جمعه ۱۲ بهمن ۱۴۰۳ - ۰۳:۰۵

جمعه ۱۲ بهمن ۱۴۰۳ - ۰۳:۰۵

چگونه ایرانی، دلنشین ترامپ و ترامپیست هاست؟
از زمان استقرار جمهوری اسلامی تا کنون هیچ  رهبر، دولت و دستگاه حکومتی در ایران موافق دولت های آمریکا نبوده زیرا آنها اکثرا در تلاش برای سرنگونی و از پای...
۱۱ بهمن, ۱۴۰۳
نویسنده: طهماسب وزیری
نویسنده: طهماسب وزیری
مهاجران: «کیسه‌های زباله» یا پیشقراولان جهان بی‌مرز؟
وزیر امنیت کشور در کابینه ترامپ، با حضور در جریان دستگیری به گفته وی یک مهاجر مجرم و در حالی که جلیقه ضدگلوله برتن داشت در «اکس» نوشت: «اکنون عملیات...
۱۱ بهمن, ۱۴۰۳
نویسنده: بهمن پرستویی
نویسنده: بهمن پرستویی
مخالفت سلطنت طلبها و براندازها با مذاکره بین امریکا و جمهوری اسلامی
جریان برانداز و در راس آن سلطنت طلبها و شخص رضا پهلوی از اینکه جمهوری اسلامی بتواند با دولت ترامپ وارد مذاکره شود و و این مذارکرات احیانا منجر به...
۱۱ بهمن, ۱۴۰۳
نویسنده: کامران
نویسنده: کامران
مرگ اپوزیسیون‌های وارداتی؛ زایش مقاومت‌های خودبنیاد از خاک جامعه
در جهانی که مبارزه سیاسی دیگر به بودجه‌های بیگانه یا حمایت‌های مقطعی گره نخورده، تحولی خاموش در حال رخ دادن است: اپوزیسیون‌های وابسته به منابع خارجی، جای خود را به...
۱۱ بهمن, ۱۴۰۳
نویسنده: حمید آصفی
نویسنده: حمید آصفی
رفیق فدایی خلق سهراب شکری پور از میان ما رفت
رفیق سهراب که از سمپات های رفیق حقنواز بود، پس از ضربات سال ۱۳۵۴، در نوجوانی، به زندگی مخفی سازمانی پیوست ... .سهراب همیشه آرزو داشت که در میان کارگران...
۱۱ بهمن, ۱۴۰۳
نویسنده: دبیرخانۀ شورای مرکزی سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
نویسنده: دبیرخانۀ شورای مرکزی سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
کارزار رفع حصرِ پیشگامان جنبش سبز، گامی مثبت و تقویت کنندۀ جامعۀ‌ مدنی
ما خوشحالیم که اراده‌ای مستحکم در داخل کشور شکل گرفته است که با برشمردن مشکلات معیشتی، سیاسی و اجتماعی، برخورداری از زندگی‌ای بهتر، حقوق اولیه و اعتراض را حق شهروندی...
۱۰ بهمن, ۱۴۰۳
نویسنده: هیئت سیاسی ـ اجرایی سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
نویسنده: هیئت سیاسی ـ اجرایی سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
بازگشت ترامپ به کاخ سفید افول آمریکا؟
بخشی از تحلیل گران و سیاستمداران، بازگشت ترامپ را نمادی از سقوط دموکراسی لیبرال و آغاز فرمانروایی الیگارشی غول‌های فن آوری، شرکت‌های بزرگ انرژی و تولید کنندگان جنگ افزار می‌دانند....
۱۰ بهمن, ۱۴۰۳
نویسنده: سیاوش قائنی
نویسنده: سیاوش قائنی

جمهوری اسلامی در آستانه نشست ۱۳ سپتامبر گام بگام عقب می نشیند!

من بر این باورم که مبناي عقلايي حل بحران اتمی، اجراي بي درنگ و کنترل پذير رهنمودها و مصوبه هاي آژانس بين المللي انرژي اتمي است. عدم از سرگيري ساخت سانترفيوژها و اجتناب از لغو تعليق غني سازي اورانيوم، همچنين شفاف كردن هر پروژه مرتبط با انرژي هسته اي ايران مطابق استانداردهاي آژانس بين المللي انرژي اتمي، گام هاي نخستين و ضرور در تخفيف بحران جاري است.

