دوشنبه ۲۶ آبان ۱۴۰۴ - ۰۹:۰۴

دوشنبه ۲۶ آبان ۱۴۰۴ - ۰۹:۰۴

پیروزی زهران ممدانی در انتخابات نیویورک؛ آیا یک تغییر پارادایم رخ داده‌است؟
فرید مرجایی: مهمترین عامل موثر و تعیین کننده پیروزی ممدانی این بود که پلتفرم او توانست یک شعار انتخاباتی روشن و متمرکز به جامعه بدهد. پیام استراتژیک وی حول محور...
۲۶ آبان, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: فرید مرجانی
نویسنده: فرید مرجانی
در زمینۀ مناسبات ایران و "غرب" در جهان چندقطبی!
نصرت‌الله اقدسی: چپ نیروی تغییر است نه حفظ تعادل موجود! بسیاری از ارائه‌دهندگان ارزیابی‌ها و پیشنهادهایِ امیدوار به "حل مشکل با آمریکا"، آن‌ها را حاصل "واقع‌گرایی" و در راستای حفظ...
۲۶ آبان, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: نصرت‌الله اقدسی
نویسنده: نصرت‌الله اقدسی
رستاخیز زنان ایران؛ چرا زنان ایرانی در ماه‌های اخیر درخشیده‌اند؟
گیسو فغفوری: بی‌تردید راه درازی در پیش است، اما آنچه امروز می‌بینیم، نویدبخش آغاز دوره‌ای تازه است؛ دوره‌ای که زنان ایران فقط بخشی از جامعه نیستند، بلکه انگار قرار است...
۲۶ آبان, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: گیسو فغفوری
نویسنده: گیسو فغفوری
سه مرگ، یک آینه: خودسوزی‌ها و خودکشی‌ها به‌مثابه نشانه بحران تاب‌آوری اجتماعی در ایران
گوارایی فاطمه: در بررسی سه رخداد تکان‌دهنده اخیر اگرچه عناصر فردی، روانی و اجتماعی سهم دارند، اما یک متغیر تعیین‌کننده وجود دارد: نقش نظام سیاسی ایران در تولید، تشدید و...
۲۵ آبان, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: گوارایی  فاطمه
نویسنده: گوارایی  فاطمه
طعنه حسین راغفر به فعالیتهای بابک زنجانی
خبرآنلاین: آنچه به عنوان بخش خصوصی می‌بینید که فردی ۲.۷ میلیارد یورو از وزارت نفت وام دریافت می‌کند که کاری انجام بدهد و بعد دستگیر و به اعدام محکوم می‌شود....
۲۴ آبان, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: خبرآنلاین
نویسنده: خبرآنلاین
انقلاب آمریکایی: پیروزی دموکرات‌های سوسیالیست از نیویورک تا سیاتل...
گودرز اقتداری: با توجه به اینکه خانم ویلسون، شهردار سابق را ابزاری در دست تشکیلات حاکم بر حزب معرفی می‌کرد، به نظر می‌رسد کمک‌های مالی از طرف مولتی میلیونرهای سرمایه‌داری...
۲۴ آبان, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: گودرز اقتداری
نویسنده: گودرز اقتداری
شانزدهمین تحلیل،گفتگوی ویژه| عباس عبدی، فرخ نگهدار |«معنای یورش به پژوهشگران» |«چگونه اجماع‌سازی کنیم؟ برای تغییر سیاست خارجی یا حول مسایل داخلی؟»
شانزدهمین برنامه‌ی «تحلیل هفته – پرسش و پاسخ» در گفت‌وگویی ویژه با حضور عباس عبدی و فرخ نگهدار به دو موضوع اصلی می‌پردازد: ۱) معنای یورش به پژوهشگران و پیامدهای...
۲۴ آبان, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: تحلیل هفته، پرسش و پاسخ
نویسنده: تحلیل هفته، پرسش و پاسخ

«غرب» باید خودستایی و تکبر را در برابر کشورهای «جنوب جهانی» کنار بگذارد!

از نظر اقتصادی، امروز دیگر هم‌سویی «غرب واقعاً موجود»  یک افسانه است. در بازارهای اقتصادی، آمریکا و اروپا نه متحدان، که رقبای یکدیگر هستند...سرمایه‌داری دموکراتیک همیشه در رویارویی با ناسازگاری و دوگانگی بین دموکراسی و سرمایه‌داری، به زیان دموکراسی عمل کرده است.

