چهارشنبه ۲۷ تیر ۱۴۰۳ - ۰۱:۱۶

چهارشنبه ۲۷ تیر ۱۴۰۳ - ۰۱:۱۶

محکومیت حکم اعدام شریفه محمدی از سوی سه سندیکای کارگری ایتالیا
از دولت ایتالیا درخواست می‌نماییم، از مسیرهای ارتباطات دیپلماتیک خود برای درخواست لغو فوری و بدون قید و شرط حکم اعدام شریفه محمدی و آزادی بی‌قید و شرط کلیۀ معترضین...
۲۷ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: سه سندیکای کارگری ایتالیا
نویسنده: سه سندیکای کارگری ایتالیا
پرده‌ی آخر نمایش انتخاباتی نظام، بلوغ سیاسی جامعه و انتظار از اپوزیسیون دمکراتیک
جامعه‌ی معاصر ایرانی‌ به وقت خود بهره‌گیری از «فرصت‌»های درون نظام را آزموده و نتیجه‌ی آزمون خود را که مبین سترونی آن بود، ثبت حافظه‌‌اش کرده است. ارزش روی‌کرد جامعه...
۲۶ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: بهزاد کریمی
نویسنده: بهزاد کریمی
مرگ در «منطقۀ امن»
اسکات اندرسون، معاون هماهنگ کننده «اونراوا»( آژانس امدادرسانی و کاریابی برای آوارگان فلسطینی در خاور نزدیک) گفت در بیمارستان «ناصر» شاهد «بعضی از وحشتناک‌ترین صحنه هایی بودم که در ۹...
۲۵ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: برگردان: پروین همتی
نویسنده: برگردان: پروین همتی
به یاد سیمین بهبهانی، شاعری مبارز و مدافع حقوق زنان!
سیمین بهبهانی، با زبانی صریح و بی‌پرده، از دردها و رنج‌های زنان جامعه‌اش سخن می‌گفت و همواره می‌کوشید که ادبیات و هنرش را برای آشکار کردن دردها ی جامعه و...
۲۵ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: گروه کار زنان سازمان فداییان خلق ایران ( اکثریت)
نویسنده: گروه کار زنان سازمان فداییان خلق ایران ( اکثریت)
خسرو خوبان!
گفت: یک روز با دخترم رفتیم کهریزک. قرار شد اونجا ازم نگهداری کنن، همۀ کارهارو انجام شد از دخترم ضمانت ۵۰ملیونی خواستند، پرسیدم این برای چیه؟ گفتند برای زمانی که...
۲۴ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: بهرام شوقی
نویسنده: بهرام شوقی
سلطنت‌طلبان و استفاده از روش‌های سخیف در مبارزه، آیا مجاز است؟
ما شاهد هستیم که برخی جریانات - هوادار سلطنت – خود برگزارکنندۀ این نوع تظاهرات بوده و این روش‌های سخیف و خشونت‌آمیز را آشکارا و آگاهانه تشویق و ترغیب می‌کنند...
۲۴ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: بهروز ورزنده
نویسنده: بهروز ورزنده
مورد توجه پزشکیان: «گذار دمکراتیک»
جایگزین نقش احزاب برای طی کردن مسیر گذار به دمکراسی به شیوۀ دمکراتیک چه خواهد بود و چگونه خواهیم توانست آن‌چنان فشاری را بر نظام بیاوریم که مجبور به تن...
۲۴ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: سعید مقیسەای
نویسنده: سعید مقیسەای

دشواریهای کار در معادن زغالسنگ کرمان

گرچه به دليل سخت بودن كار كارگران معدن هر سال كار كردن آنها، دو سال كارى محسوب مى شود، اما اين قانون شامل حال كارگران بخش خصوصى نمى شود يا اگر شود، به دليل عدم ثبات و دوام پيمانكاران اين بخش با نقض قرارداد يا ورشكست شدن پيمانكاران سرنوشت كارگران آنها هم عوض مى شود.

قسمت اول

معدن هجدک. نود کیلومترى غرب کرمان. چهارصد متر زیرزمین. اینجا دیگر خبرى از آسمان و آفتاب اش نیست. اینجا زمین و آسمان به ارتفاع آدم هاست. تاریکى تردیدهایت را به دلهره و تشویش مبدل مى کند و مجبورى به روى خودت نیاورى که ترسیده اى. اینجا براى قدم برداشتن باید بیشتر از آنکه راه رفتن را بدانى، راه را بشناسى.
شروع کارمان با صداى زنگى بود که ۳ بار نواخته شد. رینگ… رینگ… رینگ. ۳ زنگ. نه کمتر و نه بیشتر. یعنى آن پایین مواظب باشند. داریم فرو مى رویم. کسى زیر آسانسور نایستد و با حرکت نوار فولادى آسانسور فرو مى رویم و تاریکى ما را مى بلعد. براى اولین بار به نویسنده آن خبر فکر مى کنم. «ایمنى در معادن بسیار ضعیف است و به طور میانگین در هر ماه یک نفر کشته و در هر روز یک نفر زخمى مى شود.»
هرچه پایین تر مى رویم هوا سردتر مى شود. سردتر و سردتر. انگار نه انگار که همین الآن آن بالا در دوزخى از شعله هاى خورشید غوطه ور بودیم. راستى آن نویسنده، یا آن خبرنگار که نوشته است: «در تازه ترین حادثه در یک ماه گذشته یک نفر از کارگران معادن زغال سنگ کرمان به دلیل استنشاق گاز متان از پا درآمده…» تا به حال معدن زغال سنگى را دیده؟

