شنبه ۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۴ - ۱۹:۲۷

شنبه ۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۴ - ۱۹:۲۷

رفیق بهزاد کریمی، تبریز جا ماند
موضوع گفت‌وگو درباره یکی از رویدادهای مهم و تاثیرگذار در روند مبارزه مسلحانه جنبش فدائی بود. اما چیزی که از دل این گفت‌وگو بیرون آمد، تصویری ناقص، مبهم و تا...
۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۴
نویسنده: مهرزاد وطن آبادی
نویسنده: مهرزاد وطن آبادی
معضل راست ارتجاعی در ایران!
فقر، تبعیض، نابرابری، فساد ساختاری و جنبش مهسا نظام را دچار بحرانی فراگیر کرده است؛ و خلاء قدرتی متناسب با کاهش قدرت اعمال زور و اقتدار رژیم ایجاد شده است....
۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۴
نویسنده: جابر حسینی
نویسنده: جابر حسینی
ثروت ملی در کشور ما , توسط دستگاه حکومتی و کارپردازانش چپاول و غارت می شود و جامعه با سیاست های ضد ملی و کارگری آن ها, به فقر و...
۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۴
نویسنده: گزارشگر: رضا کاویانی
نویسنده: گزارشگر: رضا کاویانی
عواقب تعریف زن صرفا در چارچوب «خانواده» و تاکید بر آن در لایحه «منع خشونت علیه زنان»
این که زن در نسبت به مرد و درون خانواده تعریف شود، یعنی هویت حقیقی برای او قائل نباشیم و همواره با هویت حقوقی که نسبت با یک مرد است...
۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۴
نویسنده: فاطمه علمدار
نویسنده: فاطمه علمدار
از هُولوکاست تا غَزه بازاندیشی در « تَکینگی شَر» و مسئولیت انسانی
اکنون پرسشی تلخ و دردناک پیش می‌آید: آیا تجربه‌ی تاریخی یهودیان اروپا، که در حافظه جمعی بشریت به عنوان نماد «تکینگی شر» ثبت شده، اکنون خود به ابزاری برای توجیه...
۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۴
نویسنده: سیاوش قائنی
نویسنده: سیاوش قائنی
هشدار به شیفتگان قدرت و چهره‌ها
تا هنگامی که هر جنبش و هر مبارزی، از نخستین گام تا فرجامِ راه، زیر نظارت دقیق مردم، قانون، و ساختاری دموکراتیک و پاسخ‌گو قرار نگیرد، سرنوشت همگان یکسان خواهد...
۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۴
نویسنده: بهروز ورزنده
نویسنده: بهروز ورزنده
کارگران ایران در آستانه اول ماه مه: فقر، ناامنی، بی‌عدالتی
حق تشکل‌یابی و آزادی احزاب سیاسی یکی از ارکان اساسی حقوق انسانی و کارگری است. در شرایطی که این حقوق در ایران نادیده گرفته می‌شود، کارگران از ابراز نظر و...
۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۴
نویسنده: سیاوش قائنی
نویسنده: سیاوش قائنی
فیلم طعم گیلاس

نگاه

در پایان این سکانس مفهوم واقعی فیلم را دقیق‌تر به نمایش می‌گذارد. آنجا که مرد راننده که خود مصمم به خودکشی بوده است، از راوی می‌پرسد: "تو، توت خوردی و همه چیز عوض شد؟" مرد راوی مصمم می‌گوید: "نه، همه چیز عوض نشد، فکرم عوض شد." ...

بیست و هفت سال از ساخت فیلم طعم گیلاس (سال ۱۳۷۶) به کارگردانی مرحوم عباس کیارستمی می‌گذرد؛ فیلمی که در سال ۱۳۹۷ جایزه نخل طلایی کن را کسب کرد. هفته گذشته با دیدن سکانسی از این فیلم در شبکه‌های اجتماعی، بشدت تحت تأثیر قرار گرفتم. در سکانسی از این فیلم، دیالوگ بسیار ساده، اما روان و گیرا، بر زبان مرد راوی جاری می‌شود که حس عجیب و تأثیرگذاری به انسان دست می‌دهد. کم نیستند کسانی که در زمانِ بیداد و دژخواری رژیم‌های مستبد، احساسِ کشنده‌ای به سراغشان می‌آید؛ بیزاری و زجری که از مصائب و سختی‌های روزگار و رنج و ناملایماتی که به قول صادق هدایت همچون خورده به جان آدمی می‌افتد، به وجود می‌آید. این احساس نه تنها در دل انسان نشسته، بلکه آدمی نه توان گفتن آن را به دیگران دارد و نه می‌تواند راهی برای علاج آن پیدا کند. می‌توان پرسید این احساس کشنده که همچون لبه تیز کارد بر شاهرگ فاعلِ قاتلِ خویش قرار می‌گیرد، از کجا می‌آید و چگونه انسان را در ورطه نیستی قرار می‌دهد؟

