یکشنبه ۴ آذر ۱۴۰۳ - ۲۲:۵۳

یکشنبه ۴ آذر ۱۴۰۳ - ۲۲:۵۳

يک نیمه‌روز
بوق ماشین آتش‌نشانی در همه جا پیچیده بود اما معلوم نبود که ماشین برای رسیدن به شعله‌های آتش چگونه می‌تواند راه خود را باز کند. راننده تاکسی با مسافری بر...
۳ آذر, ۱۴۰۳
نویسنده: پهلوان
نویسنده: پهلوان
دادگاه لاهه حکم بازداشت نتانیاهو، نخست‌وزير؛ و گالانت وزیردفاع سابق اسرائیل را صادر کرد
دادگاه (لاهه) دلایل کافی برای این باور دارد که نتانیاهو و گالانت «عمداً و آگاهانه مردم غیرنظامی در نوار غزه را از اقلام ضروری برای بقای خود از جمله غذا،...
۲ آذر, ۱۴۰۳
نویسنده: برگردان: رضا کاويانی
نویسنده: برگردان: رضا کاويانی
دادخواهی و صلح
روز يک‌شنبه گذشته، 27 آبان‌ماه سال 1403 خورشيدی با عنوان دادخواهی و صلح و به‌یاد هزاران فرزند جان‌باختۀ ميهن و با تاکيد بر دادخواهی، خشونت‌پرهيزی و صلح‌طلبی در سامانه زوم...
۱ آذر, ۱۴۰۳
نویسنده: کارآنلاين
نویسنده: کارآنلاين
دنیایِ واژگون
کتاب در حافظه شهر فراموش شده‌ / و به انتها نزدیک / دنیا تعادلش را در نقطه لغزانی دنبال می‌کند / موریانه‌ها / به جانِ کتاب‌ها افتادند / شب است،...
۲۹ آبان, ۱۴۰۳
نویسنده: رحمان ـ ا
نویسنده: رحمان ـ ا
مسئله جانشینی و یا زمانی برای پرسش‌های اساسی درباره کارنامه ولایت فقیه؟
کارنامه اقتصادی، ژئوپولتیکی، اجتماعی، زیست محیطی و فرهنگی فاجعه آمیز حکومت در برابر همگان قرار دارد. حکومت دینی حتا در ماموریت معنوی خود هم شکست بزرگی خورده و مناسک و...
۲۹ آبان, ۱۴۰۳
نویسنده: سعید پیوندی
نویسنده: سعید پیوندی
تلاش جریان برانداز و سلطنت‌طلب در کسب قدرت و وظایف ما
امروز بیش از پیش لازم است که جریانات چپ، ملی و دموکرات صفوف خود را به هم نزدیک کرده و مانع گرایش به سمت راست و جریانات برانداز شوند. هیچ...
۲۹ آبان, ۱۴۰۳
نویسنده: کامران
نویسنده: کامران
وریشه مرادی
وريشه مرادی دوران دانشجویی از فعالان ان‌جی‌او های شهر سنندج و از قهرمانان رزمی‌کار استان کوردستان و یکی از بنیان‌گزاران انجمن مبارزه با اعتیاد شهر سنندج بود.
۲۸ آبان, ۱۴۰۳
نویسنده: سردبير ماه
نویسنده: سردبير ماه

اقتصاد سیاسی بربریت

البته چنین جامعه ای دیگر سرمایه داری نخواهد بود، ولی سوسیالیسم نیز نیست. این بربریت محض خواهد بود. سرمایەداری دیر یا زود، چه بخواهیم وچه نخواهیم خواهد مرد. اراده سیاسی برای اجتناب از بربریت، برای ایجاد زندگی بهتر، برای سوسیالیسم لازم است.

در تاریخ مباحثات اقتصاد سیاسی مسئله تبیین اجتناب ناپذیری اقتصادی گذر از مناسبات سرمایه داری، موضوعی بحث انگیز بوده است. بحران های اقتصادی در جوامع سرمایه داری و ناتوانی و تزلزل بورژوازی در ایجاد تغییرات اساسی  اجتماعی حتی در چارچوب تحولات دمکراتیک، لزوم گذر از افق دید بورژوازی را مطرح کرده است. ولی آیا نیروهای محدود کننده عمر مناسبات سرمایه داری کدامند. آیا این مناسبات به سوی یک بحران لاینحل پیش می روند یا هر بحرانی بالاخره پایان خواهد یافت ودوره رونق فرا خواهد رسید؟

عده ای به مکتب فروپاشی اجتناب ناپذیر اقتصادی و عده ای دیگر به مکتب تغییر این مناسبات سرمایه داری بر اساس اراده سیاسی کارگران پیوسته اند، و جمعی نیز سعی می کنند تا تلفیقی از هر دو، فروپاشی اجتناب ناپذیر اقتصادی و بر اساس اراده سیاسی کارگران را ارائه دهند. ولی گره گاه همه این مباحثات مسئله تئوری بحران است.