افق اول… افق دوم… افق سوم. بالاخره رسیدیم. غربیلک مى ایستد و سه زنگ متوالى دوباره به صدا درمى آید و بعد سکوت. باید وارد دهانه اى گنبدى شکل شویم که تنها نشانه حیاتش قطره هاى سرگردان آبى است که روى کلاهت مى چکد. هوا همچنان سرد است و نیازى به ماسک نیست. به طرف جلو حرکت مى کنیم. تنها راه بلد و نشانه مان دو خط موازى آهنى است که روى زمین به فاصله کوتاهى از یکدیگر تا دل تاریکى کشیده شده اند. ستون هاى نیم دایره اى و آهنى که فواصلشان را سیمان هاى یک شکل و یکدست پر کرده اند، طاقدیسى هستند طولانى که رد صداى آب را مى توان از میانشان شنید. آنها علاوه بر نقش مهمى که در ایجاد امنیت معدن ایفا مى کنند، هادى قطرات آب سرگردانى هستند که به جوى هاى دوطرف کشیده مى شوند و چه آب زلالى. هرآن هوس نوشیدنشان را مى کنى.
برخلاف انتظار هیچ خبرى از ریزش و انفجار و حادثه نیست. سکوت تنها پدیده جارى در میان تاریکى است. کلاهى که به تو داده اند جاى نگهداشتن لامپ کوچکى که باید به آن متصل کند را ندارد و ناچار مى شوى لامپ را روى گردنت بیندازى. براى روشن شدن این لامپ کوچک یک باطرى سنگین و سیاهرنگ به کمرت بسته اند و از بد حادثه به خاطر نبودن کمربند مخصوص، مجبورى با تکه سیمى آن را دور کمرت ببندى. لباس کارگران معدن عبارتست از یک جفت چکمه لاستیکى مشکى رنگ که تا بالاى ساق پا کشیده مى شود و روپوش و شلوارى آبى رنگ، که سهم تو لباس کارگریست که به نظر خیلى چاق باید باشد که هرچه تلاش مى کنى نمى توانى از زارزدن لباس هایش بر تنت جلوگیرى کنى.
استان کرمان دومین استان پهناور کشور است و به لحاظ تنوع مواد معدنى و تعداد معادن و ذخایر معدنى در بین استان هاى کشور از جایگاه بسیار خوبى برخوردار است. به طورى که این استان، داراى غنى ترین معادن چه به لحاظ سابقه بهره بردارى و چه ظرفیت ذخایر آنهاست.
درواقع در این استان بیش از ۳۰ نوع ماده معدنى شناخته شده است که تاکنون تنها نیمى از آنها مورد بهره بردارى قرار گرفته اند. در این میان مهمترین معادن زغال سنگ نیز از آن استان کرمان است و معروفترین آنها معادن زغال سنگ «پابرانا»، «هجدک»، «باب نیزو» و معدن «همکار» است. دیگر معادن معروف این استان هم عبارتند از معدن مس سرچشمه، معدن مس میدوک، معدن سنگ آهن گل گهر سیرجان، معدن سنگ آهن چشمه سفید، معدن کرومیت اسفندقه و بالاخره معدن تیتانیوم کهنوج.
بنابه آمار و اطلاعات ارائه شده توسط سازمان مدیریت و برنامه ریزى استان کرمان تا پایان سال ۱۳۸۲، در این استان ۱۳۲ فقره گواهى اکتشاف معادن توسط سازمان صنایع و معادن استان صادر شده که نسبت به سال قبل ۱۳‎/۸ درصدرشد داشته است و در این میان شهرستان سیرجان با ۴۹ فقره گواهى اکتشاف، رتبه اول را در میان سایر شهرهاى استان به خود اختصاص داده است. بنابر همین آمار، برآورد سرمایه ثابت و اشتغال ناشى از اکتشاف این واحدها در کل استان در سال ۱۳۸۱ در حدود ۶۶۰ فرصت شغلى و سرمایه ثابت آنها ۲۱۳۷۷‎/۷ میلیون ریال گزارش شده است.
سهم معدن در استان
هرچه پیشتر مى رویم تاریکى صمیمى تر مى شود. هنوز براى ماسک زدن زود است. از روبرو چند نور کوچک، نزدیک شدن کارگران را گواهى مى دهند. نورها بزرگ و بزرگتر مى شوند. سروصورتشان پوشیده از لایه هاى تاریک زغال است. ماسک هایشان را از صورت برنمى دارند. چرا؟
مهندس همراهمان مى گوید: «تنفس کردن تا مرز رگه ها کارى آسان است و هیچ مشکلى ندارد اما آنها چون باید چندساعت در روز رادر خط مقدم معدن کار کنند، دیگر به استنشاق هوا با ماسک عادت کرده اند و نمى توانند آنها را از صورتشان بردارند.» و این سه نفر سایه وار از کنار مى گذرند و با صداى خفه اى سلام و علیک مى کنند. این پایین سکوت تنها عامل پیوند دهنده آنهاست. چه به غیر از آن نظم و تمرکز فرو مى ریزد و هر آن ممکن است خطرى تو را تهدید کنند.
در سال ۱۳۸۱ در حدود ۱۲۸ پروانه بهره بردارى در استان کرمان صادر شده است که نسبت به پایان سال ۱۳۸۰ با رشد ۱۸.۵ درصدى مواجه بوده است. همچنین در این سال بیش از ۱۸ هزار و ۸۶۱ نفر در معادن استان کرمان جذب کار شده اند که رشد ۱.۹ درصدى را نشان مى دهد. در این میان از کل پروانه هاى بهره بردارى شده، ۴۳ فقره با سرمایه اى بالغ بر ۲۷۵۹۹۴ ریال و اشتغال دو هزار و ۷۳۹ نفر مربوط به سال ۱۳۸۱ است.

