مرحلۀ دوم جنگ اسرائیل علیه ایران در راه است
دمیتری مینین (Dmitry MININ)، نویسنده، تحلیلگر بنیاد فرهنگ راهبردی
ا. م. شیری- جامعۀ اسرائیل از جنگ دائمی خسته شده است
اسرائیل سرانجام اذعان کرد که جنگ ۱۲ روزه علیه ایران در ژوئن (خرداد) امسال که با مشارکت پنتاگون انجام گرفت، به هدف اصلی خود نرسید. تهران ذخایر اصلی اورانیوم غنیشده (تا ٪۶۰) را که برای تولید حدود ده کلاهک هستهای کافی است، از قبل خارج کرده و در پناهگاههای امن پنهان کرده بود. هدف سیاسی موازی برای بیثبات کردن جامعۀ ایران و تغییر رژیم حاکم این کشور نیز حل نشد.
در این راستا، رهبری نظامی و سیاسی اسرائیل، با واکنشهای مثبت متحدان غربی، بطرز کاملاً واضحی دربارۀ آغاز قریبالوقوع حملات حتی قدرتمندتر علیه ایران صحبت میکند. نشریۀ بینالعربی المیادین مینویسد: «ایالات متحده و اسرائیل در حال افزایش آمادگی برای یک جنگ منطقهای در مقیاس بزرگتر با ایران و حزبالله هستند که خطر یک درگیری تمامعیار در غرب آسیا با پیامدهای بالقوۀ جهانی را افزایش میدهد».
در خود ایران، پس از تحولات ژوئن (خرداد)، برخلاف انتظار مخالفانش، فروپاشی روی نداد؛ انسجام جمعیت و نظم عمومی کشور افزایش یافت. مؤسسۀ تأثیرگذار مطالعات خاورمیانه واشنگتن میگوید که «در حال حاضر هیچ نشانۀ روشن حاکی از این که درگیری، رژیم ایران را تا حدی بیثبات کرده و زمینۀ فروپاشی داخلی را فراهم آورده باشد، دیده نمیشود». تعامل تهران با جهان عرب و ترکیه رو به بهبود است. نقش آن در ساختارهایی مانند سازمان همکاری شانگهای و بریکس در حال افزایش است. تلاشها برای معرفی چهرههای «جدید-قدیمی» به صحنۀ سیاسی ایران، مانند رضا پهلوی، پسر تبعیدی شاه سابق، به دلیل فقدان هرگونه حمایت در بین مردم کاملاً شکست خورده است.
با وجود این، اگرچه جنگ اخیر در ایران رسماً «پیروزی» اعلام شد، اما شناخت اشتباهات صورت گرفته در کشور در تمام سطوح کاملاً مشهود است و درسهای دردناکی از آنها آموخته میشود. پرسنل جوانتر و از نظر فنی شایستهتر جایگزین رهبران نظامی کشته شده در سازمانهای مختلف نظامی و امنیتی شدهاند و بار دیگر بیهودگی رویکرد انجام عملیات نظامی در شرایط امروزی را نشان داد. به عنوان مثال، معلوم شد از آنجائیکه همۀ ژنرالهای کشته شده ایرانی از ارتباطات ویژهای استفاده میکردند، ردیابی آنها غیرممکن بود. اما، رانندگان و محافظان امنیتی آنها چنین ارتباطاتی نداشتند. بنابراین، کشف هویت رانندگان و محافظان دشوار نبود و از طریق تماسهای آنها بود که مختصات محل فرماندهان مشخص شد.
فرماندهان جدید دیگر چنین اشتباهات مضحکی را مرتکب نخواهند شد. محرمانه بودن و قابل اعتماد بودن همۀ سامانههای ارتباطی به عنوان اولویت اصلی مشخص شده است. ظاهراً اورانیوم غنیشده در مکانی پنهان شده که با وسایل متعارف قابل دسترسی نیست. آنها برای بازگرداندن ظرفیتهای نابود شدۀ برنامۀ هستهای، که به راحتی دوباره قابل هدف قرار گرفتن باشند، عجله ندارند. تلاشهای اصلی ارتش ایران روی بازیابی و تقویت قابل توجه سامانههای دفاع هوایی-دفاع موشکی ملی و برنامۀ موشکهای تهاجمی متمرکز است. بگفتۀ آنها، که با برآوردهای اسرائیلی نیز تأیید میشود، این ساختارها در حال حاضر به طور قابل توجهی از سطحی که ایران در آستانۀ جنگ ۱۲ روزه داشت، فراتر رفتهاند. بر اساس برخی برآوردهای اسرائیلیها، تعداد موشکهای بالستیک ایران که میتوانند در کوتاهترین زمان به خاک اسرائیل برسند، در آیندۀ بسیار نزدیک ممکن است از ۲۵۰۰ به ۷۵۰۰ فروند افزایش یابد.
