چهارشنبه ۳۰ مهر ۱۴۰۴ - ۱۷:۵۸

چهارشنبه ۳۰ مهر ۱۴۰۴ - ۱۷:۵۸

تداوم کارزار «سه‌شنبه‌های نه به اعدام» در هفته نودویکم در ۵۲ زندان مختلف
کارزار «سه‌شنبه‌های نه به اعدام»: کارزار «سه‌شنبه‌های نه به اعدام» در حالی وارد نودویکمین هفته خود می‌شود که زندانیان واحد ۲ زندان قزلحصار پس از یک هفته اعتصاب غذا و...
۲۹ مهر, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: کارزار "سه‌شنبه‌های نه به اعدام"
نویسنده: کارزار "سه‌شنبه‌های نه به اعدام"
یک زن برای اولین بار رهبری دولت ژاپن را بر عهده گرفت
سانای تاکایچی وزیر سابق امنیت اقتصادی بارها منتقد صریح چین و تقویت نظامی آن در منطقه آسیا و اقیانوسیه بوده و مسائلی مانند اقتصاد و دفاع را در اولویت قرار...
۲۹ مهر, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: برگردان: رضا کاويانی
نویسنده: برگردان: رضا کاويانی
از رویای مسکن تا قسطی شدن نان شب, تورم خوراکی ها از حقوق کارگران جلو زده است.
برخلاف گذشته نه چندان دور دیگر خانوار ایرانی تنها برای خانه و خودرو قسط نمی‌دهد، بلکه لبنیات، صیفی‌جات و حتی تخم‌مرغ هم در فهرست خرید‌های اقساطی قرار گرفته‌اند. شرایط به...
۲۹ مهر, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: گزارش
نویسنده: گزارش
خاطرات کنراد ولف در ارتش سرخ 
کنراد ولف در سال ۱۹۵۴ برای همیشه ار مسکو به جمهوری دموکراتیک آلمان بازگشت. او به خاطر فیلم‌هایی مانند «بهشت تقسیم‌شده»، «من نوزده ساله بودم» و «سولو سانی» یکی از...
۲۹ مهر, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: برگردان: رضا کاويانی
نویسنده: برگردان: رضا کاويانی
حزب اتحاد ملت در نامه‌ای خطاب به رئیس‌جمهور؛ سیاست خارجی ایران نیازمند بازنگری راهبردی در قبال آمریکاست
جمهوری اسلامی ایران تاکنون فاقد یک راهبرد منسجم، واقع‌بینانه و بلندمدت در قبال آمریکا بوده و مسیر طی‌شده دستاورد مطلوبی برای کشور نداشته است. تحلیل صادقانه‌ی این روند، بدون تردید...
۲۹ مهر, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: حزب اتحاد ملت ایران اسلامی
نویسنده: حزب اتحاد ملت ایران اسلامی
رضا پهلوی؛ از شعار آزادی تا ائتلاف با سپاهی؟
بهروز ورزنده: در سال‌های اخیر، رضا پهلوی کوشیده است خود را در هیئت «منجی ملی» و نماد گذار از جمهوری اسلامی معرفی کند؛ اما رفتارها و مواضع او، شکافی عمیق...
۲۹ مهر, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: بهروز ورزنده
نویسنده: بهروز ورزنده
از فروپاشی گفتمان تا انباشت بحران
علی جنوبی: سیاست در ایران امروز، در یک وضعیت تعلیق تاریخی به‌سر می‌برد. از یک سو، گفتمان‌های رسمی کارکرد خود را از دست داده‌اند ،از سوی دیگر، بحران‌های درهم‌تنیده اجتماعی...
۲۸ مهر, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: علی جنوبی
نویسنده: علی جنوبی