خبر مرگ شایعه است
حالا دیگر به تاریکى عادت کرده اى و هوا گرم تر شده است. صداى «پیکور»ها نزدیک و نزدیک تر مى شود و آمد و شد کارگرها بیشتر. هوا غبارآلوده است و تیزى نور چراغ کلاهها بیشتر مى شود. مهندس همراهان بالاخره سؤالى را که از ابتداى آشنایى در دلش مانده، مى پرسد «براى چى این همه راه آمده اى؟» برایش توضیح مى دهم که اخیراً گفته مى شود در معادن کرمان هر روز یک نفر زخمى مى شود و هر ماه یک نفر کشته.
نگاه کنجکاوش خیره مى شود و بعد از مدتى سکوت مى خندد. علتش را مى پرسم. مى گوید: «با خودم محاسبه مى کردم اگر این خبر راست بود، باید سالى ۱۲ نفر در هر کدام از معادن زغال سنگ کشته شوند و این یعنى سالى ۳۶ نفر کشته و در این بیست و چند سال لابد بیشتر از ۵۰۰ نفر مرده اند!» او مثل مهندس «بهمن ضیاییان» مدیرعامل معدن هجدک خبر را تکذیب مى کند.
«ضیاییان» درباره مرگ و میر در معادن زغال سنگ مى گوید: «به هرحال محیط معدن براى سلامتى مضر است، اما اینکه هر روز یک نفر زخمى بدهیم و هر ماه یک نفر کشته، دروغ محض است. گرچه کسى منکر سختى کار معدن و کار کردن در مرحله استخراج آن نیست، اما کسى که چنین خبرى را گفته، مطمئناً چیزى از معدن و زغال سنگ نمى داند.»
گرچه به دلیل سخت بودن کار کارگران معدن هر سال کار کردن آنها، دو سال کارى محسوب مى شود، اما این قانون شامل حال کارگران بخش خصوصى نمى شود یا اگر شود، به دلیل عدم ثبات و دوام پیمانکاران این بخش با نقض قرارداد یا ورشکست شدن پیمانکاران سرنوشت کارگران آنها هم عوض مى شود. آنچه که باعث سخت شدن کار در معادن زغال سنگ مى شود، نه مرگ و میر ناشى از حوادث غیر مترقبه مثل انفجار و یا فرو ریختن دیوارهاى معدن که بیماریهاى ریوى است که کارگران معدن را تهدید مى کند. در این باره «سید کاظم حسینى» مدیر ایمنى و بهداشت کارگاههاى شرکت زغال سنگ کرمان مى گوید: «مرگ و میر کارگران زغال سنگ در سالهاى پس از انقلاب و بالاخص چند سال اخیر به شدت کاهش یافته و شاید ۲۰ تا ۳۰ درصد آنها ناشى از حوادث غیر مترقبه باشد.» او البته منکر فرسوده بودن و از رده خارج بودن امکانات ایمنى معادن زغال سنگ نمى شود، اما مى گوید «فرسودگى امکانات ما هیچ ربطى به مرگ و میر کارگران ندارد، چرا که اگر کارگران نکات ایمنى مثل زدن ماسک و احتیاط در کار را رعایت کنند، هیچ حادثه اى آنها را تهدید نمى کند.»
همچنین مهندس ضیاییان مدیرعامل معدن «هجدک» درباره استاندارد جهانى مرگ و میر ناشى از حوادث غیرمترقبه در جهان و اینکه ما کجاى جدول رتبه بندى این مسأله قرار داریم، مى گوید: «این مسأله بستگى به میزان استخراج ما دارد و با توجه به اینکه ما نسبت به کشورهایى چون استرالیا و چین و روسیه که تمام تجهیزاتشان مکانیکى است و نیروى انسانى کمتر در مرحله استخراج آن دخالت دارد، خیلى عقب تر هستیم، بنابراین آمار مرگ و میر ما بسیار پایین تر از حدود استاندارد جهانى است.» او در پاسخ به این سؤال که فکر مى کنید ما کجاى جدول جهانى قرار داریم، مى گوید: «من فکر مى کنم که رتبه ما در میانه هاى جدول جهانى باشد.»
از طرف دیگر مهندس «سید کاظم حسینى» آمار تلفات انسانى در معادن زغال سنگ کرمان را خیلى ناچیز مى داند. او مى گوید: «طى ۲ سال گذشته، کلاً ۵ حادثه در معادن زغال سنگ کرمان داشته ایم که ۴ مورد آن مربوط به حوادث خارج از معدن است.» به اعتقاد او، از این ۵ مورد تنها یک مورد فوت مربوط به حادثه تونلى مى شود و مابقى مربوط به حوادثى است که در خارج از معدن و محیط معادن رخ داده است. او در این باره مى گوید: «متأسفانه وقتى یکى از کارگران معدن در حادثه رانندگى کشته مى شود، آن را هم به حساب مرگ و میر ناشى از کار در معدن مى گذارند.»
در عین حال، مهندس سیدکاظم حسینى در پاسخ به این سؤال که تعداد مجروحین حوادث تونلى معادن زغال سنگ کرمان چقدر است، مى گوید: «میزان مجروحین ما در معادن زغال سنگ کمتر از ۱۰ مورد در ماه است.» بنا به گفته او، کل مصدومین حوادث ناشى از کار در تونلهاى معادن زغال سنگ کرمان در تمام سال ۱۳۸۲، ۲۱۷ نفر بوده اند که از این تعداد هم درصد خیلى کمى مصدومیت شان جدى بوده است. او علت این تصادفات را هم بیشتر برخورد سنگ یا شکستن و فروریختن چوبها مى داند.

