جمعه ۱۳ تیر ۱۴۰۴ - ۱۴:۴۶

جمعه ۱۳ تیر ۱۴۰۴ - ۱۴:۴۶

نقد و بررسی رمان تاریخی رود پرخروش نوشته ابراهیم دارابی
حکایت  دارابی براساس رخدادهای نهضت جنگل و تدوین ان بصورت رمان  چنان پرشور است:  وقتی شاهد کج روی میرزاکوچک خان برگرفته از جهان بینی  و افق محدود  دید  وی می...
۱۳ تیر, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: صادق شکیب
نویسنده: صادق شکیب
Una pace duratura è possibile solo con la partecipazione popolare attiva!
“I dodici giorni di guerra hanno portato risultati inaspettati. La coesione interna dell'Iran è stata preservata, nonostante le croniche crisi economiche e le divisioni sociali. Non vi era alcun segno...
۱۳ تیر, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: Comitato politico-esecutivo dell'Organizzazione Fedaiana Popolare dell'Iran (Maggioranza)
نویسنده: Comitato politico-esecutivo dell'Organizzazione Fedaiana Popolare dell'Iran (Maggioranza)
گزارش یک جنایت!
پس از آغاز جنگ، همسرم نسرین ستوده متنی را در اختیارم گذاشت که حاوی مصوبه ای بود که در سال 1365 ، شورای عالی قضایی با هدف تامین امنیت زندانیان،...
۱۲ تیر, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: رضا خندان
نویسنده: رضا خندان
پیرامون تراژدی اخراج صدها هزار افغان‌ از ایران به انتظار داوری سخت فردا ننشینیم، در عمل به وظیفه‌ی امروزین بپاخیزیم!
اخراج‌های سازمانیافته گرچه همچون تندآبی از چند هفته پیش بر بستر افغان‌ستیزی نابکار در کشور جریان دارد، این روزها اما با برچسب خوردن اتهام «جاسوسی» برای مهاجرینی از افغان‌ها به...
۱۲ تیر, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: بهزاد کریمی
نویسنده: بهزاد کریمی
توهم آزادی از دهانۀ موشک: افشاگری علیه مدافعان حملۀ نظامی به ایران
آزادی از میان اجساد مردم، آوار خانه‌ها و بمباران کشور زاده نمی‌شود. دموکراسی را نه با موشک، بلکه با اراده و فداکاری خودمان می‌سازیم؛ نه با همدستی با دشمن، بلکه...
۱۲ تیر, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: بهروز ورزنده
نویسنده: بهروز ورزنده
محکومیت حمله به زندان اوین و ضرورت آزادی زندانیان سیاسی و عقیدتی
نهضت آزادی ایران در راستای راهبرد تقویت همبستگی ملی که آثار برجسته آن را در جریان جنگ تحمیلی اخیر شاهد بودیم، بازگشت حاکمیت به مردم و تحقق مطالبات ملی از...
۱۲ تیر, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: نهضت آزادی ایران
نویسنده: نهضت آزادی ایران
نیاز به بلوغ بیشتر سیاسی، و جسارت مدنی
اکنون بیش از هر زمان، نیاز حیاتی جامعۀ ایران بازیابی و تقویت «استقلال اندیشه» و «سازمان‌دهی مستقل سیاسی» است. ما باید بتوانیم در دل بحران، بدون اتکا به حاکمیت یا...
۱۲ تیر, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: سعید مقیسەای
نویسنده: سعید مقیسەای

خاوران با ما سخن می گوید!

آن روز دور نیست شفق در حال دمیدن است. ولو آن که حکومتیان بخواهند برای مدتی آن را در خون کشند! چه باک که شفق خواهد دمید، آفتاب روشنی و گرمای جانبخش خود را بر تن یخزدگان زمستان چند دهە ای این حکومت جانی و فساد خواهد مالید! چشمه های خشک شده از سموم چهار دهه خواهند جوشید، آفتاب از پشت ابرهای زمستانی بر خواهد آمد، لبخند خواهد زد و زندگی را گرما خواهد بخشید و سراپرده گل غرق در آواز بلبل! من و شما به چنین روزی ایمان داریم!

