چهارشنبه ۱۳ تیر ۱۴۰۳ - ۱۹:۰۳

چهارشنبه ۱۳ تیر ۱۴۰۳ - ۱۹:۰۳

بر خلاف مرحله‌ی اول، در مرحله‌ی دوم انتخابات ریاست جمهوری شرکت می‌کنم و به آقای پزشکیان رأی می‌دهم!
برای رهایی ایران از اقتدارگرایی و تمامیت‌خواهی، با رنج و اندوه خون ریخته‌شدهٔ جوانان در این چند دهه در جان، بر خلاف دور اول، در دور دوم انتخابات شرکت می‌کنم...
۱۳ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: زهره تنکابنی
نویسنده: زهره تنکابنی
جلیلی نمایندۀ جبهۀ پایداری و هستۀ سخت قدرت است!
سعید جلیلی، نامزد مورد حمایت جبههٔ پایداری، با پیشینۀ وابستگی فکری و تشکیلاتی به انجمن حجتیه، از چهره‌های متحجر و تاریک‌اندیش جمهوری اسلامی‌ و نماد ایستایی در برابر مطالبات بر...
۱۳ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: هیئت سیاسی - اجرایی سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
نویسنده: هیئت سیاسی - اجرایی سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
رأی معترضان و عدم افزایش مشروعیت!
یادمان باشد که هرچه جامعه ضعیف‌تر شود، از فرصت‌ها و شانس‌هایی که در مسیر بهبود، تغییروتحول  پیش خواهد آمد، کمتر می‌توانیم استفاده کنیم و شانس‌های آینده ایران را از دست...
۱۳ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: کیوان صمیمی
نویسنده: کیوان صمیمی
انتخاب ایران آزادی و تجدد و دموکراسی است!
نیروی تجدد و دموکراسی یک قرن است که ایران مال همه‌ی ایرانیان است شعار اوست. اکنون نیروهای وسیعی از جنبش اسلامی نیز به همین نگاه پیوسته اند. در پهنه‌ی سیاست...
۱۳ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: امیر ممبینی
نویسنده: امیر ممبینی
جزئیات کشته شدن راضيهٔ رحمانی دختر ۲۴ سالهٔ لر با شلیک مأمور نیروی انتظامی!
سوم تیر ماه جاری رسانه‌ها نوشتند که دختری جوان به نام «راضیهٔ رحمانی» اهل روستای گویژه در شهرستان نورآباد استان لرستان با شلیک یکی از مأموران نیروی انتظامی جان باخت....
۱۳ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: بهاره شبانکارئیان
نویسنده: بهاره شبانکارئیان
بیانیه نهضت آزادی ایران: رأی اعتراضی در گام دوم برای دکتر پزشکیان!
نهضت آزادی ایران در ادامه راهبردی که در مرحله اول در پیش گرفت، اتحاد ملت و تجمیع همه معترضان در مرحله دوم انتخابات را برای مقابله با مخالفان آزادی و...
۱۳ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: نهضت آزادی ایران
نویسنده: نهضت آزادی ایران
انتخابات مهندسی شده، راه يا بی‌راهه؟
    خانم وسمقی در ارتباط با انتخابات ریاست حمهوری در ایران تحلیلی داشته است. خانم وسمقی، زین میان؛ بر این باور است که اصلاح‌طلبان، اگر گمان می‌کنند که حکومت...
۱۲ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: صدیقه وسمقی
نویسنده: صدیقه وسمقی

زنان و سیاست

مردها در اغلب موارد به منظور حل اين و يا آن مسئله ، تمايل به استفاده از روشهای خشونت آميز دارند؛ زنان اما، تمايل بسيار به ديالوگ و تفاهم دارند. زنان با مسائل و مشکلات جاری در زندگی روزمره، و يا به ديگر سخن، مجموعه ای از مشکلات اجتماعی، نزديک تر هستند. نظر من اين است: اگر خواهان ثبات در جامعه و اعتماد به فردا هستيد، به زنان رای بدهيد.

