چهارشنبه ۱۸ تیر ۱۴۰۴ - ۲۳:۴۷

چهارشنبه ۱۸ تیر ۱۴۰۴ - ۲۳:۴۷

ضرورت مقابلۀ هوشیارانه با تهاجم راست افراطی؛ همبستگی مردمی سدی استوار در دفاع از میهن
هرچند تهدیدهایی چون تکرار کشتار ۶۷ ره به جایی نمی‌برند اما هشداری جدی و خطری جدی‌اند علیه تمامیت ایران و اتفاقاً خاستگاه اصلی‌اش همان نیروی متجاوزی است که سال‌هاست نقشۀ...
۱۸ تیر, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: هیئت سیاسی ـ اجرایی سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
نویسنده: هیئت سیاسی ـ اجرایی سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
تعلیق همکاری با آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، کشور را منزوی‌تر می کند.
جبهه اصلاحات ایران با انتشار بیانیه‌ای مصوبه اخير مجلس به منظور تعلیق همکاری با آژانس بین‌المللی انرژی اتمی را برخلاف مصالح ملی، امنیت کشور و منافع مردم ایران خواند و...
۱۸ تیر, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: جبهه اصلاحات ایران
نویسنده: جبهه اصلاحات ایران
بیانیه مجامع اسلامی ایرانیان در باره دستگیریها، اعدامهای اخیر و برخورد با مهاجران افغانستانی
فرصتی فراهم آمد تا بنا بر حافظه تاریخی، ایرانیان در مقابل تهاجم بیگانه، همبستگی ملی کم نظیری را به نمایش بگذارند که افکار عمومی را درجهان تحت تاثیر قرار داد...
۱۸ تیر, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: مجامع اسلامی ایرانیان
نویسنده: مجامع اسلامی ایرانیان
محکوم کردن تجاوز و حملۀ ددمنشانه اسراییل و آمریکای جهان‌خوار به کشور و خواست ازادی زندانیان سیاسی، عقیدتی و عادی!
ما وارثان اعدام شدگان سیاسی، عقیدتی دهه ۶۰ و‌ تابستان خون‌بار ۱۳۶۷، با محکوم کردن تجاوز و حملۀ ددمنشانه اسریئیل و آمریکای جهان‌خوار به کشورمان، و‌ در دفاع از تمامیت...
۱۷ تیر, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: جمعی از خانواده‌های دادخواه خاوران
نویسنده: جمعی از خانواده‌های دادخواه خاوران
زندانیان سیاسی و عقیدتی و عادی را آزاد کنید!
ما خانواده‌های خاوران که دهه‌ها رنج از دست دادن عزیزان خود را کشیده‌ایم و مدت‌هاست با درهای بستۀ گلزار خاوران روبه‌روایم و از حضور بر خاک عزیزانمان محروم شده‌ایم، نگران...
۱۷ تیر, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: جمعی از خانواده‌های خاوران (داخل)
نویسنده: جمعی از خانواده‌های خاوران (داخل)
۱۲ روز سرنوشت‌ ساز؛ روایت یک جنگ ترکیبی و پروژۀ براندازی اسراییلی امریکایی در ایران
اکنون، با روشن‌تر شدن ابعاد هشداردهنده‌ی آن ۱۲ روز، این نوشتار در پی بازتعریف روایت موسوم به „جنگ ترکیبی ۱۲ روزه“ است؛ روایتی که با بهره‌گیری از تجربه‌های منطقه‌ای و...
۱۷ تیر, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: سیاوش قائنی
نویسنده: سیاوش قائنی
وضعیت زندانیان منتقل‌شده بند زنان اوین به زندان قرچک، گفت‌وگو با خانواده‌ها و رئیس زندان قرچک‌
تخریب اساسی بخش‌های نگهبانی، اداری، بند نسوان، کتابخانه بند چهار، ساختمان بهداری و سالن ملاقات و ۷۹ کشته به گفته سخنگوی قوه قضائیه که سربازها، مددکاران و تعدادی از زندانیان...
۱۷ تیر, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: نیلوفر حامدی
نویسنده: نیلوفر حامدی

منطقه و نیروهای دموکراتیک و عرفی در چنبره رژیم های حاکم و اپوزیسیون اسلامی بنیادگرا

