پنجشنبه ۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۴ - ۲۳:۲۱

پنجشنبه ۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۴ - ۲۳:۲۱

سیمون دو بووار: فیلسوف آزادی و پیشگام فمینیسم مدرن
دوبووار در کتاب “جنس دوم” نشان می‌دهد که «زن» به عنوان یک «دیگری» در برابر «مرد» تعریف شده است، نه به عنوان موجودی مستقل. او می‌گوید زنان در طول تاریخ،...
۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۴
نویسنده: گروه کار زنان سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
نویسنده: گروه کار زنان سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
گسترش اشغالگری در سرزمین‌های فلسطین؛ تداوم نسل‌کشی زیرسایه سکوت جهانی
آیا نهاد های بین المللی که حتی در برابر یک حکم رسمی، مستند و بی‌سابقه ناتوان از اجرای عدالت می باشند، مشروعیت خود را از دست نمی دهند و در...
۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۴
نویسنده: سیاوش قائنی
نویسنده: سیاوش قائنی
ماه مه با عطر بهار میاید
سر می کشند خیزابها، از پیِ موجها، شعله های مواج راه افتادند، هوا آتش می گیرد، آب هم در آتش می سوزد، ققنوس…، از حریق و باد می گذرد.....
۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۴
نویسنده: حسن جلالی
نویسنده: حسن جلالی
در پاسخ به نکاتی از اطلاعیه‌ی سازمان مجاهدین خلق ایران
بهزاد کریمی: گزینش چنین زبانی و امضای پای «اطلاعیه»، رفتاری متفاوت با هنجار تاکنونی این سازمان در قبال غیر خود به تماشا می‌نهد و سایبانی است بر سلامت فضای گفتگو،...
۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۴
نویسنده: بهزاد کریمی
نویسنده: بهزاد کریمی
قدرت انکار: چرا کشورها درباره اقدامات خود دروغ می‌گویند؟
این مقاله به بررسی نقش انکار در سیاست بین‌الملل می‌پردازد و نشان می‌دهد که چگونه کشورها با انکار مسئولیت اقدامات خصمانه، می‌توانند از تشدید تنش‌ها جلوگیری کرده و افکار عمومی...
۱۶ اردیبهشت, ۱۴۰۴
نویسنده: برگردان رضا فانی یزدی
نویسنده: برگردان رضا فانی یزدی
محاصره غذایی غزه؛ ادامه جنایت علیه بشریت، جهانی شرمسار گرسنگان
یونیسف نیز هشدار داده که بیش از ۹٬۰۰۰ کودک با سوءتغذیه حاد مواجه‌اند. کامیون‌های غذا هفته‌ها پشت گذرگاه‌ها متوقف مانده‌اند. این وضعیت، نتیجه یک حادثه نیست؛ بلکه آشکارا محصول نسل...
۱۶ اردیبهشت, ۱۴۰۴
نویسنده: سیاوش قائنی
نویسنده: سیاوش قائنی
خاموش شد آن شمع صبور!
عارفه، سی و چند سال را پس از اعدام همسرش با عشق به حسین و آرمان‌های او، و با امید به زندگی در چهره‌ی دخترش «سحر»، با عزت و سربلندی...
۱۶ اردیبهشت, ۱۴۰۴
نویسنده: دوستان و یاران زنده یادان عارفه و حسین
نویسنده: دوستان و یاران زنده یادان عارفه و حسین

اسراییل زد؛ حالا چه کنیم؟

با اعلام انزجار از عملیات جنگ‌افروزانۀ اخیر نتان‌یاهو و کابینۀ جنایت‌کارش، از دستگاه رهبری جمهوری اسلامی انتظار دارم به این تجاوز، از راه شنیدن صدای اکثریت معترض به سیاست‌های نظام پاسخ بدهد. پیشبرد آشتی ملی پیش‌نیازی گریزناپذیر برای مقاوم‌سازی ایران در برابر هرگونه تجاوز خارجی است.