مصاحبه سویتلانا آیوازوا* با مجله سیاسی

این مقاله نخستین بار در سال ۲۰۰۳ ترجمه و در سایت «ایان امروز» انتشار یافته بود. بنا به اهمیت موضوع، این مطلب را به مناسبت «۸ مارس» روز جهانی زن، یکبار دیگر در اختیار خوانندگان سایت قرار می گیرد. مترجم

************************

 خانم آیوازوا ، به نظر می رسد که امروزه با توجه به فرآیند هایی که در جهان بوقوع می پیوندند، مسئه” زنان و سیاست” در درجه بالایی از اهمیت قرار گرفته است. زنان فعالانه وارد ساختارهای قدرت می شوند و از این طریق جامعه را صبورتر و با ثبات تر می کنند. در روسیه اما، واقعیت این چنین است که علیرغم وجود تعداد بسیار بالای رای دهندگان و فعالین زن، هیچ چیزی تغییر نمی کند؛ علت در کجاست؟ آیا این همان ویژگی روسی است؟

  آیوازوا: این موضوع از دو بخش تشکیل می شود. بخش اول – تعداد زنان است در ساختار قدرت؛ و بخش دوم – ” زن دردستورکار روز” به مثابه یک سمت گیری اجتماعی، است. اغلب با این مسئله مواجه می شویم که زنان پس از ورود به ساختارقدرت، در جهت در دستورروز قرار دادن مسئله زن، نه گامی بر می دارند، و نه تمایلی به این موضوع نشان می دهند، ضمن آن که همه جهان،  شیفته شان هم هستند. مانند مارگارت تاچر “بانوی آهنین”. سیاستی که توسط وی به پیش برده می شد درنهاد، سیاستی بود مردانه. در مقابل، اما تونی بلر نمونه ای است ازرفتارسیاسی کاملن متفاوت. در طول مدت نخست وزیری او، دو سوم کودکان درانگلستان ازامکان کودکستان مجانی برخوردار گشتند. در مقایسه با همه اقداماتی که در جهت افزایش میزان زاد و ولد ومبارزه با فقر صورت می گیرند، این اقدام، دست آورد عظیمی به حساب می آید. در سال جاری در انگلستان قانون جدید جنسی به اجرا گذاشته می شود که این نیزبه برکت فشار وارده از جانب بلر صورت می گیرد. بر اساس این قانون، در وزارت خانه ها و موسسات دولتی تمامی تصمیمات می بایست با در نظر گرفتن حد تاثیر آن بر زندگی زنان جامعه به مثابه ضربه پذیرترین ساختار اجتماعی، اخذ گردند. در همین رابطه در همه وزارتخانه ها گروههای کارشناسی ویژه بوجود آمده اند.

کشور ما برطبق قانون اساسی، دارای حکومتی اجتماعی است؛ اما قدرت سیاسی هیچگونه احساس مسئولیتی درقبال وظایف اجتماعی اش از خود نشان نمی دهد. تنها همین چند وقت پیش بود که بالاخره مسئله ” سرمایه های مادرانه” در دستور قرار گرفت. از این پس کمک خرج در قبال مراقبت ازبچه ها  نه فقط به مادر، بلکه به پدر و حتی پدر بزرگ و مادر بزرگ نیز تعلق می گیرد.

از صحبت های شما این نتیجه گرفته می شود که هرگاه در ساختار قدرت ، زنان مسئول پرداختن به مسائل اجتماعی می شوند، هیچگونه تغییر جدی، صورت نمی گیرد مگر آن که مردی این مسئولیت را بر عهده بگیرد.

 آیوازوا: در جامعه سنتی، جامعه ای که اکثرا در گیر کشاورزی بودند، زنان در محدوده اقتصاد خانواده درفعالیت بودند؛ هم درکشت و زرع مشغول بودند وهم به کارفکری می پرداختند. آنها هم وظیفه تربیت فرزندان و هم مسئولیت تروخشک کردن و رسیدگی به والدین سالمند و یا زمین گیرشان را بر عهده داشتند، و غیره. پس از کودتای صنعتی، که آنها درعمل درگیر با تولید صنعتی گردیدند، برایشان انجام همه این وظایف مشکل گردید. در این مرحله بود که سازمانهای اجتماعی زنان بوجود آمدند و از حکومت ها خواستند که در قبال استفاده از نیروی  کار زنان، وظیفه توجه و مراقبت از کودکان، و والدین سالمند و زمین گیر را بر عهده بگیرند. از این به بعد بود که تعداد شیرخوارگاهها، کودکستانها و مدارس و خانه های سالمندان رو به افزایش گذاشتند. می خواهم یک بار دیگر این را تکرار کنم که دردستورروز قرار گرفتن مسئله زن، در بسیاری ازعرصه ها همان چیزی است که ما به آن عملکرد اجتماعی حکومت، نام می دهیم.