متن: ابوالفضل محققی

اجرا: احمد نجاتی

از پنجره اتاق به درخت گلابی بزرگ خیره شده ام، به دو کبوترسفیدی که روی شاخه ای پر از گلابی های نارس نشسته اند. به سختی یک نوک به گلابی می زنند و سر بلند می کنند، به اطراف می نگرند و نوک بر نوک هم می سایند و آواز عاشقانه ای را سر می دهند. می دانم عاشقانه است چرا که قلبم می لرزد، من صدای عشق را و عاشق را از فرسنگ ها می شناسم! صدای دور کودکانی را که بازی می کنند. باد ملایم پیچیده در حُرم شهریور و لیوانی آب لبالب از یخ! دستم رابه خنکی بیرون لیوان می کشم، خنکی کف دستم را بر صورتم می نهم، لذتی آرام در تنم می پیچد. زندگی چه میزان زیباست!

ذهنم آرام است! اما آرامشم لحظه ای بیش نمی پاید! جفتی چشم سیاه با بازمانده ای از زیبائی جوانی، خسته و غمناک از درون صفحه مانیتور در من خیره شده است!
خود اوست، زنی با بارانی سفید، به سختی همراه عکاسی جوان در میان گورها می گردد. “تازه از بستر بیماری برخاسته ام، کمرم درد می کند! این قبر انوش من است، آن طرف تر رضی تابان خوابیده است. همه این جا هستند، هر برآمدگی نشانی از پیکر عزیزی است. آخ آخ! باز این سنگ قبر راشکسته اند!” بالای گوری کوچک می ایستد، غمگنانه به دوردست خیره می شود. “هر هفته این جا می آئیم! حال تعداد مادران کمتر شده اند! دارند یکی یکی پیش عزیزانشان برمی گردند. نه هر هفته نمی توانم بیایم، دو هفته یکبار. هر چه کاشتیم کندند!هیچ گلی بر مزار این عزیزان نمی ماند.” آن طرف، انتهای گورستان، گورستان بهائی هاست آن ها هم حال و روز بهتری ندارند. قبرهایشان را ویران می کنند، سنگ قبرهایشان را می شکنند.” خسته و غمگین بادستی بر کمر گاه دور می شود. شیرزنی که هنوز صدای بلند و برائی هزاران جان جوانیست که زیر این خاک ها خوابیده اند. او خانم لطفی است!
باز طوفانی در قلب من بر پا کرده است! طوفانی که با آمدن هر شهریور درونم را به آتش می کشد، در اندرونه چشمم تصویر ده ها، نه، صد ها، نه، هزاران اعدام شدگان سال شصت و هفت جان می گیرند. همه شبیهه یکدیگرند، تمامی چهره هایک چهره اند! زیباترین فرزندان این آب و خاک. گوشهایم لبریز از صداست. صدای هزاران گلوی غرق در خون که از حنجره های زخمی شده از طناب های دار سرود آزادی می خوانند. می نویسم تا از بار رنج عمیقی بکاهم که قلبم را می فشارد. غمی که این روزها درد، رنج و اندوه ناشی از گرانی، بی آبی، چپاول بیشرمانه مردم، سرکوب و اعدام همراه سایه شوم جنگ آن را ده چندان ساخته است. می دانم چشمان اعدام شدگان سال شصت و هفت نیز هنوز بسته نشده اند. چشمانی که هنوز نگران این سرزمین اند، نگران مردمان درد کشیده آن. می دانم که از زیر خراورها خاک صدای فریاد مردم به جان رسیده، مردمی را که دارند علیه استبداد، ستم، و فساد بر می خیزند، می شنوند، و صدای شوم جغد جنگ را از دهان خامنه ای و دیگر فاسدان جنگ طلب! بیمناک آینده این سرزمین اند. تا زمانی که این سرزمین و مردمان آن به آرامش نرسند این چشمان زیبا، این گوش های شنوا، بسته نخواهند شد و در خاک آرام نخواهند گرفت.