قسمت دوم
دشواریهاى کار در معدن زغال سنگ کرمان
مرگ ۱۲۷نفر طى ۲۴ سال

قرار است برویم بالا. مهندس کریمى همراهى که با من از شرکت زغال سنگ آمده است با شوخى مى گوید : « دیدى نمردى؟!» و من دلم براى این تاریکى بى انتها تنگ مى شود. زنگ سوم هم نواخته مى شود. مهندس همراهمان دستگاه زنگ را نشان مى دهد ومى گوید «مال هفتاد سال پیشه» . هفتاد سال! شاید شوخى مى کند. مى پرسم: «اگر آنها که داشتند کوه را سوراخ مى کردند برایشان اتفاقى بیفتد شما از کجا مى فهمید؟» مى گوید: «با تلفن. آنجا تلفن دارند . فقط گوشى را برمى دارند و زنگ مى زنند وحادثه را گزارش مى دهند». حالا به سطح زمین رسیده ایم و نور. یکى از کارگران هم همراهمان است. سیاهى صورتش تو را یاد تلخک هاى دربارى نمایشها مى اندازد. تمام صورتش سیاه و دور چشمهایش سفید است. بالا که مى رسیم راضى نمى شوم با همراهان برگردم به دفتر معدن. دلم مى خواهد کارگران را تنها ببینم. بدون هیچ واسطه اى. عکاسى را بهانه مى کنى و مى گویى «دوربینم فیلم رد نکرده، میشه دوباره برگردم پایین؟» مهندس کریمى واسطه مى شود و مهندس همراهمان که سرکارگر معدن هم هست مى پذیرد. به اتفاق همان کارگر سیاه مانده از زغال دوباره به عمق چهارصدمترى زیرزمین برمى گردى. « و این خود گزارش دیگریست». از ذهنت عبارتى مثل این عبور مى کند و با تمام مرارت هاى کلاه ایمنى و باطرى و دوربین و… نوشتن را شروع مى کنى.