 

  • ضمن اعلام انزجار از عملیات جنگ‌افروزانۀ اخیر نتان‌یاهو و کابینۀ جنایت‌کارش، از دستگاه رهبری جمهوری اسلامی انتظار دارم به این تجاوز، از راه شنیدن صدای اکثریت معترض به سیاست‌های نظام، پاسخ دهد. پیشبرد آشتی ملی پیش‌نیازی گریزناپذیر برای مقاوم‌سازی ایران در برابر هرگونه تجاوز خارجی است.
  • جان‌باختن سرگرد جهان‌دیده و استوار شاهرخی فر و دیگر قربانیان را به خانوادۀ ایشان و میهن‌دوستان ایران تسلیت می‌گویم و کشورهایی که این حملۀ جنایتکارانه را محکوم کردند را رهین امتنان ملت ایران می‌دانم.

 

صحنۀ سیاسی چهار ضلعی

سیر حوادث تا فروردین گذشته حاکی از آن بود که حاکمیت ایران از مقابله به مثل خودداری می‌کند و نمی‌خواهد مستقیماً با اسراییل درگیر شود. اما حمله به کنسولگری ایران در دمشق وضع را تغییر داد. حکومت تصمیم گرفت از خاک ایران اسراییل را چنان موشک‌باران کند که پاسخ اسراییل ایران را ناگزیر به حملۀ متقابل نکند.

اما با عملیات وعدۀ صادق ۲، و به استناد اسناد درز کرده، به نظر می‌رسید واکنش اسراییل قرار بود به گونه‌ای باشد که ایران نتواند آن را نادیده بگیرد. علیرغم رجز خوانی‌ها، اسراییل هم از حمایت عملیاتی امریکا برخوردار نشد و هم مجبور شد حملات را در حدی محدود نگاه دارد که بایدن می‌خواست. به این ترتیب تا اینجا فضایی ساخته شده است که تهران، تل‌آویو و واشنگتن می‌توانند از اقدام متقابل عاجل فعلا پرهیز کنند.

با این همه شدت جنگ در غزه و لبنان و تحریکات جنگ‌طلبان در تل‌آویو، واشنگتن و در تهران، در حدی است که نیروهای سیاسی کشور هم‌چنان ناچارند معین کنند که در صورت وقوع جنگ در کدام سو خواهند ایستاد. با توجه به شناختی که از ماهیت و عملکرد گرایش‌های سیاسی کشور در دست است با روشنی زیاد می‌توان پیش بینی کرد که، برخلاف حملۀ عراق به ایران در مهر ۵۹، امروز موضع شاخص‌ترین نیروهای سیاسی کشور در قبال حملۀ اسراییل و جنگ کاملا متفاوت است:

  1. اقتدار گرایان، تندروهای محور مقاومتی و اکثر فرماندهان سپاه بیشتر «میدانی» فکر کرده و طرفدار تقویت اراده و امکانات مقابله به‌مثل بوده‌اند. آنها امروز هم گسترش جنگ به کشورهای منطقه را نوعی بازدارندگی تلقی می‌کنند. تعبیر یا تخیل آنان از دیپلماسی منطقه‌ای ایران این است که سایر کشورها را متوجه کنند که چنانچه ایران مورد حمله قرار گیرد آن کشورها هم مورد حمله قرار خواهند گرفت.
  2. اصلاح‌طلبان، به مثابه بخش بزرگی از بدنۀ جمهوری اسلامی و روح حاکم بر دولت پزشکیان، خواهان تعامل با غرب، اجتناب از رودرویی مستقیم با اسراییل هستند. آنها برای همگون‌سازی واکنش کشورهای منطقه در قبال جنگ جاری، برای رسیدن به آتش‌بس و بازگشت به دیپلماسی تلاش می‌کنند. آنها عموماً ساختن «عمق استراتژیک» را خطرناک و پرهزینه می‌دانند و بر افزودن بر قدرت دفاعی در درون مرزهای کشور تاکید دارند.
  3. گذارطلبان، یا تحول‌طلبان، به مثابه بخشی از مخالفان جمهوری اسلامی، با شعار «نه به جنگ، نه به جمهوری اسلامی» برآمد کرده‌اند. تصور یا تخیل آنها عموماً این است که حاکمان بر ایران و اسراییل هر دو جنگ‌طلب و مسئول جنگی هستند که خاورمیانه و کشور ما را تهدید می‌کند. بسیاری از آنها اعلام می‌کنند مسئولین جمهوری اسلامی و اسراییل هر دو مخالف آتش‌بس و پایان دادن به جنگ کنونی هستند.
  4. سرنگونی‌طلبان، یعنی بخشی از اپوزیسیون جمهوری اسلامی سیاست‌ها و تحریکات جمهوری اسلامی را منشاء اصلی بی‌ثباتی و جنگ در منطقه ارزیابی می‌کنند. تخیل و یا تصور آنها این است که تلاش ایران برای نابودی اسراییل منشاء اصلی جنگ است و بازگشت صلح به منطقه منوط است به پایان دادن به جمهوری اسلامی.

