پنجشنبه ۸ آذر ۱۴۰۳ - ۰۱:۵۷

پنجشنبه ۸ آذر ۱۴۰۳ - ۰۱:۵۷

برپایی کلینیک روانی ترک بی‌حجابی، خشونت آشکار علیه زنان خواستار پوشش اختیاری
آزادی پوشش، حق شهروندی است و مماشات ناپذیر است. هدف نهایی حاکمیت افزایش فشار بر زنان به منظور کنترل هر چه بیشتر بدن زن و تلاشی برای باز پس گرفتن...
۷ آذر, ۱۴۰۳
نویسنده: گروه کار زنان سازمان فداییان خلق ایران ( اکثریت)
نویسنده: گروه کار زنان سازمان فداییان خلق ایران ( اکثریت)
تاب‌آوری جامعه و جنبش‌های اجتماعی
در شرایط کنونی مجموعه مشکلات و معضلات در زمینه‌های اقتصادی و سیاسی و اجتماعی و فرهنگی وجود دارند که همه به یک نسبت اقشار مختلف را تحت تاثیر و فشار...
۷ آذر, ۱۴۰۳
نویسنده: کامران
نویسنده: کامران
تیغ خشونت
آن سوی ِشهرِ خاموش / زنی با اندوه خود تنهاست / و‌ فریادش / در گوش‌ ِسنگینِ پر ازدحام سکوت / گم می شود / شهر چشم وجدان / خود...
۶ آذر, ۱۴۰۳
نویسنده: گروه کار زنان سازمان فداییان خلق ایران ( اکثریت)
نویسنده: گروه کار زنان سازمان فداییان خلق ایران ( اکثریت)
در استقبال از صدور حکم جلب بین‌المللی نتانیاهو و گالانت به اتّهام ارتکاب جنایت علیه بشریّت!
سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت) این اقدام جسورانهٔ دیوان کیفری بین‌المللی را می‌ستاید، از آن حمایت می‌کند و آن را گامی چشم‌گیر در جهت تلاش جامعهٔ جهانی برای مقابله با...
۵ آذر, ۱۴۰۳
نویسنده: کنگرهٔ بیستم سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
نویسنده: کنگرهٔ بیستم سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
دروغ و جنگ درسیاست امریکا
هریک از این مراحل پشت سرگذاشتن خط‌های قرمزی است که اصولاً قدرت‌های با مسئولیت به آن می‌اندیشند و به رعایت آن پایبند هستند اما امریکائی‌ها و ناتو غره از پیشرفت‌های...
۵ آذر, ۱۴۰۳
نویسنده: اسد کشتمند
نویسنده: اسد کشتمند
۲۵ نوامبر، روز جهانی رفع خشونت علیه زنان، تداوم خشونت و نقض حقوق اساسی زنان در ایران
به گزارش مرکز آمار ایران در بهار امسال درمجموع ۱۶ هزار و ۲۶۴ نفر به‌‏ دلیل همسرآزاری توسط سازمان پزشکی قانونی معاینه شده‌‏اند که از این رقم ۱۵ هزار و...
۵ آذر, ۱۴۰۳
نویسنده: گروه کار زنان سازمان فداییان خلق ایران ( اکثریت)
نویسنده: گروه کار زنان سازمان فداییان خلق ایران ( اکثریت)
يک نیمه‌روز
بوق ماشین آتش‌نشانی در همه جا پیچیده بود اما معلوم نبود که ماشین برای رسیدن به شعله‌های آتش چگونه می‌تواند راه خود را باز کند. راننده تاکسی با مسافری بر...
۳ آذر, ۱۴۰۳
نویسنده: پهلوان
نویسنده: پهلوان

درخواستی خاضعانه از تمامی زنان ایران زمین

اما ما زنان این سرزمین در تمام این سالها چه در قالب قربانی مستقیم و چه به عنوان مادر، دختر، همسر و خواهر، این خشونتها را با پوست و گوشتِ خود حس و تجربه کرده و میکنیم و همچنین بوی مشمئزکننده و خطرناکِ «فجایعی که ممکن است در راه باشد» را با وحشت و نگرانی به مشام میکشیم

زنانِ سرزمینِ ما، بارِ دیگر شاهدِ بحرانی عظیم و فشاری خردکننده در کشورشان هستند؛ بحران و فشاری که هر روز و هر  ساعت و هر لحظه زیرِ پوستِ جامعهی ما احساس میشود.