 دلیل این همه تلاش که در کشور های پیشرفته برای حضور یافتن زنان در سا ختار های قدرت، به عمل می آیند را در چه می بینید؟

 آیوازوا: مردها در اغلب موارد به منظور حل این و یا آن مسئله ، تمایل به استفاده از روشهای خشونت آمیز دارند؛ زنان اما، تمایل بسیار به دیالوگ و تفاهم دارند. زنان با مسائل و مشکلات جاری در زندگی روزمره، و یا به دیگر سخن، مجموعه ای از مشکلات اجتماعی، نزدیک تر هستند. نظر من این است: اگر خواهان ثبات در جامعه و اعتماد به فردا هستید، به زنان رای بدهید.

 رای دادیم. تا آن جا که یادم است ، حزبی بود به نام “زنان روسیه”، که در انتخابات، فقط به خاطر نامش ٧ درصد آرای رای دهنده گان را بدست آورد. خوب اکنون این حزب کجا است؟

 آیوازوا: ” زنان روسیه ” در انتخابات آخر سال١٩٩٣،  پس از به توپ بسته  شدن عمارت سفید (این عمارتی بود که در زمان شوروی به شورای وزیران تعلق داشت و پس از فرو پاشی شوروی تا مدتی ساختمان پارلمان روسیه بود. چون این عمارت سفید رنگ است به عمارت سفید شهرت دارد . به توپ بسته شدن آن نیز به دستور مستقیم بوریس یلتسین، رئیس جمهور وقت روسیه صورت گرفت- مترجم ) ، که رد پای بسیار عمیقی در خاطره مردم بر جای گذاشت، به  دومای دولتی راه یافت. رای دهنده گان در جستجوی نیرویی بودند آرامبخش و با چهره ای مادرانه. آنها در انتخابات نه به مدل زن امروزی و مدرن، بلکه به” زن – مادر” رای دادند تا شاید کشور از تهدید خطر جنگ داخلی در امان بماند. ناگفته نماند که این فراکسیون پارلمانی توانست برخی کارها نیزانجام دهد. در آنزمان تحت تاثیر این فراکسیون، قانون جدید خانواده به تصویب رسید، که در آن به طور مشخص تاکید بر مسئولیت برابر پدر و مادر در قبال تربیت فرزندان، صورت گرفته بود. تحت فشارهای ” زنان روسیه ” دررابطه با قانون مسکن یک تصحیح بسیار اساسی صورت پذیرفت، بدین گونه که به هنگام عقد هرگونه قرارداد حتمن می بایست که حقوق کودک در نظر گرفته می شد. متاسفانه قانون مسکن کنونی، این بخش دیگر وجود ندارد. مرد- به مثابه صاحب آپارتمان، می تواند به آسانی همسر را که از او طلاق گرفته است را به همراه فرزند از خانه بیرون بیاندازد. نمونه هایی از این قبیل بسیارند، فقط یک چیز را بگویم و آن اینکه در زمان حضور این فراکسیون در دومای دولتی، بوضوح شاهد آن بودیم که در پارلمان تلاش برای سمت گیری اجتماعی دادن به سیاست، صورت می گیرد.