علت اصلی این تقسیم‌بندی چهار گانه این نیست که همۀ کسانی که خود را اصلاح‌طلب، گذارطلب یا سرنگونی‌طلب می‌نامند از مواضعی حمایت کنند که بدان متصف شده‌اند. علت این تقسیم‌بندی آن است که بیشتر کسانی که خود را با یکی از این عناوین معرفی می‌کنند، با توصیف مواضع‌شان به صورت فوق تفاهم دارند. وگرنه همه می‌دانیم که در میان اصلاح‌طلبان هم گرایش به مقابله به‌مثل وجود دارد و هم تمایل به اعلام مقصر شناختن حکومت در سوق کشور به سوی جنگ. یا مثلا در میان نیروهایی که برای سرنگونی جمهوری اسلامی مبارزه می‌کنند کم نیستند فعالینی که حکومت اسراییل را نژاد پرست و نسل کش معرفی می‌کنند و کاملا مدافع فلسطین هستند.

در ضمن چهارضلعی کردن صحنۀ سیاست در ایران سنگ پایۀ اصلی راهبردسازی اصلاح‌طلبانه و در عین حال سوبژکتیو است. این جنس ورزی ماست که تعداد اضلاع صحنۀ سیاست را برای شما تعیین می‌کند. تعداد «واقعی» اضلاع یا جبهه‌بندی‌های سیاسی در کشور ما از دید نیروهای سیاسی مختلف قطعاً متفاوت است:

  1. اقتدارگرایان صحنۀ سیاسی در کشور را یک‌ضلعی می‌بینند و سایر نیروهای سیاسی را دشمن و یک‌پارچه و مستحق سرکوب تحلیل می‌کنند.
  2. براندازان صحنۀ سیاسی کشور را دو ضلعی، به صورت «حکومت و اپوزیسیون» دیده برای هماهنگی و همگرایی اپوزیسیون تلاش می‌کنند.
  3. گذارطلبان صحنۀ سیاسی کشور را سه ضلعی دیده و برای شکل‌دهی «صدای سوم» در برابر براندازان و حکومتگران تلاش می‌کنند.
  4. اصلاح‌طلبان صحنۀ سیاسی کشور را چهارضلعی می‌بینند و نسبت به هر ضلع آن جداگانه سیاست‌گذاری می‌کنند.

کسان دیگری هم ممکن است باشند که صحنۀ سیاست در ایران را پنج ضلعی، شش ضلعی، یا بیشتر تصور کنند. کسانی هم هستند که اصلا اعتقادی به جبهه‌بندی نیروهای سیاسی ندارند. آنها متحدین و مخالفین خود را موردی یا لحظه‌ای تعریف و انتخاب می‌کنند.

توضیحات فوق از این نظر لازم بود که خواننده کاملا مطلع باشد چرا من یک طرح چهارضلعی را پایۀ کار قرار می‌دهم؟ علت این است که مدل چهارضلعی بیش از مدل‌های دیگر با سیاست‌ها و رفتارهای اصلاح‌طلبانه و دموکراسی‌خواهانه خوانایی دارد. برای تنظیم یک رشته مطالبات از حاکمیت، و تنظیم توصیه‌ها به دیگر نیروهای سیاسی کشور، برای دورتر کردن خطر جنگ اسراییل علیه ایران، برای سوق کشور به سوی همزیستی و دموکراسی، به ویژه برای توانمندسازی کشور در مسیر توسعۀ پایدار، از سایر مدل ها کارسازتر است.