جنبش زنان ایران، راهگشای پیکار سبز

از بزرگترین آموزه های جنبش زنان ایران، این تجربه است که انسان در مسیر دست یافتن به بنیادی ترین "تغییر" نیز تنها نیست بلکه بیشمار است! ممکن است مصالح و ابزار و امکانات "تغییر" موجود نباشد، اما اگر دید نیست، باید بجوید و دریابد که جامعه و جهانی که در آن زندگی می کند، دست در کار بوجود آوردن آنهاست و در چنین موقعیتی بر عهده ی اوست که در این ایجادگری مشارکت بورزد

جنبش سبز برآمدی از متن ۱۵۰ سال مبارزه ی ملت ایران در راه آزادی است. در این باره تفاهمی همگانی در حال شکل گرفتن است. در شرایط امروز ایران، جنبش زنان علیه نظام تبعیض و برای کسب حقوق برابر، در کانون مبارزات آزادیخواهانه ملت ایران قرار دارد.

۸ مارس، روز جهانی زن، همواره الهام بخش پیکار در راه حقوق برابر برای زنان بوده است. فرصتی بوده برای افشای بیعدالتیها علیه زنان و نکبت جامعه ای که به زن به چشم ماشین تولید مثل و ابزار ارضای میل جنسی مرد نگاه می کند. اما ناگفته نمی توان گذاشت که در چپ سنتی ایران، موضوع آزادی زنان و برابر حقوقی آنان در قالب مفاهیم ایدئولوژیک درک می شد. در قالب مفاهیم یک ایدئولوژی جزمی و توتالیتر که بر تفاوت جنس و تبعیض جنسیتی پرده می کشید. “لنینیسم” زن را در مفهوم مردانه ی “پرولتاریا” ذوب می کرد و نمی گذاشت زن خود را وجودی مشخص و مجزا درک کرده و صاحب شخصیت مستقل و دارای اختیار و آزادی بشناسد. این در حالی بوده است که مارکس میزان آزادی زن در یک جامعه را ملاک سنجش آزادی آن جامعه می شناخت. جنبش زنان ایران از نگرش ایدئولوژیک و فرقه ای به ۸ مارس عبور کرده و آن را به مناسبتی عمومی و فراگیر در جنبش شهروندی سبز فرا رویانده است. “گردهمائی سبز زنان”، با شرکت نمایندگان همه ی طیفهای فکری و سیاسی جنبش زنان ایران در بزرگداشت ۸ مارس در تهران، جلوه ای از این تحول بالنده است.

این گردهمائی که در بدترین شرایط استبداد دینی و گسترده ترین سرکوبهای دولت کودتا برگزار شد، از ابعاد با اهمیتی برخوردار بوده است. با اهمیت ترین خواست این گردهمائی برسمیت شناختن نقش مستقیم برای جنبش زنان ایران، بمثابه یک جنبش مستقل، در رهبری جنبش فراگیر سبز بود. این مطالبه با انتشار پیام نوروزی خانم زهرا رهنورد صورت عملی پیدا کرد و من فکر می کنم این اتفاق دارای اهمیت آینده ساز برای جنبش سبز خواهد بود. جنبش زنان ایران در ارتباط متقابل با جنبش سبز این توفیق را پیدا کرده است که دیالکتیک “همگرائی در عین تفاوت” را در مقیاس جنبش فراگیر سبز بازگوئی کند و به پیوند درونی و سازواره ای که میان خواستهای کنونی جنبش زنان و مطالبات حداقلی جنبش سبز وجود دارد، صورت راهبردی بدهد.

تبعیض و ستم خصلت ذاتی استبداد دینی است. نظام حقوقی – سیاسی که در ایران حاکم است، قبل از هرچیز، نظام تبعیض و ستم علیه زنان کشور است؛ تا آنجا که تغییر برای ایران در راستای آزادی و عدالت، با تغییر برای برابرحقوقی زنان ممکن است. این درهم تنیدگی و همپوشی و همبودی، تا به آن اندازه است که می توان از نقش و اثر تعیین کننده ی جنبش زنان در پیشروی ایران بسوی آزادی و دستیابی به دموکراسی، برابر حقوقی شهروندی و حقوق بشر، سخن گفت. با این همه آنچه در این یاد داشت مورد تأکید من است، تجربه ی زایا و جستجوی خلاق این جنبش در یافتن راه حل های مشحص برای مسائل مشخصی است که در برابر خود و مجموعه ی جنبش دموکراسی خواهی ایران می شناسد.

