سیمین بهبهانی یکی از اعضای برجسته کانون نویسندگان ایران بود و با بیش از ۶۰۰ غزل در ۲۰ کتاب، میراثی گرانبها از خود برجای گذاشت. به دلیل نوآوریهایش در سرودن غزل فارسی با اوزان بیسابقه، به حق لقب «نیمای غزل» را از آن خود کرد. اشعار او، آینهای از جامعه زمانهاش بود و موضوعاتی از عشق به وطن، زلزله، انقلاب، جنگ، فقر، تنفروشی، آزادی بیان و به ویژه حقوق برابر زنان را در بر میگرفت. او با جسارت و تعهد، دردهای اجتماعی را به زبان شعر درآورد و به فریادگری دلنشین مبدل شد.
مادر سیمین بهبهانی، فخرعظمی ارغون، خود زنی پیشرو و از شاعران موفق زمان خود بود. او در مکتبخانهای خصوصی به فراگیری زبانهای فارسی و عربی پرداخته و تسلط کاملی بر متون نظم و نثر داشت. فخرعظمی ارغون در انجمن نسوان وطنخواه عضویت داشت و حتی سردبیری روزنامه آینده ایران را بر عهده گرفت. او همچنین به عنوان معلم زبان فرانسه در آموزش و پرورش خدمت میکرد؛ این فعالیتها بیشک بر شخصیت و نگرش سیمین بهبهانی تأثیر عمیقی داشت.
سیمین بهبهانی نیز مانند مادرش، سالها در عرصه آموزش و پرورش به عنوان دبیر مشغول فعالیت بود. او به مدت ۳۰ سال، یعنی از سال ۱۳۳۰ تا ۱۳۶۰، تنها به تدریس اشتغال داشت و هیچ شغل مرتبط با رشته حقوق را نپذیرفت. در سال ۱۳۴۸، به عضویت شورای شعر و موسیقی درآمد و در کنار بزرگان ادبیات مانند هوشنگ ابتهاج و نادر نادرپور به اداره این شورا پرداخت.
سیمین در طول زندگی خود، افتخارات و جوایز متعددی را دریافت کردکه نشان از جایگاه رفیع او در عرصه ادبیات و حقوق بشر داشت: . او در سال ۱۳۷۸، به خاطر فعالیتهایش در زمینه حقوق بشر، مدال کارل فون اوسی یتسکی را از سازمان جهانی حقوق بشر دریافت کرد. همین سال، سازمان دیدبان حقوق بشر نیز جایزه لیلیان هیلمن/داشیل هامت را به وی اعطا کرد. و در سال ۲۰۰۸، نخستین دوره جایزه بیتا به او اهدا شد. همچنین، در هفتم شهریور ۱۳۹۲ جایزه یانوش پانونیوش از سوی انجمن قلم مجارستان به وی اهدا گردید. این جایزه شامل تندیس و پنجاه هزار پوند بود. وی جایزه سیمون دوبوار برای آزادی زنان را نیز دریافت کرد. سیمین بهبهانی تا لحظه مرگ، ریاست افتخاری هیئت امنای کتابخانه صدیقه دولتآبادی را بر عهده داشت.
یکی از ماندگارترین سرودههای سیمین بهبهانی، ترانه معروف «دوباره میسازمت وطن» است که در سال ۱۳۵۹ سروده و توسط داریوش اقبالی اجرا شد. این ترانه، نمادی از امید و پایداری در روزهای سخت شد و هنوز هم در خاطره جمعی ایرانیان جای دارد. .
سیمین بهبهانی سرانجام پس از تحمل مشکلات تنفسی و قلبی، در پانزدهم مرداد ۱۳۹۳ در بیمارستان پارس تهران به کما رفت و در ساعت یک بامداد سهشنبه، ۲۸ مرداد ۱۳۹۳ (۱۹ اوت ۲۰۱۴ میلادی) در سن ۸۷ سالگی چشم از جهان فروبست. پیکر او با حضور پرشور مردم و ادیبان از تالار وحدت تشییع شد و در بهشت زهرا به خاک سپرده شد، تا غزلسرای میهن، برای همیشه در خاک میهن آرام گیرد
دوباره میسازمت وطن اگر چه با خشت جانخویش
ستون به سقف تو می زنم، اگر چه با استخوان خویش
دوباره می بویم از تو گُل ، به میل نسل جوان تو
دوباره می شویم از تو خون، به سیل اشک روان خویش
دوباره ، یک روز روشنا، سیاهی از خانه میرود
به شعر خود رنگ می زنم، ز آبی آسمان خویش
اگر چه صد ساله مرده ام، به گور خود خواهم ایستاد
که بردَرَم قلب اهرمن ، ز نعره ی آنچنان خویش
کسی که « عظم رمیم» را دوباره انشا کند به لطف
چو کوه می بخشدم شکوه، به عرصه ی امتحان خویش
اگر چه پیرم ولی هنوز، مجال تعلیم اگر بُوَد،
جوانی آغاز می کنم کنار نوباوگان خویش
حدیث حب الوطن ز شوق، بدان روش ساز می کنم
که جان شود هر کلام دل، چو برگشایم دهان خویش
هنوز در سینه آتشی ، بجاست کز تاب شعله اش
گمان ندارم به کاهشی ، ز گرمی دمان خویش
دوباره می بخشی ام توان، اگر چه شعرم به خون نشست
دوباره می سازمت به جان، اگر چه بیش از توان خویش
https://t.me/Zane_Ruz_Channel/21977
سیمین بهبهانی – ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد