حال اینکه چه مکانیزمهایی در این پروسه بر یکدیگر تداخل و تاثیر می گذارند بحث فعلی من نیست.
سخن بر سر انتخاباتی ست که توجه و حساسیت میلیاردها انسان را در سرتاسر گیتی به خود جلب نمود. چرایی این نقطه حساس تار یخی نیز در حوزهء بررسی این مقاله نمی گنجد.
آنچه که بیش از پیش فراروی بسیاری از سئوالات عینی و ذهنی قرار دارد این سئوال ساده و در عین حال پیچیده است که چگونه بوش توانست با ۳.۵ میلیون رای بیشتر از رقیب خویش مجددا” به پست ریاست جمهوری انتخاب شود.
برای یافتن پاسخ به این سئوال می بایست به خود رای دهندگان مراجعه کرد.
آنچه که از دل سنجش افکار عمومی مردم امریکا در ایالتهای گوناگون میتوان برشمرد موارد ذیل است:
پیش گفتار
علل و دلائل انتخاب رای دهندگان در هر جامعه ای منوط به پارامترهایی ا ست که بطور عموم قابل شناسایی و تدقیق می باشند. این مسئله بویژه در جوامعی که ساختار پارلمانتاریستی در آن نهادینه گشته و سنتهای دمکراتیک از آنجمله انتخابات آزاد جزو بدیهیات محسوب می شوند بسیار شفاف تر و قابل پیش بینی تر است.
تحقیقات و پژوهشهای جامعه شناسان در عرصه این حوزه بیانگر آنستکه دلیل و یا دلائل انتخاب رای دهندگان را می بایست در مسائل متنوع و گوناگونی جستجو کرد که به حقیقت نزدیکترند.
با نگاهی به جداول ذیل می توان استدلالهای فوق را بر شمرد.
ـ با توجه به اینکه همزمان با انتخاب رئیس جمهور انتخابات مجلس سنا و …. نیز برگزار گردید این تصور که رای دهندگان به بوش در تمامی ایالات به یکسان به کاندید جمهوریخواهان برای مجلس سنا نیز رای خواهند داد اشتباه بود.
برای مثال در ایالت ایندیانا جرج بوش ۶۰ درصد آرا – ۱۴۷۴۴۷۵ – را کسب نمود در حالیکه کاندید حزب دمکرات Bayh- – برای مجلس سنا در همین ایالت ۶۲ درصد آرا – ۱۴۸۸۷۸۲ – را به خود اختصاص داد و راهی مجلس شد.
حال آنکه در انتخابات فرمانداری همین ایالت کاندید حزب جمهوریخواه -Daniels – با ۵۳ درصد آرا به پست فرمانداری این ایالت رسید.
ـ استقبال زنان برای شرکت در انتخابات بیش از مردان بود. – ۵۴ درصد –
نرخ رشد شرکت زنان در انتخابات نسبت به دور قبل پنج درصد است. در حالیکه نرخ رشد شرکت مردان نسبت به دوره قبل تنها دو درصد است. ۵۵ درصد مردان به بوش و ۵۱ درصد زنان به کری رای دادند.
ـ در جدول مربوط به مهمترین دلیل برای انتخاب رای دهندگان میتوان خطوط بسیار ظریفی را از هم تمیز داد . آنانکه – ۱۹ درصد رای دهندگان- تروریسم را بعنوان مقوله ای پر اهمیت برای انتخاب رئیس جمهور قلمداد کرده اند هشتاد و شش درصد به جرج بوش رای دادند در حالیکه پانزده درصد رای دهندگان معتقد بودند که مسئله عراق مهمترین قضیه است و ۷۳ درصد چنین تفکری به کری رای داد.
در همین راستا برای ۲۲ درصد از رای دهندگان امور مربوط به ارزش های اخلاقی از اولویتهای مهم برای انتخاب رئیس جمهور محسوب می گشت. از این گروه ۸۰ درصد به بوش رای داده اند.
مسئله اقتصاد و کار که از شعارهای محوری انتخاباتی حزب دمکرات محسوب می گشت تنها ۲۰ درصد رای دهندگان را جذب می کرد. از این گروه حزب دمکرات ۸۰ درصد آرا را به خود اختصاص داد. همینگونه مسئله بهداشت – ۸% – و آموزش – ۴%- عده قلیلی را به خود مشغول می داشت.که از این دو گروه نیز کاندید حزب دمکرات به ترتیب ۷۷ درصد و ۷۳ درصد آرا را به خود اختصاص داد.
مسئله مالیات ظاهرا” در منظر امریکایی ها هنوز جایگاه انتخاباتی ویژه نیافته چراکه تنها ۵ درصد معتقد به اولویت جایگاه این مقوله در پروسه انتخابات ریاست جمهوری هستند.
ـ آنچه که مربوط به انتظارات مردم امریکا از رئیس جمهور مورد انتخاب خود دارند نیز از اهمیت کلیدی برخوردار است. برای مثال ۲۴ درصد از رای دهندگان بر این اعتقادند که رئیس جمهورشان می بایست در جهت تغییر در جامعه خیز بردارد. ۹۵ درصد چنین تفکری به کاندید حزب دمکرات – کری – رای داد.
در مقابل ۱۷ درصد از رای دهندگان معتقدند که رئیس جمهوری با خصوصیات ” رهبر قوی” را ترجیح می دهند. چنین تفکری با ۸۷ درصد از آرا خود بوش را برگزید.
برای ۸ درصد از رای دهندگان نیز ایمان مذهبی مهمترین خصوصیت رئیس جمهورشان است. در این گروه نیز ۹۱ درصد به جرج w بوش لبیک گفتند.
جالب توجه اینکه تنها ۷ درصد رای دهندگان ذکاوت و با هوشی را از مهمترین خصایص ریاست جمهوری می دانند و از این گروه نیز تنها ۹ درصد به بوش رای داد!
ـ نسل جوان امریکا – بین ۱۸ الی ۲۹ سال – تمایل بیشتری به انتخاب کری داشت – ۵۴ درصد آرا این بخش به کری تعلق گرفت- حال آنکه منتخبین سی سال به بالا بوش را ترجیح دادند – حدود ۵۳ درصد آرا از این گروه به بوش داده شد -.
ـ رنگین پوستان امریکایی که ۱۱ درصد رای دهندگان را تشکیل می دادند با اکثریت شکننده ای به کری رای دادند – ۸۸ درصد -. اما شهروندان لاتین تبار – ۸ درصد رای دهنده گان – و آسیایی – ۲ درصد رای دهنده گان- به ترتیب ۵۳ و ۵۶ درصد از آرا خود را به کری سپردند.
ـ تاثیرات میزان درآمد رای دهندگان در سمت دهی آرا نیز گویاست. درآمدهای سالیانه کمتر از ۵۰۰۰۰ دلار با نرخی برابر ۵۵ درصد آرا برای کری و بیشتر از این مبلغ با نرخی حدود ۵۶ درصد برای بوش رقم خوردند.
البته هر چه درآمد کمتر درصد حمایت از کری بیشتر و بلعکس. برای مثال برای گروه با درآمد کمتر از ۱۵۰۰۰ دلار ۶۳ درصد آماده گی برای حمایت از کری وجود داشت. در حالیکه همین میزان حمایت – ۶۳ درصد- از بوش برای گروه رای دهنده گان با درآمد بیش از ۲۰۰۰۰۰ دلار میسربود!