در برآشفتگی و درهمریختگیِ ناشی از خشونتهایِ بیحدومرزِ اعمالشده، بیشک همچون همیشهی تاریخ، زنان اند که بیشترین هزینهپردازانِ امروز و فردایِ آن خواهند بود؛ چه خود آماجِ این خشونت باشند و چه بر پدران، همسران و فرزندانشان آوار شود.

آنچه در جامعهی امروز شاهدِ آن هستیم جوِ خشونتی است معلق در فضایی به پهنایِ ایران، ناشی از مواجهه با خشونتی افسارگسیخته و عریان، خشونتی که از اعماقِ روابطِ اجتماعی و فرهنگِ سیاسیِ جامعهی ما بیرون آمد. هر چند این خشونت ظرفِ یک روز سراسرِ ایران را در نوردید و همگان را بهتزده کرد اما باید بپذیریم که بذرِ این خشونت یکشبه کاشته نشد و رشد نکرد بلکه نشانهی ریشههایِ ویرانگر و گسترشیابندهی خشونتِ پنهان و آشکار در گسترهی جامعهای است که سالهاست در برابرِ «خشونت علیه شهروندانِ خود» سکوت کرده است.

امروز ما مردمِ این سرزمین این پرسش و چالش را پیشِ رو داریم که چه شد و چگونه شد که فرزندانِ این آب و خاک، دختران و پسران بیگناهِ ما، با خشونتی چنین عریان و غیرانسانی جان باختند یا به بند کشیده شدند.

هر چند گفته میشود از این پس «جوانانِ نسل دومِ ایرانیانِ مهاجر» بیش از پیش به «ملت»شان و «ملیت»شان خواهند بالید و سرفرازتر از پیش در دیارِ میزبانان خویش گردن افراشته میدارند اما ما زنان ایرانی در درونِ ایران کراهتِ خشونتی را که در برابرِ چشممان رخ نمود، نمیتوانیم با چنین افتخاری بپوشانیم. این کنش و خشونتِ افسارگسیختهی درپیِآن، از کرهی ماه بر ما نازل نشد بلکه توسطِ مردمِ همین سرزمین و از دلِ همین جامعه بروز کرد و گسترش یافت. و این بیشک دردودملِ ناشی از سکوت جامعه دربرابرِ خشونتهای روزمره و غیرانسانیای بود که امروز اینگونه هیبت زشت و کریهِ خود را در برابرِ دیدِ همگان نهاده است.

ما زنان در بهت و ناباوری از خود میپرسیم چه عوامل و دلایلی موجب شد از اعماقِ فرهنگ و زندگیِ اجتماعی ملتی کهنسال که در تاریخِ دیرسالاش به تعامل و تساهل شهرهی جهان بوده، چنین خشونت سهمگین و باورنکردنی سر بر آورد؟

بیشک مسئولیتِ بروزِ چنین فجایع دردناک و ضدانسانیای متوجه عاملان و آمران آن است اما آیا واقعا خودِ ما مردم بیتقصیریم؟ آیا بخشی از ظهور و بازتولیدِ ریشههایِ چنین خشونتی متوجهِ سکوت و بیتفاوتی و بیمسئولیتیِ تکتکِ ما مردم نیست؟ ما ملتی که در طولِ دهههایِ گذشته در برابرِ خشونتهایِ ریزودرشت که در جامعه اتفاق افتاد غالباً بیتفاوت ماندیم. ما ملتی که در برابرِ اندیشههایِ قهرآمیز در فرهنگِ سیاسیمان که به طورِمداوم از طریق رسانههای تصویری و نوشتاری تحتِ نفوذِ «قدرت» مدام خصومت و تضاد و حتا جنگ را (جنگِ تمدنها، جنگِ ادیان، جنگِ ایدئولوژیها) تزریق میکرد، سکوت و گاه همراهی کردیم.

ما مردمی که اغلبِ اوقات «قصاصِ نفس» را ارج نهادیم و هنگامِ اعدامِ مجرمان در ملاءعام کودکانمان را به تماشا بردیم. ما ملتی که «مسالمتجویی» و «مدارا» در برابرِ «دشمن» و «رقیب» (بیگانه، حاکمیت، اوپوزیسیون) را به تمسخر گرفتیم و «مبارزه» با رقیب تا حذفِ او را به هر قیمت تشویق کردیم. ما ملتی که اسطورههایِ «برادرکشی و فرزندکشی» در فرهنگمان را ناخواسته تداوم دادیم و گاه تقدیس کردیم و روشهایِ پدرسالارانهی «هدف وسیله را توجیه میکند» را تحتِ پوششِ ایدئولوژی و مرام خاص سیاسیمان توجیه و تبلیغ کردیم.

