روز جهانی زن هر سال در ۸ مارس گرامی داشته میشود و یادآور مبارزات تاریخی زنان برای حقوق برابر و فرصتی برای ارزیابی چالشهای پیشرو در مسیر برابری جنسیتی است. این روز، نماد ایستادگی زنانی است که برای حق رأی، دستمزد عادلانه و رفع تبعیض مبارزه کردهاند. ریشه این مناسبت به جنبشهای کارگری قرن نوزدهم بازمیگردد، زمانی که زنان کارگر در آمریکا و اروپا برای حقوق خود قیام کردند. در سال ۱۹۱۰، کلارا زتکین پیشنهاد نامگذاری این روز را مطرح کرد که در کنفرانس کپنهاگ پذیرفته شد و بعد ها ۸ مارس به نماد همبستگی جهانی زنان تبدیل شده است.
در سال ۲۰۲۵، روز جهانی زن با شعار “حق، برابری، توانمندسازی برای همه زنان و دختران” بر عدالت اجتماعی و فرصتهای برابر تأکید دارد. با وجود پیشرفتهای چشمگیر زنان در سیاست، مدیریت و علم، همچنان چالشهایی نظیر شکاف جنسیتی، خشونت، تبعیض شغلی و محدودیتهای قانونی پابرجاست. در بسیاری از کشورها، زنان همچنان برای حق باروری، امنیت شغلی و دستمزد برابر مبارزه میکنند.
زنان و دختران فلسطینی همچنان زیر سایهی اشغال، استعمار و آپارتاید اسرائیل رنج میبرند. در حالی که آنان با از دست دادن خانه، امنیت و کرامت خود در برابر سرکوب و بیعدالتی مقاومت میکنند، ترامپ با اظهاراتی سلطهجویانه خواستار تخلیهی دائمی غزه و تبدیل آن به منطقهای تفریحی شده است، گویی مردم و تاریخ این سرزمین هرگز وجود نداشتهاند. این سخنان بیرحمانه، تداوم سیاستهای تبعیضآمیز و پاکسازی قومی را آشکار میکند.
سیاستهای جهانی او، از جمله قطع کمکهای مالی و خروج از سازمانهای بینالمللی، میتواند تأثیرات منفی گستردهای بر حقوق زنان بگذارد، از جمله در حوزههایی مانند بهداشت باروری، مقابله با خشونت جنسیتی و برابری اقتصادی. علاوه بر این، نفوذ آمریکا ممکن است جنبشهای محافظهکار را در سراسر جهان تقویت کند و صدای زنان را در عرصههای مختلف به حاشیه براند.
در ایران، زنان در سالگرد ۸ مارس ۲۰۲۵ با شرایطی دشوار و چالشهای فزایندهای روبه رو هستند و همچنان برای حقوق خود در برابر نابرابریهای گسترده مبارزه میکنند. تحولات سیاسی جهانی، بحرانهای منطقهای و مذاکرات هسته ای، تحریمهای اقتصادی و سیاستهای فشار حداکثری آمریکا، در دوره دوم دولت ترامپ، همراه با بحرانهای داخلی، شرایط معیشتی را وخیمتر کرده و زنان، بهویژه زنان سرپرست خانوار را با مشکلات بیشتری روبهرو ساخته است. در عین حال، ناپایداریهای سیاسی و امنیتی به ابزاری برای اعمال محدودیتهای بیشتر بر زنان و جامعه مدنی تبدیل شده است.
قوانین تبعیضآمیز، بحران اقتصادی، افزایش تورم و بیکاری، فشارهای روانی را تشدید کرده و سلامت جامعه را به خطر انداخته است. زنان، که تنها ۱۷ درصد از آنان در بازار کار حضور دارند، بیش از دیگر گروهها با افسردگی و انزوای اجتماعی مواجهاند. طی سه تا چهار سال اخیر، نرخ خودکشی در ایران سالانه ۱۰ درصد افزایش یافته که نشاندهنده بحرانی عمیق در ابعاد اجتماعی و روانی است. هم زمان، ترک تحصیل دختران به دلیل مشکلات اقتصادی و اجتماعی روندی صعودی دارد و پیامدهایی مانند ازدواج زودهنگام و کاهش فرصتهای شغلی را به همراه آورده است.
