سه شنبه ۱۱ شهریور ۱۴۰۴ - ۰۱:۵۳

سه شنبه ۱۱ شهریور ۱۴۰۴ - ۰۱:۵۳

نقدی بر مقاله‌ی «تفکیک جنسیتی: مسئله‌ای مدرن در ساختار اجتماعی ایران»
شهناز قراگزلو: نویسنده با رویکردی تاریخی و تحلیلی، به بررسی ریشه‌ها و تحولات سیاست‌های تفکیک جنسیتی در ایران می‌پردازد. نویسنده تلاش می‌کند نشان دهد آنچه امروز به‌عنوان «تفکیک جنسیتی» شناخته...
۱۰ شهریور, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: شهناز قراگزلو
نویسنده: شهناز قراگزلو
از زبان رحمان هاتفی‎
کدام نامم را می خواهی...؟ در پشت هر یک از نامهای من، سرهایِ از بدن جدا شده، مناره  شدند، تن های در آتش سوخته و پیکرهای به دار آویخته صف...
۱۰ شهریور, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: رحمان ـ ا
نویسنده: رحمان ـ ا
گفتمان چپ: بایسته‌ها و درس‌های تاریخی
می‌توان تصور کرد که به‌هر‌حال تمامیِ جریاناتِ طیف چپ، از راستِ چپ، چپ میانه، چپ انقلابی، و منفردین چپ، به درجات مختلف با هر برنامه و هر گذشته‌ای در صحنه...
۱۰ شهریور, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: سعید رهنما
نویسنده: سعید رهنما
آشتی ملی؛ از بیانیه تا عمل: گذار از بحران‌های جمود سیاسی به سوی آینده‌ای مشترک
مهرزاد وطن‌آبادی: برای تبدیل شعار آشتی به یک پروژه ملی، باید الزاماتی را به طور شفاف برشمرد: به رسمیت شناختن حق‌ حضور و حق‌ اعتراض همۀ نیروهای اجتماعی و سیاسی،...
۱۰ شهریور, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: مهرزاد وطن آبادی
نویسنده: مهرزاد وطن آبادی
مردم همسایه و هم‌تبار افغانستان، مصیبت و غم شما، مصیبت و غم ماست!
مردم ما خود بارها رنج و مصیبت ناشی از زلزله و دیگر بلایای طبیعی را تجربه کرده و با آن آشنا می‌باشند و قطعاً در این لحظات همسایگان‌مان را تنها...
۱۰ شهریور, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: هیئت سیاسی ـ اجرایی سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
نویسنده: هیئت سیاسی ـ اجرایی سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
موتورسواری زنان در ابهام
مهسا کسنوی: در اصل ۱۹ قانون اساسی، رانندگی موتور برای زنان منعی ندارد و جرم تلقی نمی‌شود اما بنا بر ماده ۲۰ قانون رسیدگی به تخلفات رانندگی، گواهینامه رانندگی موتور،...
۱۰ شهریور, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: مهسا کسنوی
نویسنده: مهسا کسنوی
دفاع ملی و میهنی - وظایف ما | با دکتر ناصر زرافشان | کافه مکث
دعوت شما به جلسه کلاب هاووسی با دکتر ناصر زرافشان موضوع: دفاع ملی-میهنی- وظایف ما زمان یکشنبه ۹ شهریور - ۳۱ آگوست مکان : کلاب مکث - لینک زیر...
۱۰ شهریور, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: کافه مکث
نویسنده: کافه مکث
فیلم طعم گیلاس

نگاه

در پایان این سکانس مفهوم واقعی فیلم را دقیق‌تر به نمایش می‌گذارد. آنجا که مرد راننده که خود مصمم به خودکشی بوده است، از راوی می‌پرسد: "تو، توت خوردی و همه چیز عوض شد؟" مرد راوی مصمم می‌گوید: "نه، همه چیز عوض نشد، فکرم عوض شد." ...