ما ملتی که اجازه دادیم دخترکان سیزدهسالهمان با جوازِ ازدواج موردِ تجاوز قرار گیرند و ندانستیم که چنین مجوزهایی میتواند فرهنگی را بیافریند که مرداناش به خود حق دهند به زنان و دخترکان معترض، تنها به جرمِ تفاوت اندیشه و نظر [. . .] کنند و خشونت ورزند.

ما مردمانی که در برابرِ ظلم و خشونتهایی که در پناهِ بهظاهر «امنِ» خانواده بر زنان و دختران اعمال میشد و تنها بخشی از آن را در صفحاتِ حوادث مطبوعات به عنوانِ «داستانهایِ هیجانانگیز» میخواندیم، فریادِ وامصیبتا سر ندادیم، باید میدانستیم که وقتی در کوچکترین واحدِ اجتماعی یعنی خانواده، چنین فجایعی ازسویِ بستگان (آن هم با مجوزِ قانون و در سکوت و بیتفاوتی) بر زنان روا میشود، میتواند در خیابان و به دستِ غریبهها نیز بر دختران و پسران روا گردد. ما مردم که دختری بیپناه را در پنجهی اقتدارِ «ولیِ قهری» تنها گذاشتیم تا تحتِ پوشش و با مجوزِ دفاع از ناموس و شرف و بیترس از قانون، بیرحمانه گردن نازکاش را به تیغ بسپارد و جانِ نازنیناش را بستاند یا در دخمهای برایِ سالیان به بند بکشد، باید میدانستیم که روزیروزگاری پدرسالاران که خود را مالکِ ملک و فرزندانِ کشورشان میدانند، بهراحتی میتوانند هرخشونتی را به شهروندان کشور روا و قانونی بدانند.

ما ملتی که انقلابی را با هدفِ آزادی و حقوقِ شهروندان و رفعِ تبعیض در همهی سطوح جامعه، جانانه به ثمر رساندیم، بابی تفاوتی هایمان اگرنه گناهکاردست کم اهمال کاریم .

اما ما زنان این سرزمین در تمام این سالها چه در قالب قربانی مستقیم و چه به عنوان مادر، دختر، همسر و خواهر، این خشونتها را با پوست و گوشتِ خود حس و تجربه کرده و میکنیم و همچنین بوی مشمئزکننده و خطرناکِ «فجایعی که ممکن است در راه باشد» را با وحشت و نگرانی به مشام میکشیم. زیرا در زندگی روزمرهی خود تأثیرِ مخرب و ویرانگر و چندوجهیِ خشونت را در یافته و حس میکنیم که رویدادهایِ خشونتبارِ اخیر چه بسا تا سالهایِ متمادی و حتا بر نسلها تأثیرِ ویرانکنندهاش را خواهد گذاشت.

بر همین اساس معتقدیم تا این خشونتها در فضایِ عمومیِ جامعه و در محیطی آرام و عاری از کینتوزی بررسی نشود، نمیتوان به آینده و حتا بقایِ سرزمینمان امیدوار بود. ما به تجربه دریافتهایم خشونت را نمیتوان با خشونت از میان برد. خشونت به مفهومِ عامِ آن؛ از خشونتِ فیزیکی گرفته تا کلامی و حتا موضعگیریهایِ سیاسی. به همین دلیل سالها تلاش کرده ایم «صدایی»، «اعتراضی» و فریادی باشیم در برابرِ خشونت و ظلم علیهِ زنان زیرا با تجربهی مشترک با خواهرانمان در سراسرِ جهان در یافته ایم، جامعهای که بیاموزد خشونت علیهِ زنان را متوقف سازد، بیشک خشونت را در همهی اشکالاش مهار کرده است.

زنان این مرز و بوم (خسته از درگیریهایِ بیپایان) به این واقعیت دست یافته اند که مسئولیت بزرگی برایِ کاهشِ خشونتها بر عهده دارند. مادران، همسران، دختران و خواهرانِ شما امروز و طبقهی خود میدانند که همگان را به چارهجوییهای اساسی برایِ مهار خشونت ویرانگر نهفته در بطنِ جامعه فرا خوانند و خشونتی که بیشک زندگی زنان و کودکان را بیش از دیگران به مخاطره خواهد افکند.