سرلشکر علی عبداللهی، فرمانده قرارگاه مرکزی «خاتمالانبیا»، تأکید کرد که نیروهای مسلح «آموزشدیدهتر و مجهزتر هستند و دستاوردهای آنها بیشتر از قبل از جنگ تحمیلی اخیر است».
کارشناسان معتقدند که تثبیت موقعیت ایران و تسریع روند تسلیح مجدد آن، از جمله عوامل اصلی انگیزهبخش اسرائیل برای عجله در وارد کردن ضربه برای خلع سلاح «نهایی» به تهران است.
در عملیات برنامهریزیشدۀ جدید، نتانیاهو امید زیادی به مشارکت گستردهتر و فعالتر نیروهای مسلح ایالات متحده در مقایسه با مرحلۀ اول دارد. نزدیکان او معتقدند که ترامپ، که از موفقیت اجلاس اخیر سازمان همکاری شانگهای در چین دلسرد شده است، ممکن است بخواهد با مشارکت در حملۀ اسرائیل به یکی از اعضای این سازمان – ایران – نشان دهد که چه کسی هنوز «صاحب خانه» است.
از دیدگاه اسرائیل، خودِ ایران نیز اخیر زمینههای قابل توجهی را برای اقدامات گسترده بینالمللی علیه خود فراهم میکند و رژیم عدم اشاعۀ سلاحهای هستهای مقرر در معاهدۀ مربوطه را زیر سوال میبرد. به ویژه، در پاسخ به موضع «سه کشور اروپایی» (انگلیس، فرانسه، آلمان) در مورد بازگرداندن تحریمها علیه ایران (مکانیسم ماشه) در رابطه با برنامۀ هستهای آن، لایحهای در مورد خروج این کشور از پیمان منع گسترش سلاحهای هستهای به مجلس ایران ارائه شده است. اگرچه خود اسرائیل عضو این معاهده نیست و در حال توسعۀ برنامه هستهای خود است، اما موضع ایران را برای بسیج نارضایتی گستردۀ بینالمللی علیه تهران، تا حد مداخلۀ مسلحانه، کاملاً مناسب میداند. عباس عراقچی، وزیر امور خارجۀ ایران، «ریاکاری غرب» در مورد مسئلۀ اشاعۀ سلاحهای هستهای را محکوم کرد و اظهار داشت که سکوت غرب در مورد زرادخانۀ هستهای رو به رشد اسرائیل ثابت میکند که نگرانیهای غرب فقط «کلمات توخالی» هستند.
بر اساس گزارش خبرگزاری آسوشیتدپرس در ۳ سپتامبر، تصاویر ماهوارهای نشان میدهد که کار ساختوساز گسترده در مرکز تحقیقات هستهای شیمون پرز در نقب، در نزدیکی شهر دیمونا، در حال انجام است. کارشناسانی که این تصاویر را تجزیه و تحلیل کردند، اظهار داشتند که این میتواند یا یک راکتور آب سنگین جدید با قابلیت تولید پلوتونیوم برای بمبهای اتمی یا تأسیساتی برای مونتاژ سلاحهای هستهای باشد. آنها تأکید کردند که راکتور آب سنگین فعلی اسرائیل که در دهۀ ۱۹۶۰ ساخته شده است، ممکن است به زودی نیاز به جایگزین داشته باشد.
گمان میرود اسرائیل حدود ۹۰ کلاهک هستهای در اختیار داشته باشد، هر چند سیاست «ابهام هستهای» آن مانع از تأئید رسمی این واقعیت میشود. با وجود جدی بودن اطلاعات فاش شده در مورد این سایت، هم دولت اسرائیل و هم کاخ سفید از اظهار نظر خودداری کردند. آژانس بینالمللی انرژی اتمی اعلام کرد که به دلیل عدم عضویت اسرائیل در پیمان منع گسترش سلاحهای هستهای، صلاحیت بازرسی از سایتهای اسرائیل را ندارد.