الف: مطالبات از حکومت

  1. در زمینۀ سیاست خارجی
  2. تبعیت کامل میدان از دیپلماسی
    از زمان خروج ترامپ از برجام، به سرعت کنترل سیاست خارجی ایران از شورای امنیت ملی و بازوی اجرایی آن یعنی وزارت خارجه به سپاه و محافل امنیتی نظامی منتقل شد. دیپلماسی عملاً متوقف و فرمانبردار میدان شد. گرچه با گذار از رئیسی-عبداللهیان به پزشکیان-عراقچی تغییری محسوس در جهت درست رخ داده است، اما، کاملاً پیداست که نقش و حضور فرماندهان نظامی در تنظیم واکنش کشور در قبال تحرکات طرف مقابل در منطقه، همچنان بسیار جدی و احتمالاً هنوز تعیین کننده است.
    بدون تبعیت کامل نهادهای نظامی، و تمام نیروهای تحت کنترل آنها، از شورای امنیت ملی، از دولت پزشکیان و از وزارت خارجه، قطعی است که کشور ما به ورطه‌هایی کشیده می‌شود از ظرفیت‌های ضرور برای برون‌برد خود از آن ورطه برخوردار نیست.
  3. تکذیب قاطع شعار نابودی اسراییل
    جمهوری اسلامی ایران بدون هرگونه مجامله و یا تاخیر باید صراحتاً اعلام کند که به تمام قطعنامه‌های مصوب شورای امنیت و مجمع عمومی سازمان ملل وفادار است و خواستار اجرای آنها توسط اسراییل است. حاکمیت جمهوری اسلامی ایران باید در درون و بیرون کشور مراقبت کند که فعالیت‌ها و شعارهای نیروهای منتسب به ایران در چارچوب سیاست رسمی کشور و منطبق با قطعنامه‌های شورای امنیت باشد. تابلوها و دیوارنوشته‌های دال بر نابودی اسراییل باید برداشته شوند. از پی هر ادعای اسراییل مبنی بر این که «جمهوری اسلامی خواهان نابودی اسراییل است» نمایندگان و سخن‌گویان جمهوری اسلامی در داخل و خارج کشور باید فوراً و صراحتاً تکذیب و اعلان کنند ایران خواهان تبعیت اسراییل از قطعنامه‌های شورای امنیت است.
  4. حفظ هماهنگی کامل با شرکای منطقه‌ای
    یکی از سازنده‌ترین اقدامات جمهوری اسلامی تلاش‌هایی است در مسیر برپایی ساز و کارهایی برای هماهنگ‌سازی واکنش کشورهای منطقه در برابر جنگ جاری. سفرهای آقای عراقچی نشانه‌ای دلگرم‌کننده در همین راستاست. ایران باید مکرر اعلام کند که پاسخ ایران به اسراییل قطعا با هماهنگی با سایر شرکای منطقه‌ای خواهد بود. ایران به هیچ‌وجه اجازه نخواهد داد که توطئۀ اسراییل برای جداجدا کردن کشورهای منطقه و رودررو کردن آنان، تحقق یابد.
    ایران باید در مسیر رسیدن به بلوک‌های دو جانبه و چندجانبه با رهبران کشورهای منطقه، به ویژه با ترکیه، عربستان، مصر، قطر و امارات حرکت کند. این کشورها می‌توانند برای تنظیمات امنیتی منطقه پس از آتش‌بس طرح های مشترک ارائه دهند. این حرف که ترکیه عضو ناتو و کشورهای عرب متحد امریکا و علیه ایران هستند فکری کهنه، از پایه اشتباه، و برخاسته از اذهان سرخورده و ماجراجوست.
  5. بازگشت به تعادل در سیاست خارجی
    در اثر تحریم‌های فلج کننده، زیر تاثیر نفوذ اسراییل بر امریکا، و تحت تاثیر رقابت و کارشکنی تندروها در حکومت، از هنگام خروج امریکا از برجام، مناسبات ایران و غرب به‌شدت رو به تیرگی رفته، و پیوندها و همکاری‌ها با روسیه و چین به وسعت افزایش یافته است. تصور عمومی این است که ایران در جنگ اوکراین حامی روسیه است. این سیاست نیز مناسبات با اروپای غربی و امریکا بحرانی‌تر کرده و در راستای مطامع اسراییل است. همراهی اروپا با مطامع و ادعاهای ضد ایرانی در مورد سه جزیره و تحریم پروازها از و به ایران، از آخرین نمونه‌هاست.
    جمهوری اسلامی ایران باید به هر ترتیب به سیاست متوازن میان شرق و غرب بازگردد. ایران نباید گسترش تماس‌ها با ایالات متحدۀ امریکا را با نتایج انتخابات مرتبط کند. نباید این بار دستور مذاکرات با امریکا را به برنامۀ هسته‌ای، مبادلۀ زندانیان، یا هر موضوع دیگر محدود کند. هدف باید احیای روابط دیپلماتیک میان دو کشور باشد و تمام مسائلی که مانع این هدف هستند موضوع مذاکره‌اند.
  6. در زمینۀ سیاست داخلی