کار: پس از توافق وزرای خارجه سه کشور آلمان، فرانسه و انگلیس با جمهوری اسلامی برسر امضای پروتکل الحاقی در اکتبر سال ۲۰۰۳، بنظر میرسید که موضوع فعالیت های هسته ای ایران از جنبه سیاسی ـ امنیتی به جنبه حقوقی ـ فنی گذر کند و بتدریج به روال عادی بیافتد. اما قضیه به این صورت پیش نرفت و در چند ماه اخیر ییک موضوع حاد و بیک بحران جدی در مناسبات ایران و غرب تبدیل گردید. بنظر شما دلایل آن چیست و سیاستهای جمهوری اسلامی در شکل گیری آین بحران چه نقشی داشت؟ 
احمد فرهادی: من سه عامل زیر را در این رابطه بسیار موثر میدانم. 
ماجراجوئی حکومت جمهوری اسلامی:
حکومت جمهوری اسلامی از ابتدا با در پیش گرفتن حداکثر پنهانکاری و سرباز زدن از شفاف سازی در رابطه با فعالیتهای هسته ای خود این شک را ایجاد کرد که هدف اصلی اش دستیابی به تسلیحات اتمی است. برملا شدن موارد متعددی از جنبه های پنهانی این فعالیتها سبب تقویت سوءظن و اعمال فشار بیشتر شد. پس از اوج گیری بحران جمهوری اسلامی ابتدا به سیاست برانگیختن کشورهای مقتدر و صاحب نفوذ علیه یکدیگر، مانوور روی اختلافات بین آنها و تطمیع اروپا و روسیه پرداخت. زمانی که کاملا در تنگنا قرار گرفت مختصر تغییر و نرمشی از خود نشان داد و قرارداد سعدآباد را امضا کرد و پروتکل الحاقی را پذیرفت. ولی پس از کوتاه زمانی دوباره برگشت سر همان روش سابق خود و با تمسک به مفاد پیمان منع گسترش تسلیحات اتمی و متمم آن و با توسل به این بهانه که طرف های اروپایی قرارداد سعدآباد در بستن پرونده اتمی ایران تعلل و بدقولی کرده اند اعلام داشت که ساخت سانترفیوژها را از سر خواهد گرفت و تهدید کرد تعلیق “داوطلبانه” غنی سازی اورانیوم را لغو خواهد کرد. نقطه اوج این سیاست ماجراجویانه سخنان اخیر شماری از دولتمردان در زمینه ضرورت برخورداری ایران از توانائی های هسته ای تا حد دستیابی به تسلیحات اتمی بود. گمان میکنم این سیاهه دلایل کافی برای تقویت شدید بی اعتمادی نسبت به این حکومت و سیاستهای آن و برانگیخته شدن جهانی علیه وی را بدست داده باشد. البته اکنون در آستانه نشست ۱۳ سپتامبر آژانس، حکومت دارد گام به گام عقب مینشیند.
جمهوری اسلامی طی یک سال و نیم گذشته از اقدامات بسیار مدبرانه و مهم آژانس، از جمله گزارشهای وی مبنی بر “مربوط بودن آثار یافته شده از اورانیوم غنی شده به ابزارهای وارداتی” و اینکه “بازرسان آژانس نتوانسته اند شواهد و مدارک کافی و قانع کننده ای گردآورند که نشان دهد ایران به دنبال دستیابی به جنگ افزار هسته ای است” استفادهء منطقی و منطبق بر منافع ملی ایران بکند.
بهانه جوئی و ماجراجوئی دولت جرج بوش
از طرف دیگر برخلاف آژانس بین المللی انرژی اتمی وکشورهای اروپائی که جمهوری اسلامی ایران را به شفاف تر کردن فعالیتهای هسته ای و رفع نگرانیهای موجود ترغیب میکنند، دولت آقای جرج بوش از تولید سلاح اتمی توسط ایران سخن میراند، دقت کنید صحبت حتا از احتمال تولید سلاح اتمی هم نیست بلکه از تولید آن است. قطعا خوانندگان شما گفت وگو ی چند روز پیش آقای بوش با شبکه خبری NBC را ملاحظه کرده اند. او در این گفت و گو برخلاف نوشته های حتا مطبوعات تندروی آمریکایی که اذعان میکنند “بازرسان آژانس بین المللی انرژی اتمی نتوانسته اند شواهد و مدارک کافی و قانع کننده ای گردآورند که نشان دهد ایران به دنبال دستیابی به جنگ افزار هسته ای است . . .”، ادعا کرد: “. . . ما عمیقا نسبت به این کشور (منظور ایران است) که به تولید سلاح هسته یی میپردازد . . . نگران هستیم “. 
این صحبت ها را مقایسه کنید با ادعای آقای بوش و دولتمردان کنونی آمریکا در رابطه با عراق. آنهاآن زمان با ادعای این که عراق دارای تسلیحات کشتار جمعی است و با اصرار بر این امر و بر خلاف تمام تلاشهای جامعه بین المللی به عراق حمله کردند و فاجعه ای آفریدند که آثار زیانبارش سالهای سال دامن عراق، کل منطقه خاورمیانه و جهان را رها نخواهند کرد. امروز حتا خود دولت ایالات متحده آمریکا نیز اذعان میکند که ادعای نادرستی داشته است اما این اذعان فاجعه را جبران نمیکند. زبان دولت آقای بوش زبان صحبت از اطلاعات ثابت شده و قابل اثبات نیست، بل که زبان ادعا و اصرار بر حقانیت ادعا بر مبنای حدس و گمان است. آقای بوش ابتدا تصمیم میگیرد سپس دلیل پیدا میکند. تجربه تاریخی این چند ساله نشان نمیدهد که دغدغه خاطر آقای بوش و یارانش وفاداری به واقعیات و حمایت از دمکراسی باشد. زبان آقای بوش زبان زور و تهدید است. 
ماجراجوئی و تحریکات دولت اسرائیل
به دو عامل نامبرده بالا که به اندازه کافی برای داغ کردن صحنه کافی هستند، دولت آریل شارون را اضافه کنید. این دولت که آشکارا سیاست ترور دولتی پیش گرفته و از آن علنا حمایت میکند و به هیچ کدام از قطعنامه های سازمان ملل و اخطارهای جامعه جهانی توجه نمیکند، دولتی که خود داشتن تسلیحات اتمی را هیچگاه تکذیب نکرده، به خودش اجازه میدهد معلم اخلاق جمهوری اسلامی باشد و گاه حتا از امکان استفاده از حملات محدود بر علیه ایران صحبت کند. این روی صحنه است، اما پشت صحنه نیز دولت اسرائیل بشدت فعال است. ماجرای کشف جاسوس اسرائیل در دستگاه امنیتی دولت بوش که مشخصا در رابطه با پروژه فعالیتهای اتمی ایران کار میکرده، تنها یک نمونه از خروار است. گفته میشود دولت آمریکا برای پیش گیری از اقدامات تند دولت اسرائیل گاه مواضعی تندتر از آن چه معتقد است اتخاذ میکند. یک ضرب المثل خودمان میگوید در جهنم مارهائی پیدا میشوند که از دست آنها باید به اژدها پناه برد.