 تئوری های بحران

 مکتب کاهش سود این مکتب به دونحله تقسیم می شود، اول -عده ای  علت بحران را در کاهش میزان ارتش ذخیره بیکار در دوره رونق و بنابراین افزایش دستمزدها و در نتیجه کاهش مقدار سود سرمایه ارزیابی می کنند. دوم – عده ای دیگر به گرایش نزولی نرخ سود در اثر افزایش ترکیب ارگانیک سرمایه تاکید دارند.

 مکتب عدم تناسب که خود به دودسته تقسیم می شوند، اول- آنهایی که به آنارشی تولید سرمایه داری اهمیت می دهند مثلا به کمبود نسبی مواد خام در اثر دوره رونق اشاره می کنند، و دوم – آنهایی که به بی تناسبی بین بخش تولید لوازم تولید و بخش تولید لوازم مصرف می پردازند.

مکتب مصرف نامکفی نیز بر عدم توانایی مالی و فقر توده ها برای خرید محصولاتی که خود تولید کرده اند تاکید می کند.

مکتب تنوع بحران ها اخیرا بویژه از طرف دیوید هاروی تئوری بلوکهای جریان سرمایه نیز ارائه شده است. بدین معنا که در واقع تمام عوامل بالا در مقاطع گوناگون به عنوان موانع جریان سرمایه عمل کرده وبحرانهایی با منشاهای گوناگون پدید می آورند. هاروی به دو عامل دیگر عامل اکولوژیک (وقفه جریان سرمایه به علت تخریب طبیعت در اثر استفاده بی رویه از ان که امکان بهره برداری بعدی را از بین می برد) و عامل تکنولوژیک (تحول سریع تکنولوژی به تکنولوژی بهتر موجب می شود که سرمایه دار از سرمایه گذاری بر روی تکنولوژی که دو ماه دیگر کهنه وغیر اقتصادی است خودداری کند) نیز اشاره می کند. از طرف دیگر او معتقد است که عامل بازدارنده دیگری نیز وجود دارد و آن حداقل سرمایه لازم برای سرمایه گذاری است. مثلا کسی نمی تواند با هزار تومن اقدام به تاسسیس کارخانه کند و این هزار تومن های پراکنده قابلیت تبدیل به سرمایه را ندارند. البته اگر آقازاده فلان آخوند باشی وضع فرق می کند.

تئوری هاروی جامع تر است. او سرمایه را در حرکت می بیند و وقفه این حرکت را ماهیت بحران می داند. و به مباحث بی حاصل در مورد انطباق دادن تصنعی بحران های گوناگون با تئوری هایی که بر پایه بحران قبلی طرح شده اند، پایان می دهد. تئوری هاروی روشن می کند که سرمایه داری در بحران دائمی است. آنچه به عنوان  پایان بحران ناشی از افزایش مزدها و کاهش سود ناشی از ان خوانده می شود در واقع بازتولید بحران دیگری در اثر مصرف نامکفی توده ها به علت کاهش دستمزدها و عدم توانایی خرید محصولات توسط مردم است. حتی پر رونق ترین دوره های سرمایه داری چیزی جز ساعت شماری برای وقوع بحران ناشی از تخریب طبیعت نیست. این تئوری دلیل محکمی بدست می دهد که دوران کنونی دوران لزوم گذر از سرمایه داری به مناسبات اقتصادی و اجتماعی دیگری است. چه کسی طبیبی را که تب او را مداوا کرده ولی لرز را جایگزین ان می سازد، بر بالین خویش می خواند؟ ولی این مسئله ما را در رابطه با یافتن عامل اقتصادی فروپاشی نهایی سرمایه داری حل نمی کند. این فقط بدین معنا است که سرمایه داری محتضر است ولی آیا خواهد مرد؟