افزایش زن کشی، فقدان قوانین حمایتی مؤثر را آشکار کرده است. این قتلها که اغلب ناشی از خشونتهای خانگیاند، نتیجه خلاء قانونی و عدم حمایت اجتماعی از زنان است. در حالی که “قانون حمایت از خانواده و جوانی جمعیت” و لوایحی مانند “حجاب و عفاف” دو فوریتی تصویب میشود، “لایحه امنیت زنان” با همه کاستی هایش مدت هاست در مجلس خاک میخورد. طبق آمارها هر دو روز یک زن در ایران قربانی قتل های خانگی می شود. به گزارش “ههنگاو”، تنها در ژانویه ۲۰۲۵، حداقل ۱۸ زن در شهرهای مختلف جان خود را از دست دادهاند، اما آمار واقعی به دلیل سانسور مشخص نیست. افزایش این جرایم در فقدان قوانینی مانند “لایحه امنیت زنان” با همه کاستی ها و مراکز حمایتی، زنان را در برابر خشونت های خانگی و اجتماعی بی دفاع کرده است.
زنان ایرانی سالهاست که در صف مقدم مبارزات اجتماعی، سیاسی و اقتصادی برای حقوق برابر ایستادهاند. آنها با وجود محدودیتهای شدید، علیه تبعیض جنسیتی، فقر زنانه ، زنکشی، کودکهمسری و نابرابریهای ساختاری مبارزه کردهاند. این مبارزه نهتنها در برابر سیاستهای رسمی، بلکه در تقابل با فرهنگ مردسالارانه و سنتهای تبعیضآمیز جریان دارد. سرپیچی از قوانین تحمیلی، بهویژه حجاب اجباری، همواره با انگهای مختلف، از جمله برچسبهای روانی و سرکوب مواجه بوده است. تاریخ نشان میدهد که زنان معترض را با القابهایی چون “ساحره” و “مجنون” به حاشیه راندهاند. با این حال، امروز آنها بیهراس از این برچسبها برای حقوق برابر و جایگاه شایسته خود مبارزه میکنند. مقاومت و هزینههایی که زنان پرداختهاند، حاکمیت را در زمینههایی از جمله حجاب، هرچند موقت، وادار به عقبنشینی کرده است.
حضور موثر زنان در جنبشهای مدنی، شوراهای صنفی معلمان، پرستاران و بازنشستگان، جنبشهای دانشجویی و زیستمحیطی نشاندهنده نقش غیرقابل انکار آنان در پیشبرد عدالت اجتماعی است. زندانیان سیاسی زن نه تنها به مقاومت خود در برابر ظلم و خشونت سیستماتیک در زندان ها ادامه می دهند، بلکه در واکنش به موج اعدام ها کمپین ” سه شنبه های نه به اعدام ” را نیز راه اندازی کردند. حرکتی اعتراضی که قابل تقدیر است.
با وجود تمام موانع، زنان ایران همچنان در مسیر مبارزه برای برابری مصمم ایستادهاند. از فعالیتهای مدنی و صنفی تا اعتراضات اجتماعی، حضور پررنگ آنان نشاندهنده عزم جدی برای تغییر است. در شرایط بحران های جهانی، برابری جنسیتی بیش از هر زمان دیگری اهمیت دارد و تضمین حقوق زنان، امنیت اقتصادی و عدالت اجتماعی را برای نسلهای آینده به همراه خواهد داشت. هرچند مسیر دشوار است، اما افزایش آگاهی عمومی و گسترش همبستگی اجتماعی، امید به آینده ای عادلانه را زنده نگه داشته است.
تاریخ مبارزات زنان، حکایت گامهای استوار و دلهای امیدواری است که در برابر ناملایمات ایستادهاند. آنان چراغ فردایی روشن را برافروختهاند، جایی که عدالت و برابری طنینانداز خواهد شد.
هشت مارس (۱۸ اسفند) روز جهانی زن بر تمامی زنان میهن ما و همهٔ زنان جهان مبارک باد!
گروه کار زنان سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
شنبه ۱۸اسفند ۱۴۰۳