جمهوری اسلامی تا کنون از تفاوت سیاستهای اتحادیه اروپا با امریکا بیشترین بهره را برده است. آیا در حال حاضر اتحادیه اروپا و دولت امریکا سیاستهای متفاوتی را در زمینه فعالیتهای هسته ای جمهوری اسلامی پیش میبرند و یا اینکه سیاستهای آنها برهم انطباق دارد؟ 
یکی از پایه های اصلی سیاست خارجی جمهوری اسلامی مانوور روی اختلافات کشورهای صاحب نفوذ و برانگیختن آنها علیه یکدیگر بوده است، این بار نیز برای کنترل و تخفیف بحران از این سیاست غافل نبود. واقعیت هم این است که سیاستهای اتحادیه اروپا و ایالات متحده آمریکا، بویژه تحت مدیریت دولت بوش، باهم متفاوت بوده است. همان طور که قبلا هم گفتم آژانس بین المللی انرژی اتمی و اتحادیه اروپا با در پیش گرفتن سیاست مسئولانه در پی پیدا کردن راههای مناسب برای وادار کردن جمهوری اسلامی ایران به شفاف تر کردن فعالیتهای هسته ای و رفع نگرانیهای موجود بودند و هستند اما دولت آقای بوش در پی تهدید ایران و داغ کردن موضوع بوده و هست. این دو سیاست کاملا از هم متمایزند. طی ۱۸ ماه گذشته آژانس و اتحادیه اروپا بر حل مسئله توسط آژانس پا فشرده اند و آمریکا بر احاله موضوع به شورای امنیت. اما سیاست ها و برخوردهای نادرست حکومت ایران این دو سیاست را بهم نزدیکتر کرده است و این یک پیروزی برای ایالات متحده آمریکا است. اکنون دولتهای بریتانیا، فرانسه و آلمان طبق رسوم دیپلماسی از زبان سخنگویان بی نام و نشان خود اعلام میکنند که کاسه صبرشان سر آمده و بطور رسمی نیز اولتیماتوم میدهند که اگر دولت ایران تا ماه نوامبر آینده برنامه خود برای دستیابی به فناوری غنی سازی اورانیوم را کاملاً متوقف نکند رسیدگی به ابهاماتی که در مورد برنامه هسته ای ایران وجود دارد به شورای امنیت سازمان ملل متحد سپرده خواهد شد. میبینید که فاصله و اختلاف بین برخوردهای کشورهای مختلف روز به روز بیشتر رنگ میبازد اما اختلاف هنوز هم هست.