تا کنون، این بازدارندگی است که مرجح بوده است: ایالات متحده برای ترمز کردن گسترش داعش دخالت کرده است.، ولی پیش از دستیابی به یک هدف سیاسی، نمی خواسته از بازدارندگی فراتر برود. واشنگتن، پیدایی داعش را بعنوان اهرمی ملاحظه کرده تا با استفاده از ان بتواند از مالکی خلاص شود و نفوذ حکومت اسلامی ایران در عراق را کاهش دهد. در واقع، مالکی بیش از پیش وابسته به رژیم اسلامی ایران شده بود


توضیح مترجم

در هفته آخر ماه اوت، سایت الانکنتر (http://alencontre.org) با ژیلبر اشکار مصاحبه ای انجام داده است در باره جنگ اخیر دولت راست اسرائیل علیه غزه و پیامدهای آن در منطقه. این مصاحبه به منطق تجاوز دولت اسرائیل علیه غزه و بطور کلی علیه مردم فلسطین می پردازد و در ادامه چارچوبی را مطرح می کند که به فهم آنچه با بحران سوریه و عراق و داعش مربوط اند کمک می نماید. علیرغم اهمیت کل مصاحبه، با توجه به حجم آن، من تنها قسمت دوم و آخر ان را به فارسی بر گردانده ام. عنوان را نیز از متن انتخاب کرده ام.

 

توضیح کار آنلاین

عنوان انتخابی مترجم محترم “منطقه و نیروهای دموکراتیک و طرفدار جدایی دولت و دین در چنبره رژیم های حاکم و اپوزیسیون اسلامی بنیادگرا” بود. کارآنلاین به دلیل صرف فنی عرفی را به جای “طرفدار جدایی دولت و دین” گذاشت.

***

تاثیر جنگ اسرائیل با فلسطین بر شرایط خاورمیانه چه بوده است؟

این جنگ اساسا، عاملی از عوامل تنش در جهان عرب می باشد. در مقابل گسترش تراژدی های متعدد، بویژه آن چه که در سوریه می گذرد، که فاجعه بارتر از بقیه است، کینه مردمی بسرعت در حال انباشته شدن است. واقعا تعداد کشته شدگان روزانه در سوریه بیشتر است از همین، در نتیجه تجاوز هولناک علیه غزه. و این واقعیت که اجازه داده می شود تا ادامه یابد، میان سوریه ای ها کینه ای عمیق را برانگیخته است که زمینه ساز برآمد داعش می گردد. یعنی زمینه ساز یک سازمان مافوق بنیادگرای متعصبی می گردد که در مقایسه با آن، شاخه محلی القاعده یک سازمان میانه رو بنظر می آید.

 

آیا این کینه و تشنج همواره باید منجر به برآمد یک بنیادگرایی مذهبی شود؟ چرا بعوض این، به اراده ای برای پیشرفت نیروهای دموکراتیک و لائیک نمی انجامد؟

تنش و کینه، به خودی خود، به تقویت این یا آن نیرو منجر نمی شود. عوامل ذهنی موجود و تاثیر و تاثر آن ها با عوامل عینی تشنج، نقش تعیین کننده دارند. در سال ۲۰۱۱، این منطقه، وارد موقعیتی شد که من آن را اوضاع انقلابی طولانی مدت می نامم، که دهه ها طول خواهد کشید. یک اوضاع انقلابی هرگز خطی نیست : یک سلسله از پیروزی های پیاپی نمی باشد که در انتها پرچم سرخ دیده می شود که بر بام کاخی بر افراشته است. اوضاع انقلابی می تواند مراحل خوفناک و مواقع وحشتناک ضد انقلابی را بر سر راه خود داشته باشد. گرایش مسلط در منطقه عربی، اکنون، گرایش ضد انقلابی است، بویژه با توجه به تغییرات در سوریه (ثبات رژیم اسد)، در مصر (سیسسی) و سرایت داعش. اما این جز یک مرحله در اوضاع انقلابی طولانی مدت نمی باشد.