در بین تئوریهای یاد شده تئوری بی تناسبی بخش تولید کالاهای تولیدی و بخش تولید کالاهای مصرفی که با نام رزا لوکزامبورگ عجین است و تئوری تبیین بحران برپایه گرایش نزولی نرخ سود، داعیه توضیح فروپاشی نهایی سرمایه داری را دارند. رزا و تئوری فروپاشی او بر پایه بازتولید گسترده جداول جلد دوم کاپیتال به این نتیجه رسید که سرمایه داری با میزان فزاینده ای از اضافه تولید کالاهای مصرفی روبرو است که در بازار داخلی سرمایه داری قابلیت فروش ندارد بنابراین نیاز به اقتصاد پیشاسرمایه داری برای فروش این کالاها دارد. ولی اگر تمام جهان زیر سیطره مناسبات سرمایه دارانه قرار داشته باشد دیگر امکان فروش این کالا ها نبوده وچرخ سرمایه داری از چرخش باز می ایستد. بنابراین محدودیت بازار پاشنه اشیل سرمایه داری است. این تئوری دو اشکال عمده داشت. اولا ایجاد مقدار زیادی از کالاهای مصرفی غیر قابل فروش به خودی خود دلیلی بر اضمحلال سرمایه داری نمی تواند باشد. دوما همان طور که گروسمان نشان داد این محدودیت فقط در حالتی که کالا ها بر پایه ارزش یعنی بدون در نظر گرفتن قیمت کالا ها مبادله شوند ودر روی کاغذ وجود دارد ولی سرمایه داران نه از نرخ سود های متفاوت بلکه از نرخ سود متوسط برخوردار می شوند، و کالاها را نه برپایه ارزش بلکه بر پایه قیمت مبادله می کنند. تئوری رزا علیرغم دو ایراد اساسی هنوز به عنوان یکی از عوامل بحران استوار است زیرا این عدم تناسب حتی در شرایط دخیل کردن قیمت وسود متوسط نیز پدید می آید، ولی انچه از این تئوری باقی می ماند نمی تواند گره لاینحلی برای ادامه حیات سرمایه را نشان دهد و به عنوان تئوری فروپاشی نهایی کاربردی ندارد.

تئوری دوم تئوری تببین بحران ها بر پایه گرایش نزولی نرخ سود است. بدین معنا که بر پایه افزایش میزان سرمایه ثابت به نسبت سرمایه متغیر، نرخ سود کاهش می یابد و در نهایت سرمایه گذاری غیر سودآور شده و سرمایه داری ازهم می پاشد. رزا لوکزامبورگ ایرادی اساسی بر این نظریه عنوان کرد. درست است که براساس یافته های مارکس این نرخ سود کمتر و کمتر می شود ولی هیچوقت صفر نمی شود. بنابراین سرمایه دار می تواند درصد پایین نرخ سود را با میزان بالای قدر مطلق آن جبران کند. این ایراد اساسا صحیح نبود. فرض کنیم فردی صد میلیون دلار داشته باشد و نرخ سود نیز یک هزارم در سال باشد اگر او این مبلغ را سرمایه گذاری کند در برابر ریسک ازدست دادن کل آن درصحنه رقابت سالی صد هزار دلار میتواند خرج کند ولی اگر او بجای سرمایه گذاری این مبلغ را به تدریج خرج کند می تواند صد سال هرسال یک میلیون خرج کند بدون اینکه خطر ورشکستگی را تقبل نماید.بنابراین نرخ سود بسیار پایین موجب توقف سرمایه گذاری می گردد،و لزومی به صفر شدن آن نیست.

ولی مشکل این تئوری در این بود که مارکس از کاهش نرخ سود به عنوان یگ گرایش یاد کرده بود که عوامل مخالف ان نیز وجود داشتند. بنابراین اگر این گرایش عملا وجود داشت، می بایست در ارقام واقعیت خود را نشان دهد. اگر سرمایه ثابت را به مواد خام و ماشین الات وازاین قبیل، منحصر کنیم میزان واقعی این  کاهش را نمی توان نشان داد. عامل مهم دیگری که باید در نظر گرفته شود افزایش عظیم سرمایه لازم برای استخدام کارگران و کارمندان بخش کار غیر مولد است. با این بخش از سرمایه نیز از نقطه نظر گرایش نزولی نرخ سود باید مانند جزئی از سرمایه ثابت برخورد شود. زیرا ارزش افزوده ای تولید نمی کند و در عین حال جزیی ضروری برای شروع سرمایه گذاری است. با دخالت دادن این عامل دوم ارقام نیز به نفع حضور واقعی این گرایش نزولی علیرغم تمام تمهیدات سرمایه داران در جهت اعمال عوامل بازدارنده ،گواهی می دهند. بنابر این در واقع مشکل لاینحل سرمایه داری افزایش میزان سرمایه آستانه لازم برای شروع سرمایه گذاری است. میزان لازمی که حداقل قدر مطلق کافی از سود برای عقلایی کردن تقبل ریسک ورشکستگی را تامین کند.