از دور، از فرسنگها گوشم را بر برآمدگی خاکی در خاوران می چسبانم، فریاد می زنم: “صدایم را می شنوید؟ ما هنوز زنده ایم! مردمان این سرزمین زنده اند! زمان همه چیز را روشن می کند! عمر دیکتاتورها و استبداد دیر نمی پاید. آن چه پایدار است مردم اند و آرزوهای بیکران آنها! آرزوی با جان عجین شده آزادی، عدالت و صلح که سرانجام به بار خواهد نشست!”
“مردم در حال برخاستن اند، می خواهند قامت راست کنند! متفق شوند! می شنوید! این صدای مردم است که در خیابان های شهر می پیچد و آزادی خود را طلب می کند. پنجه بر چهره فاسدان و جنگ طلبان می کشد و نقابشان را می درد. آه چه جرثومه هائی در پشت این نقاب ها پنهان شده اند. دیر نیست که این خاک، این گورهای بی نام که امروز زیارتگاه رندان جهان است، فردا زیارتگاه مردمانی شود که حقیقت تلخ و خوفناک خفته در زیر این خاک ها را در خواهند یافت.”
“گلدسته های طلائی آنسوی شما که پیرمردی متحجر و مستبد که فرمان بر قتل عام شما داد فرو خواهند ریخت و نسل جوانی که آرزوی زیستن در سرزمینی خالی از رنج، فقر، زشتی، ابتذال، در سایه صلح و آزادی را دارند خاک شما را گرامی خواهند داشت و نامتان را در رزم خود با استبداد فریاد خواهند زد.”
“آن روز دور نیست. شفق در حال دمیدن است. ولو آن که حکومتیان بخواهند برای مدتی آن را در خون کشند! چه باک که شفق خواهد دمید آفتاب روشنی و گرمای جانبخش خود را بر تن یخزدگان زمستان چند دهە ای این حکومت جانی و فساد خواهد مالید! چشمه های خشک شده از سموم چهار دهه خواهند جوشید، آفتاب از پشت ابرهای زمستانی بر خواهد آمد! لبخند خواهد زد! و زندگی را گرما خواهد بخشید و سراپرده گل غرق در آواز بلبل. من و شما به چنین روزی ایمان داریم!”
خاک می جنبد صدایی آشنا از اعماق به گوشم می رسد: “ما نیز ایمان داریم! و در این راه همراه شمائیم. همراه نسلی که پای به میدان نهاده! کافی است ما را صدا کنید ما از دل خاک به هزاران دهان با شما سخن خواهیم گفت و نام بزرگ صلح وآزادی را فریاد خواهیم زد.” 
قلبم آرام می گیرد. دست بر خاک می کشم، چهره می سایم و بوسه بر گونه یکی از هزاران عزیز این ملت می نهم، شاید گونه رضی است، انوش است، بهروز است، شَاهپوراست! خاک گرامی سخن گفته، دلتنگیم از میان بر خاسته است! به دو کبوتر نشسته بر درخت خیره می شوم. گوئی آن ها از درد و رنج عمیق قلبم خبر دارند. “آیا می دانید که شما سمبل صلح و آزادی هستید؟ می دانید چه جان های عزیزی به نام شما به نام آزادی به قربانگاه های عشق رفتند و نام بزرگ آزادی را فریاد زدند؟”
کبوتران لحظه ای به من خیره می شوند، ترانه ای غمناک می خوانند، باد آن را تا دوردست ها می برد. کبوتران بال بر می گیرند چرخی در فضا می زنند و در آبی آسمان ناپدید می گردند.

