بی گمان جمهوری اسلامی در یکی از بدترین دوره ها و شرایط حیات سیاسی اش به سر می برد. وضعیت عمومی کشور در تمام زمینه ها، اقتصادی، اجتماعی و سیاسی با کلمه ی بحران گره خورده است. علاوه بر وضعیت دشوار داخلی، شرایط در منطقه و جهان نیز دستخوش تغییرات قابل ملاحظه ی شده است که بر کشور تاثیر می کذارد. چه عواملی شرایط موجود را شکل می دهد؟
عمیق تر شدن شکاف دولت ملت و ریزش سرمایه ی اجتماعی در جمهوری اسلامی ادامه دارد. پس از جنبش زن، زندگی، آزادی، در کشور تحول فرهنگی بزرگ و غیر قابل انکاری رخ داده است. از ویژگی های این تحول فاصله گرفتن بیش از پیش مردم از گفتمان فرهنگی حاکم و پشت کردن اکثریت بزرگی به نظام اسلامی است. عدم مشارکت در مقیاس وسیع در انتخابات و نافرمانی مدنی در زمینه ی تحمیل پوشش اجباری از نمودهای عمده و قابل مشاهده ی فاصله ی افزایش یابنده ی مردم از نظام حاکم است.
حکمرانی نامطلوب، ایدئولوژیک و غیر کارشناسانه، کشور را در تمام زمینه ها با بن بست مواجه کرده است. بحران ها اکنون تهدید کننده تر و غیر قابل کنترل تر شده اند، بحران خالی کردن صندوق های بازنشستگی، افزایش نرخ دلار و ریزش ارزش پول ملی و نبود منابع برای مقابله با آن، بحران انرژی و بحران های محیط زیستی تاثیر بیشتری بر دشواری اوضاع دارند. تورم افسار گسیخته و از دست دادن بیش از پیش قدرت خرید مردم، و نبود امکان پاسخگویی به ضرورت افزایش دستمزدها نیز بر وخامت اوضاع می افزاید.
تضعیف محور مقاوت با ضربات سخت وارد شده به نیروهای نیابتی جمهوری اسلامی، سرمایه گذاری سنگین نظام را روی این نیروها بیش از پیش در نزد حامیانش زیر علامت سئوال برده است. ترور هنیه، حسن نصراله و سایر فرماندهان حماس و حزب اله و بمبارانهای وسیع اسرائیل در غزه و لبنان که هزاران انسان بی گناه و زن و کودک را نابود کرد، نمی تواند بر نیروهای داخلی مدافع نظام و نگاه آنان به سیاست منطقه ای آن تاثیر عمیقی نگذاشته باشد.
سقوط دولت سوریه سخت ترین شکست برای محور مقاومت مورد حمایت نظامی و مالی جمهوری اسلامی بود، جایی که بی گمان میلیاردها دلار هزینه شده است. تمام حوادث فوق الذکر در ابعاد قابل ملاحظه ای نفوذ و توانایی منطقه ای نظام و نیروهای نیابتی اش را کاهش داده است.
بازگشت ترامپ به قدرت، در شرایط دشوار داخلی کنونی و پس از تحولات منطقه ای که تضعیف محور مقاومت و محدود شدن امکانات و نفوذ منطقه ای جمهوری اسلامی را در پی داشت، بر پیچیدگی راه برون رفت جمهوری اسلامی از وضعیت دشوار کنونی می افزاید.
موضوع هسته ای که سالهاست مسئله ی مورد اختلاف بین جمهوری اسلامی و غرب بوده است دوباره در دستور کار ترامپ قرار گرفته است. آنچه تا کنون از اظهار نظر های ترامپ می توان فهمید، رسیدن به توافق از طریق مذاکره است، اما در صورت عدم توافق راه حل نظامی از طریق همکاری با اسرائیل برای بمباران مراکز هسته ای ایران را نیز منتفی نمی داند.
با آمدن ترامپ خطر حمله ی نظامی به کشور در صورت بی نتیجه ماندن مذاکرات، با توجه به لابی اسرائیل که این هدف را از قبل دنبال می کند و نزدیکی خاص ترامپ به اسرائیل جدی است.
فشار کشورهای بزرگ اروپایی نیز برای توافق بر سر برنامه ی هسته ای و محدود کردن آن همزمان آغاز شده است. این در شرایطی است که خطر فعال کردن مکانیسم ماشه و بازگشت به تحریم های قبل از برجام برگ تهدید کننده ای است در دست این کشورها که امکان استفاده از آن پس از اکتبر امسال وجود نخواهد داشت.ا
چه گزینه هایی پیش روی نظام است؟
ترامپ مسیر حرکتش را بر پایه ی سود و زیان انتخاب می کند و آنچه تا کنون گفته و انجام داده است نشان می دهد که مذاکره برای دستیابی به توافق را انتخاب کرده است. همزمان دعوت از نتانیاهو به کاخ سفید به عنوان اولین رئیس دولت خارجی، نشانگر نزدیکی به او و اولویت سیاست خارجی دولت جدید و تاثیر قابل ملاحظه ی اسرائیل در فرم دادن و دامنه ی خواسته ها از جمهوری اسلامی در مذاکره است.