طرفداران تفوق اراده سیاسی برای فروپاشی جمع دیگری از اندیشمندان که پراتیک سیاسی مشغله عمده آنان بود راه کوتاه را انتخاب کردند، و اراده سیاسی را بدون توجه کافی به عامل اقتصادی برای اضمحلال سرمایه داری کافی فرض کردند. بهترین تعبیر را تروتسکی از این نوع نگرش بدست می دهد. او می گوید بحران های ادواری مثل دم و بازدم برای سرمایه داری هستند. آنها روی می دهند چون سرمایه داری هنوز جان دارد. ولی تا زمانی که کارگران تیر خلاص به او نزده اند.

این تفکر فراموش می کند که اراده سیاسی در واقع نمود تحول اقتصادی است و یا این آمادگی اقتصادی را بدیهی می پندارد. اگر ساده نظر باشیم می توان فرض کرد که تفاوت بین طرفداران نظریه لزوم بلوغ اقتصادی و کفایت بلوغ سیاسی برای پایان دادن به سیطره سرمایه داری همان تفاوت بین انترناسیونال دوم و انترناسیونال سوم است. ولی این هر دو در واقع جزو طرفداران کفایت بلوغ سیاسی بودند و هردو حضور بلوغ اقتصادی را مفروض و بدیهی می انگاشتند. آنها هردو تسخیر قدرت سیاسی توسط  حزب خود را با پایان سرمایه داری یکسان می پنداشتند. بهترین نمونه چنین نگرشی توسط لنین بیان شده است. اودر توصیف سرمایه داری انحصاری دولتی تحت دولت بلشویک ها می گوید این هنوز سوسیالیسم نیست، ولی سرمایه داری هم نیست زیرا دولت، دولت کارگران است. هر چند او تمایز با سوسیالیسم را می پذیرد، ولی پایان سرمایه داری را نیز اعلام می کند. آلمانی ها نیز بر این باور بودند. تنها نکته تمایز آنها با بلشویکها در انتخاب روش پارلمانتاریستی بود. به هر حال دیری نگذشت که تمام شعار های مربوط به درهم شکستن ماشین دولت در روسیه فراموش شد، و سرمایه داری نیز در غرب اروپا جان تازه ای یافت.

تلفیق اراده سیاسی و بلوغ اقتصادی. در سطور بالا مبنای اقتصادی فروپاشی سرمایه داری را آوردیم، ولی این انسان ها هستند که تاریخ خود را می سازند. بیایید فرض کنیم که سرمایه داری از نظر اقتصادی به آخر خط رسیده است و مثلا سود در سراسر جهان به صفر رسیده است. آیا سرمایه داران هنوز به امید سال بعدی وضع بهترخواهد بود، تا مدتها به بازی ادامه نخواهند داد؟ آیا امکان ندارد تا مدتها میزان مزدها را به ضرب تفنگ حتی از میزان لازم برای ادامه زندگی کارگران نیز پایین تر نگه دارند تا سود کنند؟ حداقل یکبار در آلمان در مورد یهودیها و هم اکنون در ایران با خودداری از پرداخت ماهها مزد به چنین کاری دست زده اند. آیا امکان ندارد که که کارخانه هارا تعطیل کنند و با جمعی مزدور به چپاول دیگر کشور ها بپردازند؟ و دراین میان دیوانه ای در گوشه ای تکمه ای را فشارداده و بمب های هسته ای کل بشریت را نابودکند؟ و این قصه سر دراز دارد.

البته چنین جامعه ای دیگر سرمایه داری نخواهد بود، ولی سوسیالیسم نیز نیست. این بربریت محض خواهد بود. سرمایەداری دیر یا زود، چه بخواهیم وچه نخواهیم خواهد مرد. اراده سیاسی برای اجتناب از بربریت، برای ایجاد زندگی بهتر، برای سوسیالیسم لازم است.