شایان ذکر است که در همین حال، فرماندهی نظامی اسرائیل از آمادگی برای مرحلۀ نهایی جنگ در غزه با هدف اشغال کامل آن و الحاق ۸۲ درصد از خاک کرانۀ باختری رود اردن خبر میدهد. این اقدامات علیه فلسطینیها ممکن است به عنوان یک سرپوش برای جنگ پرسروصداتر با ایران محاسبه شده باشد. این کشور از بسیج ۶۰ هزار نیروی ذخیره برای شرکت در عملیات نظامی در غزه خبر داده است.
بنابراین، واضح است که نتانیاهو علیرغم همۀ گزارشهای پیروزمندانه، بدون اینکه حتی یک مشکل از مشکلات وجودی پیش روی اسرائیل و آیندۀ سیاسی خودش را حل کرده باشد، دوباره سطح تنشها را بالا میبرد و این بازی روز به روز خطرناکتر میشود.
نظرسنجیها نشان میدهد که جامعۀ اسرائیل از جنگ دائمی خسته شده است. علاوه بر ۶۴۰۰۰ کشته که اکثریت قریب به اتفاق آنها غیرنظامی بودهاند، ارتش اسرائیل، بگفتۀ منابع مختلف، بین ۹۰۰ تا ۱۰۰۰ سرباز و افسر خود را در نبردها علیه آنها از دست داده است. اگر در مراحل اولیۀ حمله به غزه، داوطلبان در دفاتر ثبت نام و نامنویسی نظامی صف میبستند، در طول بسیج فعلی، فرار گسترده از خدمت سربازی مانند اوکراین اتفاق میافتد. میزان محبوبیت ائتلاف حاکم احتمالی به رهبری نتانیاهو از میزان محبوبیت مخالفان کمتر شده است. در مرحلۀ اول حملات به ایران، او هنوز در صدر بود. شاید میخواهد از طریق حملات جدید، موقعیت پیشرو را دوباره به دست آورد؟
هیچ تضمینی وجود ندارد که دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا، «دوست و متحد بزرگ» نتانیاهو، این بار واقعاً به او بپیوندد. رئیس جمهور آمریکا، دوست بزرگتر، ماشین حساب است. وقتی ترامپ محاسبه کند که ضرر چنین اقدامی به طور قابل توجهی از مزایای آن بیشتر است، ممکن است از افتخار مشکوکی که به او پیشنهاد شود، صرف نظر کند. نشنال اینترست، منبع آمریکایی طرفدار جمهوری خواهان معتقد است که علیرغم درخواستها برای تغییر رژیم در ایران، «تاریخ، تدارکات و تحلیل راهبردی نشان میدهد که این امر به احتمال زیاد به نتیجه معکوس، یعنی به بیثباتی منطقه، افزایش احساسات ضد آمریکایی و عدم هرگونه تغییر مثبت منتهی خواهد شد». علاوه بر این، دشوار است این خواست با تمایل ترامپ برای دریافت جایزۀ نوبل برای تقویت صلح مطابقت داشته باشد. با این حال، مورد دوم در غیرقابل پیشبینی بودن خود قوی است.
بدیهی است که تهران نیز به سهم خود، باید احتیاط بیشتری به خرج دهد. به ویژه، خروج عجولانه از پیمان منع گسترش تسلیحات هستهای که توسط برخی از نمایندگان مجلس پیشنهاد شده، در شرایط فعلی به نفع کشور تمام نخواهد شد.
مطالب مرتبط:
ــ درسهای مرحلۀ اول حملۀ فاشیستهای آمریکا و اسرائیل به ایران
ــ جنگ در خاورمیانه و آیندۀ اسرائیل
ــ آیا قمار آمریکا و اسرائیل روی تفرقۀ قومی در ایران موفق خواهد شد
ــ مضحکهای بنام مذاکرۀ ایران و آمریکا و حمله به ایران
۱۸ شهریور-سنبله ۱۴۰۴