چرا این فراکسیون از هم پاشید؟

آیوازوا: در اینجا نقش اصلی را حسابگری دقیق سیاست مردانه ایفا نمود. فشار بسیار سنگینی بر این فراکسیون وارد آمد. بدین گونه که گفته می شد: ” آخر مگر می شود که یک حزب سیاسی تنها بر اساس جنسیت تشکیل شود.” و یا این که : ” اگردردیگر فراکسیونهای پارلمان نیز نماینده زن وجود دارد پس فراکسیون زنان در دوما را لازم نداریم.” افکاری از این نوع با شدت تمام چه در راهروهای پارلمان و چه در رسانه های عمومی تبلیغ و تقویت می شدند. در انتخابات سال١٩٩۵ در لیست انتخاباتی تمامی احزاب سیاسی سه نفر اول زن بودند، و با این حرکت، باصطلاح می خواستند برابری حقوق را رعایت نمایند.

 بیشترین مخالفت ها با “زنان روسیه” از جانب چه کسانی صورت گرفت؟

 آیوازوا: همه نیروهای سیاسی درابراز مخالفتها نقش داشتند . به همین دلیل “زنان روسیه” پس از انتخابات دچار انشعاب گردید؛ یکی “اتحادیه زنان روسیه”  و دیگری”جنبش زنان روسیه”. وجود دو تشکیلات با خصوصیات بسیار مشابه به یکدیگر، موجب سردرگمی در بین رای دهندگان در انتخابات سال ۱۹۹۹ گردید. در این انتخابات” جنبش زنان روسیه” به حزب ” وطن” لوژکف ( لوژکف شهردار شهر مسکو است- مترجم) پیوست و “اتحاد زنان روسیه” با حفظ استقلال خویش فقط ۲% آرا بدست آورد. درانتخابات سال ۲۰۰۳ برای نخستین بار، هیج یک از سازمان های زنان شرکت نداشتند. بدیگر سخن، در طول ۱۰ سال حیات پارلمانی مان( منظور در فاصله سال های  ۲۰۰۳ -۱۹۹۳ است- مترجم) در عمل، حذف جنبش سیاسی زنان صورت پذیرفت.

 وضعیت آماری تعداد نمایندگان زن در دومای دولتی کنونی چگونه است؟

آیوازوا: پاسخ را با دادن برخی آمار ها آغاز می کنم؛ تعداد نمایندگان زن در پارلمان های ۱۵ کشوربسیار پیشرفته جهان بین ۳۰ تا ۴۰ درصد درنوسان است. در۱۶کشورکه عقب مانده ترین در جهانند، از۱تا ۵ درصد نمایندگان، زن هستند. در روسیه این رقم به ۱۰ درصد می رسد. ما هنوز حتا از میانگین سطح جهانی نیز که بین ۱۵ تا ۱۶ است نیز بدور هستیم.  واضح است که این برای کشوری که در سال ۱۹۱۷ زنانش حق رای بدست آوردند، و ۲۰  سال پس از آن، ایده سهمیه بندی به منظور حضور نمایندگان زن در پارلمان را به اجرا گذاشتند، بسیار ناخوشایند است. 

 مگر نه این است که ما نخستین پویندگان راهی بودیم که اینک به عنوان سهمیه جنسی در پارلمان  کشور های اسکاندیناوی به کار گرفته می شود؟

آیوازوا: این ایده برای نخستین بارتوسط استالین و دردهه ۳۰ مطرح گردید. دستورالعمل شفاهی وی این گونه بود که: ” باید که سهمیه جداگانه ای برای کارگران، دهقانان و زنان، مقرر گردد. ضمن آن که زنان می توانستند هم جزو کارگران و هم دهقانان نیز باشند. آنانی که از طریق سهمیه بندی انتخاب شده بودند، درنشست های شورای عالی هم چون دکور در این ارگان عالی قدرت حضور بی تاثیری داشتند. در ترکیب کمیته مرکزی حزب کمونیست اتحاد شوروی (ح.ک.ا.ش.)، که قدرت واقعی در اختیارش بود، تقریبن می توان گفت که زنان حضوری نداشتند. در اوج شکوفایی سوسیالیسم در سال های ۱۹۶۷- ۱۹۶۶ درترکیب عمومی جمعیت کشور، ۴۶ % مردان بودند و ۵۴ % زنان؛ ضمن آن که در ترکیب اعضای حزب ۷۹ % مرد و۲۱% زن بودند. در کمیته مرکزی ۹۷ % مرد بودند و ۳ % زن. هیئت سیاسی و دبیر خانه کمیته مرکزی ح. ک. ا. ش. ۱۰۰% مردانه بودند. واضح است که این دوره، دوره سیاست های مردانه بود؛ دوره تسخیر فضا، پروژه های عظیم و آزمایشهای هسته ای. می توان گفت که در این دوره تقریبن هیچگونه توجهی به سیاست اجتماعی، زاد و ولد و تربیت کودکان، معلولین و سالمندان، صورت نمی گرفت.