سختى هست ومرگ نیست
به اعماق که مى رسیم «على » حرف دلش را مى زند. « اینجا چه مى کنى؟» و وقتى مى فهمد خبرنگارم سفره دلش را پهن مى کند «آقا ما اینجا کارمان خیلى سخت است و حقوق و دستمزدمان با سختى کارمان همخوانى ندارد. مثلاً من که هفت سال سابقه کار دارم ۱۵۰هزار تومان مى گیرم و کسى هم که تازه کاره همین پول رو مى گیره.
ـ بیشترین دستمزدتان چقدر است؟
> از او مى پرسى و پاسخ مى دهد «بستگى به نوع استخدام دارد. اگر امانى باشى…
ـ امانى یعنى چى؟
ـ یعنى به استخدام دولت درآمده باشى… اگر امانى باشى حقوقت ثابت است چه کار بکنى چه کارنکنى. اگر قراردادى باشى هرچه قدر کار کنى حقوق مى گیرى. مثلاً اگر از هرواگن ۱۸۰هزارتومان نصیب پیمانکار بشود ممکن است براى تو روزى سه تا چهار هزار تومان داشته باشد و یا بیشتر…
از دور نورهاى کوچک دسته دسته به طرف ما مى آیند. معلوم است که ساعت از دو هم گذشته و وقت تعویض شیفت است. نورهاى کوچک بزرگ مى شوند وکارگران خسته و سیاه نزدیکمان مى شوند و با آنها در باره کارشان صحبت مى کنى. یکى از آنهامى گوید «ما اینجا مشکل مرگ و زخمى شدن نداریم اما حقوقمان کم است. خیلى کم است. درمقابل کارى که انجام مى دهیم پول خیلى ناچیزى مى گیریم». او اهل مشهد است و نامش غلامرضا است و پاسخ درستى درمقابل این سؤال که «تو که اهل مشهدى اینجا چه مى کنى؟» نمى دهد. مى گوید «من با پیمانکار قرارداد دارم. اما پیمانکار در ازاى پول هنگفتى که به واسطه قراردادش گیرش مى آید به من حقوق و دستمزد مناسبى پرداخت نمى کند».
برخى از کارگرها هم به «فصل ۱۳» شهره اند. فرق «فصل ۱۳» اى ها با بقیه قراردادى ها دراین است که آنهاتا زمانى که پیمانکار در معدن کار مى کند، در معدن کار مى کنندوسالهاى کارشان تا زمانى که شرکت پیمانکار آنها را اخراج نکرده و یاخودشان نرفته اند به عنوان سابقه کار محسوب مى شود، اما اگر پیمانکار به هردلیلى از ادامه کار با شرکت زغال سنگ منصرف بشود، آنها هم دیگر سابقه کارى نخواهند داشت و این مسأله کارگران را خیلى عذاب مى دهدواز نداشتن امنیت شغلى بسیار نگرانند.
دراین باره یکى از مسؤولین شرکت زغال سنگ که اصرار فراوانى برعدم نوشتن نام و سمتش دارد مى گوید: «بدترین مسأله در میان کارگران همین مسأله است . چرا که آنها عملاً براى هیچ کار مى کنند. وقتى قرار شد معادن هم به جرگه خصوصى سازى کشور بپیوندند، مهمترین و درعین حال سخت ترین بخش کارهاى معدنى را که همان استخراج است به عهده این بخش گذاشتند واز آنجایى که این بخش حاضر به ریسک پذیرى و پرداخت هزینه هاى گزاف براى کار و استخراج در معادن نیست و در مناقصه ها شرکتهاى پیمانکارى که سهامدارانش کارگران بازنشسته معدن هستند برنده مى شوند و چون تمام سرنوشت کارى آنها وابسته به قیمت ونرخ زغال سنگ در بازارهاى داخلى وجهانى است واین قیمت مثل نفت دائماً بالا وپایین مى شود، آنها مجبورند که براى جبران ضررهاى احتمالى وسودآورى، حقوق کمتر از حداستانداردى را به کارگران خود پرداخت کنند».
و این در حالى است که بنا به گفته هاى این مسؤول یک کارگرى که دراستخدام دولت است گاه حقوقش به بیش از ۳۰۰هزارتومان هم مى رسد درحالى که کارگرى که با پیمانکار بخش خصوصى طرف حساب است شاید بیشتر از او کار کند، اما درآمدى کمتر از ۸۰هزارتومان داشته باشد. او دراین باره مى گوید: «با این روش مسلماً کارگرانى که طرف قرارداد پیمانکاران بخش خصوصى هستند انگیزه چندانى براى ادامه کار در معادن زغال سنگ ندارند و بعداز گذشت یکى دوسال معدن را ترک مى کنند». از نظر او فرآیند خصوصى سازى گرچه پدیده اى مطلوب در بخش اقتصادمعدن است اما این امر بهتراست در مراحلى به جز استخراج وانتقال صورت بگیرد.