به نظر می‌رسد درباره علت‌های حذف خویش یا خودکشی باید روان‌شناسان بررسی کنند و به طور مشخص درباره افراد معین بازکاوی روانی انجام دهند، زیرا این یک امر تخصصیِ تراپی و روان‌شناسی است و قطعاً عوامل گوناگونی در آن دخالت دارند. البته ریشه‌های اجتماعی، اقتصادی و… نیز در آن بسیار مهم است و عوارض و پیامدهای آن در روح و روان انسان خود را بروز و آشکار می‌سازد.

در سکانسی از فیلم طعم گیلاس، دو نفر در اتومبیل به چشم می‌خورند: یک مرد نسبتاً مسن که راوی بخشی از سرگذشت خود است و مرد دیگری که به نظر می‌رسد او هم در صدد خودکشی با انگیزه‌ای متفاوت بوده و در حال رانندگی است. مرد راوی از تصمیمی که برای حذف خویش گرفته است صحبت می‌کند. از چهره و حرف‌های او آشکار است که رنج و درد روزگار بر شانه‌هایش سنگینی می‌کند و او خسته و بریده به انتهای خط رسیده است. او به همان نقطه‌ای رسیده که برخی ممکن است به دلایل متفاوتی به آن برسند و ادامه زندگی را برای خود تمام شده بدانند: مرگ به دست خود، یا همان خودکشی. اما تنها یک اتفاق ساده می‌تواند همه چیز را تغییر دهد. بستگی دارد فاعلِ به بن بست رسیده چه چیزی در مقابلش قرار می‌گیرد و آن چیز یا عامل چگونه او را متاثر و مغروق می‌سازد که دست از خلاصی خویش بردارد. گاهی لبخند یک کودک، گاهی نگاه پسر بچه‌ای سرشار از شور زندگی که چنگ انداخته به جانش و سر از پا نمی‌شناسد، گاهی نگاه معصومانه دختر بچه‌ای که در تخیلاتش رویا می‌بافد و با آرزوهای شیرین سر بر بالین می‌گذارد و… گاهی هم مزه توت در ذائقه مردی که مصمم شده کار خود را تمام کند. (گاهی هم هیچ عامل بازدارنده‌ای کارساز نیست.) تمام این عوامل که به طور اتفاقی بر سر راه انسان بریده قرار می‌گیرند، در حالی که قصد دارد با حذف و نیستی خود خود را خلاص کند. اما مهم آن است که این عوامل بر چه چیزی متمرکز و تأثیر می‌گذارند؟ و فردی که در زندگی به بن بست رسیده را از مرگ نجات می‌دهد، چه چیزی درونش تغییر می‌دهد؟

به نظر می‌رسد همان نیروی مخرب ذهنی و روانی که محرک شخص برای خلاصی خود است، آنتی‌تز خود را به لحاظ روانی در بیرون از خود می‌یابد. به عبارت دیگر، در اوج نامیدی و وازدگی، نیروی محرکه بیرونی که به لحاظ روانی بسیار کارساز است، ضربه و تلنگری به یأس و دلمرگی شخص وارد می‌سازد تا ته‌مانده کشش و علاقه به زندگی را در روح و روانش بیدار و امیدوار سازد. این محرک یکی از نکات مهم و کلیدی در این سکانس است. در دیالوگی که با زبان بغایت ساده، سلیس و جذاب از زبان مرد شنیده می‌شود، این جملات “توت”، “آفتابی که زده به کوه” و… همان محرک‌های بیرونی هستند که بچه‌هایی از مرد می‌خواهند درخت را تکان بدهد. آنجایی که مرد می‌گوید: “بچه‌ها توت می‌خوردند و من کیف می‌کردم”، همان تلنگر و ضربه نهانی است که مرد را به زندگی باز می‌گرداند.