 مدتهاست که در کشورهای غربی، زنان به این نتیجه رسیده اند که شرط رسیدن به یک سیاست اجتماعی، شرکت فعال خود آنان در سیاست است. پس چرا زنان ما به این نتیجه نرسیده اند؟

آیوازوا: دلیلش این است که به زنان ما این طور تلقین کرده بودند که کشور ما عادلترین و سمتگیری حکومت ما در درجه بالایی از سمت گیری اجتماعی قرار دارد. درطول سالهای حکومت شوروی، الگو های جان سختی ساخته شده بودند که فقط این روزها شاهد شکستن آنها هستیم. اگر از زنان ما پرسیده شود که آیا آنها وجود نابرابری جنسی را احساس می کنند یا نه؛ اکثریت قریب به اتفاق خواهند گفت: نه. زن درکشورهای غربی در پاسخ به این سئوال خواهد گفت:” بله، زیرا که تعداد کمی از ما در سیاست هستند.” درآنجا عملکرد الگو بدین گونه است که زنان خود را دارای حقوق برابر با مردان ارزیابی می کنند و این که حضور آنان درساختارهای قدرت، چیزی را تغییر نمی دهد.

برای پیشبرد سیاست مردانه، و برای حفظ وضعیت سهمیه بندی، تلاش می شود که چنین الگوهایی حفظ گردند. براستی که امروزه سیاست، سود ده ترین بازار کار به حساب می آید. و “شغل ” هایی از این قبیل، بیشترین امکان را فراهم می سازند که شخص وارد دادو ستد گردد و با استفاده از امکانات ویژه، پولهای کلان به جیب بزند، وبه هیچکس پاسخگو نباشد؛  ضمن آنکه حق بازنشستگی خوبی هم در انتظارش خواهد بود. این آنچنان عرصه ای است از بازار کار که حد بسیار بالایی از رقابت در آن درجریان است.

 حتا بالاتر از تجارت؟

آیوازوا: در اصل این هردو عرصه بر هم انطباق دارند. دررده های بالای تجارت نیز مردها قرار دارند. در روسیه، زنان ۴۰% داد و ستد کوچک و متوسط  را عهده دار هستند؛ در تجارت کلان بنظر می رسد که ما فقط یک بانوی کلان تاجر داریم، که خانم یلنا باتورینا، همسر لوژکف (شهردار مسکو- مترجم) است. در بین مدیران درجه اول نیز۱۰% شان زن هستند؛ ضمن آن که این زنان علیرغم انجام وظایف مشابه با مردان هم رده خود، به میزان ۴۰ % کمتراز مردان، حقوق دریافت می کنند.

مردان تلاش می کنند که از ورود زنان به عرصه سود آور و خوشایندی که درش هستند جلوگیری نمایند. در جهت رسیدن به این هدف نیز از ۳ افسانه استفاده می کنند. افسانه نخست: زنان خودشان نمی خواهند که وارد سیاست بشوند؛ و اگر هم پا به میدان سیاست بگذارند، توانایی رسیدن به مقامات رهبری را ندارند. میزان نادرست بودن این افسانه با نگاهی به ارگانهای محلی قدرت که حضور زنان در آن ها ۴۵% است، و از هیچ امتیاز ویژه ای نیز برخوردار نیستند، بدست می آید. این ارگانهای محلی قدرت، وظیفه پرداختن به مشکلات روزانه مردم را برعهده دارند.

 یعنی این که مردان به زنا ن اجازه می دهند که در جاهایی که کار بسیاراست و حقوق ناچیز، فعالیت کنند.