دمیدن روح ضد خشونت در پیکار علیه خشونتبارترین استبداد، ابتکار اعتراض خیابانی علیه تبعیض و برای استیفای حقوق قانونی، برپائی نهادهای مدنی و کمپین ها و تارنماها علیه سنگسار، تغییر برای برابری و … ابتکار جنبش مطالبه محور، انگیزش حقوق بشری در کارزار انتحابات، تشکیل همگرائی بر محور مطالبات مشترک بر بنیاد برسمیت شناختن تفاوتهای یکدیگر در مقیاس تمام طیف فکری – سیاسی موجود در جنبش زنان ایران با بیش از چهل گروه و سازمان فمینیست سکولار و اسلامی. و تازه ترین دستاورد؛ تثبیت بیش از پیش موجودیت مستقل خود در جنبش سبز، و افزودن بر کم و کیف اثرگزاری خود در آن.

جنبش زنان ایران در پرتو مبارزات خلاق، که با زندان و تبعید و نیز ضرب و شتم و دادن قربانی در سرکوب و کشتار خیابانی همراه بوده است، توانست خود را بمثابه یک موجودیت اجتماعی انکارناپذیر به ثبت برساند و در مقیاس ملی و بین المللی مورد شناسائی قرار گیرد. امروز به سختی می توان گرایشی را در اپوزسیون دموکراسی خواه ایران شناخت که در این واقعیت تاریخی تردید داشته باشد که “جنبش زنان چه به لحاظ رویکرد و چه به لحاظ روش، بیشترین نقش را در بستر سازی جنبش سبز داشته است”.*

راز و رمز زایائی و بالندگی اثرگزار جنبش زنان ایران در چیست؟ از زوایای گوناگون می توان به این سوأل اندیشید. من ترجیح می دهم از زاویه حساسیت برتر زنان به زندگی و عشق و صلح، به این سوأل بیاندیشم.

حساسیت برتر به زندگی و عشق و صلح، موضوع “انسان” و اختیار و آزادی او را در کانون پیکار می نشاند. آگاهی و پیکار زنان ایران، اثری غرورانگیز و بی بدیل در تحول ادبیات و فرهنگ سیاسی ما برجا گذاشته است. نامه به همسران زندانی، عنوان دلنوشته به خود گرفته و لبخند استقامت مردان در بیدادگاههای نمایشی، لبهای زنان شان را در بیرون فتح می کند. این ادبیات مشحون از آزادگی و تمنای اختیار و آزادی است که انسان را در مقام “فرد” و استواری او را در راه نیل ملت ایران به آزادی می ستاید. در پرتو چنین نگاهی است که آنان آزادی را برای همه می خواهند و در اجتماعات شان، از پارک لاله مادران عزادار تا تنهائی انتظار همسران در پای دیوار “اوین”، جائی برای تقسیم نکبتبار خودی و غیرخودی وجود ندارد. رنج و اعتراض آنان همگانی است و به همین دلیل است که بیرون آمدن عزیز هرکسی از دروازه ی آهنین “اوین”، فرصتی می آفریند تا امواج شادی و شادمانی در جانهای مادران صلح عزادار و همسران منتظر غمگین، به طور برابر تقسیم شود.