بخش : تاریخ
تاریخ انتشار : ۳۰ مرداد, ۱۳۹۷ ۴:۳۸ ب٫ظ
لینک کوتاه
مطالب بیشتر

نظرات

Comments are closed.

بیانیه‌های هیئت‌ سیاسی‌ـ‌اجرایی

۸ تیر، روز فداییان جان‌باختهٔ خلق؛ میهن‌دوستانِ انقلابیِ راهِ آزادی و رفعِ ستم از زحمت‌کشان!

در ۸ تیر امسال و در روزهایی که تجاوز جنایت‌کارانهٔ حکومت نژادپرست و نسل‌کش اسراییل و دولت امپریالیستی آمریکا به میهن عزیمان ایران باز ردّ پای خونینی از جان و هستی عزیز هم‌میهنانمان در جای‌جای ایران از خود به جا گذاشته است، یادی از رفقای عزیزی نیز ضروری‌ست که در جریان دقاع از میهن‌مان در برابر تجاوز نطامی عراق طی دو سال دفاع میهنی در راه میهنی که تا پای جان دوستش داشتند، جان باختند.

ادامه »
سرمقاله

اسراییل در پی تحقق رؤیای خونین «تغییر چهرۀ خاورمیانه»!

دست‌کم دو دهه است که تغییر جغرافیای سیاسی منطقۀ ما بخشی از اهداف امریکا و اسراییل‌اند . نتانیاهو بارها بی‌پرده و باافتخار از هدف‌اش برای «تغییر چهرۀ خاورمیانه» سخن گفته است. در اولین دیدارش با دونالد ترامپ در آغاز دور دوم ریاست جمهوری نیز مدعی شد که اسراییل و امریکا به طور مشترک در حال مبارزه با دشمنان مشترک و «تغییر چهرۀ خاورمیانه»‌اند.

مطالعه »
سخن روز و مرور اخبارهفته

سیمور هرش: آنچه به من گفته شده است در ایران اتفاق خواهد افتاد.

یک مقام آگاه امروز به من گفت: «این فرصتی است برای از بین بردن این رژیم برای همیشه، و بنابراین بهتر است که ما به سراغ بمباران گسترده برویم.» … بمباران برنامه‌ریزی‌شده آخر هفته اهداف جدیدی نیز خواهد داشت: پایگاه‌های سپاه انقلاب اسلامی، که از زمان سرنگونی خشونت‌آمیز شاه ایران در اوایل سال ۱۹۷۹ با کسانی که علیه رهبری انقلاب مبارزه می‌کنند، مقابله کرده‌اند.

مطالعه »
یادداشت

در نقد بیانیه فعالین مدنی بشمول برندگان نوبل صلح درباره جنگ…

آخرین پاراگراف بیانیه که بخودی خود خطرناک‌ترین گزاره این بیانیه است آنجایی است که میگویند: ” ما از سازمان ملل و جامعه‌ی بین‌المللی می‌خواهیم که با برداشتن گام‌های فوری و قاطع، جمهوری اسلامی را به توقف غنی‌سازی، و هر دو‌طرف جنگ را به توقف حملات نظامی به زیرساخت‌های حیاتی یکدیگر، و توقف کشتار غیرنظامیان در هر دو سرزمین وادار نمایند.” مفهوم حقوقی این جملات اجرای مواد ۴۱ و ۴۲ ذیل فصل هفتم اساسنامه ملل متحد است.

مطالعه »
بیانیه ها

۸ تیر، روز فداییان جان‌باختهٔ خلق؛ میهن‌دوستانِ انقلابیِ راهِ آزادی و رفعِ ستم از زحمت‌کشان!

در ۸ تیر امسال و در روزهایی که تجاوز جنایت‌کارانهٔ حکومت نژادپرست و نسل‌کش اسراییل و دولت امپریالیستی آمریکا به میهن عزیمان ایران باز ردّ پای خونینی از جان و هستی عزیز هم‌میهنانمان در جای‌جای ایران از خود به جا گذاشته است، یادی از رفقای عزیزی نیز ضروری‌ست که در جریان دقاع از میهن‌مان در برابر تجاوز نطامی عراق طی دو سال دفاع میهنی در راه میهنی که تا پای جان دوستش داشتند، جان باختند.

مطالعه »
پيام ها

پیام به کنگرهٔ بیست‌وششم حزب کمونیست آلمان

ما بر این باوریم که چپ اگر نتواند در برابر ماشین جنگی سرمایه‌داری بایستد، اگر چپ صدای رنج مردمان بی‌پناه نباشد، اگر چپ در خیابان‌ها، کارخانه‌ها، اردوگاه‌ها و مناطق جنگ‌زده حضور نداشته باشد، از رسالت تاریخی خود فاصله گرفته است. ما برای بنای جهانی دیگر مبارزه می‌کنیم – جهانی فارغ از استثمار، از سلطه، از مرزهای ساختگی، از جنگ و نژادپرستی.

مطالعه »
شبکه های اجتماعی سازمان
آخرین مطالب

نقد و بررسی رمان تاریخی رود پرخروش نوشته ابراهیم دارابی

Una pace duratura è possibile solo con la partecipazione popolare attiva!

گزارش یک جنایت!

پیرامون تراژدی اخراج صدها هزار افغان‌ از ایران به انتظار داوری سخت فردا ننشینیم، در عمل به وظیفه‌ی امروزین بپاخیزیم!

توهم آزادی از دهانۀ موشک: افشاگری علیه مدافعان حملۀ نظامی به ایران

محکومیت حمله به زندان اوین و ضرورت آزادی زندانیان سیاسی و عقیدتی