سیاستهای دولت ترکیە بعد از کودتای نافرجام در این کشور، نە در مسیر شکوفائی بیشتر دمکراسی نوع ترکیەای، بلکە در جهت عکس، یعنی تحدید بیشتر آن گام بر می دارد.
اگر بعد از کودتای نافرجام، در سطحی وسیع دولت اردوغان دست بە تصفیەهای گستردە در سطوح مختلف اداری و دولتی زدە است، اگر دست نیروهای امنیتی را در کنترل جامعە بیشتر بازگذاشتە، اخیرا و در روزهای گذشتە با دستگیری رهبر حزب دمکراتیک خلقها و همکارانش، یکی از مهمترین و خطرناکترین گامهایی را برداشت کە در عمل بە معنای ایجاد شکاف و گسل بیشتر در بافت دمکراسی این کشور و ساختار مدنی و اجتماعی آن است. دولت اردوغان با این عمل، جامعە ترکیە را در آستانە روند جدیدی قرار دادە کە مشخصە آن تنش و درگیریهای بیشتر در درون کشور است.
اما ترکیە تنها بە این بسندە نکردە است، گسترش عملیات و حضور نظامی در سوریە و عراق کە با مخالفت شدید دولت اسد، کردهای این کشور، دولت عراق و بخش مهمی از کردهای عراق مواجە شدە است، نشان از آن دارد کە سیاست نوین ترکیە بر پایە گسترش اختناق در داخل و تجاوز در خارج مرزهای خود پایەریزی شدە است. دولت اردوغان در یک تقلید غیرمنتظرە از رقیب منطقەای خود، ایران، چنین بە نظر می رسد کە برای بازسازی بنیانهای ایدەئولوژیک خود کە بر اساس ناسیونالیسم ترکی و عظمت طلبی عثمانی بنانهادە شدە است، سعی دارد از طریق تهییج جامعە ترک، در یک روند پر فراز و نشیب درگیری و هیجان، ثبات همیشگی را نهایتا بە ترکیە بازگرداند. این سیاست نوین، بی گمان تنها ناظر بر تثبیت وضعیت در چهارچوب مرزهای کنونی آن نیست، بلکە بسیار فراتر از آن، خود را در ایجاد مناطق نفوذ و بە احتمال قوی مناطق نوینی بازمی یابد کە می توانند بە این کشور ملحق شوند. دولت ترکیە در هرج و مرج کنونی منطقە خاورمیانە در آرزو و رویای یک تقسیم جغرافیائی نوین است کە می تواند بە رغم ترکیە، اجحافهای تاریخی بە این کشور را بعد از شکست آن در جنگ اول جهانی و قرارداد سایکس ـ پیکو جبران نماید. و آنگاە کە سخن بر سر دستاورهای نوین در فضای پر آشوب منطقەای بە وسعت خاورمیانە است، تجمع نیروها چە در بعد سیاسی و چە در بعد نظامی، در ابعادی دیگر مطرح می شوند کە تاکنون بی سابقە بودە است. اردوغان بە یک فضای نسبتا یک دست در درون کشورش جهت تحقق رویاهای خود نیاز دارد.
دولت ترکیە کە ‘پ ک ک’ و نیروهای شبە نظامی آن را وابستە بە ایران می داند، بە هیچ عنوان نمی تواند حضور این جریان را بعنوان یکی از جریانهای سیاسی روند حل مسئلە کرد در ترکیە بپذیرد. سیاست خلع سلاح این جریان از طریق یاری خواستن از حزب دمکرات کردستان عراق و ارائە نوعی بازی با عبداللە اوجالان دربند، دیگر عملا پایان یافتە است. در نگاە نوین ترکیە، پذیرش بیشتر بازی با پ ک ک، عملا بە معنای پذیرش بازی رقیب در درون کشور خود است، بازی ای کە بە جز شکست در تعبیر آنان نمی توان برداشت دیگری برای آن داشت. بە همین جهت علاوە بر پیشبرد “سیاست تاخیر” در روند قضیە کرد، سیاست بازدارندگی رقبای مهم منطقەای، یکی دیگر از اهداف مهم این کشور است. دولت کنونی ترکیە، وجود حزب دمکراتیک خلقها را بعنوان بازوی سیاسی روندی ارزیابی می کند کە می تواند بشیوە مسالمت آمیز بە بازی باخت ترکیە یاری رساند، بهمین جهت سیاست تضعیف و نابودی آن را مد نظر قرار دادە است. پس با این حساب می توان گفت کە دولت این کشور عملا وارد دوران نوینی شدە است کە مشخصە اصلی آن، پایان آن روندهائی ست کە سعی می شد در آن بنوعی بە قضیە کرد در این کشور جواب دادە شدە و راەحلی ارائە شود.
واقعیت این است کە ترکیە بە سیاست مشت آهنین روی آوردە است، هرچند این سیاست با سیاست نظامیان ترکیە فواصل معینی دارد و درست از آن بستر اجتماعی و سیاسی چە در داخل و چە در خارج برخوردار نیست کە اردوغان فکرش را می کند. اردوغان برای تشدید جنگ در داخل علیە پ ک ک آمادە است و از این بابت شاید چندان دغدغەای نداشتە باشد، اما در خارج مرزهایش، قضیە فرق می کند. سیاست مشت آهنین می تواند بە درگیری با عراق و کردهای سوریە منتهی شود کە با توجە بە اینکە نیروهای منطقەای دیگری پشت این نیروها هستند، این درگیری ها می تواند بە جنگهای فاجعەبار منطقەای بیانجامد. ترکیە با آتش فاصلە چندانی ندارد.