 

منابع مورد استفاده

 

A CRITIQUE OF CRISIS THEORY……………………………………………………………………………………………………………………………………..  Sam Williams

 

A Marxist Introduction Pluto Press, 2003 Marxian Crisis Theory and the Postwar US Economy ………….FRED MOSELEY

 

.V. I.Lenin The Impending Catastrophe and How to Combat It……

 

لوکزامبورگ در برابر لنین٭پل ماتیک مترجم: بهروز دانشور

تاریخ انتشار : ۲۸ فروردین, ۱۳۹۱ ۶:۱۸ ب٫ظ
لینک کوتاه
مطالب بیشتر

نظرات

Comments are closed.

بیانیه‌های هیئت‌ سیاسی‌ـ‌اجرایی

تجاوز اسراییل به خاک میهنمان را محکوم می‌کنیم!

ما ضمن محکوم کردن تجاوز اسراییل به خاک میهنمان، بر این باوریم که حملات متقابل منقطع می‌تواند به جنگی فراگیر میان دو کشور تبدیل شود. مردم ما که در شرایط بسیار سخت و بحرانی زندگی کرده و تحت فشار تحریم‌های ظالمانه و غیرقانونی آمریکا و سیاست‌های اقتصادی فسادآلود و مخرب تاکنونی جمهوری اسلامی هر روز سفرهٔ خود را خالی‌تر از روز پیش می‌بینند، اصلی‌ترین قربانیان چنین جنگی خواهند بود.

ادامه »
سرمقاله

عفریت شوم جنگ را متوقف کنیم! دست در دست هم ندای صلح سردهیم!

مردم ایران تنها به دنبال صلح و تعامل و هم‌زیستی مسالمت‌آمیز با تمام کشورهای جهان‌اند. انتظار مردم ما در وهلۀ اول از جمهوری اسلامی است که پای ایران را به جنگی نابرابر و شوم نکشاند مردم ما و مردم جنگ‌زده و بحران زدۀ منطقه، به ویژه غزه و لبنان، از سازمان ملل متحد نیز انتظار دارند که همۀ توان و امکاناتش را برای متوقف کردن اسراییل در تداوم و تعمق جنگ و در اولین مرحله برقراری فوری آتش‌بس به کار گیرد.

مطالعه »
سخن روز و مرور اخبارهفته

دادگاه لاهه حکم بازداشت نتانیاهو، نخست‌وزیر؛ و گالانت وزیردفاع سابق اسرائیل را صادر کرد

دادگاه (لاهه) دلایل کافی برای این باور دارد که نتانیاهو و گالانت «عمداً و آگاهانه مردم غیرنظامی در نوار غزه را از اقلام ضروری برای بقای خود از جمله غذا، آب، دارو و تجهیزات پزشکی و همچنین سوخت و برق محروم کرده‌اند».

مطالعه »
یادداشت

این‌جا، کس به‌کینه آلوده نیست

من جنگ را دیده‌ام. من دیده‌ام مردمانی را که هفتاد کیلومتر به‌دور از شهر به جست‌وجوی آب، به‌ما رسیده بودند. و دیدم یزید را که آب بر آن‌ها بست. من جنگ را دیده‌ام. من دیده‌ام زنی را در بیابان‌های خشک، بی ریالی در مشت؛ راه می‌جست. به‌جایی که نمی‌دانست کجاست.

مطالعه »
بیانیه ها

تجاوز اسراییل به خاک میهنمان را محکوم می‌کنیم!

ما ضمن محکوم کردن تجاوز اسراییل به خاک میهنمان، بر این باوریم که حملات متقابل منقطع می‌تواند به جنگی فراگیر میان دو کشور تبدیل شود. مردم ما که در شرایط بسیار سخت و بحرانی زندگی کرده و تحت فشار تحریم‌های ظالمانه و غیرقانونی آمریکا و سیاست‌های اقتصادی فسادآلود و مخرب تاکنونی جمهوری اسلامی هر روز سفرهٔ خود را خالی‌تر از روز پیش می‌بینند، اصلی‌ترین قربانیان چنین جنگی خواهند بود.

مطالعه »
پيام ها
برنامه
برنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
اساسنامه
اساسنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
بولتن کارگری
شبکه های اجتماعی سازمان
آخرین مطالب

یک نیمه‌روز

دادگاه لاهه حکم بازداشت نتانیاهو، نخست‌وزیر؛ و گالانت وزیردفاع سابق اسرائیل را صادر کرد

دادخواهی و صلح

دنیایِ واژگون

مسئله جانشینی و یا زمانی برای پرسش‌های اساسی درباره کارنامه ولایت فقیه؟

تلاش جریان برانداز و سلطنت‌طلب در کسب قدرت و وظایف ما