چهل سال از ربوده شدن و قتل ناجوانمردانه رهبران جنبش ملی، دمکراتیک و عدالتخواهانه مردم ترکمن گذشت. با اعدام مخفیانه رفقا شیرمحمد درخشنده توماج، عبدالحکیم مختوم، طواق محمد واحدی و حسین جرجانی در سال اول انقلاب، مشخص شد که از بطن انقلاب بهمن، رژیمی تروریست پا به حیات گذاشته است. واحد محلی سپاه تازه تأسیس پاسداران انقلاب اسلامی، بر پایه تصمیم متخذه در مرکز و با توطئه برنامهریزی شده، آن ها را شبانه در ۲۹ بهمن سال ۱۳۵۸ ربوده و پیکرهای سوراخ سوراخ شده آنان را بعد از چند روز زیر پلی در ۱۲۵ کیلومتری بجنورد رها کرد. این قساوت وصفناپذیر نشان از کینه و دشمنی رژیم سرکوبگر علیه مردم این منطقه از کشور داشت که تنها گناهشان اقدام برای تحقق حقوق دمکراتیک خود بود.
در روزهای بعد از این جنایت تکاندهنده، حکومتیها از هیچ ترفندی برای رد گم کردن و انکار این جنایت کثیف فروگذار نکردند. آنها در برابر فشار افکار عمومی مردم ترکمن صحرا که جویای چند و چون این جنایت بودند، نه تنها بیاعتنایی نشان دادند بلکه روشنگریهای پیگیرانه نیروهای مترقی کشور و افشاگری مستند سازمان چریکهای فدائی خلق ایران چه در مناظره تلویزیونی و چه در نشریه کار را مورد تهاجم قرار دادند. اما همین پردهپوشان مرتکب جنایت، پس از پشت سر نهادن سالهای نخست فضای زنده انقلاب، تروریسم حکومتی خود را موفقیتی افتخارآمیز برای جمهوری اسلامی اعلام داشتند و صراحتاً به اجرای “حکم شرعی” علیه رهبران خلق ترکمن فخر فروختند. خلخالی جلاد گفت: “افتخار میکند که رهبران خلق ترکمن را قاطعانه اعدام کرده و حکم قتال برگرفته از رهبر را به اجرا گذاشته است” و جواد منصوری، فرمانده وقت سپاه پاسداران، طی یک گفتگوی تلویزیونی با وقاحت تمام در مقابل میلیونها بیننده اعتراف کرد که خلخالی به او گفته بود: “سپاه پاسداران، رهبران خلق ترکمن را دستگیر کردهاند. آنها باید اعدام بشوند. اما بنیصدر موافق نیست… من میروم گنبد آنها را اعدام میکنم. بعد بچهها (پاسداران) بگویند که ما به دستور فرمانده سپاه آنها را اعدام کردیم و تو هم هیچی نگو!” او هم البته چیزی نمیگوید.
مردم ترکمن همراه با خیزش مردم سراسر کشور علیه دیکتاتوری و استبداد شاه به پاخاستند. آنان بخاطر فشارهای سیاسی، فرهنگی و اجتماعی از جانب رژیم شاه با خواستهها و مطالبات سیاسی و فرهنگی خود به میدان آمده بودند. روشنفکران و فعالین ترکمن در ارتباط تنگاتنگ با فدائیان خلق بیشترین سازماندهی و همراهی با توده مردم منطقه را داشتند. مردم ترکمن در حرکت سازمانیافتهای در ۱۹ اسفند سال ۱۳۵۷ با نام کانون فرهنگی و سیاسی خلق ترکمن در بندر ترکمن، طی تظاهرات ۳۰ هزار نفره برای طرح خواستههای به حق خود به میدان آمدند. اما تظاهرات مسالمتآمیز مردم ترکمن با حمله کمیته انقلاب اسلامی به خاک و خون کشیده شد و سه نفر کشته و چندین نفر زخمی شدند. در فردای آن روز در ۲۰ اسفند در گنبد ۶۰ هزار نفر به خیابان آمدند و کشتار مردم بیگناه بندر ترکمن را محکوم کردند. این حرکتهای اعتراضی بلافاصله به نقاط دیگر ترکمن صحرا گسترش پیدا کرد.