جمهوری اسلامی ایران در پیگیری سیاست‌های چهارگانۀ فوق موفق نخواهد بود هرگاه سطح نارضایی از حکومت، حد بی‌اعتمادی شهروندان به حکومت، در سطح کنونی باشد. در انتخابات اخیر تنها ۴۰درصد مردم نامزد خود را در میان نامزدها دیدند. این رقم بسیار هشداردهنده است. اکثریت قاطع شهروندان به خطر حملۀ نظامی به کشورشان بی‌توجه‌اند. برخی نیروهای سیاسی حتی اعلام کرده‌اند که اگر کشور مورد هجوم قرار گیرد در دفاع از میهن مشارکت نخواهند داشت. حتی در مواردی نشانه‌های حمایت از مهاجمان به کشور مشاهده شده است.

مسخ و معوج شدن وجدان میهن‌دوستانۀ بخش بزرگی از هم‌میهنان ما دردناک‌ترین پیامدهای سیاست‌های سرکوبگرانه است. این روحیات وجود نمی‌داشت هرگاه رفتار حکومت با شهروندان در خیزش های ۹۶ و ۹۸، به ویژه در جنبش مهسا، آنقدر خشن و سرکوبگرانه، و در انتخابات ۱۴۰۰، و انتخابات مجلس ۱۱ و ۱۲ آنقدر تحقیرآمیز و موهن، نبود.

وخامت وضع اقتصادی نیز زمینه‌های همزمانی طغیان گرسنگان، خیزش سرکوب‌شدگان، و تهاجمات اسراییل به کشورمان، را تقویت می‌کند. هم از این روی تصمیم‌های تازه در زمینۀ سیاست خارجی، الزاماً باید با ابتکارهای تازه و فوری برای مهار شکاف حکومت و مردم، همراه و همزمان گردد. عاجل‌ترین این اقدامات عبارتند از:

  1. توقف فوری صدور و اجرای احکام اعدام. آزادی مستمر زندانیان سیاسی و اعادۀ کامل حقوق تضییع شدۀ آنان. توقف اجرای احکام فعالان سیاسی، مدنی، مطبوعاتی و فرهنگی، منع صدور احکام تازه.
  2. تسریع بازگشت استادان و دانشجویان، معلمان و کارگران اخراجی؛ رسیدگی به مطالبات آنان از مجراهای قانونی.
  3. قطع کامل هرگونه پیگرد به خاطر عدم رعایت حجاب حکومتی، پیگرد کسانی که برای تحمیل حجاب حکومتی به شهروندان اقدام می‌کنند.
  4. تسهیل فعالیت رسانه‌های غیر حکومتی، تغییر مسئولین و سیاست‌های رسانۀ ملی، دعوت از صاحب‌نظران برای مشارکت در حیات سیاسی و اجتماعی.
  5. رفع فیلترینگ و افزایش ظرفیت فضای مجازی و سرعت انتقال اطلاعات
  6. دیدار متناوب رییس‌جمهور، معاونان وی یا وزرای کابینه با چهره‌های منتقد در داخل و خارج، با کارشناسان مورد اعتماد مردم، و با نمایندگان نهادهای مدنی و بازتاب این رویدادها در رسانه‌ها.
  7. مراجعه به چهره‌های سرشناس منتقد حکومت در خارج کشور و دعوت از آنها به رفت‌وآمد به کشور و تماس مستقیم با مردم.