آیوازوا: دقیقا همین طور است. کافی است که نگاهی بیاندازیم به یک ارگان بالاتر، یعنی مجلس قانون گذاری ایالتی، در آنجا نسبت حضور زنان از ۱۰درصد بالاتر نیست؛ در سطح فدرال نیز به همین گونه است. دلیلش هم این است که در این سطوح هم امتیازات وجود دارند و هم بودجه، که این آخری را می توان به نفع خویش تقسیم نمود. در چنین سطحی است که رقابت سختی آغاز می شود.

افسانه دوم: رای دهندگان به زنان رای نمی دهند، اصلا زنان به زنان رای نمی دهند؛ که این یاوه ای بیش نیست. در میان کسانی که به “زنان روسیه” رای دادند، ۸۰% شان زن بودند. و بطور کل آمار حکایت از آن دارد که مابین زنانی که در انتخابات شرکت می کنند و زنانی که انتخاب می شوند تناسب یکسانی وجود دارد. اساسی ترین مشکل زنان، قرار گرفتن درفهرست انتخاباتی است. در این جاست که نه برابرحقوقی موهوم، بلکه نرم های واقعی هستند که باید عمل نمایند.

 یا برابر حقوقی و یا سهمیه، یکی از این دو را باید انتخاب نمود.

آیوازوا: نه خیر احتیاجی به انتخاب نیست. در سالهای اخیر  قانون جدیدی به تصویب رسید که بر اساس آن در انتخابات ارگانهای قدرت، سیستم تناسبی به کار گرفته می شود. یعنی اینکه از این پس در انتخابات، نه چهره های سیاسی منفرد، بلکه احزاب شرکت خواهند نمود. اما در همه کشورهایی که ازسیستم تناسبی انتخاب نمایندگان استفاده می کنند، در قانون انتخابات بند تکمیلی الزامی در رابطه با جنس گنجانده اند که بر اساس آن در لیست انتخاباتی هرحزبی درصد معینی برای زنان در نظر گرفته می شود. این همان ” سهمیه ” است. در کشور ما این بند تکمیلی گنجانده نشده است.

باری ایجاد مانع در برابر بند تکمیلی چنین استدلال می شد که : “هم اکنون ۱۰% اعضای پارلمان زن هستند؛ شما می خواهید که این حضور را تا ۳۰% افزایش دهید، این بدین معناست که باید ۲۰% ازتعداد نمایندگان  مردان  کاسته شود؛ این عادلانه نیست “. زیرکی تا به این حد، برای من تکان دهنده بود. از چنین استدلالی این نتیجه بدست می آید که حضور ناچیز زنان در پارلمان امری است طبیعی، ولی این که زنان بخواهند با مردان رقابت کنند ، نامش می شود تبعیض و ناعدالتی .

و اما افسانه سوم:” به علت تفاوت درحجم مغز زنان در مقایسه با مردان، در سیاست  کاری از دست زنان ساخته نیست”. در این رابطه کافی است گفته شود که بر اساس تحقیقات علمی، نه حجم مغز بلکه تعداد سلول های فعال و دست اندر کار، تعیین کننده هستند.

 به موازات همه این مسائل، به هنگام بحث در مورد “زنان و سیاست”، لازم است که به یک نکته بسیار مهم  در روسیه توجه نمود: برخلاف بسیاری از کشورها، زنان در روسیه، تمامی قرن بیستم در شرایط  بسیاردشواری زندگی کردند. و به دلیل دشواری شرایط، زنان مجبور بودند که فشار روزانه سنگینی را تحمل نمایند، و در نتیجه دیگر هیچ توانی برای شرکت در سیاست، برای شان باقی نمی ماند.

تنها یک راه باقی می ماند، آن هم یافتن متحدین در میان مردان است. در صورت یافتن چنین متحد ینی، امکان راه یابی به حکومت فراهم می شود. برای نمونه، فرماندار منطقه سنت پترزبورگ، خانم والنتینا ماتوینکو که از متحد قدرتمندی برخوردار گردید- ولادیمیر پوتین. ناگفته نماند که خانم ماتوینکو تمامی پله ها ی ترقی در سیاست را خودش به تنهایی  طی نمود: دبیرکمیته شهری کامسومول( اتحایه سراسری لنینی جوانان کمونیست- مترجم) در شهر لنینگراد، عضویت در شورای عالی اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی، سفیر کشور ما در کشورهای مالت و یونان، مدیریت بخشی از وزارت امورخارجه، معاونت وزیر و نماینده تام الاختیار رئیس جمهور. توانایی های او از بسیاری مردان بالاتر است. ولی خودش حتا ار بیان آن نیز خود داری می کند.