جنبش حقطلبانه مردم ترکمن صحرا در کوتاهترین زمان با دو بال کانون فرهنگی و سیاسی خلق ترکمن و ستاد مرکزی شوراهای سراسری ترکمن صحرا همچون سنگرهای مردمی بدل به قلب تپنده مردم این منطقه شد. گسترش و اعتلای این جنبش به یک جنبش دارای خواستهها و مطالبات سیاسی، فرهنگی و اجتماعی و عدالتخواهانه نشان داد که مانند همه جنبشهای حقطلبانه، نمیتواند خود را محدود به خواستهها و مطالبات خاصی بکند. کانون فرهنگی و سیاسی خلق ترکمن با سازماندهی فعالیتهای فرهنگی و برگزاری کلاس به زبان ترکمنی و راهاندازی جشنواره شعر و موسیقی و … در جهت تامین مطالبات فرهنگی مردم ترکمن گامهای بزرگی برمیداشت و ابتکارات خلاقانهای در این عرصه راه میانداخت. ستاد مرکزی شوراهای سراسری با سازماندهی شوراهای شهر و روستا در منطقه ترکمن صحرا و واگذاری زمین و سازماندهی کشت و کار توسط مردم، در جهت تامین مطالبات صنفی و عدالتخواهانه مردم ترکمن صحرا اقدامات درخشانی انجام داد که هنوز هم اثرات مثبت آن تلاشها و جانفشانیهای آنان ورد زبان مردم منطقه است. اینها بود گناه این مردم بپاخاسته و پیگیر جنبشی مستقل از این حکومت تازهپایی که جز خود برای هیچ جریان و نیروی دیگری حق ابراز وجود قائل نبود. راز دشمنی جمهوری اسلامی با این حرکت مردمی و برخورد کینهتوزانه آن نسبت به فعالان این جنبش ملی و دمکراتیک ناشی از هراس نسبت به موجودیت این جنبش بود.
فدائیان خلق توماج و یاران، با هدایت و سازماندهی این مبارزات حقطلبانه و عدالتخواهانه بود که در قامت رهبران مردم ترکمن صحرا سر برافراشتند. صدور فرمان قتل این رهبران مردمی، ننگی است بر پیشانی حکومتی که بیش از چهل سال دست اندر کار کشتار مردم ایران است. مردم ترکمن صحرا فداکاری و جانفشانی توماج و یارانش را بخشی از تاریخ مبارزات حقطلبانه خود میدانند و یاد و خاطره آنان را گرامی می دارند. دستاورد جنبش مردم ترکمن را باید پاس داشت و ارجگذاری آن را هم قبل از همه میباید در بازبینی تجربه ماندگار آن و در شناخت و ارزیابی واقعبینانه دستآوردها و خطاهای آن دید.
توسل به تخطئه این برآمد تاریخی مردمی و وارد آوردن اتهامات ناروا و بدون سند و مدرک به آن چیزی جز بیارزش جلوه دادن این خیزش تاریخاً ماندگار نیست. آن برآمد مردمی، در تاریخ مبارزات مردم ترکمن و پیکار عدالتخواهانه و تبعیضستیزانه مردم ایران به ثبت رسیده است و برای مبارزان راه آزادی و عدالت اجتماعی در ایران منبع الهامبخشی به شمار میرود.
هیئت سیاسی – اجرائی حزب چپ ایران (فدائیان خلق)، در چهلمین سالگرد ترور دولتی یاران خود، رفقا شیرمحمد درخشنده توماج، عبدالحکیم مختوم، طواق محمد واحدی و حسین جرجانی یاد و خاطره این فرزندان مردم ترکمن صحرا را گرامی میدارد و بار دیگر نسبت به این کشتار و ترور دولتی جمهوری اسلامی ابراز بیزاری میکند و یقین دارد روزی خواهد رسید که آمران و عاملان آن به سزای اعمالشان برسند.
ما همچنان بر حقطلبانه بودن مطالبات و خواستهای فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و عدالتخواهانه مردم ترکمن پای میفشاریم و از خواستهها و مطالبات آنان دفاع میکنیم. بدون تردید جنبش ملی-دمکراتیک مردم ترکمن در سالهای اول انقلاب ۵۷ که تحولات عمیق فرهنگی، سیاسی و اجتماعی را در ترکمن صحرا فراهم آورد، تاثیرات معین و عمیقی را در سراسر کشور رقم زد. ما بر تداوم سنت آن جنبش، هم در ترکمن صحرا و هم در کل ایران و بروز آن به اشکال دیگر در آینده اطمینان داریم. جنبشهای مردمی را میتوانند سرکوب کنند و در دوران شکست و افول میتوانند تخطئه و مسخ کنند، اما از تداوم و رشد و بروز آن در مقاطع تاریخی دیگری نمیتوانند جلوگیری کنند چرا که خواستهها و مطالبات جنبش ملی-دمکراتیک مردم ترکمن چونان فریادهای فروخفته آنان، همچنان در دلها باقی است. باززایی آن، مسئله زمان است.
هیئت سیاسی – اجرائی حزب چپ ایران (فدائیان خلق)
۲۳ بهمن ماه ۱۳۹۸ (۱۲ فوریه ۲۰۲۰)