«جنوب جهانی» مفهومی است که از چندی پیش در  پژوهش‌های فراملیتی و پسااستعماری به‌کار می‌رود. این مفهوم اشاره دارد به کشورهای آفریقا و آمریکای لاتین، و نیز کشورهای درحال‌توسعه در آسیا. «جنوب جهانی»، به عنوان قطبی در برابر «شمال جهانی»، یعنی کشورهای ثروتمند، قرار داده می‌شود.‌

در نیمۀ دوم قرن بیستم، گروه‌هایی مانند “جنبش عدم تعهد” و “گروه ۷۷” در سازمان ملل متحد تلاش می‌کردند تا پی‌جوی منافعِ جمعی کشورهای فقیر و استعمارزده در جهانی باشند که آن را قدرت‌های استعماری پیشین به تسخیر خود درآورده بودند. پس از پایان جنگ سرد، در دهه‌های تک ‌قطبی جهان، خواسته‌ها و اهداف کشورهای جنوب جهانی در پاورقی‌های ژئوپلیتیک نادیده گرفته شد.

اما امروز بار دیگر کشورهای «جنوب جهانی» در ائتلاف‌های نوین، کارآمد و رشدیابنده همانند گروه «بریکس» به صحنۀ ژئوپلیتیک بازگشتهاند. این کشورها شروع کرده‌اند به محدود کردن کنش‌گری قدرت‌های بزرگ و وادار ساختن آن‌ها به پاسخ‌گویی به تاریخ سیاه استعماری‌شان.

در همین راستا، نشریۀ آلمانی تاتس (taz) در تاریخ ۳۰ سپتامبر ۲۰۲۴ مقاله ای از یورگن تریتین با عنوان «ظهور جهانی با فروتنی بیشتر» را منتشر کرده است. باید در نظر داشت که نویسندۀ این مقاله در دولت «گرهارد شرودر» وزیر محیط‌زیست و رییس فراکسیون سبزها و زمانی عضو کمیسیون امور خارجی پارلمان آلمان بوده است.

تریتین در این مقاله می‌نویسد:

«غرب» تنها یک سوی جغرافیایی نیست، «غرب» همچنین یک مفهومِ ارزشی- سیاسی است که به عنوان یک هویت سیاسی عرضه می‌شود.

او در نوشتار خود «غرب» را دوگونه ارزیابی می‌کند؛ نخست «غرب» چونان مفهوم ارزشی یا «غرب  سیاسی» و  دیگری «غرب واقعی» و یا «غرب واقعاً موجود».

«غرب»  چونان” مفهومِ ارزشی- سیاسی” در «انقلاب فرانسه»، در «دموکراسی وست مینستر انگلیس»، در «قانون اساسی آمریکا»  و در «قانون اساسی آلمان»  تبلور یافته است.  به دیگر سخن، مفهوم ارزشی «غرب» یعنی حاکمیت قانون، یعنی تفکیک قوا، یعنی آزادی بیان، سازمان‌یابی، مطبوعات و همچنین آزادی تجارت. این «مفهومِ ارزشیِ غرب»- به‌عنوان دست‌آورد انکارناپذیر صدها سال پیکار تودۀ فرودستان، حزب ها، سندیکاها و سازمان‌های پیشرو- آزادی و رفاه را گسترش داده و در اعلامیه جهانی حقوق بشر سازمان ملل متحد که به تصویب همۀ اعضای آن رسیده، بازتاب یافته است.

اما «غرب واقعاً موجود» از همان ابتدا، با «مفهوم ارزشی غرب» در تضاد بود.

هر چند ایالات متحده آمریکا بر اساس یک قانون اساسی درخشان بنا شد، اما از همان آغاز با نژادپرستی و برده‌داری علیه سیاهان، خشونت و نقض قراردادها علیه مردم بومی آمریکای شمالی، همراه بود (آنچه که هم‌اکنون در دو موزۀ بزرگ در واشنگتن دی‌سی قابل مشاهده است).

«دموکراسی وست مینستر انگلیس» مستعمره‌های خود را در هند و آفریقا به گونۀ وحشیانه‌ای مورد بهره‌کشی قرار داد.

و یا سرزمینِ انقلاب کبیر فرانسه که کشورهای پرشماری، از ویتنام گرفته تا الجزایر و سواحل آفریقا را زیر سلطۀ استعماری خود داشت.

امپراتوری آلمان، رایش دوم؛ استعمارگری که  با «مفهوم ارزشی غرب»  کاملاً بیگانه بود، پس از جنگ جهانی دوم  به بیش  از ۵۰ سال  نیاز داشت تا تبهکاری‌ها و نسل‌کشی خود را در نامیبیا بپذیرد.