جمهوری اسلامی برای اولین بار در تاریخ وجودی خودش برای مذاکره ی مستقیم با دولت ترامپ اظهار آمادگی کرده است. از این رو می توان نتیجه گرفت که شرایط برای انجام مذاکرات آماده می شود. مذاکرات با توجه به بیرون رفتن آمریکا از برجام، اختلافات بین جمهوری اسلامی و غرب بر سر برنامه ی هسته ای و تاخیر طولانی و بلاتکلیفی حل آن، ادامه و توسعه ی برنامه ی هسته ای و غنی سازی اورانیوم ، میزان بالای اورانیوم غنی شده تا شصت در صد، موقعیت تضعیف شده ی حاکمیت در داخل کشور و نداشتن امکانات لازم برای بهبود اوضاع بسیار دشوار خواهد بود.
تردیدی نیست که برای رفع تحریم ها و بهبود زندگی مردم، مذاکره و تن دادن به خواسته های معین آمریکا و غرب اجتناب پذیر است. آلترناتیو آنچه جمهوری اسلامی در مذاکرات برای توافق روی میز می گذارد، توافق نکردن، وخامت بیشتر شرایط اقتصادی، اجتماعی و سیاسی و تهدید منافع ملی و فروپاشی اجتماعی است. باید با تمام توان برای توافق مذاکره کرد و در حد امکان و تا جایی که به منافع ملی کشور صدمه نزند، از برخی مواضع پیشین عقب نشینی کرد.
جمهوری اسلامی تا کنون توانسته است که در عرصه ی داخلی با مهندسی انتخابات با ریاست جمهوری پزشکیان کنار بیاید، ف ا ت ف را از بایگانی مجمع تشخیص مصلحت نظام برای بررسی در بیاورد و در سیاست خارجی مذاکره ی مستقیم با آمریکا را در دستور کار خود قرار دهد. تمام این اقدامات عقب نشینی از مواضع تا کنونی ج. ا. است، می ماند اینکه معلوم شود است که برای حصول توافق چقدر عقب نشینی و نرمش بیشتر صورت خواهد گرفت.
حتی در صورت توافق و برداشته شدن تحریم ها، بهبود نسبی شرایط اقتصادی و اجتماعی زمان بر خواهد بود. عمیق تر شدن شکاف دولت – ملت و پشت کردن روز افزون مردم به نظام، بزرگ ترین آسیب به اقتدار ملی و برداشتن موانع در مسیر سازندگی و شکوفایی کشور است. چنین شرایطی بی تردید کشور را در برابر تهدیدات خارجی آسیب پذیر تر میکند.
راه برون رفت از این شرایط دشوار تغییرات و ایجاد چشم اندازهایی است که امید به آینده ای بهتر را به جامعه باز می گرداند. اعمال اراده ی مردم از طریق آزادی زندانیان سیاسی، انتخابات آزاد و تغییر قانون اساسی مناسب ترین گزینه است. شرایط داخلی، منطقه ای و جهانی به گونه ای است که اگر نظام به عقب نشینی دست نزند، فروپاشی اجتماعی، رفتن نظام و شرایطی غیر قابل پیش بینی دیر یا زود سرنوشت کشور را رقم خواهد زد. متاسفانه پاسخهای جمهوری اسلامی به شرایط سخت همیشه با تاخیر های طولانی و پر هزینه بوده است.
برای رفع تحریم ها و برقراری مناسبات متوازن با غرب و جهان و گشایش و برون رفت از وضع بسیار دشوار کنونی، دو راه مکمل هم، در صورت وجود اراده برای انتخاب آنها در دسترس است، یکی مذاکرات و توافقی که منجر به رفع تحریم شود و دیگری باز کردن مسیر اعمال اراده ی مردم که امید به بهبود را به جامعه باز می گرداند.
1 Comment
در تعجبم از دوستانی که همچنان از “مذاکرات و توافقی که منجر به رفع تحریم شود” صحبت میکنند انگار که طرف مقابل هیچ خواستی ندارد جز مذاکره با ایران. نمیدانم این دوستان نمیدانند یا خود را به نادانی میزنند. مگر ۹ سال پیش مذاکره نشد، و توافق نشد؟ آیا تحریمها برداشته شدند؟ مگر این طرف آمریکایی نبود که یک یکجانبه از برجام خارج شد و بقیه طرفهای غربی را همراه خود خارج کرد؟ مگر در سال ۲۰۲۱، مذاکرات مخفیانه بین ایران و آمریکا صورت نگرفت؟ آیا دلیل به بن بست رسیدن این مذاکرات آمریکا نبود که به هیچکدام از راه حلهای پیشنهادی ایران جواب مثبت نداد؟ اگر نمیدانید، بهتر است ننویسید تا مرتکب ایجاد گمراهی نشوید.
وجود اراده برای رسیدن به توافق باید در هر دو طرف مذاکره باشد. متاسفانه از طرف آمریکایی تا کنون چنین اراده ای نشان داده نشده است. آمریکا فقط یک چیز میخواهد: کاپیتولاسیون کامل ایران. خواستی که متاسفانه بوسیله بخش بزرگی از نیروهای چپ اپوزیسیون پشتیبانی میشود.