علت بروز این مرحله، شکست نیروهای چپ منطقه است در دستیابی به شیوه ای مستقل برای ساختن آلترناتیوی در مقابل رژیم های قدیمی و نیروهای اسلام گرا. رژیم های قدیمی و اپوزیسیون اسلامی بنیادگرا، هردو نیروهای عمیقا ضد انقلابی هستند. در صورت سر در نیاوردن نیروی سوم، یعنی نیرویی مردمی، پیشرو و توانا در ساختن یک آلترنایتو، ما در چنبره این شرایط دو بنی گیر می افتیم، که هر طرف به افراط می برد. رژیم های قدیمی بدتر از قبل می گردند (سیسی در عمل از مبارک بدتر است) و اپوزیسیون بنیاد گرای اسلامی نیز (داعش بدون شک از همه آنچه نهضت اخوان المسلمین طرح می کرد، مهیب تر است). پس، در غیاب یک آلترناتیو مردمی پیشرو، چیزی که مسلط است اساسا این نظام دو بنی ضد انقلابی است با یک تشنج که منطقا افراط گرایی را تغذیه می نماید.

 

آیا هنگامی که توده های مردمی در تونس و مصر در یک جنبش دموکراتیک لائیک به خیابان ها سرازیر شدند یک آلترناتیو نبودند؟ آیا یک راه حل پیشرو در جایی اتخاذ شد؟

ظرفیت هنوز هست – نه تنها یک ظرفیت تئوریک بلکه تاثیرگذار. البته از کشوری تا کشو ردیگر به یک اندازه نیست. در تونس، این ظرفیت در دستگاه سندیکائی UGTT (اتحاد عمومی کار تونس)، که مهمترین سازمان اجتماعی و سیاسی کشور است، موجود است. در آنجا مسئله، جنبه استراتژیک دارد.

در مصر هم چنین است : در این کشور یک ظرفیت مهم موجود است، که از آن در سال ۲۰۱۲ ما تصوری داشتیم، موقعی که کاندیدای ناصری چپ ملی گرا [حمدین صباحی] در انتخابات ریاست جمهوری سوم شد، با نزدیک پنج میلیون رای. این یک ظرفیت عظیم را نشان داد، که باندازه کافی از نظر ابعاد قابل قیاس بود با دو اردوگاه ضد انقلابی، از یک سو رژیم سابق و از دیگر سو اخوان المسلمین. با این وجود، این موقعیت، توسط چپ ناصری بر باد داده شد هنگامی که آن ها از اتحادشان در ۲۰۱۱ با اخوان المسلمین گذشته و به اتحاد با سیسسی در سال ۲۰۱۳ روی آوردند. لیکن، ظرفیت هنوز وجود دارد و جوانان هنوز رادیکال هستند و آنان به سیسی رای نداده اند، و این یک نکته تعیین کننده است. نرخ مشارکت در اخرین انتخابات ریاست جمهوری به حدی پائین بود که آنان مجبور شدند پریود انتخابات را یک روز اضافه کنند برای بسیج رای دهندگان. این تلاش برای این بود که ادعای عجیب ۹۵% آرا بنفع سیسی کمی اعتبار داشته باشد.

در سوریه، کمیته های هماهنگی محلی که مرحله اول خیزش را رهبری می کردند، ظرفیت پیشرو بسیار با اهمیتی را نشان می دادند. لیکن، هنگامی که این کمیته های بعنوان شورای ملی مطرح شدند مستقر در استانبول و تحت تسلط اخوان المسلمین سوری و قطر و ترکیه خارجی، ظرفیت پیشرو خود را بر باد دادند. از آن هنگام، شرایط سوریه در چنبره یک اپوزیسیون رسمی بی اثر و فاسد و یک رژیم ضد انسانی افتاده است. این چیزی است که سبب سر در اوردن یک اپوزیسیون اسلام گرا افراطی شد که هزاران مدعی دارد و اکنون داعش مهمترین آن هاست.

این چنین است که آرمان های انقلاب سوریه، در میان دو قطب ضد انقلابی، از یک سو رژیم و از سوی دیگر بنیادگرایان متعصب اسلام طلب نابود شده اند. لیکن آنجا نیز، ظرفیتی بازهم باقی است با ده ها هزار انسان، بویژه جوان، که با یک چشم انداز ترقی خواهانه با رژیم مبارزه می کنند. رژیم هزاران نفر از این جوانان ترقی خواه را که خیزش را در اولین مرحله اش سازمان داده اند، دستگیر کرده است، در حالی که زندانیان طرفداران جهاد را همان موقع آزاد کرده است. رژیم سوریه خود، از طریق تمامی وسایل، گرایش اسلام گرای خشن را درون اپوزیسیون رشد می دهد و مسلط می کند.