«غرب واقعاً موجودِ» به همراه اتحاد جماهیر شوروی اروپا را از شر فاشیسم آزاد کرد، که این به نوبۀ خود دست‌آورد تاریخی بزرگی به‌شمار می‌رود. با پیروزی بر آلمان نازی «نظام حقوق بین‌المللی»‌‌‌‌‌‌‌‌‌ پدید آمد که تا به امروز در چارچوب سازمان ملل متحد باقی مانده است.

ناگفته نماند که این نظام حقوق بین‌المللی که بازتاب و برآیند توازن قوای پس از جنگ جهانی دوم بود، با «مفهوم ارزشی غرب» حتی پس از سال ۱۹۴۵ نیز در تضاد بود.

اما امروز جهان تغییر کرده است. جهان امروز دیگر جهانی نیست که در آن هند و چین در فقر و گرسنگی نگه داشته شده و مستعمره باشند. دیگر زمانی که کشورهای  فرانسه و بریتانیا خود را قدرت‌های جهانی می‌پنداشتند سپری شده است.

هند مجبور شد دموکراسی را از راه مقاومت بدون خشونت علیه انگلستان به دست آورد. الجزایر و ویتنام خود را با جنگ‌های آزادیبخش از چنگال استعمار فرانسه رها  کردند. پس از پیروزی بر فرانسه، ویتنام ناگزیر به ادامۀ جنگ آزادی‌بخش خود علیه آمریکا شد. مردم ویتنام در پیکار قهرمانانۀ خود شاهد بمباران‌های وحشیانۀ ایالات متحده آمریکا بودند ـ دولت و ارتش آمریکا می‌خواست این کشور کوچک را به عصر حجر ببرد.

ایالات متحده آمریکا در سراسر آمریکای جنوبی حکومت‌های نظامی برپا کرد. ارتش آمریکا نه تنها به گرانادا کوچک، بلکه به‌طور غیرقانونی به عراق نیز حمله کرد.

سرمایه‌داری اروپا و آمریکا، همواره تضاد بین دموکراسی و سرمایه‌داری را به زیان دموکراسی حل کرده است.

مردم کشورهای آفریقای جنوبی، برزیل، شیلی و غیره برای دست‌یابی به «مفهوم ارزشی غرب» ناگزیر بوده‌اند که در برابر «غرب واقعاً موجود» گاه از طریق جامعۀ مدنی و گاه به زور اسلحه  پیکار کنند. «نلسون ماندلا» و «رونی کاسریلس» در آفریقای جنوبی، «لولا دا سیلوا» و «دیلما روسف» در برزیل نمونه‌های درخشان و ستایش‌‌برانگیز این مبارزه هستند.

امروزه آفریقای جنوبی و برزیل همراه با هند و بخش دیگری از «جنوب جهانی»، عضو جامعۀ کشورهای «بریکس» هستند. «بریکس» آشکارا بر ضد »غرب واقعاً موجود « سازمان یافته است.

«جنوب جهانی» تناقضات سرمایه‌داری دموکراتیک اروپا و آمریکا را با دقت زیر چشم داشته و دارد. زیرا این تناقضات حلقه‌هایی هستند از زنجیرۀ دیرپای  خودستایی و خودبزرگ‌بینی‌های استعماری و نیز خوارداشت و کوچک‌بینی غیرسفیدپوستان.

ساموئل پی. هانتینگتون، دانشمند علوم سیاسی آمریکایی (نویسنده »برخورد تمدن‌ها»)، که قطعاً یک ایدئولوگ ضد‌امپریالیست نبود، نوشت:

»غرب با برتری ایده‌ها، ارزش‌ها یا دین خود، جهان را فتح نکرد…، بلکه از طریق برتری در کاربرد خشونت سازمان‌یافته این کار را انجام داد. غربی‌ها اغلب این واقعیت را فراموش می‌کنند؛ اما غیرغربی‌ها هرگز آن را فراموش نمی‌کنند.»

« یورگن اوسترهامل» ، تاریخ ‌نگار آلمانی و استاد «تاریخ از منظر جهانی»، که در سال ۲۰۱۴ سخنران جشن تولد ۶۰ سالگی آنگلا مرکل بود، به درستی اشاره می‌کند:

«در جوهر و هسته مفهومی «غرب»، ایدۀ «خودبرتری» نهفته است. و همواره «غیرغربی‌ها» پست‌تر ارزیابی می‌شوند. از این روی، «غرب» یک مفهوم متکبرانه است. جنوب جهانی «غرب» را مفهومی منفی و ‌گناهکار می‌داند.»