بیست و هفت سال از ساخت فیلم طعم گیلاس (سال ۱۳۷۶) به کارگردانی مرحوم عباس کیارستمی می‌گذرد؛ فیلمی که در سال ۱۳۹۷ جایزه نخل طلایی کن را کسب کرد. هفته گذشته با دیدن سکانسی از این فیلم در شبکه‌های اجتماعی، بشدت تحت تأثیر قرار گرفتم. در سکانسی از این فیلم، دیالوگ بسیار ساده، اما روان و گیرا، بر زبان مرد راوی جاری می‌شود که حس عجیب و تأثیرگذاری به انسان دست می‌دهد. کم نیستند کسانی که در زمانِ بیداد و دژخواری رژیم‌های مستبد، احساسِ کشنده‌ای به سراغشان می‌آید؛ بیزاری و زجری که از مصائب و سختی‌های روزگار و رنج و ناملایماتی که به قول صادق هدایت همچون خورده به جان آدمی می‌افتد، به وجود می‌آید. این احساس نه تنها در دل انسان نشسته، بلکه آدمی نه توان گفتن آن را به دیگران دارد و نه می‌تواند راهی برای علاج آن پیدا کند. می‌توان پرسید این احساس کشنده که همچون لبه تیز کارد بر شاهرگ فاعلِ قاتلِ خویش قرار می‌گیرد، از کجا می‌آید و چگونه انسان را در ورطه نیستی قرار می‌دهد؟

به نظر می‌رسد درباره علت‌های حذف خویش یا خودکشی باید روان‌شناسان بررسی کنند و به طور مشخص درباره افراد معین بازکاوی روانی انجام دهند، زیرا این یک امر تخصصیِ تراپی و روان‌شناسی است و قطعاً عوامل گوناگونی در آن دخالت دارند. البته ریشه‌های اجتماعی، اقتصادی و… نیز در آن بسیار مهم است و عوارض و پیامدهای آن در روح و روان انسان خود را بروز و آشکار می‌سازد.

در سکانسی از فیلم طعم گیلاس، دو نفر در اتومبیل به چشم می‌خورند: یک مرد نسبتاً مسن که راوی بخشی از سرگذشت خود است و مرد دیگری که به نظر می‌رسد او هم در صدد خودکشی با انگیزه‌ای متفاوت بوده و در حال رانندگی است. مرد راوی از تصمیمی که برای حذف خویش گرفته است صحبت می‌کند. از چهره و حرف‌های او آشکار است که رنج و درد روزگار بر شانه‌هایش سنگینی می‌کند و او خسته و بریده به انتهای خط رسیده است. او به همان نقطه‌ای رسیده که برخی ممکن است به دلایل متفاوتی به آن برسند و ادامه زندگی را برای خود تمام شده بدانند: مرگ به دست خود، یا همان خودکشی. اما تنها یک اتفاق ساده می‌تواند همه چیز را تغییر دهد. بستگی دارد فاعلِ به بن بست رسیده چه چیزی در مقابلش قرار می‌گیرد و آن چیز یا عامل چگونه او را متاثر و مغروق می‌سازد که دست از خلاصی خویش بردارد. گاهی لبخند یک کودک، گاهی نگاه پسر بچه‌ای سرشار از شور زندگی که چنگ انداخته به جانش و سر از پا نمی‌شناسد، گاهی نگاه معصومانه دختر بچه‌ای که در تخیلاتش رویا می‌بافد و با آرزوهای شیرین سر بر بالین می‌گذارد و… گاهی هم مزه توت در ذائقه مردی که مصمم شده کار خود را تمام کند. (گاهی هم هیچ عامل بازدارنده‌ای کارساز نیست.) تمام این عوامل که به طور اتفاقی بر سر راه انسان بریده قرار می‌گیرند، در حالی که قصد دارد با حذف و نیستی خود خود را خلاص کند. اما مهم آن است که این عوامل بر چه چیزی متمرکز و تأثیر می‌گذارند؟ و فردی که در زندگی به بن بست رسیده را از مرگ نجات می‌دهد، چه چیزی درونش تغییر می‌دهد؟

به نظر می‌رسد همان نیروی مخرب ذهنی و روانی که محرک شخص برای خلاصی خود است، آنتی‌تز خود را به لحاظ روانی در بیرون از خود می‌یابد. به عبارت دیگر، در اوج نامیدی و وازدگی، نیروی محرکه بیرونی که به لحاظ روانی بسیار کارساز است، ضربه و تلنگری به یأس و دلمرگی شخص وارد می‌سازد تا ته‌مانده کشش و علاقه به زندگی را در روح و روانش بیدار و امیدوار سازد. این محرک یکی از نکات مهم و کلیدی در این سکانس است. در دیالوگی که با زبان بغایت ساده، سلیس و جذاب از زبان مرد شنیده می‌شود، این جملات “توت”، “آفتابی که زده به کوه” و… همان محرک‌های بیرونی هستند که بچه‌هایی از مرد می‌خواهند درخت را تکان بدهد. آنجایی که مرد می‌گوید: “بچه‌ها توت می‌خوردند و من کیف می‌کردم”، همان تلنگر و ضربه نهانی است که مرد را به زندگی باز می‌گرداند.