 

کدام طرف در این مناقشه اکنون در حال پیروز شدن است؟

دو سال پیش، اسد در آستانه شکست بود، در این موقع بود که رژیم ایران تصمیم گرفت از حد حمایت لجیستکی عبور کند برای شرکت توده ای در میدان از طریق فرستادن قوا برای تقویت رژیم سوریه. بدلیل مسئله زبان، آن ها قوای عربی فرستادند که از اقمار مذهبی حکومت اسلامی ایران منشا می گرفتند : حزب اله لبنان و یا اصحاب اهل الحق عراق. این قوا به رژیم کمک کردند تا ضد حمله ای موفق را انجام دهد و بخش بزرگی از مناطق از دست داده را باز پس بگیرد. با اینحال، پدیده داعش برای رژیم اسلامی ایران و متحدین آن، مشکلات ایجاد می کند و آن ها اکنون باید در دو جبهه، هم در عراق و هم در سوریه درگیر باشند. علاوه بر مقابله با اپوزیسیون اکثریتی سوریه، آن ها باید از گسترش داعش در عراق جلوگیری کنند، که قلمرو اصلی نفوذ حکومت اسلامی ایران در منطقه است. پراکندگی نیروهای مورد حمایت رژیم ایران، به نشانه هایی از فرسودگی در رژیم سوریه منجر شده است، که از پایگاه نظامی مذهبی محکمی برخوردار نیست.

علیرغم تمامی ظواهر، در چنین شرایطی، رژیم سوریه از نو با دشواری هایی روبرو می شود، لیکن آن رژیم بیش از هر زمانی توجیه جنگ علیه تروریسم را مطرح می کند برای به کنار راندن احتمال حمایت غرب از اپوزیسیون اکثریتی. عملا، رژیم سوریه با این اپوزیسیون اکثریتی در رقابت است برای قانع کردن قدرت های غربی، که بهترین متحدین در جنگ علیه تروریسم می باشند. در این مورد است که شباهت میان رژیم سوریه، رژیم مصر و حکومت اسرائیل را می توان مشاهده کرد. آن ها همه با یک زبان سخن می گویند : زبان جنگ علیه تروریسم، و به نام این جنگ است که آنها کارت سفید طلب می کنند برای هر گونه خشونت. آن ها همه مشغول گفتن این به واشنگتن هستند : « ما بهترین دوست شما هستیم، به نفع شما ست که از ما حمایت کنید!»

 

رفتار آمریکا در رابطه با داعش نه نابودی آن بلکه بیشتر بازدارنده است؟

اصطلاحاتت صحیح هستند. تا کنون، این بازدارندگی است که مرجح بوده است: ایالات متحده برای ترمز کردن گسترش داعش دخالت کرده است.، ولی پیش از دستیابی به یک هدف سیاسی، نمی خواسته از بازدارندگی فراتر برود. واشنگتن، پیدایی داعش را بعنوان اهرمی ملاحظه کرده تا با استفاده از ان بتواند از مالکی خلاص شود و نفوذ حکومت اسلامی ایران در عراق را کاهش دهد. در واقع، مالکی بیش از پیش وابسته به رژیم اسلامی ایران شده بود، و تنش میان او و واشنگتن، از پایان حضور نظامی مستقیم ایالات متحده در عراق در ۲۰۱۱، بنحو دائمی در حال شدید شدن بوده است. روابط مالکی با واشنگتن به آن حد تخریب شده بود که او برای مذاکره در باره دریافت اسلحه، به مسکو سفر کرده بود. به همین سان، سیسی در حال انجام همین کار است در یک پز اعتراضی علیه سکوت امریکایی ها در باره حمایت کامل از او. بر این مبنا، می توان ابعادی از منطقه را ملاحظه کرد که واشنگتن در حال از دست دادن نفوذش در آن است. معهذا، با داعش در عراق، دولت عراق به ایالات متحده نیاز دارد. دولت عراق به حمایت نظامی امریکائی ها وابسته است، زیرا ارتش اش با تجهیزات نظامی امریکائی، پس از هجوم ۲۰۰۳، ساخته شده است و بخش مهمی از این تجهیزات بدست داعش افتاده است. ایالات متحده شرایط خود را برای حمایت از دولت عراق دیکته کرده است و رفتن مالکی اولین شرط بوده است. آن ها آنچه را می خواستند، بدست آورده اند : مالکی کنار رفته و حیدر العبادی جانشین او شده است.