بنظر شما اهداف و انگیزه های جمهوری اسلامی از تداوم فعالیتهای هسته ای، راه اندازی مجدد سانتریفوژها و تولید اورانیوم چیست؟ آیا صرفا دستیابی به دانش و تکنولوژی هسته ای برای اهداف صلح جویانه است یا اهداف دیگری را دنبال میکند؟ اگر شق اول مطرح باشد، چرا موضوع به چنین بحرانی تبدیل شده است؟ چرا جمهوری اسلامی شفاف عمل نمیکند؟ چرا به خواسته های آژانس پاسخ روشن نمیدهد؟
این موضوع را باید دقیقتر مورد مطالعه قرار داد. گروه کار روابط بین المللی در نظر دارد از هفته بعد کل مسئله فعالیتهای اتمی در ایران، از جمله شناخت از اهداف جمهوری اسلامی، را به بحث عمومی بگذارد. قطعا بر پایه این بحث عمومی میتوان در این مورد دقیقتر اظهار نظر کرد. 
برداشت کنونی من این است که درون و پیرامون حکومت جمهوری اسلامی افراد و محافل بانفوذی وجود دارند که با انگیزه های متفاوت خواهان دستیابی ایران به تسلیحات اتمی هستند و این اندیشه که بهترین دفاع حمله متقابل است و در منطقه بسیار پرآشوب خاورمیانه که سه کشور دارای تسلیحات اتمی هستند که ماجراجوترین و جنگ افروزترین دولت منطقه، اسرائیل، نیز جزو آنهاست، نداشتن تسلیحات اتمی سبب عدم امنیت بیشتر میشود، قطعا طرفداران پر و پا قرصی در این محافل دارند. اما در ون و پیرامون همین حکومت کم نستند کسانی که با این سیاست مخالفند. به هرحال به گمان من سیاست عمومی حاکم بر حکومت تولید تسلیحات اتمی نیست. من فکر میکنم جمهوری اسلامی برای داشتن وزن بیشتر در سیاست خارجی با این حربه خطرناک به بازی با منافع ملی ایران دست زده است. گزافه گوئی این حکومت در خدمت چانه زنی های قدرت قابل تفسیر و تحلیلند. اما این سخن نباید مانع دقت موشکافانه و مستمر در رفتار و سیاستهای حکومت شود و به غفلت خوشبینانه بیانجامد. باید نیروهای میهن دوست ایران همراه با بخش مسئول جامعه جهانی برای واداشتن حکومت جمهوری اسلامی به تبعیت از تصمیمات آژانس بکوشند.