ب: درخواست ها از جناح های سیاسی

  1. از اقتدارگرایان چه بخواهیم:
    1. از شعار نابودی اسراییل دست بردارید.
    2. به انکار حق موجودیت سایر جناح‌های سیاسی پایان دهید.
    3. در کار دولت کارشکنی نکنید، از دولت پشتیبانی کنید.
    4. از عناصر و محافل خودسر حمایت نکنید.
    5. رایزنی با جناح‌های سیاسی برای رسیدن به اجماع ملی حول «چگونگی مدیریت گذار کشور به دوران پساخامنه‌ای» را تسریع کنید. باور کنید که ادارۀ کشور، در شرایط پساخامنه‌ای، بدون آشتی ملی، ناممکن و بسیار اسراییل‌پسندانه است.
  2. از تحول طلبان چه بخواهیم:
    1. با اصلاح‌طلبان مقابله نکنید. آنها مقابل شما نیستند. تاثیر حرکت شما و آنها بر وضعیت سیاسی هم‌افزایانه است. حساب اصلاح‌طلبان را از اقتدارگرایان مجزا کنید. نیمۀ بزرگتر بدنۀ جمهوری اسلامی متحد طبیعی شماست.
    2. حکومت جمهوری اسلامی را با حکومت اسراییل هم‌سنگ معرفی نکنید. محکوم کنید فکری را که زیر عنوان تحول‌طلبی، می‌گوید «اگر اسراییل زد ما باید علیه حکومت قیام کنیم».
    3. مرزبندی با سرنگونی‌طلبان، با کسانی که به خشونت یا به حمایت امریکا و اسراییل متکی می‌شوند، را مستحکم کنید.
    4. با جامعۀ جهانی هم‌صدا شوید و آتش‌بس فوری را خواست مقدم خود قرار دهید. نهراسید که صدای شما و حکومت در این مورد یکی شود. .
    5. باور کنید که تغییر ساختار حاکمیت، بدون حمایت و مشارکت جناح‌های حکومت ناممکن است. طوری عمل کنید که فضا برای گفتگوی همگانی و آشتی ملی مساعد شود.
  3. از پهلوی طلبان چه بخواهیم:
    1. حساب خود را از نتان‌یاهو و ترامپ جدا کنید.
    2. پرچم امریکا و اسراییل را کنار بگذارید
    3. با صدای بلند هرگونه حملۀ نظامی به کشورتان را محکوم کنید. جای شما در کنار مردم است و نه جنگ‌طلبان در اسراییل.
    4. صفوف خود را از فحاشان، لومپن ها و عناصر زن‌ستیز پاکسازی کنید.
    5. تا امید شما به امریکاست ناتوانی ۴۵ سالۀ شما در سازماندهی خودتان جبران نمی‌شود. روی پای خود بیایستید.

توضیح: اصطلاح «پهلوی طلبان» را در اینجا از این نظر جایگزین «سرنگونی‌طلبان» کرده‌ام که آنها در میان سرنگونی‌طلبان در وضع حاضر پرطرفدارترین هستند.

 

امیدوارم جناح های حامی حکومت، و دیگر کنشگران میهن‌دوست کشور، نیز طرح‌ها، راه‌حل‌ها و ابتکارهای خود را برای برون‌برد کشور از وضعیت مخاطره‌آمیز کنونی به بحث همگانی بگذارند.

با اعلام انزجار از عملیات جنگ‌افروزانۀ اخیر نتان‌یاهو و کابینۀ جنایت‌کارش، از دستگاه رهبری جمهوری اسلامی انتظار دارم به این تجاوز، از راه شنیدن صدای اکثریت معترض به سیاست‌های نظام پاسخ بدهد. پیشبرد آشتی ملی پیش‌نیازی گریزناپذیر برای مقاوم‌سازی ایران در برابر هرگونه تجاوز خارجی است.