اکنون واشنگتن مشغول آزمودن تکرار آن چه که در ۲۰۰۶ انجام داد یعنی بعد از باختن در مقابل القاعده. در آن زمان، ایالات متحده در میان همان طوایف سنی ای که القاعده در آن ها مستقر شده بود، شروع به جلب و جذب نیرو کرد. واشنگتن از این راه حتی موفق شد که طوایف سنی را به متحدین ایالات متحده تبدیل نماید و بدینگونه به ریشه کنی القاعده در عراق دست یافت. هم اکنون ما شاهد تکرار همین استراتژی هستیم : طوایف سنی توسط فرقه گرایی مذهبی مالکی، مورد حمایت رژیم اسلامی ایران، کاملا به حاشیه رانده شده بودند. این طوایف به حدی عصبانی بودند که بمحض ظهور داعش، با این جریان متحد شدند. در واقع، داعش در تصرف قسمت بزرگی از عراق تنها نبوده است : این پیشروی ها و تسخیر قسمت وسیعی از عراق بیشتر نتیجه یک اتحاد میان داعش با نیروهای سنی عرب، قبایل، بقایای حزب بعث صدام حسین و دیگران بوده است. در ۲۰۰۴ نیز سنی ها اجازه دادند القاعده وارد شود، چون بعد از قتل عام در فلوجه، بشدت منزوی گشته بودند. آن ها از القاعده حمایت کردند تا زمانی که ایالات متحده استراتژی اش را عوض کرد. اکنون، ما باز تولید همان سناریو را می بینیم : این بار قبایل سنی به داعش راه داده اند و واشنگتن استراتژی اتحاد با آن ها را نوسازی می کند. برای این، ایالات متحده نیاز داشته است که از مالکی خلاص شود. اکنون که این انجام شده است، ما مراحل بعدی را خواهیم دید.

تاریخ انتشار : ۱۶ مهر, ۱۳۹۳ ۱۱:۵۷ ب٫ظ
لینک کوتاه
مطالب بیشتر

نظرات

Comments are closed.

بیانیه‌های هیئت‌ سیاسی‌ـ‌اجرایی

ضرورت مقابلۀ هوشیارانه با تهاجم راست افراطی؛ همبستگی مردمی سدی استوار در دفاع از میهن

هرچند تهدیدهایی چون تکرار کشتار ۶۷ ره به جایی نمی‌برند اما هشداری جدی و خطری جدی‌اند علیه تمامیت ایران و اتفاقاً خاستگاه اصلی‌اش همان نیروی متجاوزی است که سال‌هاست نقشۀ حمله به ایران را از طرق مختلف و از جمله کاشتن جاسوسان و فریب‌خوردگانی در درون نیروهای امنیتی و نظامی ایران طراحی می‌کند. دشمنان واقعی ایران به دنبال رخ دادن فجایعی این‌چنینی‌اند تا دست‌آویزی پیدا کنند برای دفاع دروغین از «حقوق بشر» و ریختن بمب‌های‌شان بر سر مردم ایران.

ادامه »
سرمقاله

اسراییل در پی تحقق رؤیای خونین «تغییر چهرۀ خاورمیانه»!

دست‌کم دو دهه است که تغییر جغرافیای سیاسی منطقۀ ما بخشی از اهداف امریکا و اسراییل‌اند . نتانیاهو بارها بی‌پرده و باافتخار از هدف‌اش برای «تغییر چهرۀ خاورمیانه» سخن گفته است. در اولین دیدارش با دونالد ترامپ در آغاز دور دوم ریاست جمهوری نیز مدعی شد که اسراییل و امریکا به طور مشترک در حال مبارزه با دشمنان مشترک و «تغییر چهرۀ خاورمیانه»‌اند.