نیک میدانیم که موفقیت در این کارزار نیازمندِ عزمِ همگان است. عزمی که باید از رأس تا قاعدهی هرم جامعه را در بر گیرد. ازهمینرو خطاب به همگان در هر سو که ایستاده اند و همهی طرفینِ دعوا در نهایتِ تواضع یادآور میشویم با توجه به اتفاقات مصیبتبار و هولناکی که در کشورمان رخ داده است، امروز وقتِ آن است که به جایِ سبقت و شتاب به قصدِ «پیروزی بر رقیب»، «انتقامگیری» یا حذفِ یکدیگر لحظهای تأمل کنیم و فارغ از دیدگاههایِ سیاسی و جناحی از وجدان خود سؤال کنیم که چه شد، چنین فجایعِ عظیم و جبرانناپذیری در جامعهی ما رخ داد؟ صادقانه از خود بپرسیم « سهمِ ما» در بروزِ این خشونتها تا چه اندازه بوده است.

و این پیام را به قدرتمندان که آنان نیز فرزندانِ مادرانی هستند، برسانیم که تاریخ ثابت کرده است که هیچ «قدرتی» نمیتواند با دستهایِ آلوده به خونِ بیگناهان حتا برایِ خود «عافیت و عاقبتِ خوش» تدارک ببیند، چه رسد برایِ جامعه و آحادِ مردم. همهی زنان از هر طیف، جناح و گروهی باید بکوشند تا از فاجعهای که پیش آمد پلی برایِ تداومِ زندگی و کاهشِ خشونت در جامعهمان بسازند، پس نیازداریم همگیمان برایِ یافتنِ راهحلهایِ مسئولانه در فضایی غیرِخشونتآمیز تلاش کنیم. لذا ناگزیریم دندانِ صبر بر جگرِ خونین بگذاریم، صبور باشیم و بدونِ خطونشانکشیدنهایِ معمول با یکدیگر و با مردمان به گفتوگو بپردازیم. گفتوگو بدون پراکنش کینه و تنفر تنها راه شفایِ جامعهای است که همه را از صدر تا ذیل قربانیِ بیماریِ مهلک خشونت کرده است.

روشن است که گام اول، تلاش برایِ آزادیِ هرچهسریعترِ تمامیِ زندانیان وقایعِ اخیر است. باید همگی دست در دستِ هم نهیم و همهی راههایِ ممکن را فعال سازیم تا هرچه زودتر این عزیزان آزاد شوند و به آغوشِ خانوادههایِ خود باز گردند. پس دست به دستِ هم دهیم و با تشکیلِ ائتلافی زنانه از همهی توان زنان و نهادهایِ مردمی و حتا رسمی بهره گیریم تا موجی نیرومند علیهِ خشونت به وجود آوریم. شاید این «قدرتِ زنانه» بتواند در جهتِ ایجادِ فضای گفتوگو در تمامِ سطوحِ گوناگونِ جامعه برایِ ترمیمِ این شبکهی ملتهب و خشونتدیده یاری رساند. وقایعِ ماههایِ اخیر نشان داد که مردم ما تا چه اندازه توان اعتراض مسالمتآمیز در بیان خواستههای خود دارند و چگونه در آرامترین شکلِ ممکن کمترین و قانونیترین حقوقِ مدنیِ خود را در چارچوبِ قوانین نظام و حقوقی که برای آنان پیشبینی شده بود، طلب کردند و حق نبود با این ملتِ بزرگ و قانونگرا، چنین خشونتآمیز و خارج از قانون رفتار شود.

ما همه در یک سرزمین با جغرافیای واحد زندگی میکنیم. ازاینرو باید فرا گیریم که هر نوع «منازعه»، «رقابت»، «پیشبردِ منافعِ فردی و جمعی»مان و هر نوع «تغییری» را در فضایی اخلاقی، انسانی و به دور از خشونت پیش بریم وگرنه جامعهای بیمار خواهیم داشت که در آینده به سقوطِ کاملِ ارزشهایِ انسانی و اخلاقی و تمدنی خواهد انجامید و آحادِ آن (اگر هنوز باقی باشند) به زیرِپانهادن تمامیِ معیارهایِ انسانی و اخلاقی برایِ رسیدن به اهدافشان تن خواهند داد.