رفاه اجتماعى 
از کارگرانى که دراین تاریکى دوره ات کرده اند و با کنجکاوى از پشت صورتهاى دوده گرفته شان نگاهت مى کنند سؤال مى کنى که کسى اطلاعات چندانى دراین باره ندارد:
ـ اگر یکى از کارگرها خداى نکرده درحین انجام کار حادثه ببیند شرکت زغال سنگ چه کارهایى براى خانواده اش مى کند؟
آنها چیزى نمى دانند وهمین ندانستن آنها شاید مهر تأییدى باشد براینکه تعداد تلفات انسانى در معادل زغال سنگ کرمان آنقدرها هم که گفته مى شود نیست و پخش چنین اخبارى بیشتر به شایعه مى ماند. سؤالت را البته یکى از معاونین این شرکت پاسخ مى دهد او مى گوید: «پرداخت دیه کامل توسط شرکت یا پیمانکار طبق قانون انجام مى شود. ضمن آنکه خانواده مصدومین تا آخر عمر حقوق متوفى را براساس قانون کار دریافت خواهندکرد.
شرکت زغال سنگ کرمان علاوه بر این امکانات دیگرى هم دراختیار کارگرانش قرارمى دهد که برخى از آنها عبارتند از خدمات درمانى که فراتر از حدمعمول و دفترچه هاى بیمه هستند.
بطورى که کارگران این شرکت حتى دندانهایشان را که شامل بیمه هم نمى شود بطور رایگان مداوا مى کنند.
علاوه بر این خانه هاى سازمانى نیز دراختیار کارگران است که تا چندسال پیش با پایین ترین نرخ ممکن (ماهى ۳۰۰تومان) از آنها اجاره دریافت مى شد و چندسالى است که خانه ها به خود کارگران واگذارشده و براساس نرخ هاى رایج از آنها اجاره دریافت مى شود.
حتى به گفته «امرى» مدیرروابط عمومى شرکت زغال سنگ کرمان پول و هزینه برق این خانه ها را تاچندى پیش شرکت زغال سنگ پرداخت مى کرده که باتوجه به سیاست هاى مدیریت جدید این شرکت این هزینه هم دیگر توسط خودکارگران پرداخت خواهدشد.