 بدین ترتیب باید مجسمه یادبود برای زنان سیاستمدار را در حالی که هنوز درقید حیات هستند، بنا نمود. عبور از چنین موانع مردانه ای و پایداری تا رسیدن به قله سیاست، کار هر کسی نیست.

 آیوازوا: البته نه همه، ولی بسیاری اززنان سیاستمدار، شایسته بالاترین درجه احترام هستند. هرچند میزان تاثیر هرکدام شان در سیاست متاوت است، اما احترام و تشویق فراوان تقدیم همگی شان باد.

حکومت کنونی ما نیز عمیقا مردانه است. نا گفته نماند که ۴ زن در ۳ وزارت خانه، مقام جانشین را دارند؛ یکی از آنها خانم خریستینکو در وزارت دارایی است که محاسبه  بودجه کشور را با دقتی همپای کامپیوتر انجام می دهد. زنان دیگری هم داشتیم که با قابلیت بسیار بالا می توانستند نامزد کسب وزارت دارایی گردند. اما به باور برخی، ” ازنقطه نظر سنی” به پست وزارت نمی خورند؛ که این نیز از جمله مشکلاتی است که فقط در روسیه مطرح است.

————-

* – سویتلانا آیوازوا دارای درجه دکترا در علوم سیاسی و نامزد دکترای تاریخ، کارمند علمی ارشد در انستیتو علوم اجتماعی آکادمی علوم روسیه، عضو شورای علمی انجمن روسی علوم سیاسی و عضو شورای کمک به رشد نهاد جامعه مدنی و حقوق بشر در جنب ریاست جمهوری است.

    

 

 

 

 

بخش : زنان
تاریخ انتشار : ۱۶ اسفند, ۱۳۹۱ ۱۰:۳۵ ب٫ظ
لینک کوتاه
مطالب بیشتر

نظرات

Comments are closed.

بیانیه‌های هیئت‌ سیاسی‌ـ‌اجرایی

جلیلی نمایندۀ جبهۀ پایداری و هستۀ سخت قدرت است!

سعید جلیلی، نامزد مورد حمایت جبههٔ پایداری، با پیشینۀ وابستگی فکری و تشکیلاتی به انجمن حجتیه، از چهره‌های متحجر و تاریک‌اندیش جمهوری اسلامی‌ و نماد ایستایی در برابر مطالبات بر حق مردم برای تغییر و تحول اساسی است. او با دشمن‌تراشی کورکورانهٔ خود از عوامل مهم عدم حصول توافق بین‌المللی در راستای تأمین منافع مردم و مصالح میهن ما بود. جلیلی فردی از هستهٔ سخت قدرت و ادامه‌دهندۀ حتی افراطی‌تر دولت رئیسی است. راهبرد او در انتخابات تکیه بر تشکیلات پایداری و سوءاستفادۀ آشکار از امکانات دولتی است.

ادامه »
سرمقاله

روز جهانی کارگر بر همۀ کارگران، مزد‌بگیران و زحمتکشان مبارک باد!

در یک سالی که گذشت شرایط سخت زندگی کارگران و مزدبگیران ایران سخت‌تر شد. علاوه بر پیامدهای موقتی کردن هر چه بیشتر مشاغل که منجر به فقر هر چه بیشتر طبقۀ کارگر شده، بالا رفتن نرخ تورم ارزش دستمزد کارگران و قدرت خرید آنان را بسیار ناچیز کرده است. در این شرایط، امنیت شغلی و ایمنی کارگران در محل‌های کارشان نیز در معرض خطر دائمی است. بر بستر چنین شرایطی نیروهای کار در سراسر کشور مرتب دست به تظاهرات و تجمع‌های اعتراضی می‌زنند. در چنین شرایطی اتحاد و همبستگی نیروهای کار با جامعۀ مدنی و دیگر زحمتکشان و تقویت تشکل های مستقل کارگری تنها راه رهایی مزدبگیران است …