بخش : زنان
تاریخ انتشار : ۱۰ مهر, ۱۳۸۸ ۹:۵۰ ب٫ظ
لینک کوتاه
مطالب بیشتر

نظرات

Comments are closed.

بیانیه‌های هیئت‌ سیاسی‌ـ‌اجرایی

تجاوز اسراییل به خاک میهنمان را محکوم می‌کنیم!

ما ضمن محکوم کردن تجاوز اسراییل به خاک میهنمان، بر این باوریم که حملات متقابل منقطع می‌تواند به جنگی فراگیر میان دو کشور تبدیل شود. مردم ما که در شرایط بسیار سخت و بحرانی زندگی کرده و تحت فشار تحریم‌های ظالمانه و غیرقانونی آمریکا و سیاست‌های اقتصادی فسادآلود و مخرب تاکنونی جمهوری اسلامی هر روز سفرهٔ خود را خالی‌تر از روز پیش می‌بینند، اصلی‌ترین قربانیان چنین جنگی خواهند بود.

ادامه »
سرمقاله

عفریت شوم جنگ را متوقف کنیم! دست در دست هم ندای صلح سردهیم!

مردم ایران تنها به دنبال صلح و تعامل و هم‌زیستی مسالمت‌آمیز با تمام کشورهای جهان‌اند. انتظار مردم ما در وهلۀ اول از جمهوری اسلامی است که پای ایران را به جنگی نابرابر و شوم نکشاند مردم ما و مردم جنگ‌زده و بحران زدۀ منطقه، به ویژه غزه و لبنان، از سازمان ملل متحد نیز انتظار دارند که همۀ توان و امکاناتش را برای متوقف کردن اسراییل در تداوم و تعمق جنگ و در اولین مرحله برقراری فوری آتش‌بس به کار گیرد.

مطالعه »
سخن روز و مرور اخبارهفته

دادگاه لاهه حکم بازداشت نتانیاهو، نخست‌وزیر؛ و گالانت وزیردفاع سابق اسرائیل را صادر کرد

دادگاه (لاهه) دلایل کافی برای این باور دارد که نتانیاهو و گالانت «عمداً و آگاهانه مردم غیرنظامی در نوار غزه را از اقلام ضروری برای بقای خود از جمله غذا، آب، دارو و تجهیزات پزشکی و همچنین سوخت و برق محروم کرده‌اند».

مطالعه »
یادداشت

این‌جا، کس به‌کینه آلوده نیست

من جنگ را دیده‌ام. من دیده‌ام مردمانی را که هفتاد کیلومتر به‌دور از شهر به جست‌وجوی آب، به‌ما رسیده بودند. و دیدم یزید را که آب بر آن‌ها بست. من جنگ را دیده‌ام. من دیده‌ام زنی را در بیابان‌های خشک، بی ریالی در مشت؛ راه می‌جست. به‌جایی که نمی‌دانست کجاست.

مطالعه »
بیانیه ها

تجاوز اسراییل به خاک میهنمان را محکوم می‌کنیم!

ما ضمن محکوم کردن تجاوز اسراییل به خاک میهنمان، بر این باوریم که حملات متقابل منقطع می‌تواند به جنگی فراگیر میان دو کشور تبدیل شود. مردم ما که در شرایط بسیار سخت و بحرانی زندگی کرده و تحت فشار تحریم‌های ظالمانه و غیرقانونی آمریکا و سیاست‌های اقتصادی فسادآلود و مخرب تاکنونی جمهوری اسلامی هر روز سفرهٔ خود را خالی‌تر از روز پیش می‌بینند، اصلی‌ترین قربانیان چنین جنگی خواهند بود.

مطالعه »
پيام ها
برنامه
برنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
اساسنامه
اساسنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
بولتن کارگری
شبکه های اجتماعی سازمان
آخرین مطالب

برپایی کلینیک روانی ترک بی‌حجابی، خشونت آشکار علیه زنان خواستار پوشش اختیاری

تاب‌آوری جامعه و جنبش‌های اجتماعی

تیغ خشونت

در استقبال از صدور حکم جلب بین‌المللی نتانیاهو و گالانت به اتّهام ارتکاب جنایت علیه بشریّت!

دروغ و جنگ درسیاست امریکا

۲۵ نوامبر، روز جهانی رفع خشونت علیه زنان، تداوم خشونت و نقض حقوق اساسی زنان در ایران