نکته مهم و در واقع پیام اصلی فیلم طعم گیلاس، در پایان این سکانس مفهوم واقعی فیلم را دقیق‌تر به نمایش می‌گذارد. آنجا که مرد راننده که خود مصمم به خودکشی بوده است، از راوی می‌پرسد: “تو، توت خوردی و همه چیز عوض شد؟” مرد راوی مصمم می‌گوید: “نه، همه چیز عوض نشد، فکرم عوض شد.”

بهروز شوقی
۲۲ / ۱۲ / ۱۴۰۳

تاریخ انتشار : ۲۹ اسفند, ۱۴۰۳ ۵:۲۹ ق٫ظ
لینک کوتاه
مطالب بیشتر

نظرات

Comments are closed.

مردم همسایه و هم‌تبار افغانستان، مصیبت و غم شما، مصیبت و غم ماست!

مردم ما خود بارها رنج و مصیبت ناشی از زلزله و دیگر بلایای طبیعی را تجربه کرده و با آن آشنا می‌باشند و قطعاً در این لحظات همسایگان‌مان را تنها نخواهند گذاشت. در این روزهای سخت در کنار شما دوستان و مردم هم‌تبار و همسایهٔ افغانستان خواهیم بود و بار دیگر مراتب هم‌دردی عمیق و صمیمانهٔ خود را با شما مردم و زلزله‌زدگان افغانستان اعلام‌ می‌داریم.

ادامه »

افول قدرت‌های غربی از هولوکاست تا غزه

تصاویر استخوان‌های برجسته و چشمان فرورفته این کودکان، تنها پوسته فاجعه را نشان می‌دهد؛ عمق آن، خاموش‌شدن آهسته یک نسل است. پزشکان و متخصصان تغذیه هشدار داده‌اند: حتی اگر جنگ همین امروز متوقف شود، این کودکان با زخم‌های جبران‌ناپذیر جسمی و ذهنی، تا پایان عمر زندگی خواهند کرد

مطالعه »

قحطی در غزه؛ آیینۀ تمام‌نمای پوچی ادعاهای قدرت‌های غربی

نتانیاهو با چه اطمینانی، علیرغم اعتراض‌های بی‌سابقۀ جهانی به غزه لشکرکشی می‌کند؟ در حالی که جنبش صلح تا تل‌آویو گسترش یافته و اعتراض‌ها به ادامۀ جنگ و اشغال غزه ده‌ها هزار شهروند اسرائیلی را نیز به خیابان‌ها کشانده، وزیر دفاع کابینۀ جنایت‌کار نتانیاهو با تکیه بر کدام قدرت، چشم در چشم دوربین‌ها می‌گوید درهای جهنم را در غزه باز کرده است؟

مطالعه »

مصونیت اسرائیل از مجازات برای جنایات جنگی، قتل روزنامه‌نگاران بیشتری را دامن می‌زند…

گرچه من و سایر هم‌کارانم در شورای سردبیری سامانه کار به هیچ عنوان خود را خبرنگار یا ژورنالیست حرفه ای نمی دانیم ولی نمی‌توانیم درد و نگرانی عمیقمان را از آنچه بر سر راویان تاریخی این دوران منحوس وسیله دولت اسراییل و رژیم نسل کش نتانیاهو آمده است را پنهان کنیم. ما به همه روزنامه نگاران و عکاسان شریفی که در تمامی این دو سال از میدان جنایات غزه گزارش فرستاده اند درود می‌فرستیم و یاد قربانیان این نبرد نابرابر را گرامی می‌داریم.

مطالعه »
پادکست هفتگی
شبکه های اجتماعی سازمان
آخرین مطالب

نقدی بر مقاله‌ی «تفکیک جنسیتی: مسئله‌ای مدرن در ساختار اجتماعی ایران»

از زبان رحمان هاتفی‎

گفتمان چپ: بایسته‌ها و درس‌های تاریخی

آشتی ملی؛ از بیانیه تا عمل: گذار از بحران‌های جمود سیاسی به سوی آینده‌ای مشترک

مردم همسایه و هم‌تبار افغانستان، مصیبت و غم شما، مصیبت و غم ماست!

موتورسواری زنان در ابهام