زنان میهن ما، پیکار برای برابری را زندگی می کنند؛ یادنوشته ی دو مادر پیری را به خاطر می آورم که در سرکوبهای خیابانهای تهران، وقتی خود را در برابر بازداشت و زندان دیدند، گفتگوشان این بوده است: “ای وای! نرگس خانم جون! اگر ما را زندان ببرند قرص هامان را نیاوردیم، یادمان رفت در خونه جا گذاشتیم!”. یا حکایت آن دختر تیزپای تهرانی که وقتی از چنگ بسیجی های پاسدار و لباس شخصی ها گریخت، یادمان پیکار اش این بوده: “خودم را در خیابانهای تهران دیدم، بدون روسری! روسری من توی چنگ لباس شخصی ها مانده بود، باد توی موهایم می پیچید و من رقص گیسوانم را در آهنگ باد احساس می کردم. آه … چه لحظه ی زیبائی بود این آزادی. من بر استبداد پیروز شده بودم…”.

وقتی قرار است مبارزه را زندگی کنی – نه مثل نسل من که زندگی را مبارزه کرده بودیم!- آن وقت این شوق و آگاهی سر راست می کند که همین زندگی جاری را از آن چه که هست فراتر ببرد و بهتر و بازهم بهتر کند. آدمی وقتی به چنین طرز نگاهی می رسد، فروتن می شود و استعداد این را پیدا می کند تا “غیرخود” را درک کند و با او در بیان رنجهای مشترک و مطالبات مشترک همصدا و همگام شود. فراست و انصافی پیدا می کند که به “خود” و “غیرخود” منزلت انسانی و انسانی تربخشد و اعتماد و امید پراکند. این ظرفیت و توانائی جنبش زنان ایران در تشکیل همگرائی در عین تفاوت از این جاست. از این جاست که مبارزه را زندگی می کنند و نگهبان زندگی هستند. کسی که این طور نباشد اهل صلح و مصالحه نیست و نمی تواند راه مسالمت و مدارا بپوید و مفاهمه و همگرائی با غیرخود را شکل ببخشد و این دقیقاً آن فضیلتی است که بیشترین فعالین سیاسی در برون مرز در فاصله از آن قرار داریم!

از بزرگترین آموزه های جنبش زنان ایران، این تجربه است که انسان در مسیر دست یافتن به بنیادی ترین “تغییر” نیز تنها نیست بلکه بیشمار است! ممکن است مصالح و ابزار و امکانات “تغییر” موجود نباشد، اما اگر دید نیست، باید بجوید و دریابد که جامعه و جهانی که در آن زندگی می کند، دست در کار بوجود آوردن آنهاست و در چنین موقعیتی بر عهده ی اوست که در این ایجادگری مشارکت بورزد. اگر می بینیم که جنبش زنان ایران از کوچکترین امکان و بی رمق ترین فرصت ها، بیشترین بهره ها را گرفته است، چندان که امروز موثرترین و پرتوان ترین جنبش است، در پرتو درایت و فراستی از این دست بوده است. کلان امروز آنان از خرد برخاسته است.

بر این شالوده و مبانی، لباسهای نظری – سیاسی متفاوت می پوشانند و آن را به نام “آرمان” مورد دلخواه خود نامگزاری می کنند. این که ما “آرمان” خود را چه می نامیم و با کدام ادبیات آنرا بیان می کنیم، اهمیت دارد زیرا ساختار واژگان هرکس، از کم و کیف دریافت و رهیافت او از ساختار واقعیت خبر می دهد. اما از جنبش زنان ایران می توان آموخت که همرأئی ملی علیه استبداد دینی الزاماتی دارد که مهمترین آن احترام متقابل و برسمیت شناختن “آرمان” همراهان و همپیمانان است.

این که ما آرمان خود را چه می نامیم اهمیت دارد، اما اهمیت تعیین کننده، با محتوای آرمان و ظرفیتی است که برای سازگار شدن با ضرورت آزادی، با خواستهای دموکراتیک مردم و نیازهای پیشرفت جامعه از خود به ظهور می رساند. همگرائی راهگشا و آینده ساز نحله های متکثر و متنوع موجود در جنبش زنان ایران، برای پیشبرد اهداف جنبش فراگیر سبز، همین را گواهی می دهد. وقتی در راه “تغییر برای برابری” گام می گذاریم، ” ایران برای همه ایرانیان” را تدارک می بینیم.