جمهوری اسلامی بر حق خود برای دستیابی به تکنولوژی هسته ای تاکید میکند. آیا در شرایط کنونی دستیابی به تکنولوژی هسته ای بدون تامین اعتماد بین المللی و فراهم آوردن شرایط نظارت و بازرسی آژانس، امکان پذیر است؟
در شرایط کنونی و تا زمانی که سوءظن بکلی برطرف نشده است با تکیه بر حق اصولی اقدام به عملی که تشدید کننده بی اعتمادی باشد کاملا غیرعقلانی و خلاف منافع ملی است. من کاملا معتقدم حق اصولی، پیوسته و غیرقابل انکار ایران است که همانند سایر کشورها از امکان بهره گیری از دانش هسته ای برخوردار باشد و بحران جاری نباید هیچ توجیهی برای محرومیت استثنایی کشور ما از دانش یادشده ایجاد کند. اما در عین حال بسیار بیشتر معتقدم حرکت غیرمسئولانه حکومت جمهوری اسلامی میتواند ما را از تحقق این حق طبیعی و غیرقابل بحث دورتر کند. البته جمهوری اسلامی سابقه این گونه بی عقلی ها را دارد. مردم ایران فراموش نکرده اند فرصتهای بسیار مناسب برای پایان جنگ پس از فتح خرمشهر و بیرون راندن متجاوز ازکشور چگونه فدای مطامع بلندپروازانه و ایدئولوژیک رهبر حکومت آیت الله خمینی و یاران او شدند و چگونه “جام زهر” در بدترین شرایط سر کشیده شد. با تکیه بر حق دست به تشدید بحران زدن خلاف منافع ملی است.

بحران کنونی ممکن است پیآمدهای فاجعه باری برای کشور ما ببار آورد. فوری ترین اقدام برای مهار بحران، چه میتواند باشد؟ 
من بر این باورم که مبنای عقلایی حل این بحران خطرناک، اجرای بی درنگ و کنترل پذیر رهنمودها و مصوبه های آژانس بین المللی انرژی اتمی است. عدم از سرگیری ساخت سانترفیوژها و اجتناب از لغو تعلیق غنی سازی اورانیوم، همچنین شفاف کردن هر پروژه مرتبط با انرژی هسته ای ایران مطابق استانداردهای آژانس بین المللی انرژی اتمی، گام های نخستین و ضرور در تخفیف بحران جاری است. تا بحران برطرف نشود و اعتماد بین المللی حاصل نباید دست به اقدامی زد که میتواند تشدید کننده بحران باشد. حتا اگر از دید نظامی نیز به مسئله نگاه کنیم بیشترین زیان تشدید بحران عاید کشور ما خواهد شد چون میدان این چالش ایران است. 
از توصیه حجت الاسلام روحانی، دبیر شورای امنیت و نماینده تام الاختیار رهبر در بحران اتمی جاری، به سفرا و دیپلماتها مبنی بر این که به دولت هائی که با رجوع مسئله به شورای امنیت مخالفند قول عقد قراردادهای اقتصادی بدهید، بوی وقت کشی به مشام میرسد. این سیاست دلال منشانه در بهترین حالت نقش یک مسکن را بازی میکند. رهائی از بحران راه حل های اصولی و شجاعانه لازم دارد. دوری از سیاست های تنش آفرین، پیشقدم شدن در رفع اختلاف با همه دولتها در راستای برقراری روابط دیپلماتیک با آنها، از جمله با دولت ایالات متحده آمریکا، و تبلیغ بر این سیاست است که زمینه قطعی حل بحران و همچنین امکان استفاده کامل از دانش هسته ای در راه مقاصد صلح آمیز را فراهم میکند. 
از مسئولان نشریه کار برای اینکه به من امکان دادند نظراتم را به اطلاع خوانندگان نشریه برسانم سپاسگزارم. 

تاریخ انتشار : ۱۵ آبان, ۱۳۸۳ ۲:۴۰ ب٫ظ
لینک کوتاه
مطالب بیشتر

نظرات

Comments are closed.

بیانیه‌های هیئت‌ سیاسی‌ـ‌اجرایی

کارزار رفع حصرِ پیشگامان جنبش سبز، گامی مثبت و تقویت کنندۀ جامعۀ‌ مدنی

ما خوشحالیم که اراده‌ای مستحکم در داخل کشور شکل گرفته است که با برشمردن مشکلات معیشتی، سیاسی و اجتماعی، برخورداری از زندگی‌ای بهتر، حقوق اولیه و اعتراض را حق شهروندی مردم ایران دانسته و در اولین گام برای پایان دادن به ستم پانزده‌سالۀ حصر، با عزمی جدی به میدان آمده است

ادامه »
سرمقاله

عفریت شوم جنگ را متوقف کنیم! دست در دست هم ندای صلح سردهیم!

