمدی: تبرئه یک جنایتکار حرفه ای ” نوشتم که “غم عالم به دلم سنگینی می کند وقتی جنایتکارانی چون پورمحمدی را در این مقام ها باز می بینم. انگار که به عمد به قربانیان آن سالها و مردم رنج کشیده ما دهن کجی می کنند.” (۱)
امیدوارم که هم ترس من و هم خبر آن دوست (۲) هر دو بیاساس باشد, وگرنه با حضور جنایتکاری در کابینه کمترین امیدی به آینده نمیتوان داشت.
رضا فانی یزدی
۷ جولای ۲۰۲۴
برگرفته از: اخبار روز