در همان سخنرانی اوسترهامل می‌گوید:

«عملاً به سود اروپا و آلمان است که با پندار خودبرتری‌بینی خداحافظی کرده و با فروتنی بیشتری در سطح جهانی ظاهر شوند.»

روزگاری که «غرب»، آمریکا و اروپا، می‌توانستند این تکبر را در جهان اعمال کنند، دیگر به سر آمده است. در جهان کنونی، بخش بزرگی از جنوب جهانی دیگر به «سرمایه‌داری دموکراتیک» به چشم الگوی رشد و رفاه نمی‌نگرند. این واقعیت را از جمله در رشد اقتصادی چین می‌توان مشاهده کرد: رهایی ۸۰۰ میلیون نفر از فقر مطلق و پیدایی طبقۀ متوسط جهانی، بدون جهانی‌سازی امکان‌پذیر نبود. اما این اتفاق بدون دموکراسی و بدون آزادی رخ داد. حتی اگر تلخ باشد: مدل رفاهی سرمایه‌داری دموکراتیک اکنون یک رقیب واقعی پیدا کرده است.

بخش‌های وسیعی از جهان دیدگاه کسانی را که امروز  دنیا را در جنگ «غرب علیه بقیه» می‌دانند، به عنوان دیدگاه وارثانِ خودپرست یک تاریخ تاریک استعماری به‌شمار می‌آورند. چراکه این دیدگاه نادیده می‌گیرد که کشورهای بزرگ و کوچک دموکراتیک و حتی نیمه‌خودکامۀ بی‌شماری وجود دارند که نمی‌خواهند به طور انحصاری به چین یا آمریکا تعلق داشته باشند.

هستند کشورهایی هم‌چون ژاپن، کره جنوبی و سنگاپور که امنیت خود را به آمریکا سپرده‌اند، اما در زمینۀ تجارت با چین همکاری می کنند. این امر در مورد حکومت تک‌حزبی ویتنام، یا در مورد دموکراسی‌هایی مانند آفریقای جنوبی یا هند-‌با وجود همکاری نظامی آنها با روسیه‌ـ، صدق می‌کند.

گردش امور دنیای چندقطبی امروز دیگر توسط بلوک‌های سخت و ثابت پیش از جنگ سرد تعیین نمی‌شود، بلکه در فرآیندها و مذاکرات پیچیده‌ای که در آن‌ها منافع ملموس کشورها نقش تعیین‌کننده‌ای پیدا کرده‌اند شکل می‌گیرد.

از نظر اقتصادی، امروز دیگر هم‌سویی «غرب واقعاً موجود»  یک افسانه است. در بازارهای اقتصادی، آمریکا و اروپا نه متحدان، که رقبای یکدیگر هستند. جو بایدن جنگ تعرفه‌ای ترامپ علیه اروپا را ـکه «بدتر از چین» است‌ـ متوقف نکرد، بلکه اخیراً شمار آن تعرفه‌ها را بیشتر هم کرده است.

سرمایه‌داری دموکراتیک همیشه در رویارویی با ناسازگاری و دوگانگی بین دموکراسی و سرمایه‌داری، به زیان دموکراسی عمل کرده است.

چالش‌های جهانی، از بحران اقلیمی، نابرابری، بیماری‌های همه‌گیر گرفته تا جنگ‌ها و درگیری‌ها مسائلی نیستند که اروپا به‌تنهایی یا حتی با کمک آمریکا بتواند به آن‌ها بپردازد. برای این کار به شرکای جهانی نیاز است: شرکای قدیمی و آزمایش‌شده، و هم‌چنین بدون تردید شرکای جدید. این شرکا را نمی‌توان با تکیه بر «غرب» به دست آورد.

زمان آن فرارسیده است که این مفهوم از «غرب» را کنار بگذاریم، چرا که به اروپا بیشتر آسیب می‌رساند تا کمک. یک‌دم نباید از نظر دور داشت که «غرب» هم‌چون مفهوم ارزشی که به انقلاب کبیر فرانسه در سال ۱۷۸۹، قانون اساسی آمریکا و دموکراسی، حاکمیت قانون و حقوق بشر اشاره دارد، هرگز غرب واقعی نبوده و نیست.

ما در دنیای چندقطبی زندگی می‌کنیم. آن که می‌خواهد «جنوب جهانی» را به حریم خود جلب کند، باید از «غرب»، از «غرب واقعاً موجود»، از لفاظی‌های خودپرستانه، و مهم‌تر از همه، از خشونت و جنگ پرهیز کند. تنها از این راه است که ایدۀ مفهوم ارزشی غرب  می‌تواند به عنوان یک چشم‌انداز جهانی زنده بماند.