مطالعه »
سخن روز و مرور اخبارهفته

هفته‌ای که گذشت، دوم تا هشتم تیرماه

رهبر حکومت تاب نیاورد گاه که کارگزاران خود را نامرغوب دید. خود بر صحنه آمد و خواستار مشارکت حداکثری شد و فتوا داد که نباید با کسانی که “ذره‌ای با انقلاب و امام و نظام اسلامی زاویه دارند” همکاری کرد. به‌زبان دیگر نباید به کسانی که ممکن است نفر دوم حکومت شوند و در سر خیال همکاری با ناانقلابین دارند، رای داد. اشاره‌ای سرراست به آن تنها نامزدی که از تعامل با جهان می‌گوید.

مطالعه »
یادداشت
بیانیه ها

جلیلی نمایندۀ جبهۀ پایداری و هستۀ سخت قدرت است!

سعید جلیلی، نامزد مورد حمایت جبههٔ پایداری، با پیشینۀ وابستگی فکری و تشکیلاتی به انجمن حجتیه، از چهره‌های متحجر و تاریک‌اندیش جمهوری اسلامی‌ و نماد ایستایی در برابر مطالبات بر حق مردم برای تغییر و تحول اساسی است. او با دشمن‌تراشی کورکورانهٔ خود از عوامل مهم عدم حصول توافق بین‌المللی در راستای تأمین منافع مردم و مصالح میهن ما بود. جلیلی فردی از هستهٔ سخت قدرت و ادامه‌دهندۀ حتی افراطی‌تر دولت رئیسی است. راهبرد او در انتخابات تکیه بر تشکیلات پایداری و سوءاستفادۀ آشکار از امکانات دولتی است.

مطالعه »
پيام ها

بدرود رفیق البرز!

رفیق البرز شخصیتی آرام، فروتن و کم‌توقع داشت. بی‌ادعایی، رفتار اعتمادآفرین و لبخند ملایم‌اش آرام‌بخش جمع رفقای‌اش بود. فقدان این انسان نازنین، این رفیق باورمند، این رفیق به‌معنای واقعی رفیق، دردناک است و خسران بزرگی است برای سازمان‌مان، سازمان البرز و ما!

مطالعه »
بیانیه ها

جلیلی نمایندۀ جبهۀ پایداری و هستۀ سخت قدرت است!

سعید جلیلی، نامزد مورد حمایت جبههٔ پایداری، با پیشینۀ وابستگی فکری و تشکیلاتی به انجمن حجتیه، از چهره‌های متحجر و تاریک‌اندیش جمهوری اسلامی‌ و نماد ایستایی در برابر مطالبات بر حق مردم برای تغییر و تحول اساسی است. او با دشمن‌تراشی کورکورانهٔ خود از عوامل مهم عدم حصول توافق بین‌المللی در راستای تأمین منافع مردم و مصالح میهن ما بود. جلیلی فردی از هستهٔ سخت قدرت و ادامه‌دهندۀ حتی افراطی‌تر دولت رئیسی است. راهبرد او در انتخابات تکیه بر تشکیلات پایداری و سوءاستفادۀ آشکار از امکانات دولتی است.

مطالعه »
برنامه و اساسنامه
برنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
اساسنامه
اساسنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
بولتن کارگری
شبکه های اجتماعی سازمان
آخرین مطالب

بر خلاف مرحله‌ی اول، در مرحله‌ی دوم انتخابات ریاست جمهوری شرکت می‌کنم و به آقای پزشکیان رأی می‌دهم!

جلیلی نمایندۀ جبهۀ پایداری و هستۀ سخت قدرت است!

رأی معترضان و عدم افزایش مشروعیت!

انتخاب ایران آزادی و تجدد و دموکراسی است!

جزئیات کشته شدن راضیهٔ رحمانی دختر ۲۴ سالهٔ لر با شلیک مأمور نیروی انتظامی!

بیانیه نهضت آزادی ایران: رأی اعتراضی در گام دوم برای دکتر پزشکیان!