فرخ نگهدار

لندن – جمعه ۴ آبان ۱۴۰۳

بخش : سياست
تاریخ انتشار : ۶ آبان, ۱۴۰۳ ۷:۲۷ ب٫ظ
لینک کوتاه
مطالب بیشتر

نظرات

Comments are closed.

بیانیه‌های هیئت‌ سیاسی‌ـ‌اجرایی

اول ماه مه، روز جهانی کارگر، روز همبستگی کارگران و زحمت‌کشان و مبارزه در راه تأمین حقوق آنان!

هر چه در سال‌های اخیر از عمل مستقل و حضور مستقل نیروی کار و زحمت در ایران دیده‌ایم، چیزی نیست جز دفاع از منافع طبقاتی خود، عمل و حضور مستقلی که بسیار چشم‌گیر است. وظیفۀ اصلی مدافعان کارگران و زحمت‌کشان ایران، تقویت همین عمل و حضور مستقل است.

ادامه »
سرمقاله

ریاست جمهوری ترامپ یک نتیجهٔ تسلط سرمایه داری دیجیتال

همانگونه که نائومی کلاین در دکترین شُک سالها قبل نوشته بود سیاست ترامپ-ماسک و پیشوای ایشان خاویر مایلی بر شُک درمانی اجتماعی استوار است. این سیاست نیازمند انست که همه چیز بسرعت و در حالیکه هنوز مردم در شُک اولیه دست به‌گریبان‌اند کار را تمام کند. در طی یکسال از حکومت، خاویرمایلی ۲۰٪ از تمام کارمندان دولت را از کار برکنار کرد. بسیاری از ادارات دولتی از جمله آژانس مالیاتی و وزارت دارایی را تعطیل و بسیاری از خدمات دولتی از قبیل برق و آب و تلفن و خدمات شهری را به بخش خصوصی واگذار نمود.

مطالعه »
سخن روز و مرور اخبارهفته
یادداشت

قتل خالقی؛ بازتابی از فقر، ناامنی و شکاف طبقاتی

کلان شهرهای ایران ده ها سال از شهرهای مشابه مانند سائو پولو امن تر بود اما با فقیر شدن مردم کلان شهرهای ایران هم ناامن شده است. آن هم در شهرهایی که پر از ماموران امنیتی که وظیفه آنها فقط آزار زنان و دختران است.

مطالعه »
بیانیه ها

اول ماه مه، روز جهانی کارگر، روز همبستگی کارگران و زحمت‌کشان و مبارزه در راه تأمین حقوق آنان!

هر چه در سال‌های اخیر از عمل مستقل و حضور مستقل نیروی کار و زحمت در ایران دیده‌ایم، چیزی نیست جز دفاع از منافع طبقاتی خود، عمل و حضور مستقلی که بسیار چشم‌گیر است. وظیفۀ اصلی مدافعان کارگران و زحمت‌کشان ایران، تقویت همین عمل و حضور مستقل است.

مطالعه »
پيام ها

جان شما، جان ایران و سوگ شما، سوگ ایران است!

سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت) وقوع این فاجعۀ شوم را به مردم میهن‌مان، به شهروندان بندرعباس و خانواده‌های داغ‌دار و آسیب‌دیده تسلیت می‌گوید. ما در این لحظات سخت همراه و هم‌دوش مردم  بندرعباس سوگوارِ جان‌های از دست رفته و نگران و چشم‌به راه بهبود زخمی‌های این حادثه‌ایم.

مطالعه »
شبکه های اجتماعی سازمان
آخرین مطالب

سیمون دو بووار: فیلسوف آزادی و پیشگام فمینیسم مدرن

گسترش اشغالگری در سرزمین‌های فلسطین؛ تداوم نسل‌کشی زیرسایه سکوت جهانی

ماه مه با عطر بهار میاید

در پاسخ به نکاتی از اطلاعیه‌ی سازمان مجاهدین خلق ایران

قدرت انکار: چرا کشورها درباره اقدامات خود دروغ می‌گویند؟

محاصره غذایی غزه؛ ادامه جنایت علیه بشریت، جهانی شرمسار گرسنگان