نکته مهم و در واقع پیام اصلی فیلم طعم گیلاس، در پایان این سکانس مفهوم واقعی فیلم را دقیق‌تر به نمایش می‌گذارد. آنجا که مرد راننده که خود مصمم به خودکشی بوده است، از راوی می‌پرسد: “تو، توت خوردی و همه چیز عوض شد؟” مرد راوی مصمم می‌گوید: “نه، همه چیز عوض نشد، فکرم عوض شد.”

بهروز شوقی
۲۲ / ۱۲ / ۱۴۰۳

تاریخ انتشار : ۲۹ اسفند, ۱۴۰۳ ۵:۲۹ ق٫ظ
لینک کوتاه
مطالب بیشتر

نظرات

Comments are closed.

بیانیه‌های هیئت‌ سیاسی‌ـ‌اجرایی

اول ماه مه، روز جهانی کارگر، روز همبستگی کارگران و زحمت‌کشان و مبارزه در راه تأمین حقوق آنان!

هر چه در سال‌های اخیر از عمل مستقل و حضور مستقل نیروی کار و زحمت در ایران دیده‌ایم، چیزی نیست جز دفاع از منافع طبقاتی خود، عمل و حضور مستقلی که بسیار چشم‌گیر است. وظیفۀ اصلی مدافعان کارگران و زحمت‌کشان ایران، تقویت همین عمل و حضور مستقل است.

ادامه »
سرمقاله

ریاست جمهوری ترامپ یک نتیجهٔ تسلط سرمایه داری دیجیتال

همانگونه که نائومی کلاین در دکترین شُک سالها قبل نوشته بود سیاست ترامپ-ماسک و پیشوای ایشان خاویر مایلی بر شُک درمانی اجتماعی استوار است. این سیاست نیازمند انست که همه چیز بسرعت و در حالیکه هنوز مردم در شُک اولیه دست به‌گریبان‌اند کار را تمام کند. در طی یکسال از حکومت، خاویرمایلی ۲۰٪ از تمام کارمندان دولت را از کار برکنار کرد. بسیاری از ادارات دولتی از جمله آژانس مالیاتی و وزارت دارایی را تعطیل و بسیاری از خدمات دولتی از قبیل برق و آب و تلفن و خدمات شهری را به بخش خصوصی واگذار نمود.

مطالعه »
سخن روز و مرور اخبارهفته
یادداشت

قتل خالقی؛ بازتابی از فقر، ناامنی و شکاف طبقاتی

کلان شهرهای ایران ده ها سال از شهرهای مشابه مانند سائو پولو امن تر بود اما با فقیر شدن مردم کلان شهرهای ایران هم ناامن شده است. آن هم در شهرهایی که پر از ماموران امنیتی که وظیفه آنها فقط آزار زنان و دختران است.

مطالعه »
بیانیه ها

اول ماه مه، روز جهانی کارگر، روز همبستگی کارگران و زحمت‌کشان و مبارزه در راه تأمین حقوق آنان!

هر چه در سال‌های اخیر از عمل مستقل و حضور مستقل نیروی کار و زحمت در ایران دیده‌ایم، چیزی نیست جز دفاع از منافع طبقاتی خود، عمل و حضور مستقلی که بسیار چشم‌گیر است. وظیفۀ اصلی مدافعان کارگران و زحمت‌کشان ایران، تقویت همین عمل و حضور مستقل است.

مطالعه »
پيام ها

جان شما، جان ایران و سوگ شما، سوگ ایران است!

سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت) وقوع این فاجعۀ شوم را به مردم میهن‌مان، به شهروندان بندرعباس و خانواده‌های داغ‌دار و آسیب‌دیده تسلیت می‌گوید. ما در این لحظات سخت همراه و هم‌دوش مردم  بندرعباس سوگوارِ جان‌های از دست رفته و نگران و چشم‌به راه بهبود زخمی‌های این حادثه‌ایم.

مطالعه »
شبکه های اجتماعی سازمان
آخرین مطالب

رفیق بهزاد کریمی، تبریز جا ماند

معضل راست ارتجاعی در ایران!

عواقب تعریف زن صرفا در چارچوب «خانواده» و تاکید بر آن در لایحه «منع خشونت علیه زنان»

از هُولوکاست تا غَزه بازاندیشی در « تَکینگی شَر» و مسئولیت انسانی

هشدار به شیفتگان قدرت و چهره‌ها