مردم ایران تنها به دنبال صلح و تعامل و هم‌زیستی مسالمت‌آمیز با تمام کشورهای جهان‌اند. انتظار مردم ما در وهلۀ اول از جمهوری اسلامی است که پای ایران را به جنگی نابرابر و شوم نکشاند مردم ما و مردم جنگ‌زده و بحران زدۀ منطقه، به ویژه غزه و لبنان، از سازمان ملل متحد نیز انتظار دارند که همۀ توان و امکاناتش را برای متوقف کردن اسراییل در تداوم و تعمق جنگ و در اولین مرحله برقراری فوری آتش‌بس به کار گیرد.

مطالعه »
سخن روز و مرور اخبارهفته

به بهانه قتل علی رازینی و محمد مقیسه (ناصریان)، قضات بیدادگاه های جمهوری اسلامی

جنایت کاران و متجاوزان به حقوق اساسی مردم، فارغ از مقام و درجه‌ای که دارند، باید در دادگاه‌های علنی و با رعایت کامل قوانین و کنوانسیون‌های بین‌المللی و داخلی محاکمه و پاسخگو شوند. از همین منظر، هرگونه ترور و قتل‌های اراده‌گرایانه نیز باید به‌طور قاطع محکوم شود.

مطالعه »
یادداشت

نه به اعدام، نه به پایانی بی‌صدا و بی‌بازگشت!

همه ما که در بیرون این دیوارها زندگی می‌کنیم برای متوقف کردن این چرخه خشونت و نابرابری مسئولیت داریم و باید علیه آن اعتراض کنیم. سنگسار، اعدام یا هر مجازات غیرانسانی دیگر صرف نظر از نوع اتهام یا انگیزه و اعتقاد محکومان، چیزی جز نابودی و ظلم نیست و باید برای همیشه از دستگاه قضایی حذف شود.  نه به اعدام، نباید فقط شعاری باشد، بلکه باید به منشوری تبدیل شود که کرامت انسانی و حقوق برابر را برای همه، فارغ از جنسیت و جایگاه اجتماعی، به رسمیت بشناسد.

مطالعه »
بیانیه ها

کارزار رفع حصرِ پیشگامان جنبش سبز، گامی مثبت و تقویت کنندۀ جامعۀ‌ مدنی

ما خوشحالیم که اراده‌ای مستحکم در داخل کشور شکل گرفته است که با برشمردن مشکلات معیشتی، سیاسی و اجتماعی، برخورداری از زندگی‌ای بهتر، حقوق اولیه و اعتراض را حق شهروندی مردم ایران دانسته و در اولین گام برای پایان دادن به ستم پانزده‌سالۀ حصر، با عزمی جدی به میدان آمده است

مطالعه »
پيام ها

پیام گروه کار روابط عمومی سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت) به مناسبت برگزاری دهمین کنگرهٔ سراسری حزب اتحاد ملت ایران اسلامی!

سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت) تلاش‌های مؤثرحزب اتحاد ملت ایران اسلامی در جبههٔ اصلاحات برای ایجاد تغییر در اوضاع اسفناک کشور را ارزشمند می‌داند. حضور پررنگ زنان در شورای مرکزی حزب شما، گامی شایسته در راستای تقویت نقش زنان در عرصهٔ سیاسی کشور است.

مطالعه »
برنامه
برنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
اساسنامه
اساسنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
بولتن کارگری
شبکه های اجتماعی سازمان
آخرین مطالب

چگونه ایرانی، دلنشین ترامپ و ترامپیست هاست؟

مهاجران: «کیسه‌های زباله» یا پیشقراولان جهان بی‌مرز؟

مخالفت سلطنت طلبها و براندازها با مذاکره بین امریکا و جمهوری اسلامی

مرگ اپوزیسیون‌های وارداتی؛ زایش مقاومت‌های خودبنیاد از خاک جامعه

رفیق فدایی خلق سهراب شکری پور از میان ما رفت

کارزار رفع حصرِ پیشگامان جنبش سبز، گامی مثبت و تقویت کنندۀ جامعۀ‌ مدنی