* بیانیه پایانی گردهمائی سبز زنان بمناسبت ۸ مارس – تهران

بخش : زنان
تاریخ انتشار : ۱۴ فروردین, ۱۳۸۹ ۹:۲۵ ب٫ظ
لینک کوتاه
مطالب بیشتر

نظرات

Comments are closed.

فلسطین و وجدان بشریت، فراموش نمی‌کنند؛ صلح را فریاد می‌زنند!

می‌توان و باید در شادمانی مردم فلسطین و صلح‌خواهان واقعی در جهان به خاطر احتمال پایان نسل‌کشی تمام عیار در غزه شریک بود و در عین حال، هر گونه توهم در بارۀ نیات مبتکران طرح جدید را زدود. می‌توان و باید طرح ترامپ را به زانو درآمدن بزرگترین ماشین آدم‌کشی تاریخ بشر در برابر مردم مقاوم غزه دانست.

ادامه »

در حسرت عطر و بوی کتاب تازه؛ روایت نابرابری آموزشی در ایران

روند طبقاتی شدن آموزش در هماهنگی با سیاست‌های خصوصی‌سازی بانک جهانی پیش می‌رود. نابرابری آشکار در زمینۀ آموزش، تنها امروزِ زحمتکشان و محرومان را تباه نمی‌کند؛ بلکه آیندۀ جامعه را از نیروهای مؤثر و مفید محروم م خواهد کرد.

مطالعه »

پیمان ابراهیم؛ از نمایش صلح تا استمرار بحران

شهناز قراگزلو: هیچ بخش الزام‌آوری در متن پیمان ابراهیم وجود ندارد که تشکیل کشور مستقل فلسطین را تضمین کند. به همین دلیل، این پیمان بیش از آن‌که زمینه‌ساز صلحی پایدار باشد، به ابزاری برای عادی‌سازی روابط با اسرائیل بدون حل مسئله‌ی فلسطین تبدیل شد. صلح پایدار در خاورمیانه تنها زمانی ممکن است که بر پایه‌ی به‌رسمیت شناختن دو دولت مستقل و برابر حقوق میان اسرائیلی‌ها و فلسطینی‌ها بنا شود

مطالعه »

مصونیت اسرائیل از مجازات برای جنایات جنگی، قتل روزنامه‌نگاران بیشتری را دامن می‌زند…

گرچه من و سایر هم‌کارانم در شورای سردبیری سامانه کار به هیچ عنوان خود را خبرنگار یا ژورنالیست حرفه ای نمی دانیم ولی نمی‌توانیم درد و نگرانی عمیقمان را از آنچه بر سر راویان تاریخی این دوران منحوس وسیله دولت اسراییل و رژیم نسل کش نتانیاهو آمده است را پنهان کنیم. ما به همه روزنامه نگاران و عکاسان شریفی که در تمامی این دو سال از میدان جنایات غزه گزارش فرستاده اند درود می‌فرستیم و یاد قربانیان این نبرد نابرابر را گرامی می‌داریم.

مطالعه »
پادکست هفتگی
شبکه های اجتماعی سازمان
آخرین مطالب

تداوم کارزار «سه‌شنبه‌های نه به اعدام» در هفته نودویکم در ۵۲ زندان مختلف

یک زن برای اولین بار رهبری دولت ژاپن را بر عهده گرفت

از رویای مسکن تا قسطی شدن نان شب, تورم خوراکی ها از حقوق کارگران جلو زده است.

خاطرات کنراد ولف در ارتش سرخ 

حزب اتحاد ملت در نامه‌ای خطاب به رئیس‌جمهور؛ سیاست خارجی ایران نیازمند بازنگری راهبردی در قبال آمریکاست

رضا پهلوی؛ از شعار آزادی تا ائتلاف با سپاهی؟