وابستگى بیش از حد
با کارگرها به سطح زمین بازمى گردیم و دیدن نورخورشید، آن هم در ظهرگرم تابستانى هجدک زندگى دوباره است.
احساس زندانیانى را دارم که بعد ازمدتها از تاریکى به درآمده اند و چشمهایشان طاقت دیدن نور را ندارد.
یاد حرفهاى «اسدى» مدیر روابط عمومى شرکت زغال سنگ کرمان مى افتم که مى گفت تا آن پایین نروى و آن همه مشقت را از نزدیک نبینى نمى فهمى که کار در معدن یعنى چى؟
با دیدن همین چندساعت هم من مطمئنم نتوانستم اوج سختى و مرارت کار در معادن زغال سنگ را درک کنم و براى این موضوع باید روزها درآن پایین باشى تا به اصل ماجرا برسى.
زغال سنگى که همراه ما بالا مى آید قرار است درکارخانه زغال شویى به خاکستر کنسانتره تبدیل شود. یعنى مواد باطله آن در آنجا جدامى شود و باقى مانده آن با ۹۰درصد خاکستر به کارخانجات ذوب آهن اصفهان منتقل مى شود.
کارخانه ذوب آهن اصفهان تنها مشترى محصولات معادن زغال سنگ کرمان است و گاهى شنیده مى شود که مسؤولین این کارخانه قصد خرید زغال سنگ از کشورهاى چین و یا استرالیا را دارند.
مهندس «بهمن ضیائیان» دراین باره مى گوید که کیفیت زغال سنگ معادن کرمان هیچ تفاوتى با زغال سنگ هاى خارجى ندارد.
تنها تفاوت این دو در قیمت آنهاست که زغال سنگ خارجى حدود ۱۴۰دلار براى هرتن قیمت دارد که بابت انتقال آن هم ۳۰ تا ۴۰ دلار دیگر بر قیمت آن افزوده مى شود.
و این درحالى است که زغال سنگ کرمان هرتن ۸۲ هزارتومان است که درمقایسه با قیمت زغال سنگ خارجى خیلى ارزانتر و با صرفه تر است. علاوه بر وابستگى شدیدى که معادن زغال سنگ کرمان به کارخانه ذوب آهن اصفهان دارند، عدم دریافت هرگونه بودجه و اعتبار از دولت و نداشتن سوبسید درهیچ بخش و زمینه اى بزرگترین مسأله این شرکت و شرکتهاى مشابه است.
مهندس ضیائیان مدیر معدن هجدک دراین باره مى گوید: متأسفانه دولت ارزش و اعتبارى را که براى صنعت قائل است براى معادن قائل نیست و این مسأله دور از انصاف است.
دولت کمتر به ما کمک مى کند و ما مجبوریم تمام بحرانهاى ناشى از بالا و پایین شدن قیمت زغال سنگ را خودمان مدیریت کنیم. درحالى که یکى از اشتغال زا ترین و پردرآمدترین بخش هاى اقتصادى کشور، با کمى توجه مسؤولین مى تواند بخش معدن و بخصوص معادن زغال سنگ کرمان باشد.
با سپرده شدن بخش هایى از معادن زغال سنگ کرمان به پیمانکاران بخش خصوصى که از سال ۱۳۷۰ آغازشده است تعداد کارگران این معادن از هفت هزار نفر به سه هزار نفررسیده که ۹۹درصد آنها به طور مستقیم در معدن و بخش استخراج و تولید هستند و همچنین ۵۰درصد افرادى که در بخش تونل فعالند از مستخدمین دولت هستند.
معادن زغال سنگ کرمان سالانه بیش از ۹۰۰هزار تا یک میلیون تن زغال خالص تولیدمى کنند که بین ۷۰ تا ۷۵درصد تولیدکل کشور را به خود اختصاص مى دهد.
درتمام مدتى که براى تهیه گزارش به معادن کرمان رفته بودم کسى منکر فرسوده بودن و کهنگى تجهیزات این معادن نشد و بنا به گفته یکى از مسؤولین معدن هجدک ساختار و تجهیزاتى که درمعادن زغال سنگ کرمان استفاده مى شود، همان ساختار و تجهیزاتى است که روسها در سال ۱۳۴۰ با خودشان به کرمان آورده اند.
وقت بازگشتن است و کارگران شیفت دوم معدن درحال آماده شدن براى پایین رفتن هستند. براى خداحافظى به دفتر مدیران معدن مى رویم و آن میان کاغذى به دستم مى رسد که درآن نوشته شده «آمار کارکنان شرکت زغال سنگ کرمان درطول سال گذشته نسبت به سال قبل از آن حدود ۲۰درصد کاهش را نشان مى دهد ولى تعداد پیمانکاران تغییرى نکرده است. نظر به اینکه قرارداد پیمانکاران یکساله است، تعداد کارکنان بخش پیمانکارى داراى تغییرات شدید بوده و ارائه تعداد دقیق کارکنان این بخش مقدور نیست.
درجاى دیگر این نوشته آمده «میزان حوادث ناشى از کار در سال ۱۳۸۲ نسبت به سال ۱۳۸۱ حدود ۴۶درصد کاهش داشته و حوادث منجر به فوت نیز درمقایسه با سال گذشته ۵۰درصد کاهش داشته است.
درسال ۱۳۸۱ ازمجموع ۴حادثه منجر به فوت ۲نفر در قسمتهاى زیرزمینى (یک نفر هجدک، یک نفر پابدانا) و ۲نفر درمعادن روباز هجدک جان باخته اند.
سال ۱۳۸۲ دوحادثه منجر به فوت به وقوع پیوسته که هردو ناشى از رانندگى بوده. یک نفر به دلیل واژگونى لودر درمعدن هجدک و نفر دوم براثر واژگونى بلدوزر در معدن کمار جان باخته اند.
ضریب شدت حادثه درمقایسه با سال ۱۳۸۱، ۹۴درصد کاهش داشته و درهمین مدت ضریب تکرار حادثه نیز ۸.۳۶ واحد کاهش داشته است.
در آخر این نامه که ازطرف بازرسى ایمنى و بهداشت محیط زیست شرکت زغال سنگ کرمان به مدیریت عامل آن نوشته شده آمده «تعداد حوادث ناشى از کار دراین بخش در سال ۱۳۸۲ نسبت به سال قبل از آن ۴۵درصد کاهش داشته ولى حوادث مرگبار دراین بخش نسبت به سال ۱۳۸۱، سه برابر شده که یک مورد از آن درمعادن زیرزمینى معدن «حشونى» به دلیل خفگى در زغال بوده و دو حادثه دیگر که معدن کمار به دلیلى واژگونى بلدوزر و دیگرى درکارخانه زغال شویى «زرند» هنگام تخلیه لوله از تریلر پیش آمده.

بخش : کارگری
تاریخ انتشار : ۲۳ فروردین, ۱۳۸۴ ۳:۴۰ ب٫ظ
لینک کوتاه
مطالب بیشتر

نظرات

Comments are closed.

بیانیه‌های هیئت‌ سیاسی‌ـ‌اجرایی

حکم اعدام شریفهٔ محمدی را لغو کنید! شریفهٔ محمدی را آزاد کنید!

ما بر این باوریم که با مبارزهٔ هم‌سوی همهٔ نیروهای مترقّی باورمند به آزادی، برابری، مردم‌سالاری (دموکراسی) و عدالت اجتماعی در زمینهٔ حکم منفور اعدام نیز می‌توان ارادهٔ حقوق بشری قاطبهٔ مردم را به این نظام جنایت‌کار تحمیل کرد. ما هم‌صدا با همهٔ این مبارزان لغو حکم اعدام شریفهٔ محمدی را خواهانیم و هم‌نوا با همهٔ نیروهای مترقّی ایران اعلام می‌کنیم جای مبارزان راه بهروزی مردم زندان نیست.

ادامه »
سرمقاله

روز جهانی کارگر بر همۀ کارگران، مزد‌بگیران و زحمتکشان مبارک باد!