یادآوری

نویسنده’ پیش‌تر سلسله نوشتارهایی در بارۀ سرمایه‌داری زیر عنوان اصلی «شیوۀ تولید سرمایه داری: گشایش‌ها، فاجعه ها، تنگناها و بن بست‌ها» داشته که در همین سایت منتشر شده است. در آن مجموعه جستار، دو نوشته زیر عنوان «لیبرالیسم و سرمایه‌داری» و «سرمایه داری و دموکراسی» به چشم می‌خورد که نگارنده به گونه‌ای گسترده به درون‌مایۀ نوشتار «یورگن تریتین» پرداخته است.  علاقمندان برای آگاهی بیشتر می‌توانند به آنها رجوع کنند.

 

http://kar-online.com?p=86069

http://kar-online.com?p=86430

http://kar-online.com?p=85596

http://kar-online.com?p=85789

 

سیاوش قائنی

۱۵ مهر ۱۴۰۳ / ۶ اکتبر ۲۰۲۴

 

 

تاریخ انتشار : ۱۹ مهر, ۱۴۰۳ ۱۱:۰۸ ب٫ظ
لینک کوتاه
مطالب بیشتر

نظرات

Comments are closed.

احضار و بازداشت کنشگران و کارشناسان مترقی، آزادی‌خواه، عدالت‌جو و میهن‌دوست کشورمان را به شدت محکوم می‌کنیم

احضار و بازداشت این روشنفکران هراس از گسترش و تعمیق نظرات عدالت‌خواهانۀ چپ و نیرویی میهن‌دوست، آزادی‌خواه و عدالت‌جو را نشان می‌دهد که به عنوان بخشی از جامعۀ مدنی ایران، روز به روز از مقبولیت بیشتری برخوردار می‌شوند.

ادامه »

در حسرت عطر و بوی کتاب تازه؛ روایت نابرابری آموزشی در ایران

روند طبقاتی شدن آموزش در هماهنگی با سیاست‌های خصوصی‌سازی بانک جهانی پیش می‌رود. نابرابری آشکار در زمینۀ آموزش، تنها امروزِ زحمتکشان و محرومان را تباه نمی‌کند؛ بلکه آیندۀ جامعه را از نیروهای مؤثر و مفید محروم م خواهد کرد.

مطالعه »

جامعهٔ مدنی ایران و دفاع از حقوق دگراندیشان

جامعۀ مدنی امروز ایران آگاه‌تر و هوشیارتر از آن است که در برابر چنین یورش‌هایی سکوت اختیار کند. موج بازداشت اندیشمندان چپ‌گرا طیف وسیعی از آزاداندیشان و میهن‌دوستان ایران با افکار و اندیشه‌های متفاوت را به واکنش واداشته است

مطالعه »

انقلاب آمریکایی: پیروزی دموکرات‌های سوسیالیست از نیویورک تا سیاتل…

گودرز اقتداری: با توجه به اینکه خانم ویلسون، شهردار سابق را ابزاری در دست تشکیلات حاکم بر حزب معرفی می‌کرد، به نظر می‌رسد کمک‌های مالی از طرف مولتی میلیونرهای سرمایه‌داری دیجیتالی در شهر که عمده ترین آنها آمازون، گوگل و مایکروسافت هستند و فهرست طولانی حمایت‌های سنتی حزبی در دید توده کارگران و کارکنانی‌که مجبور به زندگی در شهری هستند که عمیقا با مشکل مسکن و گرانی اجاره ها روبرو است، به ضرر او عمل کرده است.

مطالعه »
پادکست هفتگی
شبکه های اجتماعی سازمان
WP Twitter Auto Publish Powered By : XYZScripts.com
آخرین مطالب

پیروزی زهران ممدانی در انتخابات نیویورک؛ آیا یک تغییر پارادایم رخ داده‌است؟

در زمینۀ مناسبات ایران و “غرب” در جهان چندقطبی!

رستاخیز زنان ایران؛ چرا زنان ایرانی در ماه‌های اخیر درخشیده‌اند؟

سه مرگ، یک آینه: خودسوزی‌ها و خودکشی‌ها به‌مثابه نشانه بحران تاب‌آوری اجتماعی در ایران

طعنه حسین راغفر به فعالیتهای بابک زنجانی

انقلاب آمریکایی: پیروزی دموکرات‌های سوسیالیست از نیویورک تا سیاتل…