مطالعه »
سخن روز و مرور اخبارهفته

سیمور هرش: آنچه به من گفته شده است در ایران اتفاق خواهد افتاد.

یک مقام آگاه امروز به من گفت: «این فرصتی است برای از بین بردن این رژیم برای همیشه، و بنابراین بهتر است که ما به سراغ بمباران گسترده برویم.» … بمباران برنامه‌ریزی‌شده آخر هفته اهداف جدیدی نیز خواهد داشت: پایگاه‌های سپاه انقلاب اسلامی، که از زمان سرنگونی خشونت‌آمیز شاه ایران در اوایل سال ۱۹۷۹ با کسانی که علیه رهبری انقلاب مبارزه می‌کنند، مقابله کرده‌اند.

مطالعه »
یادداشت

در نقد بیانیه فعالین مدنی بشمول برندگان نوبل صلح درباره جنگ…

آخرین پاراگراف بیانیه که بخودی خود خطرناک‌ترین گزاره این بیانیه است آنجایی است که میگویند: ” ما از سازمان ملل و جامعه‌ی بین‌المللی می‌خواهیم که با برداشتن گام‌های فوری و قاطع، جمهوری اسلامی را به توقف غنی‌سازی، و هر دو‌طرف جنگ را به توقف حملات نظامی به زیرساخت‌های حیاتی یکدیگر، و توقف کشتار غیرنظامیان در هر دو سرزمین وادار نمایند.” مفهوم حقوقی این جملات اجرای مواد ۴۱ و ۴۲ ذیل فصل هفتم اساسنامه ملل متحد است.

مطالعه »
بیانیه ها

ضرورت مقابلۀ هوشیارانه با تهاجم راست افراطی؛ همبستگی مردمی سدی استوار در دفاع از میهن

هرچند تهدیدهایی چون تکرار کشتار ۶۷ ره به جایی نمی‌برند اما هشداری جدی و خطری جدی‌اند علیه تمامیت ایران و اتفاقاً خاستگاه اصلی‌اش همان نیروی متجاوزی است که سال‌هاست نقشۀ حمله به ایران را از طرق مختلف و از جمله کاشتن جاسوسان و فریب‌خوردگانی در درون نیروهای امنیتی و نظامی ایران طراحی می‌کند. دشمنان واقعی ایران به دنبال رخ دادن فجایعی این‌چنینی‌اند تا دست‌آویزی پیدا کنند برای دفاع دروغین از «حقوق بشر» و ریختن بمب‌های‌شان بر سر مردم ایران.

مطالعه »
پيام ها

پیام به کنگرهٔ بیست‌وششم حزب کمونیست آلمان

ما بر این باوریم که چپ اگر نتواند در برابر ماشین جنگی سرمایه‌داری بایستد، اگر چپ صدای رنج مردمان بی‌پناه نباشد، اگر چپ در خیابان‌ها، کارخانه‌ها، اردوگاه‌ها و مناطق جنگ‌زده حضور نداشته باشد، از رسالت تاریخی خود فاصله گرفته است. ما برای بنای جهانی دیگر مبارزه می‌کنیم – جهانی فارغ از استثمار، از سلطه، از مرزهای ساختگی، از جنگ و نژادپرستی.

مطالعه »
شبکه های اجتماعی سازمان
آخرین مطالب

ضرورت مقابلۀ هوشیارانه با تهاجم راست افراطی؛ همبستگی مردمی سدی استوار در دفاع از میهن

تعلیق همکاری با آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، کشور را منزوی‌تر می کند.

بیانیه مجامع اسلامی ایرانیان در باره دستگیریها، اعدامهای اخیر و برخورد با مهاجران افغانستانی

محکوم کردن تجاوز و حملۀ ددمنشانه اسراییل و آمریکای جهان‌خوار به کشور و خواست ازادی زندانیان سیاسی، عقیدتی و عادی!

زندانیان سیاسی و عقیدتی و عادی را آزاد کنید!

۱۲ روز سرنوشت‌ ساز؛ روایت یک جنگ ترکیبی و پروژۀ براندازی اسراییلی امریکایی در ایران