در یک سالی که گذشت شرایط سخت زندگی کارگران و مزدبگیران ایران سخت‌تر شد. علاوه بر پیامدهای موقتی کردن هر چه بیشتر مشاغل که منجر به فقر هر چه بیشتر طبقۀ کارگر شده، بالا رفتن نرخ تورم ارزش دستمزد کارگران و قدرت خرید آنان را بسیار ناچیز کرده است. در این شرایط، امنیت شغلی و ایمنی کارگران در محل‌های کارشان نیز در معرض خطر دائمی است. بر بستر چنین شرایطی نیروهای کار در سراسر کشور مرتب دست به تظاهرات و تجمع‌های اعتراضی می‌زنند. در چنین شرایطی اتحاد و همبستگی نیروهای کار با جامعۀ مدنی و دیگر زحمتکشان و تقویت تشکل های مستقل کارگری تنها راه رهایی مزدبگیران است …

مطالعه »
سخن روز و مرور اخبارهفته

مروری بر آن‌چه تا بیست و سوم تیرماه گذشت

نفس چاق نکرده بود آقای پزشکیان که در دفتر شرکت هواپیمایی توسط نیروهای انتظامی بسته شد. گویا عدم رعایت حجاب کارکنان زن این دفتر دلیل این کنش نیروهای انتظامی بود. مساله مهمی نبود! آقای وزیر کشور دولت گفت. فردا باز خواهد شد دفتر.

مطالعه »
یادداشت

حکم اعدام فعال کارگری، شریفه محمدی نمادی است از سرکوب جنبش صنفی نیرو های کار ایران!

میزان توانایی کارگران برای برگزاری اقدامات مشترک، از جمله اعتصابات و عدم شرکت در امر تولید، مرتبط است با میزان دسترسی آنها به تشکل های صنفی مستقل و امکان ایجاد تشکل های جدید در مراکز کار. ولی در جمهوری اسلامی نه تنها حقوق پایه ای کارگران برای سازمان دهی و داشتن تشکل های مستقل رعایت نمیشود، بلکه فعالان کارگری، از جمله شریفه محمدی، مرتبا سرکوب و محکوم به حبس های طولانی مدت، ضربات شلاق و حتی اعدام میشوند.

مطالعه »
بیانیه ها

حکم اعدام شریفهٔ محمدی را لغو کنید! شریفهٔ محمدی را آزاد کنید!

ما بر این باوریم که با مبارزهٔ هم‌سوی همهٔ نیروهای مترقّی باورمند به آزادی، برابری، مردم‌سالاری (دموکراسی) و عدالت اجتماعی در زمینهٔ حکم منفور اعدام نیز می‌توان ارادهٔ حقوق بشری قاطبهٔ مردم را به این نظام جنایت‌کار تحمیل کرد. ما هم‌صدا با همهٔ این مبارزان لغو حکم اعدام شریفهٔ محمدی را خواهانیم و هم‌نوا با همهٔ نیروهای مترقّی ایران اعلام می‌کنیم جای مبارزان راه بهروزی مردم زندان نیست.

مطالعه »
پيام ها

بدرود رفیق البرز!

رفیق البرز شخصیتی آرام، فروتن و کم‌توقع داشت. بی‌ادعایی، رفتار اعتمادآفرین و لبخند ملایم‌اش آرام‌بخش جمع رفقای‌اش بود. فقدان این انسان نازنین، این رفیق باورمند، این رفیق به‌معنای واقعی رفیق، دردناک است و خسران بزرگی است برای سازمان‌مان، سازمان البرز و ما!

مطالعه »
بیانیه ها

حکم اعدام شریفهٔ محمدی را لغو کنید! شریفهٔ محمدی را آزاد کنید!

ما بر این باوریم که با مبارزهٔ هم‌سوی همهٔ نیروهای مترقّی باورمند به آزادی، برابری، مردم‌سالاری (دموکراسی) و عدالت اجتماعی در زمینهٔ حکم منفور اعدام نیز می‌توان ارادهٔ حقوق بشری قاطبهٔ مردم را به این نظام جنایت‌کار تحمیل کرد. ما هم‌صدا با همهٔ این مبارزان لغو حکم اعدام شریفهٔ محمدی را خواهانیم و هم‌نوا با همهٔ نیروهای مترقّی ایران اعلام می‌کنیم جای مبارزان راه بهروزی مردم زندان نیست.

مطالعه »
مطالب ویژه
برنامه و اساسنامه
برنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
اساسنامه
اساسنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
بولتن کارگری
شبکه های اجتماعی سازمان
آخرین مطالب

محکومیت حکم اعدام شریفه محمدی از سوی سه سندیکای کارگری ایتالیا

پرده‌ی آخر نمایش انتخاباتی نظام، بلوغ سیاسی جامعه و انتظار از اپوزیسیون دمکراتیک

مرگ در «منطقۀ امن»

به یاد سیمین بهبهانی، شاعری مبارز و مدافع حقوق زنان!

خسرو خوبان!

سلطنت‌طلبان و استفاده از روش‌های سخیف در مبارزه، آیا مجاز است؟